(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 7 تير 1391 - شماره 20242

در گفت وگوي صريح كيهان با رئيس سازمان بازرسي كل كشور اعلام شد:
به زودي نتيجه بازرسي ها از بافت هاي فرسوده «اتابك- مينايي» را منتشر مي كنيم


در گفت وگوي صريح كيهان با رئيس سازمان بازرسي كل كشور اعلام شد:

به زودي نتيجه بازرسي ها از بافت هاي فرسوده «اتابك- مينايي» را منتشر مي كنيم


رحيم چوخاچي زاده مقدم
اشاره:
چهارمين گزارش از بافت هاي فرسوده درمقابل ديدگان قضاوت گر شماست. در اين گزارش ها ضمن روشنگري از برخي مسائل پنهان در اين خصوص و حيف و ميل هاي ناشي از سوءمديريتي كه به اذعان و تاكيد برخي مسئولان شهري و اعضاي شوراي اسلامي شهر تهران در اين بخش صورت گرفته است در تلاش برآمده ايم تا در گفت وگو با برخي از مسئولان ذي ربط راهكارهايي براي جلوگيري از ادامه اين روند نامطلوب و ناخوشايند در عرصه مديريت شهري ارائه دهيم. لذا براي روشنگري بيشتر جمعي از مسئولين شهري و كشوري را كه به نحوي از انحا و با توجه به اقتضاي كارشان وظايفي در قبال اين بافت ها دارند، به مدد طلبيديم ، تا در گفت و گوي رو در رو با كيهان به وظيفه پاسخگويي شان عمل كنند. اما متاسفانه آنچه انتظار مي رفت حاصل نشد و لاجرم خودمان دست به كار شديم و به سراغ يك به يك آقايان رفتيم كه ماحصل آن را امروز درچهارمين گزارش مي بينيد و مي خوانيد.
همان طور كه نگارنده بارها براين نكته بسيار مهم تاكيد داشته و دارد، اين سلسله گزارش ها به هيچ وجه جنبه سياسي نداشته و ندارد و صرفا در راستاي توجه دادن و هشداري است به برخي از مسئولان كه به شدت تلاش دارند براي پوشاندن خطاها و برخي غفلت ها و سوء مديريت هاي خود اين گزارش ها را سياسي و نوعي مچ گيري جلوه دهند. همين افراد براي هرچه بيشتر خنثي كردن تاثير گذاري اين گزارش ها به جاي پاسخگويي به سوالات اهالي بافت هاي فرسوده درصدد استفاده مكرر از برخي بخش هاي رسانه ملي در جهت مثبت جلوه دادن عملكرد خود برآمده اند!. به رغم تاكيد كارشناسان رسمي كشور مبني بر اينكه وقوع يك زلزله حداقل 7 ريشتري براي شهربزرگ و پر جمعيتي مثل تهران - كه بيشتر مناطق آن روي گسل هاي فعال قرار دارد- جدي و حتمي به نظر مي رسد، اين افراد در تلاش جدي هستند تا موضوع بسيارمهم مذكور خيلي كمتراز ميزان اهميت خود مورد توجه قرار گيرد و در پيچ و خم برخي ندانم كاري ها مغفول باقي بماند. تشكيل ستادهاي قبل از بحران در كشور از تصميمات بسيار عاقلانه اي است كه در جاي خود قابل تقدير مي باشد، اما نبايد اين نكته را نيز از نظر دور داشت كه يكي از وظايف اين ستاد قبل از هرچيزي بايستي برخورد قاطع با مديران شهري متخلفي باشد كه سوءمديريت آن ها نه تنها زحمات و تلاش اين ستاد را به هدر مي دهد بلكه سرمايه هاي انساني و مالي مردم را هم به بيراهه مي كشاند، چيزي كه به تاكيد بسياري از اعضاي شوراي شهر تهران، نمونه بارز آن را در بافت هاي فرسوده اتابك - مينايي شاهد بوده ايم.
اين گزارش ها سياسي نيست! اما اي كاش به خاطر اهالي بافت هاي فرسوده اين مسئله را سياسي مي كرديم و دراين گزارش ها از مردم مي خواستيم،رسمااعلام كنند كه در انتخابات مجلس نهم به نامزدهايي راي خواهند داد كه ستادي از ستادهاي تبليغاتي خود را در يكي از مناطق بافت هاي فرسوده برپا كنند تا ضمن آشنايي با زندگي موكلين شان در چنين بافت هايي براي آن ها در باره برنامه هايشان سخنراني كنند. با صداي رسا از آن ها مي خواستيم كه به كساني راي دهند كه اولويت اول خود را در مجلس آينده تصويب طرح هاي دو فوريتي در باره ريشه كني بافت هاي فرسوده قرارخواهند داد. اگر شكل و محتواي تهيه اين گزارش ها را برعهده نگارنده اين سطور مي گذاشتند به قطع و يقين تا انتخابات آينده «شوراهاي شهر و روستا» آن ها را طوري به نگارش در مي آوردم و با ارائه مستندات موجود مسائل جاري و ماضي در بافت هاي فرسوده را طوري شفاف سازي مي كردم كه مردم به نامزدهايي راي بدهند كه ادعاي « ما خودمان بزرگ شده بافت هاي فرسوده هستيم!» را در عمل به اثبات برسانند يا به قول يكي از اهالي بافت هاي فرسوده «مينايي» كه مي گفت : در انتخابات آينده شوراها از نامزدها خواهيم خواست كه براي اثبات ادعاهاي تبليغاتي خود فقط يك هفته به اتفاق خانواده دريكي از اين بافت ها سكونت كنند. وي تاكيد مي كرد، نامزدهاي شوراي شهر بايد متعهد شوند كه به عنوان وكيل مردم، درمواجهه بابرخي كلاشي هاي مالي و سوءمديريت ها از همان ابتدا با خاطيان برخورد قاطع داشته باشند و به تاسي از سيره حكومت داري مولاعلي(ع) اگر حقوقي از حقوق مردم به اشتباه يا به عمد در حقوق فردي خاطي يا مديري نالايق ورود پيدا كرد، حتي اگر شده از كابين زنانشان بيرون بكشند و تنها به استيضاح و بركناري خاطيان اكتفا نكنند. به نظر نگارنده، اين جمله آقاي دكتر حمزه شكيب رئيس كميسيون عمراني شوراي شهر قابل توجه و جاي تامل جدي مي باشد كه در گفت وگو با كيهان در باره بافت هاي فرسوده اتابك گفت : «متاسفانه فضايي ايجاد شده است كه همه مان داريم با هم معامله مي كنيم و به خاطر يك سري مصلحت ها از مسئله اي و خيلي از مسائل ديگر مي گذريم ، يعني منافع ملي و منافع نظام را فداي روابط خودمان مي كنيم!».
در اين كه ريشه كني بافت هاي فرسوده در كشور ازجمله تهران نيازمند عزم ملي است و بدون مشاركت و همكاري مردم، به تنهايي از عهده شهرداري و دولت برنمي آيد،هيچ شكي نيست . اما مشاركت مردم زماني حاصل مي شود كه اعتماد سازي كامل نيز در كارباشد اما متاسفانه اين مسئله مهم به خاطر اشتباهات گذشته تا اندازه زيادي در ميان اهالي اين نوع بافت ها لطمه ديده است و بايد مسئولان ذي ربط چاره اي براي آن بينديشند.
