حسن آقايي تقويم سالنامه را ورق ميزنند و با چه شوقي گوش تيز ميکنند براي
شنيدن صداي پاي تابستان، که عطش رواني تصميمات رفتن به مسافرت را تحريک ميکند چرا
که تعطيلات تابستاني شکل زندگي معمول را تغيير ميدهد و تفريح و سلامتي جسم و جان
را در هواي طبيعت نويد ميدهد و به انسانها هشدار ميدهد تا دريابند حتي بيش از
خيلي ملزومات مادي و آرايهاي به سلامت روان و آسايش بخشي جسم خود بينديشند و چند
روزي کرکره کار را پايين بکشند و پاي در عرصه سفر گذارند تا ايامي را در کنار
خانواده با فراغ بال به سير و ساحت بپردازند. تابستان فصل مسافرتها فرصت مناسب
براي هر کس ولو براي يکي دو روز با اندک هزينه است. مهم همت است و يک برنامهريزي
جمع و جور، ميز توقعات را کنار گذاشته و سفره تفاهم، نشاط و خوشدلي را گستراند
همداستاني و خوشاخلاقي جزو لاينفک سفر مسرتبخش ميباشد. موضوع اين گزارش: يک
سفر با امن، آسايشبخش و با خاطره خوش مستلزم چه عواملي است؟ شماره نخست گزارش پيش
رويتان است: مربع سفر خوش حضرت علي(ع) ميفرمايند: الرفيق ثم الطريق، يعني
اول ببين رفيق تو چه کسي است بعد سفرت را تعيين کن. «مهران عقلمند» حسابدار در
خصوص عوامل سفر با اطمينان و دلپسند، با اين مقدمه که هر سفر يک سري عوامل اوليه
دقيق و متغير دارد، بدين نحو شرح ميدهد: «اول مدت زمان سفر تعيين شود، دوم تامين
هزينه، سوم عده نفرات و چهارم نحوه گزينش افراد که خوش سفر باشند.» وي در عين
حال اضافه ميکند: «با اين شرايط ممکن است برخي افراد همسفر در مواردي تفاوت نظر
داشته باشند. در آن صورت بايد يک نفر باشد بتواند مديريت کند تا برنامهريزي طوري
باشد که تفاوت آرا را تا حداقل ممکن برطرف کند.» از اين شهروند حسابدار ميپرسم
نظرشان راجع به هدف مسافرت چيست؟ او با اين جمله: «دوري از روزمرگي در زندگي است.»
در ادامه ميافزايد: «در بحث مديريت پيشرو، افراد را نبايد گذاشت برخي عاداتشان
مطرح شود. ليکن در سفر و دور شدن چند روزي از تکرار روزمرگي باز ميبينيم اکثر همان
رسم متعارف و معمول را دارند: سرموقع ناهار، شام، استراحت و خواب. در اين جور
عادات، لذت سفر و تنوع در جان و فکر، زياد نيست.» انعطافپذيري در سفر اما
نظر يک شهروند به نام محسن رضوي «درباره عوامل يک سفر مطمئن و آسايشبخش کدامند؟»،
نخست اين است: «مسافرت با اهل خانواده و يا دوستان و اقوام، انعطافپذيريشان تاثير
دلپذيري در سفر دارد.» وي که کار تدريس آزاد زبان دارد هدف از سفر را توجه انسان
به تندرستي، رفع خستگي و گشت و گذار شناختن فرهنگ، رسوم و طرز کار و زندگي ديگر
هموطنان در هر شهر و روستا ميداند و ميگويد: «سفر خوش براي من مثل يک آلبوم عکس
يادگاري در ذهنم ماندگار ميشود. در سفر با افراد مختلف سروکار داريم. راننده،
مغازهدار، اهل هنر و...، با هر يک از آنان صحبت کنيم، تجاربي به دست ميآوريم. سفر
خوب ميتواند آموزندگيهاي مختلف داشته باشد. به نظر اگر هدف مسافرت فقط از يک جا
بلند شدن وجاي ديگري نشستن باشد، هيچ دستاوردي نخواهد داشت. گفته شده بايد سفر کرد
تا انسان به پختگي و تکامل فکري و روحي برسد. خلاصه اين که سفر لازمه زندگي است ولي
بايد سفر را در هر شرايط ، راحت پذيرفت. اين به سهم خود نشان از مقاومت و آمادگي
درباره کم و کاستهاي سفر ميدهد. سفر احساس تازهاي در روحيه و فکر انسان جاري
ميکند.» اگرچه برآورد دخل و خرج، هدف و برنامه داشتن نقش پيشگامي يک سفر
آرامشبخش با خاطرهاي خوش دارند ليکن اين الزامات خود مستلزم موارد ديگر از جمله
هم نظري، دوري جستن از هر نوع مشغله و دشواريها در متن کار، زندگي و تکرار افکار
