براساس جدول حوادث موجود166 ،
كوى دانشگاه تهران كه از خرداد 1376 به بهانههاى مختلف دچار ناآرامىهايى شده بود،
آمادگى آن را داشت تا به عنوان محلى براى بهرهبردارى سياسى توسط جناح معلومالحال
قرار گيرد. هرچند وزارت
اطلاعات به علت فشارهاى سياسى حاميان دولت اصلاحات و براى جلوگيرى از تنشهاى بعدى
در شامگاه 17 تير 1378 شكايت خود را از روزنامه سلام پس گرفت، ولى اين كار ديگر
نمىتوانست جلوى پروژه حادثه كوى دانشگاه را بگيرد. زيرا دانشگاه تهران كه در اثر
تحريكات عوامل افراطى خصوصآ گروهك نهضت آزادى در تب و تاب به سر مىبرد پس از اطلاع
از ماجراى توقيف روزنامه سلام به صحنه درگيريهاى خشونتبار تبديل شد، به طورى كه در
روز 18 تير بر شدّت درگيريها افزوده و در نيمه شب اين روز تشنج به خيابانهاى اطراف
كوى رسيده و حوادثى چون حمله به خوابگاه دانشجويان، شكسته شدن شيشههاى مهد كودك
مقابل كوى، آتش زدن لاستيك و حمله به خودروها و بستن معابر و هجوم به ناجا و گروگان
گرفتن سه سرباز نيروى انتظامى، چاشنى درگيريهاى 18 تير شد. امّا حضور برخى چهرههاى
اصلاحطلب به ويژه اعضاى حزب مشاركت در بين دانشجويان و معترضين برشدت حادثه افزود
و مزيد بر علّت شد! حضور
مصطفى معين، موسوى لارى، عبدالله نورى، مجيد انصارى، محمدعلى ابطحى، علىاكبر
محتشمى، سيدهادى خامنهاى، فائزه هاشمى، فاطمه كروبى، ابراهيم اصغرزاده، حسن
غفورىفرد، مصطفى تاجزاده و داود سليمانى در ميان دانشجويان نه تنها كمكى به
آرامتر شدن اوضاع نكرد، بلكه برخى از اين افراد ضمن همراهى با دانشجويان، نيروى
انتظامى را متهم به واكنش غيرمعقول و خودسرانه كردند!
داود سليمانى (معاون دانشجويى دانشگاه تهران و عضو
علىالبدل شوراى اوّل شهر تهران و عضو حزب مشاركت) در روز جمعه 18 تير 1378 در جمع
دانشجويان حضور يافت و طى سخنانى به تحريك دانشجويان پرداخت. سليمانى در جمع
دانشجويان گفت: «من از حركت شما حمايت مىكنم ولى به داخل كوى برويد».167 وى در
ادامه افزود: «ما كه نشستهايم كتك مىخوريم، واى به حال شما كه ايستادهايد».168
سليمانى كه ادعا مىكرد از آغاز درگيرى در ميان دانشجويان بوده اظهار داشت: «در گفت
وگو با مسئولان تأكيد كردم كه بايد فرماندهى كه دستور داده به دانشگاه بريزند و اين
لجنكارى را انجام دهند بركنار شود».169 وى همچنين از دانشجويان خواست با تمكين به
قانون، از تلاش عدهاى كه با لباس شخصي قصد انجام كارهايى را دارند كه با اين كارها
مانع فعاليت دولت شوند، جلوگيرى كنند».170
مصطفى تاجزاده (معاون سياسى وزير كشور) كه به طور
همزمان در سازمان مجاهدين انقلاب اسلامى و حزب مشاركت فعال بود، بارها در جمع
دانشجويان معترض حضور يافته و به تحريك آنها پرداخت. تاجزاده در ميان دانشجويان با
متهم كردن نيروى انتظامى گفت : «بالاخره اين نيرو يا بايد فرماندهى وزارت كشور را
بپذيرد و يا تكليف آن مشخص شود تا ما بدانيم در اينگونه موارد چه بايد كرد».171 وى
در اظهارات نسنجيدهاى افزود: «در هيچ دورهاى به اين اندازه از دولت حمايت مردمى
نبوده و در هيچ دورهاى نيز متأسفانه تا اين حد به دولت و برنامههايش حمله نشده
است . . . مردم در طى دو سال اخير هزينه انتخابات بجا و بحق خود را مىپردازند!
