پريسا جلالي بازيهاي رايانهاي آن چنان بازار سرگرمي کودک، نوجوان و جوان
را اشباع کردهاند که فرصت و مجالي براي حضور ديگر سرگرميها به حداقل ميرسد. اين
را از گفته راجر ايبرت از منتقدان بازيهاي رايانهاي ميتوان فهميد وقتي که مدعي
است: «تا پيش از اين، هاليوود در برابر اين بازيها فکر ميکرد اگر يک بازي بخواهد
موفق باشد بايد به فيلم سينمايي تبديل شود تا فروش آن تضمين شود ولي اکنون وضع
برعکس شده و ما شاهد هستيم که برخي فيلمهاي خارجي که موضوعات خود را از بازيهاي
رايانهاي گرفتهاند چندان موفق نشدهاند ولي در مقابل بازيهاي آنها فروش بيشتري
داشته و هم از نظر هنري و هم از نظر تجاري موفق بودهاند و بدتر اين که فيلمهاي
پرطرفدار هاليوودي که فروش زيادي نداشته باشند در صورت تبديل شدن به بازي، تقريبا
مطمئن خواهند بود که فروش خوبي خواهند داشت و اين براي فيلمهاي سينمايي
نااميدکننده است!» طبق آنچه در بخش اول اين گزارش بدان پرداخته شد، با وجود
ظرفيت عظيم بازيهاي رايانهاي بديهي است قدرتهاي جهاني و نظام سلطه که خواهان نظم
نوين جهانياند نتوانند به آساني از کنار اين ظرفيت عبور کنند و براي تسخير اين نوع
رسانه نوين در جهت دستيابي به اهداف خود بيتفاوت بمانند که به قول کارشناسان،
تعدادي از بازيهاي رايانهاي خارجي صرفا براي جا انداختن قدرت آمريکا در نبرد با
کمونيستها توليد و طراحي شده است و يا در بعضي از آنها نقش يک سرباز آمريکايي به
تصوير کشيده شود که در دوران جنگ جهاني دوم به کاخهاي نازي نفوذ کرده و سربازهاي
آلماني را ميکشد. يا در يک بازي يازده مرحلهاي کاربر قرار است در نقش يک
گروهبان آمريکايي از شمال آفريقا به سمت سيسيل حرکت کند و ارتش آلمان را شکست دهد و
بسياري ديگر از بازيهاي خارجي همگي جهتهاي سياسي را تعقيب ميکنند. به راستي
آيا بايد و شايسته است نوجوانان وجوانان ما مخاطب يا بهتر بگوييم مشتري برخي از
کمپانيهاي خارجي مثل city interactive و... باشند؟! آيا موجه است نوجوان ما در
قالب يک نيروي نظامي آمريکايي که با چهره مصمم، دلنشين، مهربان و صلحطلب در مقابل
چهره دشمنان قبيح و جنگطلب و بيرحم ظاهر شود؟ بازيهاي داخلي در راه بازار
بر همين مبنا بود که تاسيس بنياد ملي بازيهاي رايانهاي در سال 1384 به تصويب
شوراي عالي انقلاب فرهنگي رسيد و با سه هدف عمده کمک به خانوادهها در انتخاب و
استفاده صحيح بازيها در قالب کمکهاي نظارتي و هدايتي، حمايت از توليدکنندگان
بازيهاي داخلي و ارتقاي دانش فني تا به امروز مشغول فعاليت است. بنابر آمار
ارائه شده از سوي کارشناسان بنياد، ردهبندي سني بازيها تدوين شده و تحليل محتواي
2500 بازي به همراه صدور مجوز توزيع 6هزار بازي وارداتي در قالب کمکهاي نظارتي و
هدايتي اين بنياد محقق يافته است. همچنين بنياد ملي بازيهاي رايانهاي در بخش
حمايتي توليد بيش از 100 بازي را حمايت کرده و در جريان توليد، کمک به نشر و توزيع
بازي و در نهايت تبليغ بازيها حمايت کرده است. با وجود اين حمايتها و هدايتها
بازيهاي داخلي چندان چنگي به دل نميزنند و با گرافيک ضعيفشان مشتريها را جذب
نميکنند. همين بهانهاي شد تا سري به شرکتهاي توليدکننده بازيهاي داخلي بزنيم.
