گروه گزارش نسخه سه وزارتخانه «فرهنگ و ارشاد» و «علوم و تحقیقات و فناوری»
و «آموزش و پرورش» از سوی اصلاحطلبان یا بهتر بگوییم جریان فتنه پیچیده شده است،
هر چند تا امروز در اجرا و تحمیل این نسخه به رئيس جمهور منتخب چندان کامیاب
نبودهاند. به دنبال این اشتباه محاسباتی فتنهگران و گاف لیدر آنان که سیاست
اصلاحطلبان را برملا کرد و مهره تدارک دیده این جریان را سوزاند، سران فتنهگر
مجبور شدند حرفشان را پس بگیرند و برای فرد مورد نظر به همان کرسی شورای شهر بسنده
کنند. البته هنوز این گروه مهرههای دیگری برای احراز پستهای کلیدی در چنته دارند
و به زودی برای دولت جدید رو خواهند کرد. چنانکه گروههای فرصتطلب از اکنون
برای حضور اصلاحطلبان در بدنه دولت جدید تلاشهای خود را آغاز کردهاند و برای
نمونه، هفتهنامه «متن» با انتشار یک ضمیمه غیرقانونی، با عنوان «حاشیه» روز 5
مرداد 92 مدعی شد که حسن روحانی چارهای جز استفاده از اصلاحطلبان در بدنه دولت و
پستهای مدیریتی ندارد. درواقع اصلاحطلبان در تلاشند افراد سفارشی و خاص را بر سر
دولت امید و اعتدالآوار کنند. فارغ از این که افرادی که دغدغه سیاسی دارند و
وامدار یک جریان و نظام قبیلگی خاصاند، صلاحیت و شایستگی لازم برای کرسیهای
فرهنگی و دانشگاهی را ندارند چرا که حوزههای فرهنگی، آموزشی و دانشگاهی را بیشتر
از این که نیازمند سیاسیکاری و سیاسیبازی باشد احتیاج به دغدغه فرهنگی دارد.
حادثه کوی دانشگاه 78، تحصن مجلس ششم و عاشورای 88 و بعد هم جریان فرار اپوزیسیون
به دامان حامیان مالی و فکری شان به آن سوی مرزها هنوز از ذهن مردم پاک نشده بود که
انتخابات 92 از راه رسید و دوباره فضا برای مانور تفکرات سکولار مساعد شد. از
جریانات تجدیدنظرطلب داخلی تا اپوزیسیون برانداز خارج کشور از ظن خود یار پیروز
انتخابات شد تا شاید بار دیگر بستر برای ایدهها و آرمانهایی که در نسخههای یکدست
میپیچیدند و از طریق رسانههای خارجی و داخلی وابستهشان به بدنه جامعه تزریق
میکردند، فراهم شود و دولت یازدهم به سهمخواهیشان حال و هوایی بدهد. از وزارت
فرهنگ و ارشاد گرفته تا وزارت آموزش و پرورش، خارجه و علوم و اطلاعات و کشور.
