(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10


یکشنبه 15 اردیبهشت 1392 - شماره 20481

 

صفحه (10)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
تقلب با شناسنامه اموات ( يادداشت روز)
کيهان و خوانندگان
تازه‌ترين ارزيابي پنتاگون
تحريم‌ها هيچ تأثيري در استراتژي نظامي ايران ايجاد نکرده است
المانيتور: تحريم عامل اصلي بن‌بست در مذاکرات ايران و 1+5 است
ابراز نگراني اعضاي ان‌پي‌تي از تداوم مدرنيزه کردن برخي تسليحات هسته‌اي
با گذشت 45 روز از سال جديد بودجه به جلسه يک شنبه مجلس نرسيد
محسن هاشمي: توهم تقلب به خانواده ما دست داده بود (خبر ويژه)
شاخک نفوذي فتنه خود افشايي کرد(خبر ويژه)
مگر وقتي در دماوند راي دادي موسوي و کروبي در حصر نبودند؟! (خبر ويژه)
آمديم و من مُردم اصلاح‌طلبان مي‌خواهند چه کنند؟!(خبر ويژه)
شکسته نفسي ! (گفت و شنود)
 


کمتر از 40 روز تا برگزاري يازدهمين دوره انتخابات رياست‌جمهوري زمان باقي است. ثبت نام نامزدها از پس فردا به مدت پنج روز آغاز مي‌شود و 10 روز ديگر اسامي اوليه نامزدهاي تاييد صلاحيت شده منتشر خواهد شد. با اين وصف بخشي از ابهامات فضاي انتخابات در زمينه اينکه چه کساني نامزد مي‌شوند يا نمي‌شوند، نهايتا تا پايان هفته جاري برطرف خواهد شد. از هم‌اکنون بساط بازارگرمي از سوي حاميان برخي چهره‌ها در کنار بازي‌هاي رايج «ناز و نياز» داغ است و بايد ديد در پس هياهوي برخي فروشندگان که مدعي‌اند آتش به مال خود زده و مي‌خواهند حراجي زير قيمت به راه بيندازند چه خبر است؟
1- مي‌گويند مسافري از شهري مي‌گذشت و راهش به گورستان افتاد. سنگ قبرها و سن درگذشتگان را که ديد شگفت‌زده شد. 3 سال، 5 سال، 10سال و نهايتا 20 سال. از کسي پرسيد که چرا مردم اين منطقه در کودکي و جواني از دنيا رفته‌اند؟ به او پاسخ دادند که ما در اين شهر سن افراد را بر اساس ميزان عمري که براي دانش‌اندوزي صرف کرده‌اند محاسبه مي‌کنيم نه به اندازه سال‌هايي که در اين دنيا زندگي کرده‌اند. از اين تمثيل که بگذريم در کلام بزرگان دين، داشتن جاذبه و دافعه مبتني بر ارزشها يا فقدان آن، ملاک حيات و ممات افراد عنوان شده است. اميرمومنان(ع) مي‌فرمايند «من ترک انکار المنکر بقلبه و يده و لسانه فهو ميّت بين الاحياء. هرکس که زشت شمردن و انکار منکر با قلب و دست و زبان را ترک کند، مرده‌اي بين زندگان است» (تهذيب الاحکام، جلد 6، صفحه 181) و «... از مردم کسي است که انکار منکر با زبان و قلب و دست خويش را واگذاشته، پس او مرده‌اي ميان زندگان است» (نهج‌البلاغه، حکمت 31).
2- برخي رجال سياسي مشهور را چه در تاريخ صدر اسلام و چه امروز مي‌توان سراغ گرفت که مدت‌ها پيش از مرگ جسماني مرده بودند، هرچند که ظاهرا جلوه داشتند و سر بزنگاه‌ها، بهانه ماجراهايي شدند و صاحب حلقه‌اي معتنابه از اطرافيان بودند. مرده بودند چون به هنگام ضرورت دفاع از معروف و اعتراض به منکر، نه کاري کردند و نه دست‌کم حرفي زدند. اما مرده‌تر از اين مردگان- مردگان دو قبضه!- آنهايي هستند که نه فقط نمي‌توانند براي دفاع از حق و دفع باطل اراده خود را جزم کنند بلکه حتي قادر نيستند خود و حيثيت و آبروي خويش را از زير پنجه و دندان تيز طمعکاران گرگ صفت خارج کنند. همين سالها ديديم که دشمن‌ترين دشمنان انقلاب از شماري از اين چهره‌ها به اعتبار برخي مشي‌ها جانبداري کردند اما لام تا کام صدايي از اين سياستمداران به اعتراض و فاصله‌گذاري و برائت بلند نشد. شما آن وقت توقع داريد عاليجناباني از اين دست، براي دفاع از اسلام و جمهوري اسلامي و ملت مظلوم ايران سينه سپر کنند يا بر سر جبهه باطل فرياد بکشند؟!
شما مي‌پرسيد فلان و بهمان و سومي و چهارمي چرا در يوم‌الفصل 4 سال پيش انقلاب ديدند به حريم اباعبدالله‌الحسين عليه السلام و اسلام و جمهوري اسلامي و امام‌خميني(ره) و ولايت فقيه تعرض مي‌شود و دم برنياوردند؟ مگر 10 سال قبل‌تر وقتي آن لوده‌هاي اول صف اصلاح‌طلبي از ختم انقلاب و به موزه تاريخ رفتن بنيانگذار انقلاب و تخطئه مجاهدت‌هاي پدر و جد امام حسين (عليهم‌السلام) حرف زدند، همين فلان و بهمان زنده بودند که کمترين اعتراضي نکردند؟ تاريخ ممات برخي از اين حضرات را بايد سال 65، 69، 72 يا نهايتا 76 و 78 و 84 نوشت؛ همان جا که نفس‌شان بالا نيامد تا از امام و رهبري و ولايت فقيه و اصل دين و نظام ديني ولو به زبان پاسداري کنند. اصلا متاع غيرتي که شما طلب مي‌کنيد در بازار اين جماعت پيدا نمي‌شود که اگر بود، دست‌کم حيثيت و اعتبار گذشته خود را از پنجه گرگ‌هاي دندان تيز کرده ضد انقلاب بيرون مي‌کشيدند و مانند لاشه‌هاي نيمه جان، بي‌اختيار نمي‌شدند.
حتما در تاريخ به عنوان طنز تلخ و سياه ياد خواهد شد اگر کسي يا حاميان وي ادعا کنند فلان چهره سياسي، داراي نگراني و دغدغه‌ براي کشور و نظام و مردم بوده که حاميانش او را به صحنه آورده‌اند حال آن که او براساس مباني منطق ديني و عقلي مثلا 10 يا 15 سال قبل‌تر به اموات پيوسته باشد. مهم‌تر از سن و سال متعارف نامزدها - که بايد متناسب اقتضائات مديريت اجرايي باشد- بايد در قيد حيات بودن فرد احراز شود. همان طور که استفاده از شناسنامه اموات براي راي دادن قبيح و ممنوع است، استفاده مشابه از شناسنامه اموات سياسي- اعتقادي، قبيح‌تر و غيرقانوني‌تر است. چنين کساني نمي‌توانند در تراز «حسن سابقه و امانت و تقوا» قرار گيرند.
