(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10


پنجشنبه 07 شهریور 1392 - شماره 20578

بازی کهنه مذاکرات سازش
تحولات خاورمیانه به کدام سو می‌رود؟
بیداری اسلامی و جنبش تمرد
   


فریده شریفی
اشاره:
دور جدید گفت‌وگوهای سازش میان فلسطینی‌ها و رژیم صهیونیستی در شرایطی آغاز شده که به اعتقاد تحلیلگران این مذاکرات هم همانند مذاکرات قبلی با شکست مواجه خواهد شد. در تازه‌ترین دور مذاکرات که در سرزمین‌های اشغالی برگزار شد طرفین بدون رسیدن به نتیجه، ادامه گفت‌وگوها را به آینده موکول ساختند.
شکست مذاکرات قطعی است چرا که اسرائیل به دنبال اشغال همه سرزمین فلسطین است و راه‌حل ایجاد دو کشور منطبق با واقعیت نیست.
ادامه شهرک‌سازی، یهودی‌سازی قدس، حمله به مسجد‌الاقصی، تجاوز مکرر به اراضی فلسطینیان از جمله مواردی است که بی‌نتیجه بودن مذاکرات سازش را نشان می‌دهد. بااین حال رژیم صهیونیستی و حامی اصلی‌اش یعنی دولت واشنگتن می‌کوشند تا در سایه مذاکرات توخالی و بی‌نتیجه صلح بقای این رژیم را طولانی‌تر کنند.
تغییرات سیاسی عمیق در کشورهای عربی منطقه خاورمیانه به لایه‌های امنیتی رژیم صهیونیستی ضربه کاری وارد کرد و این تحولات دوره طولانی ثبات میان نظام‌های منطقه را از میان برد.
در فرآیند این تغییرات رژیم صهیونیستی اصلی‌ترین متحد خود یعنی مصر را از دست داد و متحدان دیگر نیز جایگاه متزلزلی پیدا کردند به همین دلیل شرایط ویژه‌ای برای صهیونیست ها پدید آمد که در مجموع برای این رژیم زیان‌بار بود.
محیط راهبردی رژیم صهیونیستی در سایه تغییرات جدید که از آن تحت عنوان بیداری اسلامی نام برده می‌شود به مسئله پیچیده‌ای منجر شد که ذهن صهیونیست‌های همیشه نگران را مشوش‌تر کرد.
اوضاع بحرانی سوریه، امکان درگیری با حزب‌الله، وجود کشورهای حامی مقاومت، معادلات امنیتی سوریه را کاملا دگرگون کرد و تغییر در راهبردهای سیاست خارجی در دستور کار سیاستمداران اسرائیلی قرار گرفت. اما مهم ترین تاثیری که انقلاب‌های عربی بر رژیم صهیونیستی گذاشت تحرکات فلسطینی‌ها برای بازپس‌گیری سرزمین‌های اشغالی بود. سقوط رژیم مبارک در مصر و بازگشایی نسبی مرز رفح امید فراوانی در ملت فلسطین ایجاد کرد و آنها به راهکار مقاومت در مقابل سازش و همچنین تشکیل کشور مستقل فلسطین امیدوار شدند.
عضویت فلسطین در سازمان ملل به عنوان عضو ناظر و بیداری افکار عمومی جهان نسبت به تجاوزات و جنایات رژیم صهیونیستی نسبت به فلسطینیان از دیگر عواملی بود که رژیم صهیونیستی را با چالش‌های عمده‌ای مواجه ساخت.
در داخل اسرائیل اگرچه این رژیم خود را غیرعربی و جدا از منطقه می‌دانست اما وقوع انقلاب‌ها باعث شد که مردم اسرائیل هم تحت تاثیر این تحولات اعتراضات گسترده‌ای را علیه سیاست‌های مقامات صهیونیستی برگزار کنند.
