جعفر بلوري «ملت آمريکا هفتههاي اخير با حوادث وحشتناکي روبهرو بود.» اين
آخرين اظهارات باراک اوباما، رئيس جمهور آمريکا در توصيف حوادثي است که در اين
نوشتار قصد تشريح بخشي از آن را داريم. حوادثي که تحليلها پيرامون آن همچنان با
اختلافهاي 180درجهاي ادامه دارد: انفجارهاي بوستون. شرح ماوقع دوشنبه، 26
فروردين سال جاري (15آوريل) چندصدمتر مانده به خط پايان دوي بزرگ ماراتن بوستون،
وقوع يک انفجار در مسير حرکت ورزشکاران، سه کشته و 176مجروح برجاي گذاشت. تنها
ساعاتي پس از وقوع اين حادثه، خبر وقوع انفجار دوم مقابل کتابخانه «جان اف کندي»
اين شهر و ساعاتي بعد انتشار خبر کشف و خنثيسازي بمب سوم، بر تروريستي بودن اين
انفجارهاي «حساب شده» صحه گذاشت. خبرگزاري فرانس 24و شبکه تلويزيوني بيبيسي به
نقل از منابع بيمارستاني از قطع عضوشمار زيادي از مجروحان (حدود 60نفر)نفر خبر داده
و اعلام کردند، حال برخي از مجروحان بسيار وخيم است و... نيروهاي امنيتي با کمک
تمام آژانسهاي اطلاعاتي و رسانهاي ودر تب و تاب يافتن عاملان اين انفجارها بودند
که نگراني و اضطراب سرتاسر آمريکا وحتي برخي کشورهاي اروپايي و آسيايي مثل انگليس،
فرانسه و ژاپن را فرا گرفت. بخش زيادي از اين نگرانيها شايد به نحوه پوششدهي خاص
اخبار اين حوادث و واکنشهاي مقامات اين کشور باز ميگردد که در اين اينجا قصد
بررسي آن را نداريم. فقط براي يادآوري بايد گفت در تمام اين کشورها حالت فوقالعاده
اعلام و از مردم برخي شهرها خواسته شد از خانههاي خود خارج نشوند! در اين بين
از سوي رسانههاي رسمي و غيررسمي آمريکا و دنيا نيز خبرها، تصاوير و گزارشهاي
متفاوتي از صحنههاي حادثه مخابره ميشد که بعضا بسيار قابل توجه بودند. انتشار
تصاويري از دو جوان که بعدها معلوم شد، شهروندان آمريکايي چچنيتبار هستند، اين بار
اذهان را به همان سمتي کشاند که فاکس نيوز با دعوت از يک کارشناس به اصطلاح رسانه
کليد آن را زده بود: «اسلام هراسي» در اين برنامه تلويزيوني اين کارشناس با حمله به
مسلمانان اعلام کرد آنها شيطانند و بايد همه آنها را کشت! پس از مدتي، اف بي آي
اعلام کرد، اين دو جوان که برادر هستند با اسامي تيمورلنگ سارنايف و جوهر سارنايف
به ترتيب 26 و 19 ساله متولد جمهوري چچن هستند که از زمين و هوا تحت تعقيب قرار
دارند. ساعاتي بعد خبر رسيد برادر بزرگ تر حين درگيري با پليس در دم کشته شده و
برادر کوچک تر تحت تعقيب است. يک روز بعد، خبر دستگيري «جوهر» در رسانههاي غربي
به صورت بسيار گسترده منتشر شد. اف بيآي اعلام کرد، پس از گزارش يکي از همسايهها
مبني بر ديده شدن خون مقابل خانهاي در شهر واترتاون ايالت ماساچوست، نيروهاي
امنيتي وارد عمل شده پس از درگيري با «جوهر» وي را در حالي که در يک قايق واقع در
حياط خانه مخفي شده بود دستگير کردند. شليک دستکم 40 گلوله و پرتاب نارنجک به
سمت اين نوجوان 19 ساله که بعدها معلوم شد مسلح هم نبوده، يکي از سوالهاي پاسخ
داده نشدهاي است که به نظر، رسانههاي آمريکايي نيز علاقهاي به يافتن پاسخي براي
آن را ندارند. يکي از اين گلولهها به گلوي مظنون برخورد کرده و گفته ميشود وي
قادر به تکلم نيست و اف بي اي با نوشتن از او اقرار ميگيرد. جوهر در نخستين
اعترافهاي خود گفت براي اين که پليس آمريکا او را به بهانه مسلح بودن نکشد، هنگام
تعقيب و گريز لباسهاي خود را درآورده بود! اين در حالي است که پليس آمريکا اعلام
کرده هنگام دستگيري جوهر، وي مسلح بوده و کمربند انفجاري به همراه داشته است !
