(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10


دوشنبه 06 خرداد 1392 - شماره 20503

موجودات چهارگانه هستي
دستورالعمل آيت الله قاضي براي درک فضيلت ماه هاي سه گانه
رجب ، شعبان و رمضان قرقگاه ‌هاي خداوند
   


جمال رباني
موجودات جهان را از نظر وابستگي و نياز مي‌توان در چهار مرتبه و درجه دسته‌بندي کرد که عبارتند از: موجودات ناقص، مستکفي، تام و يا فوق التمام.
1-موجودات ناقص که بيشترين مصاديق را دارند، اکثريتي را تشکيل مي‌دهند که ما با آنها ارتباط داريم. همه جمادات و نباتات و حيوانات از اين دسته هستند، زيرا اينها در همه چيز نياز دارند که حمايت شوند و نقص و کمبود در ذات آنان وجود دارد. يک درخت نياز دارد که کمبود خودش را از راه ‌آب و هوا و خاک و مانند آن تامين کند و از بيرون کمک بگيرد. عالم طبيعت بيشترين موجودات ناقص را در خود دارد.
2-موجودات مستکفي در درجه بالاتر قرار مي‌گيرند که نيازمندي آنان به ديگران کمتر است و به يک شکلي مي‌توان آن‌ها را موجودات خودکفا دانست که نياز خودشان را خودشان برآورده مي‌کنند. مي‌گويند برخي از ملائکه از اين قبيل هستند. موجودات مستکفي محتاج هستند ولي حاجت خودشان را به عنايت الهي حل مي‌کنند و نيازي به غذا و نکاح و امثال ذلک ندارند.
3-موجودات تام آن است که خداوند اينها را کامل آفريده و کمالشان هم در عبادت الهي است. اينان همواره مستغرق در عبادت حق تعالي هستند و نيازي به چيزي و کسي ندارند و از جاي ديگر کمک نمي‌گيرند. اينان ناقص هم خلق نشدند. از اين دسته مي‌توان به مجردات عاليه اشاره کرد. شايد عرش و لوح و قلم واينها از همين قبيل باشند.
4- موجود فوق التمام فقط ذات اقدس الهي است که نه تنها نقص و حاجتي ندارد بلکه حاجت هر محتاجي را هم او برآورده مي‌کند.
جايگاه انسان در ميان موجودات چهارگانه
از آنجايي که انسان‌ها موجودات خاصي هستند و داراي اراده و اختيارند بايد آنان را در جايگاه ديگري قرارداد، زيرا اينان تا زماني که در دنيا هستند در حال شدن و صيرورت هستند و نمي‌توان آنان را در هيچ يک از دسته‌بندي‌هاي سه‌گانه قرار داد، بلکه اينان خودشان مشخص و معين مي‌کنند که در کدام سه دسته قرار خواهند گرفت. از اين رو گفته شده است که انسان‌ها سازه افکار و اعمال خودشان هستند. در انسان‌ها مي‌توان هر سه دسته را يافت. برخي خودشان را جزو دسته اول قرار مي‌دهند و هرگز از نقص بيرون نمي‌آيند و از استعداد الهي خود بهره نبرده و زيانکار و اهل خسران هستند (سوره عصر) اما برخي ديگر به مقام مستکفي مي‌رسند و برخي ديگر هم به مقام تمام دست مي‌يايند.