بعد از عيد مبعث گفت وگوي صميمانه 5/1 ساعته اي داشتيم با حجت الاسلام مصطفي پورمحمدي رئيس سازمان بازرسي كل كشور با محوريت بافت هاي فرسوده و نقدي بر عملكرد وحمايت اين سازمان از حقوق اوليه مردم اين مناطق، حجت الاسلام پورمحمدي ، از مسئولاني است در كسوت روحاني و متولد سال 1338 در شهرمذهبي قم. وي مقدمات و سطح عالي را در زادگاه خود و خارج فقه و اصول را هم در شهرهاي مشهد، قم و تهران به پايان رسانده است و درواقع درحوزه علميه معادل دكترا تحصيل كرده است. او مولف چند جلد كتاب مي باشد. خلاصه اي از اين گفت وگو را درزير بخوانيد. با اين توضيح كه اين بار گفت وگو را با توضيحات مصاحبه شونده آغاز مي كنيم.
پورمحمدي : البته كه بافت فرسوده موضوع مهمي است ولي ده ها مسئله در اين سازمان وجود دارد كه اين مسئله يكي از آن هاست. براي گفت وگو درباره اين گونه مسائل، مديران مربوط به خود را داريم. كارشناس و مديركل امور شهرداري ها را داريم كه به راحتي مي توانند پاسخگوي سؤالات شما باشند. مثلاً من در جريان اين سه گزارشي كه شما در روزنامه به آن پرداخته ايد نبودم و الان كه شما آمديد متوجه شدم.
: اي كاش قبل از مصاحبه اين چند گزارش كيهان در باره بافت هاي فرسوده را در اختيارتان مي گذاشتند. علي ايحال يك سري از اين گزارش ها را برايتان آورده ام.
- الان هم اگر سؤالات تان مربوط به جزئيات بافت هاي فرسوده باشد بنده نمي توانم جواب بدهم براي اينكه من به عنوان رئيس سازمان با دو هزار موضوع سرو كار دارم كه يكي از آن ها بافت فرسوده است و البته در اين خصوص تا به حال كسي از من سؤال نكرده است، اما مي توانم به سؤالاتي در اين رابطه درحد كلي و كلان پاسخ بدهم. والا اگر قرار باشد سؤالات مربوط به جزئياتي از تيتري باشد كه در صدر يكي از گزارش هايتان درباره بافت هاي فرسوده و سازماني كه چند صد صفحه گزارش درباره آن تهيه كرده است، بهتر بود كه دو تا از كارشناسان جاندار سازمان و مدير مربوطه اش مي آمدند و توضيح مي دادند.
: شما مطمئن باشيد روال اين مصاحبه همان طور كه منظور نظرتان است خواهد بود. اين كيهان تا به حال گفت وگوي مفصلي با شما نداشته است بديهي است كه باتوجه به مسئوليت سنگيني كه برعهده اين سازمان يعني بازرسي از مراكز اجرايي و نهادهاي عمومي كشور و تهيه گزارش از مفاسد از هر نوعي از جمله مفاسد اقتصادي مي باشد، سؤالات فراواني از شما داشته باشد. از سوابق كاري خودتان گرفته تا عملكرد امروزتان در تمامي عرصه هايي كه در سايت سازمان بازرسي كل كشور نيز به آن ها اشاره شده است. اما، همانطور كه قبلاً هم تأكيد شده است محور اصلي بحث ما بافت هاي فرسوده است و آنچه ما را وادار به تهيه اين سلسله گزارش ها و مصاحبه ها كرده بحراني است كه در بافت هاي فرسوده شاهد آن هستيم. بنابراين از بيوگرافي تان شروع مي كنيم تا آهسته آهسته برسيم به تلاش هايتان در مبارزه با مفاسد اقتصادي موجود در كشور و در نهايت تيتر مورد اشاره شما و بنده كه در روزنامه كيهان مورخه دوازده ارديبهشت ماه سال جاري تحت عنوان «چرا گزارش 600صفحه اي سازمان بازرسي كل كشور درباره بافت هاي فرسوده منتشر نمي شود؟!»
- خانواده ما يك خانواده مذهبي و انقلابي بودند. پدر، عموها و حتي در پرونده بعضي هايشان دستگيري، زندان هاي متعدد و تبعيد وجود دارد. طبعاً زندگي در اين خانواده ايجاب مي كند كه فرزندان هم در همان فضا و حس و حال تربيت شوند. خب اين فضاي ديني شور و اشتياقي بود براي من براي طلبه شدن، كه هميشه خدا را براي اين نعمت بزرگ بي نهايت سپاسگزار هستم. در رأس همه حضرت امام مورد علاقه شديدم بود. من شش سالم بود، كلاس اول بودم و تازه خواندن و نوشتن را ياد گرفته بودم كه به اتفاق دوستي كه بزرگ تر از من بود در كوچه پس كوچه هاي قم روي ديوارها «درود بر خميني» مي نوشتيم. در همين دوران دو سه بار احضار و بازداشت شده ام البته كوتاه مدت و به دادرسي هم كشيده شده است ولي هيچ كدام منجر به بازداشت طولاني نشد. من متولد سال 1338 هستم و در اوج انقلاب (سال 53) كه ساواك در 17 خرداد به مدرسه فيضيه يورش آوردند آنجا بودم. در غروب همان روز ساواك به اتفاق گارد دوباره به فيضيه هجوم آوردند و همه دوستانمان را بازداشت و در زندان اوين زنداني كردند. يك بار هم مي خواستم در زاهدان منبر بروم چون متوجه شده بودند كه اعلاميه همرا هم هست گرفتند دوباره بازپرسي ها شروع شد. وقتي كه انقلاب پيروز شد، در 22بهمن من دقيقاً 19سالم بود.
: چند فرزند داريد؟
-4فرزند. سه دختر و يك پسر. دو تا از دخترها ازدواج كرده اند. همه تحصيلات دانشگاهي دارند، يكي شان فوق ليسانس فيزيك و يكي شان هم فوق ليسانس اقتصاد است.
: مبارزه با رژيم پهلوي به خاطر مطالبات حقوق مردمي بود يا عرق ديني و مسائل مذهبي به شما انگيزه مبارزه مي داد؟!
- مشكلات و مطالبات مردم كلا در فضاي ديني تعريف مي شد. به هرحال آنچه كه بر ذهن ما غلبه داشت، تفكر ديني و آرمان هاي بلند ديني بود و شاخصه اي مثل حضرت امام كه همه مطالبات مردم را در شعارهاي ديني و آرمان هاي ديني ترجمه مي كرد. من سال 50 طلبه شدم و سال 56 كه انقلاب شد 6 سال سابقه طلبگي داشتم. البته چه آن موقع و چه امروز معتقدم كه همه مطالبات مردم و نيازهاي مردم در تفكر ديني به بهترين شكل پاسخ داده مي شود و بايد داده شود.