3- هرچه زمان مي‌گذرد سنخيت حلقه‌هاي فتنه‌گر و منحرف با يکديگر- ولو در گذشته دشمن خوني هم بوده باشند- بيشتر آشکار مي‌شود. در حالي که اين طيف‌ها کارنامه پرحجمي از خيانت در امانت، سوءاستفاده از موقعيت، بي‌پروايي در قانون‌شکني، امتيازطلبي و مباح شمردن نقض بسياري ازحريم‌هاي قانوني و اسلامي را بر دوش مي‌کشند، يکي در ميان به يکديگر تعارف مي‌زنند و از ضرورت تاييد صلاحيت ديگري سخن مي‌گويند و آخر سر نيز لاف مي‌زنند که اولا سرقفلي راي مردم با ماست و ثانيا هيچ رقيبي نداريم جز فلان يا بهمان؛ که دست بر قضا يا بازيگر فتنه 88 و يا عامل اصلي انحراف در دولت از برخي معيارهاي انقلاب و قانون اساسي است. اين هم البته نوعي پيرايش‌گري به وقت بيکار شدن سلماني‌هاست که سر همديگر را مي‌تراشند. اين تحويل گرفتن خود و «ديگري هم‌سنخ» البته نوعا موجب سوءتفاهمات تا حدودي جدي و سپس شوک ناشي از مواجهه با تيزاب «واقعيت» مي‌شود.
آراء نامزد حزب مشارکت و سپس نامزد ائتلاف اصلاح‌طلبان در سال 84، ناکامي 29 نفر از 30 عضو فهرست «ياران خاتمي» در انتخابات مجلس هشتم (سال 86)، ناکامي مشابه ليست مورد حمايت دولت در سومين دوره انتخابات شوراي شهر تهران (سال 85)، راي 330 هزار نفري رقيب ناکام آراء باطله- کروبي- در سال 88، و بالاخره مشارکت 65درصدي مردم در انتخابات مجلس نهم (اسفند 92) با وجود تحريم رسمي يا ضمني انتخابات از سوي حلقه‌هاي فتنه‌گر و منحرف، نمونه‌هاي متعددي است که مانند آب سرد بر سر همه جريان‌هاي داغ از توهمات خودساخته فرو ريخته و البته برخي از همان‌ها را مجبور کرده جيغ نابهنگام بکشند که مثلاً در انتخابات تقلب شد و مهندسي آراء صورت گرفت و رأي ما را دزديدند و... بالاخره دعوت به اغتشاش و آن سياه‌بازي شرم‌آور که؛ فلان يا بهمان دستگير بشه- ايران قيامت ميشه! مردم که پاي خيانت جفاکاران نمي‌مانند، چنان که در سال 88 و 92- در برخي سفرهاي بودار تبليغاتي به شهرها- عيان شد. حساب فرصت‌طلبان و کيسه‌دوزها نيز معلوم است؛ آنها براي غنيمت يا تخريب در حاشيه امنيت آمده‌اند و نه براي سينه سپر کردن و هزينه دادن. کاش آنها که ته مانده وجدان و رمقي از حيات انساني هنوز در وجودشان باقي است، اين حقيقت را بفهمند.
4- انتخابات همان‌گونه که مسابقه‌اي براي برنده شدن در ميدان خدمت است، مي‌تواند دسته‌اي از بازيگران سقوط کرده و بازندگان پيشاپيش را نيز داشته باشد. با اين فرض حرجي نيست که فتنه‌گران و حلقه انحرافي، ابتدا خود را مجاز به حضور در ليگ برندگان حائز شرايط جا بزنند و سپس ديگري را تنها حريف خود قلمداد کنند! آنها بازي بازنده‌هارا از دو سه سال پيش آغاز کرده‌اند و اکنون براساس قرائن وقتش رسيده که باهم ادغام شوند تا به زعم خود بتوانند خود را در ميان بازيگران ميدان رقابت قانوني جا بزنند. اما با مغالطه و نشان دادن يک رفوزه ديگر نمي‌توان، رفوزگي خود را به قبولي تبديل کرد. درست است که انتخابات ميدان رقابت گزينه‌هاي متنوع است و همه سليقه ها حق بلکه تکليف دارند که در اين مسابقه بزرگ ملي شرکت کنند، اما معناي تنوع اين نيست که نقض غرض صورت گيرد. انتخابات فرصت انتخاب فردي خدمتگزار و متعهد به قوانين و مصالح عاليه کشور است و نه گشودن درهاي قلعه امنيت و منافع ملي به روي کساني که به اختيار ثابت کرده‌اند امانتدار نيستند، مطامع باند پيرامون خود را بر مصالح ملي ترجيح مي‌دهند و در صورت اقتضاي منافع، از بده بستان با انواع راهزنان اقتصادي و فرهنگي و سياسي پروايي ندارند. به عبارت ديگر قرار است انتخابات، مظهر و مجال حماسه ملي براي ارتقاي استانداردهاي امنيت و اقتدار و عزت ملي و کوتاه کردن دست همه زياده‌خواهان خارجي و داخلي باشد. اين معناي حماسه سياسي است و مجال دادن به حلقه‌هاي امتيازطلب و خودکامه صرفاً باعث خدشه در اعتبار و اعتماد ملت حماسه‌آفرين مي‌شود.
5- ميل به ماندن و جاودانگي گاه انسان را تا عرش پرواز داده و گاه به هبوط و سقوط بي‌نهايت کشانده است. برخي صاحب‌منصبان در ادوار مختلف وقتي به ماه‌هاي پايان دوره مديريت خود رسيدند، به تب و تاب افتادند که بمانند و ماندگار شوند يا به تب و تاب افتادند که مجدداً از نردبان منصب بالا بروند و تجديد خاطره کنند. اما يادشان رفت که به چه قيمت و نپرسيدند که آيا به هر قيمت مي‌ارزد؟ بدين ترتيب در نهايت آوازه و شهرت دچار بحران هويت شدند. هنر پرواز را بلد بودند اما وقت فرود آمدن و به زمين نشاندن هواپيما، تمام معلومات ارزشمند از صفحه روح و جانشان پريد چنان که از عهده امانتداري برنيامدند. شعبده بازي و کژتابي سال‌هاي 76، 84 و 92 برخي از سياسيون براي تداوم و تداول قدرت ميان حلقه حاميان خود از اين جنس است. آنها براي تداوم يا تصاحب قدرت مجبور به دادن وعده‌هاي خلاف واقع، نشان دادن در باغ سبز، ساده‌نمايي مسائل پيچيده و مهم اقتصادي و فرهنگي و سياسي داخلي يا خارجي هستند. همين خود دليلي بر فقدان يا ازاله صلاحيت طيف‌هاي مذکور است.
6- از ممات سياسي گفتن و حيات سياسي را مسکوت گذاشتن جفا به حق و حقيقت است. پروردگار متعال به عنوان قانوني تخلف‌ناپذير فرموده است«مَن عَمِلَ عملاً صالحاً مِن ذکرٍ اَو اُنثي و هو مؤمنٌ فَلَنُحيِيَنَّهُ حياهًًْ طيّبه... هر کس از مرد و زن، عمل صالح انجام دهد در حالي که مؤمن باشد، به يقين او را با حيات طيبه زنده مي‌داريم و پاداش آنان را نيکوتر از آنچه انجام مي‌داده‌اند، مي‌دهيم» (آيه 97 سوره نحل). انتخابات در تراز جمهوري اسلامي و انقلاب اسلامي، مجال تجديد حيات و جوان تر و قدرتمند‌تر شدن يک ملت مؤمن است. نامزدها و حاميان آنها که از پس فردا پا به ميدان رسمي انتخابات مي‌گذارند و براي تدارک حماسه سياسي قدم برمي‌دارند، اين بشارت بزرگ الهي را نصب العين داشته باشند و چنان بزرگوارانه رفتار کنند که برنده قطعي اين مسابقه خدمت باشند. اگر عمل به شيوه صالحان کردند، قطعاً برنده‌اند حتي اگر به ظاهر کامرواي انتخابات نشوند اما اگر مقصد و مقصود گم شد، خسارت ديده و بازنده خواهند بود حتي اگر براي چند صباحي برنده تلقي شوند.‌عمل صالح به حيات آدمي وسعت مي‌دهد بلکه جاودانه مي‌کند.
محمد ايماني

