(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 4 مرداد 1391 - شماره 20265

نگاهي به چند ويژه برنامه سيما در ماه مبارك رمضان
ترنم تصوير در بامداد بيداري
درنگي در مقوله برنامه سازي مناسبتي در صدا و سيما
نياز به حركت در افق بلند دين مداري حقيقي و اصيل
نگاهي به فيلم «راه بهشت» حلقه مفقوده به روز رساني
به بهانه آغاز نمايش سري جديد برنامه 90
جابه جايي مسائل اصلي و فرعي
سريال «حضرت موسي(ع)» از سال آينده فيلمبرداري مي شود
ترن وارد تئاتر مي شود
استقبال چشم گير تماشاگران از نمايشي درباره بيداري اسلامي
به بهانه راه اندازي شبكه پويانمايي براي مقابله با استحاله فرهنگي كودكان ايراني


نگاهي به چند ويژه برنامه سيما در ماه مبارك رمضان

ترنم تصوير در بامداد بيداري

آرين اميدوار
همزمان با آغاز ماه مبارك رمضان، حال و هواي برنامه هاي صداوسيما نيز تغيير پيدا مي كند. قاعده بر اين است كه برنامه هايي كه به اين مناسبت به نمايش در مي آيند، متناسب با شرايط خاص معنوي اين ماه باشند. به همين دليل شايد بتوان مهم ترين تناسب اين برنامه با اين زمان را رويكرد بيدارگرانه و آگاهي بخش آن دانست. موضوعي كه غالبا در برنامه هاي غيرنمايشي و به ويژه برنامه هاي گفت و گو محور سيما دنبال مي شوند .
به طور كلي برنامه هاي ساخته شده در حوزه دين و مذهب همواره داراي رنگ و بوي خاصي هستند. اين برنامه ها به لحاظ دارا بودن جوي روحاني علاوه بر اينكه باعث آرامش روحي انسان مي شوند، مي توانند اطلاعات مفيدي را نيز در زمينه مسائل و دغدغه هاي ديني به مخاطب بدهند. برنامه ساز هوشيار مي تواند اين پيوند روحاني را به گونه اي با بيننده خود برقرار نمايد كه تاثير بسزايي بر روان فرد بگذارد و باعث رشد فكري وي شود. همچنين اين برنامه ها به دليل اعتمادي كه از سوي مخاطب به آنها وجود دارد همواره مخاطبان خاص خود را دارند و حتي مي توانند در تبليغ دين نيز موثر افتاده و از طريق نقش شناختي كه ايفا مي كنند در شكل گيري باور ديني نوجوانان و جوانان تاثير بسزايي داشته باشند و به بسياري از شبهات آنان در اين زمينه ها پاسخ گويند .
برنامه هاي گفت و گو محور ديني علاوه بر جذابيتي كه مي توانند براي بيننده داشته باشند اين قابليت را نيز دارند كه اطلاعات مفيد و يا به اصطلاح خوراك فرهنگي مناسبي را به مخاطب عرضه نمايند .
باتوجه به انواع رسانه هاي ديداري و اينترنت و... به سختي مي توان ذائقه مخاطب سخت پسند و البته تنوع طلب امروزي را برآورده ساخت. لذا يك برنامه گفت وگو محور بايد از لحاظ فرم و ساختار نيز براي بيننده داراي جذابيت باشد كه اين خود يكي از عوامل مهم تأثيرگذاري يك برنامه است. برنامه اي با يك محتواي كاملا غني به دليل فضاي دكور نامناسبي كه دارد باعث كم توجهي بيننده به آن برنامه مي شود. البته اين تنوع ديداري نبايد باعث سردرگمي بيننده شود .
با اين كه برنامه هاي گفت و گو محور ، در مقايسه با برنامه هاي نمايشي جاذبه كمتري دارند ، اما گاهي برخي از اين برنامه ها، به لحاظ تأثيرگذاري و جذابيت و محتوا، گوي سبقت را از سريال ها مي ربايند. ازجمله برنامه هاي پر طرفدار سيما در ماه مبارك رمضان سال گذشته كه امسال نيز روي آنتن شبكه چهارم سيما پخش خواهد شد «راز» است. اين برنامه به خاطر در پيش گرفتن خصلتي راز گشايانه درباره بسياري از پديده ها و اتفاقات دنياي پيرامون ما ، مخاطبي را كه پاي تماشاي آن نشسته را سخت مجذوب مباحث عميق و گاه تكان دهنده خود قرار مي دهد .