: اگر درخانواده يك بحراني پيش بيايد به عنوان يك پدر و مدير خانواده براي حل اين بحران چه طوري مديريت مي كنيد؟ فرزندان تان از شما تبعيت پذيري دارند، اطاعت پذير هستند؟
-تصورم اين است كه با من همراهي مي كنند.
: يعني مي توانيد به راحتي مديريت كنيد؟
- راحتي اش بستگي به ميزان مشكلي كه پـيش مي آيد دارد. ولي به هر حال قبولم دارند. به من لطف دارند و اعتماد مي كنند.
: حتما اطاعت پذيري كه در منزل از شما وجود دارد از يك پشتوانه منطقي برخوردار است والا اين اطاعت پذيري نمي تواند تنها به خاطر اين باشد كه شما پدر خانواده هستيد؟
- خب، جايگاه پدري به تنهايي منطق خيلي بزرگي است. نقش پدري درخانواده براي مديريت صحيح بحران ها جايگاه ويژه اي دارد. پدر اگر حرمت پدري را حفظ كند.طبعا فرزند هم حرمت فرزندي را نگه خواهد داشت و به تبع آن همسر هم حرمت همسري را نگه مي دارد. آنچه مسلم است فرزندان نقطه اتكا مي خواهند حال اگر نقطه اتكايشان دركنار مباحث مادي وعاطفي از منظر تغذيه فكري و اعتقادي و آرماني هم نقطه اتكا برايشان باشد. در اين صورت يك پشتوانه خيلي قوي پيدا مي كنند و آسيب پذيري شان به حداقل ترين نقطه مي رسد. ما هم به دليل طلبگي و روحاني بودن، خواهي نخواهي شغل عادي مان و اوليه مان اقتضاي تقويت اين جايگاه را دارد. حال چه درخانه و چه بيرون ازخانه...
: رنگ و لعاب زندگي تان چطور، تغييري داده ايد؟ سي سال پيش خانه تان كجا بود الان كجاست؟
-از روزي كه براي قبول مسئوليت به تهران آمدم، معاون وزير بودم و طبعا درمنازل حفاظت شده سازماني سكونت داشتم. الان هم بعد از 20سال در همان مكان سكونت دارم. البته خدا را شكر مي كنم كه به لطف خدا خانه حياط دار خوبي هم قسمت مان شده است.
: فرموديد در بيرون از خانه هم به همين روش عمل مي كنيد، به اين معنا كه نوع مديريت شما در سازمان بازرسي كل كشور هم از منطق مديريت درخانه تبعيت مي كند؟
- بله، سعي ام بر اين است. البته شما بايد اين را از همكارانم سؤال كنيد. سعي دارم در محيط هاي كاري با همكارانم با نگاه اعتقادي، آرماني، اخلاقي و رفتار ديني روبه رو شوم و به جد هم آن را دنبال مي كنيم. سعي هم كرده ام خودم زي طلبگي را از دست ندهم. حالا تا چه اندازه موفق هستم حرف ديگري است. مثلا دراين چند سالي كه در سازمان هستم تقريبا هر هفته يك ساعت نشست عمومي با همكارانم دارم و سعي مي كنيم مسائل سازماني را در قالب حديث و روايت هاي اخلاقي حل كنيم. به هرحال سعي من عملي كردن تفكر ديني و رفتار ديني و زي طلبگي درمحيط كار بوده و هست.
: بالاخره اين مسئله بايد بازتاب بيروني داشته باشد يعني مردم به قدري از عملكرد اين سازمان بايد راضي باشند كه در زير سايه آن احساس امنيت بكنند. براساس آنچه قانون در نظر گرفته سازمان شما سه وظيفه مهم در عرصه بازرسي برعهده دارد يكي بازرسي هاي مستمر ديگري بازرسي هاي فوق العاده و سومي بازرسي هاي موردي. در هر سه مورد نقش شما خيلي تعيين كننده است اين مكانيزم اولا به نظر خودتان تا چه اندازه توانسته است مردم را راضي كند و آيا خروجي داشته است و ديگر اينكه آيا تا به حال در اين رابطه نظرسنجي داشته ايد؟ نتيجه اين نظرسنجي ها چه بوده است؟
- بله، نظرسنجي داشته ايم. اما چون درگذشته اين نظرسنجي ها نبود لذا نمي شود اين نظرسنجي ها را با گذشته مقايسه كرد. ولي حدود سه نظرسنجي كه در فاصله همين دو سه سال اخير نشان مي دهد از رشد خوبي در جهت كسب رضايت مردم داشته ايم و از افزايش مقبوليت اجتماعي برخوردار شده ايم و همكارانمان تلقي شان اين است كه قدرت تاثيرگذاري سازمان در جامعه بيشتر شده است و مردم هم حس مي كنند كه يكجايي وجود دارد كه از منافع، حقوق و از آرمان هايشان به طور جدي دفاع مي شود. حتي از خيلي از متخلفين مي شنويم كه به اين مطلب اذعان دارند كه اگر روزي پايشان و پرونده شان به سازمان بازرسي بيفتد ديگر راحت نمي توانند جاخالي بدهند يا مصون بمانند. بنده فكر مي كنم سازمان جدي و دقيق است و به سلامت كارشناسان مان خيلي دقت داريم. كمتر گزارشي داريم مبني بر اين كه افرادي به سازمان نفوذ كرده باشند و همكاران ما را با تطميع و تهديد تحت تاثير خودشان قرار داده باشند.
: اين را قبول داريد كه اين سازمان هم مثل سازمان تعزيرات حكومتي مي تواند بازوي بسيار قدرتمندي براي قوه قضائيه در مبارزه با هرگونه فسادي محسوب شود و اگر اينجا ضعيف باشد يا در انجام يكي از وظايف خود قصور كند كل كشور به فساد كشيده مي شود؟
- بله، بايد چنين بازويي باشيم و سعي هم كرده ايم اين جايگاه را به دست آوريم و تا حد زيادي همين طور است.
: آيا نهادي وجود دارد كه شما نتوانيد بر آن نظارت داشته باشيد يا از آن بازرسي داشته باشيد؟
- بله قطعاً. مثلا سازمان ما هيچ نظارت و بازرسي از بخش خصوصي ندارد. در حالي كه بخش خصوصي اختيارات و امكانات فراوان دارد و اتفاقاً خيلي از سوءاستفاده ها و تخلفات هم در اين بخش صورت مي گيرد. در حوزه قضايي هم هيچ ورودي نمي توانيم بكنيم. در مراجع بالادستي هيچ دخالتي نداريم حتي مجلس. حوزه هاي بازرسي ما فقط دستگاه هاي اجرايي و مؤسسات عمومي هستند و طبق قانون اساسي دو تا وظيفه هم بيشتر نداريم يكي اينكه ببينيم قوانين و مقررات در دستگاه مربوطه خوب رعايت شده است يا نه و ديگري اينكه آيا روند كار در دستگاه مربوطه درست پيش مي رود يا نه.