بخشنامه اتحادیه اروپا درباره تحریم اسرائیل تیر خلاص را بر پیکر رژیم تل‌آویو وارد کرد و سردمداران این رژیم برای نجات خود به تکاپو افتادند. تصمیم جدید اتحادیه اروپا در تحریم شهرک‌سازی‌های رژیم صهیونیستی هرچند با تاخیری چند ساله صورت گرفت اما در جای خود اقدامی سازنده و رو به جلو ارزیابی می‌شود، چرا که رژیم صهیونیستی از زمان شکل‌گیری‌اش تاکنون با اقدامات بازدارنده و مخالفت‌های مجامع بین‌المللی روبه‌رو نبوده و سکوت و انفعال جامعه جهانی به ویژه قدرت‌های بزرگ این رژیم متجاوز را جسورتر کرده است. و قطعنامه‌های بین‌المللی نیز چون الزام‌آور نیستند باعث نشده در رفتارهای ضدانسانی خود تجدیدنظر کند.
اتحادیه اروپا گرچه به اندازه ایالات متحده آمریکا از رژیم صهیونیستی حمایت نمی‌کند اما تاکنون تحرک جدی در مخالفت با رویه‌های ضدبشری این رژیم از خود نشان نداده است.
اتحادیه اروپا با این تصمیم دوگام مهم به جلو برداشت، در گام نخست این اتحادیه مناطق اشغال شده توسط رژیم صهیونیستی از جمله کرانه باختری رود اردن و شرق بیت‌المقدس و نیز بلندی‌های جولان را جزئی از رژیم صهیونیستی محسوب نکرد و در گام بعدی، شهرک‌های صهیونیست‌نشین در مناطق اشغالی را تحریم کرد.
طبق مقررات جدید اتحادیه اروپا، 28کشور عضو این اتحادیه از پشتیبانی مالی، همکاری، کمک هزینه‌های تحصیلی، کمک‌های مالی پژوهشی و یا اعطای جوایز به موسسات و شرکت‌هایی که در کرانه باختری و شرق بیت‌المقدس فعالیت می‌کنند منع شده‌اند.
اتحادیه اروپا همچنین تاکید کرده است اگر قراردادی بین کشورهای عضو اتحادیه اروپا با اسرائیل منعقد شود باید در آن قید شده باشد که کرانه باختری و شرق بیت‌المقدس بخشی از اسرائیل نیستند به همین دلیل در شمول مفاد آن قراردادها قرار نمی‌گیرند.
این بخشنامه به رغم تلاش‌های سرسختانه بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی و شیمون پرز، رئیس رژیم صهیونیستی منتشر شد.
هر چند مفاد این بخشنامه تا قبل از اول ژانویه سال 2014 اجرا نخواهد شد اما نشان می‌دهد که اتحادیه شهرک‌سازی‌های اسرائیل را غیرقانونی می‌داند و حاکمیت اسرائیل بر شهرک‌های جدید را به رسمیت نمی‌شناسد. همچنین تحریم‌های اتخاذ شده از سوی اتحادیه اروپا علیه کالاهای تولیدی شهرک‌های صهیونیستی از مدت‌ها قبل به مرحله اجرا درآمده است.
اتحادیه اروپا اعلام کرده تصمیم این اتحادیه ارتباطی به مذاکرات سازش میان فلسطینی‌ها و صهیونیست‌ها ندارد بلکه این تصمیم از مدت‌ها قبل اتخاذ شده و مربوط به ساخت‌وسازهای غیرقانونی این رژیم است. رژیم صهیونیستی طی سال‌های اخیر بی‌توجه به همه قوانین بین‌المللی و برخی هشدارها، در این مناطق به ویژه در کرانه باختری رود اردن و شرق بیت‌المقدس اقدام به ساخت شهرک‌هایی برای اسکان صهیونیست‌هایی کرده که از مناطق دیگر جهان به آنجا مهاجرت می‌کنند.
به هر صورت عوامل شکست و ناکامی رژیم صهیونیستی و منزوی شدن این رژیم هر روز بیش از روزهای گذشته مشهود است و این رژیم را در سراشیبی سقوط و فروپاشی قرار داده است به ویژه اینکه این تصمیم اتحادیه اروپا پس از وقوع انقلاب‌های عربی و سقوط رژیم‌های دیکتاتور و حامی صهیونیست‌ها موجی از شادمانی در میان فلسطینی‌ها ایجاد کرد و آن را به منزله پیروزی دیگری برای ملت فلسطین ارزیابی کردند.
