(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10


پنجشنبه 31 مرداد 1392 - شماره 20572 

نگاهی به رواج معضل کپی‌برداری از نقوش فرش ایرانی توسط کشورهای رقیب
بهشت ایرانی در دست سارقان طرح و نقشه
   


گروه گزارش
هر کشوری هنر برتری برای عرضه به تمام جهان دارد. اگر قرار باشد از بین هنرها و تمام آنچه که باعث شده آوازه ایران بر سر زبان‌ها بیفتد تنها یک هنر را انتخاب کنیم بی‌شک آن چیزی نیست جز قالی پرنده ایران که رد پایش در تمام افسانه‌های شرق شگفت‌انگیز به چشم می‌خورد. اما اینکه فرش ایرانی،هنر مورد تقاضای میلیون‌ها نفر در سراسرجهان است حرف جدیدی نیست و اتفاقا با گذشت زمان هم این تقاضا و علاقه برای پا گذاشتن بر روی بهشت گل‌ها و طرح و رنگ ایرانی بیشتر و بیشتر می‌شود. اما علاقه خیل زیادی از جهانیان به فرش و قالی ایرانی از یک طرف و جای خالی حمایت و توجه به فعالان این عرصه ازطرف دیگر معضل‌های جدیدی را پیش پای ترنج و اسلیم ایرانی باز کرده است.
یکی از این مشکلات که طی سالهای اخیر فریاد اعتراض بسیاری از تولیدکنندگان وطراحان را بلند کرده است کپی برداری و سو‌‌‌ء استفاده از طرح‌ها و نقوش فرش ایرانی است. اقدام بی‌سابقه‌ای که نه تنها از هویت و اصالت این طرح‌ها می‌کاهد که موجب بی رقبتی طراحان هم خواهد شد.
سیری در باغ ایرانی
گفتن اینکه طرح و نقش فرش ایرانی گنجینه غنی و بهشتی بی‌انتهاست واقعیتی مسلم است. طرح‌هایی که بی‌شک در هنر فرش دنیا حرف اول را می‌زنند.
هنرمند طراح فرش در کنج حجره یا اتاقی کوچک ماه‌ها با هنر دستان خود خانه‌های ریز و شطرنجی نقشه قالی را شکل می‌دهد تا از دل کاغذ بی جان، هنری ماندگار در جهان خلق کند اما درست در همان زمان وبیرون از آن حجره عده‌ای دیگر به نام رقیب و در واقع سارق، حاصل فکر و ذوق و هنر و دسترنج او را به آسانی و به لطف انواع و اقسام دستگاه‌های کپی برداری و ... ظرف چشم به هم زدنی به تعدادی بیش از هزار نسخه به چاپ می‌رسانند.
طرح‌های چاپ شده‌ای که قرار است بشوند الگوی کارخانه‌های فرش‌چین و هند و پاکستان!
از جمله مناطقی که نسخه‌برداری از طرح‌های فرش در آن رواج بسیاری دارد کاشان است که از سالیان بسیار دور، تولید فرش و طرح‌های آن نه تنها در ایران بلکه در سراسر جهان زبانزد بوده و هست.
به گفته بسیاری از طراحان فرش یک طرح فرش حاصل ده‌ها سال تجربه نقاش است که کار طراحی آن، گاه تا پنج ماه زمان می‌برد حتی بعضی از طرح‌ها با نام ایران و برخی از مناطق کشور، مشهور است، مثلا طرح‌های «بته جقه»، «لچک ترنج»، «محرابی»، «شکارگاه» و «افشان گلریز» ویژه منطقه کاشان بوده و نام هنرمندان طراح، موجب اصالت آن‌هاست.
اما این روزها متأسفانه عده‌ای افراد فرصت‌طلب با کپی‌برداری از روی طرح‌ها زحمات هنرمند را نقش برآب کرده و با تغییر در برخی از گل‌های نقشه، اصالت و زیبایی طرح را قربانی سودجویی خود می‌کنند.