 


سامانه پيام کوتاه 30002323
*سرگرم شدن مردم و مسئولين به امور روزمره نبايد ما را از توطئه‌هاي دشمنان غافل کند. چه بسا آنچه در سوريه و عراق مي‌گذرد جنگي است که عليه ما تدارک ديده‌اند.
6396---0912
* عملکرد بان‌کي‌مون در قبال کشتار توسط فرقه‌هاي تروريستي فشار در سوريه نشان داد، که او حافظ منافع و خيرخواه امپرياليسم، صهيونيسم، ارتجاع عرب و فرقه‌هاي فشار است نه رئيس سازمان ملل.
محمودي
* به کانديداهاي رياست جمهوري مي‌گويم اگر قصد خدمت به مردم را داريد قدم جلو بگذاريد و وارد عرصه انتخابات شويد. در غير اين صورت صحنه را خالي کرده و به نفع خادمان نظام و دلسوز ملت کنار برويد.
7223---0912
* دولت انگليس مثل دزدان سرگردنه عصر جاهليت در قرن انفجار اطلاعات دست به عمل دزدي آشکار مي‌زند و از پرداخت بدهي شرکت شل بابت فروش نفت ايران جلوگيري مي‌کند بايد اين دزد و جنايتکار را به جهانيان معرفي و درباره رفتارهاي خبيثانه او روشنگري کرد.
يک شهروند
* در منطقه 7 خ نامجو يک آپارتمان معمولي و با امکانات محدود، از قبل عيد از متري 3 ميليون و 600 هزار الان به 4 ميليون و 300 هزار تومان افزايش يافته يعني متري 800 هزار تومان گران‌تر شده است. يک کارگر و يک کارمند از کجا بياورد که ماهي 2ميليون و 3 ميليون کرايه خانه بدهد!
يک شهروند
* وام‌هاي اشتغالزايي متعددي که به بيکاران مي‌دهند جز مهاجرت بيکاران به تهران و پايتخت آثار ديگري ندارد. اين وام‌ها بايد در اختيار کارگاه‌هاي توليدي قرار گيرد تا کارآفريني شود. هرکس که اين وام‌ها را مي‌گيرد يک ماشين مي‌خرد و به مسافرکشي مي‌پردازد. مسافرکشي يک شغل کاذب است.
يک شهروند
* خواننده 45 ساله کيهان هستم. متأسفانه در بهشت‌زهرا(س) بچه‌ها و زنان گدا و متکدي بر سر قبور مردگان آبروريزي مي‌کنند. و دائم ايجاد مزاحمت براي خانواده‌هاي داغدار و مصيبت‌زده مي‌کنند.
7874---0912
* اين درد دلها را به کجا بايد مي‌برديم اگر کيهان نبود. 8 سال از وعده‌هاي دولت آقاي احمدي‌نژاد مي‌گذرد اما مردم مناطق محروم سراب از بيمارستان ناتمام 166 تختخوابي و کارخانه رها شده آلومينيوم و مشکلات ديگر رنج مي‌برند. تمام آرزوهاي ما سرابي بيش نبود.
غلامرضا عوني- سراب
* يکي از ساکنين شهرک انديشه هستم، يکي از شرايط لازم براي تمديد گواهينامه اين است که به چشم پزشکي مراجعه شود. متأسفانه فقط سه پزشک در اين شهرک پرجمعيت متولي اين کار هستند که در هفته اول هر ماه قبوضي را بين مراجعه‌کنندگان توزيع کرده و نوبت‌ معاينه مي‌دهند. اگر شما در هفته دوم به مطب مراجعه کنيد قبضي به شما نمي‌دهند و تا اول ماه بايد صبر کنيد. اگر تاريخ اعتبار گواهينامه شما هم طي اين مدت پايان يابد بايد مبلغ 5 هزار تومان هم جريمه بدهيد. اين پزشکان به چه مجوزي فقط در هفته اول قبض به مراجعه کنندگان مي‌دهند. از مسئولان تقاضاي رسيدگي داريم.
4802---0912
* ساخت درياچه چيتگر قابل تقدير است ولي چرا مثل درياي خزر دور آن را برج‌هاي 15 طبقه محاصره کرده‌اند. اين کار باعث شده زيبايي آن از بزرگراه شهيد همت ديده نشود.
4791---0912
* با وجود اعلام رسمي از رسانه ملي و ارسال دستورالعمل از سوي وزير مبني بر حل مشکل ادامه تحصيل فرهنگيان داراي مدرک کارشناسي معادل متاسفانه اين مشکل هنوز حل نشده و دانشجويان دوره کارشناسي ارشد از دانشگاه‌ها اخراج شده‌اند. اميدوارم در هفته معلم خبر خوشي به فرهنگيان داده شود.
2851---0912
* بازار سياه سيم کارت‌هاي دائمي و قيمت‌هاي کاذب و گزاف آن همچنان ادامه دارد. در ضمن نسبت به عودت وديعه‌هاي مردم توسط مخابرات اقدام نمي‌شود. دليل وجود اين مشکلات چيست و چرا حل نمي‌شود؟
