(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10


سه شنبه 07 خرداد  1392 - شماره 20504

جامعه آرماني رويا يا واقعيت؟!
1ميليارد و 300 ميليون سيگاري
دود سيگار را به ديگران تحميل مي کنند
   


گزارش از ليلا شفيعي
جامعه آرماني، آرمان شهر يا همان مدينه فاضله تنها شهر ايده‌آلي است که انسان‌ها با آرزوي رسيدن به آن تاريخ را به امروز رسانده‌اند. از روزي که بشر پا به اين کره خاکي گذاشت، روي آرامش را نديد. چه جنگ‌هاي خونيني که رخ نداد و چه خون‌هاي بي‌گناهي که بر زمين نريخت... و حالا رشد علم و تکنولوژي با همه تغييرات مثبتي که به وجود آورده است، به امنيت شهرها و ايجاد آرامش کمک زيادي نکرده و بشر قرن بيست و يکم تنها به جنبه‌هاي ناقصي از آن دست يافته است.
مسافران اين کره خاکي همواره در آرزوي رسيدن به شهر امن خود بوده و هستند. شهر پاياني تاريخ که همه چيز آن در تسخير انسانيت قرار مي‌گيرد. اما شهر ما چه؟ تا چه حد به آرمان‌شهر که نه... حداقل به شهري امن و قابل سکونت نزديک است؟
روزگاري جمعيت شهر من به 30هزار نفر هم نمي‌رسيد. تهران شهر کوچکي بود در ته دره‌اي با تعدادي دروازه که با به خواب رفتن شهر بسته مي‌شد و خروس‌خوان هر صبح درهاي خود را به روي مردم مي‌گشود. تنظيم امور آن آسان بود. اما اکنون تهران بزرگ طبق آمار رسمي 70هزار هکتار مساحت دارد و حدود سه ميليون خانوار در آن زندگي مي‌کنند. اين شهر 5/8 ميليوني که بيش از نصف جمعيت آن را مهاجران تشکيل مي‌دهند، بي‌اندازه بدقواره و بي‌هويت شده است. از ظاهر قناس آن هم که بگذريم، انواع آلودگي‌ها و بيماري‌ها، جرم و بزهکاري، گراني و سيستم معيوب حمل و نقل آن مي‌رود آن را به شهري غيرقابل تحمل تبديل کند.
مشکل اساسي تهران تخريب بافت قديمي و ساختن قفس‌هايي به نام آپارتمان است. عوارض نوسازي، اتومبيل‌هاي شخصي و گمرکي براي نگهداري و لوکس کردن تهران کافي نيست و شهرداري بايد با فروش تراکم کمبود درآمدها را جبران کند. شهرداري تراکم مي‌فروشد تا هر روز برج‌هاي بيشتري از زمين برويد و به هيچ‌وجه فکر مردم شهر نيست که چه بلايي به سرشان مي‌آيد.
امنيت براي همه
آقاي اصلاني از آن دسته همشهرياني است که زندگي برايش در تهران غيرقابل تحمل شده است. اوکه بازنشسته است و کلکسيوني از بيماري‌ها را دارد، در مرکز شهر در يکي از آلوده‌ترين مناطق تهران مستأجر است. پزشکان سال‌ها قبل به او توصيه کرده بودند به خاطر شرايط جسماني‌اش تهران را ترک کند. اما شغل دوم و هزينه‌هاي سرسام‌آور زندگي فرصت انجام اين کار را به او نمي‌دهد. او مفهوم شهر امن را بيشتر فرهنگي مي‌داند و معتقد است مفاهيمي مانند عدالت و رفع تبعيض از زندگي امروزي بار معنايي امنيت را منتقل مي‌کند. او مي‌گويد: در يک شهر امن براي همه افراد با هر تفکري البته تا جايي که آزادي ديگران را مخدوش نکند، بايد عدالت برقرار باشد. او از فاصله طبقاتي شمال و جنوب شهر مثال مي‌آورد و ادامه مي‌دهد: اما متأسفانه ما در ظاهر هم هنوز شاهد تبعيض حتي در ظاهر شهرمان هستيم.
