Research@kayhannews.ir در نمايش برلين ، (مهرانگيزكار حقوقدان فمینيست و
نويسنده هفتهنامه مبتذل زن روز در رژيم شاه) قوانين و ساختار حقوقى ايران را
زنستيز و مانع تحقق شعار «ايران براى همه ايرانيان» (شعار مطرح شده توسط حزب
مشاركت) دانست و خواستار بررسى عملكرد حاكميت جمهورى اسلامى در طول 21 سال حيات خود
شد. شهلا لاهيجى (ناشر داخلى) از 21 سال كشته دادن در ايران براى آزادى بيان دم
زد و در موضع ضد دينى خود تصريح كرد: «بايد اين باور در حاكميت پديد آيد كه دوران
كمربندهاى عفت گذشته است».315 يوسفى اشكورى (روحانىنماى به اصطلاح روشنفكر) در
سخنانى از به سر آمدن عمر استبدادگران در ايران سخن گفت و در واكنش به ضد
انقلابيونى كه او را به سبب ملبس بودن به لباس روحانيت هو مىكردند گفت كه در داخل
ايران قربانى خشونت است و از مبارزان براى آزادى و دموكراسى (ضد انقلابيون) در خارج
از كشور رفتار دموكراتيك را توقع دارد! در اين سمينار عزتالله سحابى طى سخنانى
حكومت ايران را حكومتى ديكتاتور خواند و گفت:«شما كه عليه ديكتاتورى داخل ايران
مبارزه مىكنيد، بايد بدانيد كسانى كه اينجا هستند نيز همچون شما در حال مبارزه با
ديكتاتورى در داخل هستند».316 وى پيروزى دوم خردادىها در انتخابات مجلس ششم را،
رأى منفى به جريان حاكم بر دولت در بيست سال گذشته دانست. او همچنين اظهار داشت:
«اين اتفاق سندى است به اين كه مقاومت و ايستادگى مسالمتآميز و حفظ فضاى مدنى در
چنين بسترى كارآمدى داشته و طى همين سه سال اخير امتحان خودش را پس داده است».317
در ادامه سلسله سخنرانى اصلاحطلبان تجديدنظرطلب حاضر در كنفرانس خفتبار
برلين، اينبار نوبت به حميدرضا جلايىپور (عضو شوراى مركزى حزب مشاركت) بود كه از
اقدامات غيرقانونى خود و همفكرانش در روزنامههاى زنجيرهاى به صراحت سخن بگوید: ما
صرفآ در روزنامه خودمان يك محدوديت داريم و آن در مورد كسانى است كه در خارج از
كشور هستند و به خاطر مسايل اوايل انقلاب (ارتباط با ساواك و يا گروهك تروريستى
منافقين و . . .) نمىتوانيم اسم آنها را با مطالبشان درج كنيم، ليكن چنانچه آنها
هم مطالب خود را تحت اسم ديگرى (مستعار) بنويسند ما آنها را چاپ مىكنيم».318
اين اظهارات در حالى بيان شد كه عملكرد روزنامههاى زنجيرهاى اصلاحطلبان حتى در
مغايرت با ادعاهاى جلايىپور اين عضو ارشد حزب مشاركت قرار داشت. زيرا روزنامه نشاط
به علت انتشار مقالهاى از حسين باقرزاده (عضو شناخته شده گروهك تروريستى منافقين)
و همچنين روزنامه عصر آزادگان به علت انتشار مطلبى از محسن حيدريان (عضو برجسته حزب
توده) در عمل نشان داده بودند كه اگر قصد انتشار مطلبى را از گروهكهاى ضد انقلاب
داشته باشند، چندان هم نيازى به استفاده از نام مستعار ندارند و با جسارت كامل،
وقيحانه حاضر به نشر ديدگاههاى گروهكهايى هستند كه جنايات آنها در حق نظام اسلامى و
مردم مسلمان ايران به كرات در تاريخ ثبت شده است. امّا مهم ترين بخش اين كنفرانس
سخنرانى اكبر گنجى (عضو حزب مشاركت) بود. وى تلاش كرد تا در سخنان خود ضد انقلاب را
متقاعد سازد كه نظام حاكم در ايران از جمله رژيمهاى اصلاحپذير و قابل تغيير به
شيوههاى آزاد و انتخابات است. گنجى در حالى وارد سالن كنفرانس شد كه به محض ورود
او به سالن عده زيادى براى او كف زدند امّا عدهاى ديگرهم او را هو كردند و تأكيد
داشتند كه وى و امثال وى چه اصلاحطلبانى هستند كه 20 سال در كنار جمهورى اسلامى
زيسته و همكارى كردهاند. اكبر گنجى كه چندين بار در برابر جمعيت تعظيم كرد طى
سخنانى كه با هو و تشويق حاضرين (دو طيف ضد انقلاب) همراه بود، گفت: «به اميد
بازگشت شرافتمندانه كليه ايرانيان به ايران عزيز».319 در كنار سخنرانيهاى موهن و ضد
دينى و انقلابى تجديدنظرطلبان ايرانى حاضر در كنفرانس برلين، اتفاقاتى در حاشيه اين
كنفرانس رخ داد كه آبروى نداشته مسافرين برلين را بيش از پيش در نزد افكار عمومى
مردم ايران برد. يكى از اتفاقات ديدار جمعى از شركتكنندگان كنفرانس از جمله سحابى
و اشكورى به صورت مخفيانه با مقامات وزارت خارجه و دولت آلمان بود. همچنين همزمان
