(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10


سه شنبه 28 خرداد 1392 - شماره 20520 

ضرورت بررسي نحوه گذران اوقات فراغت کودکان و نوجوانان (بخش پاياني)
نشاط، شرط نخست طرح‌هاي فراغتي
   


پريسا جلالي
با راه‌اندازي 18 هزار پايگاه تابستاني در مقابل 15 پايگاه غني‌سازي اوقات فراغت در دامغان، آمادگي 20 پايگاه اوقات فراغت در ملاير، 16 پايگاه در بيرجند، اجراي طرح اوقات فراغت در تمام مدارس بهشهر، برنامه‌هاي تدارک ديده شده براي 40هزار دانش‌آموز سنندجي در قالب تشکيل جلسات علمي بهداشت و درمان، مسائل شهري و رفاهي، 4 پايگاه اوقات فراغت در آبيک، 12 پايگاه در فردوس همزمان با تعطيل شدن مدارس و تمام فعاليت‌هاي تدارک ديده شده در ديگر شهرها و حتي برخي روستاها باز هم احساس مي‌شود اين مقدار امکانات به لحاظ کيفي براي ايام فراغت کودکان و نوجوانان کافي نيست. موضوعي که در اين دوران بيش از همه به عنوان نياز دانش‌آموزان احساس مي‌شود، توجه به فضاي شاد و پرنشاطي است که برنامه‌هاي فراغتي بايد براي کودکان و نوجوانان رقم بزنند.
فراغت در زبان فارسي به زمان‌هايي اطلاق مي‌شود که افراد کار ضروري براي انجام ندارند و معمولا در اين مواقع تمايل به انجام فعاليت‌هاي فرح‌بخش و نشاط‌آور بيشتر مي‌شود يا در تعريفي ديگر، اوقات فراغت زمان‌هايي است که فرد آن را طبق تمايل شخصي و براي خود تنظيم مي‌کند و برنامه آن در مورد هر کس متفاوت است و به سليقه، نيازهاي روحي، سن و توان مالي فرد بستگي دارد.
اما آيا اوقات فراغت آن طور که در کشور ما جا افتاده صرفا موضوعي منحصر به فصل خاصي از سال براي نوجوانان و کودکان است؟ اگر اين طور نيست چرا با پايان يافتن فصل امتحانات و شروع تابستان تازه يادمان مي‌آيد که بايد براي اوقات فراغت ميليون‌ها دانش‌آموزي که تعطيلات طولاني در پيش دارند، برنامه‌اي داشته باشيم و اوقات فراغت را منحصر به سه ماه تعطيلي مي‌دانيم؟ هر چند که اگر هم اين طور باشد هنوز نتوانسته‌ايم برنامه‌ مناسبي براي اين دوران طراحي و اجرا کنيم.
با وجود تلاش‌هايي از سوي برخي نهادها و سازمان‌ها به ويژه آموزش و پرورش اين که چرا دانش‌آموزان هنوز برنامه خاصي براي اوقات فراغت ندارند، جاي تامل دارد.
در گزارش نخست بيشتر به نقل قول از دانش‌آموزان و کودکان و نوجوانان اشاره کرديم و صحبت برخي از والدين را در ادامه داشتيم که خودشان هم چندان رضايتي از اين نوع گذران ايام فراغت نداشتند. اما اجازه دهيد در اين گزارش به سخن معلمان هم اشاره‌اي داشته باشيم چرا که دل مشغولي معلمان از ايام فراغت از مدرسه، ناخودآگاه بر نوع مواجهه آنها با درس و مشق سال آينده تاثير خواهد گذاشت.
فقدان امکانات و رها شدن در کوچه و خيابان
«پارک‌هاي کوچک محله‌ها مکان مناسبي براي پيدا کردن نوجوانان و جواناني است که قدري از ايام فراغت‌شان را مي‌خواهند در ميان طبيعت و به دور از چهار ديواري خانه سپري کنند، اما همين مساله من را خيلي نگران مي‌کند.»