: منظورتان از دستگاه هاي اجرايي فقط دولت كه نيست؟
- چرا اتفاقا منظورم دولت و شركت هايي است كه وابسته به دولت هستند. البته اين مسئله سازمان هاي وابسته به قوه قضائيه را هم كه در دايره غيرقضائي هستند شامل مي شود. مثل پزشكي قانوني و سازمان ثبت زندان ها، والا خود بخش قضايي تحت نظارت ما نيست.
: پس سازمان هاي شهري و شهرداري ها چه؟
- شهرداري ها و كلا نهادهاي شهري جزو مؤسسات عمومي تلقي مي شوند و ما موظف به بازرسي از آنها هم هستيم. البته نظارت و بازرسي ما يك نظارت كلان است چون ما كه نمي توانيم هر روز يك گروه در يك نهاد يا در هر اداره اي مستقر كنيم. روش كار به اين شكل است كه هر دو سه سالي يك بار طبق نوبت در يك اداره مستقر مي شويم و بازرسي مي كنيم. نقاط ضعف و قوتش را بررسي مي كنيم و در نهايت تذكر مي دهيم. اگر تخلفي هم ببينيم تشكيل پرونده مي دهيم و به مراجع رسيدگي كننده قضايي مربوطه گزارش مي كنيم.
جداي از اينها بازرسي هاي موردي هم جزو وظايف سازمان بازرسي است. مكانيزم كار در اين خصوص چگونه است؟
- اگر شكايتي به ما بشود يا اطلاعاتي به دستمان برسد مبني بر اينكه در فلان جا سوءاستفاده و تخلفي صورت گرفته يا در شرف صورت گرفتن است، اگر تخلف مربوطه كوچك باشد رسيدگي به آن را به واحدهاي درون نظارتي دستگاه مربوطه محول مي كنيم. چون هر دستگاهي چندين واحد بازرسي، ارزشيابي و پاسخگويي به شكايات از قبيل دفتر نظارت، حراست، بسيج و ذي حسابي دارد. اما اگر تخلفات از نوع سوءاستفاده بزرگ و كلان و قابل توجه باشند خودمان سراغ شان مي رويم.
در حال حاضر در سازمان بازرسي كل كشور سامانه اي فعال است كه در آن به شكايات مردمي رسيدگي مي شود.
: امكان دارد مواردي باشد كه به شخص شما اطلاع ندهند؟
-خير.
: مثلا برخي از شهروندان براي شكايت به سازمان مراجعه كرده باشند ولي در اينجا برخورد درستي با آن ها نشده باشد. اساسا آيا در اين سازمان خود نظارتي و بازرسي وجود دارد؟
- اين كه همه آن ها به اطلاع شخص من نرسد يا همه شاكيان نتوانند با خود من ارتباط رو در رو داشته باشند طبيعي است ولي ما سعي كرده ايم مكانيزم هايي را ايجاد كنيم كه شهروندان و مراجعه كنندگان و شاكيان از مراجعه به سازمان راضي باشند. حتي در سامانه سازمان يك محلي براي ارتباط مستقيم با بنده در نظر گرفته شده كه برخي از شكايت ها از اين طريق به دست خودم مي رسد. اما با اين اوصاف اگر مواردي وجود داشته باشد به روابط عمومي اطلاع دهند حاضريم رسيدگي كنيم.
: در اذهان عمومي اين طور جا افتاده است كه سازمان بازرسي بيشتر مسائل مربوط به دولت و تخلفات دولت را زير نظر بازرسي قرار مي دهد و حتي موارد آن را قبل از سير مراحل قانوني اعلام مي كند. در صورتي كه شما الان مي فرماييد كه وظيفه اين سازمان در حد تشكيل پرونده و ارائه تخلفات به قوه قضائيه است و از آنجا به بعد ارتباط با اين جا ندارد. ولي خيلي مواقع ديده مي شود كه حتي شما ضمن اعلام علني تخلفات در سخنراني ها و مصاحبه ها تحليل خودتان را هم درباره تخلفاتي كه هنوز قوه قضائيه مورد بررسي قرار نداده و حكمي در مورد آن صادر نكرده است به آن اضافه مي كنيد.
- اين كه جامعه طرفدار حقوق دولتش باشد خيلي خوب است.
: اين برداشت، نتيجه ذهنيت جامعه از تحليل ها و نوع واكنش هاي سازمان بازرسي كل كشور نسبت به عملكرد دولت است و چون قبلا در كابينه بوديد اين سؤال را در اذهان ايجاد مي كند كه چون آقاي پورمحمدي از وزارت كنار گذاشته شده است ايشان با اين نوع گزارش ها انتقام گيري مي كند.
- اين كه جامعه طرفدار دولتي باشد كه به آن رأي داده است تحسين مي كنم. تشويق هم مي كنم و اين كه شما به نمايندگي از افكار عمومي از حقوق دولت حمايت مي كنيد اين هم خوب است.
: بنده شخصا منتقد حامي دولت هستم، مثل بقيه مردم كه ضمن آنكه حامي دولت هستند انتقادهايي هم به برخي عملكردها دارند. بنده فقط خواستم ذهنيتي را كه در بخشي از جامعه درباره سازمان بازرسي و شخص شما وجود دارد بيان كنم و نظر شما را بدانم؟
- اتفاقا به نظر من دفاع از حقوق دولت كار بسيار مثبت و ارزشمندي است. اما اينكه بيشترين بازرسي ها و صحبت ها درخصوص دولت است كاملا درست است. چون بيش از 80 درصد حوزه مأموريت اين سازمان عملكرد دولت است.
: اما در بخش عمومي از اين دست گزارش ها و تحليل ها از شما نمي بينيم؟
- مثلا كجا؟
: مثلا شهرداري؟
- اين طور نيست. همين ديروز با شوراي كلان شهرها جلسه داشتم. اتفاقا بخش هاي زيادي از شهرداري ها از ما گله مي كنند كه چرا بازرسي اين قدر در شهرداري ها خيمه زده است و ما را تحت فشار قرار مي دهد.
: تا به حال چند تا گزارش عليه شهرداري تهيه كرده ايد و آن را تحليل كرده ايد؟
- گزارش هاي زيادي از شهرداري ها و مؤسسات عمومي ديگر بنيادها داشته ايم.
: فكر نمي كنيد اين كلي گويي است؟ تا به حال چند گزارش و با چه موضوعاتي درخصوص تخلفات موجود در مؤسسات عمومي بيان كرده ايد؟
- به چه كسي بايد گزارش بدهم؟
: مثل بقيه گزارش هايي كه به مردم مي دهيد و تحليل هم مي كنيد. چند نمونه از اين گزارش ها را اسم ببريد و بفرماييد كه در رابطه با كدام قسمت از شهرداري هاست؟
-همه بخش هاي شهرداري را تحت بازرسي داريم. برخي را به دادگاه اداري فرستاده ايم و برخي را به ديوان عدالت.