هوشیاری کمیسیون فرهنگی مجلس در برابر سناریوی اصلاحطلبان یکی از مهمترین
عرصهها در مدیریت دولتی حوزه فرهنگ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که تجربههای
تلخی از دوران اصلاحات دارد و ضربههای مهلکی بر پیکرهاش وارد آمده که شاید تا
سالهای سال نتواند از زیر بار لطمات و آسیبهای آن کمر راست کند؛ مگر به مدد یک
مدیر فرهنگی بصیر و موفق؛ همان چیزی که با معنای واقعی- و نه تبلیغاتی- شعار اعتدال
هماهنگ و همآواز خواهد بود. موضوعی که کارشناسان و فعالان حوزه فرهنگ به آن
تصریح دارند و با اشاره به تحرکات و تکاپوی اصلاحطلبان نسبت به سهمخواهی از دولت
جدید تأکید دارند که مجلس هرگز نباید به افرادی که در بازی سیاسی و حزبی به دنبال
سهمخواهی از دولت روحانی هستند، رأی اعتماد بدهد. ضمن آن که وزارتخانههای فرهنگ،
علوم و آموزش و پرورش نیازمند مدیریتی متعهد، متخصص و بصیر است. البته باید گفت
واکنش نمایندگان مجلس شورای اسلامی مبنی بر عدم رای اعتماد به منسوبین جریان فتنه،
برنامههای این جریان را نقش برآب کرده است و هر روز خبرهای متفاوتی از وزرای منتخب
به گوش میرسد. برای نمونه تا چندی پیش نام «احمد مسجدجامعی» برای تصدی وزارت فرهنگ
و ارشاد مطرح بود و حتی «سید محمد خاتمی» او را بهترین گزینه برای این وزارتخانه
معرفی کرد، اما پس از بازخوانی کارنامه مدیریتی وی توسط منتقدان اصولگرا و از جمله
مقالات روزنامه کیهان، نام گزینه خاتمی برای وزارت فرهنگ از لیست پیشنهادی دولت
جدید خط خورد و حتی خاتمی مجبور شد به طور علنی از پیشنهاد خود عقبنشینی کند. پس
از خط خوردن نام مسجد جامعی، اکنون نامهای دیگری به گوش میرسد. حجتالاسلام
احمد سالک، رئيس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی به گزارشگر کیهان میگوید:
«اظهارات اصلاحطلبان و برخی سران آنها مبنی بر معرفی برخی مدیران، نوعی
سهمخواهی نسبت به دولت منتخب است.» وی با اشاره به نامهای که در جلسه مشترک به
رئیس جمهور منتخب داده است، میگوید: در جلسه مشترک نامهای به آقای روحانی دادم و
در آن نامه مهمترین شاخصههای وزیر فرهنگ و ارشاد دولت یازدهم را تبیین کردم. در
این نامه تأکید کردم وزیر فرهنگ باید انسان عالمی باشد که محتوای مسائل دینی را درک
کند. وزیر فرهنگ باید انقلابی و دارای تجربه در حوزه فرهنگ باشد. منظور از لزوم
وجود تجربه در مسائل فرهنگی هم بدین معنا نیست که وزیر پیشنهادی حتما قبلا وزیر
بوده باشد؛ مهم این است که وزیر پیشنهادی محتوای کار فرهنگی را بفهمد و فردی متدین
و متخصص و بابصیرت باشد. وزارت «علوم، تحقیقات و فناوری» نیز یکی از
وزارتخانههایی است که در طول یک ماه گذشته در مرکز گمانهزنیهای مختلف قرار داشت.
برای این وزارتخانه نیز فتنهگران خواب آشفتهای را دیدند، چون به اهمیت استراتژیک
آن در حوزههای «تربیت دانشجو» و «علوم انسانی» واقفند و میدانند که باید برای
ساختن بسترهای تفکر سکولار از این مجاری عبور کنند. از این رو آنان ابتدا در پی
وزارت «جعفر توفیقی» بودند، اما ظاهرا توفیقی به دست نیاوردند و سپس «رضا
فرجیدانا» را که ابتدای دهه 1380 در غائلهآفرینیهای دانشگاه تهران نقش عمدهای
را ایفا کرد، به عنوان یکی از جدیترین گزینهها مدنظر داشتند. فرجی دانا حتی در
دولت سیدمحمد خاتمی نیز پس از استعفای مصطفی معین به عنوان وزیر پیشنهادی علوم موفق