هرچند در این میان اقداماتی مثل ثبت آثار طراحان، چند سالی است که در مرکز ملی فرش انجام می‌شود اما بسیاری از هنرمندان از این برنامه بی‌خبر بوده و از لحاظ پیگردهای قانونی هم اقدام مؤثری در این خصوص انجام نمی‌شود.
جای خالی مالکیت معنوی
تکثیر و استفاده غیرقانونی از طرح‌های فرش ایرانی یکی از مشکلات عمده طراحان و تولیدکنندگان فرش در سال‌های اخیر محسوب می‌شود، مشکلی که با وجود ابراز نگرانی‌های زیاد درخصوص آن به دلایل متعددی از جمله نبود ساز و کارها و ابزار بازدارنده و مؤثر درخصوص حمایت مالکیت معنوی همچنان پابرجا باقی مانده است.
محمدرضا عابد، رئیس هیئت‌مدیره و مدیرعامل شرکت سهامی فرش ایران معتقد است باتوجه به اینکه طرح‌های فرش ایرانی شامل پیمان تجارت جهانی نیست و ما عضو کنوانسیون حمایت مالکیت معنوی هم نیستیم تکثیر و کپی‌برداری‌های غیرقانونی از طرح‌های ما به وضوح دیده می‌شود.
او در گفت‌وگو با گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: «در واقع این مهم ترین مشکلی است که ما سال‌های سال است که با آن مواجهیم و از آنجایی که عضو معاهده دفاع از قانون کپی رایت نیستیم نمی‌توانیم از این معضل جلوگیری کنیم. در سه چهار سال اخیر و بعد از پیوستن به پیمان معاهده لیسبون که حمایت می‌کند از مالکیت‌ها در حوزه مناطق جغرافیایی، توانستیم با همکاری سازمان ثبت و مرکز ملی فرش ایران برخی از مناطق جغرافیایی فرش ایران مانند کاشان و اصفهان را به ثبت ملی برسانیم تا ویژگی‌های فرش‌های این مناطق مشخص باشد و کسی به آسانی نتواند از طرح‌های آنها کپی‌برداری کند. اما متأسفانه هنوز مرکز ملی فرش موفق نشده سایر مناطق را نیز به ثبت جهانی برساند تا کشورهای رقیب حداقل از نام مراکز فرش ما مثل کاشان و هریس استفاده نکنند چرا که الآن بسیاری از این کشورها به نام بعضی از مناطق جغرافیایی ما فرش تولید می‌کنند.»
عابد در ادامه می‌افزاید: «باتوجه به اینکه تا سالها قبل نحوه آموزش طراحی فرش بیشتر استاد و شاگردی بود و در بازار و حجره‌های فرش فروشی انجام می‌شد تعداد کسانی که این هنر را فرا می‌گرفتند محدود بود اما امروزه باتوجه به ایجاد رشته‌های دانشگاهی در زمینه طراحی و کارشناسی فرش خوشبختانه توانسته‌ایم اساتید با سابقه در این رشته را وارد دانشگاه‌ها کنیم که این مسئله تاکنون روند مطلوبی را به خود گرفته است. اساتید قوی از اصفهان، کاشان، تبریز، کرمان و... که این طراحی‌ها را با حفظ اصالت فرش ایرانی به دانشجویان و هنرجویان آموزش می‌دهند. البته اختلاف اندکی میان اساتید مدرن و افرادی که به صورت سنتی و بازاری این هنر را آموخته‌اند تفاوت و اختلاف نظرهایی وجود دارد که به نظر من ایجاد حلقه اتصال میان این دو نسل از فعالان حوزه طراحی و فرش می‌تواند به ارتقای هرچه بیشتر این هنر کمک شایانی کند و از سوی دیگر باید با نگاهی نو هم به حمایت و هم نوآوری و هم طراحی و رنگ‌بندی و حفظ اصالت فرش ایرانی توجه داشته باشیم و برنامه‌ریزی کنیم.»
