گاليا توانگر در دنياي گلها پرنده ميشوم. بين طبقات و باغهاي گياهشناسي
يازدهمين نمايشگاه گل وگياه تهران فارغ از همه فراز و نشيبهاي زندگي روزمره چرخ
ميزنم. گلها را که ميبينم، بوها را که استشمام ميکنم، متوجه رنگهاي زيبايشان
که ميشوم تازه ميفهمم تا چه حد غرق در پيچيدگيهاي زندگي شدهام و درهاي
زيباييهاي حقيقي را به روي خود بستهام! در پايتخت، محروميت باغچه لابهلاي
زندگي آپارتماننشيني بيداد ميکند. شلوغي شهر باغچهها و پرندهها را تبعيد کرده
است. ميز غذاخوريمان را با انواع و اقسام کريستالهاي آنچناني و يا چينيهاي
وارداتي تزيين ميکنيم، دريغ از اين که يک گلدان از گلهاي ايراني زينتبخش هفتگي
اين ميز باشد! همهاش بهانه ميکنيم که گل گران است. اما ما خيلي از چيزهاي گران
فاقد استفاده را ميخريم. مثل همين کريستالهايي که ممکن است سالي يکبار هم در آنها
غذا نخوريم و آب ننوشيم. خريداري گل و تزيين خانه با رنگها و بوهاي طبيعياش لااقل
اين حسن را دارد که روحمان را تازه نگه ميدارد و بينهايت آثار روانشناسي مثبت بر
روان ما ميگذارد. از سوي ديگر بر فرض که توليدکننده گل و گياه سفارش خوبي هم
دريافت کند و استقبال از گل و با فرهنگسازي رو به فزوني بگذارد، بامشکلاتي چون
نبود امکانات حمل و نقل و نداشتن بستهبندي اصولي و استاندارد چطور ميتوان به
نيازها پاسخ داد؟ در هر بار حمل گلهاي شاخه بريده نظير گلايول، ميخک، مريم،
ليليوم و... با کاميونهاي معمولي و غيراستاندارد که براي حمل گل، ويژه نشدهاند،
حداقل 30 درصد محصول توليدشده طي حمل ونقل از بين ميرود. تشويق سرمايهگذار
براي توليد تجهيزات باغباني براي توسعه صنعت گل و گياه کشورمان ابتدا بايد
مشکلات اوليه را حل کرد که در نگاهي سرسري خيلي ساده و پيشپا افتاده به نظر
ميرسند، اما رفع چنين چالشهايي حرکت به سوي شرايط بهتر را هموار و آسان ميسازد.
به طوري که اگر اين قبيل مشکلات لاينحل باقي بمانند، هرگز به نتيجه مطلوب در اين
صنعت نخواهيم رسيد. در شرايط فعلي که اشتغالزايي جزو بزرگترين نيازهاي کشور
است و نيز عليرغم داشتن پتانسيلهاي رشد توليد گل و گياه در کشور، بيتوجهي به اين
صنعت چيزي جز کفران نعمات الهي و پشت پا زدن به سرنوشت نيروهاي جوان و استعدادهاي
بالقوهاي که ميتوان در اين شاخه به کار گرفت، نيست. در غرفههاي تجهيزات
باغباني اقلامي به چشمم ميخورند که مرا متعجبانه ميخکوب خود ميکنند. از ماشينهاي
چمنزني وارداتي گرفته تا خاک مصنوعي. خاکهاي مصنوعي به شکل چند بلوک 50 در 50
سانت به رنگ قهوهاي در يک پوشش پلاستيکي قرار داده شدهاند. هر بلوک کوچک به قيمت
6 هزار تومان فروخته ميشود. غرفهدار اين بخش درباره کيفيت خاک مذکور توضيح
ميدهد: «اين خاکها آلودگي ندارد. بيس (پايه) آنها ارگانيک است. براي خاک هر
گلداني و هر باغچهاي ميتوان از آن استفاده کرد.» وقتي لابهلاي اين تجهيزات
ساده، اما متحولکننده شيوههاي باغباني در جستوجوي توليدات داخلي هستم، متوجه