ثقه الاسلام کليني در کافي از وجود مبارک پيغمبر گرامي(ص) نقل کرد که حضرت به برخي از اصحاب فرمود: اگر شما بر حالات معنوي و الهي‌تان مداومت کنيد، ملائکه با شما مصافحه مي‌کنند.» (الکافي، ج2، ص 424) عده‌اي از انسان‌ها با عبوديت، راه کمال را مي‌پيمايند و خدايي و رباني مي‌شوند به گونه‌اي که فرشتگان خدمتکاران آنان مي‌شوند. اين‌هايي که در طلب علم الهي هستند و در اين راه خلوص دارند و به علم خودشان هم عمل مي‌کنند، فرشتگان در خدمت ايشان قرار مي‌گيرند، چنان که پيامبر(ص) مي‌فرمايد: ان الملائکه لتضع اجنحتها لطالب العلم، فر شتگان بالهايشان را براي طالب علم پهن مي‌کنند.» (الکافي، ج1، ص 34)
پس انسان مي‌تواند از راه عبوديت رنگ خدايي گيرد و صفات الهي را در خود تحقق و ظهور بخشد و متاله شده و در مقام خلافت الهي، به ربوبيت و پروردگاري بپردازد و همگان از جمله فرشتگان ساحت قدس را به خدمت گيرد تا اهداف او را تحقق بخشند. اينان به نوعي داراي تماميتي هستند که نه براي برآوردن نيازهاي خود بلکه پرورش ديگران از جنود الهي از جمله فرشتگان بهره مي‌برند. اينان جانشين خدا هستند و نياز آنان به فرشتگان و ديگر جنود همانند بهره‌گيري خداوند از فرشتگان به عنوان جنود و مجاري فيض است.

 


عارف رباني آيت‌الله‌ سيدعلي قاضي در آستانه ورود ماه رجب دستوراتي درباره ماه رجب، شعبان و رمضان به شاگردان خود توصيه كرده‌اند كه مرحوم آيت‌الله سيدمحمدحسين حسيني طهراني اين دستورات را در روز جمعه 21 جمادي‌الثاني سال 1415 هجري قمري در شهر مقدس مشهد براي شاگردان خود بيان كرده‌اند و در كتاب مطلع انوار(2/صص 105 تا 113) به چاپ رسيده است.
اين دستورات مربوط به سال 1357 هجري قمري يعني 9 سال قبل از رحلت آيت‌الله‌ قاضي به سال 1366ق است كه در آن، ضمن وصيتي به شاگردان خود، اهميت اين سه ماه ارجمند را متذكر شده‌اند. در مطلب حاضر ابتدا سخنان مرحوم علامه طهراني و سپس متن وصيت مرحوم قاضي به شاگردان خود آمده است وما آن را به نقل از ايکنا تقديم خوانندگان عزيز مي کنيم.
تنبَّه! متوجّه باش! آگاه باش! كه شهر‌هاي حُرُم داخل شد كه اولين آنها رجب است. بيدار شو، براي آنكه توشه خوبي براي خود برداري! شب‌هاي اين ماه را بيدار باش و روزهاي آن را روزه بگير، به جهت شكر خداوند كه به تو روزي كرده و مخواب مگر به مقدار معتنابهي و كم! و چه بسيار عاشقان دل‌سوخته‌اي كه شب را نمي‌خوابند. نماز شب را به نحو بيدار و خواب به جاي آور؛ يعني چند ركعتي نماز بخوان و كمي بخواب و سپس بيدار شو!
كتاب حق، قرآن را تلاوت كن؛ ولي تندتند نه، آرام‌آرام بخوان و با بهترين صوتي كه داري! چه، قرآن كتاب وحي است و نور قرآن، ظلمت‌ها را تبديل به نور مي‌كند و مي‌درخشاند.
پس تو بهره‌اي نبرده‌اي، بلكه هيچ‌كس به مانند قرآن بهره نبرده و هركس غير از اين را كه من مي‌گويم، گفته است، خطا كرده و اشتباه فكر مي‌كند.
سلام و صلوات بفرست به اصل قرآن و فصل آن، كه مراد از فصل قرآن پيامبر اكرم(ص) و اولاد طاهرين او هستند؛ در برابر آنها عبد بدون اراده و تسليم باش و با روح و جسم سالم در برابر آنها بدون چون و چرا باش و از آنها اطاعت كن و محبّت آنها را در دل داشته باش؛ چنانكه خداوند آنها را براي محبت خود قرار داده!
