(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10


دوشنبه 07 مرداد 1392 - شماره 20554

گفت وگو با محمدحسین نیرومند، مشاور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در باره خانه سینما
خانه از پای بست ویران است!
حقیقت‌های یک مادرانه
   


در ادامه بحث های خانه سینما، هیئت مدیره سابق قصد برگزاری مجمع عمومی را در تاریخ ششم مرداد داشتند. این درحالی است که گروه دیگری از سینماگران نیز چند هفته پیش اقدام به برگزاری مجمع عمومی خانه سینما کرده و هیئت مدیره جدیدی را انتخاب کردند. از طرفی رئیس جمهور(محمود احمدی نژاد) همچنان بر بازگشایی خانه سینما اصرار دارد. مجموعه این اتفاقات فضای مبهم و غبارآلودی را ایجاد کرده است. برای بسیاری جای سؤال است که آیا برگزاری مجمع عمومی ششم مرداد امکان پذیر است؟ هیئت مدیره جدید (خانه سینمای2) چه جایگاهی دارند؟ چرا هیئت مدیره سابق در بازگشایی خانه منحله سینما تعجیل دارند؟ برای شفاف نمودن موضوع و پاسخ به این پرسش ها با محمدحسین نیرومند کارشناس فرهنگی و مشاور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به گفت وگو پرداختیم.
تصویر روز
به عنوان یکی از اعضای بی طرف و دلسوز خانواده سینمای ایران، اکنون که درگیری دو گروه از سینماگران کشورمان بر سر «خانه سینما» را نظاره می کنید، کدام طرف را صاحب حق می بینید؟
بسم الله الرحمن الرحیم. راستش را بخواهید من اصلا فکر می کنم که این رویارویی برای این است که حق دیده نشود. به همین دلیل هم معتقدم که دفاع کردن از هر دو طرف خطاست. چون اصل ماجرا چیزی غیر از آنچه این دو گروه می گویند است.اینکه در حوزه فرهنگ و هنر به قانون توجه نمی شود. متأسفانه این بی توجهی هم از ناحیه برخی مدیران است، هم دستگاه قضایی و هم معدودی ازهنرمندان. این خیلی بد است! تا زمانی که ما مشکل را در این زمینه حل نکنیم سایر بحث ها فرعی هستند.
پس اگر این دعواها و کشمکش ها موضوعات فرعی هستند، چه ماجراهایی را می توان مسائل اصلی بحران خانه سینما دانست؟
من به مواضع سیاسی دوستان و اختلافاتی که بین دو طرف دعوا هست کاری ندارم. برای تحلیل این ماجرا باید به پیشینه موضوع پرداخت، در غیر این صورت نمی توان درباره آن به درستی قضاوت کرد.
پس برگردیم به گذشته. به سال 1366 و موقعی که تأسیس خانه سینما کلید می خورد.
بله.در سال 66 اساسنامه خانه سینما توسط مسئولین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در شورای فرهنگ عمومی مطرح می شود.طبق قانون، همه تشکل های فرهنگی برای شکل گیری باید ابتدا اساسنامه خود را به شورای فرهنگ عمومی بدهند تا در آنجا تأیید و تصویب شود. اما آقای فخرالدین انوار، معاون سینمایی وقت وزارت ارشاد با چند سال تأخیر، اساسنامه اولیه را که 21 ماده بود، بدون تصویب در شوای فرهنگ عمومی و با افزایش مواد به 31 ماده در اداره کل ثبت شرکت ها ثبت می کند. یعنی آقای انوار به عنوان متولی سینمای کشور که باید بیش از دیگران به قانون عمل می کرد، از ابتدا کار خانه سینما را با مشکل قانونی شروع می کند. چون به اساسنامه 21 بندی اولیه، 10 بند افزود، بدون اینکه این تغییر در شورای فرهنگ عمومی ثبت شود. به این ترتیب، خانه سینما با تخلف و قانون شکنی بنیاد گذاشته شد.
وضعیت خانه سینما در سال های بعد چگونه شد؟ آیا دست اندرکاران و متولیان مربوط برای اصلاح این مشکل اقدامی کردند؟
