مشاهدات یک خبرنگارغربی از واقعیت رویدادهای سوریه |
|
احمد الاسیر چگونه پدید آمد؟ طرحهای ناکام سلفیها در جنوب
لبنان |
|
اسیران؛ سربازان قدس |
|
|
|
|
رسانههای خارجی که درباره درگیریها سوریه مطلب مینویسند دقت کافی ندارند و
از دوران جنگ جهانی اول تاکنون انسانها را گمراه میکنند. هیچ جنگ یا بحران
دیگری وجود ندارد که پوشش اخبار آن تا این حد متاثر از تبلیغات، تعصبات یا منابع
خبری دست دوم خبری باشد. نتیجه این تحریفات خبری این است که سیاستمداران و بینندگان
تلویزیون یا روزنامهها هرگز دید روشنی از آنچه که در دو سال گذشته در سوریه رخ
داده است ندارند. این اظهارات بخشی از مقاله «پاتریک کاکبرن» نویسنده ایرلندی و
تحلیلگر پایگاه خبری «کانترپانج» با عنوان «اشتباهات خطرناک، رسانهها و سوریه» است
که پیش روی شماست. این مقاله حاصل سفر وی به سوریه است. سوریه کشوری است که درک
نکردن واقعیات آن حل بحران این کشور را با مشکل مواجه کرده است. در سوریه شعارها
جایگزین سیاستها میشوند، شورشیان به عنوان افرادی خوب و قهرمان و طرفداران دولت
به عنوان افراد شرور معرفی میشوند. مضامین این شعارها این است که مخالفان با توجه
به در اختیار داشتن تسلیحات بیشتر به پیروزی سرنوشتساز دست مییابند و بشاراسد،
رئیس جمهور سوریه تحت فشار نظامی با مذاکرات موافقت خواهد کرد. یکی از نقایص این
شعارها و لفاظیها که عموما از سوی تئوریسینهای آمریکایی مطرح میشود این است که
مذاکرات جدی و مصالحه با حکومتی که قدرت را در دمشق در دست دارد را رد میکنند و از
آنجایی که بشاراسد کنترل بیشتر مناطق سوریه را در دست دارد وانمود میکنند که نگران
تلفات انسانی در این کشور هستند. سفری هر چند کوتاه مدت به سوریه حقیقت را برای
همگان مشخص میکند و ثابت میسازد که تنها با درک توازن واقعی قوا در صحنه میتوان
به سوی خاتمه خشونتها حرکت کرد و گزارش های رسانهای درباره سوریه خلاف واقعیات را
نشان میدهد. به طور مثال شبکه الجزیره از جمله شبکههای خبری است که گزارش
درستی از واقعیات سوریه نمیدهد و شهری را که در آرامش به سر میبرد کانون
درگیریها یا شهری که مرکز درگیری میان افراد مسلح با نیروهای ارتش است در آرامش
کامل معرفی میکند. شهر «تلکلنخ» که روزی دژ اصلی مخالفان دولت سوریه به حساب
میآمد پس از پاکسازی از سوی ارتش سوریه از سوی شبکههای خبری حامی تروریستها به
عنوان شهری که هنوز در کنترل افراد مسلح مخالف نظام بشاراسد قرار دارد معرفی میشود
در حالی که ارتش این شهر را امن اعلام کرده و از مردم خواسته که به شهر خود
بازگردند. دروغپردازیهای رسانهای درباره شهر تلکلنخ کاملا مشخص بود و معلوم است