برنامه «راز» تا اندازه اي توانست نيمه شب پر باري را براي بينندگان شبكه چهار سيما ايجاد كند و به جاي به خواب سپردن مخاطب او را بيدار تر كرد. نادر طالب زاده يكي از مناسب ترين مجريان براي اين برنامه بود. به جز اين كه خودش با موضوعات مطرح شده در ارتباط است ورود و خروج به موقعي هم به بحث داشت. آنجا كه لازم بود وارد بحث مي شد و تا جاي ممكن نيز به كارشناس حاضر مجال صحبت مي داد. موضوعات انتخاب شده در اين برنامه نيز آن قدر مهم بودند كه هر كدام مي توانند سرفصل يك برنامه جداگانه باشند .
برنامه «ماه خدا» نيز در بامدادهاي زيباي ماه رمضان مهمان سفره هاي سحري هموطنانمان بود. با اين كه يك برنامه معرفتي محسوب مي شود ، لوازم يك اثر رسانه اي پر شور و گرم را در خود دارد. اين ويژگي كه مديون توانمندي و تسلط مجري اين برنامه يعني «فرزاد جمشيدي» است باعث شد تا ماه خدا به جز محتوا فرم خاص و بديعي نيز بيابد. مجري گري جمشيدي منحصر به فرد است و مي تواند سرمشقي براي ساير همكارانش باشد. صحبت هاي وي بيهوده نيست و متوني كه آن ها را از بر قرائت مي كند داراي ارزش ادبي و متني بالايي هستند و يك مينياتور صوتي را به مخاطب عرضه مي كنند. اين برنامه به دليل ياد كردن از مخاطبان كه مثلا از برنامه تقاضاي دعا و طلب شفا نموده اند ارتباطي دو سويه برقرار كرده و تماشاگر نيز در آن مشاركت دارد. امسال همچنين اضافه شدن بخش هاي جديدي همچون پخش صحبت ها و وصيت نامه شهدا با صداي شهاب حسيني آن را غني تر كرده است .
برنامه «سمت خدا» نيز از اين دست
برنامه هاست كه البته علاوه بر ماه رمضان در روزهاي عادي سال نيز از طريق قاب شيشه اي شبكه سوم سيما مهمان خانه هاي مردم ايران مي شود. برنامه اي كه به خاطر صراحت در بيان مسائل و مشكلات جوانان در بين قشر جوان جامعه نيز پذيرفته شده است .
اين برنامه همان طور كه از نامش برمي آيد قصد دارد با طرح مسائل معنوي، مخاطب را به سمت خدا رهنمون سازد و به نظر مي رسد تا حدي نيز موفق بوده است. با توجه به پشتوانه برنامه اي كه پيش از اين با نام «زلال احكام» روي آنتن مي رفت مي توان گفت عامل اصلي موفقيت اين برنامه فرم روايي آن است و اين كه به سؤالاتي پرداخته مي شود كه شايد در هيچ برنامه ديگري مجال پرداختن به آنها نباشد و يا دست كم تاكنون به اين شكل به آن توجه نشده باشد. لذا بايد با مداقه بيشتري به سؤالات بينندگان پرداخته شود چرا كه محور برنامه نيز حول همين سؤالات مي چرخد و بايد با جواب هاي قانع كننده به باورپذيري بيشتري در ميان مخاطبان دست يابد .
اهميت اين برنامه ها به خصوص در لحظات نوراني افطار افزايش مي يابد. يكي از برنامه هاي شاخصي كه سال هاي قبل در موقع افطار روي آنتن مي رفت و نظرات مختلفي را به خودش جلب مي نمود، «ماه عسل» نام دارد كه امسال نيز پخش خواهد شد. برنامه اي كه موضوع جديد و متفاوتي را برگزيده و تلاش دارد تا از يك طرف مضمون ايثارگري را جلوه دهد و از طرف ديگر به جاي نخبگان، مردم عادي قهرمان آن هستند.
در مجموع اينكه هرچند سريال هاي مناسبتي ماه مبارك رمضان پرمخاطب ترين بخش از برنامه هاي سيما محسوب مي شوند، اما گاهي برخي از برنامه هاي تركيبي و گفت و گو محور نيز مي توانند در جذابيت و محتوا گوي سبقت را از مجموعه هاي نمايشي بربايند.
 