واکنش اوباما واکنش باراک اوباما، رئيس جمهور آمريکا به اين حوادث در نوع خود
قابل توجه است. اوباما که پيش از اين ثابت کرده بين گفتهها و اعمالش فاصلهاي به
اندازه يک زاويه 180 درجهاي وجود دارد، اين بار نيز همچون سلف خود اما با زيرکي
قدم برداشت تا خود را متفاوت از آنها و انساني منطقي معرفي کند. (وعدههاي نه چندان
کم عملي نشده وي گواه اين نبود صداقت ميتواند باشد). اوباما گفت کشور آمريکا از
نژادهاي مختلف تشکيل شده و نبايد در قضاوت عجله و کسي را بدون دليل متهم کرد. او از
مردم کشورش خواست عجله نکنند و تا زمان مشخص شدن تحقيقات صبر کنند و... واکنش
رئيس جمهور جمهوري چچن رمضان قديرف، رئيس جمهور چچن ساعاتي پس از اعلام اين که
مظنونان اصلي اين حادثه چچني تبار هستند، و پس از اين که مشاهده کرد آمريکاييها
اين بار نيز قصد دارند با يافتن يک «مقصر خارجي» آن هم از نوع مسلمان،
بهرهبرداريهاي سياسي و اقتصادي از اين حادثه کنند، به اين خبرسازيها به شدت
واکنش نشان داد. وي با انتقاد از دولت آمريکا به دليل کشتن تيمور لنگ، کاخ سفيد را
به تروريست کردن آنها متهم کرد. قديرف، خطاب به دولت آمريکا گفت که هرگونه تلاشي
براي ارتباط دادن ميان شبه نظاميان چچني و برادران سارنايف بيفايده است. آنها در
آمريکا بزرگ شدهاند و تمايلات و رفتارها و عقايد آنها در آمريکا شکل گرفته است.
لازم است که ريشههاي اين عمل شيطاني را در آمريکا پيدا کنيد... تمامي جهان بايد
براي مبارزه با اقدامات تروريستي تلاش کند و ما اين مسئله را بهتر ار هر کس ديگري
ميدانيم. اميدواريم که تمامي قربانيان اين حادثه به زودي بهبود يابند؛ ما با
آمريکاييها در اين حادثه همدردي ميکنيم. اظهارات اين مقام بلندپايه چچني در يک
مورد قابل توجه است و آن اين است که اصولا شبه نظاميان چچني با هدف مبارزه با روسيه
تأسيس شدهاند و همان طور که يکي از رهبران اين گروه شبه نظامي هم به آن اشاره
کرده، آنها دليل و انگيزهاي براي حمله به اهداف آمريکايي ندارند. واکنش خانواده
سارنايف: پدر و مادر دو مظنون اصلي انفجارهاي بوستون نيز واکنشهاي مهمي به اين
حادثه نشان دادهاند. به اعتقاد آنها برادران سارنايف طعمه يک توطئه کثيف از سوي
افبيآي شدهاند. «آنزور سارنايف» و «زبيده سارنايف» پدر و مادر اين دو برادر
که درجمهوري خودمختار داغستان زندگي ميکنند، اظهار داشتهاند که فرزندانشان جرمي
مرتکب نشدهاند. به گفته «زبيده»، «تيمورلنگ» از مدتها پيش از سوي «افبيآي» تحت
نظر بوده بنابراين وي نميتواند چنين جنايتي را مرتکب شود. وي ميگويد مسئولان
«افبيآي» به دفعات به خانه آنها آمده و به «تيمورلنگ» هشدار دادهاند که وي رهبر
يک گروه تندرو است. «افبيآي» همچنين ميدانست که پسر او چه کارهايي انجام ميدهد
و حتي به کدام شبکهها در اينترنت سر ميزند. اين مادر افزود: من صددرصد اطمينان
دارم اين اتهام ساختگي است. آنزور سارنايف پدر مظنونان نيز به شبکه يک روسيه گفت:
«فکر نميکنم که پسران من اقدامي تروريستي را طراحي و اجرا کرده باشند زيرا آنها