که درباره دیگر شهرها و مناطق نیز چنین خیالپردازیهای انجام میشود. آمریکا،
انگلیس و 11 کشوری که اصطلاحا دوستان سوریه نامیده میشوند مخالفان مسلح را کمک
مالی و تسلیحاتی میکنند اما هیچ تفاوت مهمی بین آنها و افرادی که با القاعده مرتبط
هستند وجود ندارد. زمانی که در شهر حمص بودم به این مسئله فکر میکردم که چرا
همیشه داستانی که از سوی شورشیان درباره وقایع تعریف میشود نسبت به بیانیههای
دولت سوریه بیشتر مورد استقبال رسانههای خارجی قرار میگیرد. این رسانهها احتمالا
تعصبی نسبت به شورشیان دارند و اخبار مربوط به عناصر مسلح را با جانبداری پوشش
میدهند در حالی که اخبار مربوط به دولت دمشق با نهایت سانسور و تحریف مخابره
میشود. جالب اینجاست که مجامع حقوق بشری و محافل بینالمللی هم درباره حوادث
سوریه غرضورزی میکنند و به تحریف حقایق میپردازند. مثلا در بخش مسیحینشین شهر
دمشق انفجاری رخ داد که نشان از حمله خمپارهای گروهکهای تروریستی بود ولی
دیدهبان حقوق بشر که طرفدار مخالفان است آن را ناشی از یک بمب رها شده درخیابان
عنوان کرد. در واقع این حمله خمپارهای پرتاب بیهدف خمپاره از سوی شورشیان در
نزدیکی بخش مسیحینشین دمشق بود که از سوی دیدهبان حقوق بشر نادیده گرفته شد و
جالب اینجاست که اظهارات و دیدگاههای نهادهایی چون دیدهبان حقوق بشر به عنوان مرجع
مورد استفاده اکثر رسانههای خارجی قرار میگیرد و در پوششهای خبری خود از این
منابع استفاده میکنند. منابعی که به نفع شورشیان موضع میگیرند و به ضرر دولت دمشق
مطالبی بیان میکنند. در حالی که هر روزنامهنگار یا تحلیلگری میداند که در جریان
تحولات یک کشور به ويژه در بحبوحه جنگ داخلی باید اغراض شخصی، اهداف و نیات
متعصبانه را کنار بگذارد و بدون اینکه اخبار و وقایع را وارونه جلوه دهد به ثبت
تحولات بپردازد. بدون تردید رسانهها یکی از دلایل اصلی تداوم بحران در سوریه
هستند به طوریکه بیش از 200 موسسه رسانهای عربی و بینالمللی در جنگ سوریه از
رسانهها به عنوان ابزار جنگی استفاده کردهاند و در این میان بیش از میلیاردها
دلار هزینه کردهاند با وجود این، رسانههای سوری به رغم آنکه خود را در جنگی
نابرابر ملاحظه میکنند اما از طریق ارتباط با واقعیات توانستهاند تاثیرگذاری خود
را حفظ و نظر بخش زیادی از مردم را جلب کنند.
|
|
|
فریده شریفی به دنبال تلاش مستمر برخی گروهها در متشنج کردن عرصه داخلی
لبنان بار دیگر مسئله تأمین امنیت این کشور را در اولویت قرار داده است. بررسی
تحولات امنیتی لبنان یا دیگر کشورهای منطقه یک اصل را آشکار میسازد و آن مداخله
بازیگرانی خاص در امور داخلی کشورهای منطقه است؛ بازیگرانی که برای رسیدن به اهداف
