چند سطر دریغ ... ! |
|
داغ یادی برای“ امیرِ” ادبیات انقلاب |
|
برای پر کشیدن استادم امیر حسین فردی کجایی سبلان داستان انقلاب
؟! |
|
به انگیزه تولد دوباره نویسنده نجیب و دوست داشتنی « امیر حسین فردی
» دنیا ، دستش از« او » کوتاه شد ! |
|
«سالهاي بيقرار» باز شناخت جريانهاي سياسي |
|
جوهره شعر انقلاب اسلامی |
|
10 روستای «سادات جعاوله» محروم از امکانات اولیه (یادداشت خبرنگار) |
|
امام جمعه بناب: شکوهمندی انتخابات خرداد سرنوشت کشور را رقم میزند |
|
رشت 800هکتار بافت فرسوده دارد |
|
موزه سهراب سپهری در اردهال کاشان تأسیس میشود |
|
بهرهبرداری از پایانه مسافربری خوانسار |
|
مدیر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان خبر داد برگزاری
جشنواره مشاعره و شعرخوانی رضوی در مازندران |
|
تولید 20 انیمیشن در بردسکن |
|
ظلمی که به محیط زیست میکنیم... |
|
تکثیر 83 میلیون قطعه بچه ماهی پرورشی در مازندران |
|
کارگاه آشنایی با مبانی روزنامهنگاری در یزد برگزار شد |
|
|
|
|
چند سطر دریغ ... !
رضا اسماعیلی از شنیدن خبر ، بدنم لرزید و قلبم فرو ریخت : « انقلاب و
ادبیات در کمال ناباوری و تاسف ، امیر حسین فردی را از دست داد ! » این دریغ و
تاسف به خاطر آن است که امیر حسین فردی گذشته از این که یکی از استوانه های استواری
ادبیات داستانی انقلاب بود ، در چشم و دل اصحاب فکر و فرهنگ ، مجسمه تقوا و اسوه
جوانمردی بود . پاکمردی مهربان و صبور و صمیمی ، نویسنده ای متعهد و انقلابی و
مردم دوست و دوستی صادق و فداکار و امین . آخرین دیدار من با این عزیز در مراسم
بزرگداشت دوست شاعرم علیرضا قزوه بود . در این مراسم من و استاد اسرافیلی کنار هم
نشسته بودیم که او نیز بعد از آمدن به سالن ، با مهربانی به جمع دو نفره ما پیوست و
بعد از روبوسی و احوالپرسی ، وقتی آقای اسرافیلی را با واکر دید ، با نگرانی جویای
احوال او شد و برایش آرزوی سلامتی کرد . فردی عزیز در همین دیدار به داستان بستری
شدنش در بیمارستان به خاطر نارسایی قلبی اشاره کرد و ... دریغ ! امیر حسین فردی
در سلوک اخلاقی و فردی ، انسانی نمونه و مثال زدنی بود . همیشه متبسم بود . سعه صدر
عجیبی داشت . خیلی کم حرف می زد ، اما با حوصله و صبوری حرف های دیگران را می
شنید .درهفته های اخیر به خاطر برگزاری مراسم بزرگداشت برای تعدادی از شاعران
انقلاب برق شادی در نگاهش می درخشید . خیلی خوشحال بود و مرتب خدا را شکر می کرد .
بعد از پذیرفتن مسئولیت مرکز آفرینش های ادبی حوزه هنری ، چند بار فروتنانه از من
خواست که اگر برای باروری و بالندگی بیشتر ادبیات انقلاب طرح و برنامه و پیشنهادی
دارم ، به او بدهم تا زمینه اجرای آن را فراهم کند . از اختلافاتی کهبین اهالی
ادبیات بود ، خیلی رنج می برد . دلش می خواست حلقه وصل دوستان باشد و به تمام
کسانی که می توانند در عرصه ادبیات انقلاب نقش آفرین باشند میدان فعالیت بدهد .
این چند سطر را فقط برای این نوشتم که شاید در این روزهای داغداری مرهم و تسلایی
باشد برای سینه مجروح و دل های شکسته داغداران ... جان کلام آن که امیر حسین فردی
اهل درد بود و در جوانمردی ، فرد . روحش شاد و یادش گرامی
|
|
|
داغ یادی برای“ امیرِ” ادبیات انقلاب
محمد محمودی نورآبادی امیر آقا... را کمی با کیهان بچهها و بیشتر با رمان
اسماعیلاش میشناختم. در همان دنیای پر در درد و رنجی که او از اسماعیل قصهاش به
نمایش گذاشته بود، امیر را هم کم و بیش شناخته بودم. احساس میکردم که با او نسبتی
دارم. خیلی خوب دریافته بودم که امیر مسلمان است و ایرانی! نه از این مسلمانهای
اسمی و ارثی که به وفور یافت میشوند- نه... مسلمانی که حاضر است به موقع حرف بزند،
داد بکشد و در وقت لازم صبور باشد و سکوت کند... امیر به مبارزه و ستیز با کبر و
استبداد و استعمار فرهنگی، رغبت وافری داشت. اینها را میشد در لا بلای کلمات و
عبارات دردمندانه زندگی و روزگار اسماعیلِ قصه او به وضوح دید و شاهد بود. به
طوری که انگار اسماعیل، داستانِ زندگی خودِ امیر بود و امیر، خودِ اسماعیل... و
اما... در گرما گرم فتنه بعد از انتخابات 88، همان روزهای تب آلود و پر گرد و
غباری که جماعت ابلهان و فرومایگان به پا کرده بودند، شناختم. همان روزها که این
قلم نیز از سر درد و رنج بود یا احساس تکلیف یا هر چیز دیگر، یاداشتهای کوتاهی را
به کیهان میسپرد و بیشترشان به خاطر تند و تیز بودن نوک قلم، به دست بایگانی سپرده
میشدند. رفاقت با امیر، اول فقط دورا دور و تلفنی بود. اما شیرینی آن گفتار، به
قدری بر جانم خوش نشسته بود که گویی سالها با او زندگی کرده بودم. انگار که او را
بارها و بارها دیده و با او هم نشین شده بودم. با این حال مشتاق بودم که در اولین