هر چند در اين سال‌ها تلاش گسترده‌اي براي کاهش فاصله فضاي سبز بالاي شهر و پايين شهر شده است، اما همچنان فاصله‌ها وجود دارد. وي ساخت و سازهاي بي‌رويه و فروش تراکم را يکي از معضلات مي‌داند که با مفهوم شهر امن در تناقض است و مي‌گويد: شهرداري واقعا بايد در فروش تراکم تجديدنظر کند. وقتي تعداد طبقات يک ساختمان از 3 بالاتر مي‌رود، امنيت ساير همسايه‌ها سلب مي‌شود. چه معني دارد که يک محله به عذاب و ناراحتي بيفتند و پول فروش تراکم به جيب شهرداري برود؟
وي فروش پارکينگ را هم از معضلات جديد زندگي شهري نام مي‌برد و مي‌گويد: وقتي شهرداري امتياز پارکينگ را به مالک مي‌فروشد و مالک آن را به مسکوني تبديل مي‌کند و ماشين خود را در پياده‌رو يا حاشيه خيابان محل سکونتش که متعلق به همه مردم است مي‌گذارد، اين هم از مصاديق ناامني است!
احساس ناامني بدتر از ناامني
حتما بارها شنيده‌ايد که احساس ناامني از خود ناامني بدتر است. سردرگمي در ترافيک، آلودگي‌هاي صوتي و تصويري، بدحجابي، سر و صداي زياد، دعواهاي خياباني، تبليغات بي‌ضابطه، برخورد نامناسب کارمندان برخي ادارات و مؤسسات با ارباب رجوع وقوع جرم و تصادفات، شلوغي خيابان‌ها همه از فاکتورهايي است که در تقويت احساس ناامني مؤثرند. علاوه بر اينها رسانه‌ها و به ويژه روزنامه‌ها هم يکي از ابزارهاي ايجاد احساس ناامني هستند. خانم خانه‌داري در اين‌باره مي‌گويد: وقتي در صفحات حوادث مي‌خوانم که مثلا يک زنداني سابقه‌دار در زمان مرخصي باز هم مرتکب جرم شده يا اينکه يک سارق در چند شهر فعاليت کرده يا در چندين استان پرونده مجرمانه دارد و هنوز هم به کارهايش ادامه مي‌دهد، نه تنها با روح و روان من بلکه با اعصاب همه مردم شهر بازي مي‌شود. او کم کردن رفت و آمدها و سيستم بانکداري الکترونيک را به عنوان برخي از عوامل ايجاد امنيت در يک شهر نام مي‌برد و مي‌گويد: خوشبختانه امروزه خيلي از کارها از طريق اينترنت انجام مي‌شودحتي کار بسيار خوبي که اتفاق افتاده سيستم پاسخگويي بسياري از ادارات است که به شکل پيامکي درآمده است. اگر بشود در سيستم حمل و نقل عمومي هم با يک کارت از همه امکانات استفاده کرد، به اين ترتيب مردم کمتر اعصابشان خراب مي‌شود.
از شهرنشيني تا شهروندي
شهروندي مقوله‌اي بسيار پيچيده‌تر از آن است که در قالب چند واژه به آن پرداخته شود. زيرا از آن برداشت‌هاي متفاوتي مي‌شود. اما مفهوم کلي آن علاوه بر حقوق دربردارنده وظايف و تعهدات نيز هست.
يکي از ويژگي‌هاي شهر امن اين است که همه افراد آن جامعه شهري از شهرنشين به شهروند تبديل مي‌شوند. خودشان را در قبال همه اتفاقات شهري حتي حفظ فضاي سبز و نظافت و تميزي معابر مسئول مي‌دانند. در حالي که يک شهرنشين فقط دريافت‌کننده خدمات است و احساس مسئوليت کمتري نسبت به اطرافيانش دارد.
يک استاد دانشگاه در اين باره معتقد است اغلب تهراني‌ها شهرنشين هستند تا شهروند و در توجيه عقيده خود مي‌گويد: بي‌اعتمادي به همسايه‌ها، ريختن زباله در معابر و جوي آب. همکاري نکردن با شوراهاي محله وشهر و رعايت نکردن حق تقدم هنگام رانندگي و ده‌ها مثال ديگر همگي نشان از شهرنشيني اغلب ما تهراني‌ها دارد.
وي ادامه مي‌دهد: مفهوم شهر امن فقط اين نيست که جيب آدم را در خيابان نزنند. بلکه وجود تمام متغيرهايي است که در پديده شهرسازي به طور هماهنگ و متوازن به لحاظ بهداشتي و آموزشي تبلور مي‌يابد. بنابراين شهر امن شهري است که مراکز خدماتي و اقتصادي آن کاملا در دسترس باشد و فضاي سبز و محيط زيست شهري به نياز شهروندان پاسخ دهد.
وي ادامه مي‌دهد ما شهروند نيستيم چون وظايف و حقوق خودمان را نمي‌دانيم حتي براي احقاق حق راهمان را بلد نيستيم. اغلب ما فقط شکلي از منطقه‌نشيني را تجربه کرده ايم.