از آنجایی که اساس رژیم صهیونیستی بر مبنای مهاجرت شکل گرفته، این رژیم ناگزیر است تا برای تداوم حیات خود دائما دست به فرصت‌هایی برای اسکان جدید مهاجران بزند.
همین مسئله موجب شده که مقامات اسرائیلی و حامیان خارجی آنها به ویژه آمریکا برای نجات این رژیم مجموعه تلاش‌هایی را به کار گیرند. بر همین اساس سیاستمداران آمریکایی بار دیگر با استفاده از بازی کهنه و بی‌نتیجه مذاکرات سازش طرفین را مجبور کرده‌اند مذاکرات سازش را از سر بگیرند.
آمریکایی‌ها با این کار می‌خواهند روند فروپاشی رژیم اشغالگر را به تعویق اندازند. رژیم صهیونیستی به دلیل قرار گرفتن در منطقه‌ای که عمدتا نگاهی همراه با نفرت علیه این رژیم وجود دارد نمی‌تواند مدت زیادی دوام بیاورد و اشغالگری با زور و اسلحه هم نمی‌تواند موجبات بقای این رژیم را فراهم آورد.
به گفته لئون پانه‌تا، وزیر سابق دفاع آمریکا اگر رژیمی در زمینه دیپلماتیک منزوی شود حتی با برتری نظامی هم نمی‌توان آن را نجات داد.
وی به کشورهای مصر و ترکیه توصیه می‌کند اسرائیل و شرایط ویژه آن را دریابند و به هر وسیله ممکن موجبات بقای این رژیم را فراهم آورند.
نتانیاهو نیز از سرگیری مذاکرات سازش با فلسطینی‌ها را منفعتی حیاتی و استراتژیک برای اسرائیل توصیف می‌کند و می‌گوید از سرگیری مذاکرات صلح مهم است چرا که از شکل‌گیری کشوری که برای آینده دولت عبری تهدید باشد جلوگیری خواهد کرد.
ایهود اولمرت، نخست‌وزیر پیشین رژیم صهیونیستی نیز اذعان می‌کند که اگر اسرائیل با فلسطینی‌ها به توافق دست نیابد در انزوای جهانی قرار خواهد گرفت.
اولمرت هم می‌گوید جامعه جهانی نه به خاطر احساسات ضدیهودی بلکه به این دلیل اسرائیل را طرد خواهد کرد که حاضر به تحمل ادامه اشغال سرزمین‌های فلسطینی نیست.
مقامات صهیونیستی در شرایطی قرار گرفته‌اند که سازش را مؤثرترین راه برای ادامه حیات و جلوگیری از انزوای خود می‌دانند.
مذاکرات صلح میان رژیم صهیونیستی و فلسطین از سال 2010 به بن‌بست رسیده است، جان کری، وزیر خارجه آمریکا با روی‌کارآمدن خود سفرهای دوره‌ای را به خاورمیانه آغاز کرد و کوشید بار دیگر با تحت فشار قراردادن رهبران فلسطینی روند صلح از سرگرفته شود تا در شرایط ناآرام منطقه امتیازاتی را برای طرف اسرائیلی به ارمغان آورد.
فلسطینی‌های مبارز مخالفت خود را با پیشنهادات وزیر خارجه آمریکا اعلام کرده‌اند و آن ‌را به منزله خودکشی سیاسی و عامل اصلی از بین بردن آرمان‌های مردم فلسطین عنوان کرده‌اند.
به اعتقاد مردم فلسطین مذاکره با رژیم صهیونیستی، فضای مناسبی را برای این رژیم فراهم می‌کند تا نقشه‌های نژادپرستانه خود برای یهودی‌سازی قدس و سیاست پاکسازی نژادی علیه اهالی این شهر را به اجرا درآورد.
هرچند طرف اسرائیلی به دادن امتیازاتی از جمله آزادی تعدادی از اسیران فلسطینی راضی شده است اما این اقدام با شهرک‌سازی‌های جدید رژیم صهیونیستی در تناقض است به ویژه آنکه وزیر مسکن اسرائيل مدعی شده است مذاکرات سازش تاثیری در روند شهرک‌سازی‌های اسرائیل نخواهد گذاشت.