فرصت، به دیدارش رفته و این بار پیمان را حضوری و محکم تر ببندم. این اتفاق زمانی
افتاد که امیر از کیهان به حوزه هنری رفته بود. دیدار اولمان به قدری شیرین و خاطره
انگیز بود که کار به اذان ظهر و وقت نماز کشید. امیری را که من بارها مثل خودم فرض
کرده و به تصویر کشیده بودم، همچون خودم دیدم و ندیدم. نه، شاید صادقانه ترش این
باشد که بگویم مثل ماها نبود. معترض و منتقد بسیاری از رفتارها و کردارهای فرهنگی
بود و در عین حال مثل ماها بی صبر و کم حوصله نبود. میگفت:«دوستانِ ما نباید یک
لحظه را هم از دست بدهند؛ به جای این همه جوش زدنها و غر زدنها فقط باید کار
کرد!» آرامشی که در کلام و نگاهش میدیدم، تفاوتهایمان را بیشتر و بیشتر کرده
بود. بعد که به دنیای درونش پا گذاشتم و روح عریانش را دیدم، درس گرفتم و دیدم که
در این اوضاع و احوالات، آرامش و قدری سکوت و کوهی صبر باید تا از گردنههای مرموز،
صعب و دشوار پیش رو گذشت و به سر منزل عشق و آزادگی رسید. عشقی که در کلام و منش
امیر، در بطن جغرافیای ایران بود. در همین منظومهای که سالهاست وادادهها و تسلیم
شدگان بسیاری آن را و مردمانش را به خاطر همین ایستادگی در پای عشق و عزت و آزادگی
ملامت و نکوهش کرده و میکنند. آبان ماه... 1390 وقتی که بعد از نماز ظهر و عصر،
پلههای سنگ گندمیِ حوزه هنری را با هم بالا میرفتیم تا به اتفاق به دفتر کارش
برویم، در میانه راه چند بار ایستاد و قفسه سینه را با کف دست ماساژ داد و باز
راه افتاد. همان جا برایم از وضعیت سخت مزاجیاش گفت و این که باید در اولین فرصت
سری به دکتر بزند. این را هم گفت که زیاد اهل دکتر و درمان نبوده و با فضای مطب و
بیمارستان چفت و بست نمیشود... فردای همان روز، تازه گوشی را در فرودگاه شیراز
روشن کرده بودم که پیامک رسید امیر آقا را به خاطر عارضه قلبی بستری کردهاند.
فردای دیگر خبر عمل باز قلب او را شنیدیم و نگرانیمان چند برابر شد. در نبودش
احساس دلتنگی عجیبی داشتیم. هنوز مدت زمان زیادی از حضورش در حوزه هنری نمیگذشت و
بیم این که شاید آن قلب مهربان، نا مهربانی کند و از تپیدن باز بماند، ذهنمان را
مشغول کرده بود. نا خواسته دست به قلم بردم و یاداشتی برای روزنامه کیهان نوشتم.
نوشتم که کاروان ما تازه در آغاز راهی دشوار قرار گرفته و به امیر فردی نیاز مبرم
دارد. نوشتم که بیایید همه برای امیر ادبیات انقلاب دعا کنیم و دعا کردیم و تا
بازگشت دوباره امیر، بی تابی و بی قراری... و امیر در جدال سخت و سهمگینی که با
مرگ داشت، پیروز شد و باز به جمع دوستان و ارادتمندانش بازگشت و ما باز لبخندهای
توأم با آرامشش را دیدیم و آرام گرفتیم و مطمئن شدیم که آن قلب نا مهربانی نکرده و
به قدر بضاعت میتپد و کاروانمان دوباره امیر دارد. باز با دیدن آن همه انگیزه،
بهانه و انگیزه پیدا کردیم برای گفتن و نوشتن؛ و مگر جز این است که فقط خود انگیخته
میتواند دیگران را بر انگیزد؟ سبلان... امیر که روستا زادهای از دامنه سبلان
بوده، چون سبلان ایستاده بود و با وقاری غبطه انگیز دعوت به ایستادگی میکرد.
مقاومت در نگاه او کلید واژه مقدسی بود. مقاومت را اولین و آخرین راه فائق آمدن بر
تلخ کامیها میدانست و برای آن وقت میگذاشت. رونق دهی به مرکز آفرینشهای
ادبی و آبرو گذاشتن برای ادامه حیات جشنواره حبیب و راه اندازی جشنواره داستان
انقلاب با همه نداریها و به رغم همهی سنگ اندازیها و بی مهریها را باید به پای
او نوشت و برگهای زرینی از دفتر زندگی پر درد و رنجِ فرهنگی او قلمداد کرد. یادمان
نرفته و نخواهد رفت که امیر اگرچه در کوهپایه دماوند نشسته بود، اما تهران را همه
ایران نمیدانست و مرتب میگفت که نویسندهها را در هر کجای این کشور دریابید و
برای آنها برنامه ریزی کنید. به راستی که او همتی به اندازه سبلان، دنا، الوند،
زردکوه و دماوند داشت. سفره دلش را برای اهالی کوهپایه و دشت و کویر میگشود و همه
را راضی نگه میداشت. او در یک کلام نه به قوم و قیبله که به ایران و ایرانی و
فراتر از آن به انسانیت میاندیشید... آلام... امیر در ماهای اخیر درد و رنجش کم
نبود. از خاموشی ماشین فرهنگی کشور و از تب و رونق افتادن حوزه نشر کتاب، عمیقاً
متأسف و متأثر بود. او که همیشه سنگ صبورمان بود، حالا از نارساییها و نداریهای
حوزه میگفت و دردمندانه آه میکشید. همین چهار روز پیش بود که از پشت تلفن به خودم
میگفت:«زبانمان مو در آورد از بس گفتیم... شماها هم بنویسید برای روزنامهها و
بگویید که اوضاع نشر چقدر اسفناک است.» طوری حرف میزد که انگار آن دریای صبر به
جوش آمده و سر ریز کرده بود... ریهها... از آن قلب نحیف اما مهربان، قول گرفته
بودیم که برای همیشه بتپد و امیرِ این قافله را همراهی کند و انصافاً کم نگذاشت.