وي درباره ويژگي جامعه شهروندي مي‌گويد: جامعه شهروندي جامعه‌اي است که براي استعداد شهروندانش ارزش قائل مي‌شود و اجازه مي‌دهد هر شهروند براساس حقوق و استعدادي که دارد رشد کند. به اين ترتيب است که جامعه هم شکوفا مي‌شود.
يک کارشناس مسائل اجتماعي هم معتقد است امنيت يک شهر در نظارت دقيق اجتماعي ريشه دارد. او مولفه‌هاي نظارت اجتماعي را در سه حوزه تاميني امنيتي، انتظامي و مردمي تقسيم مي‌کند و مي‌گويد: شهري که يکي از سه مولفه را نداشته باشد، فاقد امنيت است.
وي وجود کلانتري‌ها، حضور پليس در معابر و دوربين‌هاي کنترل ترافيک را نوعي نظارت مفيد اجتماعي مي‌داند و معتقد است اين چرخه در حوزه مردمي ضعيف عمل کرده است. او از زورگيري چند شرور از يک شهروند مثال مي‌آورد و مي‌گويد: هنگام وقوع اغلب اين اتفاقات مي‌بينيم که شهروندان از ماجرا فقط فيلم مي‌گيرند و در نهايت با 110 تماس مي‌گيرند که گاهي اوقات هم پليس دير به صحنه مي‌رسد. اينجاست که يکي از مولفه‌ها ناقص عمل مي‌کند.
توصيه اسلام براي شهر امن
تاريخ نشان مي‌دهد، زندگي مسلمانان رابطه تنگاتنگي با اسلام به عنوان يک برنامه براي زندگي روزمره داشته‌اند و حتي شکل ظاهري شهرها نيز متأثر از احکام و قوانين اسلامي بوده است. اين سنت رسول خداست که همه مردم در نظافت شهر به خصوص معابر و کوچه‌ها کوشا باشند و علاوه بر رفع ناهمواري‌هاي کوچه و بازار، براي زيباسازي آن نيز تلاش کنند. در زمان پيامبر(ص) وقف به عنوان يک نظام شناخته مي‌شد و يکي از اهداف عاليه آن فراهم آوردن شرايط زيست محيطي مناسب براي مردم بود. بعدها با تأسي از همين سنت حسنه سقاخانه‌ها، آب انبارها، بيمارستان‌ها و حمام‌ها وقف مردم شد.
دانشمندان مسلمان با بهره‌گيري از تعاليم اسلامي براي برپايي شهر خوب و سالم راه‌حل‌هايي مفيد داده‌اند. يکي از توصيه‌ها در نظر گرفتن جهت وزش باد به خاطر اهميت آن در سلامتي بدن و صحت مزاج است. از اين رو از ساختن شهرها در بيشه‌زارها، جزيره‌ها و زمين‌هاي پست به آن دليل که رنج‌آور و غم‌آلوده بودند، اجتناب مي‌کردند.
لطافت هوا هم از جمله ويژگي‌هايي به شمار مي‌رود که جغرافيدانان مسلمان بر آن تاکيد کرده‌اند. کيفيت هواي شهر به عنوان فاکتوري برجسته در انتخاب و امتيازبندي شهر سالم، تأثير مستقيم و فزاينده‌اي در طراحي معماري شهر اسلامي داشته است. از نظر اسلام در زندگي شهري حتي کشتار دام در قصابي‌ها منع شده است. به همين دليل قصاب‌ها موظف بودند تا دام‌ها را در کشتارگاه‌هاي بيرون شهر ذبح کنند. توجه همه جانبه اسلام به محيط زندگي شهري مردم تا حدي است که حتي مؤذن مسجد را از رفتن بر بالاي مأذنه‌هايي که مشرف بر خانه‌ها بود منع مي‌کرد و در شهرهايي چون کوفه محتسب اجازه نمي‌داد کسي از مأذنه مسجد بالا برود مگر افرادي که نابينا بودند.
تشکيل جامعه آرماني بدون هيچ ستم و نابرابري و سرشار از رفاه و آباداني و دست يافتن همه انسان‌ها به مراتب عالي رشد و کمال در پرتو ظهور منجي موعود در بسياري از اديان الهي و غيرالهي مطرح بوده است. در حال حاضر اغلب کارشناسان شهر امن را مقوله پيچيده و فراگيري مي‌دانند که زمينه رسيدن به آن نيازمند تغيير در رفتار اجتماعي است. از اين رو شهرهاي نابسامان، کثيف، شلوغ، ناامن و فقير نمي‌توانند الگوي يک شهر مناسب براي زندگي اشرف مخلوقات باشد.