8949---0912
* نيروي انتظامي احساس وظيفه کند و در خصوص بي‌حجابي‌ها و رفتارهاي خارج از عفاف که برخي دختر و پسرها در اماکن عمومي مرتکب مي‌شوند عکس‌العمل نشان بدهد.
6858---0919
*يک کاغذ فروش هستم، در حال حاضر قيمت کاغذ به حد انفجار رسيده معلوم نيست با تبليغات انتخاباتي نامزدهاي رياست جمهوري و شوراها چه بر سر اين کالا خواهد آمد.
رضايي‌فر
* مسئولين منطقه 20 شهرداري تهران از ارائه خدمات شهري به مجتمع مسکوني حضرت عبدالعظيم حسني(ع) واقع در شهرري، شهرک علايين دريغ مي‌نمايند از مسئولين امر درخواست رسيدگي دارم.
4231---0912
* ورودي بلوار اصلي تهرانسر از طرف بزرگراه شهيد لشگري از نعمت گاز شهري محروم است با توجه به وجود مرکز تقليل گاز منطقه غرب تهران در اين محل جاي سوال و تعجب دارد. از مسئولين درخواست رسيدگي و رفع مشکل ياد شده را دارم.
2342---0912
* شرکت راه‌آهن هيچ اقدامي براي تبديل وضعيت نيروهاي شرکتي خود انجام نمي‌دهد. شرکت‌هاي پيمانکار همچنان طرف قرارداد هستند و حقوق ما کارگران ضايع مي‌شود.
0734---0913
* چندين سال است که به صورت نيروي شرکتي نگهبان سازمان فرهنگي-هنري شهرداري هستم و ماهيانه 600 هزار تومان حقوق مي‌گيرم. اولا در مورد تبديل وضعيت استخدامي ما که دستور رئيس‌جمهور مي‌باشد هيچ کاري صورت نگرفته ثانيا حق مسکن و ساير مزايا که به نيروهاي رسمي داراي مسکن شخصي تعلق مي‌گيرد براي ما ممنوع مي‌باشد.
ب-ح از نيروهاي شرکتي شهرداري
* مدتي است که دسته‌‌هاي سه نفري جيب‌برهاي حرفه‌اي در ايستگاه‌هاي شلوغ خط يک اتوبوس‌هاي تندرو به‌ويژه در ايستگاه‌هاي انقلاب، ولي‌عصر(عج)، دروازه دولت، پيچ شميران، امام حسين(ع) به‌ويژه در عصر و شب مرتکب سرقت از مردم مي‌شوند. از ناجا درخواست مي‌شود براي دستگيري اين افراد که موجب سلب آرامش و تشويش اذهان عمومي شده‌اند در اسرع وقت اقدام نمايد.
احمدي

 


وزارت دفاع آمريکا نسخه غيرطبقه‌بندي شده سند گزارش ساليانه توان نظامي ايران را منتشر کرد.
در بخشي از اين گزارش آمده است: به رغم فشارهاي روزافزون ناشي از تحريم‌ها در طول يک ساله گذشته، هيچ تغييري در استراتژي‌هاي امنيت ملي و نظامي ايران پديد نيامده است و اين کشور به دنبال افزايش نفوذ و مقام بين‌المللي خود، مقابله با نفوذ آمريکا، گسترش پيوندها با عوامل منطقه‌اي، و دفاع از همبستگي اسلامي مي‌باشد. ايران همچنين خواستار گسترش توافقات اقتصادي و امنيتي با برخي کشورها، به ويژه اعضاي جنبش عدم تعهد در آمريکاي لاتين و آفريقاست.
در ادامه اين گزارش آمده است: قواعد و اصول ايران در استراتژي‌هاي نظامي، برپايه جنگ‌هاي بازدارنده، نامتقارن و فرسايشي بنا نهاده شده است. دکترين نظامي ايران همچنان دفاعي است و به منظور کند کردن تهاجم به اين کشور؛ حمله نامتقارن به منافع اقتصادي، سياسي و نظامي دشمنان خود؛ و تحميل يک راه حل ديپلماتيک به دشمنان در عين اجتناب از هر گونه مصالحه‌اي که منافع اصلي‌اش را به چالش بکشد، طراحي شده است.
اين ارزيابي مي‌افزايد: از زمان جنگ عراق، تهران تأکيد زيادي بر توسعه و تکامل موشک‌هاي بالستيک جهت مقابله با تهديدهاي احتمالي از جانب نيروهاي اسرائيل و آمريکا در خاورميانه، و بازتاب قدرت خود در منطقه داشته است. ايران با کمک‌هاي خارجي کافي، ممکن است تا سال 2015 توانايي پرواز آزمايشي يک موشک بالستيک قاره‌پيما که قادر به دستيابي به رسيدن به ايالات متحده هست را پيدا نمايد.