نه تنها اقدامی برای رفع این مشکل صورت نگرفت که متولیان بعدی مشکلات را افزایش دادند. یعنی تخلفی که گفتم تا سال 87 ادامه پیدا کرد. اما در این زمان، با برگزاری یک مجمع عمومی، تغییراتی اساسی در اساسنامه خانه سینما انجام می شود. طبق قانون، این تغییرات ابتدا باید به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام و سپس برای تأیید و تثبیت به شورای فرهنگ عمومی منتقل می شد. اما این کار انجام نگرفت. یعنی در آن زمان آقای سیدرضامیرکریمی رئیس هیئت مدیره خانه سینما این تغییرات را به آقای محمود اربابی مدیرکل مرکز نظارت و ارزشیابی معاونت سینمایی وقت اعلام می‌کند. اما معاونت سینمایی وقت با تغییرات موافقت نمی کند و به تبع، شورای فرهنگ عمومی هم با تغییرات صورت گرفته در اساسنامه مخالفت می کند. اما این بار هم دوستان اساسنامه را در اداره کل ثبت شرکت ها ثبت می کنند که باز هم یک تخلف آشکار دیگر رخ داده است.
چرا وزارت ارشاد به عنوان متولی اصلی مدیریت فرهنگی کشور هیچ گاه به این تخلفات اعتراض نکرد؟
متاسفانه وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی تا سال‌ها نسبت به این تخلفات توجه نمی کند تا سال 87 که ماجرا را خدمتتان عرض کردم. اما اخیرا! وزارت اقدام به شکایت کرده است. اگر تا چند روز بعد اتفاقی نیفتد، در آینده شاهد خواهیم بود که هم اداره کل ثبت شرکت ها و هم هیئت مدیره ای که اقدام به تغییر غیرقانونی اساسنامه نمودند متخلف شناخته خواهند شد. اینکه یک گروهی می گوید خانه سینما مال ماست! در واقع برای این است که اذهان عمومی را از اصل ماجرا و تخلفات صورت گرفته دور کنند. از این حیث فکر می کنم که به جای این دعوا باید فکری برای حل مسئله قانون در حوزه فرهنگ و هنر شود که مشکل خانه سینما یکی از عواقب آن است.
برخی معتقدند که پیش کشیدن موضوعاتی چون تغییر اساسنامه بهانه هستند و تنها مشکل خانه سینما، اختلاف با جواد شمقدری است.
نه برعکس است. یعنی اختلاف با شمقدری بهانه ای شده برای فرافکنی درباره تخلفات صورت گرفته در مدیریت خانه سینما. چون این چالش قبل از انتصاب شمقدری بر معاونت سینمایی ارشاد و از دوران مسئولیت جعفری جلوه، یعنی با تغییر اساسنامه خانه سینما در سال 87 آغاز شد. البته ممکن است که مباحثی هم بین شمقدری و خانه سینما باشد. اما واقع امر این است که شروع ماجرا ربطی به شمقدری نداشته و قبل از وی اتفاق افتاده است.
چرا این مشکل هنوز حل نشده و تا چند سال طول کشیده است؟ آیا با صدور حکم انحلال یا همان تعطیلی دائم، کار خانه سینما را تمام شده محسوب نمی شود؟
من کارشناس حقوقی نیستم، بلکه به عنوان مشاور هنری وزیرارشاد، پی گیر مسئله بوده و درباره آن مطالعه کرده ام. آنچه به نظرم می رسد این است که دوستان وزارت ارشاد و سازمان سینمایی درباره انحلال خانه سینما چندان با طمأنینه عمل نکردند. چون بحث این بود که هیئت مدیره خانه سینما اساسنامه ای را ملاک عمل خود قرار داده‌اند که غیرقانونی است. اگر دوستان وزارت ارشاد شکایت خود را روی همین موضوع معطوف می کردند، هم حکم اداره ثبت شرکت ها را ابطال می کردند و هم اعضای هیئت مدیره عزل می شدند. بنابراین داستان هم حل می شد. متأسفانه به دلیل اینکه دوستان توجه لازم را نداشته و به سمت مسائل فرعی رفتند باعث شدند که ماجرا، کش پیدا کند. این درحالی است که تمرکز بر تخلفات صورت گرفته و غیرقانونی بودن اساسنامه، مسئله را به شکل ساده‌ای حل می کرد.
سال 87 چه تغییراتی در اساسنامه خانه سینما رخ داد؟