خستهکننده است. در اين ميان، مديريت مناسب برابر چرخه ديگر خواست و ناخواستهاي
جانبي بايد که فرصت مسافرت را به صورت متوازن رصد کند. همدلي براي يک سفر خوب و
خوش اما ميخوانيم ديدگاههاي سرپرستي يک شرکت مسافربري برون شهري، محور اين
پرسش که يک سفر با امن و آسايش کدام است و چگونه ممکن ميشود؟ «گل محمدي» که
معتقد است پنجاه درصد عامل سفر خوش، همدلي اعضاي خانواده است و ليکن چنانچه اين
همراهي و يکدلي برقرار نباشد سفر خوش حاصل نميشود، مورد ديگر در همين ارتباط را
اخلاق خوش راننده اتوبوس، سواري و... ميداند. وي ابتداي بيانش درباره موضوع سفر
چنين است: «در درجه اول پول لازم و ملزوم مسافرت است. بعد اين که خانواده بايد
بداند براي چه سفر ميکند. چنانچه احتمالا سفر راه دور مثلا «مشهد، ايلام، کهگيلويه
و... ،که طي طول مسافتشان نسبت به برخي شهرها زمان بيشتري ميبرد، همراهي و همدلي
افراد مسافر در انجام يک سفر خوب، خستگي را کاهش ميدهد که اين در آرامششان موثر
ميباشد. با اين اوصاف و توضيحات نيز بايد در نظر داشت هدف مسافرت تغيير مکان و
اسکان در يک محل تازه است که در وهله نخست سبب احساس نشاط و دور شدن از تکرار
موقعيت سکونت خود و دغدغههاي زندگي ميشود که با همسازي و همياري پرشور و شعف جمعي
قطعا به اهل خانواده خوش خواهد گذشت.» اختلافات را به سفر نياوريد! وي در
ادامه با بيان اين که داشتن اخلاق، شکيبايي، خوشرويي، انعطافپذيري با شرايط محيط
مسکوني، آشنايي با وضعيت زندگي بومي، رفتار، خلق، آداب و مکانهاي يک مجموعه
دستاورد معنوي است که ميتواند از مزايا و تجارب سفر آرامشبخش محسوب شود، در ادامه
گفتارش با اين بازگفت که يک عامل سفر دلپذير و رضايتمند مسافر همانا رها شدن فکر از
مشکلات متداول ميباشد، اما ميافزايد: «اگر خداي ناکرده افراد خانواده با هم کش و
قوس داشته و ناراحتيهاي درون خانه را در جريان مسافرت آشکار و مطرح کنند باعث
ناراحتي و تلخي اهل خانواده شده و همه دلخوشي و خاطره و لذت سفر خنثي شده ضمن آن که
وقت و زمان آمد و رفت تلف و هزينهها ختم به شادي نميشوند.» سايه سنگين هزينه
کلان روي سفر تابستاني يک شهروند ميگويد معناي سفر بيرون رفت از دايره پر تنش و
تپش زندگي و مشغلههاي کار تمام ناشدني آدم است. لازمه تحقق اين نياز امکانات مالي
مناسب است اما اين يک بخش از شروط مسافرت رضايتمند ميباشد. «رضا کبيري» شاغل در
يک کارگاه توليدي پوشاک در ادامه ميگويد: «گاه ديده شده فلان شخص پولدار موقعي که
از سفر گران قيمت خانوادگياش برميگردد هيچ خلق و روحيهاش تغيير که نکرده
گلايههايي هم از سفر به ارمغان آورده است. يکي از آفتهاي سفر، ناسازگاري و توقعات
بيش از اندازه است. در اين باره کار مرد خانواده فقط پول خرج کردن است. هر روز در
ترافيک سنگين جاده در تعطيلات تابستاني افراد خانواده ميخواهند به فلان فروشگاه
معروف، رستوران و بازار برده شوند. اين وضع و حال، انسان را از هدف و تاثير تغيير
آب و هوا، تجديد قواي فکري و اعصاب دور ميکند. برخي افراد هم در فرصتهاي بيکاري و
آرامشبخش از ناملايمات و مشکلات زندگي معمولي ميگويند. فکر نميکنند که براي چه
صدها کيلومتر راه طي شده تا گوش و چشممان از ناهنجاري و ناراحتيها دور باشند و
بتوانند لذت آسايش را درک کنيد.» از او ميپرسم: خودشما به سفر ميرويد؟ در آن
صورت برنامهتان چطور است؟ پاسخ ميدهد: «پيش از حرکت، با خانواده توافق ميکنيم
کجا برويم. موقعي قصد سفر ميکنيم که بچهها درس و مدرسهشان تعطيل شده است. خدا را
شکر خانواده همدل هستيم و هواي همديگر را داريم. توقع زيادهروي و تضادفکري نداريم.
