(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 28 تير 1391 - شماره 20259

سردار خراساني در گفت و گو با كيهان اعلام كرد:
رشد دوبرابري كمي و كيفي طرح هجرت در سال 91
جريان شناسي حضور زن در تاريخ معاصر ايران
نگاهي به نقش زنان در عرصه انقلاب و مقاومت


سردار خراساني در گفت و گو با كيهان اعلام كرد:

رشد دوبرابري كمي و كيفي طرح هجرت در سال 91

مجيد مغازه اي
سردار خراساني در گفت وگو با خبرنگار كيهان از تعريف 300 نوع فعاليت در قالب 9 عرصه ملي براي طرح هجرت بسيج سازندگي خبر داد و گفت: براي همراه كردن سليقه هاي مختلف در حوزه هاي آباداني كشور و حضور دخترها و پسرها در اين عرصه ها اين 300 نوع فعاليت تعريف شده است كه طبق آمارها در 7 سال گذشته 35 درصد حضور مربوط به خواهران سنين 15 تا 30 سال و 65 درصد هم مربوط به پسراني است كه به آبادني كشورعلاقه مند بودند.
رئيس سازمان بسيج سازندگي با اشاره به اينكه درسال گذشته ششمين سال اردوهاي هجرت بود و امسال هفتمين سال آن است، اظهار داشت: سال گذشته با همكاري 14 دستگاه دولتي، خيرين و حدود 8 قشر سازمان بسيج مستضعفين، نزديك به يك ميليون و دويست هزار نفر دراين 9 عرصه ملي براي ارائه خدمات ورود پيدا كرده اند و در حدود 20 هزار نقطه كشور جوانان جهادگر اعم از دختر و پسر، دانشجو يا دانش آموز و يا طلبه حضور بسيار فعالي داشتند.
وي با بيان اينكه نزديك به دو ميليون و سيصد هزار نفر به صورت هدفمند از اين حضور جهادگران در مناطق محروم بهره برده اند، گفت: دليل اينكه اين خدمات را هدفمند ذكر كردم آن است كه براي آنها فقط خدمات بدون توانمندسازي انجام نگرفته است به طوري كه امروز بسياري از اين تعداد با حضور در كلاس هاي فني و حرفه اي بدون دريافت هيچ گونه هزينه اي، مدارك معتبر سازمان فني و حرفه اي را در دورترين نقاط كشور دريافت كرده اند يا نزديك به 18 هزار كلاس در روستاها تشكيل شد و حدود 200 هزار نفر دانش آموز در كلاس هاي جبراني شركت كرده اند و اين يعني هدفمندي در خدمات.
رييس سازمان بسيج سازندگي سال جديد را يك سال پرشي هم از نظر كميت و هم از نظر كيفيت دانست و گفت: مدلي كه در بسيج دانشجويي براي سازندگي در نظر گرفته شد يعني اردوهاي جهادي،در سال گذشته حدود 3 هزار گروه را در دانشگاه ها و مساجد و محلات براي عزيمت به مناطق محروم تحت پوشش قرار داد.
وي با تاكيد براينكه مدل اردوهاي جهادي در دانشگاه ها شروع شد، شكل گرفت و كامل شد، تصريح كرد: سال 91 سال توسعه اردوهاي جهادي به مساجد ومحلات دانش آموزي و محيط مدارس كشور و حوزه هاي علميه است كه براي آن اعتبار مناسبي را پيش بيني كرده ايم.
سردار خراساني با اشاره به اينكه يك ميليون و دويست هزار نفر در سال گذشته خدمات رساني كردند، خاطرنشان كرد: پيش بيني ما اين است كه تا سقف دو ميليون نفر را پشتيباني كنيم البته ثبت نام ها اين چشم انداز را نشان مي دهد كه اين حضور جدي خواهد بود.
وي ادامه داد: يك ميليون نفر از اين دو ميليون نفر را جهادگراني تشكيل مي دهند كه از مساجد ومحلات براي شركت در اردوهاي سازندگي و خدمت رساني يك روزه اعلام آمادگي دارند و يك ميليون نفر ديگر از دانشگاه ها، حوزه هاي علميه، مساجد و محلات و مدارس در اردوهاي 15 روزه و يا بيشتر در نقاط محروم كشور حضور مي يابند.
رئيس سازمان بسيج سازندگي در تشريح اهداف و برنامه هاي اردوهاي يك روزه اظهار داشت: در ابتداي انقلاب اردوهاي جهادي از يك روزه آغاز شد يعني خيلي از جهادگران جهادسازندگي، منطقه اي را انتخاب مي كردند و آنجا مي رفتند براي درو كردن گندم محرومين يا مستضعفين يا در جمع آوري محصولات كشاورزي در مناطقي كه محرومين شناسايي شده بود، حضور مي يافتند يا گاهي به مرمت مساجد مي پرداختند؛ امسال هم كه تابستان همزمان با ماه شعبان و در آستانه ماه رمضان است، طرح غبار روبي، مرمت و لكه گيري و مرمت سطحي از مساجد سراسر كشور كه شامل چند هزار مسجد است را در دستور كار داريم كه عمده اين كار در يك روز امكان پذير است و البته اگربيشتر از يك روز هم بشود ما حمايت مي كنيم كه قبل از ماه مبارك رمضان اين سنت حسنه تقويت بشود.