اما گویا این بار ریهها بودند که نا مهربانی کردند. شاید هم هوای پایتخت بود که با
ریههای فرزند سبلان سر ستیز داشت. پس چه حیف و صد افسوس که این بار امیر دور از
چشم و گوش همه ارادتمندان خود راهی بیمارستان شد. آن قدر بی خبر بودیم که فرصتی
برای هیچ کاری نداشتیم. خبر زمانی به ارداتمندانش رسید که او در سردخانه آرام گرفته
بود و ما حتا فرصتی برای دعا و تضرع هم پیدا نکرده بودیم و فقط مجالی برای “آه”
کشیدن بود؛ “آه”... و چه قصه غم انگیزی داشت این عصر پنجشنبه ! عبارت غریب و غیر
منتظره “و ناگهان کوچ”، در این جا عجیب معنای خودش را پیدا میکرد. خبر... به
قدری بهت آور و شکننده بود که تا چند لحظه بعد از خوانش آن پیامک، گیج و منگ بودم.
به خود تکانی دادم و دوباره متن را خواندم: انالله و انا الیه راجعون- بنیاد ادبیات
داستانی ایرانیان، درگذشت استاد امیرحسین فردی، داستان نویس پیش کسوت و مدیر متعهد
و دلسوز انقلاب و عضو هیأت امنای بنیاد را به جامعه فرهنگی، اهالی قلم و خانواده
ایشان تسلیت میگوید... امروز... که در فراقش میسوزیم و میگدازیم، با همه دردی
که بر جان و تنمان سایه افکنده، با افتخار به راهی که با هم بودهایم، خود را مکلف
به ادامه این راه عزیز و نورانی میدانیم. پس ضمن عرض تسلیت به اهالی هنر و فکر و
قلم و خاصه به بیت مکرم آن عزیز، اعلام میداریم که “امیر” ستاره همیشه جاویدی است
که تا زندهایم، درستی راه را با او خواهیم شناخت و این را برای خود فخر و مباهات
میدانیم و به آن میبالیم. ... از طرف جمعی از هنرمندان و نویسندگان استان فارس»
|
|
|
برای پر کشیدن استادم امیر حسین فردی
کجایی سبلان داستان انقلاب ؟!
گالیا توانگر بی شک اردیبهشت نمی تواند ماهی برای نبودنت باشد .تو با اندیشه
بهاریت که سر منشا زایش بی شمار استعدادهای ادبی جوان بوده ای هرگز نخواهی مرد.تو
هرصبحگاه با خورشید ادبیات انقلاب برفراز قله زادگاهت سبلان طلوع خواهی کرد وهمراه
با نسیم به تمامی دشت های بالندگی ادبیات کشور سفر خواهی نمود .برای بدرقه تو نباید
اشک ریخت ، باید در فکر برداشتن پرچم داستان انقلاب وعلم کردن دوباره آن به دست
جوانان با استعداد ادبی کشور بود.این افتاد گی وتواضع عالمانه تو بود که قریب سه
دهه درسنگر تربیت شکوفه های انقلاب -کیهان بچه ها - حماسه ساز شد.همان اولین روزی
که تورا دردوره دانش آموزیم دیدم ، می دانستم که روبروی پدر صبور داستان انقلاب
ایستاده ام .همان روز در دفتر پراز کتابت به من گفتی :« باید کتاب های زیادی
رابخوانی ،ناگفته های زیادی بنویسی وازهمه اینها بیشتر به قلم متعهد انه پایبند
باشی . » روزهایی که درکنارت در سرویس ادب وهنر روزنامه کیهان شاگردی می کردم ،
روزهایی نیست که به این آسانی فراموش شود.لحظه های نامیرایی در زندگی ام خواهد بود
. آن چه را که از تو آموخته ام در سال های بعد میان نوشته هایم انتقال خواهم داد و
راز نامیرایی تو همین است . در رگ خاطرات تک تک شاگردانت جریان خواهی داشت وبه نسل
های بعدی خواهی رسید . تو هر روز درکتاب هایت نفس خواهی کشید ودر آرمانت که بر پایه
شکست ناپذیری وتلاش دوچندان پی ریزی شده بود ،مسبب رشد ده ها داستان نویس رهپوی
راهت خواهی شد. امروز روستای قره تپه ،ارتفاعات سبلان ،دشت های حوالی زادگاهت
نام تورا می خوانند .پژواک نام تو به گوش می رسد. بی شک اردیبهشت نمی تواند فصل
اتمام تو باشد . تو درهمه فصل ها جریان داری. بین تو وخاندان قلم نه تنها نسبت
نزدیکی وجود داشت ، بلکه نامت را به عنوان یکی از اصحاب نامی ادبیات کودک ونوجوان
این کشورتا همیشه تاریخ حک کرده ایم. ای خوب ! دربعد ازظهری از اردیبهشت بودنت
در حالی که صفحه مدرسه روزنامه کیهان را به دست داشتم ، از راهرویی که پنجره ای به
سمت بادگیرهای دور دست داشت ، به دفتر پر از کتاب تو رسیدم .همیشه راهروی کیهان بچه
ها با آن پنجره های نورانی اش مرا به اتاقی می رساند که پیرادبیات کودک ونوجوان
ایران لبخند به لب آنجا نشسته بود تا شاگردانش را با همه مهربانی هایش ، با
راهنمایی های سازنده اش با چشم هایش که اقیانوس دریای معرفت بود ، پذیرا شود.درآن
بعد از ظهر وقتی امضای خودرا کنار صفحه مدرسه می نشاند ، دغدغه حمایت از استعدادهای
نوجوان در اقصی نقاط کشور به ویژه شهرستان ها وروستاهای دور افتاده را داشت . ایشان
همیشه می گفتند بچه هایی را جذب کنید که صاحب قلم اند ، اندیشه بالنده ای دارند ،
اما نبود امکانات ، راه بر آنها بسته است. من از راهروی کیهان بچه ها از پنجره
ای که به سمت خورشید،نسیم،بادگیرهای بلند پر غرور گشوده می شد ، به اقیانوس آرام
اندیشه تو می رسیدم و با بسته ای از راهکار های سازنده ات به سنگر سرویس ادب وهنر
کیهان باز می گشتم . بی شک اردیبهشت می تواند آغاز بهاری برای رهپویان صادق تو
باشد .این اتاق گوشه تحریریه کیهان بچه ها عجیب برای تو دلش گرفته است. کجایی ای
خوب ! کجایی سبلان داستان انقلاب ...!
|
|
|
به انگیزه تولد دوباره نویسنده نجیب و دوست
داشتنی « امیر حسین فردی » دنیا ، دستش از« او » کوتاه شد !
