(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10


یک شنبه 08 اردیبهشت 1392 - شماره 20475

PDF  نسخه

بررسی دلایل بروز اضطراب در زندگی و راههای مقابله با آن (بخش نخست)
تیغ تیز اضطراب بر آرامش درون
   

بررسی دلایل بروز اضطراب در زندگی و راههای مقابله با آن (بخش نخست)
تیغ تیز اضطراب بر آرامش درون


صدیقه توانا
استرس و اضطراب، خنجری تیز و شمشیری دو لبه است که آرامش را از روح و جان آدمی می‌گیرد و زخمی عمیق و ماندگار بر تن و روان به یادگار می‌گذارد. زخمی که گریبان فرد را تا زمانی که زنده است می‌گیرد و او را آزار می‌دهد.
امروزه زیاد این عبارتها را می‌شنویم: نمی‌دانم چرا این قدر در انجام کارها استرس دارم، وای الان می‌خوام برم سر جلسه امتحان، آن قدر استرس دارم که نمی‌توانم حتی خودکار رو دست بگیرم، دیروز با همسرم دعوام شد، کلی اعصابم به هم ریخت و استرس به ام وارد شد از شدت اضطراب تمام کارهای روزانه‌ام به هم ریخت... و از این قبیل عبارات زیاد در مکالمات روزمره برخی افراد شنیده می‌شود. اما غافل از اینکه این اضطراب تیغی دو لبه است که از سویی آرامش جسم را می‌گیرد و از سویی دیگر مثل خوره درون فرد را تهی می‌کند.
اختلافات خانوادگی، فشارهای ناشی از کمبودهای عاطفی، قبول نشدن در کنکور و امتحانات مدرسه، ترس‌هاس درونی و مشکلات اقتصادی برخی از عوامل بروز اضطراب و استرس در افراد است.
هر چه انسان از دوران کودکی در زندگی شخصی خود با تنش‌های اجتماعی و خانوادگی مواجه شده باشد، قطعا در بزرگسالی با تیک‌های عصبی و فشارهای روحی و روانی و اختلالات رفتاری مثل ناخن جویدن، زود عصبانی شدن و... رو به رو خواهد شد.
شاید بگویید در دنیای ماشینی و مدرن امروز اینکه بخواهیم یک زندگی آرام و بدون تنش‌های عصبی برای فرزندانمان درست کنیم تا در آینده کمتر دچار استرس شوند دشوار است و شاید آن را امری محال بدانید ولی مطمئن باشید در همین دنیای مدرن و صنعتی هم می‌توان با کمی صبر و حوصله تدبیر و تدبر و مهم‌تر از همه با توکل به خداوند مهربان از اضطراب‌های بیهوده کاست و زندگی توام با آرامش برای اهل خانواده فراهم نمود. فقط کافی است بخواهیم و در همین مسیر با بینش الهی و دینی قدم برداریم.
اضطراب چیست؟
تمام مدتی که در تاکسی نشسته بودم سرش پایین بود و ناخن می‌جوید. در خودش فرو رفته بود. بیخ انگشتانش متورم بود و قرمزرنگ، بقیه مسافران هم متوجه رفتار غیرارادی این دختر جوان شدند. مسافر بغل‌دستی چیزی در گوشم گفت که مفهوم آن تعجب از رفتار این خانم بود. دیدن این صحنه در انظار عمومی و در یک خودروی مسافرکش، آن هم از طرف یک دختر جوان نه تنها خوشایند نیست که منزجرکننده و در عین حال تاسف‌آور است!
به راستی اضطراب و استرس چیست و چه علائمی دارد و فرد هنگام گرفتار شدن در شرایط اضطرار چه باید کند؟
دکتر حسن ساطع، روانپزشک و مشاور در گفت‌وگو با کیهان می‌گوید: «اضطراب عبارت است از یک احساس ناخوشایند و مبهم همراه با هراس و دلواپسی با منشأ ناشناخته که به فرد دست می‌دهد و شامل عدم اطمینان، درماندگی و برانگیختگی فیزیولوژی است.»