وي افزود: براي اردوهاي جهادي سه بازه زماني استاندارد و اصلي تعريف شده است كه عبارت است از يك روزه، ده روزه و پانزده روزه ، ولي درصورتي كه گروه هاي جهادي تمايل به حضور در منطقه بيش از اين مدت را داشته باشند، مانعي نيست ولي تجربه سال هاي اخير نشان داده است، معمولا پروژه هايي را كه براي يك منطقه تعريف مي شود چند گروه مديريت مي كنند بدين صورت كه در هر 15 روز يك گروه مستقر مي شوند و در 15 روز بعدي گروه بعد، ادامه كار را پي مي گيرد. تا هم زمان بندي افراد حفظ شود و هم فشار كار
طاقت فرسا نشود.
سردار خراساني افزود: اين سه زمان بندي، زمان بندي مرسوم ماست، ولي ممكن است اين زمان حضور ، كمي بيشتر يا كمتر شود وحتي در موارد استثنايي يك ماه و دو ماه هم در منطقه بمانند.
وي طرح را به دو بخش اعتبار عرصه ها و اعتبار اردويي بسيج تقسيم كرد و گفت: يك بخش از اعتبار، اعتباري است كه در خصوص عرصه هاي كار هست و توسط دستگاه ها و يا خيرين تامين مي شود مثلا براي تكميل، ترميم و ساخت مساجد از سازمان اوقاف و امور خيريه اعتبارمي گيريم يا براي اعزام تيم هاي پزشكي به مناطق محروم، هم پزشكان خدوم علاوه بر حضور خود، كمك هاي مالي به اين حركت مي كنند، هم خيرين وهم دانشگاه علوم پزشكي و هم سازمان بسيج مستضعفين و هم سپاه پاسداران انقلاب اسلامي كمك هاي مالي مي كنند.
رئيس سازمان بسيج سازندگي اعتبار پيش بيني شده براي واگذاري عرصه ها را در طول سال بيش از 230 ميليارد تومان عنوان كرد و گفت: امسال حداقل 1000 مسجد و حداقل 4 هزار پروژه عمراني در روستاهاي كشور و عرصه هاي ديگر با اين اعتبارات اجرا مي شود.
سردار خراساني ادامه داد: براي اعتباراردويي اين طرح هم 60 ميليارد تومان اعتبار پيش بيني شده است كه فقط براي هزينه هاي فرهنگي، ترابري، تغذيه و اداره كردن يك كار گروهي و اردويي سازنده است كه اين اعتبار نسبت به سال گذشته در حدود 50 درصد افزايش داشته است و البته حداقل 40 درصد افزايش هم در اعتبارات عرصه تعريف شده خواهيم داشت.
رئيس سازمان بسيج سازندگي انتخاب مناطق مورد نظر براي حضور نيروهاي جهادي را به چند شكل معرفي كرد و گفت: اين انتخاب، يك كار تركيبي است يعني طبق اعلامي كه به گروه هاي جهادي شده است،مي توانند خودشان بروند و منطقه محروم را شناسايي كنند (به عبارت ديگر مكان به صورت ميداني انتخاب مي شود )و از سوي ديگر بادر اختيار گرفتن اسناد و مدارك از مسئولان منطقه يا دهداري ها و بخشداري ها ومجموعه بسيج مناطق محل خدمت خود را انتخاب كنند.
وي در مورد راه هاي ديگر انتخاب منطقه گفت: بهر حال برخي از گروه ها مشتاقند كه خودشان شناسايي كنند، لذا مي روند و از منابع آن منطقه، بخشداري ها و فرمانداري ها و خود اهالي آن روستا اطلاعات را مي گيرند ولي بخشي عمده از گروه هاي جهادي با استفاده از بانك اطلاعات بسيج سازندگي كه حدود دو هزار روستاي اولويت دار را از بين 65 هزار روستا شناسايي كرده است استفاده مي كنند و يا برخي از گروه ها به صورت تركيبي مكان مورد نظر خود را انتخاب مي كنند. يعني هم به صورت مطالعه ميداني و هم با استفاده از بانك اطلاعات بسيج سازندگي براي رفتن به آن منطقه آماده مي شوند.
سردار خراساني بهترين دستگاه هاي حامي اين حركت از ميان 14 دستگاه فعال در اين حوزه را وزارت كشور ووزارت آموزش و پرورش دانست و گفت: وزارت كشور از نظر ارزيابي هاي ساليانه در رتبه عالي بود. در همه سطوح از استانداران تا دهياران و وزارت آموزش و پرورش از خود وزارتخانه تا سازمان نوسازي و توسعه و تجهيز مدارس و معاونت پرورشي آموزش و پرورش، كمك هاي زيادي به بسيج سازندگي كرده اند
وي افزود: وزارت بهداشت و درمان، كميته امداد امام خميني(ره)، سازمان فني و حرفه اي، سازمان ملي جوانان سابق و وزارت ورزش و جوانان فعلي ، وزارت جهاد كشاورزي و سازمان مراتع وجنگل ها، سازمان بهزيستي از جمله همكاران ما بوده است.