خود دو حوزه را در دستور کار خود قرار دادهاند: نخست آنکه درون کشورها را به هم
میریزند به گونهای که دولتها از درون متزلزل شوند دوم آنکه میکوشند اوضاع را
آنچنان رقم زنند که کشورهای منطقه با یکدیگر درگیر شوند و یا به یکدیگر بیاعتماد
شوند. حوادث جنوب لبنان و درگیریهای سلفیهای طرفدار احمد الاسیر مفتی وهابی
مورد حمایت قطر و عربستان با نیروهای ارتش در طرابلس، صیدا و دیگر شهرهای جنوبی این
کشور نشاندهنده توطئه طراحی شده از سوی دیگر کشورهای خارجی برای برهم زدن اوضاع
امنیتی لبنان همزمان با ادامه جنگ علیه سوریه است. مسلم است آمریکا و رژیم
صهیونیستی از این درگیریها و آشوبها در منطقه و به ویژه در لبنان و سوریه از همه
بیشتر سود میبرند چرا که واشنگتن و تلآویو در چند دهه اخیر از هر فرصتی برای
نابودی جهان اسلام و سلطه برکل منطقه استفاده کردهاند و اکنون نیز بر آنند تا با
مدیریت ناآرامیهای منطقه به مقاصد پلید خود دست یابند. توطئه صهیونیستها و
آمریکاییها برای برهم زدن ثبات لبنان با همکاری برخی گروههای لبنانی از جمله
جریان المستقبل وابسته به سعدالدین حریری نخست وزیر اسبق لبنان صورت میگیرد و این
جریان احمدالاسیر رهبر گروه سلفی جنوب لبنان را به عنوان عامل اجرایی برهم زدن
آرامش و امنیت این کشور برگزیده است. شیخ احمد الاسیر دو سال پیش به بهانه
مقابله با جریانهای شیعی با کمک قطر به لبنان رفت و چندی بعد به امامت جماعت مسجد
بلال گماشته شد. وی با حمایت مالی قطر و عربستان سعودی حدود 500 سلفی را گرد خود
جمع کرد و اظهار داشت که از این پس اجازه نمیدهد که شیعیان مراسم مذهبی خود را در
شهر صیدا برگزار کنند. الاسیر که فردی قدرتطلب بود مأمور شد تا در قبال
حمایتهای تبلیغاتی و مادی، اقدامی نمادین علیه سلاح مقاومت راهاندازی کند. وی
توانست با حمایت های غرب و جریان هوادار غرب در لبنان توطئه خود را به اجرا درآورد
و ضمن اهانت گسترده به حزبالله لبنان و همپیمانان این جنبش در داخل و خارج از این
کشور، تحرکات خود را آغاز و اعلام کرد تا خلع سلاح کامل حزبالله دست از فعالیتهای
خود برنمیدارد. شیخ الاسیر در آخرین اقدام خود مسیر صیدا به صور را مسدود کرد و
به ایست بازرسی ارتش لبنان حمله و 16 نظامی ارتش را کشت و بیش از 1000 نفر از
غیرنظامیان را مجروح کرد. اقدامات پیشین شیخ و طرفداران وهابیاش که منحصر به
بستن جادهها و اقدامات آشوبگرانه بود با صلاحدید قطر و عربستان به درگیریهای
خشونتآمیز و خونین تغییر یافت که این امر حاکی از تغییر سناریوی غرب و حامیان عربی
این جریان سلفی درباره لبنان است. به نظر میرسد که تحرکات جدید وهابیها در
لبنان واکنشی به تحولات منطقه به خصوص پیروزیهای به دست آمده ارتش در سوریه باشد.