ميدانستند که دستگاههاي امنيتي آمريکا آنها را زيرنظردارند.» وي افزود: آنها
(نيروهاي امنيتي) به فرزندم گفتند ما ميدانيم چه ميخوري و در اينترنت چه
ميخواني. ما تو را تحت نظر داريم. عمه اين دو برادر نيز طي مصاحبههاي جداگانه
اظهارات مشابهي کرده است. در اين ميان تنها عموي برادران سارنايف است که اعلام کرده
جوهر بايد به خاطر جناياتي که کرده از خانوادههاي قربانيان عذرخواهي کند. «روسلان»
گفته برادرزادههايش با اين اقدام به وجهه چچنيها لطمه زدهاند. نکته جالب اين که
چند روز پس از اين اظهارات معلوم شد، عموي اين دو برادر جزو ماموران سيا است! در
انتهاي اين يادداشت اشارهاي کوتاه به اين مسئله ميکنيم. آغاز سناريو وقوع
اين انفجارها موجبات نگراني جدي مردم آمريکا را فراهم کرده است. نگراني مردم آمريکا
از دو ناحيه جديتر است. گروهي که تجربه حملات 11 سپتامبر را دارند، با شبيه انگاري
اين دو حادثه، نگران وقوع حملات و تبعات بعدي اين سناريو هستند گروهي نيز که غالبا
جزو اقليتهاي مسلمان هستند، نگران تکرار سناريوي «اسلامهراسي» از سوي مقامات اين
کشورند. نگراني که کليد آن خيلي زود از سوي شبکه تلويزيوني فاکس نيوز و با دعوت از
يک «کارشناس رسانه»، زده شد. در اين بين مسلمانان آمريکايي حتي با برپايي تظاهرات
عليه اين انفجارها آن را محکوم کردند. مسلمانان آمريکايي از خود ميپرسند، بر فرض
اين که برادران سارنايف عاملان انفجارهاي بوستون بوده و مسلمان هم باشند، چرا وقتي
يک مسلمان دست به جنايت ميزند تمام مسلمانان متهم ميشوند اما وقتي يک غيرمسلمان
دست به چنين جنايتي ميزند، چنين اتفاقي نميافتد؟ سؤالهاي بيپاسخ تجربه
نشان داده در تحولات امنيتي که درکشوري با مختصات آمريکا رخ ميدهد، به تنها چيزي
که نبايد اطمينان کرد، اطلاعاتي است که از سوي رسانهها و منابع امنيتي اين کشور
منتشر ميشود. حوادث 11 سپتامبر و اطلاعاتي که مقامات امنيتي و رسمي آمريکا در خصوص
وجود سلاح هاي کشتار جمعي و ميکروبي در عراق منتشر کردند، يکي از دلايل طرح چنين
ادعايي است. پرونده هستهاي ايران و اتهامات بياساسي که در اين زمينه به تهران زده
ميشود نيز گواهي ديگري بر اين ادعا است. در مورد انفجارهاي بوستون نيز همينطور
است. نگاهي به برخي اظهارنظرها و خبرهايي که در هياهوي رسانهاي به خوبي ديده نشد
ميتواند در يافتن پاسخ برخي سؤالها و ابهامات اين رويداد، کمک حال باشد. به
عنوان مثال در همان نخستين روزهاي وقوع حادثه، خبري روي خبرگزاريها و شبکههاي
تلويزيوني دنيا مخابره شد مبني بر اين که يک دانشجوي 20 ساله سعودي که در بيمارستان
بستري شده است، به عنوان نخستين مظنون اين حادثه مورد شناسايي قرار گرفته و نيروهاي
امنيتي در حال بازجويي از او هستند. اين خبر بلافاصله از سوي رسانههاي عربستاني از
جمله العربيه باز نشر شد. انتشار اين خبر حتي با واکنش تند دولت عربستان روبهرو
شد. مقامات عربستاني از اين که رسانههاي کشور خودشان با هزينهاي که دولت
دراختيارشان گذاشته عليه منافع ملي اين کشور تبليغ ميکنند، ابراز تأسف کرد. رياض