رئيس سازمان بسيج سازندگي با اشاره به گذشت يك دهه از تاسيس بسيج سازندگي كه جايگزين جهاد سازندگي شده است، گفت: در حقيقت دو پنج ساله سپري شده است كه در پنج ساله اول كه مصادف با ابتداي راه تاسيس سازمان بسيج سازندگي و همزمان با دوره دولت اصلاحات بود، متاسفانه به دليل همراهي ضعيف دولت اصلاحات و مشكلات و موانع زيرساختي مانند نداشتن قانون در مجلس و آيين نامه در دولت، عمدتا فعاليت هاي بسيج سازندگي در حوزه منابع طبيعي در كشور بود.
وي ادامه داد: در سال 84 كه دولت نهم مستقر شد،در ديداري كه مسئولان بسيج با مقام معظم رهبري داشتند، تذكراتي را به فرماندهان بسيج و دولت وقت مبني براينكه انتظاراتشان در خصوص برنامه ريزي در رابطه با مشاركت جوانان در سازندگي كشور برآورده نشده است،دادند كه پس از بيانات حضرت آقا، قانون بسيج سازندگي در مجلس تصويب شد وآيين نامه طرح هجرت در دولت نهم به تصويب رسيد.
سردار خراساني واگذاري عرصه هاي كوچك، زودبازده و عام المنفعه و بدون پيچيدگي هاي زمان بر را شاخص هاي ارائه خدمات بسيج سازندگي خواند و گفت: اين عرصه ها به بسيج سازندگي واگذار مي شود تا با همكاري اقشار مختلف مانند بسيج دانش آموزي، دانشجويي ، مهندسين، پزشكان، طلاب و مساجد ومحلات و خواهران و ... جوانان در حوزه هاي سازندگي كشور شركت كنند.
رئيس سازمان بسيج سازندگي اين كار را يك كار مشترك همه با هم سازندگي عنوان كرد و گفت: در 7 سال گذشته هم قانون و هم آيين نامه وهم توافق نامه با دستگاه ها و اقشار امضا كرده ايم وامروز امكان حضور خواهران ودختران دانشجو ودانش آموز فراهم شده است.
وي افزود: تعريف مااز سازندگي هر فعاليتي است كه بتواند در آباداني كشور تاثير داشته باشد، اما به طور عمومي 9 عرصه ملي تعريف شد مانند عرصه هاي عمراني با حدود 50 نوع فعاليت مانند پل، راه، آبرساني و ...؛ عرصه منابع طبيعي و آبخيز داري با حدود 50 نوع فعاليت كه آيتم هاي آن تعريف شده است، عرصه اردوهاي جهادي كه عرصه ويژه و برجسته اي است و با محوريت بسيج دانشجويي آغاز شده است، عرصه بهداشت و درمان و آموزش هاي پيشگيرانه، با محوريت بسيج جامعه پزشكي ، عرصه آموزش هاي فني و حرفه اي در 50 نوع آموزش مورد نياز جوانان در روستاهاي كشور ، عرصه بهسازي و زيباسازي و بازسازي و و احداث مدارس كشور كه عمدتا با محوريت دانش آموزان انجام مي شود؛ عرصه علمي و آموزشي و خدمات مشاوره اي كه جزء عرصه هاي تاثيرگذار بوده است.
 


جريان شناسي حضور زن در تاريخ معاصر ايران

قاسم تبريزي
براي بررسي اثرگذاري و نقش زنان ايراني در پيروزي انقلاب اسلامي و در پيشبرد آن، قبل از هر چيزي بايد حضور و نقش زن در تاريخ معاصر ايران را جريان شناسي كنيم. از دوران مشروطه تا كنون سه جريان كلي در اين حوزه وجود داشته است:
1. جريان غرب گرايي و غرب شيفتگي كه حدود 150 سال قدمت دارد. ريشه گيري اين تفكر سه دليل داشت؛ اول سفر عده اي از منورالفكرها در اواسط دوره ي قاجار به غرب. آنان در آن جا بزم و حضور زن را در جامعه ديدند و نوعي شيفتگي به آن پيدا كردند؛ خصوصاً كه اين ها خود را در برابر غرب حقير مي ديدند و هويت و اصالت انساني و ايراني و اسلامي خويش را از دست داده بودند. دوم حضور ميسيونر هاي مذهبي مسيحي در ايران بود كه عموماً مأموران استعمار غرب در ايران بودند. اين ها يا به شكل تبليغ ديني يا به شكل مؤسسات خيريه و در بيمارستان يا مدارس آمريكايي ها و فرانسوي ها و انگليسي ها در ايران، نوعي بي حجابي و بي عفتي را در جامعه ي ما گسترش دادند. سوم حضور جاسوس هاي غرب -چه زن و چه مرد- و تحت عناويني همچون جهانگرد، ايرانگرد، ايران شناس يا احياناً مسافر كه زمينه ساز فرهنگ غربي مي شدند.