چرا که همراهی و هماهنگی غربیها با جبهه سعودی و قطری و دیگر کشورهای عربی کاملا
بیاثر بود و نتوانست موجبات سقوط نظام سوریه را فراهم آورد. دشمنان سوریه تصور
میکردند در پرتو درگیریهای داخلی لبنان و دخالت حزبالله در این درگیریها زمینه
برای تضعیف مقاومت اسلامی فراهم خواهد شد و نهایتا اوضاع به نفع صهیونیستها و
غربیها پیش خواهد رفت. در حالی که حزبالله لبنان با دخالت نکردن در این غائله
هوشیاری خود را نشان داد و ضمن اینکه از ارزشهای خود حتی یک قدم عقبنشینی نکرد
لیکن با پشتیبانی از ارتش ثابت کرد مثلث ارتش، مردم و مقاومت برای مقابله با هر
توطئهای آمادگی دارند. از سوی دیگر، جریان وهابی به رهبری احمد الاسیر تلاش
داشت تا حکومتی خود مختار در جنوب لبنان در مناطقی که حزبالله تسلط دارد به وجود
آورد که این توطئه نیز باشکست مواجه شد. یکی دیگر از دلایلی که طرفداران الاسیر
جنوب لبنان را برای فعالیتهای تروریستی خود انتخاب کردهاند وجود یک اردوگاه
فلسطینی در شهر صیدا است که نیروهای القاعده وابسته به دو گروه «جندالشام» و
«فتحالاسلام» در آن زندگی میکنند و جریان سلفی الاسیر با کمک آنها توانسته دست به
اقدامات تروریستی بزند. به هرحال پدیده الاسیر یک طرح امنیتی و مذهبی بود که از
سوی دشمنان اسلام برای تهدید حزبالله به کارگرفته شد و اسرائیل و دیگر دشمنان
حزبالله را قادر میساخت که از طریق سازمانهای اطلاعاتی برخی کشورهای عرب
خلیجفارس یا بهطور مستقیم از طریق مزدوران موساد به آن متوسل شوند تا برای
حزبالله مشکلات سیاسی ایجاد کنند و جنگ کنونی در سوریه را نیز با انگیزههای
طایفهای به لبنان انتقال دهند اما حزبالله پافشاری کرد که به جنگ داخلی وارد
نشود. در واقع ارتش لبنان با دادن قربانیان زیاد در نهایت موفق به مهار فتنهای
شد که عناصر احمدالاسیر در صیدا، نابلس و عبرا درست کرده بودند. رهبر سلفی جریان
الاسیر نیز پس از تسلط نیروهای ارتش بر مخفیگاه وی در شرایطی که مجروح شده بود به
مکان نامعلومی متواری شد. فرماندهی ارتش لبنان پس از رفع این غائله اعلام کرد
درمورد تجاوزهای سیاسی و نظامی سکوت نمیکند و با مشت آهنین با کسانی که خون
ارتشیها را میریزند مقابله میکند و به کسانی که بر اقدامات این افراد سرپوشهای
سیاسی و تبلیغاتی میگذارند نیز پاسخ خواهد داد. حزبالله لبنان ضمن حمایت از
ارتش لبنان از همه جریانها و گروههای سیاسی، همچنین دولت لبنان خواست تا با
همدلی، هماهنگی و حمایت کامل از ارتش زمینههای شکست هرگونه توطئهای را فراهم
آورند. شکست گروههای سلفی وهابی به سرکردگی احمدالاسیر یک ضربه سنگین و مهلک
به طرح عربستان و قطر در لبنان بود و سازمان جاسوسی خارجی اسرائیل (موساد) را بر آن
داشت تا نشست اضطراری تشکیل دهد و درباره علل متلاشی شدن سریع افراد الاسیر در
محدوده امنیتیاش و کنترل ارتش لبنان در 48ساعت بر این منطقه به بحث و بررسی
بپردازد. اسرائیلیها همانند برخی نیروهای سیاسی ضد حزبالله مانند سعدالدین
حریری و سمیر جعجع به الاسیر امیدوار بودند، اما از اینکه این جریان به سرعت متلاشی