 


المانيتور تصريح کرد: اقدامات کنگره در دوره اول رياست جمهوري باراک اوباما اختيارات وي را در لغو تحريم‌ها محدود کرده است.
المانيتور در گزارشي به قلم شهير شهيد ثالث با طرح اين سؤال که آيا اوباما قادر به لغو تحريم‌هاي يک جانبه بر عليه ايران است ابراز داشت: در ميان درياي تحريم‌ها که شوراي امنيت سازمان ملل، اتحاديه اروپا و آمريکا عليه ايران اعمال کرده‌اند، تحريم‌هاي يک‌جانبه آمريکا که صنعت نفت و نظام بانکي ايران، از جمله بانک مرکزي را هدف قرار داده بيش از همه براي ايران مشکل‌آفرين بوده است. تحريم‌هاي گسترده آمريکا عليه ايران، کشورها و شرکت‌هاي طرف معامله با ايران را تهديد مي‌کند که در صورت ادامه تجارت با آن کشور مشمول مجازات و حذف از بازارهاي آمريکا خواهند شد.
در آخرين دور مذاکرات بين ايران و گروه موسوم به 1+5 که در اوايل ماه آوريل در آلماتي پايتخت قزاقستان انجام شد، ايران دو درخواست را به عنوان شروط لازم براي رسيدن به هر گونه توافقي مطرح کرد. اين دو درخواست عبارت بودند از شناسايي حق ايران براي داشتن فن‌آوري صلح‌آميز هسته‌اي و ديگري پايان دادن به تحريم‌هاي بين‌المللي، که مطمئناً شامل تحريم‌هاي شديد آمريکا مي‌شود.
به نوشته المانيتور اقدامات کنگره در دوره اول رياست جمهوري باراک اوباما اختيارات وي را در لغو تحريم‌ها محدود کرده است. پيش‌تر، بخشي از تحريم‌ها از طريق صدور دستورات اجرايي انعطاف‌پذيري بود که اکنون محدود شده است. اين دستورات اجرايي از انعطاف بالايي برخوردار بودند. به اين معنا که رئيس جمهور قادر بود که هر زمان مصلحت ايجاب کند آنان را لغو کند. اما با وضع قوانين تحريمي جديد توسط کنگره، تحريم‌ها از حالت دستورات اجرايي رئيس جمهور به لوايح قانوني سفت و سخت تغيير شکل پيدا کردند.
در اين خصوص، آندرو پارازيليتي، سردبير و مدير اجرايي المانيتور، در مقاله منتشر شده در شماره اوت- سپتامبر 2012 مجله «سروايوال» وابسته به مؤسسه بين‌المللي مطالعات استراتژيک، نوشت که اغلب تحريم‌هاي اعمال شده بر ايران تنها توسط کنگره و پس از امضاي رئيس جمهور آمريکا مبني بر اين که «ايران ديگر يک کشور حامي تروريسم به شمار نمي‌رود، تلاش‌هايش را براي دستيابي به تسليحات هسته‌اي، بيولوژيک، شيميايي و سيستم‌هاي موشکي حمل سلاح‌هاي مزبور متوقف کرده، و ديگر تهديدي عمده براي آمريکا و متحدينش محسوب نمي‌شود» قابل لغو هستند.
از اين رو شايان توجه است که تحريم‌هاي تصويب شده توسط کنگره محدود به برنامه هسته‌اي ايران نيست. تحريم‌هايي که سيستم بانکي و صنايع نفت ايران را هدف گرفته‌اند محل چنداني، و شايد اصلاً محلي براي مانور رئيس جمهور آمريکا باقي نگذاشته‌اند. در واقع رئيس جمهور آمريکا بايد هم‌زمان با چانه‌زني با ايران، چانه‌زني با کنگره را نيز مد نظر قرار دهد.

 


بيش از 100 کشور شرکت‌کننده در نشست مقدماتي کنفرانس بازنگري معاهده ان‌پي‌تي نسبت به اين حقيقت که با وجود تعهد برخي کشورها به کنار گذاشتن تسليحات هسته‌اي‌شان بسياري از اين تسليحات همچنان مدرنيزه مي‌شوند و در سطح آماده‌باش قرار دارند ابراز نگراني کردند.
آسوشيتدپرس با اعلام اين خبر گزارش داد: بيانيه اين کشورها در واقع اعتراضي به برخي از قوي‌ترين اعضاي معاهده منع گسترش تسليحات هسته‌اي (ان.پي.تي) بود، زيرا نام روسيه و آمريکا، دو تن از دارندگان موشک‌هاي بالستيک در جهان که قابليت پرتاب کلاهک هسته‌اي را دارند در اين بيانيه ذکر شده است.
توماس کانتريمن، معاون وزير امور خارجه آمريکا و رئيس هيات نمايندگي آمريکا در اين نشست با به رسميت شناختن اين نگراني‌ها گفت: ما پيام دوستان‌مان را در سراسر جهان شنيديم، اين که آن‌ها خواستار افزايش سرعت روند کاهش تسليحات هسته‌اي در جهان هستند.
اما وي افزود: آمريکا و برخي از کشورهاي مسلح به سلاح هسته‌اي در اين زمينه به پيشرفت دست يافته‌اند.
در اين نشست کشورها تاکيد کردند که عميقا نگران حفظ بسياري از تسليحات هسته‌اي در حالت آماده‌باش هستند؛ آن‌ها علاوه بر آن تاکيد کردند که تداوم مدرنيزه کردن تسليحات هسته‌اي و سيستم‌هاي پرتاب کننده آنها نيز مايه نگراني است.
در اين نشست که در ژنو برگزار شد و رياست آن با کورنل فروتا، نماينده روماني بود، 106 کشور از 190 کشوري که معاهده ان.پي.تي را امضا کرده‌اند به همراه پنج سازمان بين‌المللي و 53 سازمان غيردولتي شرکت داشتند.
براساس بيانيه کوتاهي که در پايان مذاکرات منتشر شد، کشورهاي شرکت‌کننده «بر تعهد خود به معاهده ان.پي.تي تاکيد کرده و اراده‌شان براي يافتن دنيايي ايمن‌تر و نيز تحقق صلح و ثبات در جهاني عاري از تسليحات هسته‌اي را تاييد کردند.»