2. جريان فرهنگ و معارف اسلامي كه زن با رعايت معارف و مباني بر اساس تحولات و نياز جامعه حضور خاص داشته باشد، همان طور كه مرد بر اساس تعاليم اسلام در عرصه ي سياست و جامعه تكليف و وظيفه دارد، زن هم دارد و در اين باره تفاوتي بين زنان و مردان نيست، مگر در برخي عرصه هاي خاص اجتماعي كه در آن احساس انحطاط و انحراف وجود داشته باشد.
3. جريان سوم جرياني بود كه هم مقداري از تعاليم اسلام فاصله داشت و هم وحشتي از غرب داشت. لذا هرگونه حضور زن را خطر بزرگي مي ديد؛ خطري كه ممكن بود جامعه را به انحطاط بكشاند. آنها هم كه مخالفت مي كردند، نوعي تفكر قشري گري و تحجر گرايي داشتند و دليلشان اين بود كه به محض حضور زن در اجتماع، فساد به وجود مي آيد.
صد سال تلاش براي اضمحلال هويت زن
طيف هايي كه از نظر فكري يا تشكيلاتي وابسته به غرب بودند، شروع به زمزمه ي آزادي زن به شكل غربي كردند. آنان به نوعي مي خواستند زنان ايراني مثل زنان غربي شوند. اولين دسته از اين طيف احزاب و جريان هاي فراماسونري بودند و دوم تشكيلات بهائيت و ازليه. تا كودتاي رضاخان نيز در نشريات و مجلاتي به صورت پنهان و آشكار شروع به ترويج ابتذال كردند. براي نمونه مي توان به نشرياتي اشاره كرد كه مادر فرخ رو پارسا كه بهايي بود و نيز صديقه دولت آبادي كه از بابي هاي ازليه بود، منتشر مي كردند.
وقتي رضاخان براي تغيير ساختار سياسي، فرهنگي و اجتماعي با اهداف استعماري انگلستان و به دست آنان روي كار آمد، يكي از برنامه هاي او براي اسلام ستيزي، مسأله ي كشف حجاب بود. او مدارس مختلط را تأسيس نمود و دولتمردان را مجبور كرد كه بايد در مجالس با زن هايشان به صورت بي حجاب حضور پيدا كنند. وي حتي در برخي شهرها مثل كاشان حوزه هاي علميه را تعطيل و به مدارس مختلط تبديل كرد. مطبوعات آن دوران نيز به فعاليت در گسترش فساد اهتمام كردند و حتي كار را به آنجا رساندند كه شهرباني بعضي شهرستان ها و استان ها دفتر ليست فواحش را تهيه كرد. به هر حال در دوره ي رضاخان و تا سال 1322 حجاب ممنوع بود. اما در ادامه ي دوره محمدرضا پهلوي قدرت هاي استعماري به جاي مبارزه ي علني با دين شروع به گسترش فساد كردند. حتي در تشكيلات فراماسونري زن ها را راه دادند كه سابقه نداشت.
از طرف ديگر جريان اسلامي نيز با دو مسأله مواجه شد؛ يك نگاه اسلامي كه بايد آن را آموزش مي داد و دوم تقابل با سيل بنيان كن فساد و فحشا و ضايع كننده ي بنيان خانواده. لذا جلسات و مجامع زن ها در خانه ها و در مساجد و حسينيه ها شروع شد. از همان دوران مشروطه در كنار توطئه هاي استكبار، جلسات مختلف در منازل علما و شخصيت ها آغاز شد. در دوره ي رضاخان كه استبداد شديد بود، خانم ها تحت عنوان مكتب خانه درس قرآن و احكام مي دادند و قريب به اتفاق زناني كه نمي خواستند به مدارس فرانسوي ها، آمريكايي ها و انگليسي ها يا مدارس مختلط دولتي بروند، در اين مكتب خانه ها آموزش مي ديدند.
پس از دهه ي بيست كه رضاخان رفت، همان طور كه احزاب و جريانات و نشريات اسلامي فعال شدند، جلسات زنان هم در شهرستان ها و تهران فعال شدند. اين جلسات تا حدي گسترش يافتند كه رژيم نتوانست آن ها را تعطيل كند.
اولين حضور زنان در عرصه ي سياسي ايران
اولين حضور زنان در عرصه ي سياسي را مي توان در نهضت تنباكو مشاهده كرد. زنان ايراني در خانواده هاي اشراف و دولتمردان و حتي در حرمسراي ناصرالدين شاه قليان ها را شكستند. سپس در انقلاب مشروطيت هم زنان حضور انقلابي و پررنگي داشتند. در جريان تحريم توليدات غربي يا واردات غربي هم كه علماي تبريز شركت اسلاميه را درست كردند و اقلام و اجناس غربي را تحريم كردند، يا در اصفهان و جاهاي ديگر باز مشاهده مي كنيم كه زن ها همگام با علما از اجناس غربي استفاده نكردند.