 


مصرف دخانيات شايع ترين عامل پيشگيري مرگ و مير و ناتواني در جهان است. خوشبختانه با پيشرفت علم و فناوري و اطلاع رساني بهينه ، سطح آگاهي مردم نسبت به عواقب وخيم سيگار ، بر سلامت جان ، فزوني يافته است. جايگاه روحانيت جايگاه رفيعي است كه به خوبي مي توان در يك حركت وسيع اجتماعي در ترك دخانيات از آن استفاده مطلوب نمود. نظر به اينكه بيشتر مردم ما مسلمان اند ، ديده شده كه پيشوايان مذهبي در همه جريان هاي اجتماعي نقش موثري در روشن كردن مردم ايفاء نموده اند. نقش مرحوم ميرزاي شيرازي ( قدس سره ) در تحريم تنباكو آن قدر برجسته است كه مي بينيم همه مردم ايران تا آنجا به فتواي ايشان گردن نهادند كه زنان دربار ناصرالدين شاه نيز قليان ها را شكستند و شاه را از كشيدن قليان منع نمودند تا ناصرالدين شاه مجبور شد امتياز تنباكو را لغو كند. مردم ما در تمام طول سال به مناسبت هاي مختلف در پاي منابر مي نشينند و به بيانات وعاظ گوش جان مي دهند .
زيانهاي ناشي از مصرف دخانيات:
بيماريها و مرگ و مير ناشي از مصرف دخانيات و استنشاق تحميلي آن
مصرف دخانيات عامل بروز يا تشديد كننده بسياري از بيماري هاي مرتبط از جمله : بيماريهاي قلبي و عروقي ، بيماريهاي ريه ، بيماريهاي عفوني ، سرطانها ، بيماريهاي استخواني ، بيماريهاي مغزي‌، بيماريهاي دستگاه گوارش ، بيماريهاي كليه ، بيماريهاي چشم ، بيماريهاي شنوايي‌، بيماريهاي دندانها ، كاهش ايمني بدن ، ريزش مو‌،‌...مي باشد. در جمعيتهايي كه استعمال دخانيات در چند دهه اخير امري متداول مي‌باشد 90 درصد سرطان ريه ، 15 تا 20 درصد ساير سرطانها ، 75 درصد برونشيت مزمن و آمفيزم و 25 درصد مرگ و مير ناشي از بيماريهاي قلبي و عروقي در سنين 35 تا 69 سال ، ناشي از مصرف دخانيات بوده است. مصرف دخانيات در حال حاضر يكي از بزرگترين عوامل در حال افزايش مرگ و مير در سطح جهان مي باشد. بطوريكه در هر6 ثانيه يك نفر در جهان بدليل ابتلا به بيماريهاي ناشي از مصرف و مواجهه با دود دخانيات مي ميرند. در حال حاضر يك ميليارد و سيصد ميليون نفر در جهان مصرف كننده مواد دخاني هستند كه از اين بين 84 درصد در كشورهاي در حال توسعه زندگي مي كنند. اثرات استنشاق تحميلي دود سيگار نيز كمتر از عوارض ناشي از استعمال دخانيات نمي باشد. دانشمندان بر اين عقيده اند كه دود محيطي از نقطه نظر سلامت هيچ آستانه مجازي ندارد چرا كه نه دستگاههاي تهويه و نه تمهيد جداسازي مكانهاي استعمال دخانيات هيچ كدام بطور كامل هوايي پاك و عاري از آلاينده را فراهم نمي آورند. بنابراين بهترين راه محافظت از آن قرار نگرفتن در معرض استنشاق تحميلي دود سيگار مي باشد. درحالي كه طبق گزارش سازمان جهاني بهداشت بيش از 40 درصد افراد و تعداد 700 ميليون كودك يا به عبارتي نيمي از كودكان جهان در معرض استنشاق تحميلي دود سيگار هستند. مصرف قليان نيز مانند ساير مواد دخاني زيان آور است . مصرف كنندگان قليان در هر بار مصرف ، دود بسيار زيادتري را در مقايسه با كشيدن يك نخ سيگار دريافت مي كنند. افراد سيگاري كه به طور متداول 8 تا 12 نخ سيگار در روز مصرف مي كنند به طور متوسط با 40 تا 75 پك ، كه به مدت 5 تا 7 دقيقه به طول مي انجامد حدود 5/0 تا 6/0 ليتر دود استنشاق مي كنند. اين در حالي است كه مصرف كننده قليان در هر وعده مصرف كه بطور متداول 20 تا 80 دقيقه طول مي كشد حدود 50 تا 200 پك مي زند كه هر پك بطور متوسط حاوي 15/0 تا يك ليتر دود مي باشد. به عبارت ديگر از نظر ميزان مواجهه و استنشاق دود ، هر فرد مصرف كننده قليان در هر وعده معادل 100 نخ يا بيشتر سيگار ، دود دريافت نموده است.
