(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10


دوشنبه 07 مرداد 1392 - شماره 20554 

نگاهی به فضایل و کرامات شب های قدر (بخش پایانی)
مقدرات عادلانه جامعه در مکتب علوی
   


گالیا توانگر
احتمالا می خواسته اند از شلوغی شب نوزدهم ماه مبارک رمضان که مردم در مساجد سرگرم دعا و نیایش بوده اند برای فرار خود استفاده کنند. کمی قبل تراین سه تن از فراریان خوارج به اسامی عبدالرحمن بن ملجم،برک بن عبدالله و عمروبن بکرشبی درمکه گرد هم آمده بودندودرمورد سرنوشت مسلمین صحبت می کردند.با منطق بی‌اساس وپایه خودبه این نتیجه رسیدندکه اگرمعاویه،عمروعاص وعلی(ع) در یک زمان کشته شوند، مسلمین به کلی آسوده شده و تکلیف خود را معین می کنند. این سه نفربا هم پیمان بستندوآن را به سوگند موکد کردند که هریک ازآنها داوطلب کشتن یکی از این سه تن باشند.
عبدالرحمن بن ملجم متعهد به قتل علی (ع) شد،عمروبن بکرعهده دار کشتن عمرو عاص گردید و برک بن عبدالله نیز قتل معاویه را برعهده گرفت. هر یک شمشیر خود را به زهر مهلکی آلوده نمودند که ضربتشان موثر واقع گردد. این نقشه سری کشیده شد و قرار گذاشتند همزمان در شب نوزدهم ماه مبارک رمضان که مردم تا صبح در مساجد بیدارند وارد عمل شوند. قاتل عمر و عاص به مصر رفت. قاتل معاویه رهسپار شام شد و ابن ملجم به کوفه شتافت.اما خداوند متعال این گونه مقدر کرد که خون پاک شهید عدالت حضرت علی (ع) با خون های ناپاک در شب قدر در یک زمان ریخته نشود،چرا که اساسا عمر وعاص و معاویه لایق شهید رمضان شدن ، لایق شهید شدن در محراب نمازصبح نبودند.
قاتل معاویه دستش لرزید و شمشیر به پای معاویه خورد. عمرو عاص از شب قبل تب سختی کرد و نتوانست برای اقامه نماز صبح به مسجد برود. به جای اوقاضی شهر را روانه مسجد کردند و هم او بود که با ضربه شمشیر عمرو به اشتباه از پای در آمد!
وعلی(ع)وقتی روانه مسجد می شد چند مرغابی که اطراف درگاه خانه او در آشیانه شان خفته بودند ، با اضطراب بیدار شدند و نخواستند که مولایشان به مسجد برود.اما تقدیر علی(ع) چنین بود که شهید محراب عشق باشد. اراده کرد و اسباب این شهادت مهیا شد و رقم خورد،آن هم در شب قدر که برتر از هزار ماه است.
ارتباط شهادت امام علی(ع) و شب قدر
گفته می شود بین شهادت امام علی(ع) و شب پر فضیلت قدر رابطه ای دو سویه وجود دارد.
حجت الاسلام فاضلی نیا کارشناس علوم دینی در این باره به گزارشگر روزنامه کیهان می گوید: «همچنان که خداوند متعال در سوره قدر در قرآن کریم فرموده است،شب قدر برتر و بهتر از هزار ماه است و هزار ماه تقریبا هشتاد و چند سال می شود.»
وی در ادامه می فزاید: «حال خداوند متعال شب ضربت خوردن و شهادت و شب سوم حضرت امیرالمومنین(ع) را در شب های نوزده،بیست و یک و بیست و سوم ماه مبارک رمضان قرار داد تا حتی شهادت آن حضرت هم برای مسلمانان و پیروان آن حضرت از بار معنوی سرشار باشد،چرا که شهادت مولا علی(ع) این ایام را با حزن و اندوه همراه کرده و رابطه احساسی با معبود را به رابطه‌ای عقلی مبدل کرده است.»