كسي كه در غير حب آنها خود را در ذمه خداوند رحمان درآورد، به درستي كه گمراه شده و در انكار او نعمت‌هاي خداوند از دستش رفته است و اگر خدا را در غير محبت آنها قرار دهي گم مي‌شوي؛ پس حب آنها حب خداست و به حب خدا پناه ببر! و ايشان عروه وثقي هستند و دستاويز محكم؛ پس چنگ خود را محكم بگير و به اين دستاويز چنگ بزن!
پناه ببر به خدا درباره قرآن كه قول خداست؛ درباره قرآن بازي نكن! با اهميت و احترام قرآن را بخوان و قرآن را از روي لهو و لعب نگاه مكن، چنان‌كه قرآن را عمل كني به واسطه دقت در آن، به بالاترين قله از قلل حق و ايمان و مجد و شرف نائل مي‌گردي. در هر حال بر تو باد به ذكر خدا و مبادا در خواندن قرآن كوتاهي كني! مگو چگونه مي‌شود و نگو به چه كيفيتي بخوانم! تشكيك در اين مسائل نكن!
در اين ماه‌ها قرآن را تلاوت كن و ملتزم و معتصم به خدا بشو! كسي كه اعتصام به خدا پيدا كند، خدا هم خود را به او نشان مي‌دهد اگر گفتي «ربيّ الله؛ پروردگار من خداست»، اي رفيق استقامت كن و دست از اين حرف بر مدار! اين ماه‌ها قرقگاه خداوند است، پس داخل در اين قرقگاه شو! خداوند فرموده: «وَمَن يَعْتَصِم بِاللّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ؛ و هر كس به خدا تمسك جويد قطعا به راه راست هدايت‏شده است»(آل عمران/101) و باز فرموده: «وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ»(شوري/42) و باز فرموده:«إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ؛ آن كساني كه گفتند خداوند پروردگار ماست و سپس به اين قول خود استقامت كردند، ملائكه آسمان بر آنها فرود مي‌آيند»(فصلت/30).
انتبهوا إخواني الأعاظم وفقكم الله لطاعته و قد دخل أشهر الحُرُم؛ يعني متوجه باش كه ما داخل در قرقگاه شده‌ايم و اين ماه‌ها براي كساني كه وارد مي‌شوند خصوصيتي دارد، مثل زمين‌هايي كه حُرُم حساب شده و داراي شرايطي است و بايد از محرمات اجتناب نمود؛ در اين ماه ها هم كه قرقگاه زماني است و انسان بايد از خيلي چيز‌ها اجتناب كند.
خدا در اين ماه‌ها خيلي به انسان نزديك است، بايد مراعات آن را بكند، همانند حَرَم و زمين‌هائي كه قرقگاه است و انسان وقتي وارد آنها مي‌شود به كعبه و آن امام نزديك است و زيارت مي‌كند؛ چقدر نعمت‌ها‌ي خداوند بر ما بزرگ است و او هرگونه نعمتي را بر ما تام و تمام كرده!
اولين چيزي كه بر ما واجب است، توبه است، با شروط لازم و نمازهايي كه در توبه وارد شده كه مقصود همان دستور توبه‌اي است كه حضرت رسول(ص) در ماه ذوالقعده دستور دادند، با همان كيفيت كه در كتب ادعيه آمده و در اعمال ماه ذوالقعده و در كتاب «مفاتيح» هم موجود است؛ البته حالا چون ماه ذوالقعده نيست در روز يكشنبه قبل از اول ماه يا شب جمعه و يا روز جمعه كه مي‌آيد، توبه كنيد.
پرهيز كنيد از كبائر و صغائر به قصد قربت! ملتزم شويد به مراقبه، هم صغري و كبري! كه مراقبه صغري نگاه داشتن خود است از مكروهات و خلاف «ما لايرضي الله به» و مراقبه كبري نگاه داشتن دل است از آنچه محبوب نمي‌پسندد، كه يك لحظه از مراقبت پروردگار خود را خارج نكند و در همه لحظات خدا را حاضر ببيند.