هادي پيرسماواتي يکي از معلماني است که بيشتر سال‌هاي فعاليتش را در مدارس شمال شهر گذرانده است. وي از نحوه گذران اوقات فراغت کودکان و نوجواناني که هر روزه با تعدادي از آن‌ها در قالب دانش‌آموز سروکار دارد، برايمان مي‌گويد.
پيرسماواتي به يکي از شاگردانش به عنوان مثال اشاره مي‌کند و مي‌گويد: «مرتضي احمدي يکي از شاگردان بسيار تيزهوش و در حد نابغه‌ام است که دوره دبيرستانش را به تازگي سپري کرده و الان پشت کنکوري است. او همه وقتش را در پارک مي‌گذراند و تابستان امسالش صرف مطالعه و تست‌زني شده است. او هميشه از اين که کتابخانه محله گنجايش کافي براي درس خوان‌ها ندارد گلايه مي‌کند و ما هم در مدرسه نمي‌توانيم کتابخانه‌اي داشته باشيم يا حداقل در زمان‌هاي تعطيلي کلاس‌ها نيمکت و فضاي آرام مدرسه را به اين دانش‌آموزان اختصاص دهيم.»
آن چه سماواتي را نگران مي‌کند، اتفاقاتي است که ممکن است در پارک‌ها بيفتد و نوجواناني که ساعتها از وقت‌شان را در آن سپري مي‌کنند را به راهي ديگر بکشاند، که در اين مورد مي‌گويد: «براي ايام فراغت دانش‌آموزان برنامه‌هاي مناسبي نداريم بنابراين بهتر است حداقل شرايط درس خواندن‌شان را مهيا کنيم. کتابخانه مدارس هم يا وجود خارجي ندارند و در حد طرح و برنامه آتي است يا اگر کتابخانه‌اي داير کرده باشيم مملو از کتاب‌هايي است که معمولا رغبتي براي مطالعه آن نيست و اغلب قديمي هستند. يعني ناخودآگاه کودک و نوجوان را به مسيرهاي ديگري مثل فضاي اينترنت مي‌کشانيم که اغلب بدون نظارت والدين و اولياي مدرسه بدان وارد خواهند شد.»
او ادامه مي‌دهد: «وقتي درمورد برنامه‌هاي اوقات فراغت از دانش‌آموزان مي‌پرسم بيشتر آن‌ها بازي‌هاي رايانه‌اي را مطرح مي‌کنند که معلوم نيست پشت اين بازي‌ها چه اهدافي وجود دارد. درصورتي که استقبال زيادي از دوره‌هاي آموزشي و پرورشي که مدارس ايجاد مي‌کنند، نمي‌شود چون نشاط‌آور نيستند.»
برنامه‌ها ضعيف‌اند
ضعف برنامه‌هاي فراغتي نکته مورد تأکيد اغلب معلمان است.
سيدحسين حاجي، معلم ديگري است که نزديک به دو دهه است در مدارس پسرانه جنوب شهر مشغول به تدريس است.
او هم در گفت‌وگو با گزارشگر کيهان رضايتي از نحوه گذران اوقات فراغت ندارد و مي‌گويد: اوقات فراغت کودکان هم مثل نوجوانان يک سري مشکلاتي دارد. مثلا کودکان تصور مي‌کنند «اوقات فراغت يعني بيکاري به همين خاطر والدين با آنها براي برنامه‌ريزي مشکل دارند چون حاضر نيستند طي سه ماه تعطيلي در دوره‌هاي آموزشي شرکت کنند. اما درمورد نوجوانان موضوع خيلي حاد است. نوجوانان در سنين حساسي هستند. طبيعي است برنامه‌ريزي‌ها بايد عقلاني و حساب شده باشد.»