روحالله حيدري، مديرعامل شرکت هنرهاي ديجيتال ايرانيان که کار طراحي و توليد
بازيهاي رايانهاي را دنبال ميکند، مخاطب سوالاتمان ميشود. وي در گفت و گو
با خبرنگار سرويس گزارش کيهان ميگويد: «هزينه توليد بازيهاي رايانهاي بسيار زياد
است و اگر بخواهيم با شرکتهاي خارجي رقابت کنيم بايد قيمت فروش را پايين بياوريم.
حمايتهاي مالي هم چندان جالب نبوده مثلا کلي زمان بايد صرف پيگيري کمکهاي مالي
بشود و گاهي هم ممکن است نتيجه مطلوب را نداشته باشد. مجبوريم ارزان بفروشيم در اين
صورت هم نرخ تعيين شده براي عرضه معادل هزينهها نيست و کمتر از قيمت تعيين شده
است. البته پيدا کردن اسپانسر هم در فضاي کنوني جامعه چندان آسان نيست.» وي ضمن
اشاره به کمبود بودجه موجود در بنياد ملي بازيهاي رايانهاي و اختصاص آن براي
توليدکنندگان بازيها ميگويد:«اگر بودجه هم اختصاص يابد باز هم کافي نيست. فکر
ميکنم اگر حمايت نباشد بهتر است و به جاي حمايت مالي قانون کپي رايت در کشور رعايت
شود تا بازيهاي توليد داخل و بازيهاي مناسب وارداتي از تکثير غيرمجاز و قاچاق در
امان باشند.» وي در ادامه تصريح ميکند: «بنياد ملي بازيهاي رايانهاي تمامي
فعاليتهاي شرکتهاي واردکننده و توليدکننده را بررسي و نظارت ميکند، اما اين
نظارت گاهي با برخورد سليقهاي جابهجا ميشود و بعضي بازينامهها را که نه
جهتگيري سياسي و نه موارد غيراخلاقي دارند را قيچي ميکنند.» مديرعامل شرکت فوق
ادامه ميدهد: «قياس سطح کيفي و گرافيک بازيها هم وجود دارد. در بحث تخصص
بازيسازي بايد بگويم نيروي متخصص حرفهاي که يک گيم يا بازي نامه مناسب توليد کند،
کم است. صنعت بازيسازي در کشور جوان است و نياز به حمايت دارد. در غير اين صورت
قادر به مقابله و رقابت با بازيهاي خارجي که اغلب داراي جهتگيري هستند نيستيم.»
کتابهاي مناسب و ارتقاي دانش بازي سازها فقدان کتابهاي مناسب براي ارتقاي دانش
بازيسازها مشکل ديگري است که حيدري به آن اشاره و اذعان ميکند:«اگر بازيسازها
بخواهند اين کتابها را از بازار خارجي تهيه کنند با محدوديتهاي پرداخت پول مواجه
ميشويم و بهتر است بنياد بازيهاي رايانهاي خودش اين مشکل را حل کند و براي
ارتقاي دانش افراد فعال در اين حوزه اقدامات بهتري داشته باشد. تنها و تنها هم
با ارتقاي علمي بازيسازها و امکانات وافر حمايتي وهدايتي است که بازيهاي طراحي و
توليد شده در داخل امکان رقابت با بازيهاي خارجي را خواهند داشت. از لحاظ
حمايتهاي عملي و ارتقاي دانش فني ميتوان به برخي اقدامات بنياد ملي بازيهاي
رايانهاي دلخوش بود.» محمدبيطرف، قائم مقام بنياد ملي بازيهاي رايانهاي در
همين زمينه و در گفت و گو با گزارشگر کيهان ميگويد:« انستيتوي بازي را بنياد داير
کرده و علاقهمندان در دورههاي آموزشي، هنري و فني طراحي بازيها ميتوانند شرکت
کنند. در حال حاضر هم بيش از 300 دانشجو در اين حوزه فعال هستند. مرکز رشد بازيهاي
رايانهاي هم داير شده و 15تيم دانشجويي در حال ساخت و توليد اين بازيها هستند.