وی اضافه می‌کند: «وقوع مجدد موقعیت‌هایی که قبلا استرس‌زا بوده‌اند یا طی آنها به فرد آسیب رسیده است باعث اضطراب در افراد می‌شود.»
البته ناگفته نماند که همه افراد در زندگی خود دچار اضطراب می‌شوند ولی اضطراب مزمن و شدید، غیرعادی و مشکل ساز است. تحقیقات و بررسی‌ها نشان می‌دهد که اضطراب در خانم‌ها، طبقات کم‌درآمد و افراد میان سال و سالخورده بیشتر دیده می‌شود.
به اعتقاد این روانپزشک یک نکته دیگر هم در مورد دو واژه اضطراب و استرس باید مدنظر قرار داد، این دو واژه کلماتی هستند که در زندگی روزمره، برای توصیف حالات و احساسات بسیار استفاده می‌شوند. وی می‌گوید: «به طور مثال به هنگام سخنرانی در برابر جمع، به هنگام امتحان، به هنگام مشکلات معیشتی، تأخیر سر یک قرار و... هنگامی که در شرایطی چون شرایط فوق، در سخنان خود از این دو کلمه استفاده می‌کنیم توجه چندانی به تفاوت موجود میان آن دو نداریم. ولی به طور مثال هنگام سخن گفتن از مشکلات روحی شایع در کودکان و نوجوانان باید دقیق‌تر بود و تفاوت میان استرس و اضطراب را به خوبی درک کرد.»
استرس مانع رسیدن به موفقیت
منیره خطیب، کارشناس انستیتو روان‌شناسی غرب تهران در گفت‌وگو با کیهان در مورد تفاوت این دو واژه استرس و اضطراب می‌گوید: «در روان‌شناسی اضطراب مرحله پیشرفته استرس مزمن است که وقتی به صورت یک مشکل بهداشت روانی درمی‌آید برای فرد یا اطرافیانش رنج و ناراحتی به وجود می آورد یا مانع رسیدن او به اهدافش می‌شود یا در انجام کارهای روزانه و عادی او اختلال ایجاد می‌کند.»
وی اضافه می‌کند: «اضطراب هنگامی در فرد بروز می‌کند که شرایط استرس‌زا در زندگی او بیش از حد طولانی شود یا به طور مکرر رخ دهد یا اینکه دستگاه عصبی بدن نتواند به مرحله مقاومت تنیدگی پایان دهد و بدن برای مدتی طولانی همچنان در حالت اضطراب باقی بماند. در این صورت بدن فرسوده و در برابر بیماری‌های جسمی و روانی مانند اضطراب آسیب‌پذیر می‌شود.»
به کجا چنین شتابان!
مریم فلاحتی‌نژاد، کارمند دانشگاه پیام نور است. فرزند دومش وارد یک سالگی شده و در حال دندان درآوردن است و خیلی تب می‌کند. او مسافر هر روزه مترو است. مکالماتش ناخواسته به گوش بعضی از مسافران از جمله من که نزدیکش هستم، می‌رسد.از حال و روزش می‌توان فهمید که آن قدر درگیر کار و بیماری بچه و درس و مشق دیگر فرزندش که کلاس دوم است، شده که خودش را فراموش کرده و متوجه نیست مدت 15 دقیقه‌ای که در مترو است تا به منزل برسد با چه استرسی سفارش خرید به همسرش می‌دهد، برنامه درسی دخترش را تلفنی هماهنگ می‌کند و به پرستار بچه‌اش تاکید دارد تا قطره آهنش را فراموش نکند اما خودش رنگ به رو ندارد.
خانم مسنی که رو به رویش نشسته است مادر جوان را به کمی آرامش دعوت می‌کند و مادرانه نصیحتش می‌کند: « دخترم کمی به فکر خودت باش بچه‌ها کارهایشان را سروقت انجام می‌دهند این طور که تو به آنها استرس وارد می‌کنی مطمئن باش فشار روحی زیادی به آنها وارد می‌شود و شاید برخی از کارهایت به درستی انجام نمی‌شود.»