گروه‌های فلسطینی معتقدند مطرح کردن موضوع آزادی تعدادی از اسیران فلسطینی در مقابل از سرگیری مذاکرات، بی‌ارزش است به ویژه اگر این موضوع با امتیازدهی فلسطین و به ضرر حقوقی باشد که اسیران عمر خود را برای تحقق آن در زندان سپری کرده‌اند.
فلسطینیان سال‌های سال و نسل‌های پی‌در‌پی امانت‌دار قدس بوده‌اند و از آرمان‌ها و ارزش‌های فلسطین دفاع کرده‌اند به همین دلیل هیچ‌کس نمی‌تواند با فریب، هویت این شهر و یا تاریخ آن را از بین ببرد و با شهرک‌سازی و یهودی‌کردن آن به این سرزمین مقدس بی‌احترامی کند.
فلسطینی‌ها می‌دانند اسرائیل هیچ برنامه‌ای برای خروج از سرزمین‌های اشغالی ندارد و آمریکا اسرائیل را برای این کار تحت فشار نخواهد گذاشت، در واقع اوضاع مانند 46 سال قبل است، اسرائیل نمی‌خواهد مناطق فتح شده خود را رها کند و تلاش دیگر کشورهای جهان برای اینکه این سرزمین‌ها از طریق مذاکره به فلسطینیان بازگردد بی‌نتیجه است.
جان کری در پنج سفر گذشته خویش به منطقه تلاش کرده تا این گونه وانمود کند که پیشرفتی در مسیر روند مذاکرات حاصل شده و فرصت برای موفقیت تلاش‌های وی فراهم است، لیکن نه‌تنها فلسطینی‌ها بلکه اکثر ناظرین سیاسی منطقه تلاش‌های جان کری را محکوم به شکست ارزیابی می‌کنند و معتقدند تنش میان اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها فقط در صورتی قابل حل است که حق به صاحبانش داده شود.
به اعتقادتحلیلگران سفرهای مکرر مقامات آمریکایی به منطقه و تلاش برای برگزاری مذاکرات سازش وقت‌کشی و بازی سیاسی است. در همین رابطه «حسن حیدر» نویسنده روزنامه عربی الحیات در مقاله‌ای می‌نویسد به جای اهدای جایزه صلح نوبل به اوباما باید به وی جایزه بهترین بازیگر اسکار اهدا می‌شد چرا که اوباما توانسته است همه را فریب دهد.
وی در این مقاله تاکید می‌کند، فلسطینی‌ها فکر می‌کردند سرانجام رئیس‌جمهوری به کاخ سفید آمده است که اسرائیل را تحت فشار خواهد گذاشت و آن را وادار خواهد کرد کشور فلسطین را به رسمیت بشناسد اما به تدریج نظر آنها تغییر کرد و دریافتند که اسرائیل هیچ‌گاه از سرزمین‌های اشغالی بیرون نخواهد رفت و وعده مقامات آمریکایی و صهیونیستی دروغی بیش نیست و تمامی این برنامه‌ریزی‌ها برای نجات اسرائیل از فروپاشی است.

 


وقوع انقلاب‌های عربی در منطقه خاورمیانه که به بیداری اسلامی منجر شد سبب بروز تحولات گسترده‌ای در این منطقه مهم و استراتژیک شد. سه دولت در شمال آفریقا سرنگون شدند و اخوانی‌ها که سال‌ها در تبعید و زندان بودند به قدرت رسیدند.
با این حال به فاصله یک سال مخالفت با دولتمردان جدید تحت عنوان جنبش تمرد این بار از مصر بالا گرفت، چنان که مرسی بازداشت شد و ترکیبی از سیاستمداران پیشین و جدید بدون حضور اخوانی‌ها قدرت را در دست گرفتند. طرفداران اخوان‌المسلمین بیش از یک ماه است که در سراسر مصر به خیابان‌ها آمده و خواستار بازگشت مرسی‌اند، با کمی تاخیر حوادث مصر به نوعی در تونس نیز تکرار شده است و در هفته‌های گذشته شش نماینده مجلس موسسان قانون اساسی در اعتراض به کشته شدن «محمد البراهمی» دبیرکل جنبش الشعب استعفا داده و خواستار انحلال این مجلس و پایان دولت «المرزوقی» شدند. این اقدام «مصطفی بن جعفر» رئیس مجلس موسسان را وادار به تعلیق فعالیت‌های آن کرد.
