(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10


دوشنبه 17 تـیـر 1392 - شماره 20536 

مهار تکدی‌گری با تدبیر مسئولان و هوشمندی مردم(بخش نخست)
دور باطل در جمع‌آوری گداهای خیابانی
   


گالیا توانگر
فصل گرما که شروع می‌شود، بساط تکدی‌گری هم در گوشه و کنار شهر رونق می‌گیرد.
ماشین گشت با هدف جمع‌آوری متکدیان هنوز به چهارراه اول نرسیده، محله از وجود گدایان خالی می‌شود! کافی است یکی از متکدیان ماشین مورد نظر را که از چند صد متری هم قابل شناسایی است، ببیند و به مابقی اعضای گروه که در نقاط مختلف پراکنده‌اند با تلفن همراهش خبر دهد.
یکی از استادان جامعه‌شناس که خود از نزدیک شاهد چگونگی جمع‌آوری متکدیان از سطح شهر بوده، بر این عقیده است که در پایان مأموریت مذکور ماشین جمع‌آوری گدایان با تعدادی افراد بی‌حواس و منگ پر شده و روانه مرکز ساماندهی می‌شود. این افراد بی‌حواس درواقع طعمه‌هایی هستند که باند متکدیان جلوی ماشین گشت می‌اندازند و مهره‌‌های زبل خود را از موقعیت دستگیری دور می‌سازند.
با افراد جمع‌آوری شده در مرکز ساماندهی نه تنها برخورد محکمی نمی‌شود، بلکه به ثبت‌نام آنها در دفتری و نهایتا جریمه نقدی‌شان بسنده می‌کنند.
هر چند مجریان چنین طرح‌هایی هدف اصلی اجرای طرح‌شان را ایجاد رعب و ناامنی در دل متکدیان شهر عنوان می‌کنند، اما به نظر می‌رسد متکدیان با پی بردن به روند نمادین دستگیری و جریمه شدن، دیگر نه تنها ترسی به دل راه نمی‌دهند، بلکه با سر کشیدن به عقبه گشت‌های جمع‌آوری به نقاط ضعف طرح بیش از پیش واقف شده و برای مقابله بسیار هوشمندانه‌تر از مجریان این قبیل طرح‌ها عمل می‌کنند!
باید توجه داشت که در حال حاضر تکدی‌گری دیگر به دست‌درازی‌های معمولی گدایان پیش روی عابرین محدود نمی‌شود و شیوه‌های کاملا نوینی را دربرمی‌گیرد.
تکدی‌گری مستقیم اندک‌اندک به قصه‌ها می‌پیوندد و تکدی‌گری غیرمستقیم در نقاط مختلف شهر پنجه بر زیبایی‌های بصری و امنیت اجتماعی می‌کشد.
چون تکدی‌گری جرم به حساب می‌آید، بنابراین متکدیان به این سطح از هوشمندی رسیده‌اند که در قالب نمایش فروش چند قلم کالای ناچیز مثل بادکنک، ظرف اسپند، سیم ظرفشویی، آدامس و... به این کار مشغول شوند. بارها دیده شده که متکدیان در صورت امتناع شهروندان از خرید اجباری یا دلسوزانه، گوشه لباس وی را رها نکرده و به زور پولی مطالبه می‌کنند.
متأسفانه جمع کثیری از کودکان کار نیز در خیابان آگاهانه یا ناآگاهانه برای این نوع تکدی‌گری استخدام می‌شوند.
به شوق اسکناس‌های درشت!
در میدان تجریش مرد میانسالی، کت و شلواری اطو کشیده کنار پیاده‌رو ایستاده و برای خرید دارو برای فرزندش طلب کمک می‌کند.
به ظاهرش که می‌نگرم، اصلا به گدایی نمی‌خورد. یک اسکناس دو هزار تومانی درمی‌آورم و روبه‌رویش می‌گیرم و از او عمدا می‌خواهم که هزارش را برگرداند. می‌خواهم ببینم چقدر پول توی جیبش است؟!