زيانهاي اقتصادي ناشي از مصرف دخانيات
بر اساس مطالعات سازمان جهاني بهداشت 2 تا 3 برابر هزينه مصرف دخانيات صرف درمان بيماريهاي ناشي از آن مي گردد. همه مي دانند كه مصرف سيگار يعني دود كردن پول فرد ، خانواده و اجتماع مطالعات نشان مي دهد كه سالانه 1700 ميليارد تومان در كشور هزينه مصرف سيگار و دود كردن آن مي شود كه اين هزينه مي تواند در راه آباداني و رفاه زندگي خرج شود. در ايران نيز هزينه هاي درمان بيماريهاي مصرف دخانيات سالانه بين 3840 تا 5220 ميليارد تومان يعني 2 تا3 برابر هزينه سيگار دود شده است. هزينه هاي سلامتي ناشي از مصرف دخانيات به هيچ وجه قياس با درآمدهاي محدود شركتهاي دخانياتي نيست و توليد و مصرف دخانيات در دراز مدت به توسعه اقتصادي هيچ كشوري كمك نمي كند به دليل اينكه توسعه به منظور تامين نياز انسانها در جهت سلامت جامعه نه عليه آن باشد. همين طور مطالعات مستند سازمان جهاني بهداشت نشان مي دهد كه از هر دو نفر سيگاري ، يك نفر 15 تا 25 سال زودتر از موعد مقرر مي ميرند. هزينه خسارتهاي ناشي از آتش سوزيها و حوادثي كه با آتش ته سيگار اتفاق مي افتد يكي ديگر از زيانهاي اقتصادي مي باشد.
زيانهاي اجتماعي ناشي از مصرف دخانيات
مصرف سيگار نوعي اعتياد است ولي متاسفانه اين مساله به مرور در اجتماع جا افتاده و قابل قبول ترين عمل خلاف عرف محسوب مي شود. دلايل شيوع اين عادت عبارتند از احساس به دست آوردن شخصيت كاذب در افراد جوان ، اثر تخديركنندگي جزئي سيگار ، مصرف آن در لحظات عصبانيت و غم ، باور غلط و وابستگي جسمي و رواني و ...
زيانهاي زيست محيطي ناشي از دخانيات
از بين رفتن خاك ، تخريب جنگلها ، مصرف آفت كشها و آلودگي آبهاي زيرزميني و هوا از مضرات زيست محيطي دخانيات مي باشد. مصرف مواد مغذي خاك توسط گياه توتون موجب عاري شدن خاك از اين مواد شده و از طرفي موجب جذب آفتها مي گردد و استفاده از انواع كودهاي شيميايي و آفت كشها آلودگيهاي آبهاي زيرزميني را به دنبال دارد. از طرفي مقدار زيادي از درختان جنگلها براي سوخت در عمل آوردن توتون از بين مي ر وند. آلودگي هوا ناشي از دود سيگار نيز يكي از زيانهاي آن مي باشد.دود سيگار داراي دو جريان اصلي و كناري است جريان اصلي هنگام پك زدن به دهان و ريه وارد مي شود و جريان كناري در فاصله پك زدن از نوك سيگار در هنگام بازدم وارد محيط و سپس ريه مي شود. همان طور كه قبلا اشاره شد دود سيگار حاوي 4000 نوع ماده با آثار آنتي ژني ، جهش زايي و سرطان زايي ، دارويي و ضد سلولي است.