وقتي امام خميني نهضتش را آغاز كرد و حكومت را فاقد مقبوليت قانوني و مشروعيت شرعي دانست، در حقيقت يك خط حق و باطل ترسيم شد كه اين حكومت كلاً باطل است و اين حركت اسلامي است كه بايد به نتيجه برسد. در قيام 15 خرداد سال 1342 حضور زنان جدي بود؛ همان زناني كه در دوره ي رضاخان و اوايل در مكتبخانه ها قرآن ياد مي گرفتند، در هنگام قيام امام خميني به چنان رشدي رسيده بودند و بچه هايشان را هم انقلابي و مذهبي بار آورده بودند. دركنار اين فعاليت ها برخي مدارس اسلامي هم فعاليتشان را شروع كردند. در اواخر دهه ي چهل در قم نيز حوزه ي علميه زنان با نام حوزه ي علميه ي «توحيد» توسط شهيدان بهشتي و قدوسي ايجاد شد.
با وجود فعاليت هاي فوق الذكر، شاهد زناني بوديم كه هم آگاه بودند و هم در جامعه حضور داشتند و هم اهل مبارزه بودند. به طوري كه پس از قيام پانزده خرداد و در آغاز دهه ي 1350، زنان بسياري در اعتراض به سياست هاي مستبدانه ي شاه به زندان افتادند. به هر حال حركت زنان در تاريخ معاصر، از درون فرهنگ اسلامي جوشيد ، نه از فرهنگ هاي شرقي و نه غربي . الگوي زنان ما قرآن و اسلام بود.
امام رحمه الله به حضور زن اهميت دادند
پس از شهادت مرحوم آقامصطفي خميني در پاييز سال 1356 كه نهضت اوج گرفت، امام خميني رحمه الله به حضور زن بيشتر اهميت دادند. حضور زنان در عرصه ي مبارزه باعث شد تا مردان هم به تبع آنها به ميدان بيايند. حضور زن ها در هر تظاهرات خياباني به خوبي ملموس بود. اتفاق 17 شهريور سال 1357 كه به كشتار ميدان شهداي تهران (ميدان ژاله) انجاميد، نمونه ي برجسته اي از حضور و شهادت زنان در عرصه ي مبارزه است.
پس از پيروزي انقلاب نيز همين زنان در فعاليت هاي انقلابي و در جهاد سازندگي و جهاد نظامي به بهترين شكل شركت كردند. وقتي جامعه مان را با دوره اي مقايسه مي كنيم كه زنان در آن حضور مستقيم نداشتند، درمي يابيم كه فعال شدن اين عناصر در جامعه تا چه حد مؤثر و مفيد بوده و موجب ترقي شده است. ما امروز در عرصه هاي مختلف اين حضور را مي بينيم كه مي تواند الگوي بسيار مناسبي براي كشورهاي ديگر باشد. كشورهايي كه انقلاب در آنها رخ داده است، دوره ي تجربه و ارزيابي الگوها را طي مي كنند و به دنبال آن هستند تا به نقطه ي مطلوبي دست يابند.
از اين رو در اين دوره ي گذار بايد به بهترين نحو الگو و تجربه مان را منتقل كنيم. تشكيل همايش هاي مشترك و انتقال تجربه ها به شكل خاطرات و نيز نوشتن زندگي نامه، سازوكارهاي خوبي براي كمك به اين انتقال الگو است. متأسفانه ما در تدوين اين تجربه هاي ارزشمند و تهيه تاريخ كتبي و شفاهي كم كار كرده ايم. چه بسا كه اين تجربه ها بتواند راهگشاي بسياري از مسائل و معضلات كشورهاي در حال تحول باشد.
منبع: پايگاه اطلاع رساني رهبر معظم انقلاب
 


نگاهي به نقش زنان در عرصه انقلاب و مقاومت

ندا سميعي پنجي
جنگ و صلح بخش مهمي از تاريخ زندگي بشر را تشكيل مي دهد.جنگ ميان كشورها از شديدترين و پر تلفات ترين نوع در گيريها مي باشد . جنگ براي همه به خصوص زنان تداعي گر ترس و وحشت است. از دو منظر مي توان به موضوع زنان و جنگ پرداخت:
1:نقش موثر زنان در جنگ ها 2:صدماتي وجناياتي كه زنان از عواقب جنگ ها متحمل مي شوند.
در ابتدا، بحث را از نقش زنان در جنگ ها آغاز مي كنيم. اسلام، به عنوان مكتب كامل و جامع ، براي زن ارزش و احترام بسياري قائل است و براي زنان در مفهوم انساني نسبت به مردان هيچ گونه تفاوتي قائل نمي باشد. زنان ، همانند مردان ،به عنوان يك عضو كامل جامعه تلقي مي شوند .زن در جامعه ي اسلامي برخوردار از استقلال فكري و اقتصادي است و بر اساس الگوي اسلام، زنان حضور سالم و مؤثر در جامعه خواهند داشت و به نقش و كاركرد آنان ، در صحنه هاي فعاليت اجتماعي ، سياسي اهميت و اعتبار كافي داده شده است. از منظر اسلام، زنان مي توانند علاوه بر ايفاي نقش پرارزش همسري و مادري در خانواده، در تمامي امور جامعه خويش نيز نقش آفرين باشند. در اين ديدگاه، يكي از تكاليف زنان، همچون مردان، اصلاح جامعه است. در آيات قرآن ، خداوند به زنان و مردان به طور يكسان به كسب فضايل و ترك گناه توصيه كرده است و زنان را در اصلاح جامعه خويش از انحرافات، مؤثر مي داند. نگاهي به تاريخ صدر اسلام، به ويژه عصر نبوي در مي يابيم كه زنان در عرصه هاي مختلف اجتماعي، سياسي و فرهنگي حضور فعال داشته اند.