رویش را به سمت دیوار برمی‌گرداند و یک قلمبه اسکناس از جیب شلوارش بیرون می‌کشد و با دلخوری هزاری را به من می‌دهد.
یک تعارف هم بابت «تی‌تابی» که در دستم هست به او می‌زنم. یک تکه‌اش را می‌کند و می‌گوید: «خیلی گشنه‌ام، خواهرم!»
همه کیک را به او می‌دهم و از او آدرسی می‌پرسم. حواسش خیلی جمع است و معلوم است که همه ریزه‌کاری‌های مسیرهای این حوالی را به خوبی می‌داند.
کمی که بیشتر می‌پرسم، بیشتر هم جواب می‌گیرم. سعی می‌کنم در لابه‌لای حرف‌هایی که شک‌برانگیز نیستند، سؤالاتم را بپرسم.
می‌گوید: «هر روز ساعت پنج و نیم صبح از دخمه (محل اقامتش) در خاک سفید بیرون می‌آید و با مترو خودش را به ایستگاه تجریش می‌رساند.»
از او می‌پرسم: چرا در نزدیکی‌های محل اقامتت همان پایین‌ها کار نمی‌کنی؟!
وی پاسخ می‌دهد: «ای بابا، اون پایین‌ها هر کس یک هزاری بدهد، نیم ساعت هم که شده می‌ایستد تا 500 تومنش را پس بگیرد. لااقل این جا یک نفر در روز یک اسکناس درشت کف دستم می‌گذارد و بابت مابقی‌اش هم عین خیالش نیست. وقت نمی‌گذارد که پول خرد شود. همه‌اش را توی دستم می‌گذارد و دنبال کار روزانه‌اش می‌رود.»
سیکل ناقص جمع‌آوری متکدیان!
از رضا جهانگیری‌فر، معاون خدمات اجتماعی سازمان رفاه و مشارکت‌های اجتماعی شهر تهران- مرد شماره یک مبارزه با تکدی‌گری- در مورد آمار روزانه جمع‌آوری متکدیان شهر تهران سؤال می‌کنم، وی می‌گوید: «الان آمار دقیقی در دست ندارم تنها می‌توانم بگویم روزانه 40 واحد گشت در سطح شهر تهران فعالند.»
از وی درخصوص خبری می‌پرسم که چندی پیش در یکی از خبرگزاری‌ها با عنوان اخذ جریمه تنها راه برخورد با گدایان مورخه 29/3/92 درج شده بود. در این خبر جهانگیری‌فر صراحتا عنوان کرده بود هر مبلغی که داشته باشند از آنها گرفته می‌شود و اگر پولی به همراه نداشته باشند نیز آنها را رها می‌کنیم.
این مقام مسئول در گفت‌وگو با گزارشگر کیهان ضمن تکذیب خبر مستند مذکور می‌گوید: «بنده به هیچ عنوان چنین چیزی را مطرح نکرده بودم و این اشتباه خبرنگار بوده که برداشت شخصی خودش را از گفته‌های بنده نوشته است. من گفته بودم ما متکدیان را می‌گیریم و با هر آنچه که با خود دارند تحویل مراجع قضایی می‌دهیم. تنها وظیفه ما جمع‌آوری و گرفتن متکدی است.»
از معاون خدمات اجتماعی سازمان رفاه و مشارکت‌های اجتماعی شهر تهران سؤال می‌کنم: اجرای طرح جمع‌آوری متکدیان با ماشین‌های گشت را تا چه حد موفق ارزیابی می‌کنید؟ روزانه چند نفر جمع‌آوری می‌شوند؟ برخی از متخصصین جامعه‌شناس که با اکیپ‌های گشت همراه بوده‌اند به ما اظهار داشته‌اند که این ماشین‌ها تا وارد منطقه‌ای می‌شوند، چندین چهارراه از وجود گدایان تخلیه می‌شود و تنها طعمه‌هایی که باند متکدیان گذاشته‌اند، بعضا افراد معتاد، منگ و به درد نخور را جلوی ماشین گشت می‌اندازند. شما این‌ها را جمع‌آوری می‌کنید و بعد از ثبت‌نام آنها در دفتری و جریمه پولی معادل آنچه در جیبشان دارند، رهایشان می‌کنید؟
وی پاسخ می‌دهد: «الان آمار دقیقی در دست ندارم اما تعداد قابل توجهی از متکدیان روزانه جمع‌آوری می‌شوند. من اصطلاح باند متکدیان رابه کار نمی‌برم و می‌گویم تیم متکدیان.