رضا اسماعیلی 1 شال و کلاه کرد و رفت دنیا دستش از او کوتاه شد !
2 از تولد تا مرگ هیچ چراغ قرمزی نیست جز گل سرخی که در گلدان لب
ها کاشته ای . 3 امروز روز دیگری ست حس می کنم دو بال لطیف بر شانه
ی روحم جوانه زده است آسمان نزدیک ترست و من سبک تر . امروز من دیگرم و
در حافظه ی آسمان کبوتر ... 4 اززمیندلبرید وهمآغوش آسمان شد
|
|
|
«سالهاي بيقرار» باز شناخت جريانهاي سياسي
محمود فاضلي، پژوهشگر تاریخ در مراسم رونمايي از كتاب «سالهاي بيقرار» گفت:
جواد منصوري خاطرات خود را با دقت شرح و تحليل كرده است و بر اساس آن به مباحث
سياسي زمان خود ميپردازد. اين نگاه و يادداشتهاي وي به شناخت وضعيت سياسي، علمي و
جريانهاي داخلي و خارجي كمك ميكند. حجتالاسلام و المسلمين جعفريان به
شكلگيري دانش تاريخشفاهي در دو دهه گذشته اشاره كرد و گفت: در اين دو دهه فرصتي
فراهم آمد تا علم پوياي تاريخ شفاهي با محتواي قابل توجه شكل بگيرد. تاريخ شفاهي
ميتواند بر خلاف علوم قديم تاريخي از تمامي اقوام و قوميتها سخن بگويد. وي در
ادامه تاريخشفاهي را از بركات انقلاب اسلامي ايران خواند و افزود: تاريخ شفاهي را
بايد با آگاهي تاسيس كرد زيرا ساير روشهاي علوم تاريخي برگرفته از غرب بوده و ما
سهمي در آنها نداشتيم. تاريخ شفاهي ميتواند پايههاي علم تاریخ معاصر باشد كه
چارچوب پيشرفت و دانایي آن در ايران شكل گرفت. موضوع ديگر آنكه بايد تاريخ شفاهي
را با هدف علمي دنبال كرد و نگارش آن را با دانايي دنبال كرد و به آن متعهد بود.
|
|
|
جوهره شعر انقلاب اسلامی
ناهید زندی پژوه اگر چه انقلاب اسلامی ریشه در جریانات اجتماعی نیم قرن اخیر
دارد، اما با پیروزی انقلاب فصل نوینی در ادبیات آغاز شد که امروز با عنوان ادبیات
انقلاب شناخته میشود. ادبیات انقلاب ریشه در جوهره قرآن و روح دین دارد. ارادت به
خاندان عصمت و طهارت(ع) و بهره جستن از معارف دینی و الهی، رشد و ماندگاری ادبیات
را ضمانت میکند. و از طرفی ادبیات انقلاب صدای فطرت انسانی است، زیرا وقتی ادبیات
از شعائر دین بارور شده باشد و صدای فطرت از آن به گوش برسد، بدیهی است که دلهای
بیدار و جانهای آگاه مجذوب میشوند و تاثیر میپذیرند و در رشد و ارتقاء آن نیز
تأثیر میگذارند. شعر انقلاب اسلامی به مجموعه سرودههایی اطلاق میشود که در
عصر انقلاب اسلامی، به دغدغهها، رویدادها، مضامین، نگرشها، باورها و در یک کلمه،
عناصر هویتی انقلاب اسلامی پرداخته است. مهمترین ویژگی شعر انقلاب بازگشت به هویت
دینی و همراه شدن با مردمی بود که در جستجوی ماهیت قلبی و حقیقی خود بودند.
شاعران انقلاب تعهد و مسئولیت هنری خویش را به تجلیل و بزرگداشت شعائر دینی گماشتند
که از آن میان چهره شاعر دردمند روزگار، نصرالله مردانی از دیگران شاخصتر میباشد.