ازجمله تغییرات مهمی که صورت گرفت، حذف شرایطی چون اعتقاد به نظام و التزام به قانون اساسی برای عضویت در هیئت مدیره بود. این اتفاق خیلی مهمی است، اما به نظرم مسئله مهم تر چیز دیگری است که کمتر پرداخته شده است. مسئله این گونه بود که تا قبل از سال 87 این تشکل های سینمایی بودند که مجمع عمومی خانه سینما را برگزار می‌کردند. اما از آن زمان به بعد، اصناف جایگزین شدند. خیلی جالب است! چون صنف شرایطی دارد. طبق قانون، صنوف خانه سینما یا باید نظام صنفی خاص خود را داشته باشد که مصوب مجلس شورای اسلامی است، مانند صنف پزشکان با عنوان نظام پزشکی یا مهندسان نظام مهندسی و یا ذیل قانون نظام صنفی عمل کنند تحت نظارت وزارت بازرگانی که صنوف خود ساخته خانه سینما هیچ کدام از این ها نیست. رسمیت یافتن اصناف الزاماتی دارد، دوستان هم این مطلب را متوجه بودند. چون اگر به سایت خانه سینما مراجعه کنید، بخشی به نام «پیش نویس قانون نظام سینمایی» را می بینید. یعنی خود دوستان خانه سینما به خوبی اطلاع داشتند که پدید آوردن صنف سینمایی تنها از طریق قانون امکان پذیر است. به این معنا، ما الآن چیزی به نام اصناف سینمایی نداریم. چون نه شورای عالی انقلاب فرهنگی آن ها را به رسمیت می شناسند، نه مجلس شورای اسلامی و نه حتی خود وزارت ارشاد! به این ترتیب، یکی از اشکالات عمده ای که به فعالیت خانه سینما در این سال ها بر می گشته این بوده که اصناف وابسته به آن غیرقانونی هستند و روال معمول برای قانونی شدن را طی نکرده اند.
مسئله مهم این است که همه سینماگرانی که می خواهند در این کشور فعالیت کنند باید از قوانین جمهوری اسلامی ایران تمکین کنند و خود را فراتر از قانون تصور نکنند. این ماجرا تا جایی ادامه پیدا کرده که متأسفانه حتی رئیس جمهور هم اصناف غیرقانونی را صنف رسمی می نامد! این اصناف کی و کجا رسمیت قانونی یافته اند؟ پس بحث اصلی و نقطه‌گذاری اساسی را باید به تمکین از قانون معطوف کنیم. پذیرش هر گروهی که خواستار بازگشایی خانه سینما بر اساس اساسنامه فعلی بوده و قصد عمل فراقانونی دارد و می خواهد حرفش را به کرسی بنشاند، نباید اتفاق بیفتد.
با این اوصاف آیا مجمع عمومی که هیئت مدیره غیرقانونی قصد برگزاری آن را دارد، قانونی است؟
قاعدتاً برگزاری این مجمع قانونی نیست. خوشبختانه نیروی انتظامی با برگزاری مجمع در محل خانه سینما مخالفت کرده است. با این حساب، برگزار‌کنندگان مجمع باید آگهی تغییر مکان را منتشر کرده و از زمان انتشار، حداقل 15 روز بگذرد. طبیعی است که با این وضعیت، برگزاری مجمع عمومی فوق العاده‌ ششم مرداد ناممکن است. علاوه بر این ها، به دلیل مطالبی که خدمتتان عرض شد اساسا هیئت مدیره، اساسنامه و اصناف ادعایی آن ها، همه غیرقانونی هستند. بنابراین برگزاری مجمع در امتداد چنین اساسنامه ای مشکل دارد و فاقد وجاهت قانونی است. دوستان خانه سینما اگر مدرکی دال بر اینکه وزارت ارشاد و شورای فرهنگ عمومی تغییرات اساسنامه آن ها را تأیید کرده اند، خُب ارائه کنند، اینکه دیگر این قدر بحث ندارد! ولی من چون می دانم این اتفاق نیفتاده، مجمع عمومی خانه سینما غیرقانونی است. ان شاءالله در آینده نه چندان دور داستان تخلف آن ها توسط قوه قضائیه مشخص و محرز می شود.
سؤالی که الآن برای بسیاری مطرح شده این است که چرا این دوستان برای بازگشایی خانه سینما تا این حد شتاب دارند؟ با توجه به اینکه دولت یازدهم که اتفاقا روابط نزدیک و خوبی هم با مدیران خانه منحله سینما دارد تا چند روز دیگر فعالیت خود را آغاز خواهد کرد، چرا این دوستان تا آن زمان صبر نمی کنند؟
چون می دانند که به خاطر تخلفات گسترده‌ای که انجام داده اند، هر لحظه ممکن است که قوه قضائیه حکم به ابطال دهد و در این صورت دیگر کار تمام است! به همین دلیل قصد دارند تا قبل از حکم قوه قضائیه مبتنی بر شکایت وزارت ارشاد به خاطر تخلف در ثبت شرکت ها، مجمع را برگزار کنند تا بتوانند بعدا قانون شکنی های خود را لاپوشانی کنند!
با تشکر از فرصتی که در اختیار ما نهادید!
من هم از شما ممنون هستم.