به عنوان مسئول جمع‌آوری متکدیان می‌پذیرم که در حال حاضر این قشر خیلی هوشمندانه عمل می‌کنند و متأسفانه برخوردهای محکم قانونی هم با این قبیل افراد نمی‌شود.وظیفه مجموعه ما جمع‌آوری است، بقیه کار روی دوش سازمان‌هایی است که برایشان در مصوبه شورای عالی اداری طبق آیین‌نامه ساماندهی متکدیان تقسیم وظایف شده است. سه راهکار اساسی دراین حیطه لازم‌الاجراست:
اولا قانون با جدیت برای متکدیان اجرا شود. ثانیا دستگاه‌های حمایتی قوی‌تر عمل کنند و در اصلاح شیوه زندگی نیازمندان واقعی بکوشند. در صورتی که بخواهیم حد بالایی بگوییم تنها 10 درصد جمیع متکدیان شهر تهران را نیازمندان واقعی شامل می‌شود.
ثالثا آن گروه از متکدیانی که از شهرهای دور و نزدیک برای تکدی‌گری به تهران آمده‌اند را به شهرستان بازگردانیم و با تمهیدات قانونی دیگر نگذاریم از شهر محل سکونتشان به سمت پایتخت بیایند.»
به جهانگیری‌فر می‌گویم: این همه هزینه برای گشت جمع‌آوری متکدیان می‌شود که فوقش چند تا متکدی خرده‌پا را جمع‌آوری کنید. آیا بهتر نیست ریشه‌ای عمل کرده و با هماهنگی نیروی انتظامی شاخه اصلی مدیران باند متکدیان را نشانه بروید؟ این‌گونه کم‌هزینه‌تر و نتیجه بخش‌تر نخواهد بود؟
وی پاسخ می‌دهد: «در کمیته‌ای که با نیروی انتظامی داشته‌ایم، راهکارهایی مصوب شده و دوستان قول داده‌اند که اقدامات موثرتری را انجام ‌دهند. علی‌رغم این که نتیجه‌اش منعکس نشده، ما می‌پذیریم که دوستان در تلاشند.»
در این بخش از صحبت‌های جهانگیری‌فر روزهای برگزاری سران اجلاس در تهران را به یاد می‌آورم که به یکباره تمام مکان‌های ریز و درشت تجمع متکدیان جمع‌آوری شدند و تا چند روز حتی یک گدا هم در سطح شهر دیده نشد. آنچه اتفاق افتاد نمونه موثری از هماهنگی بین بخشی با سازمان‌های مسئول بود. شاید حق با مرد شماره یک مبارزه با تکدی‌گری باشد که می‌گوید: «هماهنگی بین تمامی دستگاه‌های مسئول در این مأموریت الزامی است وگرنه برای گرفتن متکدی و رها کردن دوباره‌اش در خیابان ما مقصر نیستیم. اگر گشت جمع‌آوری متکدیان نباشد، همین اندک ترس هم از دل متکدیان رخت برمی‌بندد.»
گدایی با لباس مرفهین بی‌درد!
خیلی‌ها تصورشان بر این است که گدایی فقط در خیابان‌ رخ می‌دهد و گدا باید ژنده‌پوشی باشد که مستقیم دستش را برای طلب پول پیش روی عابران دراز می‌کند. این درحالی است که الان اغلب متکدیان حرفه‌ای در قالب یک سناریو پرسوز و گداز بالیوودی به این حرفه کثیف مشغولند.