دولت تصميم دارد با حمايتهاى مردمى با خيانتها و جنايتهايى كه نمونه آن امروز اتفاق
افتاد مبارزه كند».172
على افشارى (عضو حزب مشاركت) از عوامل اصلى فتنه 18 تير 1378 بعدها پس از دستگيرى
در تابستان 1379، طرح براندازى نظام را توسط بخشى از جريانهاى موسوم به اصلاحطلبى،
اينگونه افشا كرد: «اين طرح شامل جريانبرانداز، خط جدايى دانشجويان از حكومت دينى
و ابعاد اسلاميت نظام بود. استحاله فرهنگى، داراى خط مشى فرهنگى است و عنصر دين و
اسلاميت نظام را هدف قرار مىداد كه القاى شبهه ناكارآمدى حكومت دينى، بدينگونه كه
اساسآ حكومت دينى نمىتواند به خواستههاى مردم برسد و يا از حل مشكلات و مسايل
دنياى مدرن و پيشرفته عاجز است. جريان برانداز هدف و مقصدش، ايدئولوژىزدايى از
انقلاب اسلامى، پايان بخشيدن به حيات سياسى اجتماعى دين و نظام حكومتى ولايت فقيه
است. در اينجا سعى مىشود، از طريق مطبوعات و رسانههاى داخلى و خارجى براى
شبههپراكنى، زمينهسازى شود. جريانبرانداز اساسآ به دنبال تبديل حكومت ايران به
حكومت غيردينى و تقليل بعد اسلاميت نظام بود و عنصر ولايت فقيه را قبول نداشت.»173
جبهه مشاركت ايران
اسلامى در بيانيهاى ضمن دامن زدن به آشوبها خواستار برخورد با مسبّبان آن شد. در
اين بيانيه آمده است: «فاجعه هتك حرمت دانشگاه و دانشجويان و تهاجم عوامل نيروى
انتظامى و گروههاى ناشناخته شده خشونتطلب به كوى دانشگاه تهران كه در طول حيات
دانشگاه بىسابقه بوده است و به كشته شدن تعدادى و زخمى شدن و بازداشت جمع كثيرى از
دانشجويان مظلوم و بىگناه انجاميد، حادثهاى اسفبار و تأملانگيز است. اين واقعه
ناگوار كه دلايل وقوع آن به هيچ روى قابل توجيه و ابعاد آن به آسانى قابل رؤيت
نيست، بىترديد اقدامى مشكوك جهت ايجاد آشوب در جامعه و اخلال در روند توسعه سياسى
كشور و برنامههاى دولت محسوب مىشود. از اين رو آن را حلقهاى از اجزاء طرحى
بزرگتر كه با هدف ناتوان نشان دادن دولت در تأمين حقوق و امنيت مردم و ايجاد يأس و
انفعال بويژه در ميان نخبگان جامعه مي توان ارزيابى كرد. در حالى كه جامعه با
سؤالهاى جدى در مورد عاملين قتلهاى مشكوك و تهديدكنندگان آزادى مطبوعات مواجه است،
ناگهان مشاهده مىشود كه با فجيعترين شكل ممكن به محيط دانشگاه و دانشجويان يورش
مىبرند؟ راستى مسئول اين
هجوم و حرمتشكنى از محيط علم و دانش و تضعيف نظام جمهورى اسلامى كيست؟ زمينهسازان
و انديشهسازان اين اقدام چه كسانى هستند؟ آيا ارزشهاى اسلامى كه در اين هجوم شكسته
شد آيا هيچگاه محافل پرورشدهنده اين قبيل افكار را به انديشه آورده است؟ آيا هيچ
اقدامى توانسته است اين چنين به نظام جمهورى اسلامى در سطح ملى و بينالمللى لطمه
وارد آورد؟ پس ضرورت دارد كه هدف مجريان اين پروژه را كه بىشباهت به پروژه قتلهاى
زنجيرهاى و حذف عنصر مردمى و متفكران جامعه به عنوان بزرگترين تكيهگاه دولت و
رئيسجمهور محبوب است بدقّت، هم در سطح انديشهسازى و هم در سطح اجرا و عمليات،
شناخت و معرفى كرد. امروز بايد متولى امنيت مردم را به عنوان مهمترين وظيفه دولت
روشن كرد و ابزارهاى لازم را در جهت اعمال حاكميت و تأمين امنيت مردم و پاسخگويى به
مردم تبيين نمود. جبهه مشاركت ايران اسلامى ضمن ابراز انزجار از حادثه خونين كوى
دانشگاه خواستار توجه خاص، قاطع و قدرتمندانه با مقوله امنيت و تأمين حقوق شهروندان
از جمله دانشگاهيان و نيز شناسايى كليه عاملان، مسببان و مجريان حمله به كوى
دانشگاه و بركنارى فرمانده نيروى انتظامى و برخورد قانونى و محاكمه فرماندهان مسئول
در نيروى انتظامى مىباشد. ما مصرآ خواستار شناسايى عوامل و ريشههاى اين توطئه
بزرگ و ملى كه بدون ترديد در پى گسترش تشنج و آشوب در سطح كشور و دانشگاههاست
مىباشيم و بر اين اساس از همه دانشگاهيان، دانشجويان و آحاد مىخواهيم كه با نهايت
درايت و هوشمندانه مراقب شناخت خطوط و اهداف اصلى طراحان و توطئهگران اين قبيل
حوادث باشند. رعايت هوشيارى و آگاهى و آرامش و سنجيدگى در مقابله با اين پديده شوم
و پرهيز از هرگونه افراطىگرايى و خشونت و قانونشكنى از اولويتهاى اساسى هرگونه
حركت سياسى در اين مرحله است. حضور و دخالت و اعلام مواضع مراجع و علماى اعلام و
روحانيون روشنبين و گروهها و نيروهاى متدين و انقلابى در برابر اين فاجعه دانشگاهى
به يقين موجب تسلاى دانشگاهيان و آرامش و ثبات هرچه بيشتر جامعه و دانشگاه خواهد
بود».174
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
166- حادثه كوى دانشگاه تهران، مجتمع فرهنگى شهيد بهشتى
ص 15. 167- حادثه كوى
دانشگاه تهران ـ مجتمع فرهنگى شهيد بهشتى ص 22.
168- همان.
169- همان.
170- همان.
171- حادثه كوى دانشگاه تهران، مجتمع فرهنگى شهيد بهشتى
ص 168. 172- همان.
173- روزنامه كيهان، به تاريخ 27/2/1380.
174- حادثه كوى دانشگاه تهران، مجتمع فرهنگى شهيد بهشتى،
صص 264 و 265. پاورقي
|