هدف از اين اقدامات را بر هم زدن روابط خوب رياض- واشنگتن عنوان کرد. اما درکمال
ناباوري، رسانههاي بزرگ و تاثيرگذار غرب رفته رفته اين خبر را از حافظه مردم پاک
کرده و با انتشار اخبار جديد، جذاب و جهتدار جاي آن را گرفتند! اين مسئله حتي
از چشم برخي شخصيتهاي سياسي آمريکا مثل نماينده حزب جمهوريخواه کنگره اين کشور
دور نماند. خانم استلا ترمبلي به صراحت از دست داشتن افبيآي دراين حادثه پرده
برداشته است. هافينگتون پست دراين باره نوشت اين نماينده کنگره در صفحه فيسبوک
خود رسما افبيآي (پليس فدرال آمريکا) را به عنوان متهم اصلي بمبگذاريهاي بوستون
معرفي کرده است. نماينده «نيوهمشاير» در کنگره همچنين طي يک مصاحبه با سايت خبري
«فاسترز ديلي» مجددا تاکيد کرد که شواهدي وجود دارد که نشان ميدهد دولت آمريکا پشت
اين بمبگذاريها بوده است. به گفته وي چرا پس از اين بمبگذاري پليس فدرال
آمريکا خانه آن دانشجوي تبعه عربستان سعودي را جستوجو کرد اما بلافاصله پس از
ديدار «جانکري» وزير خارجه آمريکا و سفير عربستان، تحقيقات درباره اين دانشجو
متوقف شد؟ البته اين افشاگريها بيپاسخ نماند و بلافاصله مقامات دولتي و جمهوري
خواهان ايالت نيوهمشاير به شدت به وي حملهور شده و از او خواستند عذرخواهي کند.
سوال پاسخ داده نشده بعدي مربوط ميشود به تصاوير منتشر شده پس از هک حساب کاربري
شبکه آمريکايي سيبياس نيوز که برخي رسانهها از آن باعنوان «تصاويري که افبيآي
نخواست منتشر شود» ياد کردند. دراين تصاوير دو مرد با کولهپشتي در صحنه حضور
دارند که نشانههاي مخصوص نيروهاي امنيتي آمريکا را دارا هستند. فعالان اينترنتي
نتيجه گرفتهاند که علائمي که باعث تبديل شدن برادران سارنايف به مظنونان اصلي اين
حادثه شد دراين دو فرد نيز وجود دارد. ولي آنها هرگز از سوي افبيآي تحت تعقيب
قرار نگرفتند. کشته شدن يکي از دو مظنون و شليک 40گلوله به برادر کوچک تر نيز
گوياي آن است که پليس فدرال آمريکا قصد داشته است با کشتن اين دو نفر از افشاي پشت
صحنه انفجارهاي بوستون جلوگيري کند. و اما شايد شاه کليد اين سوالهاي بيپاسخ
در دستان عموي برادران سارنايف - که معلوم شد از ماموران سيآياي است- باشد.
ماجرا پس از انتشار يک گزارش تحقيقاتي در سايت «بيفرايتش نيوز» آغاز شد. براساس اين
گزارش که توسط فردي با نام «دانيل هاپسکيپر» تهيه شده، «روسلان تسانير» عموي
برادران سارنايف و تنها فرد فاميلي که اين دو را متهم به انجام چنين حملاتي کرده،
با سيا همکاريهاي اطلاعاتي دارد و يکي از نيروهاي تامين کننده اطلاعات براي اين
مرکز است. اين فرد از يک نهاد آمريکايي نيز حقوق دريافت ميکند. اين نهاد نيز تحت
عنوان يک سازمان فعال در زمينه کمکهاي انسان دوستانه، اقدام به جمعآوري اطلاعات
براي سيا ميکند. نام «تسانير» زماني بر سر زبانها افتاد که نامبرده درسال 2011 در
حلقه کساني شناخته شد که در قالب شرکتهاي نفتي درسطح بينالمللي دست به پولشويي
ميزنند. ارتباط يکي از بستگان نزديک مظنونان بمبگذاري با سيا، ميتواند
ابهاماتي جدي درخصوص پشت پرده اين انفجارها، ايجاد کند.
|