* رضا فرخی موضوع نحوه تعامل خانواده با فرزندان همیشه یکی از مسائل مهم
اجتماعی و خانوادگی بوده است. این موضوع در چندین سال گذشته از اهمیت ویژهای
برخوردار شده، چرا که جامعه ایران روز به روز به سمت پیچیده شدن روابط اجتماعی گام
برمیدارد. به شکلی که همه کارشناسان و پژوهشگران حوزه اجتماعی و خانواده براین
مسئله تاکید دارند که درعصر جدید، تنظیم روابط افراد داخل خانواده و علیالخصوص
میان والدین و فرزندان بسیار حائز اهمیت است. این مسئله درعصر جدید خانواده
ایرانی آن چنان رخ نمایانده که در سالهای اخیر، بسیاری از کارشناسان منشأ تنشهای
خانوادگی را همین موضوع میدانند. دراین میان نوع گفتار و برخورد والدین با فرزندها
آنقدر درنظر صاحبنظران خانواده در مسائل مختلف برجسته است که بسیاری از آنها این
مسئله را نقطه ثقلی عنوان میکنند. نگاه کاسبکارانهء خانواده به جوان!
این روزها برخی از جوانان گلایه دارند که والدین آنها با نگاهی صرفا مادیگرایانه
به هویت آنها و حضور آنها در خانواده مینگرند. نگاهی که در آن، شخصیت جوانان
درخانه با میزان پولی که کسب میکنند تعریف میشود. این مسئله آن قدر در روحیات
جوانان به تعبیر روانشناسان تاثیرگذار است که شاید بتوان آن را یکی از مهم ترین
نقاط برخورد والدین با جوانان دانست. محمد ستایش، استاد دانشگاه و روانشناس
دراین باره میگوید: اولین چیزی که والدین باید به آن توجه کنند فرآیند روانی
جوانان و مسئله اعتماد به نفس آنهاست. بسیاری از جوانان ممکن است در سختترین شرایط
روحی باشند اما همواره سعی میکنند هویت و شخصیت خود را از مسائل بیرونی مصون
بدارند. به همین سبب هم نسبت به هرگونه خدشهدار شدن این دو موضوع یعنی هویت و
شخصیت خود واکنشهای تندی نشان میدهند. آنچنان که اگر این دو رکن جوانی از سوی
هرشخصی به ویژه نزدیکان مورد هجمه قرار گیرد با شدیدترین تقابل روبهرو خواهد شد.
محمد ستایش، پژوهشگر روانشناسی، میافزاید: با درنظر گرفتن این ارکان و شاکله
جوانی، میتوانیم فرض کنیم که وقتی یک جوان این احساس را داشته باشد که میزان شخصیت
و اهمیت وی در نزد خانه و خانوادهاش به اندازه درآمدی است که کسب میکند چه واکنشی
نشان خواهد داد. طوری که از همان ابتدا یک جوان واکنشهای خود را درخانه آغاز خواهد
کرد و به نوعی فضای خانه را به تنش خواهد کشاند. سپس این حجم از ناهنجاری را به
خارج از خانه منتقل خواهد کرد. به این ترتیب هم جامعه متضرر خواهد شد وهم نهاد
خانواده آسیبهای جدی خواهد دید. خانواده پرتنش و جوان بیکار و انتهای نامعلوم
این صحبتها در حالی است که در چند وقت اخیر که موضوع اشتغال با نوساناتی روبه رو
بوده چنین سوژهای به طور جدیتری مطرح شده است. در این میان به باور محمد
ستایش، روانشناس، فضای خانه به ویژه در زمانی که جوان بیکار است از نقش بسیار مهمی
در جلوگیری از انحراف خواهد داشت؛ چرا که یک جوان هنگامی که کاری ندارد بنا به
دلایل روانی در دوران نامناسبی به سر میبرد و دچار آشفتگیهای موقت است، خانواده
باید تسکینی برای این وضعیت باشد. از سوی دیگر خانوادهها میتوانند با ایجاد فضایی
بدون تنش و یا تحقیر و ملامت این شرایط را در اختیار جوان قرار دهند که او بدون
داشتن احساسات منفی تا هنگام یافتن شغل به امورات دیگر بپردازد. در این میان
موضوع دیگری که در این باره مطرح میشود این است که برخی از جوانان کار دارند اما
درآمد آن چندان بالا نیست. همین مساله سبب شده تا این دسته از جوانان هم مورد شماتت
برخی از والدین ناآگاه به امور تربیتی قرار گیرند. حسین شهابی، جامعه شناس و
استاد دانشگاه، درباره این رویکرد برخی والدین در مقابل درآمدهای پایین جوانان بیان
میدارد: برخورداری از درآمد بالا بد نیست و بالاخره همه والدین از روی خیرخواهی
میخواهند که جوانان آنها از درآمد بیشتری برخوردار باشند. این مسئله نباید به
گونهای باشد که والدین دائما این طور موضوعات را به مانند حربه فشار در مورد
جوانان استفاده کنند.یعنی به شکلی دائما به آنها بگویند چرا درآمدت پایین است؟ یا
اینکه چرا تناسبی میان کار و درآمدت وجود ندارد؟ به عقیده حسین شهابی، جامعه
پژوه، این گونه سوالات باعث میشود که جوان احساس کند که والدینش اولا به او توجهی
نمیکنند و ثانیا شخصیت او برای خانواده اش به اندازه میزان درآمدی است که کسب