: تا به حال چند بار از بافت هاي فرسوده همين اطراف تهران مثل «اتابك و سيروس» بازديد كرده ايد؟
- با اينكه من مسئول پي گيري بافت هاي فرسوده نيستم، اما با اين حال شايد در كشور كسي نباشد كه به اندازه من از بافت فرسوده بازديد كرده باشد. از باب اطلاعتان بگويم كه من بسياري از بافت هاي فرسوده كشور را مي شناسم، مثلا زماني كه وزير كشور بودم بافت هاي فرسوده اصفهان، تبريز، شيراز و مشهد را ديده ام حتي بسياري از بافت هاي فرسوده تهران را مي دانم كه كجاست.
: منظور من در چند سال اخير بود كه رئيس كل بازرسي كشور هستيد. خودتان چند بار از اين خانه ها بازديد كرده و با ساكنين آن ها ابراز هم دردي كرده ايد.
- شما موضوعي را از من پي گيري مي كنيد كه الان موضوع چندم كشور است. يعني اگر 15موضوع اساسي در كشور باشد بافت هاي فرسوده مي تواند در اين 15موضوع جايي پيدا كند. بحران آب، مسكن، اشتغال و بحران درآمد و بحران جوانان و فرهنگ جوانان از جمله مسائل مهمي هستند كه حل آن ها براي كشور در اولويت قرار دارند. وقتي كه در كشور گراني داريد و با بحران تورم مواجه هستيد، بحران توليد و مصرف داريد، بحران روستائياني را داريد كه به شدت در اوليات زندگي شان مشكل دارند، براي تهيه آب آشاميدني شان گرفتار هستند و نيازمند اين هستند كه با تانكر به آنها آب برسد و فقط همين امسال با خسارت دور ريختن يك حجم بسيار سنگين ده ها هزار تن پياز كه هر كدام شان پرونده اي است براي پي گيري در اين سازمان مواجه هستند، چگونه مي توان گفت كه بافت هاي فرسوده در اولويت اول قرار دارد؟!.
: اگر خداي نكرده الان يك زلزله 7ريشتري در تهران بيايد كه همه كارشناسان حتمي بودن آن را تاييد مي كنند، اولويت اول دغدغه هاي مسئولان كشور بافت هاي فرسوده خواهد بود يا يكي از بحران هايي كه شما نام برديد؟.
- بنده به همين خاطر است كه در خصوص سازمان مديريت بحراني كه در وزارت كشور تشكيل مي شود حساس هستم. به دوستان هم تأكيد كرده ام كه بروند و نظارت كنند و ببينند كه كارشان را خوب انجام مي دهند يا نه. در اين رابطه به عملكرد هلال احمر هم حساس هستيم.
: پس قبول داريد كه اولين اولويت ما بايد رسيدگي به بافت هاي فرسوده باشد؟.
- نه خير. يكي از موضوعات ما هست اما اولين آن نيست. والا اگر اولين موضوع ما در كشور بافت هاي فرسوده بود تا الان صداي همه مثل گراني و تورم، بالا رفته بود.
: حتما بايد صدايشان در بيايد تا رسيدگي به مشكلات در اولويت قرار گيرد؟.
- نه خير. شما اگر به من بگوييد موضوع بافت هاي فرسوده موضوع مهمي است. حتما به شما خواهم گفت: بله، موضوع مهمي است اما در اولويت اول كشور نيست. وانگهي اگر هم استدلال شما صحيح باشد من در مقام اجرا نيستم. همين كه شما در روزنامه تان گزارش ششصد صفحه اي كه سازمان در خصوص بافت هاي فرسوده تهيه كرده است، تيتر كرده ايد، نشان مي دهد كه سازمان بازرسي كل كشور در اين خصوص حساس است و دارد كار مي كند، يعني ذهن مان در اين خصوص فعال است و براساس اين گزارش در حال تذكر دادن به مسئولان ذي ربط هستيم. شما بيش از اين از من انتظار داريد؟!.
: به گزارش 600صفحه اي هم خواهيم رسيد. بنده فكر مي كنم كه اگر آقايان به موقع اقدام نكنند و مسئله بافت هاي فرسوده را در اولويت كارهاي خود قرار ندهند و زلزله احتمالي حتمي شود، وقوع فاجعه انساني هم در پي آن حتمي خواهد بود و هزاران نفر يك دفعه زير خاك دفن خواهند شد. منكر اين نيستم كه شما از بافت هاي فرسوده در دوران وزارت تان ديدن كرده ايد. اما شما به اين عكس ها توجه كنيد بعد خودتان قضاوت كنيد. آيا در شرايط فعلي خودتان حاضريد با كل اعضاي خانواده فقط يك شب را در اين اتاق 8متري كه هر لحظه امكان دارد سقف اش بر سر ساكنين آن آوار شود، شب را صبح كنيد؟!.
- چند ساعت هم سخت است.
: اين خانه را كه مي بينيد به ويرانه تبديل شده است منزل خانواده يك شهيد است و تا اين لحظه هنوز هيچ كاري روي آن انجام نشده است به طوري كه به محلي براي تجمع معتادين و بعضا محلي براي اعمال خلاف عفت عمومي تبديل شده است. حدود نيم ساعت قبل از آنكه به خرابه تبديل شود، بيش از 100نفر در آن در حال ختم قرآن بودند.
آتش نشاني تشخيص داده كه زير همه خانه هاي اين منطقه قنات وجود دارد و بايد هر چه سريع تر تخليه شود ولي تاكنون هيچ اقدامي در اين رابطه صورت نگرفته است و اهالي هر لحظه منتظر حادثه ديگري مشابه همين حادثه هستند. به نظر شما سازمان بازرسي كل كشور نبايد از مسئولان شهري در اين رابطه سؤال كند و پرونده تشكيل بدهد؟.
-من خودم در بازديد از اين گونه محله ها كوچه هايي ديده ام كه عرض كوچه به يك متر مي رسيد به طوري كه با كوچك ترين حادثه حداقل ترين خدمات را نمي توان به مصدومين حادثه رساند. ما در گزارشاتمان كه در اينجا (عملكرد سالانه سازمان بازرسي كل كشور) هم ثبت شده است و تا خبرنگاري مثل شما از بنده سوال نكند علني نمي كنم به اين مسائل اشاره كرده ايم.
: سوال بنده هم همين است كه چرا سازمان بازرسي كل كشور در اين رابطه نتيجه بازرسي هاي خود را منتشر نمي كند مثل گزارش هاي ديگري كه منتشر مي كند و تحليل هم مي كند؟
- در رابطه با بافت فرسوده سه دستگاه مسئوليت داشته اند. يكي وزارت كشور كه بايد مديريت مي كرده و نكرده است. دوم وزارت راه و شهرسازي كه مي بايستي طرح هاي شهرسازي اش را اجرايي مي كرده است و سوم شهرداري ها هستند كه بايد در اجرايي شدن طرح ها همكاري و پي گيري مي كردند. ما از شهرداري ها سوال كرديم آن ها به ما گفتند كه مسئوليت مستقيمي در اين رابطه نداريم چون دولت خودش آمده و مستقيما از مجلس بودجه درخواست كرده و مصوباتي هم در اين رابطه دريافت كرده است بايد وارد عمل مي شد و طرح هاي خود را اجرايي مي كرد. آن ها مي گويند؛ وظيفه ما تنها همكاري با دولت است. شما از خود شهردارها هم سوال كنيد پاسخ خواهيد شنيد كه دولت به وظايف خودش در اين رابطه عمل نمي كند. همين چند روز پيش بود كه شهردار تبريز به من گفت: دولت بايد به تعهدات خودش در اين رابطه عمل كند و وظيفه ما در اين رابطه فقط دادن پروانه ساخت و عدم اخذ وجه در قبال صدور پروانه ساخت و عوارض و صدور مجوز تراكم در قالب بسته تشويقي مي باشد.