حرفهای این مادر باتجربه خیلی بر دلم نشست. از موقعیت استفاده کرده و هم‌صحبت شدیم. برایم گفت که پرستار بازنشسته است به دوران اشتغال و کارش برگشت که چگونه وقتی جوان بوده و توان داشته به رتق و فتق امور خانه و بچه‌ها و محل کارش می‌پرداخته است.
او که خود را «عذرا مؤمنی» معرفی می‌کند در ادامه می‌گوید: «رفتار این خانم مرا یاد جوانی خودم انداخت که چگونه با دو بچه 5 و 6 ساله صبح زود ساعت 6 از خانه بیرون می‌زدم و بدو بدو به ایستگاه اتوبوس می‌آمدم تا سروقت به اولین سرویس برسم.»
مؤمنی اضافه می‌کند: «آن موقع نمی‌دانستم با این عجله کردن‌ها چه استرسی را ناخودآگاه به بچه‌های کوچکم وارد می‌کردم که عواقب آن تا الان که خودشان مادر شده‌اند، گریبانگیرشان است. یکی را صبحانه نخورده و دیگری را خواب‌آلوده روانه مدرسه و مهدکودک می‌کردم. همیشه از برنامه‌های کاری عقب بودم و این فشار کار را با داد زدن سربچه‌های کوچکم خالی می‌کردم و الان متاسفانه پشیمانی‌ام دیگر سودی ندارد.»
به او می‌گویم مگر بچه‌هایتان چه مشکلی دارند؟ می‌گوید: دختر کوچکم که الان 27 سال سن دارد، دائم ناخن می‌جود و فرزند بزرگ ترم که خودش یک بچه 4 ساله دارد، به شدت افسردگی گرفته و تیک عصبی دارد.»
تأثیر استرس مادران در دخترها
نتایج بررسی‌ها نشان داده است که استرس مادر در دختر آثار روحی و روانی به جای می‌گذارد، طوری که او در سنین بالاتر در معرض آسیب‌پذیری بیشتری به بیماری افسردگی قرار می‌گیرد.
مصطفی موحدی پژوهشگر علوم پزشکی در دانشگاه آزاد با اشاره به اینکه این امر در کودکان پسر صدق نمی‌کند به گزارشگر کیهان می‌گوید: «محققان در تحقیقی درازمدت به این نتیجه رسیده‌اند که اگر دخترها در دوران کودکی تحت استرس بزرگ شوند در زمان نوجوانی و در سنین بالاتر، آسیب‌پذیری بیشتری در مقابل بیماری افسردگی خواهند داشت.»
تأثیر اضطراب حتی در یک سالگی
این پژوهشگر علوم پزشکی دانشگاه آزاد در ادامه توضیحات خود تاکید می‌کند: «داشتن استرس در یک سالگی باعث افزایش هورمون کورتیزول در درازمدت در بدن کودک می‌شود. بدین ترتیب در مغز آن کودک پیوند بین دو ناحیه مغزی خاص تغییر می‌کند.»
موحدی خاطرنشان می‌کند: «یکی از این نواحی، مسئول احساسات و دیگری مسئول کنترل احساسات است. خانم‌هایی که پیوند این دو ناحیه مغزشان ضعیف شده است، در دوران جوانی، در مقایسه با هم‌سن‌هایشان بیشتر دچار افسردگی و ترس می‌شوند.»
از این پژوهشگر می‌پرسم چرا این مسئله بیشتر در دخترها دیده می‌شود، می‌گوید: «هنوز کاملا مشخص نیست اما احتمالا دلیل آن این است که متابولیسم دخترها نسبت به متابولیسم پسرها حساس‌تر است.»
این پژوهشگر برای اثبات گفته‌های فوق به تحقیقاتی که پژوهشگران برای انجام تحقیقات خود روی 57 کودک مورد بررسی قرار داده‌اند اشاره می‌کند و می‌گوید: «این افراد از زمان تولدشان در این تحقیق درازمدت شرکت داشتند. محققان داده‌هایی در مورد شرایط روحی این کودکان از یک سالگی جمع‌آوری کرده بودند. از طریق این داده‌ها، آنها اطلاعاتی در مورد والدین‌شان کسب کردند که آیا آنها در این روابط تحت فشار زیاد بوده‌اند یا نه.»