متعاقب این وقایع سازمان‌دهندگان جنبش تمرد اعلام کردند حدود یک میلیون و 600 هزار امضا برای تحقق خواسته‌های خویش جمع‌آوری کرده‌اند.
به نظر می‌رسد با توجه به سرنوشت محمد مرسی رهبران جنبش النهضه که حزب اسلامگرای آنان قرابت فراوانی با اخوانی‌ها در مصر دارد از وقایع آن کشور درس گرفته‌ و لذا پس از این اتفاقات «راشد الغنوشی» از رهبران برجسته این حزب که دولت تونس را در اختیار دارد از آمادگی النهضه برای برگزاری همه‌پرسی در تونس خبر داد.
گذشته از آنچه در تونس و مصر می‌گذرد همه ناظران مسایل منطقه از تغییر ذائقه سیاسی مردم این کشورها در این مدت کوتاه شگفت‌زده شده‌اند، برخی علت را افراط و تفریط‌های اخوانی‌ها و بی‌توجهی آنان به معیشت مردم می‌دانند.
در مصر در مدت کمتر از یک سال قیمت‌ها چند برابر شد و فشار بر طبقات ضعیف افزایش یافت، مرسی پس از پیروزی گفت، رئیس‌جمهور همه مردم مصر است و اما در عمل تنها از متحدان خود حمایت کرد.
اخوانی‌ها به جای حرکت در مسیر یک انقلاب اسلامی به روش‌های سنتی دولت‌مداری روی آوردند و ساختار رژیم گذشته از جمله ارتش آمریکایی مصر دست نخورده باقی ماند.
مرسی برای بهبود اوضاع اقتصادی مصر به کمک‌های آمریکا، عربستان و قطر روی آورد و حال آنکه باید می‌دانست آمریکا، اتحادیه اروپا و سران مرتجع عرب اصلی‌ترین دشمنان انقلاب مصر هستند و کمک‌های مالی آنان در بازگرداندن مصر به اردوگاه غرب بدون چشمداشت نیست.
اخوانی‌ها امروزه تاوان اعتماد به آمریکا و نرمش با اسرائیل را می‌پردازند و این در حالی است که جنبش تمرد حرکت عظیمی به منظور مخالفت با پذیرش حمایت‌های آمریکا و ممانعت این کشور در امور داخلی مصر و همچنین لغو توافقنامه صلح بین مصر و رژیم صهیونیستی به راه انداخت.
جنبش تمرد همچنین اعلام کرد به هیچ وجه حاضر به آشتی با اخوانی‌ها نیست و جنبش‌های مردمی به گروه‌هایی که به اراده مردم احترام نمی‌گذارند و حمایت از گروه‌های تروریستی و حامیانشان را در پیش گرفته‌اند اعتنایی نمی‌کنند.
طرفداران جنبش تمرد تاکید دارند که باید راه انقلاب ادامه پیدا کند و انقلاب به مسیر خود بر اساس نقشه راهی که اعلام شده ادامه دهد. به هرحال شرایط کنونی مصر و درگیری میان مخالفان و طرفداران مرسی مدت زیادی نمی‌تواند ادامه یابد و قتل عام مردم از سوی ارتش قابل دوام نیست با وجود این نظامیان و در راس آنها ژنرال السیسی تلاش می‌کنند از گروه‌ها و احزاب و جریاناتی نظیر تمرد برای مقابله با تظاهرات اخوانی‌ها استفاده کنند تا در نهایت کشتار را به حساب درگیری دو بخش از مردم با یکدیگر بگذارند.