: در تهران هم همين سوال را از شهردار كرده ايد؟
- بله، فرقي نمي كند اين قانون كلي است. يعني دولت با توجه به بودجه اي كه مجلس اختصاص مي دهد بايد سرمايه بدهد، وام بدهد و شهرداري ها هم مجوز و پروانه بدهند و يك طبقه هم تشويقي بدهند تا بافت فرسوده ريشه كن شود.
: اگر دولت موظف بوده بافت هاي فرسوده را تامين اعتبار كند پس چرا سازمان نوسازي شهرداري از جاهاي مختلف پول گرفته و اگر به شهرداري مربوط نيست پس چرا شهردار قول سه ساله براي بازسازي بافت هاي فرسوده را داده است و...؟
- يعني چه پول گرفته است؟ وام گرفته است. مجاني كه نگرفته است.
: بالاخره با هدف بازسازي بافت هاي فرسوده اخذ شده است اما در جاي اصلي خودش مصرف نشده است؟
- بله، براي اين پروژه گرفته شده است.
: 260 ميليارد تومان از بانك جهاني گرفته شده است. 400 ميليارد تومان هم اوراق مشاركت فروخته شده است كه قرار بود كل اين مبلغ صرف نوسازي بافت هاي فرسوده اتابك- مينايي شود، حدود 200ميليارد تومان هم از بانك جهان اسلام دريافت شده است كه همگي مي بايستي صرف اين هدف شوند اما به تاكيد اكثريت اعضاي شوراي شهر تهران اين مبالغ قابل توجه در راه اصلي خود خرج نشده و در واقع حيف و ميل شده است به طوري كه مديريت وقت سازمان نوسازي شوراي شهر استيضاح و به جرم سوء مديريت از كار خود بركنار شده است. آقاي بيادي نايب رئيس شوراي اسلامي شهر تهران در گفت وگويي كه با بنده داشت با تاكيد بيشتر گفت: اگر اين پول ها به دست يك آدم كور داده مي شد بهتر از اين ها كار مي كرد.
- شما اين حرف ها را قبول داريد؟ در حالي كه شهرداري آمد پيش قدم شود تا به قول خودش گام بزرگي براي اصلاح منطقه اش بردارد و بخشي از كار را برعهده گرفت. پول ها را گرفت، بخشي از آن را هزينه كرد و بخشي را هم نتوانست هزينه كند حالا همان پول را برده و طرح هايي از قبيل جاده سازي و خيابان كشي و از اين قبيل خرج كرده است. الان هم چيزي بگوييد پاسخ خواهند داد كه در حال حاضر در يك شهر 10ميليوني آنچه برايم اولويت دارد راه براي مردم است چون مردم از فقدان راه و مواصلات دارند خفه مي شوند و راحت مي گويد اگر پولي گير بياورم بايد بدهم براي جاده ها و خيابان كشي ها يا تعريض آن ها.
: ادبيات اش را يا منطق اش را؟ فكر مي كنم حرف منطقي است. چون به اذعان خودشان اين پول ها را در اختيار شركت هايي قرار داده اند كه اين شركت ها وسط كار گذاشته اند و رفته اند. آيا نبايد از يك به يك اين شركت ها كه يقينا بايد اسامي و پرونده هايشان موجود باشد حساب كشي كرد؟ آيا اين تخلف نيست كه پول هايي را براي كاري خاص و براي به كار گرفتن در مكاني ويژه دريافت شود ولي در جاي ديگري و براي كار ديگري خرج شود؟
-چرا خلاف است و در صورت صحت ادعاها، بايد حساب كشي شود. ولي او مي گويد من وام گرفته ام. آنجايي هم كه من خراب كرده ام بافت فرسوده است. ولي اين حرف ها يك منطق مديريتي مي خواهد و به همين خاطر است كه مي گويم شوراها بايد متكفل اين قصه شوند و وقتي كه در شهر بزرگي مثل تهران در حال زندگي هستند قبل از تصويب هرچيزي ببينند كه دغدغه شهرشان چيست. مثلا شوراي شهر بايد به اين سؤالات پاسخ دهد كه آيا دغدغه امروز ما بچه هاي خياباني است، جمع آوري معتادين از سطح شهر و جمع و جوركردن دختر و پسرهايي است كه درمعرض انحراف قرار دارند يا گل و بوته زدن و مجسمه كاري در خيابان ها است؟! يعني اگر من بودم و اين مسئوليت ها را برعهده داشتم شك نكنيد كه اجازه نمي دادم بودجه به جاهاي ديگر گسيل شود چون معتقدم كه هر شهري اول از هرچيزي بايد هويت انساني خودش را بيابد.
: سازمان بازرسي پس از 4 سال سپري شدن از قول و قرار شهردار در سال 84 مبني بر بازسازي بافت هاي فرسوده با مردم محله اتابك- مينايي در پي افزايش اعتراضات مردمي نماينده ويژه اي را براي بازرسي به محله اعزام مي كند و در روزهاي پاياني اين مأموريت، 600 الي 700 صفحه گزارش همراه با اسناد مربوطه تحويل سازمان مي شود كه بسياري از موارد و تخلفات درجلسات علني و غيرعلني شوراي شهر تهران نيز مورد بررسي قرار مي گيرد و حتي مديريت وقت سازمان نوسازي هم براساس اين مدارك مورد استيضاح قرار مي گيرد اما متأسفانه از آن موقع (سال 87) تاكنون هيچ گونه گزارشي و تحليلي از طرف سازمان مبتني بر نتيجه اين بازرسي ها ارائه نمي شود. آيا هيچ خبرنگاري دراين رابطه از شما سؤال نكرده اند يا گزارش قابل عرضه نبوده و نيست؟
-چه زماني ما اين بازرسي را انجام داده ايم؟
: سال 87؟ مي خواهيد نام بازرس را هم بگويم؟
-شما حرف ايشان (شوراي شهر) را قبول داريد؟ ولي من قبول ندارم. مردم براي چه اعضاي شورا را انتخاب كردند؟!
: نظارت بر عملكرد شهرداري ها و مسئولان شهري.