به کسب رای اعتماد از مجلس شورای اسلامی نشد. اکنون فرد دیگری به نام رضا مکنون
مطرح است. وزارت آموزش و پرورش نیز یکی از ارکان تربیتی نظام جمهوری اسلامی
ایران است و رئیس جمهور منتخب بر آن است تا سکان آن را به دست یکی از نزدیکترین
سیاستمداران حلقه «هاشمی رفسنجانی» بسپارد. او کسی جز «محمدعلی نجفی» نیست که ظاهرا
قصد دارد به مسئولیت خود در دولت سازندگی بازگردد نجفی با شروع دولت موسوم به
اصلاحات به عنوان رئيس سازمان برنامه و بودجه انتخاب شد و اکنون بیشتر با این صبغه
شناخته شود. به هر حال کارنامه وی در دوره اصلاحات حاوی نقدهای جدیای است، خصوصا
اینکه محمدعلی نجفی نیز یک سیاستمدار و علاقهمند به «اقتصاد سرمایهداری» است تا
شخصیتی برآمده از متن حوزه فرهنگی و تربیتی. در این وضعیت که انتظار میرود
شایسته سالای و تخصصگرایی شاخصهای اصلی دولت یازدهم باشد. اکنون همه نگاهها به
مجلس شورای اسلامی دوخته شده است و مردم منتظر واکنش و رای نمایندگان اصولگرا به
وزرای پیشنهادی رئیس جمهور جدید هستند. آینده وزارت ارشاد نمیتواند خارج از اصل
110 قانون اساسی تعریف شود. آقای روحانی باید از به کار گرفتن عناصری که در فتنه و
جریان انحرافی هستند، پرهیز کند. نمیتوان فرهنگ این مملکت را به دست کسانی داد که
وابستگی به جریانهای خلاف دارند. سالک مهمترین اولویت دولت آینده را توجه به
زیرساختهای فرهنگی و کار براساس مبانی ارزشی و دینی میداند که شعار اعتدال را در
راستای خط امام(ره) و رهبری عملی کند. «تقویت زیرساختهای فرهنگی کشور توقع
روحانیت و کمیسیون فرهنگی از دولت آینده است و این عمل اتفاق نخواهد افتاد مگر با
معرفی وزیرانی برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت ورزش و جوانان به مجلس که
دارای ملاکها، معیارها و شاخصههای موردنظر باشند.» رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس
با اشاره به مطلب فوق تاکید میکند: «رئیس جمهور منتخب در زمان تبلیغات انتخاباتی
29 وعده فرهنگی به مردم داد. هر چند که برخی از این وعدهها در مواردی جای بحث و
تامل دارد، اما باید بدانید که بخش فرهنگ در کشور همان گونه که رهبر معظم انقلاب
نیز فرمودهاند، بسیار مظلوم است و باید مشکلات آن حل شود.» سهم خواهی از نوع
اصلاحطلبی «سهم خواهی اصلاحطلبان برای احراز پست وزارت و معاونت در
وزارتخانههای ارشاد و اطلاعات و علوم قابل تامل است و البته جای تردید دارد».
حجت الاسلام نصرالله پژمانفر، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی هم با بیان
این مطلب به گزارشگر کیهان میگوید: «مثلا فردی که این روزها بر سر زبانها افتاده
بود و او را برای وزارت فرهنگ معرفی کرده بودند، در زمان فعالیت خود در این
وزارتخانه آسیبهای جدی به بدنه وزارتخانه وارد کرد و امروز هم نقطه روشنی در
دیدگاهها و سیاستهایش دیده نمیشود. ما معتقدیم اگر فردی موضع سیاسی داشته باشد
یا پیشنهاد و انتخاب او بنا به مصالح سیاسی باشد نمیتواند در حوزه فرهنگی فعالیت
کند و نگرانیهایی را در عرصه فرهنگ ممکن است به وجود بیاورد همان طور که قبلا هم
امتحان پس دادهاند و قطعا مجلس اجازه نمیدهد چنین افرادی که دغدغه سیاسی دارند
دوباره بر کرسی وزارت فرهنگ بنشینند.» وی ادامه میدهد: «اینها مانورهایی است
که برخی میدهند تا بار دیگر جریان فتنه را زنده کنند. حتی به سبب سابقه و