شعرا در بحبوحه انقلاب قدرت بیان و سحر شعر را در راه ستیز با ناهنجاریهای فرهنگی و
ناراستیهای اخلاقی بکار بردند. منجمله سیدحسن حسینی که در سالهای انقلاب و جنگ با
دشمنان آشکار و رویاروی انقلاب اسلامی کلام ناقد و اشعار تأثیرگذار خویش را به
مثابه سلاحی کارآمد در میدان نبرد به کار بست در هنگام جهاد اکبر نیز خاموش نبود و
حاصل جست وجوگریها و کشفهای خویش را در کلام ستیزهگر و آشتیناپذیرش به
رزمآوران پیکار با وساوس شیطانی عرضه کرد. شاعران انقلاب با روی آوردن به
قالبهای سنتی شعر فارسی و به خصوص غزل و توجه به ابعاد مختلف انقلاب و رویدادهای
گوناگون از قبیل دفاع مقدس، شهدا و خانوادههای آنها توانستند تحولی در ادبیات به
وجود بیاورند اما روی هم رفته شعر انقلاب از تنوع موضوعی خوبی برخوردار است. اما
این پژوهش به بررسی درونمایه شعر انقلاب اسلامی از لحاظ رویکردهای سیاسی و اجتماعی
میپردازد و برای آنکه بتوانیم موضوع مورد نظر را به نحو بهتری ارائه دهیم در درجه
نخست موضوعات را از جهات کلی به موارد زیرتقسیمبندی میکنیم: 1. ارتباط شعر با
مضامین سیاسی و اجتماعی شاعران انقلاب سعی کردند با پرداختن به موضوعات سیاسی و
اجتماعی به ایفای رسالت خطیر خود بپردازند. از این رو شعر توانست مؤانست بیشتری با
توده مردم برقرار کند و از طرفی شعر از لحاظ زبانی به زبان محاوره نزدیک شد که به
عنوان یکی از رموز توفیق در سرودن شعر در دو دهه پس از انقلاب اسلامی نامیده شد،
نمونه زیر قسمتی از مثنوی احمد عزیزی میباشد: یاد آن دوران آبادی بخیر یاد
آن سرچشمه شادی بخیر یاد آن لب تشنگان روزهها یاد آن وقت اذان و کوزهها
2. ارتباط شعر با ارزشهای اسلامی بخشی از هدفهای شاعران پس از انقلاب تلاش در
جهت ارتباط و توجه مردم به ارزشهای اسلامی بوده است که لازمه شعر انقلاب است. توجه
انسان به داشتن روح بلند حقپرستی و تعظیم نکردن در برابر ظلم، ایستادگی در برابر
دشواریها، ستایش عدالت و دعوت به صفا و محبت در اشعار شاعران پس از انقلاب به وضوح
نمایان است. شاعر معاصر بهمن صالحی در غزلی میسراید: درخت کوچک من عاشق
بهاران باش رفیق چشمه و همدرد جویباران باش در این گریوه که خنجر کشیده هرم
عطش نشان واحه به نومیدی سواران باش غبار غم بنماید چه جای درد و دریغ
همیشه منتظر بوسههای باران باش 3. احیای تفکر نوین اسلامی و پرهیز از مضامین
غنایی شعر فارسی که مدتها در بنبست مضامین کهنه غنایی دچار شده بود ناگهان در
سمتی که میتوان آن را تعالی و تحرک نامید قدم گذاشت؛ در واقع آغاز انقلاب به عنوان
نقطه پایانی اشعار تغزلی با موضوعات عاشقانه محض است. عمر این گونه از اشعار به
پایان رسیده است و جز گروهی اندک کسی طرفدار و خواستار این قبیل اشعار نیست. 4.
توجه به موضوعات حماسی و تاثیرپذیری از دفاع مقدس شعر جنگ در واقع، شکل دهنده
اصلی و زیرساخت مبنایی شعر انقلاب در موضوع، قالب، محتوا و صورت است و همین شعر
اصیلترین بخش شعر انقلاب است. این قبیل اشعار نتیجه شور و هیجان وصفناپذیری
است که بر اثر حماسهآفرینیهای رزمندگان پاکباخته اسلام در میادین نبرد به وقوع
پیوست. از پیشتازان این گونه اشعار قادر طهماسبی متخلص به فرید را میتوان نام برد
که در شعری زیبا حماسه رزمندگان نستوه را به توصیف میآورد: بر این شهید سرا کفر
برنخواهد گشت خلوص ما مگر از کردگار برگردد بیار مرکب بیزین و جوشن بیپشت
که مرد جنگ نه از کارزار برگردد از این مدافعه بیفتح برنمیگردیم مگر که
مرکب ما بیسوار برگردد 5. مبارزه با رفاهزدگی و بیدردی شاعران انقلاب در
هر کجا که نوعی بیعدالتی و تبعیض را دیدهاند بلافاصله از طریق شعر فریاد اعتراض
برآوردهاند؛ این نوع شعر به عنوان شعر اعتراض در تاریخ ادبیات انقلاب اسلامی جای
باز کرده است. از بانیان این نوع اشعار، علیرضا قزوه است. 6- موضوع شهید و شهادت
شعر شهادت شعری است که ریشه در رگ شعر انقلاب دارد و بیشترین حجم محتوایی را به خود
اختصاص بخشیده است. تداوم سالهای دفاع مقدس و عروج عاشقانه شهیدان در واقع پشتوانه
اصلی این نوع شعر در دوران پس از انقلاب اسلامی بوده است. از شاعران این گونه
اشعار، روانشاد احمد زارعی است که دستی آشنا با قلم شعر داشت. آن عزیز فقید در غزلی
زیبا آورده: دست شهادت از چمن ما چه چیده است کاین دشت لاله جمله گریبان
دریده است هر رو سیاه لایق این مرگ سرخ نیست هر کس به مهر جان کند اهدا سپیده
است در چشم ما اگرچه به ظاهر غروب کرد بشکوه و سرخ در ابدیت دمیده است 7-
توصیف حماسههای رزمندگان، جانبازان و آزادگان شعر در این مقوله به قدری زیبا
سروده شده است که هر خوانندهای را وادار به اعتراف میکند که شعر انقلاب بااین
بنیان پولادین هیچ گاه دستخوش آسیب روزگار نخواهد شد. 8-مدح و ستایش ائمه
اطهار(ع) نگرش خاص شاعران به امامان معصوم(ع)، به ویژه سالار شهیدان حضرت امام
حسین(ع) فصل تازهای از این موضوع را در شعر فارسی گشود. شاعران پس از انقلاب
اسلامی با درک موقعیت زمانی خویش در پی معرفی چهرههای تابناک امامان معصوم(ع)
برآمدند. شاعر معاصر قادر طهماسبی در مدح علی(ع) آورده: پایمردی چون علی پیری
نداشت پارسایی چون علی میری نداشت آسمان عریانتر از عدل علی(ع) در نیام
قسط شمشیری نداشت قامت مردی کمانی مانده بود چون علی(ع) در شست اگر تیری
نداشت 9-موضوع انتظار اگر بخواهیم زیباترین اشعار را در موضوع انتظار پیدا
کنیم گنجینهای بهتر از ادبیات انقلاب اسلامی نخواهیم یافت. شعر انتظار شعری است
دارای جوشش، پیام و یادآور مظلومیت مستضعفان زمین که انتظار موعودی را میکشند که
پرچم قسط و عدالت را بربام گیتی به اهتزاز خواهند آورد. شاعر معاصر مشفق کاشانی در