وی می‌گوید: «نوزادان ناخودآگاه متوجه مشکلات و اختلافات خانوادگی می‌شوند بنابراین لازم است والدین در نوع برخورد خود دقت کافی به خرج دهند.»
این پژوهشگر به ادامه تحقیقات انجام شده در این خصوص اشاره کرده و می‌گوید: «وقتی همین تحقیقات روی کودکان 4 ساله مورد بررسی قرار گرفت این نتیجه به دست آمد و میزان هورمون کورتیزول محاسبه شد که مشخص گردید دخترهایی که در سنین پایین دچار استرس بودند، میزان کورتیزول بالاتری نسبت به دیگران داشتند. در مرحله بعدی محققان شرایط روحی دختران را در سن 18سالگی از طریق یک پرسش نامه و اسکن مغزی سنجیدند. آنها به این نتیجه رسیدند که پیوند دو ناحیه مغزی در دخترهایی که تحت استرس بودند ضعیف‌تر بوده است، اما آنها این ارتباط را در میان پسرها کشف نکردند.»
وقتی دل به ایمان روشن شود
در دنیایی که اطراف ما را عوامل استرس‌‌زا پرکرده است، نگاه تک بعدی و روان‌شناسی صرف به موضوع استرس و مقابله با آن، خوشایند نیست.توسل و توکل به خداوند و آیات الهی برای آرامش روح و جسم و دوری از استرس بهترین و موثرترین راهکار مقابله با اضطراب است. چرا که مهم‌ترین دلیل بروز استرس فاصله گرفتن از سبک زندگی دینی در دنیای مدرن است.
حجت‌الاسلام خلیل آقاخانی محقق و پژوهشگر مسائل دینی در گفت‌وگو با گزارشگر کیهان با ارائه تعریفی از اضطراب می‌گوید:
«اضطراب‌ به معنای پریشان حالی، حالتی همراه با احساس بیم و نگرانی است نشانه‌های آن در احوال جسمانی شخص نیز نمودار می‌شود و بیشترین فشار ابتدایی را نخست به دستگاه عصبی و معده و سپس قلب وارد می‌سازد و نوعی هیجانی و شدید آن موجب مرگ می‌شود.
خداوند در آیات 23 تا 25 سوره مریم به این نکته توجه می‌دهد که انسان درحالت اضطراب شدید چنان اختیار خود را از دست می‌دهد که آرزوی مرگ می‌کند و براساس آیات 10 و 11 سوره احزاب، این وحشت شدید چنان شخص را دربر می‌گیرد که دیگر اراده و اختیاری ندارد به گونه‌ای که به سادگی رازهای مگوی خود را برای دیگران برملا می‌کند. دیده شده که اضطراب موجب سقط جنین شده و انسان را از تعادل بیرون برده و برای فرار از خود به هر سوی می‌گریزد و توان نشستن و قرار گرفتن از او سلب می‌شود. این مطلب را نیز می‌توان از آیات قرآنی چون آیات 1 و 2 سوره حج و 56 و 57 سوره توبه به دست آورد.»
آقاخانی با بیان اینکه عوامل اصلی اضطراب در آدمی را می‌بایست در بینش و نگرش‌های او جست‌وجو کرد خاطر نشان می‌کند: «چرا که این هستی‌شناسی و جهان بینی انسان است که رفتارهای او را می‌سازد و هر انسانی رفتارش برخاسته از شخصیتی است که هویت او را می‌سازد. کسانی که مثلا به قسمت و تقدیر الهی باور ندارند، نسبت به هرگونه تغییر احتمالی در زندگی مادی خود دچار نگرانی و اضطراب شده و واکنش‌های عصبی و نومیدوارانه‌ای از خود بروز می‌دهند.
از این‌روست که با هر تغییر کوچک و بزرگ در وضعیت اقتصادی، استرس و نگرانی به سراغ آنان می‌رود و آرامش و آسایش را از ایشان سلب می‌کند.»