هیچ رقیبی به گرد نقش ایرانی نمی‌رسد
باز در این بین برخی از کارشناسان و صاحب‌نظران این حوزه معتقدند به دلیل قدمت و غنای بسیار زیاد فرش و طرح‌ها و نقوش فرش ایرانی، حتی درصورت کپی‌برداری توسط رقیبان هم چندان نباید نگران به خطر افتادن این صنعت بود. در واقع این طرح‌های اصیل آنچنان انحصاری در دست تولیدکنندگان فرش ایرانی جا افتاده است که تقریبا بعید است کشورهای رقیب حتی در صورت کپی‌برداری هم بتوانند فرشی برابر با فرش ایرانی به بازار عرضه کنند.
هوشنگ زارع اصل طراح و مدرس طراحی فرش ضمن تأیید این موضوع در گفت‌وگو با کیهان می‌گوید: «ما هنوز هم حرف اول را در صنعت فرش می‌زنیم. هم در فرش هم در طرح و رنگ‌بندی و هم در کیفیت، بنابراین نباید نگران رقبای مبتدی بود که قصد دارند از طرح‌های ما کپی‌برداری کنند. مثلا فرض کنیم کشورهایی مثل چین و نپال و هند از طرح های ما کپی‌برداری کردند از آنجایی که این طرح‌ها ریشه‌دار و عمیق است حتی اگر کپی‌برداری هم کنند نمی‌توانند مشکلی برای صنعت فرش ما ایجاد کنند. به نظر من مشکل ما این نیست که ممکن است طرح‌های ما کپی شود بلکه این است که می‌خواهیم برای رقابت با این کشورها سطح کیفی تولیدات فرش را کاهش دهیم تا مثلا به قیمت کشورهایی مثل چین و هند و نپال برسیم و فرشی با قیمت پایین‌تر به بازار عرضه کنیم. خطر اصلی فرش ایرانی این است و نه اینکه آیا از طرح‌های ما کپی‌برداری شود یا نه؟»
زارع در ادامه با اشاره به اینکه نمی‌توان گفت یک طرح مختص طراحی خاص است، می‌افزاید: «نقوش فرش ایرانی از قبل از دوره تیموری ایجاد شده‌اند و بعد از صفویه به اوج خود رسیده است و در واقع امروز گزیده همان طرح‌ها و نقوش به دست ما رسیده است و این طرح‌ها آن قدر ریشه غنی دارند که به همین راحتی نمی‌توان در آن دست برد و طراحان ما فقط می‌توانند کمتر تغییری در آنها ایجاد کنند بنابراین هیچ یک از طراحان نمی‌توانند مدعی باشند که یک طرح مختص به خود آنها و انحصاری است. مثلا طرح اسلیمی از سالهای قبل پایه‌گذاری شده و امروزه تغییرات اندکی می‌توان در آنها داد، بنابراین خود طرح برای کسی نیست بلکه تنها ترکیب‌بندی آن را می‌توان جدید عنوان کرد. در واقع اینها همان طرح‌هایی است که در کاشی‌کاری وتذهیب و معرب نیز دیده می‌شود و ریشه بسیار کهنی دارند و فقط امروزه شاید بتوان فرم جدیدی به آنها داد. به اعتقاد من نباید نگران این باشیم که این طرح‌ها توسط کشورهای دیگر کپی‌برداری شود بلکه باید تا آنجا که ممکن است تلاش کنیم طرح‌ها، جنس بافت، ترکیب‌بندی و در کل کیفیت فرش ایرانی همچنان در راس سایر کشورها باقی بماند نه اینکه با پایین آوردن این کیفیت بخواهیم با سایر کشورها به رقابت بپردازیم. ممکن است از یک طرح صد تخته بافته شود و هیچ تضمینی بر اینکه از این طرح‌ها کپی‌برداری نشود وجود ندارد.»