فاضلی نیا به شرایط درک عمیق شب قدر اشاره می کند و تصریح می کند: «زمانی می توانیم به حقیقت لیله القدر برسیم که به درک شخصیت امام علی (ع)رسیده باشیم و بدون شک شب قدر رابطه علت و معلول و خالق با مخلوق را نشان می‌دهد و امیدواریم بتوانیم به درک چنین شب با فضیلتی برسیم.»
اولین نکته ای که با خواندن نحوه شهادت حضرت به ذهنمان می رسد ،آن هم در شب نوزدهم ماه مبارک که اولین شب از شبهای قدر است،این است که برای کسب مقدرات عالیه باید انسان با اراده خودش و شناخت هدف،مسیر رهسپاری خود راانتخاب کند.آن وقت است که خدا بهترین ها را نصیب او خواهد ساخت.
برای شهید محراب شدن ظرفیتی نیاز است که تنها در علی(ع)سراغ داریم واین سرنوشت تنها لایق نام مبارک ایشان بود.
نجمه شاهمرادی فوق لیسانس فقه اسلامی برایمان توضیح می دهد:«علی (ع) سال های سال در راه خدا مبارزه کردند. در غزوه های متعددی حضور داشتند. خداوند اگر می خواست می توانست در هر کدام از این جنگ ها به ایشان مقام شهادت را اعطا کند. اما خدا مقدر کرد که تنها علی(ع) شهید خانه او –مسجد- باشد.»
وی ادامه می دهد:«آن حضرت خود نیزمی‌دانستند عاقبت آن اقامه نماز شهادت است با این حال به مسیر عاشقی خود ادامه دادند و از رفتن منصرف نشدند.سرنوشت شهادت برایشان نوشته شده بود وحضرت با اراده خود- به رغم آگاهی از نتیجه - مسیر را ادامه دادند تا به آن عاقبت عالیه در عشقشان به معبود دست پیدا کنند. هر فرد دیگری بود با آگاهی از خطرمنصرف از رفتن می‌شد. اما حضرت با آن ظرفیت بالا و شناخت هدف در مسیرشهادت آگاهانه قدم برداشتند تا شهید محراب و عدالت بودن برایشان رقم بخورد. بنابراین سرنوشت خوب زمانی محقق می شود که ما خود را و خدای خودمان را بشناسیم و بدانیم که اهدافمان در زندگی چیست؟ در تحقق سرنوشت ها اراده انسان برای گام برداشتن در مسیر خیر اسبابی است که باید وجود داشته باشد.
در معاویه وعمروعاص چنین اراده ای نبود. اساسا آنها به حیات مادی می اندیشیدند و ظرفی برای شهادت وسرنوشت خوب درآنهاایجاد نشده بود. چطورمی شدمقدرات به گونه ای رقم بخورد که علی‌(ع) مرد خدا با آن نامردان مادی گرا در لحظه بشکوه اقامه نماز صبح شهید شوند؟بین مقام و اراده علی(ع) و غیراوفاصله ها بودتا چه رسد به دشمنان حق.
صبربرمشقات و استمرار دعا
گاه با تصمیم خدا رنجی در زمین بر بنده‌اش وارد می شود که در ابتدا همگان می پندارند مشقتی وارد شده، اما این مشقت عین نعمت است.قابل توجه افرادی که دائما برای مستجاب نشدن دعایشان گله مند هستند.