درنگي در مقوله برنامه سازي مناسبتي در صدا و سيما

نياز به حركت در افق بلند دين مداري حقيقي و اصيل

محمد قمي
وقتي مناسبت هاي ديني و مذهبي همچون ماه مبارك رمضان كه بي ترديد مي توان آن را موقعيتي بكر و ارزنده در جاري شدن فضاي معنويت در جامعه دانست، فرا مي رسد مبحث برنامه هاي رسانه ملي يعني صدا و سيما هم در اين زمينه حساس و جدي تر مي شود.
اينكه وظيفه و رسالت تلويزيون در اين عرصه چيست و چگونه مي تواند مخاطبانش را در فضاي معنوي اين روزها و شب ها قراردهد و يك بسته فكري و فرهنگي و رسانه اي خوب و جذاب و تأثيرگذار و كارآمد برايشان تدارك ببيند و در اختيارشان بگذارد، موضوع بسياري از گفتارها و نوشتارها و دغدغه جدي و اصلي اهالي نقد و نظر در حوزه رسانه است.
نوع برنامه سازي رسانه اي در صدا و سيماي ما در ايام ويژه اي مثل ماه مبارك رمضان معطوف به شمايل خاصي از ساختار و محتوا مي شود كه در ظاهر، مناسبت بيشتري با آن ايام دارد.
ايامي مثل ماه محرم و ماه مبارك رمضان از جمله مهم ترين اين مناسبت هاست كه معمولا حجم عظيمي از برنامه هاي تلويزيون و راديو را در قالب هاي مختلف و متنوع به خود اختصاص مي دهد.
در ماه مبارك رمضان اين تغيير محتوا در
برنامه سازي ها و چيدمان برنامه ها در كنداكتور شبكه هاي مختلف سيما كاملا مشهود است.
به عبارت ديگر مي توان گفت در ماه رمضان يك سيطره و تفوق جدي و فراگير از رويكرد معارفي در برنامه هاي سيما هويداست كه فضاي كلي رسانه را هم كاملا تحت تأثير خود قرار مي دهد.
اما اين موضوع از دو جنبه قابل نقد و نظر است.
اول آنكه اين حجم برنامه سازي رسانه اي تا چه اندازه بر مبناي معارف ديني اصيل شكل گرفته و مي گيرد و به لحاظ محتوا و بار معنايي برنامه ها، قابل دفاع است.
و دوم اينكه آيا اساسا چينش اين گونه برنامه هاي معارفي، در مناسبت هاي خاص و حجم انبوه انها كه به تراكمي غير عادي در برنامه هاي تلويزيوني و راديويي منجر مي شود داراي تأثير مثبتي در ذهن و روان مخاطب هميشگي رسانه ملي خواهد داشت؟
به عبارت ديگر اينكه در طول سال به يك مرتبه و در يك مقطع زماني خاص، مخاطب ما با حجم انبوهي از برنامه هاي معارفي در شقوق و انواع و اقسام مختلفش روبرو شود و در طول سال و ساير ايام، از اين چيدمان و محتوا حتي در ابعاد حداقلي آن -البته- به شكل استاندارد، خبري نباشد، آيا شيوه و روش مناسب و قابل قبولي است؟
در باب نكته اول بايد گفت پاسخ به اين سوال نيازمند يك جمع متخصص اسلام شناس و رسانه آگاه است تا با رصد برنامه هاي رسانه، چه از بعد ساختاري و چه از منظر محتوايي به آسيب شناسي و محك آنها بر مبناي منويات و آموزه هاي ديني بپردازند و تبيين نمايند كه اين برنامه ها با چه ملاكي، بر چه ميزاني و به چه مقداري توانسته اند بر اساس مدل برنامه سازي اصيل ديني، به مخاطب آگاهي بخشي و بر او اثرگذاري كنند.
درباره نكته دوم هم بايد گفت اينكه در طول سال برنامه هاي رسانه شكل و محتوا و افق ديگري را بپيمايد و در يك مقطع زماني خاص و محدود افق ديگري را براي خود تعريف كند و شمايل و محتواي ديگري را عرضه نمايد نه تنها از اثربخشي درست و كامل عاجز است بلكه قطعا به مضرات و آسيب هاي جدي هم منجر خواهد شد.
ما نمي توانيم توقع داشته باشيم مخاطبي كه در طول يك سال، با حجم انبوهي از تبليغات و سريال ها و برنامه هاي متنوع و متكثر و جذاب و پر زرق و برق، به مصرف گرايي و تجمل پرستي و جايزه هاي آنچناني و حسرت هاي كذايي كاذب و تخديركننده مشغول داشته شده، يك مرتبه و با فرارسيدن ماه رمضان و تعدادي برنامه ديني و آييني، فورا به معنويت و معاد و قيامت و آخرت رهنمون شود و متوجه و متنبه آنها گردد!
چنين تلقي و انتظاري از رسانه، يا غافلانه و ساده لوحانه است يا مغرضانه و هدفمند!
ما نمي توانيم از مخاطبي كه او را در طول ماه هاي سال و روزهاي متمادي و زمان هاي متراكم، به غفلت و حرص و جايزه و زرق و برق و مسكن هاي تخديري اين روزگار عادت داده ايم توقع داشته باشيم يك باره و به محض فرارسيدن ماه رمضان، همه آن تربيت هاي ذهني و رواني را كنار بگذارد و غرق در منويات ديني و عبادات وحياني و آموزه هاي معرفتي ماه خدا شود! مي توانيم؟!
اين رويكرد بايستي يك رويكرد مستمر و ساليانه و در مقاطع مختلف و فصول متعدد سال، براي مخاطب فراهم و تدارك ديده شود نه اينكه يك مرتبه او را از يك منظومه ساخته شده در طول يك زمان طولاني با قلاب برنامه هاي مناسبتي خارج كرده و در اتمسفر معنويت و رستگاري بيندازيم كه قطعا يا بي تأثير خواهد بود يا تأثير آني و بي رمق خواهد داشت و نمي تواند پابرجا و مستحكم بماند.
رسانه نيازمند برنامه سازي ديني در تمام مقاطع سال و بر مبناي سبك زندگي ديني است و منويات معرفتي و آموزه هاي عرفاني بايستي در تمام اوقات طول سال بيننده و مخاطب رسانه جاري و ساري باشد تا بتواند به تأثيرات عميق و مانا و پايايي منجر شود.
و الا اين نوع برنامه ها تبديل خواهد شد به مناسكي مقطعي و مناسبت زده كه نه ماندگاري قابل توجهي خواهد داشت و نه تأثيرگذاري قابل دفاعي.
و بيش از آنكه به عنوان يك منبع جدي و قابل اطمينان و اتكا بشود بدان نگريست، كليشه هاي كم اثر و فاقد جذابيتي است كه بيشتر به كار بالابردن بيلان مديران و برنامه سازان مي آيد تا ارتقاي سطح تربيت ديني و افزايش بصيرت معنوي مردم.
 