شركت زنان در بيعت ها و هجرت ها و امور نظامي (شركت در جنگ ها)جلوه اي از فعاليت زنان در عصر نبوي است. به همين دليل. زنان مسلمان با شروع اولين غزوات پيامبر خواهان شركت در دفاع بودند. آنان علاقمند بودند كه با انجام كارهايي همچون آب رساني، نگهداري تداركات، طبخ غذا، پرستاري بيماران و مجروحين و حمل شهداء، پيامبر را ياري دهند.
پيامبر اكرم (ص) كه توانايي برخي از زنان را بسيار بالا و آنان را سرشار از عشق و روحيه فداكاري و ايثار مي مي ديدند به آنان اذن حضور دادند. به يقين مي توان گفت كه اعتماد پيامبر به زنان عامل بسيار مهمي در رشد بيشتر آنان بوده است. به عنوان نمونه مي توان يادآور شد ؛ در جنگ «خيبر» كه در سال هفتم هجري روي داد؛ تعدادي از زنان اجازه يافتند، در جنگ شركت نمايندو به عنوان پرستار و براي كمك به مجروحان و غذا رساني و.....شركت كردند وحتي در پايان جنگ ،رسول خدا در تفسيم غنائم آنان را شركت دادند. اين وظائف مربوط به حضور زناني است كه مستقيماً در جنگها شركت داشتند و پشتيباني روحي و عاطفي زنان در پشت ميدان نبرد كه موجب حفظ شهرها از خطرات دشمن و آسودگي خيال مردان براي رفتن به جنگ بود؛ در جاي خود قابل بررسي است.
طي قرون متمادي ، بسياري از زنان نقشي كم و بيش فعالانه در جنگ ها ، در جوامع مختلف داشتند و مشاركت زنان در طول تاريخ در درگيري ها ،رويداد جديدي نيست. در جنگ جهاني اول ، زنان به طور بسيار نظام مند در نزاع ها مشاركت كردند. براي مثال در آلمان . زنان، علاوه بر حضور در امور نظامي، به كارهاي بسياري ،نزديك به خط مقدم از جمله ارائه خدمات و حضور در انبارهاي مهمات پرداختند. در طي جنگ جهاني دوم، زنان نقشي فعالانه تر در درگيري ها يافتند. در آلمان در جنگ جهاني دوم ، بيش از يك ميليون زن در كارخانه هاي نظامي مشغول به كار بودند و در حالي كه چندين هزار نفر زن ، به عنوان افسران نظامي ، در نيروي دريايي و نيروي هوايي مشغول خدمت بودند. زنان شوروي نيز مستقيماً در نبردهاي جنگ دوم جهاني در تمام واحدها و خدمات به عنوان تك تيرانداز، تيرانداز، خلبان، خلبان بمب افكن و توپچي و غيره مشاركت داشتند.در جنگ جهاني دوم در انگلستان و شوروي، زنان در حدود يك دهم از كل نيروهاي مسلح را تشكيل مي دادند. آنها متولي كارهاي اجرايي بوده، به عنوان نمايندگاني كه كارهاي ارتباطي را انجام مي دادند به خدمت مشغول بودند و در شاخه هايي چون تداركات، حمل و نقل موتوري، ارتباطات و كنترل هوايي ، مشغول انجام وظيفه بودند.
در دوران انقلاب اسلامي ايران ،نيز مي توان گفت ؛ اسلام ، محرك و انگيزه اصلي زنان براي مشاركت در فعاليتهاي انقلابي بود و اين فعاليت ها خودآگاهي وسيع آنان را در پي داشت .در جريان انقلاب اسلامي ، شاهد حضور زناني بوديم كه مشاركت فعال در امور اجتماعي ، در مراحل مختلف داشتند كه زمينه بسيار مناسبي را براي مشاركت فعال آنان در جنگ را فراهم كرد . امام خميني (ره) نيز همواره به تحول چشمگير زنان در اثر انقلاب اسلامي تاكيد داشتند . حضرت امام خميني(ره) ، با تأسي از ديدگاههاي پيامبر اسلام، از ابتداي انقلاب و بالاخص در زمان دفاع مقدس با حمايت و پشتيباني از حضور هدفمند زنان، ناديده گرفتن ، اين قشر عظيم جامعه را به هيچ وجه جايز ندانستند و همواره تأكيد كردند كه زنان مسلمان با حفظ حدود الهي در تمام صحنه هاي جامعه حضور يابند. ايشان زنان صدر اسلام را الگوي زنان مسلمان دانسته و به زنان ايران اسلامي در هشت سال دفاع مقدس ، اجازه دفاع دادند. امام خميني(ره) ، همـواره بر نقـش عظيـم زنان در پيشبرد اهداف اسلامـي تكيد داشتنـد و همـواره آنان را با بانـوان صـدر اسلام مقايسه مي نمودند.