حاجي ادامه مي‌دهد: «آموزش‌وپرورش برنامه‌هايي براي گذراندن اوقات فراغت دارد اما متأسفانه برنامه‌ها حساب شده نيستند. برخي برنامه‌ريزي‌هايي که صرفاً براي صرفه‌جويي اقتصادي است ملاک عمل قرار مي‌گيرد. مثلا تعطيلي روزهاي پنج‌شنبه بدون کار کارشناسي صورت گرفت چراکه با تعطيلي اين روز بدون اين که برنامه دقيقي براي پنج‌شنبه دانش‌آموزان داشته باشيم آن‌ها را از محيط آموزشي دور کرديم و به مشکلات فراغتي‌شان پنج‌شنبه‌ها را هم اضافه کرديم.»
رها شدن نوجوانان در سنين بلوغ و بدون کنترل در خيابان‌ها يکي از پيامدهاي تعطيل شدن پنج‌شنبه‌ها بود که اين معلم باسابقه به آن اشاره مي‌کند.
زهرا صدري ديگر معلمي است که او هم اهميت دادن به تعطيلات ايام تابستان دانش‌آموزان به ويژه نوجوانان را مورد تأکيد قرار داده و تصريح مي‌کند: «درمورد فرصت سه ماه تعطيلي دولت و آموزش و پرورش برنامه‌هاي خاصي ندارند و خانواده‌ها باتوجه به توانايي خود سعي مي‌کنند برنامه‌هاي متنوع و درخور خانواده و شخصيت فرزندان درنظر بگيرند که همين متضمن هزينه‌هاي بي‌شماري است.»
او عقيده دارد: «خيلي از خانواده‌ها در مناطق پايين شهر توانايي استفاده از اين کلاس‌ها را ندارند و مجبورند شاهد رها شدن نوجوانان در خيابان‌ها باشند و همين باعث انحراف دانش‌آموزان به مسيرهاي نامشخص خواهد شد.»
کمي تأمل در امور فراغتي
براي بهتر شدن ايام فراغت و هدفمند شدن برنامه‌ها چه‌کار بايد کرد؟
حسين حاجي در همين رابطه پيشنهاد مي‌کند: «براي جلوگيري از اين مشکلات و همچنين بالا بردن توانمندي نوجوانان و دانش‌آموزان دولت مي‌تواند با برنامه‌ريزي مناسب و هزينه اندک محيط‌هاي آموزشي (مدارس) را در اختيار آموزش‌وپرورش قرار دهد و معلمان عهده‌دار پرورش فکري و ذهني دانش‌آموزان در ايام تابستان باشند. يعني در اين فرصت سه ماهه فاصله‌اي ميان معلم و دانش‌آموز نباشد تا روحيه تفاهم بيشتري بين آن‌ها شکل گيرد.»
وي مي‌گويد: «فکر مي‌کنم اگر تعاملي ميان مدارس و خانه‌هاي فرهنگ و فرهنگ‌سراها يا ورزشگاه‌ها اتفاق بيفتد که معلم همراه و يار دانش‌آموزان باشد و در کلاس‌ها کنارشان باشد تا به روحيات و شخصيت و توانمندي دانش‌آموز پي‌ببرد بهتر بتوان در هدايت صحيح استعدادها و در نهايت انتخاب رشته تحصيلي در مقاطع بالاتر و انتخاب شغل به دانش‌آموز کمک کرد.»
موضوعي که مژده مهدويان، مدرس سازه‌هاي ماکاروني که اوقات فراغتش را صرف آموزش دانسته‌هاي علمي‌اش به نوجوانان دانش‌آموز مي‌کند، به آن اشاره کرده و مي‌گويد: «به واسطه شغلم با نوجوانان زيادي سر و کار دارم که مشکل 90درصد آنها در سردرگمي و نشناختن علايق‌شان است. وقتي براي انتخاب رشته تحصيلي اقدام مي‌کنند شناخت دقيقي از استعدادها و توانايي‌شان ندارند. وقتي وارد دانشگاه مي‌شوند لذتي از موفقيت‌شان نمي‌برند. برخي به سمت مشاغلي مي‌روند که جذابيتي برايشان ندارد و همين گم کردن هدف و علايق روحيه‌اي براي‌شان باقي نمي‌گذارد.»