ولي خوب عمل نكردند. همين دوستان شوراي شهر كه اين حرف ها را مي گويند (البته نمي خواهم جسارتي كرده باشم) با اين حرف ها بايد خيلي از طرح ها را متوقف مي كردند و نبايد تصويب مي كردند تا اين اتفاقات در بافت فرسوده نيفتد. حالا كه اين اتفاق افتاده بيان اين حرف ها بيشتر به تعارف مي ماند. شما به عنوان خبرنگار در بازديد 4 ساعته تان همان گزارشي را تهيه كرده ايد كه سازمان ما تهيه كرده است. من گزارشم را مكتوب كرده و برايشان فرستاده ام. گزارش شما قوي تر است يا گزارش من؟! پس، چرا تصميم نگرفته اند و تنها اكتفا كرده اند. به بركناري؟
: شما اگر مقدمه سومين گزارش ما را بخوانيد خواهيد ديد كه اين موضوع از اعضاي شوراي شهر سؤال شده است، اما آنها معتقدند كه وظيفه اصلي شان بررسي و تشخيص تخلفات و نهايتا استيضاح مدير متخلف و بركناري وي است و بقيه كارها يعني استرداد پول هاي حيف و ميل شده احتمالي مردم، مدعي العموم مي خواهد كه شما (قوه قضاييه) را به ما معرفي كردند و تأكيد داشتند كه شوراي شهر وظيفه خود را به خوبي انجام داده است؟
براساس آنچه همكارم هم اكنون به من اطلاع داد، گزارشي از دفترحضرت آقا براي سازمان مي آيد مبني بر اينكه مشكلاتي در بافت هاي فرسوده هست و من گزارش را كه ديدم دستور بازرسي فوق العاده صادر كردم. واحد شهرداري هاي ما با حضور درمنطقه گزارش مفصلي را از بافت هاي فرسوده تهيه مي كند كه نهايتا منجر به تهيه گزارش 600 صفحه اي مي شود كه شما در گزارش خود به آن اشاره كرده ايد. نسخه اي از آن هم به شوراي شهر ارسال مي شود. بگومگوهايي كه سبب تصميم گيري براي نوسازي و شهرداري در شوراي شهر شده است نتيجه همين گزارش بوده است. حالا بايد پيگيري بكنم ببينم كه آيا اين گزارش و پرونده تعقيب كيفري هم دارد يا نه.در تماسي كه هم اكنون با يكي ديگر از همكارانمان در سازمان داشتم در تكميل صحبت هاي بنده گفتند كه گزارش براي تحقيقات قضايي و بررسي مجدد به بخش قضايي سازمان داده شده است تا بررسي كنند و ببينند كه آيا اين ها مستحق تعقيب كيفري هم هستند يا نه كه هنوز به نتيجه خاصي رسيده نشده است و منتظر پاسخ اين بخش هستيم.
: اما اطلاعات من چيز ديگري است و آن اينكه وقتي بازرس ويژه سازمان شما پس از اينكه گزارش ششصد صفحه اي خود را تهيه مي كند در روزهاي آخر كارش به صورت غافلگيرانه و ازطرف سازمان بازرسي كل كشور از جايگاه خودش بركنار مي شود. قرار بود خيلي پيش از اين مصاحبه اي با اين فرد داشته باشيم اما متأسفانه يك ساعت قبل از مصاحبه به خاطر دلايلي كه ابراز مي كردند از اين مصاحبه به طور يك طرفه انصراف دادند.
- نفر ما يا نفر...؟
: بازرس ويژه شما.
-اين فرد چه كسي است؟
: اسمش را بگويم ؟
- بله.
: دكتر...؟
-فكر نمي كنم ايشان دكتر باشند، اما به هر حال براساس گزارش مدير جديد اين حوزه كه هم اكنون با ايشان گفت وگو كردم در جريان تهيه گزارش 600 صفحه اي مذكور بنا به احتمالاتي ناچار شديم حدود شش نفر از كارشناسان مان را در آن حوزه عوض كنيم. به گفته ايشان اين پرونده هم از آن پرونده هايي بود كه دست اين ها بوده و طبعا رسيدگي به آن متوقف شده است. پرونده به ناچار به دايره ارزيابي فرستاده مي شود و هم اكنون دست تيم جديدي قرار دارد و در حال بازيابي براي رفع نواقص و تكميل پرونده است. بنابراين هيچ عزلي در كار نبوده است بلكه در حد يك جابه جايي ساده و معمول بوده است و الا اگر تيم قبلي متهم بودند با آن ها برخورد مي شد ولي مي بينيد كه برخوردي صورت نگرفته است و همان طور كه گفتم پرونده همچنان مفتوح و بررسي آن جريان دارد. اما وقتي كه تيمي مي رود و پرونده روي زمين مي ماند با آمدن تيم جديد، موتور كار به راحتي راه نمي افتد. چون بايد فضاي جديد، حس جديد و اطلاعات جديدتر و بازرسي هاي نوتري انجام شود و پروسه جديدي بايد طي شود.
: اين ماجرا مربوط به سال 87 است و الآن در سال 91 هستيم؟! بيش از سه سال وقت كمي است براي رسيدگي مجدد به پرونده بافت هاي فرسوده ؟ وقتي مديران نالايقي در ارتباط با اين پرونده توسط شوراي شهر كنار گذاشته مي شوند آيا براي احقاق حقوق مردم نبايد در رسيدگي به اين پرونده شتاب بيشتري داد؟
- بله، حتما اين طور است.
: در اين رابطه، زماني را مي توانيد قول بدهيد؟
- اين مصاحبه اي كه شما با من مي كنيد سبب خواهد شد كه من رسيدگي به اين پرونده و تكميل آن را در دستور جدي قرار بدهم تا هر چه زودتر گزارش را آماده كنيم و آنهايي را هم كه بايد تحت تعقيب كيفري قرار گيرند مشخص كنيم. اميدواريم كه بتوانيم با سرعت نقص هاي موجود در پرونده را جبران و آن را بيرون بكشيم.
: در اين رابطه سؤالات زيادي دارم ولي با توجه به اظهارت شما و وعده شما و همچنين قضاوت هاي مردم در رابطه با اين مصاحبه سؤال ديگري در اين رابطه مطرح نمي كنم مگر آن كه خودتان مطلبي را بيان كنيد و بنده مجبور به طرح سؤال شوم.
-با اين چند گزارشي كه چاپ كرده ايد حس بنده را زنده كرديد و به همكارانم خواهم سپرد كه به پي گيري هايشان شتاب بيشتري بدهند. چون فكر مي كنم با اين مصاحبه و اين گزارش ها بر من تكليف شد كه مسئله را پي گيري كنم.
: بنده چند عكس از حدود 300 عكسي كه از اين بافت ها گرفته شده است آورده ام نشان تان بدهم تا بتوانم اهميت موضوع را از نگاه خبرنگاري خودم برايتان بيان كنم.
اين عكس مربوط به مجتمع 400 واحدي است كه در همين مدت 7 سال در محله اتابك ساخته شده است. ساختمان از ظاهر بسيار زيبايي برخوردار است اما به گفته اعضاي شوراياري محل و برخي معتمدين محل وقتي وارد ساختمان مي شوي با حداقل 10 ايراد فني كه خود شهرداري در ساختمان هاي عادي تخلف محسوب مي كند مواجه خواهيد شد. مثلا اين ساختمان پله نجات ندارد، طبق قانون مصوب شهرداري هر 10 واحد آپارتمان در مجتمع ها بايد مجهز به شير گاز قطع كن باشد كه اين مجتمع ندارد و... كه اگر يك تيم بازرسي به اين ساختمان اعزام شود شايد ايرادهايي بيشتر از اين دستگيرتان شود.