جنبش تمرد در کشورهای دیگر منطقه نیز به همین صورت شکل گرفته است، همان گونه که در آغاز شکل‌گیری انقلاب‌های عربی در شمال آفریقا و منطقه، مصر به عنوان الگویی برای عرب‌نشین‌های کوچک مطرح شد و دومینوی سقوط پادشاهان عرب یک به یک اتفاق افتاد، اکنون پس از کنار گذاشتن مرسی رئیس‌جمهور مصر این الگوبرداری کشورهای عرب ممکن است به عنوان خطری جدی برای دولت‌های حاکم مطرح شود به ویژه آنکه ظهور پدیده جنبش تمرد در این کشورها زنگ‌های خطر را به صدا درآورده است.
جنبش تمرد در مغرب برای براندازی دولت اسلامگرای این کشور فراخوان داده است و در حال جمع‌آوری امضا علیه دولت است.
این جنبش به تقلید از جنبش تمرد مصر که رئیس‌جمهوری این کشور را برکنار کرد قصد دارد نخست‌وزیر نظام پادشاهی مغرب را که از سوی اسلامگراها حمایت می‌شود از قدرت خلع کند، سیاست‌های اقتصادی نادرست دولت کنونی مغرب مهم ترین دلیل این فراخوان اعلام شده است.
حزب ملی‌گرای «الامه» سودان هم اعلام کرده که کمپینی را برای جمع‌آوری امضاهایی برای سرنگونی نظام عمر البشیر آغاز کرده است.
عبدالجلیل پاشا یکی از رهبران حزب الامه اعلام کرد که به زودی این کمپین حرکت اعتراضی خود را آغاز خواهد کرد و از مردم خواست به جنبش تمرد بپیوندند.
در تونس هم ائتلاف احزاب چپگرای تونس موسوم به جبهه خلق که مخالف دولت این کشور است در بیانیه‌ای خواستار سرنگونی دولت کنونی تونس و تشکیل دولت نجات ملی شده است.
تونس در شرایط حاضر در مرحله تصویب قانون اساسی قرار دارد و تا پایان روند تصویب قانون اساسی مدت زیادی باقی نمانده است. در واقع تونس در مرحله نظا‌م‌سازی قرار دارد و به محض تصویب قانون اساسی باید زمینه‌های تشکیل دولت دائمی فراهم شود و دولت موقت کنونی جای خودش را بر مبنای قانون اساسی به یک دولت دائمی منتخب مردم بدهد. اما اتفاقی که در تونس رخ داده درست شبیه به این است که توقعات مردم از دولت انتقالی و دولت موقت به اندازه‌ای افزایش یافته که حتی از توقعات متعارف در دیگر کشورها نسبت به دولت‌های دائمی و مستقر هم بالاتر رفته و مردم تونس مثل مردم مصر توقع دارند که دولت موقت همه مسائل و مشکلات از جمله مشکلات اقتصادی را در فاصله یک سال حل کرده باشد.
علت اصلی شکل‌گیری جنبش تمرد در تونس نیز همین بوده است اما از سوی دیگر، در تونس به رغم تصویب قانون ‌اساسی از جانب مردم باز هم احزاب لائیک درصدد توقف روند بیداری اسلامی هستند و شرایط کنونی این کشور را به چالش می‌کشند و این یکی از دلایل مهم آشفتگی اوضاع تونس است.
در بحرین نیز با تاسی از جنبش تمرد مصر، جنبشی با همین نام با هدف سرنگونی نظام آل‌خلیفه شکل گرفته است. این جنبش تازه‌تاسیس از مردم خواسته تا در تظاهرات گسترده علیه رژیم آل‌خلیفه مشارکت فعال داشته باشند و با حضور خود پایه‌های این نظام را متزلزل کنند.
جنبش تمرد بحرین تاکید کرده است که هدف این جنبش شورش در برابر ظلم حاکمان است که قوانین ظالمانه‌ای را علیه مردم وضع کرده‌‌اند.
جمعیت الوفاق اسلامی بحرین که بزرگترین جنبش شیعی مخالف رژیم آل‌خلیفه در بحرین است با استقبال از تاسیس جنبش تمرد اعلام کرد این جمعیت از هرگونه جنبش مسالمت‌آمیز حمایت خواهد کرد.