نگاهي به فيلم «راه بهشت» حلقه مفقوده به روز رساني

سعيد رضايي
فيلم «راه بهشت» جديدترين فيلم تاريخي سينماي ايران محسوب مي شود كه با توجه به موضوع و رويكرد محتوايي اش، به مناسبت ماه مبارك رمضان اكران شده است.
داستان فيلم «راه بهشت» از اين قرار است كه «مصعب بن عمير» اشراف زاده اهل مكه عاشق دختري باديه نشين مي شود، او با مخالفت خانواده روبه رو است در همين زمان سخنان حضرت محمد (صلّي الله عليه و آله و سلّم) مكه را از وضعيت طبيعي خارج كرده است و ... .
آيا مي توان از همين خلاصه داستان فيلم، به بن مايه و هدفمندي ساخت و افق سازندگانش از پروسه فيلمسازي آن هم در آثار تاريخي با همه ظرايف و ويژگي ها و مشقات و مناسباتش پي برد؟«راه بهشت» به لحاظ متن و ساختار در قالب يك فيلم تاريخي است؛ قبول؛ اما با كدام «افق» درست و چه «هدف»گذاري اصيل و كدام مبناي اصولي؟
مي شود يك داستان و حتي موقعيت تاريخي را از دل متون كهن يا روايات تاريخي بيرون كشيد و به تصوير درآورد. مي شود اين كار را كرد، اما سوالي كه مطرح مي شود و بجاست اين كه اين تصوير سازي بر مبناي كدام نيازسنجي و مخاطب شناسي و هدفگذاري درستي صورت پذيرفته است؟آيا به مجرد انتخاب يك ايده يا روايت تاريخي و ريختن آن در قالب تصوير و نماياندنش در قاب دوربين، ما با يك فيلم تاريخي به معناي درست و استانداردش روبه روييم؟
به اين سوال مي توان اين گونه جواب داد كه فيلم تاريخي علاوه بر متن تاريخ و بازنمايي دوراني در گذشته، نيازمند يك زمينه امروزي و اشاره «به روز»بر مبناي يك زيبايي شناسي و موقعيت سنجي كامل و علاوه بر اين، محتاج «درام» و داستاني پر و پيمان هم هست .
يعني بايستي آن مقطع تاريخي در درام و قصه بازنمايي و تصويرگري شود وگرنه در حد يك نقاشي متحرك باقي مي ماند كه از كمترين اثرگذاري هم بر مخاطب عاجز خواهد بود .
و اين ها همه در حالي قابل قبول است كه فيلمساز قبل از هر چيز به فرم مورد علاقه و مطلوبش كه منطبق با درام و روايت تاريخي باشد و بتواند بار تاريخي داستان را به دوش بكشد تفوق يافته باشد و يا اينكه در حين فرآيند فكر و ساخت فيلم، به اين فرم دست يابد . حال سوالي كه مطرح مي شود اين است كه «راه بهشت» در اين حوزه به چه دستاوردي نائل آمده و آيا توانسته با طي كردن اين فرآيند به صورت اصولي و استاندارد، به نتيجه قابل قبولي دست يابد؟
اما با نگاهي به تاريخ سينما هم درمي يابيم كه فيلم تاريخي اساسا در طول حيات سينما در ايران و جهان هميشه جزو ژانرهاي پرمخاطب و جذاب بوده است . و براي ما مسلمانان، بي ترديد بهترين و خاطره انگيزترين فيلم تاريخي عمرمان كه با آن زندگي كرده ايم و همنفس بوده ايم ساخته ديدني مصطفي عقاد «الرساله» يا همان «محمد رسول اللهأص)»است.