البته يکي از اين توليدات در نمايشگاه و جشنواره گيم کانکشن شانگهاي چين به عنوان
يکي از هفت بازي برتر آسيا انتخاب شده است. ديگر فعاليت آموزشي بنياد را ميتوان
ايجاد رشته دانشگاهي مرکز علمي کاربردي دانست.» اما از لحاظ حمايتهاي مالي،
بيطرف ميگويد: «بنياد متولد دولت نهم است و در دولت دهم کمکهاي زيادي از لحاظ
بودجه و اعتبار شد. اما ميان اين حمايتها و نيازهاي جامعه هيچ تناسبي وجود ندارد.
درخواست براي توليد از بودجه در نظر گرفته شده بيشتر است.» وي در بيان علل آن
ميگويد: «جريان بازيسازي يک جريان تکنولوژيک و هزينهزاست. دوم اينکه نيروي
علاقهمند بازيسازي زياد داريم که ميتوانيم آنها را حمايت و هدايت کنيم. اما وقتي
ميبينيم در قضيه ساخت بازيهاي ضدايراني و ضداسلامي ميلياردها دلار صرف توليد و
تبليغ ميشود و با موضوع اسلامستيزي و اسلامهراسي بازي ساخته ميشود براي ما
زيبنده نيست با همين اعتبار قبلي کار کنيم و نسبت به اين جريان بيتفاوت باشيم.»
قائم مقام بنياد ملي بازيهاي رايانهاي اضافه ميکند: «وقتي بودجه يک سال بنياد
برابر با يک چهارم هزينه ساخت يک بازي يا برخي سالها برابر با هزينه تبليغات يک
بازي است چه توقعي از بنياد ميتوان داشت.» تبليغات در صدا و سيما و هزينههاي
کلان بيطرف در ادامه با بيان اينکه تبليغات در صدا و سيما نياز به هزينههاي
کلان دارد به انتقاد از صدا و سيما پرداخته و ميگويد: «از اين رسانه ملي انتظار
داريم به صورت رايگان يا با کسر مبلغي از هزينه تبليغات توجه ويژه به بازيهاي
رايانهاي داشته باشند که متاسفانه اين توقع عملي نشده است. البته بايد گفت عليرغم
اين ناملايمات ظرفيت مناسبي براي فرهنگ ايراني اسلامي ايجاد نشده ضمن آن که در کنار
صدا و سيما ديگر نهادهاي مسئول هم بايد دغدغه فرهنگي داشته باشند و علاوه بر کمک به
توليد فيلمها در تبليغات شهري و رسانهاي به بنياد کمک کنند.» ياري مجلس به
صنعت بازيسازي اکنون دنيا به بازيهاي رايانهاي روي آمده و انديشهها را از
طريق اين بازيها به افکار عمومي القا ميکند. از همين رو حجت الاسلام والمسلمين
احمد سالک از اختصاص بودجه براي کمک به حوزه بازيهاي رايانهاي خبر ميدهد.نايب
رئيس کميسيون فرهنگي مجلس در اين باره ميگويد: «توجه به عرصه بازيهاي رايانهاي
بحث جدي واساسي است. مجلس هم با توجه به اين موضوع بودجه مناسبي به عرصه فضاي مجازي
و مواردي از اين قبيل اختصاص داده است.» وي تاکيد ميکند: «کميسيون فرهنگي مجلس
به جايگاه عرصه بازيهاي رايانهاي توجه دارد و اميدوارم با تلاش اعضاي کميسيون
بتوانيم به اين عرصه کمک کنيم.» نصرالله پژمان، يکي ديگر از اعضاي اين کميسيون هم
در گفتوگو با گزارشگر کيهان معتقد است: «تقابل و درگيري به شکلهاي مختلف وجود
دارد و نشان ميدهد غرب در مواجهه فرهنگي يک شکل وارد ميدان نشده بلکه اين بار به
دنبال رخنه در افکار واذهان عمومي است. چون کودک و نوجوان بعضا قدرت تشخيص ندارد و