این باره سروده: ای در آیینه دل منتظران چشم به راهت بر لب چشمه جان در عطش
موج نگاهت خرم آن روز که بازآیی و ما را بنوازی با نگاهی و بریزیم گل اشک به
راهت نرگس از لاله رخسار دلارای تو گلچین باغ در جاذبه روشنی طلعت ماهت تا
بگیری زستم داد دل سوختگان را عدل در پیش تو استاده و انصاف گواهت 10- امام
خمینی(ره) در شعر پس از انقلاب اسلامی نام امام خمینی(ره) بعنوان مظهر و مراد
عاشقان الله، همواره در شعر انقلاب تکرار شده است. شاعران از حضرت امام(ره) به
عنوان رهبر آگاهاندیش و بیداردلی نام میبرند که در عین حال که در سیر اطوار
عرفانی و ملکوتی مستغرق هستند، یک لحظه از یاد مردم غافل نیستند. شاعران امام را
مظهر کرامت و به عنوان انسانی میشناسند که تاریخ پس از ائمه معصومین(ع) نظیر او را
به خود ندیده است. شعر احساسات پاک و عواطف انسانی خود را بیهیچ چشمداشت مادی به
آن رهبر الهی تقدیم میکنند. سروده قیصر امینپور در خصوص حضرت امام(ره) را با هم
زمزمه خواهیم کرد: لبخند تو خلاصه خوبیهاست لختی بخند خنده گل زیباست
پیشانیات تنفس یک صبح است صبحی که انتهای شب یلداست در چشمت از حضور کبوترها
هر لحظه مثل صحن حرم غوغاست رنگین کمان عشق اهورایی از پشت شیشه دل تو پیداست
تو امتداد کوثر جوشانی سرچشمه تو سوره اعطیناست فریاد تو تلاطم یک طوفان
آرامشت تلاوت یک دریاست با ما بدون فاصله صحبت کن ای آن که ارتفاع تو دور از
ماست شعر انقلاب، گسترهای است که همچنان بسط و تفصیل پیدا میکند و در برابر
آزمونهای گوناگون صوری و معنوی از خود واکنش نشان میدهد و حاصل تجربیات نسلهای
مختلف را با خود همراه میکند. تا در آینده به سرآمدانی بسپارد که میتوانند
حافظوار نتایج این آزمونها و تجربیات را تافت کرده و در غاییترین شکل ممکن ارائه
دهند.
منابع: 1- امینی، اسماعیل. گل این باغ با داغ تو خندید. شعر ویژه
نامی دیدار شاعران با رهبر انقلاب، شماره 53، پاییز 1386. 2- سنگری، محمدرضا،
تکامل شعر انقلاب اسلامی. همان منبع. 3- یکرنگی، عباس، ادبیات انقلاب در آکادمی.
همان منبع. 4-علیدوستی، همایون، تاملی بر شعر انقلاب اسلامی، فصلنامه زبان و ادب
دانشگاه علامه طباطبایی، شماره 36، تابستان 1387.
|
|
|
10 روستای «سادات جعاوله» محروم از امکانات
اولیه (یادداشت خبرنگار)
جاده اهواز- اندیمشک نرسیده به دهستان الهایی مسیری به 10 روستا ختم میشود که
به روستاهای «سادات جعاوله» معروفند؛ اما گویا اهالی این روستاها مشکلاتی دارند که
آنها را مجبور به گشودن زبان به شکایت کرده است از این رو عضو شورای روستای «سید
سعد» که یکی از همین 10 روستاست به دفتر سرپرستی کیهان در خوزستان آمد و در گفتوگو
با خبرنگار ما گفت: ساکنین این روستاها که حدود 5 هزار نفرند همگی از سادات و اولاد
پیغمبر هستند که این مایه فخر اهالی است؛ اما به لحاظ امکانات زندگی روستایی حقیقتا
با مشکلات فراوانی رو به رو هستند که از آن جمله میتوان به عدم برخورداری از آب
شرب اشاره کرد؛ این در حالی است که ما جزو روستاهای حاشیه رودخانه دز هستیم و با
این محرومیت دست و پنجه نرم میکنیم و در واقع آب در کوزه و ما تشنهلبان میگردیم.
«سید راهی جعاوله» افزود: سالهای پیش مردم از ناچاری از آب رودخانه استفاده
میکردند و همین امر زمینه ساز ابتلا بسیاری از اهالی به بیماریهای مختلف شد که
پزشکان علت آن را استفاده مستقیم از آب تصفیه نشده رودخانه عنوان کردند. وی در
ادامه گفت: همچنین جاده دسترسی روستاهای مذکور به طول 9 کیلومتر به دلیل عمر زیاد و
فرسودگی بیش از حد که از سوی مسئولین ذیربط نیز تایید شده و مدارک آن نیز موجود
میباشد به وسیله بارشهای فصلی تخریب و سالها پیش از بین رفته است و سالهاست هیچ
اقدامی برای ترمیم و بهسازی آن صورت نگرفته است. این عضو شورای روستا همچنین
خاطرنشان کرد: از سوی دیگر مردم این روستاها از کمبود فضای آموزشی رنج میبرند و
فرزندانشان تنها تا اتمام مقطع ابتدایی میتوانند در روستا تحصیل کنند و برای ادامه
تحصیل باید به خارج از روستا بروند و به همین خاطر اکثر دخترها به خاطر بعد مسافت و
مشکلات دیگر پس از اتمام مقطع ابتدایی ترک تحصیل میکنند. جعاوله ادامه داد:
البته برخی از این مدارس ابتدایی نیز به همت اهالی بنا شده برای مثال من به کمک
اهالی روستای خود با استفاده از پول زکات گندم یک دبستان ساختیم و هیچ ارگان دولتی
نیز در این رابطه به ما کمک نکرد. این معتمد محلی از فقدان مراکز بهداشتی و
درمانی روستایی نیز اظهار نارضایتی کرد و اظهار داشت:تا کی باید از یک خانه بهداشت
محروم باشیم پس چه زمانی قرار است نوبت به ما برسد تا از خدمات روستایی برخوردار
شویم. اهوازـ خبرنگار کیهان
|
|
|
امام جمعه بناب: شکوهمندی انتخابات خرداد
سرنوشت کشور را رقم میزند
بناب- خبرنگار کیهان: امام جمعه بناب گفت: در فرهنگ ناب اسلام امام و پیشوا
امین مسلمین، و چشم بیدار جامعه است. حجتالاسلام والمسلمین شیخ مصطفی باقری
بنابی در جمع مسئولان و اقشار مختلف مردم بناب با اشاره به اینکه رهبر معظم انقلاب
طبق دستور آیات قرآنی و حساسیت شرایط، این مقطع را مقطع حماسه اعلام کردند، افزود:
در چنین موقعیتی سیاست و اقتصاد با یکدیگر گره خوردهاند و اگر در صحنه سیاسی و
انتخاباتی که پیشرو داریم از نظر کمی و کیفی عملکرد خوبی داشته باشیم هر دو گره یک
جا بازخواهد شد. رئیس شورای فرهنگ عمومی شهرستان بناب تصریح کرد: درخشش و
شکوهمندی انتخابات خردادماه سرنوشت این کشور را رقم خواهد زد و هرگونه صحبت ناصحیح
در این زمینه حرف دشمن بوده و با اغفال زده شده است. چون به هر قیمتی ملت خواستار
استقلال کشور بوده و با هیچ گونه فشاری مردم هویت خود را از دست نخواهند داد.