همان‌طور که گفته شد آنها هوشمندانه تمام راه‌های در رو از قانون را لحاظ کرده و خیلی زیرپوستی فعالیت خود را دنبال می‌کنند.
اوایل تیرماه، ساعت 15 بعدازظهر روز جمعه به همراه همکارم با شتاب از پله‌های مترو بالا می‌آییم تا خود را از سمت میدان فردوسی به دفتر روزنامه در لاله‌زار برسانیم. یک پژو نوک‌مدادی کنار جدول خیابان پارک کرده و خانمی که سر و وضع کاملا متمولانه‌ای دارد با کودک دختری روی صندلی جلو نشسته‌اند.
ما را که صدا می‌زند، ابتدا خیال می‌کنیم جویای آدرسی است. چون خیابان خلوت است با فاصله از ماشین می‌ایستیم و فقط گوش تیز می‌کنیم که این خانم چه می‌خواهد بپرسد؟!
زن در حالی که با گره روسری‌اش بازی می‌کند و حالت محزونی به خود گرفته، خیلی شمرده و محترمانه توضیح می‌دهد: «الان یکی و دوساعتی است که شوهرم رفته کلانتری تا اطلاع دهد که کیف پول و مدارکمان رااز داخل ماشین ربوده‌اند. ما در این شهر غریب هستیم. همه دار و ندارمان را برده‌اند. حتی پول برای یک شب خوابیدن در مسافرخانه نداریم، اگر لطف کنید صد تا دویست هزارتومان به من بدهید، به محض رسیدن به شهرمان برایتان کارت به کارت می‌کنم!» درهمین حین گوشی تلفن همراهش از داخل ماشین زنگ می‌خورد. زن که دستش را برای پاسخگویی به گوشی بالا می‌برد، اشعه آفتاب ظهرگاهی به النگوهای دستش می‌تابد و برقشان چشم را می زند!
با تعجب به همکارم که کنار دست من میخکوب شده و مبهوتانه می‌نگرد، نگاه می‌کنم و بالافاصله رو به زن می‌گویم: «خدا روزی‌ات را جای دیگری حواله کند!» گوشه آستین مانتو همکارم را می‌کشم و با قدم‌هایی تند به راهمان ادامه می‌دهیم.
در برابر متکدی دلسوز نباشید!
سیدحسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران بزرگ‌ترین مانع پیش روی ساماندهی متکدیان به ویژه در کلانشهری چون تهران را سوءاستفاده متکدیان از احساسات مردم عنوان کرده و می‌گوید: «متکدیان به چند گروه تقسیم‌بندی می‌شوند: گروهی برای تکدی به کار گرفته می‌شوند، گروهی به همراه خانواده‌هایشان تکدی‌گری می‌کنند و به اصطلاح تیمی و باندی هستند، گروهی اتباع بیگانه هستند که ممکن است نیاز مالی داشته باشند یا نداشته باشند، گروهی در پوشش تکدی‌گری به کارهای خلاف نظیر سرقت، قاچاق و غیره مشغولند. نهایتا چند درصد قلیل از متکدیان نیازمند واقعی بوده و باید تحت پوشش حمایت سازمان‌های مسئول قرار گیرند.»
وی با اشاره به ماده 712 و 713 قانون کیفری می‌گوید: «تکدی‌گری جرم است و چنانچه کودکی به کار تکدی‌گری گماشته شود، مجرم محسوب می‌شود. درسال 78 شورای عالی اداری قانون معروف به آیین‌نامه متکدیان و بی‌خانمان‌ها را تصویب کرد که به موجب آن سازمان‌هایی چون شهرداری، استانداری، فرمانداری، وزارت کشور، بهزیستی، وزارت کار، فنی و حرفه‌ای، زندان‌ها و... موظف شدند که هر یک گوشه‌ای از کار ساماندهی را برعهده بگیرند.»