این مدرس طراحی فرش همچنین درباره وضعیت تدریس این رشته در دانشگاه‌ها می‌گوید: «با توجه به اینکه رشته فرش در حال حاضر در دانشگاه‌ها در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد تدریس می‌شود، دانشجویان و طراحان زیادی هر ساله در رشته فرش فارغ‌التحصیل می‌شوند. در حالی که قبلا آموزش‌ها بیشتر سنتی و بازاری بود و مثلا کسی چون دوستش طراح فرش بود فرزندش را می‌گذاشت که از دست او کار طراحی را یاد بگیرد اما الان این طور نیست و یک جوان خودش تصمیم می‌گیرد که می‌خواهد رشته فرش بخواند یا نه. در حال حاضر هم نیروهای خوبی تربیت می‌شوند که بی‌شک از میان آنها طراحان عالی وارد بازار فرش ایرانی خواهند شد. همان‌طور که الان هم بخش عمده‌ای از بازار فرش دست بچه‌های تحصیل کرده این رشته است چرا که آنها در دانشگاه و به صورت علمی تمام فرایند، طراحی، رنگرزی، بافت و حتی بازاریابی فرش را آموزش می‌بینند و در نتیجه می‌توانند اداره بازار به صورت علمی را به خوبی تجربه کنند.»
باغ ایرانی را ما خشکاندیم
طی دو سه دهه اخیر ماجرای کپی‌برداری و اقتباس نقشه‌های فرش ایران از سوی رقیبان کهنه‌کار و زبردستی همچون هند، چین، پاکستان و... تبدیل به سناریویی تکراری و مشمئزکننده شده است.
مشمئزکننده‌ترین سکانس این سناریوی تکراری لحظه‌ای است که صاحب نظران دلسوز، از داد و فغان فرش فروش، بر خیابان گرفته تا مقالات و گزارش های بی‌نام و نشان روزنامه‌ها، از گفت وگوها و مصاحبه‌های به اصطلاح مدیران تا کارشناسان گزارش‌نویس دستگاه‌های ذی ربط و مسئول، همگی نگران آینده فرش ایران می‌شوندو این کار ناجوانمردانه رقبای کارنابلد را مورد اعتراض قرار می‌دهند.
تورج ژوله مدرس و کارشناس فرش درباره این واقعیت تاسف‌بار در گفت‌وگو با کیهان می‌گوید: «حدود پانصد سال قبل هنگامی که اولین گروه از هنرمندان ایرانی به ویژه نگارگران و بافندگان قالی، چه آن گروه که دل بریدگان از وطن بودند و چه دعوت‌شدگان به غربت، رحل اقامت در شبه قاره هند افکندند، و هنگامی که عثمانیان مهاجم، هنرمندان متعددی از جمله استادان قالی را از آذربایجان با خود همراه کردند و بردند، هیچ‌کس حتی اسماعیل و طهماسب هنردوست و هنرپرور هم فکر نمی‌کرد که تبعات این اتفاقات چند قرن بعد چه بر سر قالی ایران خواهد آورد. این مقدمه کوتاه فقط برای یادآوری اذهان علاقه مند به تاریخ، اما پرمشغله‌ای است که یا هیچ‌گاه وقت مطالعه ندارند یا نمی‌خواهند ریشه‌های درد را به درستی دریابند.
در واقع امروزه در دوره‌ای به سر می‌بریم که اگرچه علاقه‌مندان سینه‌چاک قالی ایران بسیارند، اما سالهاست که «هر دم از این باغ بری می‌رسد» و «تازه‌تر از تازه‌تری می‌رسد.»
وی می‌گوید: «باید اعتراف نماییم که چشمان خود را بر این حقیقت که ریشه‌های این هنر از داخل خشکیده گشته بسته‌ایم و نمی‌خواهیم بر ضعف و ناآگاهی خود صحه گذاریم.
حقیقت این است که این رقیبان که از پانصد سال قبل با فرش ایران آشنا شدند و حتی برخی زیر سایه خودمان آن را فراگرفتند، در عرصه رقابت و تجارت جهانی همان راه را در پیش گرفتند که شاید اگر ما هم در مقام آن‌ها می‌بودیم همان را می‌کردیم که آنان کردند. اما نکته جالب این جاست که گویا شیوه کار آنان بر بسیاری از هنرمندان قالی ایران گوارا آمده و همان راه را در داخل کشور در پیش گرفته‌اند. اما ریشه این کجا و ریشه آن کجا؟»
ژوله در ادامه می‌افزاید: «نمی‌دانم این دل سوختگان فرش ایران هیچ‌گاه به دنبال آن کسی گشته‌اند که قالی نایین را به همه ایران برد و از آمل و بابل و قائم‌شهر و خلاصه جنوب خزر، تا مشهد و سبزوار و کاشمر و گناباد و طبس، حتی اسلامشهر کنار تهران و برخی روستاییان چهارمحال و بختیاری را نایین باف کرد! همان کسی که کردهای شمال خراسان که هیچ، بلوچ‌های خراسان را هم نایین‌باف کرد!