ميشوم که در اين شاخه هيچگونه قدمي تاکنون برنداشتهايم. بيلچههاي دستي ساده هم
رويشان مارکهاي خارجي خوش نشسته است! آبفشانهاي گلدانها، توريهاي
نگهدارنده، گلهاي شاخه بلند و خلاصه هزار و يک وسيله باغباني ساده که توليد انبوه
هر کدام ميتواند به تأسيس شرکتهايي بينجامد و دهها جوان را براي کار در دل خود
مشغول کنند. رولهاي توريهاي سفيد نگهدارنده که در کنار بستهبنديهاي خاک
مصنوعي قرار دارد، ميتواند جاي علم کردن چوبها در کنار باغچهها را بگيرند. 1000
متر از يک رول قيمتش 750 هزار تومان است. غرفهدار برايمان ميگويد: «گلهاي
شاخه بريده وقتي قد ميکشند، روي هم ميافتند و تا ميشوند. اين گونه تعداد زيادي
از آنها از بين مي روند. اين تورهاي نگهدارنده را بايد قبل از قد کشيدن در بستر
کشت بست. شاخهها همينطور که قد ميکشند، در خانههاي توري نگه داشته ميشوند
و به سمت راست يا چپ تمايل پيدا نميکنند.» حضرتي واردکننده ماشينهاي چمنزني و
اره موتوري در حالي که کاتالوگ يک نمونه چيني ماشين چمنزني را در کنار کاتالوگ
نمونه اروپايي قرار داده و براي يکي از مشتريان مزيتها و معايب هر يک را توضيح
ميدهد، رو به ما ميگويد: «توليد در شرايط فعلي دلسوزاني را ميخواهد که با عشق
کار کنند. الآن که قيمت ارز بالا رفته ديگر واردات اين محصولات صرف نميکند و بايد
به فکر راهاندازي توليدات داخلي بود. بيشتر اين محصولاتي که ميبينيد ژاپني و
آلماني هستند. ما از لحاظ دانش چيزي از اين کشورها کم نداريم، تنها بايد
سرمايهگذار را براي راهاندازي توليد داخل تشويق و راهنمايي کنيم.» تخصيص
اعتبار براي حمايت از ايدههاي نو حسين گروسي، نماينده مردم شهريار در مجلس
شوراي اسلامي و عضو کميسيون صنايع و معادن اين روزها سخت در تلاش است که براي برخي
جوانان تحصيلکرده رشته کشاورزي و باغباني بتواند تسهيلات حمايتي جور کند تا آنها
با توجه به علاقه و دانششان در منطقه محل تولد خود صاحب شغل شوند. وي در گفتوگو
با گزارشگر کيهان ميگويد: «عدم حمايت مالي و صدور به موقع مجوزها براي توسعه صنعت
گلوگياه موانع اصلي رشد در اين شاخه هستند. درحال حاضر بنده روزانه دستکم 10
ملاقات کننده از حوزه تحت پوشش انتخابي خودم دارم که همگي براي بيان مشکلاتشان در
زمينه کشاورزي و باغباني نزد ما ميآيند. ارتقاي اين صنعت اراده قوي و هدفگذاري
ميخواهد. متأسفانه در اين مورد برنامهريزي نکردهايم و اهداف براي حرکت به سمت
رشد تبيين نشدهاند.» نماينده مردم شهريار ادامه ميدهد: «اين روزها در صدد
حمايت از يک جمع 25نفره دانشجويي هستم که ميخواهند در زميني به مساحت 22هکتار
گلخانهاي تخصصي در ملارد شهر صفادشت تأسيس کنند. استارت اوليه اين پروژه 4، 5سال
پيش زده شده است، اما تاکنون هرچه بچهها مراجعه داشتهاند، عليرغم اين که مجوز
کار را گرفتهاند، ولي بانک به آنها وام نداده است. سؤال ما اين است که يک
فارغالتحصيل رشته کشاورزي و باغباني از کجا بياورد؟ براي راهاندازي چنين پروژهاي