شد و شکست خورد و نتوانست در مقابل ارتش لبنان برای مدت طولانی ایستادگی کند
غافلگیر شدند. اطلاعات موجود در محافل دیپلماتیک غربی نشان میداد که الاسیر
بخشی از توطئه آمریکا، عربستان، قطر و اسرائیل برای مقابله با نفوذ حزبالله در
لبنان و همچنین براندازی نظام سوریه بوده است، با پیروزی جریان سلفیالاسیر در جنوب
لبنان هم به حوزه امنیتی حزبالله ضربه وارد میآمد و هم این منطقه پایگاهی برای
تروریستهای سوری میشد و مخالفان نظام بشار اسد میتوانستند از این منطقه حمایت
مالی، تسلیحاتی و تجهیزاتی شوند. حتی قرار بود که یک ماهواره در این منطقه
راهاندازی شود تا پوشش تبلیغاتی و مخابراتی مخالفان سوریه تأمین شود. ارتش آزاد
سوریه و جبهه تروریستی النصره نیز به جریان الاسیر دل بسته بودند و انتظار داشتند
که چتر حمایتی آنان با وجود این جریان سلفی بیشتر شود. اما متلاشی شدن پدیده الاسیر
در لبنان رویای شورشیان سوری را آشفته کرد و آثار منفی زیادی برای رهبران جریان
المستقبل به ویژه حریری و فواد سینیوره گذاشت. حمایتهای این افراد از جریان
سلفیالاسیر باعث شد که بسیاری از رهبران سنی و شیعه گروههای سیاسی لبنان از
رفتارهای این افراد اعلام انزجار کنند و از آنها بخواهند که دست از حمایت آنها
بردارند. مجموعه این تحولات باعث شد که نهتنها از نفوذ و اعتبار حزبالله،
سوریه و کشورهای حامی مقاومت در منطقه کاسته نشود بلکه اوضاع به نفع آنها تغییر
یابد. به همین دلیل انتظار میرود گروهک الاسیر از این پس به عنوان یک گروهک
تروریستی به صورت مخفی اقدامات خود را در مناطق مختلف لبنان دنبال کند و کشورهای
حامی این تروریستها نیز همچون قبل به فکر طراحی نقشههای دیگری برای رسیدن به
اهداف خود در منطقه باشند. بدون تردید هوشیاری حزبالله هم این طرحها را ناکام
خواهد گذاشت.
|
|
|
اشاره: «عباس السید» رئیس کادر رهبری اسیران مقاومت در زندانهای رژیم
صهیونیستی تاکید میکند که اسیران فلسطینی همواره با دشمن صهیونیستی مبارزه میکنند
و امیدوارند هر چه زودتر از زندانهای صهیونیستی آزاد شوند. وی که دوازدهمین سال
اسارت خود در زندانهای رژیم صهیونیستی را سپری میکند در مصاحبهای که در داخل
زندان اسرائیلی انجام گرفت خاطرنشان میکند، اقدامات اعتراضآمیز اسیران از جمله
اعتصاب غذا بالاخره مؤثر واقع خواهد شد و دستاوردهای مهمی را برای فلسطینیها محقق
خواهد ساخت. این سردار مبارز که به 37 بار حبس ابد محکوم شده است معتقد است،
مقاومت مردمی یکی از بهترین شیوهها برای مقابله با ظلمها و جنایات رژیم صهیونیستی
است و به یاری خداوند اسیران با حمایت مردم و قدرت ایمان و اراده خود به زودی از
زندانهای این رژیم آزاد خواهند شد. مصاحبه دیگری نیز با شیخ خضر عدنان آزاده
فلسطینی انجام شده که در ادامه مصاحبه اول میخوانید: * وضعیت اسیران در آینده
چگونه خواهد بود؟ - سال 2012 سالی آکنده از رخدادها بود، در سالی که گذشت اسیران
فلسطینی دست به اعتصاب غذا زدند و توانستند دستاوردهای بزرگی را محقق سازند. در سال
گذشته چهار تن از اسیران بیمار به خاطر خودداری مسئولان زندانهای صهیونیستی از