از زمان آغاز تحرکات جنبش تمرد در بحرین خاندان آل‌خلیفه به هراس افتاده چرا که این جنبش نشان داد ابتکار عمل را در دست دارد و مردم از این جنبش حمایت کرده‌اند.
رژیم آل‌خلیفه هیچ جایگاهی در میان ملت بحرین ندارد و هرگونه اقدامات اعتراضی ولو به صورت مسالمت‌آمیز لرزه بر پیکر این رژیم نامشروع وارد می‌سازد.
فعالان انقلابی بحرین معتقدند که جنبش تمرد لرزه بر اندام آمریکا و انگلیس نیز انداخته است.
با اینکه جنبش تمرد بحرین اعلام کرده گزینه مسالمت‌آمیز گزینه راهبردی این جنبش است و مردم خواستار تحقق مطالبات برحق و قانونی خود هستند لیکن رژیم آل‌خلیفه از ابتدای تشکیل این جنبش در مقابل آن حالت تدافعی به خود گرفته و پایتخت و بسیاری از شهرها و روستاها این کشور را به پادگان نظامی تبدیل کرده است.
در لیبی نیز احزاب حاکم نسبت به سرایت تمرد از مصر و کشورهای دیگر احساس نگرانی کرده‌اند.
در لیبی صفحه‌های جدیدی در شبکه‌های اجتماعی تحت عنوان «تمرد لیبی برای سرنگونی احزاب» ایجاد شد که خواستار انحلال احزاب و شبه نظامیان مسلح حاکم در این کشور شدند.
فعالان لیبیایی بر این باورند که رقابت میان دو حزب ائتلاف گروه‌های ملی و حزب عدالت و سازندگی شاخه سیاسی اخوان‌المسلمین برای رسیدن به قدرت باعث شده است که فعالیت کنگره ملی لیبی فلج شده و تدوین قانون ‌اساسی به تاخیر افتد.
این دو حزب یکدیگر را به استفاده از شبه‌نظامیان برای تحکیم موقعیت خود در قدرت متهم می‌کنند.
منابع کویتی در این کشور نیز از ظهور پدیده تمرد پس از حضور موفق آن در مصر و خودنمایی در بحرین و کشورهای دیگر خبر داده‌اند.
در برخی از خیابان‌های کویت عبارت «تمرد الکویت» به چشم می‌خورد و این مسئله نشان‌‌دهنده آغاز شورش‌های مخالفان همانند دیگر کشورها است.
در شبکه اجتماعی این کشور نیز این عبارت فراوان به چشم می‌خورد و مقامات کویت نسبت به ظهور این پدیده در کویت هشدار داده‌اند.
نسیم تمرد به ترکیه نیز رسیده است و این کشور هم از این پدیده عقب نمانده است.
خبرگزاری فرانسه در گزارشی از آنکارا به قلم «فولیا اوزرکان» نوشت، با سقوط محمد مرسی رئیس‌جمهور مصر دولت اسلامگرای محافظه‌کار ترکیه یکی از متحدان ممتاز خود در منطقه را از دست داد و شاهد کم‌فروغ شدن الگوی دموکراتیکی شد که مدعی بود به جهان عرب ارائه می‌کند.
این در حالی است که نخست‌وزیر ترکیه به عنوان یکی از منتقدین جدی برکناری محمد مرسی از اینکه واکنش غرب به این کودتا تا به این حد با بی‌اعتنایی و بی‌توجهی همراه بود ابراز شگفتی کرد و گفت که کشورهای غربی در بیان این موضوع که در مصر کودتا رخ داده ناکام مانده‌اند.
به هر صورت هرچند ساختار جنبش‌های تمرد در کشورهای مختلف متفاوت است اما این جنبش‌ها به عنوان جبهه مخالفان دولت‌ها و نظام‌های پادشاهی در کشورهای عربی فعالیت خود را آغاز کرده‌اند.
تحلیلگران معتقدند پیدایش پدیده تمرد در خاورمیانه به این دلیل است که حکومت‌های وابسته و دیکتاتور نمی‌توانند در مقابل خواست ملت‌ها مقاومت کنند.
n زهرا عباسی

 


(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10