 


در حالي که سخنگوي کميسيون تلفيق از بررسي بودجه در جلسه يکشنبه اين هفته مجلس خبر داده بود بودجه 92 به اين جلسه نرسيد.
حسين علي حاجي دليگاني نماينده شاهين‌شهر در مجلس در گفت‌وگو با ايرنا گفت: ما هنوز در کميسيون تلفيق در بخش هزينه‌اي هستيم و تا به اين ساعت توانسته‌ايم 61 بند آن را تصويب کنيم.
وي ادامه داد: هنوز بررسي 30 بند از بخش هزينه‌اي و قسمت درآمدها و بخش‌هاي مراعا مانده باقي مانده است.
اين عضو کميسيون تلفيق افزود: سه يا چهار روز کاري براي بررسي لايحه بودجه در کميسيون تلفيق وقت لازم است و شايد اين لايحه در روز سه‌شنبه يا چهارشنبه در صحن علني بررسي شود.
عبدالرضا مصري سخنگوي هيئت رئيسه مجلس نيز گفت: اگر بررسي لايحه بودجه در دستور هفتگي نباشد بعيد به نظر مي‌رسد که اين هفته در صحن بررسي شود.
گفتني است جعفر قادري سخنگوي کميسيون تلفيق هفته گذشته اعلام کرده بود که اين لايحه يکشنبه يا دوشنبه هفته جاري در صحن علني مجلس بررسي مي‌شود.

 


محسن هاشمي مي‌گويد آقاي هاشمي براي نامزدي در ترديد است و خاتمي نيز نگران تأييد صلاحيت است.
وي در مصاحبه با هفته‌نامه تجارت فردا مي‌گويد: به نظر آقاي هاشمي هنوز درباره نامزدي به جمع‌بندي نرسيده و حقيقتا هنوز در ترديد است.
او با ادعاي اين‌که هاشمي اگر بيايد براي نجات کشور مي‌آيد(!) افزوده است: اگر در انتخابات شرکت نکردند - تاکيد مي‌کنم که هيچ چيز مشخص نيست - خب معنايش اين است که به اين نتيجه رسيده‌اند که تنها اميد نجات کشور نيستند و اميدهاي ديگري هست.
وي در بخش ديگري از اين مصاحبه گفته است: به نظر مي‌آيد اين بار نظام دنبال ايجاد يک رقابت بين شيرها نيست. شواهد مي‌گويد نظام دنبال رقابت يک عده ديگر است که سطح‌شان پايين‌تر است. خب اگر بخواهيم ما در سطح شيرها وارد شويم، فکر مي‌کنم مورد قبول آنها نيست. اگر در سطح پايين‌‌تر قرار شد عمل کنيم، خب شيرها مي‌آيند پشت يکي از آنها قرار مي‌گيرند.
محسن هاشمي معتقد است: حاج آقا هيچ وقت براي تصميم‌گيري‌شان منتظر جواب نيستند، تا جايي که مي‌دانم ايشان الان هم منتظر جواب از سوي کسي نيستند اما صلاح کشور را بررسي مي‌‌کنند که حضورشان چقدر مي‌تواند موثر باشد؟
او درباره خاتمي مي‌گويد: آقاي خاتمي هم به نظر من منتظر هيچ جوابي نيستند، ايشان نگران تاييد صلاحيت‌اند. بايد صبر کرد و ديد چه مي‌شود.
اين نامزد انتخابات شوراي شهر تهران همچنين در ميزگرد خبرگزاري ايلنا و در پاسخ به سوالي درباره واکنش خود در صورت راي نياوردن در انتخابات شوراي شهر، گفت: اصلا خيال حصر ندارم و حتما نتيجه را قبول مي‌کنم! البته از کسي نمي‌ترسيم و فقط از خدا مي‌ترسيم.
وي گفت: نظام جمهوري اسلامي به دنبال تقلب در انتخابات نيست، اما ممکن است برخي از کارگزاران دست به کارهايي بزنند که مورد تائيد نظام نباشد و اگر نظام به اين باور برسد که چنين تقلبي رخ داده، قطعا با آن برخورد خواهدکرد.
وي مي‌گويد: نظام بايد مراقب باشد که اگر هم کسي توهم تقلب و تخلف دارد، اين توهم برطرف شود و بايد با شايعات به درستي برخورد کنند، کما اين که اين مشکل براي خانواده هاشمي رخ داد.

 