اساسا سينما با تاريخ و دين، مجالست و موانست و همپوشاني طولاني و گسترده اي داشته و دارد و مرور تاريخ سينما و نحوه پيدايش اين هنر مدرن گوياي اين نكته است كه حتي در فيلم هاي اوليه هم نقش دين و آيين هاي ديني و متون تاريخي، نقشي اساسي و بي بديل و غيرقابل انكار بوده است . اما گاهي اوقات فيلم هايي ذيل عنوان ژانر تاريخي و آن هم از نوع ديني اش ساخته شده و به نمايش درمي آيند كه از اوليه ترين و ابتدايي ترين مولفه ها و شاخصه هاي اين گونه سينمايي برخوردار نيستند . فيلم «راه بهشت» اثر مهدي صباغ زاده بي ترديد يكي از همين گونه فيلم هاست .
شايد آن طور كه سازندگان فيلم «راه بهشت» معتقدند آنچه ماحصل كارشان شده و به ويژه كمي ها و كاستي هايش، ناشي از كمبود امكانات و عدم تخصيص بودجه متناسب با اين فيلم از سوي نهادهاي مسئول باشد. اما فارغ از اين ادعا بايد گفت فيلم «راه بهشت» در همين متريال و با همين نرم افزار مضموني و داستاني و سخت افزار امكاناتي هم نتوانسته است يك منظومه منتظم و فرم قابل قبول را براي اثرش به ارمغان آورد .
در فيلم «راه بهشت» ما شاهد يك بازسازي ابتدايي از بخش هايي از فيلم محمد رسول الله(ص) هستيم كه در اجرايي به شدت ناپخته و دست چندم از اثر مصطفي عقاد، نوعي بازگويي از دوراني از حيات پيامبر اسلام(ص) را به مناسبت داستان مصعب بن عمير، به مخاطب ارائه مي دهد .
فيلم نمي تواند زبان و لحن يكدست و جذابي را براي مخاطبش به ارمغان آورد و همين امر هم باعث شده است كه تماشاگر براي دنبال كردن درام و موقعيت و فضاي فيلم تا به آخر، هيچ دليلي نداشته باشد و ريتم بد و كشداري مفرط فيلم به شدت دافعه برانگيز شود .
چرا بايد زندگي مصعب براي تماشاگر امروز مهم و جذاب باشد؟ مگر آنكه از خلال آن يا به تاريخ صدر اسلام نقب درست و پرمايه و جذابي زده شود و يا اينكه در پهنه درام و با استفاده از عناصر بصري هنر سينما، يك تجربه بصري نو با اتكا به دنيايي بديع براي مخاطب حاصل شود .
حال بايد ديد كدام يك از اين شاخصه ها و مولفه ها در فيلم راه بهشت مستقر و منتشر است . هيچ يك! نه بازي هاي خيره كننده اي، نه فضاسازي جذابي، نه متريال بالا و چشمگيري و نه الگو برداري و كپي قابل قبولي از فيلمي همچون محمد رسول الله(ص ). پس مخاطب با كدام اميد و آرزو بايد به تماشاي فيلمي اين چنين بنشيند و دلش را به چه چيزي خوش كند؟
بازمي گرديم به حرف اولمان و اول حرفمان؛ راه بهشت يك فيلم تاريخي است؛ قبول! اما با كدام افق و چه هدفگذاري اصيل و كدام مبنا مي شود يك داستان و حتي موقعيت تاريخي را از دل متون كهن يا روايات تاريخي بيرون كشيد و به تصوير درآورد. مي شود اين كار را كرد اما سوالي كه مطرح مي شود و بجاست اين است كه اين تصوير سازي بر مبناي كدام نيازسنجي و مخاطب شناسي و هدفگذاري درستي صورت پذيرفته است؟
 