ارائه خدمات درمانی به مقام رفیع شهادت نائل شدند، علاوه بر آن همواره درگیریهایی
میان اسیران فلسطینی و مأموران زندانها صورت گرفته که نشان میدهد اسیران از
توانمندیهای زیادی برخوردارند و با حمایت مردم و دلگرمی آنان به مبارزات خود ادامه
میدهند تا آزاد شوند و جشن آزادی را در کنار ملت فلسطین برپا کنند. * اعتصاب
غذای اسیران چه تأثیری در روند مقاومت مردمی گذاشته است؟ - این اعتصابها موجب
حمایت بیسابقه فلسطینیان و ملتهای عربی و جهان از مسئله اسیران شده است و به
پویایی این مسئله کمک کرده است. اعتصاب غذا شیوه جدید اسیران فلسطینی برای آزادی
و تحقق خواستههایشان در زمینه شرایط معیشتی در داخل زندانهای صهیونیستی است و
همچنین توجه جهانیان را به جنایات رژیم صهیونیستی و ظلمهایی که در حق زندانیان
فلسطینی اعمال میشود جلب میکند. * طرح صلح عربی چه کمکی به آزادی اسیران
فلسطینی میکند؟ - طرح صلح عربی بدتر از اعلامیه بالفور علیه ملت و آرمان فلسطین
و امتهای عربی و اسلامی است و این طرح به رژیم صهیونیستی در زمینه تداوم موجودیتش
بر روی سرزمین فلسطین اطمینان خاطر میبخشد. تشکیلات خودگردان فلسطین آماده
مذاکره با رژیم صهیونیستی است، ولی این مذاکره کاری از پیش نخواهد برد به ویژه آنکه
دولت صهیونیستی تا زمانی که به شهرکسازیهای خود ادامه میدهد و زمینهای
فلسطینیان را غصب میکند از نظر ملت فلسطین این مذاکرات مشروع نیست و راه به جایی
نخواهد برد. مذاکرات سازش میان تشکیلات خودگردان و دولت اسرائیل تاکنون نتیجهای
نداشته و از این پس نیز بینتیجه خواهد بود. به اعتقاد مردم فلسطین این مذاکرات به
نفع رژیم صهیونیستی و آمریکا خواهد بود نه به نفع ملت فلسطین و به همین دلیل مردم
هیچنگاه خوشبینانهای به این مذاکرات ندارند. * به نظر شما چه عاملی باعث تحقق
نیافتن آشتی ملی و بروز شکاف داخلی در میان گروههای فلسطینی است؟ - گروههای
فلسطینی باید از هرگونه تفرقه، دو دستگی و شکاف میان خود اجتناب کنند تا شرایط برای
وحدت و آشتی ملی فراهم آید مسلما دشمن صهیونیستی از وحدت فلسطینیها بیشترین ضرر را
میبیند و به روشهای مختلف میکوشد میان گروههای فلسطینی تفرقه و اختلاف به وجود
آورد چرا که در صورت داشتن اتحاد، مقاومت فلسطین قدرتمندتر میشود و شرایط برای
نابودی رژیم صهیونیستی فراهم میشود. * مقاومت مردمی را چگونه ارزیابی میکنید؟
- مقاومت مردمی یکی از بهترین شیوههای مقاومت است ولی در شرایط متفاوت فرق میکند
به طور مثال با اینکه ملت فلسطین از چندین سال پیش آماج سرکوبگرانه شهرکنشینان
صهیونیست قرار گرفته و این شهرکنشینان به هیچکس رحم نمیکنند اما متاسفانه ساکنان
کرانه باختری نمیتوانند واکنش جدی به رخدادهای کنونی این منطقه داشته باشند چرا که
تشکیلات خودگردان فلسطین با رژیم صهیونیستی روابط نزدیکی دارد وحوزه امنیتی این
منطقه تحت نفوذ این رژیم است. بیتردید فلسطینیان شرایط بسیار دشواری را تجربه
میکنند ولی باید تا زمان شکلگیری فضای جدید صبر و تحمل پیشه کنند، اکنون گروهها،
احزاب و جریانهای فلسطینی تعهد و رسالت سنگینی را برعهده دارند و در معرض اقدامات