«چه بسا در صورت پافشاري اصولگرايان بر تداوم اتهامات عليه حاميان احمدي‌نژاد، اين گروه که مي‌توان آنها را اصولگراي اصلاح‌طلب دانست، به طور کلي از طيف اصولگرا دل کنده و در يک پيمان نانوشته و سازماندهي نشده به سيد محمد خاتمي نزديک شوند. اين فرضيه با مروري بر نقطه نظرات اصلاح‌طلبانه اسفنديار رحيم مشايي، قوت گرفت».
مطلب فوق، بخشي از يادداشت ديروز- 14/2/92- روزنامه دولتي خورشيد (وابسته به حلقه انحرافي) به قلم مدير مسئول اين روزنامه است که در آن به صراحت و بدون پرده‌پوشي از آبشخور واحد و خاستگاه يکسان حلقه انحرافي و اصحاب فتنه ياد شده است.
پيش از اين بارها و به دفعات با استناد به مواضع يکسان و مشترک حلقه انحرافي و اصحاب فتنه آمريکايي- اسرائيلي 88 نشان داده بوديم که حلقه انحرافي هويت مستقل و جداگانه‌اي از فتنه‌گران سال 88 ندارد و اين حلقه تنها به عنوان يکي از شاخک‌هاي فتنه‌گران که در نهاد رياست جمهوري نفوذ داده شده قابل ارزيابي است و اکنون همانگونه که از قبل پيش‌بيني مي‌شد در آستانه انتخابات رياست جمهوري يازدهم،اين شاخک چاره‌اي جز خودافشايي درباره پيوند پشت پرده خود با اصحاب فتنه نداشته است.
گفتني است براساس شواهد موجود که فقط مروري گذرا بر مواضع حلقه انحرافي به وضوح از آن حکايت مي‌کند گردانندگان اصلي- و نه اسمي- حلقه انحرافي انتظار داشتند با بهره‌گيري از پايگاه اجتماعي رئيس جمهور، اين پايگاه را به نفع مواضع انحرافي خود در اختيار بگيرند ولي آزمون‌هاي پي‌درپي که حذف نيروهاي اصولگرا از اطراف رئيس جمهور و مخصوصا ماجراي عزل وزير اطلاعات و خانه‌نشيني رئيس جمهور از جمله اين اقدامات بود، نشان داد که نگاه مردم به احمدي‌نژاد در همخواني و همراهي آقاي رئيس جمهور با آموزه‌هاي اسلامي و انقلابي شکل گرفته است و هرگاه کمترين انحرافي از اين خط اصيل مشاهده کنند، نه فقط به حمايت و همراهي خود ادامه نمي‌دهند، بلکه به اعتراض و انتقاد از رئيس جمهور نيز برمي‌خيزند.
ادامه اين آزمون‌ها و شکست‌هاي پي‌درپي حلقه انحرافي در مصادره پايگاه اجتماعي رئيس جمهور باعث شد که اين حلقه، امروزه در آستانه انتخابات به جايگاه واقعي خود که تنها در قد و قواره يک شاخک از جريان فتنه است، اعتراف کند.
اکنون مي‌توان حدس زد که چرا دولت طي يکسال و چند ماه اخير تحت القائات حلقه انحرافي، امور اقتصادي و معيشتي مردم را به حال خود رها کرده و در همان حال اصحاب فتنه و مديران بيروني آنها اصرار داشتند که اين رهاشدگي را به حساب بي‌کفايتي اصولگرايان بنويسند، يعني دقيقا همان خطي که بعد از فتنه 88 با همه توان دنبال مي‌کردند. اما، اين ترفند به دو علت با شکست روبرو شد. اول؛ ناشي‌گري حلقه انحرافي که خيلي زودتر از آنچه انتظار مي‌رفت عليه اصولگرايان موضع گرفته و سعي داشت مسير خود را جداي از اصولگرايي نشان بدهد تا آنجا که رسما اصولگرايان را در جايگاه رقيب و حتي دشمن حلقه انحرافي معرفي مي‌کرد. و دوم؛ اصالت اسلامي و انقلابي اصولگرايان که به جاي قبيله‌گرايي، بلافاصله پس از مشاهده انحراف دولت از مواضع اصولگرايانه عليه آن موضع گرفتند و نشان دادند که آنچه براي آنها از احترام و اهميت برخوردار است مواضع اصولگرايانه است و در مقابل انحراف حتي اگر از سوي دولتي باشد که پيش از اين، از آن حمايت گسترده کرده بودند، ساکت و بي‌تفاوت نخواهند بود.
پيش از اين در يکي از يادداشت‌هاي کيهان به اين فرمول اشاره کرده بوديم که هرگاه دو جريان به ظاهر مخالف يکديگر، مواضع مشترکي داشتند نبايد اين احتمال را ناديده گرفت که هر دو جريان در پس پرده دست در دست يکديگر دارند.

 


خاتمي به بهانه بودن موسوي و کروبي در حصر مي‌گويد که از نامزدي در انتخابات احساس رضايت نمي‌کند.
او در حالي که پيش از اين در جمع برخي مشاورانش نسبت به رد صلاحيت قطعي خود اظهار نگراني کرده، ديروز در ملاقاتي گفته است: من دارم فکر مي‌کنم، آنچه که مهم است اين است که مي‌توانم خدمت کنم يا نه؟ مي‌گذارند يا نه؟ با آمدنم دل‌ها از هم دورتر مي‌شوند يا خير؟ اما يک مسئله شخصي هم ذهن مرا به خود مشغول کرده است و آن اين که من تا وقتي که آقايان موسوي و کروبي در حصر هستند و نيروهاي ارزنده فراواني در زندان و محدوديت، آيا مي‌توانم خودم را راضي کنم که در عرصه مسئوليت اعلام آمادگي کنم؟ اين به معني عدم شرکت در انتخابات نيست، بايد فردي بيايد که در همه جهات در خود احساس رضايت کند.
او همچنين خواستار عبور حکومت و جامعه از سوءظن موجود نسبت به يکديگر شده و اين در حالي است که شخص وي از سوي نظام و مردم، در مظان خيانت قرار دارد و بر تداوم اين خيانت و جفا در حق ملت و کشور نيز اصرار مي‌ورزد.
خاتمي اين را هم گفته که دولت هاشمي به توسعه سياسي توجه نداشت و ما اين موضوع را مورد توجه قرار داديم.
گفتني است که پيش از اين اطرافيان خاتمي اعلام مي‌کردند که وي از يکسو نمي‌خواهد رد صلاحيت رسمي نظام را در کارنامه خود داشته باشد و از سوي ديگر نمي‌خواهد اين نگراني وي علني شود و از اين روي دنبال بهانه‌اي مي‌گردد تا عدم نامزدي خود را به حساب ديگري بنويسد و اين در حالي است که او قبلا در انتخابات مجلس نهم شرکت کرده و بدون بهانه امروزي درباره حصر موسوي و کروبي در يکي از روستاهاي دماوند راي داده بود!

 