عملکردشان، صلاحیت عمومی ندارند که درعرصههای مختلف مخصوصا در عرصه فرهنگی
اظهارنظر کنند، چون ثابت کردهاند علی رغم دو دوره ریاست جمهوری هنوز نمیتوانند
مرزها را از یکدیگر تشخیص دهند و یا نمیخواهند.» حجت الاسلام پژمانفر معیارهای
بهترین مدیر فرهنگی را برای کرسی وزارت ارشاد اینگونه توصیف میکند: «شخصی باشد که
اصول انقلاب را بشناسد و به آن توجه داشته باشد. یعنی دغدغه مسائل فرهنگی به او
اجازه ندهد به راحتی شب بخوابد یا در مواجهه با هجمهها بیتفاوت باشد. جنس کار
فرهنگ نیاز به دقت، تخصص، بصیرت و سابقه اجرایی موفق و حساسیت نسبت به دغدغههای
رهبری در این حوزه دارد.» قحط الرجال نیست علاوه بر نمایندگان مجلس،کارشناسان
فعال در حوزه فرهنگ هم به حضور افرادی که صرفا به علت وابستگیهای سیاسی قصد دارند
بر کرسیهای فرهنگی بنشینند، اعتقادی ندارند. «چهرههای فرهنگی کارآمدتر و قابل
قبولتری از افرادی که اهداف سیاسی دارند، در کشور هست که قابلیت مدیریت در حوزه
فرهنگ را دارا باشند». علیرضا قزوه، مدیر مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری با
اشاره به مطلب فوق تلاش جریان فتنه در معرفی وزرای پیشنهادی را یک تلاش عبث
میداند. وی در گفتوگو با گزارشگر کیهان تصریح میکند: «جریان فتنه در سال88
مرز مشخصی ایجاد کرد و ملاک مناسبی برای انتخاب افراد شد. بنابراین یکی از اصول مهم
در انتخاب وزرا مخصوصا وزیر فرهنگ به عنوان یک مدیر فرهنگی کارآمد، وابسته نبودن او
به فتنهگران است. این اتفاق در سطح وزرا و معاونان و مدیران کل و حتی مدیران رده
پایین تمامی وزارتخانهها و ادارات باید لحاظ شود، چون این موضوعی است که هم رهبر
انقلاب و هم مردم میخواهند و توقع دارند. به هر حال هر فردی بخواهد سکان امور
فرهنگی کشور را به دست بگیرد باید سابقه اجرایی قوی داشته باشد و همه هنرها را
بشناسد. اگر این انقلاب که اساسا یک انقلاب فرهنگی است، بخواهد چهره فرهنگیاش را
به جهان بشناساند باید وزیر فرهنگش فردی باشد فارغ از خط و خطگرایی، تابع فرامین
رهبری و دستورات امام و اصول انقلاب که هیچگونه وابستگی به جریانهای خارج از کشور
نداشته باشد.» مدیر مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری جایگاه وزارت فرهنگ و ارشاد
اسلامی را مهمتر از هر وزارتخانه حتی وزارت امور خارجه و عرصه فرهنگ را مؤثرتر از
عرصه دیپلماسی میداند و میگوید: «متأسفانه همیشه به عرصه فرهنگی بیتوجهی شده است
در صورتی که برای بالندگی این حوزه باید فردی جامع که اشراف کامل بر مسائل دینی و
تاریخی داشته باشد، نویسنده و صاحب تألیفات بسیار باشد، سوابق تحقیقاتی و دانشگاهی
داشته باشد و در عرصههای مختلف کلامی و فلسفی و فرهنگی و هنری و ادبی کتابهایی
نوشته باشد، انتخاب شود. این نوع الگوها در جامعه ما زیادند.» وی ادامه میدهد:
«قحطالرجال نیست که عدهای سعی دارند اشخاص خاصی را معرفی کنند تا مشکلات عرصه
فرهنگ را حل کند. افراد با دغدغه فرهنگ مناسبترند. به هر حال در طول سالهای
انقلاب که یک انقلاب فرهنگی بوده است، افراد فعال در حوزه فرهنگ زیادند و این عرصه،
عرصه فرهنگ و عرصه اول ماست. شخصیتهای بزرگ مثل رهبر انقلاب و حضرت امام(ره) با
وجود اشرافی که به همه مسائل سیاسی و دینی و غیره داشتهاند چهرههای فرهنگی هم
بودند. مدیر فرهنگی موفق باید تمام هفت هنر را بشناسد و صاحب تفکر باشد.»