به بهانه آغاز نمايش سري جديد برنامه 90

جابه جايي مسائل اصلي و فرعي

مجتبي موسوي
بي شك برنامه 90 يكي از پر طرفدارترين برنامه هاي تلويزيوني و البته محبوب ترين برنامه ورزشي صداوسيما محسوب مي شود. به سبب همين كثرت مخاطب از ضريب تاثيرگذاري بالايي در عرصه ورزش فوتبال برخوردار است.
اما سؤال اين است كه آيا 90 از اين ظرفيت به وجود آمده در راستاي پالايش و آسيب شناسي فوتبال بهره مي برد يا خير؟ آيا اين برنامه به فوتبال ما كمكي كرده است يا صرفا به هيجانات كاذب دامن زده و درحد يك نمايش سرگرم كننده باقي مانده است؟ و اگر كمك كرده است چقدر و در كدام حوزه بوده است؟ و آيا اين كمك متناسب با سرمايه گذاري زماني و مالي روي اين برنامه بوده است يا خير؟ اين ها سوالاتي جدي است كه بايد ذهن دست اندركاران برنامه نود را به خود مشغول نمايد .
به نظر مي رسد كه برنامه 90 در دوره جديد فعاليت خود كه مطابق با فصل نوين ليگ برتر است مي تواند با سرلوحه قرار دادن اين پرسش ها تجديد قوا كرده و يك بار عملكرد خود را بررسي كند تا به نتايج و راهكارهاي بهتري براي رشد فوتبال كشور دست يابد و به چگونگي استفاده از ظرفيت هايش در حوزه رسانه و ورزش در راستاي منافع ملي برسد.
اگر بخواهيم منصفانه بگوييم، برنامه نود به بخش هايي از فوتبال كشور خدمات شاياني كرده است. بخصوص در حوزه هاي سخت افزاري كه خيلي از اوقات با انعكاس برخي مشكلات و معايب موجود بلافاصله موجب بهبود شرايط شده است. بخصوص كه اين موضوع در سطح ملي و در بيشتر استان هاي كشور هم بوده است و نه صرفا پايتخت .
اما يكي از خلأهاي اصلي برنامه 90 همراه كردن تحليل مسائل فني و اخلاقي در فوتبال است. اينكه اين برنامه چقدر در رواج اخلاق حرفه اي يا غير حرفه اي در فوتبال ما نقش داشته است؟ آيا با وجود اين برنامه و رويكرد هاي آن شاهد نوعي تربيت اخلاقي در فوتبال بوده ايم؟ حتي خود تماشاچيان كه قسمت اعظم بينندگان برنامه نود را تماشاچيان تشكيل مي دهند. آيا اين برنامه توانسته است در عرصه تماشاگري فرهنگسازي موثر انجام دهد؟! و آيا رفتار تماشاگران ما با وجود بيش از يك دهه از پخش برنامه نود دستخوش تغييري شده است؟ !
متأسفانه پاسخ اين پرسش ها منفي است. البته قصد اين نوشته نه محكوميت برنامه 90 است و نه زير سوال بردن خدمات فراواني كه اين برنامه داشته است، اما حيف است كه با وجود چنين پتانسيلي از آن در جهت اعتلاي فوتبال كشورمان بهره برداري حداكثري نشود. به هر حال نمي توان تأثير و اهميت مسائل فرهنگي و اخلاقي را در كيفيت و قابليت هاي فني فوتبال كشور انكار كرد.
اما مشكل اصلي برنامه 90 در اين زمينه چيست؟ به نظر مي رسد كه يكي از دلايل اصلي اين ضعف، جابه جايي مسائل اصلي و فرعي فوتبال است. پرداختن بيش از حد به برخي از حواشي با نيت شفاف سازي كه جز تشديد جنجال ها و حاشيه ها چيزي را به دنبال ندارد. همچنين بايد به نبود توجه كارشناسي و كاملا جدي به مقوله فرهنگ تماشاگري فوتبال با هدف اصلاح وضع رفتاري و اخلاقي در ورزشگاه ها اشاره كرد . البته مسائل فراواني را مي توان به بوته نقد گذاشت و مطرح كرد، ولي از ظرفيت اين يادداشت خارج است.
 