سرکوبگرانه رژیم صهیونیستی و حامیانش قرار گرفتهاند و باید منافع و مصالح ملت
فلسطین را تحقق بخشند و امتیازی به این رژیم تجاوزگر ندهند چرا که کوچک ترین امتیاز
ممکن است به بزرگ ترین خسارات منجر شود و از حافظه تاریخی امت اسلام پاک نشود به
همین دلیل احترام به حقوق فلسطینیها از اصول مسلم و ثابت سیاستمداران فلسطینی به
حساب میآید و باید آن را در هر معادلهای در نظر آورند. مصاحبه با شیخ عدنان
* راهکار فلسطینیان و اعراب برای آزادی اسیران فلسطینی از زندانهای صهیونیستی
چیست؟ - رژیم صهیونیستی جز تحت فشار مقاومت حاضر به آزادی اسیران دربند
زندانهای خود نمیشود البته اعتصاب غذا نیز شیوه جدیدی است که چندین نفر از اسیران
فلسطینی این شیوه را با موفقیت تجربه کردهاند لیکن باید کشورهای عربی فشار بیشتری
به رژیم صهیونیستی وارد کنند و از این رژیم بخواهند که اسیران فلسطینی را هرچه
زودتر آزاد کنند. در شرایطی که کشورهای غربی تلاش زیادی برای آزادی «گلعاد
شالیت» نظامی صهیونیستی که تحت اسارت گروههای مقاومت فلسطین در غزه بود انجام
دادند چرا کشورهای عربی واسلامی فشار زیادی به اسرائیل وارد نمیکنند؟! سازمان
آزادیبخش فلسطین پس از چندین دهه مذاکره با طرف صهیونیستی هنوز نتوانسته برخی از
اسیران محکوم به حبس ابد را آزاد کند اما در مقابل، مقاومت موفقتر عمل کرده است.
این اسیران در عمل، سربازان قدس هستند و به خاطر آرمانهای فلسطین به اسارت گرفته
شدهاند بنا بر این تلاش همه مسلمانان باید آزاد کردن آنان باشد. * ارزیابی شما
از وضعیت آزادیها در کرانه باختری چیست؟ - واقعیت این است که بازداشت
خانوادههای اسیران و شهدا توسط تشکیلات خودگردان به مبارزات ملت فلسطین ضربه
میزند و طرفهای فلسطینی نباید پای این خانوادهها را به درگیریهای میان خود
بکشانند، این بازداشتها صهیونیستها را گستاختر میکند و آمار زندانیان و اسیران
فلسطینی را درزندانهای رژیم صهیونیستی افزایش میدهد. * به نظر شما آیا مسئله
آشتی ملی جدی است یا طرفین با مطرح کردن آن سعی در اتلاف وقت دارند؟ - در صورتی
که طرفین با حسن نیت با این مسئله برخورد کنند و منافع ملی را به منافع حزبی و
گروهی ترجیح داده و با خواستههای رژیم صهیونیستی مخالفت کنند. امکان تحقق آشتی ملی
وجود دارد و برای این منظور باید خواستههای مردم مدنظر قرار گیرد. * آخرین
اقدامات و تحرکات صورت گرفته برای آزادی اسیران چیست؟ - نمایندگان سازمان عفو
بینالملل اخیرا نشستی با آزادگان فلسطینی در شهر رامالله داشتهاند که طرف
فلسطینی به تشریح ظلم و ستمهای صورت گرفته علیه اسیران اعم از سکوت سازمانهای
بینالمللی در قبال جنایتهای رژیم صهیونیستی در حق اسیران پرداختند و اعلام کردند
این سکوت یکی از عوامل مرگ خاموش اسیران دربند زندانهای صهیونیستی است.
نمایندگان و آزادگان فلسطینی همچنین از نمایندگان سازمان عفو بینالملل خواستند که
زمینه بازدید پزشکان بینالمللی از زندانهای صهیونیستی را فراهم آوردند اما به
جرأت میتوان گفت که تاکنون اقدام مؤثری برای بهبود وضعیت اسیران فلسطینی و یا
آزادی آنها صورت نگرفته است.
|
|