با بروز جنگ تحميلي و حمله عراق به مرزهاي ايران ، زنان در عرصه هاي مختلف اجتماعي در زمان دفاع مقدس حضور پيدا كردند و اين مشاركت آثار مثبت فراواني داشت .در سالهاي دفاع مقدس ، در جبهه اي به وسعت ايران اسلامي ، زنان مؤمن ، شجاع و ايثارگر سهم عمده اي را در كنار رزمندگان اسلام براي رسيدن به پيروزيهاي بزرگ ايفا كردند. .
در اين دوران ،زناني بودند كه فعالانه پشتيبان جبهه ها بودند و به طور مستقيم وارد ميدان شده بودند. اصلي ترين حماسه ها ي بانوان ايراني در خط مقدم جنگ، به امداد و كمك رساني به موقع آنها به زخمي هاي جنگ، نيز خدمات رساني در امور تغذيه و فراهم ساختن خوراك و پوشاك براي رزمندگان، در اوج جنگ و در زمان عمليات ها و امور جنگ خلاصه نمي شد؛ مهم تر از همه، دلاوري ها و شجاعت هايي بوده است كه برخي از بانوان ايراني در خط اوّل جنگ، به نمايش گذاردند. بخصوص در ابتداي شروع جنگ و زماني كه خاك ايران، از چندين نقطه مرزي مورد تجاوز قرار گرفته بود. اقدامات، تشويق ها، حمايت ها و شركت مؤثر و مستقيم بانوان درجنگ ، عليه دشمنان نظام و در رويارويي با ارتش بعث عراق در استان هاي مرزي كشور،بسيار پر اهميت و تاثير گذار بود. زناني بودند كه در مناطق عملياتي باقي ماندند و به كارهايي از جمله حفاظت از انبار مهمات و رساندن آن به رزمندگان اسلام، كندن سنگر، تهيه و طبخ غذا براي رزمندگان مشغول شدند. يكي از نكات حائز اهميت ، در بخش اقتصادي جنگ تحميلي ، مشاركت فعالانه مردم ، به ويژه زنان ، در حمايت از جبهه هاست . در آن دوران ، برخي ديگر از زنان ، مشاركت نيروهاي غير رسمي و مردمي در امر پشتيباني و تداركات جنگ را بر عهده گرفته بودند و با كمك هاي همه جانبه خود ،اعم از تامين مواد خوراكي و پوشاك و ديگر نيازمنديهاي جبهه ها و تقديم كمك هاي نقدي به ويژه ذخاير طلا و زيورآلات خود ، بخش عظيمي از بار اقتصادي جنگ را بردوش گرفتند .
امام خميني(ره) ، يك ماه پيـش از شروع رسمـي جنگ تحميلـي در جمع بانوان فرمود:
((ملتي كه بانـوانـش در ميدانهاي جنگ با ابرقدرتها و با مـواجه شدن با قواي شيطاني، قبل از مردها در ايـن ميدانها حاضر شده اند ؛ پيروز خـواهنـد شـد.))
زنان و مردان انقلابي ايران ، الگويي شايسته و كامل را در تاريخ مبارزات ملتهاي اسلامي و ملتهاي آزاده براي احقاق حق و رسيدن به استقلال ، در مقابل همه قدرتهاي بزرگ منطقه نشان دادند و براي ملتهاي منطقه ، الگو شدند.مدت مديدي است كه مردم برخي كشورهاي خاورميانه با اقدامات اعتراضي خود، درپي تغييرات اساسي در نظام اجتماعي، اقتصادي و سياسي كشورهاي خود هستند. مردان و زناني كه اميدي جز خداوند و سلاحي جز پايداري ندارند. در اين ميان، علي رغم تبليغات دولت هاي غربي مبني بر عدم مشاركت زنان ، حضور آنان همدوش مردان دراين حركت هاي اعتراضي نشان از حضور مؤثر و بيداري اسلامي زنان مسلمان منطقه است .
زنان مسلمان در منطقه به ويژه مصر، ليبي، بحرين، تونس و يمن، در مقابل دشمن سينه سپر كرده اند. خيابان هاي مصر روزهاي اوج تظاهرات عليه مبارك، شاهد حضور زنان محجبه مصري بود كه همراه مردان به خيابان آمده و خواستار سرنگوني وي بودند. زنان مصري علاوه بر حضور در خيابان ها و اعتراض به سيستم استبدادي و دست نشانده غربي، با به كارگيري فناوري هاي جديد ارتباطي، بويژه اينترنت، در به ثمر رساندن انقلاب، كمك شاياني كردند و حتي گاهي مديريت فعاليت هاي اين انقلاب ها در عرصه مجازي را بر عهده گرفتند. مشاركت زنان در انقلاب اين كشورها ، توجه جهانيان را به خود معطوف كرد. حضور زنان مسلمان نشانگر رهايي آنان از قيد و بندهاي عرفي و مادي غرب و قيام براي كسب آزادي از شر خودكامگان سياسي است.