از جيب خودش هزينه کند؟!» وي ادامه ميدهد: «ما بايد از کساني که توان کار را
دارند اما سرمايه در اختيارشان نيست، حمايت کنيم.» گروسي نماينده مردم شهريار در
جمعبندي صحبتهايش ميگويد: «در جلسهاي که با آقاي وزير کشاورزي داشتيم، عرض کردم
ما براي پيشرفت به سه عامل نياز داريم: بايد کيفيت محصول را بالا ببريم، قيمت تمام
شده را پايين آورده و هرچه سريع تر به سمت مکانيزه کردن کشاورزي و باغباني حرکت
کنيم. تحقق اين آمال که با دست روي دست گذاشتن ميسر نميشود و تخصيص اعتبار و
حمايت از ايدههاي نو را ميطلبد.» نبود امکانات براي حمل و بستهبندي استاندارد
حسين سلطانمحمدي، توليدکننده گلهاي شاخه بريده و عضو هيئتمديره بازار گل
امامرضا(ع) کنار گلايولهايش ايستاده و عکس يادگاري ميگيرد. طفلکي گل گلايول
که اغلب در مراسم عزا تسليبخش نگاه بازماندگان بوده و هماکنون حضورش تنها به
مراسمهاي تشريفاتي و قرار گرفتن در دسته گلهاي بزرگ تشريفاتي محدود شده است.
گلايول ايران جزو گلايولهاي خوب دنيا محسوب ميشود که توجه به آن ميتواند بيش از
اينها براي کشور ارزآوري داشته باشد. سلطانمحمدي، فرد باتجربهاي بهنظر
ميرسد که ابتدا به مشکلات اوليه توليد اشاره کرده و ميگويد: «گلي که از شاخه جدا
ميشود بايد در عرض چند ثانيه در منبع آب قرار بگيرد. متأسفانه ما اين امکانات را
نداريم. در حين حمل وقتي گلها پشت کاميون يا وانت روي هم قرار ميگيرند در معرض
جريان مستقيم باد دستکم 48ساعت لب تشنه ميمانند. اينگونه است که در همان مراحل
اوليه حمل 30درصد محصول از بين ميرود.» از اين توليدکننده گلهاي شاخه بريده سؤال
ميکنم: «مکانيزه کردن توليد تا چه حد ميتواند براي توسعه اين صنعت مؤثر باشد؟»
وي پاسخ ميدهد: « توليدکننده براي مکانيزه کردن يک گلخانه بايد متري 8ميليون تومان
هزينه کند. اين مبلغ هزينه بسيار بالايي است و اغلب توليدکنندگان از پس آن
برنميآيند. لذا به ناچارتوليد به شيوههاي سنتي را ادامه ميدهند. براي مثال شيشه
گلخانه متري 6هزار تومان درميآيد و 5هزار تومان هم براي نصبش ميگيرند. حداقل بايد
متري 10هزار تومان براي شيشه گلخانه هزينه کنيم. ما به جاي آن پلاستيک ميکشيم که
مقرون به صرفهتر باشد. با اين حال همه توليدکنندگان معتقد به مکانيزه کردن اين
صنعت هستند تا هزينه توليد در طولاني مدت کاهش پيدا کرده و گل ارزان تر به دست
مشتري برسد.» احمدي توليدکننده ديگري که بيشتر رز و ليليوم به بازار ميفرستد،
صراحتاً عنوان ميکند: «درحال حاضر اغلب کارگران صنعت گل و گياه کشور به ويژه در
گلخانهها افغانيها هستند، چون بدون بيمه و با وجود دستمزد کمتر از کارگر ايراني
بيشتر کار ميکنند.»وي در ادامه ميگويد: «ما با اين همه هزينه اصلاً در فکر توليد
گونههاي جديد داخلي نيستيم. اغلب پياز گل را با دلار گران از کشورهاي خارجي وارد
ميکنيم که همه اين شيوهها به ضرر توسعه اين صنعت و شکوفايي آن تمام ميشود.»
