گالیا توانگر کتابهای جدید درسیمان را که ورق میزدیم، بوی کاغذ نو و تا
نخورده مشاممان را نوازش میداد. شوق شروع سال تحصیلی جدید زیر پوسته نازک وحساس
کودکی ونوجوانیمان میدوید و در ذهن روزی را مجسم میکردیم که آخرین درس کتابهای
سال جدیدمان نیز به اتمام میرسید. آن روزها از کتابهای کمک درسی رنگارنگ و
کلاسهاس تقویتی خصوصی و نیمه خصوصی خبری نبود. اگر هم یواشکی کتاب کمک درسی یا
حلالمسائل میگرفتیم- آن هم برای یکی و دو درس سختتر- قایمش میکردیم و به کلاس
نمیبردیم تا بچهها نبینند. هر کدام که لو میرفت کمک درسی خریدهایم هم معلم
ناراحت میشد و هم بچهها مارک تنبل بودن به پیشانیمان میچسباندند. آن روزها
حلالمسائلها این گونه چاپ میشدند که ابتدا خلاصهای از دروس آورده میشد و بعد
ضمن حل تمرین کتاب درسی یک سری تمرینات اضافه هم در پی آنها میآوردند. القصه هر
گلی به سرمان میزدیم از جربزه و تلاش خودمان بود. این طور نبود که مثل حالا
هزار و یک ناشر به چاپ انواع و اقسام کتابهای کمک درسی مشغول باشند. از یک طرف
بچهها استرس کنار آمدن با کتابهای درسی جدیدالتألیف خود را داشته باشند و از طرف
دیگر چاپ هزار و یک جور کمک درسی و شیوههای مختلفی که هر یک برای یادگیری پیش روی
دانشآموز قرار میدهند، سردرگمی بیافریند. الان وضع به گونهای شده که حجم
زیادی از سرفصلها با توضیحات کم در کتابهای درسی جدیدالتالیف ارائه میشوند و از
آن سو ناشرین در میدان رقابت برای عرضه کمک درسی هر یک با شیوههای خاص خود دروس را
توضیح میدهند و این بزرگ ترین سردرگمی را برای دانشآموزان رقم میزند. بعضا
همین کمک درسیها هم خالی از اشکالات نیستند و نواقص شان به ضعفهای احتمالی کتب
جدیدالتألیف درسی اضافه میشود و مشکلات دانشآموز را در یادگیری دو چندان میکنند.
برای مثال در کتاب درسی علوم سال ششم تصاویر واضح و بعضا صحیح نیستند. در صفحه 25
کتاب تصویر لیوانی آورده شده که در آن سرب بالاتر از مس قرار دارد، در حالی که در
روش تدریس، سرب در پایین لیوان است. کتابهای کمکدرسی هم همانطور که گفته شد
خالی از اشکال نیستند. برای مثال درکمکدرسی علوم ششم اندیشمند تیزهوشان چاپ 1391
بیان شده که گلبولهای سفید نمیتوانند با سلولهای سرطانی مبارزه کنند، در حالی که
گلبولهای سفید به ویژه لنفوسیتهای نوع T علاوه بر مبارزه با ویروس ایدز، مستقیم
بر سلولهای سرطانی اثر میگذارند. شیب تند تغییر محتوای کتب درسی روند تغییر
محتوای کتب درسی با شیب تند رو به بالا در حال صعود است. سه سال پیش کتابهای سال
اول ابتدایی تغییر کردند. دو سال پیش کتابهای سال دوم ابتدایی و پایه ششم دستخوش
تغییر و تحولات محتوایی شدند. امسال از کتابهای جدید سال سوم ابتدایی و اول متوسطه
رونمایی شد و سال آینده با تغییر کتابهای درسی سال چهارم ابتدایی و دوم متوسطه
روند تغییر کتب درسی ادامه خواهد یافت. این تغییرات سریع کارشناسان تعلیم و
تربیت را بر این بیم واداشته که نکند تغییرات شتابزده محتوای دروس به اهداف
تغییرات ساختاری و محتوایی نظام آموزشی لطمهای وارد سازد. بنابراین اگر هم انتقادی
وجود دارد بر اصل تغییرات وارد نیست و تنها بر روند پرشتاب آن خرده گرفته میشود.