خود اينها مرا راضي ميکنند. معتقدم در سفر، خانم و بچهها راحت باشند، خانم چند
روز سفر مثل روزهاي عادي در خانه، کار پخت و پز نداشته باشد. بعد تصميمگيري
ميکنيم به شهرو يا روستاهاي اطراف محل اسکانمان برويم از نزديک با شکل کار و
زندگيشان آشنا شويم. در صحرا و جنگل با هواي سالم بساط غذاي «حاضري» پهن ميکنيم.
بعد در يک برنامه ديگر از بناهاي قديمي ديدن ميکنيم. در تمام اين کارها هيچ تضاد
نظر نداريم. باور کنيد در تمام مدت و حتي پس از بازگشت به شهر و خانهمان همگي
احساس سبکي ميکنيم، چون سفر راسخت نگرفته بوديم روحيهمان عوض شده و با علاقه کار
و زندگي روزانه را شروع ميکنيم. اعتقاد دارم در سفر خوب و دلچسب هم آدم بايد دست و
دلباز باشد اما نه بيحساب و کتاب. به هر حال يک عامل لذت مسافرت هزينه کردن است
ولي نه زيادهروي.» فرايند سلايق مختلف در سفر «گلمحمدي» ادامه بيان نظرات
خود را معطوف به نقل موارد با اهميت ديگر مرتبط با سفرها ميکند و همدلي و همراهي
اهل سفر با يکديگر را لازمه يک مسافرت لذتبخش ميداند و توضيح ميدهد: «ممکن است
کساني در تعيين محل اسکان، رستوران غذاخوري و احتمالا استفاده از وسايل تفريحي و يا
مکانهاي ديدني مورد نظرشان، اختلافنظر داشته باشند. اتفاق اين تفاوت سلايق به
دليل نداشتن برنامهريزي دقيق و مشخص ميباشد. در اين صورت اما مرد خانواده در
برابر اين اختلاف نظرها از آن ميگويد که به اندازه وسعش ميتواند خرج کند. بيشتر
از آن نميتواند جوابگوي خواست فرد يا افراد خانوادهاش باشد. اين گونه
مشکلسازيها مخصوصا در مسافرت در راه دور نشان از نبود همدلي و همراهي برخي دارد.
چنين وضعي نيز ميتواند سبب سفر بدون لذت و رضايت و خاطره خوش شود در حالي که پنجاه
درصد سفر خوش به همدلي اهل خانواده بستگي دارد.» از او که سرپرست يک شرکت
مسافربري است ميپرسم: شما چطور برنامهريزي سفري داريد؟ ميگويد: «خودم اول
برنامههاي سفر را تعيين ميکنم. سعي ميکنم مسافرت به خانوادهام خوش بگذرد و
خاطره خوش براي آنان همراه داشته باشد. باورم اين است: تنها چيزي که ميماند
خاطرههاي خوب است.» وي که در بين گفتههايش گوشه چشمي هم به چند و چون پيگيري
چگونگي سرويسدهي شرکت حمل و نقل متبوعش نسبت به مسافران دارد مضاف به آن که
برداشتن اخلاق خوش رانندگان چه اتوبوس و سواري شخصي و چه ديگر وسايل حمل و نقل
مسافري تاکيد ميکند، درباره بررسي وضعيت کردار رانندگان شرکت تابعه در مسير مبدا
تا مقصد، اظهار ميدارد از طريق تماس تلفني از مسافران ميپرسد روش و رفتار راننده
در طول مسافت راه چطور بوده است؟ در بين راه براي صرف غذا در جاي مناسب نگهداشته
است؟ وي معتقد است اين پيجويي در جهت رفاه و رضايت مسافران است. اما مورد ديگر آن
است که هر يک از مسافران هم در جريان سفر رعايت آسايش و راحتي ديگران را مدنظر
داشته باشند. مثلا بلند صحبت نکنند، يا در هنگام صحبت با تلفن همراه بلند حرف نزنند
که موجب برهم زدن آرامش ديگران شود. مورد ناپسند ديگر آن است که مسافر در اتوبوس که
عمومي است کفش خود را درآورد خاصه در فصل گرم تابستان که به دليل بوي مشمئزکننده
عرق پا در فضاي اتوبوس سبب نارضايتي ديگر مسافران ميشود.» گزارش روز
|