به اعتقاد وي، اگر مسئولان برنامه‌اي براي کودکان و نوجوانان طراحي کنند تا به علايق خود دست پيدا کنند با انگيزه به هدف‌شان خواهند رسيد و تفريحات ايام فراغت‌شان هم حداقل از سوي خودشان سر و سامان مي‌گيرد.
همه برنامه‌هاي فراغتي مناسب نيستند
اما دوره‌هايي که نياز روحي و جسمي نوجوانان و کودکان است، نيازمند بررسي و تأمل است.
يک کارشناس فرهنگي در گفت‌وگو با خبرنگار سرويس گزارش کيهان تأکيد مي‌کند: «باتوجه به ويژگي‌هاي اسلامي کشور ما آن چه مهم است سازگاري اين دوره‌هاي آموزشي با معيارهاي اسلامي است. گاهي ديده مي‌شود همين فرهنگ‌سراها دوره‌هايي براي کودکان و نوجوانان ما تدارک مي‌بينند که اصلا سنخيتي با آموزه‌هاي اسلامي و نيازهاي روحي آن‌ها ندارد.»
وي ادامه مي‌دهد: «اين دوره‌ها گاهي جوانان و نوجوانان را به سمت استفاده از مدهاي غربي گرايش مي‌دهند و الگوهاي سنتي براي‌شان کم‌ارزش جلوه داده مي‌شود. بايد الگوي مناسب و سالم براي تفريح و اوقات فراغت تعريف کنيم و براي اين نيازمند همکاري همه دستگاه‌هاي اجرايي هستيم. بايد داشته‌هاي خودمان را که سرشار از فرهنگ غني ايراني اسلامي است براي نوجوانان و جوانان نهادينه کنيم تا در کنار جلوگيري از ترويج فرهنگ غربي برنامه‌هاي سالم و متناسب با فرهنگ کشور به آنها ارائه کنيم.»
اين انتقادات که معمولا آموزش و پرورش را هدف مي‌گيرد، به قول دکتر مصطفي مجد عضو هيئت علمي دانشگاه و عضو سابق شوراي عالي آموزش و پرورش همه را درگير کرده است.
وي در گفت‌وگو با گزارشگر کيهان مي‌گويد: «حتي رهبر معظم انقلاب هم وارد اين موضوع شده‌اند و کاري کرده‌ايم که ايشان هم دغدغه اين مسئله را دارند. وقتي اين سؤال را مطرح کردند که واقعا فلسفه آموزش و پرورش چيست و يا تفريح سالم کدام است يعني وارد بحث اوقات فراغت و مباحث آموزشي شده‌اند و کم‌کاري‌ها باعث اين موضوع شده است. بايد گفتمان فراکلاسي در مدارس حاکم شود نه اين که اوقات فراغت را منحصر به محيط آموزشي کنيم که از فطرت دانش‌آموزان فاصله دارد.»
دکتر مجيد کاشاني، جامعه‌شناس و عضو هيئت علمي دانشگاه هم اوقات فراغت بدون کار و رها بودن از هرگونه تلاش و آموزشي را از ديدگاه جامعه‌شناسي مذموم مي‌داند و معتقد است: «اوقات فراغت داراي ابعادي است که يکي از آن‌ها هزينه است و برخلاف کار که درآمدزاست اوقات فراغت هزينه‌بر است. اگر در زمان‌هاي قديم با هزينه‌هاي اندک مي‌شد فراغت خوبي داشت امروز گذران آن به علت پيشرفت جوامع و نهاد اوقات فراغت که شکلي صنعتي به خود گرفته بدون هزينه‌هاي تقريبا بالا ممکن نيست.