دکتر حمید رحمانی رئیس آموزش و پرورش منطقه 7 شهر تهران ضمن بیان این مطلب که اساسا
ساختار نظام برای این به 6-3-3 تغییر پیدا کرد که محتوای کتب درسی تغییر یافته و به
روز شوند، در گفتوگو با گزارشگر کیهان میگوید: «تمام کتب جدید تألیف درسی اصولشان
در چارچوب مبانی برنامه درسی ملی است. من میپذیرم که روند تغییرات محتوای کتب تا
حدودی شتابزده بوده، اما نمیپذیرم که بدون کار کارشناسی و بدون استفاده از نظرات
اساتید و صاحبنظران رخ داده است. اگر هم ساختار 6-3-3 نمیشد باز هم سیاست کلی
نظام آموزش و پرورش بر تغییر محتوای کتب بود. یعنی اگر امسال به جای پایه ششم، سال
اول راهنمایی را میداشتیم باز هم کلیه کتب این پایه تغییر میکردند، چرا که تغییر
محتوای کتب و به روز شدن آنها مطابق با نیازهای روز جامعه و هویت ایرانی- اسلامی یک
ضرورت تصویب شده است.» وی ادامه میدهد: «بیشتر انتقادات وارد شده بر روند
پرشتاب تغییرات و نیز وجود نواقصی در جزئیات اجرایی آن است. این نکته عجیبی نیست که
یک کتاب جدیدالتألیف چند جایش هم اشکالات چاپی و نگارشی داشته باشد، ولو اینکه شما
میبینید در بازار نشر کتابهای 20 سال پیش هم که تجدید چاپ میشوند، باز هم ممکن
است اشکالات چاپی یا نگارشی داشته باشند. اکثر ناشرین آخر کتابهایشان خطاب به
مخاطبین تذکر میدهند چنانچه اشکالی یافتید با فلان شماره به ناشر یا مؤلف اطلاع
دهید. اگر چه هم اکنون معتقدیم که باید روند تغییرات آهستهتر شده و از شیب سرعت
آن کم کرد، ولی در اصل اعمال تغییرات و ضرورت اجرایی کردن آن هیچ شک و شبههای
نیست.» از رئیس آموزش و پرورش منطقه 7 شهر تهران سؤال میکنم: با توجه به سطح
فعلی امکانات مدارس در سراسر کشور به نظر شما امکان ارائه محتوای چند رسانهای دروس
و نیز هوشمند شدن مدارس وجود دارد؟ رحمانی پاسخ میدهد: «ما تمام امیدمان بعد از
خداوند به توانمندی مدیران در مدارس است. مدیر را از لحاظ نرمافزاری فکری باید
طوری تجهیز کنیم که بتواند در مدرسهاش با حداقل امکانات بهترین مدیریت را داشته
باشد. انتظارمان از مدیران مدارس این است که تمام فعالیت خود را برای جذب مشارکت
جهت تقویت تجهیزات مدرسهشان به کار بگیرند.» از رئیس آموزش و پرورش منطقه 7 شهر
تهران بار دیگر سؤال میکنم: منظورتان از جذب مشارکت صرفا کمکهای مردمی است؟ وی
پاسخ میدهد: «کمکهای مردمی یکی از کانالهاست. یک مدیر کارآمد میتواند از
امکانات محلی پیرامون مدرسهاش کمک بگیرد. ما مدیرانی داشتهایم که از امکانات
ادارات و سازمانهای محلی، شوراهای محلات، مسئولین محله، جامعه اطراف مدرسه خود کمک
گرفتهاند و اتفاقا در پیشبرد برنامههای آموزشی وتربیتیشان موفق بوده وتبدیل به
الگو شدهاند. معتقدم 90 درصد مشکلات این گونه قابل حلند.» دکتر رحمانی در باب
این انتقاد که تغییر نظام آموزشی به 6-3-3 چه مشکلاتی در زمینه به کارگیری نیروی
انسانی در بدنه نظام نوظهور پدید آورده، توضیح میدهد: «طبیعی است وقتی دوره
راهنمایی تحصیلی حذف میشود، یک جابهجایی در پایه تدریس معلمین داشته باشیم.
اینطور هم نبوده که بیمقدمه معلم اول راهنمایی را بگذاریم پایه ششم تدریس کند و
معلمین پایههای ابتدایی را بدون سپری کردن آموزش ضمن خدمت جابهجا کنیم.
کتابها که جدید میشوند، به خودی خود ضرورت آموزش ضمن خدمت برای معلمین و دبیران
دو چندان میگردد. در تابستان امسال هر معلم و دبیری بین 250 تا 600 ساعت دوره دیده
تا بتواند کتابهای جدیدالتالیف را تدریس کند. بنابراین همانطور که گفته شد حتی
اگر نظام 6-3-3 نمیشد، چون کتابها تغییر میکردند، نیروی انسانی ما ناگزیر از
آموزش بود. حال که ساختار هم تغییر کرده و معلمین و دبیران پایه تدریس شان جابهجا
میشود، اهمیت گذراندن این دورههای آموزشی برای ایشان دو چندان شده است.»
مهارتآموزی وارد دروس شوند یکی از معضلات نظام آموزشی ما این است که خروجیهای
آن افرادی با محفوظات بسیار و بدون آموختههای فنی مورد نیاز جامعهشان هستند.