|
|
|
رشت 800هکتار بافت فرسوده دارد
رشت- خبرنگارکیهان: کلانشهر رشت دارای حدود 800هکتار بافت فرسوده است.
شهردار رشت درباره اقدامات این شهرداری برای نوسازی اساسی بافت فرسوده شهر اظهار
داشت: درحال حاضر درحال ساماندهی پهنههای فرسوده /800هکتاری شهر رشت هستیم و در
این رابطه از مجموعه نوسازی شهرداری تهران نیز کمک گرفتهایم و درحال جذب
سرمایهگذار میباشیم. ثابتقدم در رابطه با نقش دولت در نوسازی بافت فرسوده شهر
رشت گفت: عدم پایبندی دولت به تعهد قانونی خود که مصوب مجلس نیز بوده است از مشکلات
بافت فرسوده رشت میباشد زیرا در زمینه بافت فرسوده به شهرداری رشت پولی از سوی
دولت پرداخت نشده است. وی گفت: در رابطه با راههای در پیش گرفته شده توسط شهرداری
برای نوسازی بافت فرسوده این شهر اظهار داشت: ما درحال حاضر به دنبال ایجاد طرحهای
محرک توسعه هستیم و میخواهیم که با افزایش خدمات شهری، مردم را تحریک به نوسازی
کنیم.
|
|
|
موزه سهراب سپهری در اردهال کاشان تأسیس
میشود
کاشان- خبرنگارکیهان: مدیر آستان مقدس حضرت سلطانعلی ابن امام محمدباقر(ع)
از تأسیس موزه سهراب سپهری در مشهد اردهال کاشان خبر داد. حجتالاسلام حسن
فیروزی در مراسم بزرگداشت سهراب سپهری در مشهد اردهال، اظهار داشت: هیئت امنای
امامزاده برای راهاندازی موزه سهرابشناسی در آستان این امامزاده واجبالتعظیم،
مقدمات آن که تعبیه مکان موزه است را فراهم کرده است. وی گفت: امیدواریم آثار
سهرابسپهری که از محل تولد او خارج شده است با کمک دوستداران و خانوادهاش
جمعآوری شود تا در این موزه در معرض دید عموم قرار گیرد. به گزارش خبرنگار ما،
در ادامه این مراسم دوستان و نزدیگان سهرابسپهری به خاطره گویی و شعرخوانی
پرداختند و در پایان با قرائت فاتحه و اهدای گل بر مزار این شاعر، یاد و خاطره او
را گرامی داشتند. این مراسم به مناسبت اول اردیبهشت، روز بزرگداشت سهراب سپهری با
همکاری آستان مقدس سلطانعلی ابن اماممحمدباقر(ع)، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و
انجمن شاعران جوان شهرستان کاشان برگزار شد.
|
|
|
بهرهبرداری از پایانه مسافربری خوانسار
خوانسار- خبرنگار کیهان: پایانه مسافربری شهرستان خوانسار با حضور معاون
امور عمرانی استانداری اصفهان، مدیرکل دفتر امور شهری و شوراهای استان و جمعی از
مسئولان محلی مورد بهرهبرداری قرار گرفت. سیدحسن شفعتی شهردار خوانسار دراین
مراسم گفت: این پایانه به مساحت 800مترمربع در زمینی به مساحت 6 هزار متر با
اعتباری بالغ بر 10میلیارد ریال احداث شده است و دارای امکاناتی مانند انبار مناسب
برای تخلیه بار، اتاق استراحت همراه با کلیه امکانات مخصوص رانندگان، تعدادی مغازه
برای فروشگاه موادغذایی، محوطه و پارکینگ مناسب برای تردد اتوبوسها، جایگاه ویژه
تاکسی برای حمل و نقل مسافران و فضای سبز مناسب است.
|
|
|
مدیر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
استان خبر داد برگزاری جشنواره مشاعره و شعرخوانی رضوی در مازندران
ساری- خبرنگار کیهان: مدیرکانون پرورش فکری مازندران گفت: اولین جشنواره
مشاعره و شعرخوانی رضوی ویژه کودکان و نوجوانان در مازندران برگزار میشود. قاسم
عزیززاده گرجی به کیهان گفت: کانون پس از برگزاری سه دوره جشنواره بینالمللی
قصهگویی رضوی در چهارمین دور برگزاری جشنوارههای رضوی خود، مجری برگزاری اولین
جشنواره مشاعره و شعرخوانی رضوی ویژه کودک و نوجوان در کشور شده است. مدیرکانون
پرورش فکری مازندران، هدف از این جشنواره را ترغیب کودکان و نوجوانان به خواندن
شعر، فراهمسازی فضای خلاق در حوزه شعر و مشاعره، شناسایی منابع مناسب در حوزه
مشاعره و شعرخوانی برای کودکان و نوجوانان به ویژه شناسایی اشعار و آثار فاخر با
مفاهیم رضوی برشمرد. این جشنواره از سری برنامههای یازدهمین جشنواره بینالمللی
امام رضا(ع) است که توسط کانون پرورش فکری مازندران در این استان برگزار خواهد شد.