علی (ع) برای گرفتن حقش نزدیک به سه دهه -25سال- صبر کرد ودر سکوت شب در دل چاه دست به دعا برداشت. چه کسی می تواند تا این حد بر دعا ممارست داشته و صبور باشد؟ هریک از ما در زندگی روزمره تا حقی از ما زایل می‌شود شروع به پرخاشگری و تخریب طرف مقابل می‌کنیم.به عملکرد نادرست برخی سیاسیون زمان خود بنگرید که به جای اینکه عملشان الگو باشد خود بر سر تصاحب مناصب و صندلی ها با زمین وزمان در جنگند .کرسی هایی که بعضا به نا حق ،حق خود می دانند.اما مولا 25 سال در برابر حق مسلم خود که زمامداری امور مسلمین بود سکوت کرد.دلایل این سکوت چه بود؟
هادی محمدی نژاد دانشجوی علوم قرآنی توضیح می دهد :« این سکوت به دلیل جلوگیری از بروز تفرقه، حفظ دین اسلام، حفظ اتحاد اسلامی و نیز بالا رفتن ظرفیت امت برای درخواست تشکیل حکومت عدل علی(ع) بوده است. 25 سال صبر و سکوت علی (ع) به این دلیل بوده که مردم خود در پی تشکیل حکومت عدل باشندوخدا بالاخره بعد از دعاهای طولانی مدت مولا این آگاهی را به جماعت بخشید که خودتشکیل حکومت علی(ع)را تقاضا کنند.بنابراین صبربرمشقات،استمراردعا،اراده برای رهسپاری در مسیر حق مقدرات را به سمت خیر می گرداند.»
وی ادامه می دهد:«گاه ساده اندیشان این سوال را مطرح می کنند که چرا از میان آن سه تن- معاویه،عمرو عاص و علی(ع)-حضرت می‌بایست ضربت بخوردوچرا خداوند متعال این تقدیر را برنگرداند؟در پاسخ به سوال این عده باید اولا بگوییم که در مکتب اولیاءالله شهادت عین سعادت است.در ثانی اگرعلی(ع)در مسجد-حرم امن الهی - به شهادت نمی رسید ، هیچ کس به بی عدالتی وپایه‌های ظلم دستگاه معاویه پی نمی برد.الان همگان می پرسند:چرا علی(ع) را در خانه خدا-مسجد- به شهادت رساندند؟پاسخ می گیرند:چون مرد عدالت بودو تاب عدالت سفت وسخت اورا نیاوردند. این گونه جست وجو برای عدالت محوری در مسلمین نهادینه شده است.»
منحرف نشدن ازمسیرعدالت
امیرالمومنین خود را با صبر در برابر ناملایمات، اصرار برراه حق و اراده قوی خویش به تقدیر عالیه شهادت پیوند داد و مصرانه براین باور بود که جز با برقراری عدالت نمی توان سرنوشت جامعه را به سمت صواب متمایل کرد.
جنگ جمل را فی الواقع کسانی بر حضرت علی(ع) تحمیل کردند که از عدالت محوری اوبیمناک بودند. آنها سهم بیشتری از بیت المال می خواستند ومی دیدند باخلیفه شدن علی(ع) راه بر زیاده خواهی به سختی بسته شده است.
این نزاع بین علی(ع)و زیاده خواهان تالحظه شهادتش ادامه داشت اما به خاطرخوشایند اطرافیان از مسیر خدا بازنگشت.باید در مسیر ایمان راسخ بودوبرای برقراری عدل الهی ازسرزنش،کارشکنی و سنگ اندازی غیر خدا نهراسید.
يکي از دلايل مخالفت طلحه و زبير با امام علي(ع) اين بودکه به دليل شرکت در جنگ ها و غزوه هاي بيشتري ،خواستار سهم بيشتري ازبيت‌المال و مقام بودند،اما امام اين کار را نکرد.
احمد طالقان پورکارشناس معارف اسلامی معتقد است علی(ع)به این دلیل الگویی برای سیاسیون دنیاست که هرگزازمسیرعدل که همان مسیر خیرالهی ست دورنشد.تمام ثانیه‌ها و مقدرات علی(ع)باعدل پیوند خورده بود.مگر مردی که تنها سلاحش ایمان وعدالت است جزجاودانگی برایش سرنوشتی رقم خواهد خورد؟! ضمنا حکومت علی(ع) فراتر از نژادها،قبیله ها و کیش ها حکومتی است که حتی زن یهودی هم در سایه عدالتش احساس امنیت می کند.»