 


باز هم رمضان،باز هم سریال؛اما این بار نه سریال های ماورایی،که سریال های ملودرام و طنز اجتماعی شبکه های سیما که میهمان خانه های روزه داران می شوند.
در این میان، مجموعه نمایشی«مادرانه»که در ایام مبارک ماه رمضان،هر شب بعد از افطار پخش می شود ، توانسته نظر مخاطبینش را جلب کند. مجموعه ای که برگ برنده آن از میان سایر مجموعه های نمایشی امسال، نمایش عریان واقعیت های جامعه است.
فضای جدی سریال، زندگی رو به زوال اردلان تمجید(مهدی سلطانی) را به تصویر می کشد که مادرش را به خانه سالمندان سپرده ، همسرش او را ترک کرده، دخترش معتاد شده و پسر کوچکش از او فراری است...! مردی که متمول،پرخاشگر،منزوی و تنها بوده و در جهت حفظ این کانون در آستانه نابودی خانواده اش تلاش می کند.
«جواد افشار» که تا کنون سریال‌هایی از جمله«سی امین روز»،«لبه آتش»،«پول کثیف» و… را کارگردانی کرده است؛ این بار «مادرانه ای»را به نمایش می گذارد،که قصه اش را «سعید نعمت الله» به رشته تحریر درآورده است. نویسنده ای که با الهام گرفتن از بیانات گهر بار رهبر معظم انقلاب اسلامی،در خصوص «سبک زندگی» و«شیوه چگونه زیستن»، تلاش کرده جامعه و مخاطب را نسبت به آسیب های اجتماعی و معضلاتی چون طلاق و پیامدهای آن،اعتیاد و تبعات جبران ناپذیرش،مهاجرت ، عدم رعایت حقوق افراد در روابط اجتماعی، قانون گریزی و... به نحو شایسته و مطلوب هوشیار کند.
نعمت الله باحضور سر صحنه سریال،با دقت نظر و وسواس ویژه ای نسبت به دیالوگ ها ،گروه تولید ،کارگردان و بازیگران را نیز همراهی کرد.
اما مهمترین نقطه قوت«مادرانه»مهارت نویسنده در خلق قصه های بکر و جدید و ترویج ارزش‌های مذهبی،اخلاقی، انسانی و منزلت واقعی خانواده در جامعه،در پس یک درام اجتماعی است. درکنار این ارزش ها، کارگردان شخصیت محمدجواد را قرار داده که از خانواده‌ای متدین و از سبک زندگی اسلامی برخوردار است و در عین حال پدر خوانده‌اش که بزرگتر خانواده و فامیل است در سخنان خود به گفته‌های عرفای معاصر رجوع می‌کند و در طاقچه خانه‌اش، عکس بزرگان و عرفایی نظیر آیت الله بهجت، آیت‌الله‌ مجتهدی تهرانی، آیت الله آقا مجتبی تهرانی و... را دارد.
در این میان بخش دیگری از نقاط قوت"مادرانه"را، می توان به تیم منسجم تولید، رعایت استانداردهای سریال سازی،انتخاب موسیقی متن و تیتراژ مناسب برای سریال و گزینش بازیگرانی توانمند نسبت داد.
در کل می توان،مجموعه"مادرانه"را،به عنوان منشأ و سرآغازی مناسب،برای ساخت سریال هایی از این دست،به منظور بالابردن سطح آگاهی جامعه و جلب نظر مخاطب معرفی کرد.
مصطفی جعفر یحیی

 


(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10