دخانيات و اعتياد از ديدگاه اسلام
مطابق آيات و تعاليم پيشوايان عظيم الشان ، دين اسلام آخرين دين به شمار مي رود و هيچ گونه نيازي به دين مكمل ما بعد خود ندارد. يعني يك دين كامل و مطابق با كل احتياجات تمام انسانها و جوامع و فرهنگها و تمدنهاي روي زمين است و دستورات لازم در تمام شئون زندگي را با خود دارد. بنابراين دين اسلام ، جزئي ترين مسائل مهم حياتي را نا ديده نگرفته و از نظر هدايت بشر در حفظ منافع و مصالح نوعي به باريكترين نكات نيز بذل توجه نموده است‌. اگر در عصر ظهور اسلام نامي از برخي مواد مخدر ( و يا مشتقات مشابه آن‌) در ميان نبود اما باعطف توجه به دستورات كلي صادره در فقه و تعاليم اختصاصي حضرات پيشوايان اسلام ، در كمال وضوح مشاهده مي گردد كه برخلاف تصور اهريمنان در همان زمان نيز كليه مسائل مهم حياتي عميقا مورد توجه بوده و مطابق دستورات و احكام عيني و يا كلي ، جهت يابي صحيحي در تمام جهات صورت گرفته است. از قبيل تحريم مطلق مسكرات كه يك دستور عيني و نيز كلي به صورت اعم است و تنها شامل حال مشروبات الكلي نيست بلكه كليه موادي كه به نوعي در مراكز مغزي ، بخصوص در مركز تعقل ، اثرات تخدير و تضعيف از خود برجاي بگذارد و به نوعي در فعاليت و وظايف فيزيولوژي آنها ايجاد ضعف و اختلال نمايد استعمال آنها شرعا حرام است و چنان كه در كتاب بررسي فرآورده هاي الكل از نظر فقه اسلامي تصريح گرديده است، اثرات تحريك و تخدير الكل شبيه مواد مخدر است و از آن لحاظ قابل مقايسه هستند و اگر تاكنون در مورد حرمت مواد دخاني ( و مواد مخدري از اين قبيل ) ظاهرا بحثي به ميان نيامده يا كمتر به صراحت در اين مورد پرداخته شده است طبعا مي بايست به يكي از اين دو علت اساسي مربوط باشد كه به علت عدم علم و آگاهي كافي در ماهيت اين مواد در گذشته امكان صدور فتواي صريح و حكم قطعي ممكن نبوده است .
احكام مربوط به عادت و اعتياد
در اسلام در مورد اعتياد به مواد دخاني ، اعتياد به مواد مخدر و مكيف به صورت اختصاصي ، حكم عيني ( به علت عدم ابتلاي زمان مگر در مورد مسكرات و مواد مشابه ) وجود ندارد ، اما از رديف احكام كلي ، موارد متعددي وجود دارند كه در صورت بذل توجه بيشتر و وجود حوصله تعمق در اصول و مباني هر يك ، در كمال سهولت مشخص مي گردد كه به طور ضمني ، تكليف امر يكسره روشن شده است.
به طور كلي دستورات و احكام دين اسلام در جهت تامين منافع و مصالح نوع بشر به دو دسته " حكم عيني " و " حكم كلي " تقسيم مي شوند. يعني برخي از دستورات با صراحت بيشتر و در كمال وضوح شامل حال مسائل و موضوعاتي هستند كه به صورت عيني در حكم ، قيد شده و تصريح گرديده است كه اقدام آن جايز يا واجب و يا حرام مي باشد ( بمانند حكم تحريم ربا و قمار و مسكرات ) يا امر بر اجراي فرايض معيني ( مانند نماز خواندن و روزه گرفتن و غيره ) ، كه در اين قبيل احكام اختلاف نظري وجود ندارد و به اصطلاح در رديف محكمات محسوب مي گردند. اما در برخي ديگر از مسائل و موضوعات ( حتي از مسائل مهم حياتي ) به جاي حكم صريح و معين ( به علت متغير بودن نوعي موضوع يا تعميم امر و يا وجود جهات مختلف ) حكم كلي و جامع ارائه شده است كه به تنهايي خود جوابگوي بسياري از مسائل پيچيده مشابه حتي با انشعابات وسيع موضوع مي باشد و در جهت يابي ، نقش موثري بازي مي كند و امر هدايت يا تشخيص را تسهيل مي‌نمايد و مي‌توان با در دست داشتن چنان اصل كلي ، بسياري از مسائل پيچيده را با كمترين تامل و تعمقي حل و جهت يابي صحيح نمود و به نتيجه مثبت معيني رسيد. مانند دستورات كلي شرعي ( از قبيل حكم مربوط به اصالت فطرت و اصالت عقل و وجوب تحصيل علم و ... ) كه با به كار گرفتن عقل و علم و اطلاعات و معلومات مقدماتي قبلي لازم و كافي ، استخراج جوابي روشن و اخذ نتيجه قطعي ، مشكل يا غيرممكن نيست. كليه مسائلي كه نسبت به آنها در اسلام حكم صريح و عيني نيست ، تعيين تبليغ از نظر امر و نهي و صلاح و فساد ، موكول است به احكام كلي كه گاهي تنها با يك يا چند حكم كلي اخذ نتيجه ممكن مي شود و گاهي نيز علاوه بر آن لازم است از معلومات زمان و اطلاعات كامل افكار عمومي استفاده نمود و به استعانت از عقل و علم و مراعات شرايط زماني و مكاني ، حكم لازم را از مجموعه اين امكانات استنباط كرد. اين دسته از احكام محتاج بحث و فحث و تفسير و تطبيق در اصول و كليات يا در فروع و اجزاي مسائل مي باشد كه مسلما بدون اتكا به معلومات كافي از علوم و فنون رايج زمان و اطلاعات وسيع لازم ، هم در اطراف موضوع و هم در مفهوم آن حكم ( بلكه احكام مشابه و مقارن‌) و بخصوص بدون مراعات شرايط عمل از روي اخلاص و دوري از هر غرض و مرضي عملا اخذ نتيجه مثبت معيني امكان پذير نيست. چرا كه به علت كليت و جامعيت اين دسته از احكام ، امكان انواع خبط‌ها و لغزش ها و گرايش هاي آگاه و حتي ناآگاه و ياسوء استفاده ها و بالاخره برداشت هاي مغرضانه وجود دارد.