علاوه بر آن محاسبه و معاتبه داشته باشيد و نفس را معاقبه كنيد و بعد جريمه كنيد!...«ثمّ اقبلوا بقلوبكم؛ پس با دل‌ها‌ي خود اقرار كنيد به خدا» و مرض‌هاي گناه را معالجه كنيد و با استغفار، بزرگي گناه خويش را كاهش دهيد؛ چراكه استغفار،بزرگي گناه را از بين مي‌برد.
دستورالعمل مرحوم آيت‌الله قاضي به شاگردان خود درباره ورود ماه‌هاي رجب، شعبان و رمضان
مرحوم قاضي مي‌فرمودند: انسان بايد به خدا پناه ببرد و خداوند خيلي كمك‌كننده و خير المعين و پسنديده و اختيار كننده است؛ اما دستورالعمل اين سه ماه:
1. عليكم بالفرائض في أحسن أوقاتها! دستورالعمل آن است كه نماز‌هاي واجب را در بهترين اوقات خودش انجام دهيد همراه نوافل آن! (كه مجموعاً پنجاه و يك ركعت مي‌شود، اگر نتوانستيد چهل و چهار ركعت) و اگر شواغل دنيا شما را منع كردند، صلاه أوابين را كه همان نماز ظهر است، ترك نكنيد، چون خيلي اهمّيّت دارد! خصوص نماز ظهر خيلي اهميت دارد و آن به واسطه وقت آن و خصوصيت و موقعيت آن در بين اوقات ديگر است! و «صلاه‌ وسطي» را كه در قرآن آمده، تفسير به نماز ظهر كرده‌اند، و «صلاه اوابين» يعني آنها كه خيلي توجه به پروردگار دارند، يعني رجوع‌كنندگان به خدا؛ زيرا رجوع‌كنندگان به خدا به آن تمسك مي‌كنند
2. نوافل شب را هيچ چاره‌اي نيست، مگر آنكه آنها را به جا آوريد، نه خيال كنيد نماز شب ساقط است و آن سد سكندري است كه هيچ شكسته نمي‌شود! عجب از كساني كه قصد دارند، دنبال كنند مرتبه‌اي از كمال را در حالي‌كه شب‌ها قيام نمي‌كنند؛ ما نشنيده‌ايم كسي به مرتبه‌اي از كمال برسد، مگر به قيام شب و نماز شب.
3. عليكم بقرئه القرآن! بر شما باد به قرائت قرآن كريم با صوت حزين و باآهنگ و غنا! يعني با صداي خوش بخوان كه تو را تكان دهد و در روايات داريم كه قرآن را با تغنّي بخوانيد. امام زين‌العابدين تغنّي به قرآن مي‌كردند، اين تغني در قرآن براي انسان بسيار مفيد است. به طور كلي غناي صوتي حرام است و اين اصلاً در تحت غناي حرام نيست؛ زيرا غناي حرام آن است كه انسان را به سوي لهو و لعب بكشاند.
4. بر شما باد به أوراد معتاده كه معروف است و هر كدام از شما كه ورد خاصي دارد كه بايد بجا آورد؛ و سجده يونسيه را از پانصد تا هزار به‌جا آوريد؛ يعني تا هزار هم مي‌توان به‌جا آورد، بسيار هم خوب است.
5. بر تو باد زيارت مشهد أعظم در هر روز! (كه منظور از مشهد أعظم أميرالمؤمنين(ع) است، چون مرحوم قاضي در نجف بوده‌اند) و زيارت مساجد معظمه! (كه منظور كوفه و سهله است) و در بقيه مساجد عبادت خود را به‌جا آوريد! چون مؤمن در مسجد مثل ماهي است در آب؛ همان‌طوري كه حيات ماهي به آب است، حيات مؤمن هم در مسجد است؛ ماهي را از آب بيرون اندازند، مي‌ميرد.
6. بعد از نماز‌هاي واجب تسبيح حضرت صديقه طاهره(س) را ترك نكنيد! زيرا كه آن ذكر كبيره شمرده شده و لااقل بعد از هر نماز يك‌بار بگوييد و اگر توانستيد دو يا سه بار بگوييد بهتر است.