خطبه ۲۷ معروف به خطبه جهادیه : «شنيده‌ام كه يكى از آنها بر زن مسلمانى داخل شده و ديگرى، بر زنى از اهل ذمّه . خلخال و دستبند و گردنبند و گوشواره اش را ربوده است و آن زن جز آنكه از او ترحم جويد چاره اى نداشته است . آنها پيروزمندانه، با غنايم ، بى آنكه زخمى بردارند، يا قطره اى از خونشان ريخته شود، بازگشته اند. اگر مرد مسلمانى پس از اين رسوايى از اندوه بميرد، نه تنها نبايد ملامتش ‍ كرد بلكه مرگ را سزاوارتر است.»
این کارشناس معارف اسلامی نکته مهمی در باب خطبه بالا متذکر می شود:« توجه داشته باشید که این اتفاق حتی از ماموران حکومت علی(ع) سرنزده، بلکه متجاوزان به مال آن زن دشمنان کشور و غارتگران در حال محاربه با حکومت اسلامی بودند.
با این همه چون این تجاوز به مال در قلمرو مسئولیت حکومت اسلامی بود،احساس مسئولیت سنگینی داشتندتا آنجا که حضرت علی (ع) رنجیده خاطر شدند و بنا به روایت نهج البلاغه فرمودند:اگر مسلمانی ازاین غم بمیرد براو عیبی نیست.این نوع سیاست متصل به عدالت باید الگوی جهانیان باشد.»
سرنوشت جامعه در گرو عدالت گستری
اميرالمؤمنين علي (ع) بلافاصله پس از به دست گرفتن زمام امور دست به اصلاح زد و به مقابله با فسادهايي كه در زمينه حقوقي، مالي و اداري به وجود آمده بود پرداخت و امتيازات و برتري هاي قومي و قبيله اي را لغو كرد. عطايا و بخشش هايي كه پيش از اين صورت گرفته بود و موجب به وجود آمدن طبقه اشراف شده بود را بازپس ستاند و والياني كه به ناحق بر مناصب حكومتي گمارده شده بودند و در حوزه مديريت خود دست به ظلم و تعدي گشوده و حقوق مردم را پايمال مي كردند، عزل نمود و به جاي آنان مردان خدا ترس و اهل دين را منصوب كرد.از جمله كساني كه حضرت فرمان عزل او را صادر كرد معاويه والي شام بود. اما معاويه مقاومت كرد و از ناراضيان و لطمه ديدگان لشكري فراهم آورد و در جنگ صفين دو سپاه علي (ع) و معاويه رودرروي هم قرارگرفتند. وقتي جنگ در گرفت سپاه معاويه روبه شكست بود كه با تدبير عمروعاص ماجراي حكميت پيش آمد و با پافشاري عده اي سست عنصر و عناصري كه درباطن با معاويه كنار آمده بودند، حضرت اجباراً به حكميت تن داد و حكميت منجر به متاركه جنگ با سپاه معاويه شد و همين ماجرا دستاويز عده اي كه خود بر حكميت اصرار داشتند و بعد به آن معترض شدند، گرديد تا گروهي به نام خوارج شكل گيرد. خوارج سرانجام با تحريك اشراف و سران آسيب ديده در حرکت عدالت خواهانه اميرالمؤمنين تصميم به حذف اميرمؤمنان گرفتند و در سحرگاه نوزدهم ماه رمضان نيت شوم خود را به دست يكي از افراد خوارج عملي ساختند و سرانجام در ۲۱ رمضان آن حضرت براثر همان ضربه به شهادت رسيد.

 

(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10