اين توليدکننده گلهاي رز و ليليوم بر فرهنگسازي استفاده از گل توسط خانوادهها
تأکيد کرده و ميگويد: «در خارج کشور خانمهايي که براي خريد روزانهشان به بازار
ميوه و ترهبار ميروند، حتماً دستهگلي نيز براي ميز غذاخوريشان خريداري کرده و
با خود به خانه ميبرند. چنانچه بر جنبههاي مثبت روحي و رواني استفاده از گل در
خانه و محيط خانواده تأکيد شود، مطمئناً گل و گياهان آپارتماني با استقبال بهتري از
سوي خانوادههاي ايراني مواجه ميشوند. ضمن اين که پول هزينه شده، صرف اشتغالزايي
فرزندان اين مرز و بوم خواهد شد.» مشکلاتي که لاينحل باقي ماندهاند عليرضا
شفيعي، دبير هماهنگي دانش و صنعت گل و گياه زيرنظر معاونت علمي و فناوري
رياستجمهوري در گفتوگو با گزارشگر کيهان يکي از کشورهايي را که اين روزها بخش
عمده گلها و گياهان زميني موردنياز خود را از کشورمان تأمين ميکند، عراق معرفي
کرده و ميگويد: «مشکلات،طيف وسيعي دارند. از به تأخير افتادن اعطاي وامهاي
کمبهره با نرخ سود 7درصد به توليدکنندگان گرفته تا زدن قطبهاي گل و گياه کشور و
احداث دهکدههاي گل در مناطقي که اساساً به دليل شرايط اقليمي پتانسيل تبديل شدن به
قطب را نداشتهاند، همگي مشکل محسوب ميشوند. الان هر فردي که از لحاظ سياسي و
مقامي صاحب نفوذ بوده، تقاضا داده که در منطقه زادگاهش يا محل سکونتش قطب گل و گياه
تأسيس شود. ديگر کار کارشناسي نکردهاند که مشخص شود آيا فلان منطقه پتانسيل تبديل
شدن به قطب را داشته يا خير؟ اين گونه سرمايهها بينتيجه دور ريخته شده اند.
درحالي که مي شد به جاي احداث 190 دهکده گل در کشور، هزينهها را معطوف به احداث
گلخانههاي مکانيزه و انجام کارهاي بزرگ تحقيقاتي در مناطقي که پتانسيلي نتيجهبخش
دارند، اختصاص داد.» دبير هماهنگي دانش و صنعت گل و گياه درباره پديده نوظهور
قاچاق گل به کشور توضيح ميدهد: «قاچاق گل دو رو دارد. الان بازار جهاني گل به اين
منوال اداره ميشود که حرف اول را توليدکنندگاني ميزنند که بتوانند تنوع بيشتري در
محصولاتشان ايجاد کنند. همهاش نميشود با يک مدل رنگ و يک نمونه تکراري محصول به
بازار ارائه داد. لذا واردات گل اگر از منظر ورود گونههاي جديد به بازار داخلي
صورت بگيرد و به صورت کنترل شده گونههاي جديد در داخل کشور تکثير شوند، ايرادي
ندارد. اما اگر به اينجا ختم شود که ما تلاش در زمينه خلق گونههاي جديد را با
تکيه بر دانش و علم دانشجويان و دانشآموختگان خود تعطيل کنيم و از آن سو ضرر متوجه
توليدکننده داخلي شود- چراکه به تجربه ديده شده گلهاي چيني به مراتب ارزانتر از
محصول داخلي فروخته ميشوند- در چنين شرايطي ضرر بيش از سودآوري شده و بايد جلويش
را گرفت.» شفيعي لازمه توليد گونههاي جديد باتوجه به دانش بومي را عضو شدن در
پروتکلهاي بينالمللي نظير وريدر رايت (حقوق بين نژادي) و upov (حمايت حقوق بين
نژادي) دانسته و ميگويد: «عضو شدن در upov اين مزيت را دارد که اگر با تکيه بر
علوم ژنتيک پژوهشگرانمان توانستند گونه جديدي توليدکنند آن رابه ثبت جهاني برسانند
و بابت تکثيرش در دنيا، پولي را دريافت کنند. مبلغ دريافت شده به کار تحقيقات بعدي
و رونقگيري توليدات گلها و گياهان زينتي جديد در داخل کشور ميآيد.» گزارش روز
|