سريال «حضرت موسي(ع)» از سال آينده فيلمبرداري مي شود

كارگردان و تهيه كننده سريال «حضرت موسي(ع)» از آغاز فيلمبرداري اين فيلم از سال آينده خبر داد .
فرج الله سلحشور در گفت وگو با خبرگزاري دانشجو، در خصوص سريال «حضرت موسي(ع)» گفت: مرحله تحقيق و پژوهش فيلمنامه اين فيلم به پايان رسيده و داستان اجمالي آن نوشته شده است .
اين كارگردان با بيان اينكه ساخت ماجراهاي قرآني جزو دغدغه هاي شخصي ام است، افزود: موضوع ساخت فيلم حضرت موسي(ع) را مقام معظم رهبري پيشنهاد دادند و فرمودند: بهتر است داستان پس از حضرت يوسف (ع)، داستان حضرت موسي(ع) باشد .
سلحشور در پاسخ به زمان آغاز فيلمبرداري سريال حضرت موسي(ع) گفت: گمان مي كنم از اواسط سال آينده فيلمبرداري سريال آغاز شود .
 


ترن وارد تئاتر مي شود

نمايش «ترن» در انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس تهيه و توليد مي شود .
جوادتمدني مدير روابط عمومي انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس با اعلام اين خبر افزود: اين نمايش به عنوان يك اثر ويژه با نگاهي نو و خارج از كليشه هاي رايج توسط انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس توليد خواهد شد .
به گفته وي، اين اثر كه توسط حميدرضا آذرنگ در حال نگارش است، توسط نيما دهقان كارگرداني خواهد شد .
تمدني افزود: قرار است اين طرح به صورت كارگاهي نوشته شود و جمعي از بازيگران شاخص و مطرح سينما و تئاتر كشور در اين پروژه بزرگ و پربازيگر حضور يابند.
 


استقبال چشم گير تماشاگران از نمايشي درباره بيداري اسلامي

نمايش كمدي «هيس» در بيستمين نمايشگاه بين المللي قرآن كريم با استقبال چشم گير بازديدكنندگان روبرو شد .
اين نمايش با موضوع بيداري اسلامي تا به حال موفق به كسب جايزه در جشنواره تئاتر فجر، تئاتر مقاومت، جشنواره صاحبدلان و مريوان شده است .
علي عمراني، روح ا... سنايي، حسين بودشير، عليرضا كاظم زاده، حامد عرب، نصير الدين خالقي در «هيس» به ايفاي نقش مي پردازند. اين نمايش فيزيكال و بدون كلام تلاش مردم را براي رسيدن به آزادي بازگو مي كند. نمايش «هيس» بعد از 10 اجرا در اين دوره از نمايشگاه به كار خود پايان خواهد داد .
بيستمين نمايشگاه بين المللي قرآن كريم 25 تير با شعار «قرآن، فرهنگ بيداري» در مصلاي بزرگ تهران حضرت امام خميني (ره) آغاز به كار كرده است و تا 25 مرداد ادامه دارد.
 