7. از لوازم مهم، دعا براي فرج حضرت حجت بقيه الله الأعظم است در قنوت نماز وتر، و از آن گذشته در هر روز، و در جميع دعاها براي حضرت دعا كنيد.
8. زيارت جامعه را روز‌هاي جمعه به‌جاي آوريد! مقصود، زيارت جامعه معروف است: زيارت جامعه كبيره.
9. قرآن كه مي‌خوانيد، در اين سه ماه از يك جزء كمتر نباشد، در هر روز يك جزء.
10. زيارت و ديدار برادران خود را زياد كنيد! (مقصود رفقاي طريق هستند) خيلي آنها را زيارت كنيد و ببينيد؛ زيرا اينها هستند برادران طريقي شما كه در طريق و عقبات نفس و تنگنا ها كه انسان گير مي‌كند، كمك انسان مي‌كنند و نجات مي‌دهند.
11. زيارت قبور كنيد نه هر روز بلكه كم‌كم و گاه‌گاهي، (هفته‌اي يك مرتبه خوب است) و در روز زيارت كنيد نه در شب.
ما را چه كار با دنيا؟! ما را چه كار با اسم دنيا؟! اين دنيا ما را گول زد و فريفت و ما را به پستي و ذلت گراييد، مقام ما را پائين آورد و پست كرد، دنيا مال ما نيست، دنيا را ول كنيد و بسپاريد به دست آنها كه دنبال آن هستند و به كساني كه اهل دنيا هستند بدهيد.
به‌به! خوشا به حال كساني و آن مرداني كه بدن‌هاي آنها در اين عالم خاك است و قلوب آنها در عالم لاهوت است و [در] عالم عز و جلال پروردگار است! اين افراد هستند كه از جهت عدد اقل هستند و خيلي عددشان كم است، امّا قوتشان و جانشان و روحشان خيلي زياد است، از جهت عددشان كم، ولي از جهت مدديت و اصالت، اكثريت عالم هستند. من مي‌گويم آنچه را شما مي‌شنويد و استغفار مي‌كنم براي پروردگار.
مرحوم علامه طهراني در پايان اين سخنان و در توضيحاتي تكميلي آورده‌اند كه: اين دستوراتي است كه مرحوم قاضي به شاگردان خود داده است و رفقا اين دستورات را در اين سه ماه انجام مي‌دهند. البته اين اعمال را در حد امكان انجام دهيد، هر كسي كه نمي‌تواند هر روز را روزه بگيرد حتي‌الإمكان پنج روز از رجب و ده روز از شعبان را بگيرد؛ خلاصه به حسب ملاحظه مزاج و قوه و حال و استعداد بگيرد.
و ذكر يونسيه كه فرمود پانصد تا هزار، براي شاگردان مرحوم قاضي بوده كه بايد هر روز مي‌گفتند، (مرحوم آقا سيدجمال الدين گلپايگاني روزي سه هزار بار مي‌گفتند و البته چند ساعت طول مي‌كشيده) علي حد القدره و الإستطاعه و قرائت قرآن در شب علي حد القدره؛ اگر مي‌تواني نخواب و اگر كسي نمي‌تواند همه شب را نخوابد «علَي صَبٍّ»‌ باشد؛ صبّ يعني جگرسوخته، بيدارخوابي كند، شب زود بخوابد و سعي كند بيدارخواب كند، طوري كه بدن استراحت خود را بگيرد.
خود مرحوم قاضي اول شب مي‌خوابيدند، بعد نماز مي‌خواندند و بعد مي‌خوابيدند و باز نماز مي‌خواندند، همين طور تا دو ساعت به اذان كه ديگر نمي‌‌خوابيدند؛ مرحوم آخوند سه ساعت به اذان صبح بيدار بودند؛ اگر نافله شب را به‌جا نياوريد، فائده ندارد و عرفان معني ندارد؛ عرفان به عمل است نه به گفتن!

 


(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10