قاسم جعفری عضو کمسیون آموزش وتحقیقات مجلس شورای اسلامی و نماینده مردم بجنورد
درباره مباحثی که باید وارد کتب درسی شود، در گفتوگو با گزارشگر کیهان توضیح
میدهد: «نظام آموزشی ما باید در طراز حکومت مردم سالاری دینی باشد و نسل آینده را
بیش از پیش به حیات طیبه قرآنی نزدیک کند. موضوعاتی چون معیشت مردم، کسب و کار،
نوعدوستی، عبودیت (خدامحوری)، ایثار و بسیاری از ارزشها و فضائل که باید یک انسان
از کودکی یاد بگیرد، لازم است به صورت پررنگ وارد کتابهای درسی شوند.» وی با
تاکید بر این که کتب درسی باید این توانایی را داشته باشند که قدرت تحلیل وتفکر
درست را به دانشآموزان بیاموزند، میگوید: «اگر محتوای کتب درسی با شرایط سنی و
درک دانشآموز و نیز نیازهایش منطبق باشد، برای یک عمر آنچه آموخته همراه با
مثالها و تصاویر کتاب درسی ملکه ذهنش میشود.» جعفری با ورق زدن دفترچه خاطرات
دوران دانشآموزیاش در ذهن برایمان میگوید: «اگر چه من دانشآموز دوران قبل از
انقلاب بودم، اما در همان سالها نیز کتب دینی مدارس توسط شهیدان باهنر و بهشتی
نوشته میشدند. به خاطر دارم در کتاب دینیمان برای آموزش مبحث امر به معروف و نهی
از منکر مثالی آورده شده بود که تا به امروز در ذهن دارم. داستان روستایی تعریف
شده بود که در نزدیکی آن چشمهای آلوده به میکروب وبا قرار داشت. امر به معروف و
نهی از منکر اینجا ضرورت پیدا میکند، چون آب آلوده زندگی مردم روستا را به خطر
میاندازد. بنابراین باید به آنها گفته شود، از این آب نخورید. الان چند دهه از
یادگیری آن درس برایم میگذرد، ولی هنوز که هنوز است آن مثال زیبا و بجا را فراموش
نکردهام که برای فهم مبحث سنگین امر به معروف و نهی از منکر توسط دانشآموز دبستان
آورده شده بود. بنابراین کتب درسی باید محتوایشان طوری باشد که فهم مطالب سنگین
را آسان کرده و درس را ملکه ذهن دانشآموز کند.» جعفری رسالت دیگر نظام آموزشی
را کاربردی کردن آموزهها برای دانشآموز و ارتقا سطح زندگی آینده او دانسته و
میگوید: «دانشآموز باید در حین تحصیل، کار فنی نیز بیاموزد. الان کشور ما بیش از
هر زمان دیگر به تکنسینهای کارآزموده و متخصص نیاز دارد. ما نیازمند القاب دکتر و
مهندس نیستیم، افراد کارآزموده میخواهیم.» وی در چگونگی تغییر محتوای کتب درسی
فرمول زیر را ارائه میدهد: «باید در محتوا مهارتآموزی را گنجاند، متن دروس را با
ادبیات نگارشی روان ارائه دهید. نگاه هنرمندانه به روایت مباحث درسی داشته باشید.
طرحهای زیبا انتخاب کنید. در کل محتوا باید عالی و کم حجم باشد. نباید محتوا
دامنه محفوظات را برای دانشآموز آن قدر گسترش دهد که روی هم تلنبار شوند.»