به بهانه راه اندازي شبكه پويانمايي براي مقابله با استحاله فرهنگي كودكان ايراني

ايوب توكليان
پس از آنكه شبكه هاي تخصصي خبر، قرآن، آموزش و در سال هاي اخير شبكه هاي نمايش و مستند در سيماي جمهوري اسلامي ايران راه اندازي شدند، جاي خالي برخي شبكه ها نيز محسوس بود؛ شبكه هايي همچون كودك و نوجوان و ورزش. حال چند روزي است كه شبكه هاي انيميشن و ورزش راه اندازي شده اند تا آرزوي بسياري از ايراني ها براي استفاده از برنامه هاي اختصاصي اين كانال ها برآورده شود .
در اين ميان شبكه ي پويانمايي كه تا قبل از اين به صورت آزمايشي پخش مي شد و هم اكنون با نام شبكه «نمايش 2» به عنوان هجدهمين كانال تلويزيوني ايران آغاز به كار كرده است يك اتفاق مهم به حساب مي آيد كه ظرفيت هاي فراواني هم در زمينه فرهنگسازي و جذب مخاطب دارد.
ابتدا در باب ضرورت هاي راه اندازي اين شبكه بايد سخن گفت: بد نيست بدانيم كه امروزه و در حال حاضر بيش 800 شبكه تلويزيوني كودكان و نوجوان در سراسر دنيا در حال فعاليت هستند و هر كدام از اين كانال ها با رويكرد فرهنگي خاص و بر اساس مباني اخلاقي و ديني مختلف و بعضا متضادي سعي دارند تا به ذهن مخاطبين خود شكل دهند. به طوري كه در حال حاضر تنها پنج كشور آمريكا، فرانسه، استراليا، كانادا و انگلستان بر بازار جهاني برنامه هاي ويژه كودكان و نوجوانان سلطه افكنده اند. البته با غفلت برخي از والدين، اين شبكه ها مخاطب هايي را هم در بين كودكان و نوجوانان ايراني يافته اند كه اين بچه ها را در خطر استحاله فرهنگي، اخلاقي و اجتماعي بر اساس ديدگاه هاي ليبرالي و يا متفاوت با فرهنگ اصيل ديني و مذهبي مواجه كرده اند.
كودك نسبت به تلويزيون اين توانايي را ندارد كه گزينشي برخورد كند، البته هر قدر كودك بزرگ تر مي شود ويژگي گزينشگري بارزتر مي شود، ذهن انسان در دوران كودكي و نوجواني بسيار تأثير پذير است.اولين تجربه مستقيم كودك و تلويزيون عموماً از دو سالگي پيدا مي شود. بعد به صورت اختياري و در نهايت در سه سالگي انتخابگر مي شود و اين سنين در اصل دوره پايه ريزي سال هاي جواني و بزرگسالي است و براي همين است كه يكي از راه هاي تربيت كودكان، تلويزيون محسوب مي شود كه جهان با توجه به تأثير بسيار بالاي آن به اين رسانه روي آورده اند وتمام كشورهاي جهان براي القاي فرهنگ و عقايد خود به كودكان از اين روش استفاده مي كنند.
با توجه به اين موضوع و فعاليت اين حجم از شبكه هاي انيميشن براي هدف قرار دادن كودكان ايراني، اهميت وجود شبكه اي تخصصي در زمينه پويانمايي بيش از پيش محسوس مي شود.
امروزه كودكان بخش زيادي از ساعات آزاد خود را به تماشاي تلويزيون اختصاص مي دهند. بخصوص در تعطيلات و مناسبت هاي خاص؛ طوري كه انگار تلويزيون جزو محبوب ترين وسايل و اسباب بازي هاي كودكان ايراني محسوب مي گردد و بعضا با هيچ چيز ديگر قابل تعويض نيست. از سوي ديگر نظر كارشناسان بر اين است كه تماس مداوم كودكان با تلويزيون، روي نحوه ادراك و تفسير آنان از دنيايي كه در آن زندگي مي كنند، اثر مي گذارد و نوعي بينش و نگاه جديد به ذهن و فكر آنان نسبت به همه ابعاد زندگي ايجاد مي كند .
از طرفي كودكان و نوجوانان از اهداف اصلي برنامه ريزان شبكه هاي تلويزيوني به شمار مي روند. سرمايه گذاري براي ساخت برنامه كودكان و تعداد ساعات پخش آن تقريباً در تمام نقاط جهان رو به افزايش است.
همان گونه كه بيان شد براي راه اندازي شبكه تلويزيوني ويژه كودكان كه فعلا شبكه پويانمايي مظهر و مطلع آن است دوهدف عمده و اساسي را مي توان مطرح كرد: نخست پاسخگويي به نياز جامعه و استفاده از اين ابزار براي جامعه پذيري كودكان و هدف دوم نيز حفظ و صيانت از ارزش هاي غني و فرهنگ اصيل كشورمان با استفاده از ابزار هنري كارتن و انيميشن كه بيشترين تاثير را بر اذهان كودكان مي گذارد.
 


(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14