وي در گفت‌وگو با گزارشگر کيهان ادامه مي‌دهد: در کشورهاي صنعتي اوقات فراغت بعد از خوراک و پوشاک بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي‌دهد و در سبد خانوار بودجه مجزايي براي خودش تعريف کرده است اما در ساير کشورها ممکن است اين طور نباشد. اما اين را بايد توجه کنيم که به واسطه ساختار اسلامي کشورمان اوقات فراغت خاص خود را تعريف کنيم و به واسطه ساختار سني جوانان و نوجوانان و به واسطه وابستگي آنها به خانواده‌هاي‌شان تعريف خاصي هم از اين دوران داشته باشيم.
در جوامع سنتي اوقات فراغت چه خوب و چه بد داراي محدوديت‌هايي بود و خانواده‌ها خودشان فرزندان را آموزش مي‌دادند. انواع بازي‌هاي دسته‌جمعي و گروهي و کارهاي دسته‌جمعي دختران و پسران را سرگرم مي‌کرد. اما امروز به کلي اين موضوع تغيير شکل يافته است.
دکتر کاشاني مي‌گويد: «آموزش و پرورش براي امور تربيتي و فراغتي و پرورشي بايد هماهنگي و همکاري نزديکي با نهادهاي ديگر از قبيل سازمان تربيت‌بدني، صدا و سيما، شهرداري‌ها و سازمان تبليغات اسلامي داشته باشد و در برنامه‌ريزي‌ها رغبت و علاقه دانش‌آموزان رادر نظر بگيرد ضمن اين که از نتايج تحقيقات علمي روان‌شناسان و جامعه‌شناسان بهره بگيرد. بايد گفت برنامه‌هاي پرورشي در ايام فراغت بايد نشاط‌آور و قابل انعطاف باشد و با کمترين هزينه بتوان نشاط رادر ميان کودکان و نوجوانان تزريق کرد.
در انتظار مهارت‌آموزي
از اين رو همزمان با پايان امتحانات دانش‌آموزان و آغاز فصل تابستان برنامه‌ريزي‌هاي آموزش و پرورش براي اوقات فراغت دانش‌آموزان هم آغاز شده و به گفته معاون پرورشي و فرهنگي وزير آموزش و پرورش 18 هزار پايگاه تابستاني براي دانش‌آموزان ايجاد مي‌شود.
اجراي سه برنامه هر دانش‌آموز يک مهارت، مزرعه تابستاني من و طرح هجرت از جمله برنامه‌هاي ويژه اين وزارتخانه براي ايام اوقات فراغت دانش‌آموزان در تابستان است.
حسين هژبري در اين رابطه اضافه مي‌کند: برپايي پايگاه‌هاي تابستانه از سال‌هاي گذشته در دستور کار ما بوده است و امسال نيز اين پايگاه‌ها برپا خواهد شد اما در سال جاري دانش‌آموزان شرکت‌کننده در برنامه پايگاه‌ها، يک مهارت را نيز مي‌آموزند. امسال سه برنامه اصلي با شعار «هردانش‌آموز يک مهارت» در محورهاي برنامه‌‌هاي اوقات فراغت قرار دارد. همچنين طرح‌هايي همچون «مزرعه تابستاني من» و «طرح هجرت» نيز از ديگر برنامه‌هاي تابستاني خواهد بود.
در واقع قرار است در تابستان امسال فرزندان کشاورزان هم طرحي با عنوان مزرعه من را اجرا کنند تا فرزندان در کنار خانواده به مهارت‌آموزي مشغول شوند. همچنين بيش از 50 رشته فرهنگي و هنري در اين حوزه زمينه کار و مهارت‌آموزي دارند.
اين که اين مهارت‌ها تا چه اندازه راهگشاي مناسبي براي ايام فراغت دانش‌آموزان خواهد بود مسئله‌اي است که بايد تا پايان تابستان صبر کرد و منتظر نتايج آن ماند.
گزارش روز

 

(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10