حضور زنان بويژه زنان محجبه مسلمان ، دراين انقلاب ها ودر واقع ، بيداري اسلامي نشانگر آگاهي آنان درباره نقش مؤثر و سرنوشت ساز خود، در اصلاح جامعه خويش است. آنچه در جنگ ها موجب ترس ونگراني افزون زنان است ؛ تنهايي، تخريب، اغتشاش، جراحت و مرگ نمي باشد. بلكه،.تجاوز، شكنجه، سوء استفاده جنسي و جسمي...،سرنوشت بيش تر زنان از نتايج نبردهاي سخت است. وجود عامل تبعيض و فرهنگ خشونت عليه زنان و دختران در تمام جوامع وجود دارد .اما ،با برافروخته شدن آتش جنگ و تعارضات مسلحانه ،اين موضوع بيشتر تشديد مي شود. اين روزها در خاورميانه، انواع شرارت ها عليه مردم مظلوم منطقه بخصوص زنان ، اعمال مي شود. سركوب شديد اعتراضات مردمي بويژه عليه زنان مسلمان از طريق بكارگيري اهرم هاي خشونت چون كشتار، ضرب و شتم، بازداشت، ربايش، شكنجه و تجاوزات ، آشكارا صورت مي گيرد. زنان مسلمان در خاورميانه ، علاوه بر اينكه شاهد قتل و مجروح شدن پدر، همسر و فرزندان خود هستند؛ به طرز تأسف آوري مورد تهديد واقع مي شوند. از آنجايي كه زنان در بيداري اسلامي و شكل گيري اين حركت بخصوص در بحرين، اثرگذاري بيشتري داشته اند؛ ديكتاتورها نقشه خود را تغيير داده و با هجوم به آنان قصد دارند قيام را تضعيف كنند. در بحرين شاهد پايمال شدن حقوق انساني زنان هستيم. حكومت بحرين قصد دارد با تهديد عفت و حريم زنان، مردم را از ادامه قيام عليه اين حكومت ديكتاتوري بازدارد و بتواند بيداري اسلامي را در نطفه خفه كند. رفتار وحشيانه دولت هاي دست نشانده همچون آل خليفه و آل سعود ، با زنان وكودكان و نقض گسترده حقوق آنها اين سؤال را نزد تحليلگران و صاحب نظران مطرح كرده كه چرا نهادهاي حامي حقوق بشر در مقابل اين جنايات، اقدام جدي انجام نمي دهند؟ در حاليكه مي دانيم ، در بسياري از اسناد بين المللي زنان ، به تأثيرات مضاعف خشونت ها و جنگ ها بر زنان و كودكان سخن رفته است و از جمله اسناد بين المللي كه در رابطه با خشونتهايي كه در طول بازداشت زنان يا در زمان درگيريهاي مسلحانه داخلي و بين المللي بكار گرفته شود؛ كنوانسيون منع و مجازات كشتار دسته جمعي (ژنوسايد) (1946) مي باشد .مطابق اين كنوانسيون، اشخاصي كه مرتكب اين اعمال مي شوند؛ اعم از اينكه اعضاي حكومت يا مستخدمين دولت و يا اشخاص عادي باشند؛ مجازات خواهند شد. كنوانسيون ژنوسايد ، تجاوز جنسي را جنايت عليه بشريت دانسته و آن را ممنوع اعلام كرده است. محافظت از صلح جهاني و امنيت بين المللي وظيفه مهمي است كه در منشور سازمان ملل بدان اشاره شده است .وليكن ، با وجود تعداد كثيري كنوانسيون و پروتكل و .......، زنان زيادي در طول درگيريها ، به طرق مختلف جان و زندگي و موجوديت خويش را از دست مي دهندو در حال حاضر نقض مسلم اين اصل را در كشورهاي منطقه ، عليه زنان انقلابي شاهد هستيم ودر مقابل ، نهادها، سازمان ها و مجامع بين المللي در مقابل متجاوزان به اصول اساسي حقوق بشر، سكوت اختيار كرده اند. در اين دوره زماني ،شاهد تشعشع انوار انقلاب اسلامي ايران در بين كشورهاي مسلمان منطقه هستيم كه خود نشان از موج بيداري اسلامي در سطح منطقه دارد؛ كه از نگاه مقام معظم رهبري حادثه اي بزرگ و باشكوه در دنياي اسلام است كه اين حادثه مي تواند همه معادلات استكبار را در منطقه بر هم زند و عزت وكرامت را براي امت اسلامي باز گرداند و در اين راستا، زنان مسلمان منطقه ، از حضور و شجاعت بانوان مسلمان ايراني در جريان انقلاب اسلامي ايران و دفاع مقدس كه يادآور نقش برجسته و تاريخ ساز آنان در آن دوران عظيم بوده است ؛مي توانند الگو برداري شايسته اي براي پيشبرد انقلاب خود ، داشته باشند واميد است ؛ اين قيام ها واعتراضات ، وحدت ويكپارچگي جهان اسلام را براي مبارزه عليه استكبار را به همراه داشته باشد .


 


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14