میکند. حسن شهابی خاطر نشان میسازد: این اتفاقات میتواند جوان را در یک خانواده
به سوی انهدام فکری سوق دهد. به این صورت که او حس میکند باید پولهای یک شبه به
دست آورد تا از این طریق هم وجهه اجتماعی کسب کند و هم درخانواده خود هویتی داشته
باشد. در این صورت احتمال اینکه چنین جوانی به سمت راههای غیر هنجار وخلاف قانون و
عرف اجتماعی برای کسب درآمد سوق پیدا کند، بسیار بالاست. وقتی اشتباه والدین
جوان را فراری میدهد دراین میان به باور محمد ستایش، کارشناس روانشناسی حوزه
جوانان، والدین ایرانی باید مواظب برداشت خود از تحمل روانی جوانان باشند. چرا که
یک جوانی تا حجم مشخصی از انتقاد درباره میزان درآمد و شغلش را میپذیرد و پس از آن
ممکن است به سمت سوی دیگری گام بردارد. سمت و سویی که درآن به روایت مشاهدات
اجتماعی، مسائل مثبتی نیست. محمد ستایش درباره مسائلی که ممکن است پیش آید
میافزاید: چند اتفاق در صورت پیش گرفتن این گونه رفتارها از سوی والدین ممکن
است رخ دهد: 1-بیگانه شدن جوان با جو خانواده و والدین؛ این موضوع به ویژه
هنگامی که والدین با جوان خود وارد جدالهای کلامی درباره میزان درآمد میشوند رخ
میدهد. به شکلی که سبب میگردد فرزند از والدین خود برای جلوگیری از به نوعی تحقیر
شدن فاصله بگیرد. 2-فراری شدن از خانواده و بی تمایلی به حضور در خانه: تردیدی
نیست که این اتفاق سبب میشود تا جوان در معرض مشکلات و بحرانها و آسیبهای
اجتماعی قرار گیرد. چرا که به تدریج یک جوان جای اصلی و مامن اصلی خود را کنار
خواهد گذارد. 3- سرخورده شدن و رفتن به سمت کسب روزی غیرحلال: والدین باید توجه
داشته باشند که ایجاد فضای تنش درباره شغل فرزندانشان میتواند منجر به سرخوردگی
شدید در جوان شده و او را به سمت رفتارهای واقعا غیرهنجار سوق دهد. به شکلی که ممکن
است جوان از هر راهی سعی در کسب درآمد کند که این دقیقا افزودن حجم قابل توجهی از
ناهنجاریها به مشکلات اجتماعی است. با توجه به تمام این شرایط بسیاری از
صاحبنظران تاکید دارند که خانوادهها باید در این باره آموزش ببینند. به ویژه که
امروزه شرایط رفتاری و نوع کنشهای درون خانواده نسبت به گذشته تحولات جدی یافته
است. شغلی با درآمد پایین عار نیست حسین شهابی، جامعه شناس، دراین باره
عنوان میکند: در درجه اول باید به والدین آموزش داد که در چه مواردی باید با
جوانان خود وارد سطح شوند و در مرحله دوم باید به آنها این آموزش را داد که درهر
موضوعی تا چه اندازهای وارد بحث و جدال کلامی شوند. به عنوان نمونه در موضوع شغل و
درآمد والدین تا حدممکن نباید وارد موضوع شوند، چرا که آنان از شرایط کاری جوانان
خود با خبر نیستند. ضمن اینکه صرف کار کردن یک جوان ارزشمند است. والدین دراین باره
اگر بخواهند ورود پیدا کنند تنها باید از راه غیرمستقیم و به صورتی راهنمایی گونه
در کنار فرزندانشان قرار گیرند. اما دراین میان برخی دیگر تحقیر جوانان کم درآمد
را از زاویه دیگری تعیین و تحلیل میکنند. محمد شهابی، کارشناس روانشناسی، دراین
باره تاکید دارد که تحقیر این دست از جوانان به خوارکردن معنی امر واجب اشتغال است.
یعنی هنگامی که پدر و مادر چنین کاری میکنند در واقع روند کلی اشتغال و فعالیت را
متوقف میکنند یا به گونهای روح یک جوان سالم که میخواهد کاری داشته باشد و به
تدریج پیشرفت کند را آزرده میسازند. همچنین به باور شهابی خود جامعه هم نقش
مهمی در شکلگیری این تفکر درمیان والدین و گسترش روز افزون آن دارند. چرا که اوج
تفکر مادیگرایی و شغلگرایی در ایجاد این تشکیک فکری درمیان پدر و مادرهای ایرانی
بیتاثیر نیست. محمد شهابی میافزاید: باید فکری برای نگاه جامعه به شغل کرد: نباید
شرایط به گونهای شود که جامعه تنها به یک سری شغلها نگاه مثبت داشته باشد و این
موضوع به پدر و مادرها هم تسری پیدا کند. جامعه و والدین باید بدانند که جامعه به
تمام شغلها برای پیشرفت روند اجتماعی مادی و معنوی نیاز دارد. چرخ این روند را هم
باید جوانان بچرخانند. در ابتدای امر هم جوان باید نسبت به شغلی که درآن فعالیت
میکند و یا سطح درآمد حاصل از آن شغل افتخار کند. برای همین جامعه باید شرایطی را
ایجاد کند که شغل دقیقا به مانند افتخار برای جوانان باشد و جوان شاغل ایرانی دائما
از داشتن یک شغل هرچند با درآمد پایین احساس شادابی و افتخار و عزت کند.
|