راستی قالی خشتی بختیار را
چه کسی به بیرجند برد؟
آیا هیچ‌کس به دنبال آن زحمت‌کشانی که قالی تبریز را در چهار گوشه مملکت ترویج دادند و قالی کاشان را به وسعت کشور کش دادند و بر آن مهر تایید زدند گشته است؟آیا هیچ وقت به کار آنان که گبه را از فارس و بختیار، به اراک و تهران و کردستان و کرمان و خراسان بردند، به چشم مجرمان فرهنگ و جاعلان هنر نگریسته‌ایم؟او همچنین یادآور می‌شود: «سال‌هاست که غم قم هم اضافه شده! آیا می‌دانیم قالی ابریشم قم چگونه و به دست کدام زحمت‌کشان به زنجان و ساوه برده شد؟ یا بهتر است ندانیم؟ بله، غربت، توجه هیچ تنابنده‌ای را تاکنون به خود جلب نکرده؟
آیا تا به حال هیچ مقام مسئول و مدیر ارشد فرش، یا حتی یک کارشناس دون‌پایه، این هجمه حجیمی که به نام نقشه تبریز در اردکان و یزد بافته می‌شود را ندیده؟ اصلا کسی از خیل عظیم نقشه‌های تبریز که در خراسان بافته می‌شود اطلاع دارد؟
ای کاش در این بیست سی سال گذشته یک بار هم که شده به لیست قیمت‌گذاری اظهارنامه‌های گمرک گوشه‌چشمی می‌انداختیم و با واژه‌هایی مثل «نایین طبس باف» و امثالهم بیشتر آشنا می‌شدیم! در واقع باید گفت این خود تولیدکنندگان ما بودند که کپی‌کاری را در داخل رواج دادند آن وقت دیگر چه انتظاری می‌توان از کشورهای خارجی و رقیب داشت؟
قانون در انتظار اجرا
هر چند عده‌ای از طراحان معتقدند آنچه کپی‌برداری از طرح و الگوی فرش ایرانی نامیده می‌شود به دلیل خلاء قانونی در این زمینه است و با اعمال سیاست‌های کارآمد می‌توان از شدت این سوءاستفاده‌ها کاست اما از سوی دیگر شواهد نشان می‌دهد قوانین لازم در این زمینه به خوبی وضع شده‌اند اما متأسفانه اجرای آنها با مشکلات زیادی همراه است.
به اعتقاد بسیاری از قانونگذاران در حمایت از طرح‌های فرش سه محور اصلی وجود دارد، جایگاه قانون‌گذاری، حمایت از تولیدات و رسیدگی به تخلفات که اگر این موارد جدی گرفته نشود، دو عنصر اولیه ناکارآمد خواهد بود.
همچنین طبق بند 9 ماده یک حقوق مؤلفان و مصنفان 1348، حقوق هنرمندان طراح فرش، قابل حمایت قانونی است و به رسمیت شناخته شده است در نتیجه در این زمینه خلا قانون‌گذاری وجود ندارد.
ضمن اینکه حوزه‌های طرح و نقشه، قالب سنتی، علایم تجاری مربوط به تاجران، تولیدکنندگان و رنگرزان و علایم جغرافیایی وابسته به محیط تولید در زمینه فرش بسیار مهم است.حتی حقوق مالکیت فکری در این زمینه به گونه‌ای است که صرف تولید اثر، موجب حمایت قانون می‌شود و برخلاف مراحل ثبت یک اختراع نیازی به ثبت ندارد.اما براساس آیین‌نامه اجرایی ماده 21 حقوق مؤلفان و مصنفان 1350 نیز، ثبت آثار اختیاری و برای تسهیل در مراحل پیگیری بوده و متصدی آن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.
گزارش روز

 

(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10