احكام كلي مربوط به مواد مضر و عوامل موذي از ديدگاه اسلام با توجه به آيات قرآني
لا تلقوا بايديكم الي التهلكه ( آيه 195 سوره بقره )
خودتان را به دست خود به هلاك نيندازيد.
هر عمل و اقدامي كه عليه سلامتي جسمي و روحي انجام گيرد و موجوديت انسان را به خطر بيندازد از نظر اسلام مطرود و محكوم است و غايت مراتب آن اقدامي است كه سلامتي و يا به طور كلي حيات شخص را به خطر انداخته منجر به هلاكتش گردد بمانند خودكشي يا انتحار كه مطلقا در دين اسلام ممنوع و مسئوليت چنين امري براي شخص بسيار سنگين است. ( رجوع شود به آيه 29 تا 31 سوره نساء كه در آنجا عقوبت كساني كه اقدام به خودكشي مي كنند نيز بيان شده است )
كلوا واشربوا و لاتسرفوا انه لا يحب المسرفين ( آيه 31 سوره اعراف )
بخوريد و بياشاميد و اسراف نكنيد محققا خداوند اسراف كنندگان را دوست ندارد.
گرچه ظاهرا مفهوم آيه در مورد خوردن و آشاميدن است ولي منع از اسراف در اسلام يك دستورالعمل كلي و عمومي است. بر صاحب نظران و آگاهان پوشيده نيست كه اتلاف و ضايع كردن هر نعمتي خود ، ناسپاسي و در حكم كفران نعمت بوده ، به سهم خود معصيتي است . اعم از اين كه اين نعمت از رديف مال يا پول يا سلامتي و يا فرصت و امكانات باشد يا يك نعمت و برخورداري ظاهرا كوچك تر از آنها. مصرف دخانيات اتلاف آن همه پولهاي سرشار و قواي جسمي و روحي و بخصوص قدرت حياتي و به كارگرفتن قواي بدني براي مبارزه با مواد سمي ( آن هم در يك اقدام زايد بلكه مضري بمانند دخانيات‌) به استناد آمار و ارقام مسلم گرديد كه چگونه از نظر مادي و معنوي و از لحاظ جنبه هاي اقتصادي ، سرمايه هاي هنگفت بي جهت ضايع مي شود و سلامتي و نيروي خدادادي بدن بيجا صرف دفع آثار سوء مواد سمي موجود در دود سيگار و ساير دخانيات مي گردد. هر چيز مفيد و مثبتي كه بيهوده صرف امري بي فايده و غير لازم گردد ، شكل اسراف به خود مي گيرد.
ولا تسرفوا انه لايحب المسرفين ( آيه 31 سوره اعراف )
اسراف نكنيد زيرا خداوند دوست نمي دارد.
اگر ضايع كنندگان سرمايه هاي هنگفت جامعه اسلامي كه هر سال از طريق دود نمودن مقادير معتنابهي از دخانيات باز در مقابل جدل يا دفاع از خود مدعي باشند كه نفي اسراف مربوط موارد معدودي از خوردني و آشاميدني است سخت در اشتباهند. زيرا در اين آيه هر چند كه مقدمتا خداوند نعمت هايي از باغ ها و درختان ميوه و كشت‌هاي مختلف و محصولات كشاورزي گوناگون نام برده و سپس جواز برخورداري از آنها را صادر و به دنبال آن منع اسراف نموده است ، اما باز جايي براي جدل باقي نمي ماند كه مفهوم اسراف را منحصر به موارد نامبرده در ماقبل آيه نمايند . چرا كه با توجه به مفاد آيه بعدي علاوه بر خوردني ها از نعمت هاي ديگري ، مثل حيواناتي كه از نظر باربري و ساير منافعي كه به انسان مي رسانند ، نيز نام برده شده است و بخوبي معلوم مي دارد كه نه خداوند نعمت‌ها را منحصر به خوردني و نوشيدني نموده و نه فوايد و منافعي كه از مخلوقات خداوندي به بشر عايد مي شود در آن خلاصه گشته و منع اسراف در انحصار آنهاست‌، بلكه چنان كه در ذيل آيه قبلي اشاره نموديم اسراف به طور اعم از نظر اسلام مطرود و محكوم است.مي‌توان اسراف مال و اتلاف شيره جان يا قدرت حياتي را در جريان عادت به سيگار دريافت.