این محقق علوم قرآنی اضافه می‌کند: «اگر بپذیریم که قسمت هرکسی از روزی به دیگری نمی‌رسد، این اندازه حرص و طمع و نگرانی و ترس و اندوه نخواهیم داشت و به یک آرامشی می‌رسیم که درجایی دیگر نمی‌توان آن را یافت. دلهایی که به ایمان روشن است و باور دارند که خداوند روزی‌رسان است هرگز گرفتار تلاطم و نگرانی نخواهند شد. پس اگر کسی مدعی ایمان و چنین شناختی نسبت به خداوند باشد و در همان حال دچار اضطراب و نگرانی باشد می‌بایست در شناخت و ایمان او شک و تردید رواداشت.
وی می‌گوید: «امام صادق(ع) می‌فرماید: «دانستم روزی مرا دیگری نمی‌خورد، پس آرام شدم.» در حقیقت عامل آرامش و دوری از اضطراب را می‌بایست در پروردگاری خداوند و علم و قدرت او دانست، چون وقتی باور داشته باشیم که خداوند پروردگاری است که به همه چیز علم و آگاهی دارد وبراساس قدرت و توان خود هرکسی را در مسیر کمال قرار می‌دهد و چیزی از او کم نمی‌گذارد تا به کمال برسد. دراین صورت دیگر دلهره، نگرانی و اضطرابی ندارد که کسی دیگر رزق و روزی او را تصاحب کند. هر آن چه نصیب و بهره کسی می‌شود همان قسمت او است که بیرون از مشیت‌الهی نیست.»
تلاوت با تدبر آیات قرآن و کاهش استرس
از دیدگاه این نویسنده و پژوهشگر علوم دینی، مهم‌ترین عامل اضطراب در انسان‌ها را می‌بایست در فقدان توحید محض آنان جست‌‌وجو کرد.
چرا که وقتی انسان باور داشته باشد که خداوند مالک و مدبر و مقدر هر امری است و چیزی بیرون از دایره اقتدار و حکومت او اتفاق نمی‌افتد دیگر اضطراب از او برداشته می‌شود.
آقاخانی در ادامه اظهاراتش به این نکته اشاره می‌کند و می‌گوید:« از این‌روست که در آیات قرآنی آمده که خوف نسبت به آینده و حزن نسبت به گذشته از مومن واقعی برداشته شده است؛ چرا که مومن واقعی می‌داند که خداوند پروردگاری است که با بصیرت و علم و قدرت تمام هر آن چه که شایسته و بایسته اوست فراهم می‌آورد و در اختیار او می‌گذارد.»
آقاخانی می‌گوید: «آیات قرآن و کلام وحی اگر با تدبر خوانده شود در کاهش اضطراب و از میان بردن آن تاثیر بسزایی دارد؛ زیرا آیات قرآنی این مفاهیم توحید را به خواننده انتقال می‌دهد و او را نسبت به مشیت و تقدیر الهی آگاه می‌سازد.
از این‌روست که خواندن با تدبر قرآن موجب آرامش دانسته شده است؛ چرا که انسان را با مفاهیمی چون توکل و تسلیم و مانند آن آشنا می‌کند. همچنین چون قرآن ذکر الهی است تاثیر خود را در آرامش بخشی بشر به جا خواهد گذاشت؛ چرا که خداوند می‌فرماید: با یاد خدا دل‌ها آرامش می‌گیرد؛ الا بذکر الله تطمئن القلوب؛ و شکی نیست که یکی از مهم‌ترین ذکرهای الهی قرائت قرآن است. از این‌روست که خداوند در آیاتی قرآن را به عنوان ذکر حکیم معرفی کرده است.»
درجهان امروز که انسان خود را گرفتار دنیا و زخارف بی‌پایه و بنیاد آن کرده است، اضطراب و دلهره و نگرانی موج می‌زند و اگر انسان بخواهد از آن رهایی یابد، می‌بایست به ایمان تمسک جوید و خود را به توحید محض مسلح سازد و بداند که خداوند است که مدیر و مدبر و مقدر جان و جهان است.
گزارش روز

(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10