اظهارات يک مشاور خاتمي از نابساماني در ميان حلقه مشاوران وي و بقاياي حزب منحله مشارکت حکايت مي‌کند.
روزنامه زنجيره‌اي بهار که با مديرمسئولي سعيد پورعزيزي ( از اعضاي دفتر خاتمي در دوران رياست‌جمهوري) منتشر مي‌شد، در مصاحبه با آذر منصوري، به نامه چندي پيش شوراي مشاوران خاتمي مي‌پردازد و با لحني اعتراضي به وي مي‌گويد: «خروجي‌اي از آن شورا نديدم جز بيانيه بيم ها و اميدها که اسفند91 منتشر شد و بخش دومش همين دو سه روز پيش؛ آن بيانيه هم حرف جديدي نداشت. نوشته‌ايد مثلا حق آزادي بيان خوب است؛ احترام به قوميت‌ها خوب است؛ اقتصاد بايد آزاد باشد. خب همه اين‌ها در دوران اصلاحات هم گفته مي‌شد. بيانيه شوراي مشاوران اگر حرف تازه‌اي داشت حتماً در افکار عمومي از آن استقبال مي‌شد که در ظاهر اين اتفاق نيفتاده است. البته شايد بيشتر به ترکيب ناکارآمد شوراي مشاوران خاتمي و البته تعيين هدف آن شورا مربوط باشد. آن بيانيه بيشتر يک نطق سياسي بود که چندان بازخوردي هم نداشت.»
منصوري با تأييد اظهارات خبرنگار مي‌گويد: اگر بيانيه شوراي مشاوران آقاي خاتمي بازخورد درخور توجهي نداشت شايد به دليل اين است که زمان انتشارش با تعطيلات عيد مصادف شد و آن تعطيلات فرصت کافي در اختيار صاحب‌نظران براي بحث و گفت‌وگو نگذاشت. (خب چرا مشاوران خاتمي قادر به تشخيص زمان درست انتشار بيانيه نبودند؟( البته پيش‌بيني مي‌شد بعد از تعطيلات به نوعي به آن پرداخته شود که اين اتفاق هم نيفتاد. اما آن بيانيه جاي گفت‌وگوي بسياري دارد.
خبرنگار آنگاه درباره اظهارات آذر منصوري (معاون سياسي حزب منحله مشارکت) که مي‌گويد هاشمي در کنار خاتمي به عنوان گزينه اصلاح‌طلبان مطرح است، به کنايه مي‌گويد «اين هم از برکات جنبش است که هاشمي به عنوان گزينه اصلاح‌طلبان مطرح مي‌شود؛ «عاليجناب» دوران اصلاحات و «اميد » دوران موجود» و منصوري در واکنش اظهار مي‌کند: بله! بسياري مي‌گويند راهبرد يا خاتمي و هاشمي يا شرکت نکردن در انتخابات نقطه‌ضعف جنبش اصلاحات است ولي به اعتقاد من اين رويکرد که باز هم مي‌گويم متناسب با شرايط آينده قابل تغيير است نقطه ضعف جنبش اصلاحات نيست.
مشاور خاتمي همچنين در پاسخ اين پرسش که «اصلاً اصلاح‌طلبان فکر کرده‌اند اگر خاتمي نباشد چه مي‌کنند؟» مي‌گويد: خود آقاي خاتمي هم اين سؤال را در جلسه شوراي مشاوران بارها مطرح مي‌کنند. آقاي خاتمي بارها در جمع مشاورانش گفته فرض کنيد اصلاً من نباشم شما مي‌خواهيد چه کنيد. يا دور از جانش گفته آمديم و من مردم. واقعيت موجود اين است که خلأ نبود آقاي خاتمي و وابستگي ويژه اصلاح‌طلبان به آقاي خاتمي اصلا انکار شدني نيست.
او در عين حال مي‌گويد: دو رويکرد از جانب اصلاح‌طلبان درصورت نامزد نشدن آقايان خاتمي و هاشمي وجود دارد؛ يکي اين که اصلاح‌طلبان بگويند در انتخابات گزينه‌اي به عنوان نامزد اصلاحات معرفي نمي‌کنيم؛ رويکرد دوم اين است که از ميان افرادي که با پرچم اصلاح‌طلبي در انتخابات ثبت‌نام کرده‌اند با يک سازو کاري به اجماع برسيم و نامزدي را معرفي کنيم. ولي در اين‌باره هنوز در شوراي مشاوران خاتمي جمع‌بندي نشده است. به عنوان يکي از مشاوران آقاي خاتمي مي‌گويم نظر بيشتر مشاوران آقاي خاتمي اين است که چنانچه شرايط براي حضور ايشان و هاشمي مهيا نبود اصلاح‌طلبان در انتخابات نامزدي معرفي نکنند.
وي آنگاه فاش مي‌کند که مشاوران خاتمي به بهانه حمايت از نامزدي وي در انتخابات درصدد ايجاد يک حزب [بازسازي حزب منحله مشارکت و امکان فعاليت مجدد آن] هستند. منصوري گفته است: از ابتدا هم قرار نبود ما اصلاح‌طلبان به اين شکل وارد انتخابات شويم. اصلاً عمده نگاه ما اين بود که يک تشکل فراگير با محوريت آقاي خاتمي شکل بگيرد. حالا اگر شرايط به‌گونه‌اي شد که اصلاح‌طلبان بتوانند با نامزد حداکثري در انتخابات شرکت‌کنند و قدرت را در دست بگيرند که خيلي عالي، ولي اگر نشد حتماً گام‌هايمان را به جلو برمي‌داريم و نيروها را سازماندهي مي‌کنيم.
او توضيح نداد. درحالي که حزب مشارکت به اعتبار نقش‌آفريني در فتنه و آشوب سال‌هاي 78 و 88 منحل شده و برخي اعضاي آن به خاطر جرايم امنيتي در بازداشت به‌سر مي‌برند و ازسوي ديگر خاتمي نيز به خاطر شراکت در آن خيانت‌هاي بزرگ در معرض رد صلاحيت قرار دارد، چگونه مي‌توان صورت مسئله را پاک کرد و يک حزب خلق‌الساعه ايجاد کرد و به فضاي داخل نظام و انتخابات بازگشت؟!

 

گفت: سايت يکي از نامزدهاي احتمالي رياست‌ جمهوري از قول وي نوشته است؛ «من هيچ‌وقت قاطع نگفتم که نمي‌آيم، چرا که نمي‌دانم در آن صورت جواب خدا، امام و مردم را چه مي‌توانم بدهم»؟
گفتم: در جريان فتنه آمريکايي- اسرائيلي 88، فتنه‌گران مورد حمايت همين آقا، به ساحت مقدس حضرت امام‌حسين(ع)، اهانت کردند، تصوير مبارک حضرت امام(ره) را پاره کردند. قيد اسلام را از جمهوري اسلامي حذف کردند، به نفع آمريکا و اسرائيل شعار دادند و... ولي اين آقا به فکر نبود که جواب خدا و امام و مردم را چه بدهد؟!
گفت: چه عرض کنم؟! مثل اينکه دنيا براي بعضي‌ها بدجوري وارونه شده است؟!
گفتم: شخصي در حال مناجات مي‌گفت؛ خدايا مرا نيامرز! خدايا از سر تقصيرات من نگذر، خدايا مرا مشمول عفو خود قرار مده!... از او پرسيدند اين چه نوع دعا کردن است؟ و طرف گفت؛ هيس! دارم شکسته نفسي مي‌کنم!

 


صفحه (10)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10