اكبر گنجى در مصاحبهاى با نشريه اشپيگل سايتونگ در اظهارات سخيفى از واقعيت جريان
كنفرانس برلين پرده برداشت : «خمينى ديگر وجود ندارد. آنچه وجود دارد فقط برداشتهاى
ما از سخنان اوست. امّا او به هر حال يك روزى به موزه تاريخ خواهد رفت و هيچ كس
نمىتواند جلوگيرى كند. اين يك تكامل تاريخى است. در يك جامعه مدنى جدايى دين از
سياست يك امر بديهى است. وقتى شما جامعه را مدرنيزه كنيد اين جدايى بالاخره پيش
خواهد آمد».320 يكى ديگر از اتفاقات در كنفرانس برلين، ابراز مخالفت تعدادى از
ضد انقلابيون بود كه مخالفت خود را از طريق رقاصى يك زن نيمه عريان و عريان شدن يك
مرد اعلام كردند. اظهارات تندروهاى مشاركتى و اصلاحطلب افراطى در كنفرانس برلين
چنان بر مذاق آمريكاييها و غربيها خوش آمد كه گرى سيك (عضو برجسته سازمان سيا) در
اينباره گفت: «من چگونه خوشحال نباشم از اينكه در ايران موج تازهاى برپا شده است
كه مصمم است طومار حكومت اسلامى را درهم پيچيده و حكومتى نظير حكومت ايران در دوران
شاه و عربستان سعودى را روى كار بياورد».321 پس از افشاى ماهيت اين كنفرانس
خفتبار و پخش گزيدهاى مختصر از ماوقع كنفرانس برلين از سيماى جمهورى اسلامى،
واكنشهايى از سوى اقشار مختلف مردم و شخصيتهاى سياسى و مذهبى كشور انجام گرفت.
يك روز پس از اتمام اين كنفرانس آيتالله نورى همدانى ضمن محكوم كردن اين كنفرانس
فرمودند: «آنجا (در آلمان) دشمنان اسلام وجود دارند و من از وضع آنجا مطلع هستم.
زمانى نماينده امام(ره) در آنجا بودم. تمام زحمات امام(ره) را به تمسخر گرفتند.
اين مسأله سادهاى نيست. اين دهنكجى به اسلام، انقلاب و كشور است . . . اين آقايان
رفتهاند به آنجا كه اسلام را تمسخر كنند. اين توهين به شهداست. شما به چه مناسبتى
از كشور به آنجا رفتيد كه بر عليه اسلام دهنكجى مىكنند؟»322 آيتالله مصباح
يزدى نيز ضمن سخنانى از اهداف اصلاحطلبان پرده برداشته و تصريح كرد: «كسانى كه دم
از اصلاحطلبى مىزنند، درواقع هدفشان احياى سنّت كفار 2500 سال پيش در جامعه
اسلامى ايران مىباشد. در شرايط كنونى كسانى كه دم از اصلاحطلبى مىزنند، معتقدند
اسلام 1400 سال پيش، به درد امروز جامعه نمىخورد».323 ايشان همچنين با اشاره به
حضور يوسفى اشكورى (روحانىنماى اصلاحات) در اين كنفرانس و توهين شركتكنندگان در
آن به مقدسات افزود: «افراد جبهه ملّى در اين كنفرانس رسمآ احكام اسلام را محكوم
مىكنند، متأسفانه كسانى كه دو متر پارچه به سرشان بستهاند اين غلطها را مىكنند،
آنها آبروى جمهورى اسلامى را بردهاند».324 آيتالله جوادى آملى در خطبههاى
نماز جمعه شهر مقدس قم، با اشاره به كنفرانس ننگين برلين اظهار داشتند: «كنفرانس
رقتبار و ذلتبار برلين، فاقد استدلال بود و حرفى جز فحش و هتاكى نسبت به مقدّسات
نداشت. قرآن كريم مىگويد اگر بيگانگان دور هم جمع شدند و دارند اسلام را تحقير
مىكنند در جمع آنان ننشينيد. قرآن كريم به طور لحظه به لحظه از توطئه دشمنان داخلى
و خارجى، پيامبر (ص)را آگاه مىكند و دستور مىدهد در جلسات كسانى كه به جاى
استدلال به هتاكى و توهين مىپردازند، شركت نكنيد . . . امّت اسلامى بايد آگاه
باشد. افشاى اين كنفرانس كشف اسرار ديگران نيست. بلكه روشن كردن قصد آنهاست. اصل آن
كنفرانس و شركت عدهاى از ايران در آن جمع از نظر عقل، منطق، وحى و دولت و ملت
مسلمان ايران، حقير، محكوم و باطل است».325 آيتالله امامى كاشانى هم در نماز جمعه
تهران به بحث كنفرانس برلين اشاره كرده و بيان داشت: «حضور در كنفرانس برلين عملى
حرام بود. آنها به علت اينكه در مجلس ضد انقلاب حضور داشتند، دست به عملى حرام
زدند».326 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 315- روزنامه
ايران، سال 1389. 316- همان. 317- چهل تدبير، على الفتپور، ص 224. 318-
ويژهنامه روزنامه ايران، سال 1389. 319- روزنامه كيهان، به تاريخ 7/2/1379.
320- چهل تدبير، على الفتپور، ص 223. 321- هويت، دفتر تحقيق و پژوهش انتشارات
واژگان، تابستان 1379. 322- ويژهنامه سياسى روزنامه ايران، سال 1389. 323-
همان. 324- همان. 325- ويژهنامه سياسى روزنامه ايران، سال 1389. 326-
همان. پاورقی
|