|
|
|
تولید 20 انیمیشن در بردسکن
بردسکن- خبرنگار کیهان: رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی بردسکن از تولید 20
انیمیشن برای نخستین بار در این شهر خبر داد. حسن مدرس مقدم افزود: تولید 20
انیمیشن برای نخستین بار در بردسکن توسط انجمن فیلم وعکس این شهرستان منجر به
فعالیت و جسارت بیشتر هنرمندان بردسکن جهت حضور فعال در عرصه تولیدات استانی و حتی
کشوری شده است. مدرس، انجمنهای نمایش، فیلم وعکس، انجمن ادبی، هنرهای تجسمی و
انجمن علوم قرآنی را از جمله انجمنهای فعال این اداره دانست. وی اظهار داشت: با
حضور کارشناسان شعر و ادب، امسال برنامههای بزرگداشت مولانا، حافظ، سعدی و پروین
اعتصامی توسط این اداره در تقویم کاری گنجانده شده است. رئیس اداره فرهنگ و
ارشاد اسلامی بردسکن همچنین به اجرای کار نمایشی کودک و دیجیتال اشاره نمود و
افزود: تاکنون 59 کانون مسجددر شهرستان بردسکن ایجاد شده است که نقش به سزایی در
انجام امور فرهنگی در روستا و شهر داشتهاند. وی برگزاری دورههای قرآنی و تدبر
در قرآن را از جمله برنامههای دارای اولویت این اداره ذکر کرد.
|
|
|
ظلمی که به محیط زیست میکنیم...
تعطیلات نوروزی امسال نیز با خاطرات شیرین و تلخ گذشت. عملکرد دستگاههای
خدماتی به مسافران به نسبت سالهای گذشته به لحاظ کمی و کیفی مناسب بود، در این میان
پلیس راه ناجا که با فرهنگسازی و حضور فعال در جادهها در کاهش تصادفات و تلفات
جادهای نقش به سزایی داشت که مردم نیز به خوبی همکاری میکردند، اما در کنار این
موضوع لازم است نگاهی به موضوع محیط زیست و پسماندها داشت که متاسفانه مورد توجه
برخی هموطنان قرار نگرفته و شاهد رهاسازی انبوهی از زبالهها در سطح منابع طبیعی
شامل کویر و جنگل و دریا و حاشیه جادهها و... بودیم، اقدامی که در شان ایرانی نیست
و رفته رفته به یک تهدید جدی تبدیل شده و ادامه آن صدمات غیرقابل جبرانی به محیط
زیستمان وارد خواهد کرد که در سالهای آتی دیگر نمیتوانیم از این مواهب الهی
بهرهمند شویم. لذا شایسته است در درجه اول هموطنان و دستگاههای ذی ربط اعم از
سازمان محیط زیست، سازمان شهرداریها و دهیاریها و سازمانهای بهداشتی و رسانه ملی
و اصحاب رسانه بیش از پیش به این موضوع پرداخته تا شاهد طبیعت پاک و عاری از زباله
شویم. آبعلی -خبرنگار کیهان
|
|
|
تکثیر 83 میلیون قطعه بچه ماهی پرورشی در
مازندران
ساری- خبرنگار کیهان: مدیرکل شیلات مازندران از تکثیر 83 میلیون قطعه بچه
ماهی پرورشی در مازندران خبرداد. حسن حبیبنژاد با بیان اینکه مازندران رتبه اول
آبزی پروری را در کشور داراست اظهار داشت: 83 میلیون بچه ماهی پرورشی در این استان
تکثیر شده است. وی افزود: گردش اقتصادی تولید آبزیان پرورشی در منابع آبهای داخلی
در سال گذشته بیش از 412 میلیارد تومان بوده است که نشان از جایگاه والای
فعالیتهای آبزیپروری در مازندران و کشور دارد. مدیرکل شیلات مازندران با تاکید
بر فراهم شدن زمینه لازم برای سرمایهگذاری در بخشهای مختلف آبزیپروری این استان
تصریح کرد: با توجه به استقبال کشورهای همسایه از محصولات شیلاتی استان برنامه
توسعه کیفی محصولات و نیز تسهیل در صادرات آبزیان از جمله برنامههای در دست اجرای
شیلات استان است. حبیبنژاد خاطر نشان کرد: در حال حاضر بیش از 6هزار نفر به طور
مستقیم در بخشهای مختلف آبزیپروری مشغول فعالیت هستند.
|
|
|
کارگاه آشنایی با مبانی روزنامهنگاری در
یزد برگزار شد
یزد- خبرنگار کیهان: نخستین کارگاه آشنایی با مبانی روزنامهنگاری برای
نشریات دانشگاهی در سالن آمفیتئاتر مرکز علمی کاربردی فرهنگ و هنر یزد برگزار شد.
معاون فرهنگی اداره کل ارشاد اسلامی استان یزد در این کارگاه آموزشی به ارائه آماری
درخصوص تعداد نشریات استان پرداخت و گفت: در استان یزد تعداد 103 عنوان نشریه محلی
وجود دارد که از این میان 35 عنوان نشریات تخصصی دانشگاهی هستند. حسن مفیدی
افزود: طبق مصوبه سال 83 نشریات دانشگاهی میتوانند در فضای علمی فعالیت کنند.
وی با تاکید بر اینکه در حال حاضر نشریات دانشگاهی در یزد فعالیت چندانی ندارند،
خواستار فعالیت دانشجویان و دانشگاهیان در این زمینه شد. دکتر محمودرضا مرتضوی،
مدرس رشته علوم ارتباطات نیز در این کارگاه به ارائه بحثهایی درخصوص سبکهای خبری،
گرافیک و صفحهآرایی و تکنولوژیهای جدید ارتباطی پرداخت.
|
|