- اولويتي كه بنده به آن معتقدم از نوعي كه شما مي گوييد نيست. يك وقت است كه بنده رئيس سازمان بازرسي كل كشور هستم اولويتم يك چيزي است يك وقت هم بنده وزير كشور هستم خوب معلوم است كه اولويتم در درجه اول بايد بافت هاي فرسوده باشد.
: اتفاقا اشكالي كه گرفته مي شود به همين جمله شماست. آيا سازمان شما قبل ازبحران هم وظيفه اي نسبت به جلوگيري از صدمات بيشتر دربحران ها دارد؟
- تذكر مي دهيم.
:بنده در رابطه با همين بافت هاي فرسوده سابقه اي از تذكرات سازمان بازرسي به مسئولان شهري ندارم و اصرار بنده به اينكه دراين رابطه آمار ارائه بدهيد به اين خاطر است.
- مسئول بحران كشور وزير كشور و درمورد بافت هاي فرسوده وزير مسكن است. اين دو وزير بايد پاسخگو باشند. بخش عمده اين محلاتي را هم كه مي گويم ديده ام مربوط به زمان وزارتم بوده است نه زمان رياستم بر سازمان بازرسي،چون در سازمان بازرسي مسئول مستقيم نيستم. وظيفه من در سمت فعلي در قبال بافت هاي فرسوده درحدي است كه به دوستان مي گويم بروند بازرسي كنند و نتيجه اش را به ما اعلام كنند. الان هم شخصا مي دانم كه اوضاع خيلي خراب است. ولي واقعيت اش بر اين است كه هركسي بايد در جايگاهي كه قرار دارد پاسخگو باشد. وقتي كه شهر تهران شرايط اين چنيني دارد طبيعي است ما بايد بخشي از كارهاي تزييني وكارهاي رفاهي مان را وكارهاي دسته سوم و چهارم مان را متوقف كنيم و روي كار دسته اول متمركز كنيم.
: وزير مسكن كه خودش درگير مسكن مهر است، كاري شبيه همين كاري را مي كند كه در بافت هاي فرسوده بايد صورت گيرد؟
-ولي من معتقدم قبل از اينكه مسكن مهر ساخته شود، بافت هاي فرسوده بايد ساخته شوند اما چون روي مسكن مهر مي توان تبليغ كرد و مانور داد لذا كاري دراين رابطه صورت نمي گيرد. ببينيد همين الان پول هاي زيادي دركشور و مسكن مهر درحال خرج شدن است آيا نمي شود 10 درصد اين پول ها صرف بافت هاي فرسوده شود؟ درخصوص بافت فرسوده نمي شود به راحتي حرف زد خيلي پيچيده است وكار كردن در اين بخش از تجميع كردن مالكين گرفته تا تمليك و نقشه كشي بناهاي درحال احداث، كار بسيار مشكلي است و رسيدگي به آن ها توان و حوصله مي خواهد. به هرحال بحث پيچيده اي است. الان كه بنده اين حرف ها را زدم شما هم قطعا فردا تيترتان به نقل از بنده، يا عليه وزير مسكن يا كشور خواهد بود يا عليه شهردار، بعد مي گويند پور محمدي منفي صحبت كرد...
: ولي به نظر بنده برآيند اين صحبت ها به نفع مردم تلقي مي شود.
- بنده كه شخصا اشكالي در صحبت كردن نمي بينم.
: مردم اين قبيل صحبت كردن هاي صريح و روشنگرانه را ازحقوق خود مي دانند.
- مگر درجاهايي كه عليه دولت حرفي مي زنم به ضرر مردم است؟ من وقتي از اشتباهات مي گويم، به جاي پاسخگويي مي گويند پورمحمدي دارد منفي بافي مي كند يا به قول آن برادر بزرگوارمان كه گفته است، پور محمدي راه مي رود و فحش مي دهد!
: شايد همان طور كه پيش از اين اشاره كردم استنباط آن ها اين باشد كه شما نتيجه گزارش هايتان را تحليل هم مي كنيد. درحالي كه به گفته خودتان وظيفه بازرسي تهيه گزارش و تحويل آن به قوه قضاييه است نه تحليل.
-نه، چه كسي اين را گفته است؟ وظيفه ما تحليل هم است. اصل كار من تحليل است. بالاتر از تحليل اينكه بنده بايد پيشنهاد هم بدهم. پيشنهاد قانوني بدهم و موظف به انجام آن هستم. اگر چه شما در اين گفت و گو، هم در مقام مدعي بوديد و هم به عنوان دادگاه بنده را محاكمه مي كنيد و تلاش مي كنيد من را به زور همراه خودتان بكنيد. البته من هم راضي هستم. اشكال ندارد، چون رسانه حق اين كارها را دارد اما حرف من چيز ديگري است. من مي خواهم بگويم كه ما واقعا دنبال پيله كردن و انتقاد كردن و مچ گيري نيستيم.
: پس ما منتظر باشيم كه به زودي يك تحليلي در رابطه با اين ماجرا ارائه كنيد.
-من در مقابل هشدار شما مسئوليت پيدا كردم كه اين مسئله را به جد پي گيري كنم. چيزي را كه از آن خبر نداريم در قبال آن مسئول نيستيم ولي از اين به بعد فرق مي كند. اما اين را هم در نظر بگيريد كه اين سازمان با اين همه مسئوليت و حوزه چند نفر بايد نيرو داشته باشد؟
: نمي دانم. ولي اين عده بايد از ميان كساني هم گزينش شوند كه مورد اعتماد باشند با حقوق مكفي و غير قابل خريد و فروش!
- بله،دقيقا اين طور است. بايد همه شرايط شان شرايط ويژه باشد.
چون اين پروژه همه اش ميلياردي است. بنده نمي خواهم از اين فرصت استفاده كرده و گله بكنم اما فقط به اين يك جمله بسنده مي كنم و آن اينكه تعداد پرسنل اين سازمان براي بازرسي از كل كشور زير دو هزار نفر است كه بسياري از آن ها هنوز قراردادي هستند.
: اگر خودتان مسئول كشور بوديد به اينجا بيشتر اهميت مي داديد؟
- حداقل 10 برابر اندازه فعلي به سازمان ظرفيت مي دادم. نه اينكه نيرويش را بيشتر مي كردم بلكه توانش را بالا مي بردم.
:... و درعين حال هدف هم بايد اين باشد كه اعتماد مردم جلب شود.
-واقعيت اين است كه من نيروي قراردادي را دنبال پروژه هايي مي فرستم كه حداقل ترين ميزان آن پروژه هاي 200ميليارد توماني هستند. چقدر بايد هواي نيروي قراردادي را داشته باشم كه او خطا نكند؟ شايد بخشي از تاخيري هم كه درخصوص گزارش مورد نظر شما پيش آمده مربوط به همين مشكل باشد اما اين را هم بگويم كه اين مصاحبه باعث مي شود كه موضوع بافت هاي فرسوده را در سازمان فعال كنيم.


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14