استقلال رئیسجمهور در خطر است جواد اردکانی، کارگردان برجسته سینمای ایران
نتیجه این نوع سهمخواهیها را موجب محدود شدن اختیارات رئیسجمهور منتخب میداند.
وی در گفتوگو با گزارشگر کیهان میگوید: «جریانهای سیاسی باید اجازه دهند که
رئیسجمهور استقلال عملی خود را حفظ کند. اینکه یکسری اسامی را اعلام کنند و
پیشنهاد کنند اولین آسیبش این است که قدرت و اقتدار و استقلالی که از رئیسجمهور
انتظار میرود، از او سلب میشود. این که رئیسجمهور در چنین وضعیتی قرار گیرد که
اصلاحطلبان افرادی را معرفی کنند یا بخواهند با سهمخواهیهای علنی خود، دولت
یازدهم را تحت فشار بگذارند و مردان سیاسی را به عرصه فرهنگ و آموزش بیاورند و
رسانههایشان هم این موضوع را دامن بزنند، رفتار سنجیده ای نیست.» این کارشناس
امور فرهنگی ادامه میدهد: «متأسفانه این را هم باید بگویم به دلیل مظلومیت عرصه
فرهنگ، قانون و حتی الگویی تعریف شده برای مدیریت فرهنگی نداریم و تاکنون هم شاهد
بودهایم که بسیاری از افراد بدون سابقه فرهنگی به مدیریت فرهنگی گمارده شدهاند که
بیشتر به دنبال کار و اغراض سیاسی بودهاند.» آنچه «جواد اردکانی» مبنی بر
فعالیت افراد بدون سابقه و تخصص فرهنگی- دانشگاهی در وزارتخانههای کلیدی از آن یاد
میکند، با انتشار لیستهای وزرای دولت کم کم به یک دغدغه مهم تبدیل شده است و صرفا
به وزارت ارشاد محدود نمیگردد. این دغدغه، سپردن عرصه فرهنگ و آموزش به
سیاستمداران است و میتواند موجب آسیبهای جدی به نسل جوان کشور شود و امیدهای آنان
برای تجربه تفکر اعتدالی را مخدوش سازد. در این برهه حساس، تبیین ملاکها و
معیارهای مدیریت موفق فرهنگی و انتقال تجربیات گذشته به نمایندگان مجلس شورای
اسلامی برای اتخاذ تصمیمهای شایسته یک مجلس اصولگرا در اولویت است؛ نکتهای که
اردکانی نیز به آن اشاره میکند. این کارگردان سینمای ایران میگوید: «ترجیح
میدهم به جای اینکه خودم راجع به معیار و مشخصه یک مدیر فرهنگی موفق صحبت کنم این
درخواست را از بزرگان کشور داشته باشم که حوزه مدیریت فرهنگی را از این نابسامانی
خارج کنند و اصول و قواعدی به شکل قانون از طرف مراجعی مثل شورای عالی انقلاب
فرهنگی تهیه و تدوین کنند تا انتخاب مدیر فرهنگی کشور و در رأس آن وزیر ارشاد
سلیقهای نباشد.» وی می گوید: «طبیعتا اقدامات فرهنگی نیاز به تخصص و کارآمدی
دارد و شاید سختترین مرحلهاش مدیریت بر نیروهای حساس فرهنگی و هنری است که علاوه
بر سلایق مختلف، محلی برای جولان برخی عناصر ضدفرهنگ دینی و اسلامی شده است. از
اینرو آسیبهای نبود یک مدیر فرهنگی کارآمد را امروز میتوان در هر بخشی از فرهنگ
و هنر دید. طی این سالها حتی در برهههایی که حوزه فرهنگ مشکل مالی نداشته و
اعتباراتی به آن تزریق شده است چندان خروج موفقی نداشته است و حتی در بعضی موارد
همگام با جبهه دشمن حرکت کرده است که این به علت حضور افراد سیاسی در عرصه فرهنگ
بوده است نه کسانی که به دنبال حل مشکلات فرهنگی و دغدغههای رهبری در این
عرصهاند.» گزارش روز
|