اشکالاتی که وارد است یکی از اشکالات وارد بر تألیف کتب درسی جدید حجم زیاد
مطالب و سختی محتواست. گرمابی، یک کارشناس تعلیم و تربیت توضیح میدهد: «برای
اندازهگیری توان یادگیری باید به نکاتی توجه کرد. اولا وقتی صحبت از توان یادگیری
میشود، منظور چالشی بودن آن محتواست. منظور از چالشی بودن آن است که محتوا تا
اندازهای برای دانشآموز سخت باشد که خود بتواند به تنهایی با راهنمایی معلم مسئله
را حل کند یا یاد بگیرد، بنویسد، یا اینکه توانایی شناخت پیدا کند، یا توانایی
توانستن پیدا کند، لذا محتوا نباید زیاد سخت و یا زیاد آسان باشد.» وی در مورد
چگونگی رابطه زمان و محتوا توضیح میدهد: «برخی از برنامهریزان معتقدند که مأموریت
برنامههای درسی به ویژه محتوای برنامههای درسی انتقال میراث فرهنگی است لذا محتوا
باید گذشتهگرا باشد. این گونه برنامهریزان کتابهای بزرگ (great book) را برای
دانشآموزان توصیه میکنند. رویکرد دوم، رویکرد حالگرا است. این گونه
برنامهریزان معتقدند کتابهای درسی نباید گذشتهگرا باشد چون دانشآموزان در زمان
حال زندگی میکنند لذا باید از مباحث به روز برای حل مسائل زندگی خود بهره جویند،
پس کتابهای درسی مهارتهای زندگی کردن را به دانشآموزان یاد میدهند. رویکرد
سوم، رویکرد آیندهگرا است. در این رویکرد برنامهریزان بر این باورند که
دانشآموزان را باید برای آینده تربیت کرد، نه گذشته و نه حال. پس باید مطالبی در
کتابهای درسی آورده شود که نیازهای آینده آنها را تامین کند. اما کدام نظریه
درست است؟ کارشناسان خبره تعلیم و تربیت میگویند: اصولا کتابهای درسی باید از
تجارب گذشتگان استفاده کنند، دانشآموزان را برای زمان حال تربیت کرده و آنها را
برای زندگی آینده آماده کنند.» تحول در شیوه تدریس همپای تغییر محتوا با
نظرسنجیهایی که در سنوات گذشته درباره کمیت و کیفیت کتب درسی صورت گرفته به طور
مشخص اکثریت فرهنگیان به این موضوع اشاره داشتهاند که کتابهای درسی دارای جذابیت
نبوده و نتوانستهاند با دانشآموز ارتباط برقرار کنند. به بیان دیگر دانشآموزان
کتب درسی را از روی اجبار مطالعه میکنند، نه از روی علاقه. حامد کشورزاد
دانشآموز اول متوسطه برایمان میگوید: «حجم کتابها نسبت به زمانی که برای آموختن
در کلاس داریم، آنقدر بالاست که معلم نصفه و نیمه تدریس میکند و ما باید برای
یادگیری کامل دروس یا از کتابهای کمک درسی استفاده کنیم و یا معلم خصوصی بگیریم.»
یکنواختی چاپ کتب درسی، عدم استفاده از تصاویر و مثالهای جذاب و همچنین نبودن کتب
مرجع برای استفاده معلمان و دانشآموزان در مدرسه از دیگر اشکالات وارد بر محتوای
دروس طی سنوات گذشته است که توسط این دانشآموز عنوان میشود و امید میرود که این
اشکالات در کتب درسی جدیدالتألیف با جدیت رفع شوند، وگرنه اهداف مهم تغییر محتوا
بدون رعایت چنین نکات ریزی مطمئنا ابتر خواهد ماند. سارا احمدی دبیر ادبیات
دبیرستانهای دخترانه شهر تهران در باب دیگر اشکالات وارد بر محتوای کتب درسی
میگوید: «درس ادبیات اگر چه همیشه در نگاه اول جز دروس آسان دوره دبیرستان به حساب
آمده، اما واقعیت این است که این درس جزو دروسی قرار دارد که بیشترین آمار
تکمادهها برای قبولی در آن استفاده میشوند. به نظر میرسد شیوه یکنواخت
وغیرخلاقانه تدریس عامل مهمی در بیانگیزگی دانشآموز برای یادگیری این قبیل دروس
شده است. چنانچه دیده میشود درس ادبیات به همان شیوه یکنواختی در کلاس تدریس
میشود که برای مثال درس ریاضی را دبیر مربوط تدریس میکند. این یکنواختی شیوه
تدریس بزرگ ترین عامل بیرغبتی دانشآموز به یادگیری عمقی و صرفا حفظ طوطیوار
مطالب درسی است.» وی بااشاره به این نقیصه در محتوای کتب درسی که دانشآموز
نمیتواند پاسخ سؤالاتی را که در زندگی با آن مواجه میشود، در کتب درسی پیدا کند و
مطالعه این کتب برایش ارضا کننده نیست، ادامه میدهد: «یکسان بودن محتوای کتب درسی
از نظر محتوایی در تمامی شهرها و روستاهای کشور در صورتی که امکانات آموزشی یکسان
نیستند، استفاده از اصطلاحاتی که هم از نظر تلفظ و هم از نظر معنا برای دانشآموز
مشکل است. استفاده از مطالب ترجمه شده نارسا و عدم استفاده از مثالهای بومی و
ملی و عدم ایجاد انگیزه برای مطالعه کتب درسی در آغاز هر کتاب همگی از جمله
نواقصیاند که از رغبت دانشآموز برای یادگیری میکاهند و باید در شرایط تآلیف کتب
جدید درسی به آنها توجه ویژه مبذول داشت. حال چقدر مؤلفین به این فاکتورها اهمیت
میدهند، ناگزیر از انتظار و ورق زدن کتب جدیدی هستیم که هماکنون در برخی پایههای
تحصیلی این انتظار به سر رسیده است. گزارش روز
|