قدرت تقليد آنها بالاست بنابراين بايد مقابل هجمههاي نرم که اسلام وباورهاي آنها
را هدف گرفتهاند نهادهاي مسئول وارد شوند.» وي ادامه ميدهد: «در مجلس شوراي
اسلامي هم بنابر، اين اعتقاد که در فضاي تقابلي نميتوانيم وارد شويم و در همان
فضاي نرم بازيها اقدام کنيم، تصميم گرفته شد اعتباري به بنياد ملي بازيهاي
رايانهاي اختصاص دهيم البته امسال زياد دستمان باز نبود و توانايي مالي کم بود اما
با پيگيري اعضاي کميسيون سعي کرديم 10ميليارد تومان اختصاص دهيم که در نهايت تصميم
گرفته شد 7ميليارد تومان تخصيص داده شود. البته در لايحه دولت اين رقم پيشبيني
نشده بود و از طريق کميسيون تلفيق موفق به اين امر شديم.» شايد اين اقدام بتواند
قدري از نگراني طراحان بازي و توليدکنندگان آن را کم کند چرا که بيطرف، قائم مقام
بنياد بازيهاي رايانهاي ميگويد: «متاسفانه طي سال هاي اخير اين نگراني هست که
توليدکنندگان ما جذب کمپانيهاي خارجي شوند و با رفع مشکل بودجه و اعتبار شايد
بتوان به اين نگراني خاتمه داد.» وي البته به حمايت و تلاش ارتش جمهوري اسلامي
ايران نيز اشاره دارد و اظهار ميدارد: «ارتش طي حمايتهاي مالي، اقدام به توليد
بازي رايانهاي با عنوان خليج عدن کرد که يادآور غرور ملي و هويت اسلامي ايرانيان
است واين که ارتش به عنوان يک نهاد نظامي دغدغه فرهنگي داشته است جالب و عالي به
نظر ميرسد. اگر ديگر نهادها و سازمانها همچنين حمايتهايي داشته باشند فکر نميکنم
ديگر نگرانياي وجود داشته باشد.» نگرانياي که دکتر غلامرضا عليزاده، آسيبشناس
اجتماعي بدان اشاره داشته و در گفت و گو با گزارشگر کيهان ميگويد: «علاوه بر
تهديدات نرم سياسي، آفتهاي اجتماعي هم از سوي اين بازيها به محافل خانوادگي وارد
ميشود. افزايش پرخاشگري در کودکان مهمترين مشخصه بازيهاي رايانهاي و حالتهاي
جنگي آنهاست. در واقع خشونت مهمترين محرکهاي است که در طراحي جديدترين و
جذابترين بازيهاي رايانهاي به حد افراط از آن استفاده ميشود.» وي ادامه
ميدهد: «افت تحصيلي، اعتياد به بازيها و متزلزل شدن روابط خانواده را هم بايد به
عواقب بازيهاي رايانهاي اضافه کرد. پيشرفت تکنولوژي باعث دور شدن اعضاي خانواده از
يکديگر شده و هر يک از اعضاي خانواده سرگرم اين بازيها و اينترنت و ماهواره
ميشوند و کمتر حوصله يکديگر را دارند.» عليزاده ميگويد: «تصور بيشتر
خانوادهها اين است که بازيها منجر به تقويت سلولهاي مغزي ميشوند ولي واقعيت چيز
ديگري است و فقط حرکت دستها و انگشتها را دربردارد.» وي البته به مزاياي
بازيهاي رايانهاي مناسب هم براي تقويت عکسالعملهاي مناسب و سريع و به موقع
اشاره ميکند و اظهار ميدارد: «در کنار استفاده از رايانه تحرک هم نياز است و
فرزندان را بايد به ورزش هم ترغيب کرد.»اما عليزاده مانند ديگر آسيبشناسان
اجتماعي عقيده دارد در بازار فقط بايد بازي مناسب يافت شود تا از رسوخ فکر و
انديشه غربي در کانون خانوادهها جلوگيري کنيم. گزارش روز
|