با خود مواد 712 و 713 قانون مجازات کیفری را مرور می‌کنم.
درماده 712 قانون مجازات اسلامی چنین آورده شده است: «هر کس تکدی یا کلاشی را پیشه خود قرار داده باشد و از این راه امرار معاش کند یا ولگردی نماید به حبس از 1 تا 3 ماه محکوم خواهد شد و چنانچه با وجود توان مالی مرتکب عمل فوق شود علاوه بر مجازات مذکور کلیه اموالی که از طریق تکدی‌گری و کلاشی به دست آورده است، مصادره خواهد شد.»
در ماده 713 قانون مجازات اسلامی نیز ذکر شده: «هر کس طفل صغیر یاغیررشیدی را وسیله تکدی قرار دهد یا افرادی را به این امر بگمارد به سه ماه تا دوسال حبس و استرداد تمامی اموالی که از این طریق به دست آورده است، محکوم خواهد شد.»
بنابراین به نظر می‌رسد در پاسخ به توجیه برخی مجریان طرح‌های ساماندهی متکدیان که دائما می‌گویند ما کار جمع‌آوری را انجام می‌دهیم، ولی قانونی برای برخورد محکم وجود ندارد، باید بگوییم اتفاقا قانون روشن برای برخورد جدی وجود دارد و شاید مجریان قانون در اجرای آن جدیت لازم را به خرج نمی‌دهند!
و اما قانون وضع می‌شود که نه‌تنها با جرم مبارزه کند، بلکه راهکارهایی نیز برای ریشه‌کنی جرم از دل آن قانون استخراج شود.
برای مثال به ماده 8 قانون مصوبه شورای عالی اداری در خصوص ساماندهی متکدیان مصوب هشتاد و دومین جلسه شورا مورخه 15/2/87 اشاره می‌کنم: «وزارت کار و امور اجتماعی موظف است افراد مستعد و دارای توان کار موضوع این مصوبه را که از طرف مجتمع اردوگاهی یا کمیته امداد امام(ره)، بهزیستی و سازمان زندان‌ها برای اقدامات تأمینی معرفی می‌شوند، به طور رایگان تحت پوشش آموزش‌های فنی و حرفه‌ای مناسب قرار دهد و برای تأمین اشتغال متکدیان که دوره‌های مربوطه را طی نموده‌اند، برنامه‌ریزی‌های اجرایی لازم را از طریق مراکز کاریابی و صندوق فرصت‌های شغلی به عمل آورد.»
با مرور متن صریح و روشن قانون این سؤال در ذهنم شکل می‌گیرد که چرا تاکنون علی‌رغم دخالت دستگاه‌های مختلف دولتی و قضایی برای ساماندهی متکدیان و اصلاح شیوه زندگی این قشر نتوانسته‌ایم آن طور که انتظار می‌رود، نتیجه‌ای از طرح‌های ساماندهی متکدیان بگیریم؟ آیا متکدیان پس از جمع‌آوری آن دسته واقعا نیازمندشان به سمت حمایت‌ها و آن دسته مجرم‌شان به سمت زندان هدایت شده‌اند؟
موسوی چلک صراحتا پاسخ می‌دهد: «متأسفانه هیچ‌گاه بین سازمان‌هان مسئول ساماندهی متکدیان شاهد یک انسجام کلی و هماهنگ نبوده‌ایم.
درثانی مردم هم هنوز یاد نگرفته‌اند که نباید به متکدی پول داد. این وظیفه رسانه‌‌هاست که به مردم آموزش دهند چنانچه پولی به این قشر کمک کنند، صرف توسعه انواع و اقسام بزهکاری‌ها نظیر قاچاق مواد مخدر و به کارگیری کودکان خیابانی در مشاغل کاذب می‌شود. بنابراین اگر می‌خواهند کمکی داشته باشند حتما باید از طریق سازمان‌ها و موسسات اجتماعی باشد که شناخت دقیق‌تری روی افراد نیازمند دارند.»
گزارش روز

 

(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10