و لا تبذر تبذيرا ان المبذرين كانوا اخوان الشيطان و كان الشيطان لربه كفورا ( آيه 27 سوره اسراء )
و اسراف مكن كه اسراف كنندگان برادر شياطين اند و شيطان به پروردگار خويش ناسپاس بود.
و يحل لهم الطيبات و يحرم عليهم الخبائث ( آيه 157 سوره اعراف )
پيامبري كه براي پيروانش پاكها را حلال و پليدها را حرام مي نمايد.
كل مضر حرام
هر چيز مضري حرام است.
لاضرر و لا ضرار في الاسلام { پيامبر اكرم (ص) }
تحمل ضرر و زيان و ايجاد آن به غير در اسلام جايز نيست.
تكليف چيست ؟
وقتي مطابق مدارك و اسناد و بر طبق اصول و موازين شرعي آگاه شديم كه عادت به دخانيات نه از نظر عقل و علم مقبول است و نه از لحاظ شرع، و هرگز مطابق شان و مقام يك مسلمان واقعي نيست كه به يك چنين ابتلائات و اعتياداتي تن در دهد ، و وقتي مسلم گرديد كه در اثر چنين غفلت و قصور و ناسپاسي نسبت به تعاليم صحيح آسماني افكار عمومي آنقدر گمراه و از جاده حق و حقيقت منحرف گردند كه ارتكاب به معاصي و مناهي را به هيچ مانعي رواج داده درست در خلاف جهت اوامر الهي عادات مضري را پيش گيرند. طبعا اين سوال پيش مي آيد كه در چنين شرايطي تكليف يك مسلمان حقيقي چيست ؟ اگر افراد و جمعيت ها يا محافل علمي و اجتماعي در مقام استنتاج و استفتا محتواي كتاب راعينا و بدون كم و كاست در اختيار محافل و مقامات محترم مذهبي قرار دهند ، به نظر نمي رسد هيچ يك از مراجع عظام شيعه و سني با وجود دسترسي به اسناد و مدارك علمي اين كتاب و اصول و موازين عقلي و شرعي نامبرده در آن در اعلام حرمت مصرف دخانيات كمترين تاخير و تعللي را جايز بدانند .
رهبر معظم انقلاب در جواب سوالي در اين زمينه فرموده اند :
حكم با اختلاف مراتب ضروري كه بر استعمال دخانيات مترتب مي شود ، متفاوت مي گردد و به طور كلي استعمال دخانيات اگر به مقداري باشد كه موجب ضرر قابل ملاحظه اي براي بدن باشد ، جايز نيست و اگر شخص مي داند كه با شروع آن به اين مرحله مي رسد نيز جايز نمي باشد. ( توضيح المسائل المحشي الامام الخميني )
حضرات آيات مكارم شيرازي و بهجت استعمال دخانيات را حرام اعلام كردند.
حضرت ايت ا... نوري همداني نيز با توجه به ضررهاي مربوط به استعمال دخانيات اعلام كردند : استعمال دخانيات جايز نيست.
حضرت آيت ا... صافي گلپايگاني : ضرر اين سموم مهلك و خطرناك خانمانسوز براي دين و ايمان و شرف و استقلال و سلامت روح و جسم و همه شئون جامعه از واضحات است. هر عمل و معامله و حمل و نقلي كه موجب سلب مصونيت جامعه اسلامي از خطر ابتلاي افراد به اعتياد به اين سموم گردد موكدا حرام است و نهي از منكر و جلوگيري از آن علاوه بر اينكه از وظايف مستقيم حكومت است برهمگان نيز طبق ضوابط شرعي واجب است و همه بايد هم آهنگ از اين منكر و ساير منكرات كه موجب فساد و تباهي اخلاقي اسلامي جامعه است جلوگيري نمايند.
مركزسلامت محيط وكار

 


(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10