(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10


یکشنبه 24 شهریور 1392 - شماره 20591 

نگاهي به طرح بومي‌سازي لوازم التحرير و موانع پيش‌رو (بخش دوم)
هر دفتر مشق، يك رسانه تبليغاتي !
   


مي گويند توليد ايران است اما منقش به تصاوير شخصيت‌هاي غربي، موضوعي كه حكايت اين روزهاي بازار لوازم والتحرير بچه هاي اين سرزمين است.
بچه هايي كه ناخواسته لحظه لحظه تحصيلشان در مدارس را با شخصيت هاي غربي مي گذرانند بدون آنكه برخي از آنها حتي نام قهرمانان وطني خودشان را بشناسند!
همان طور كه در قسمت قبلي گزارش به آن اشاره شد،سال‌هاست که خانواده‌ها و دانش‌آموزان ايراني به انس گرفتن با باربي، بت من، مرد عنکبوتي و هزاران شخصيت ديگر غربي عادت کرده‌اند، تا جايي که کاراز فيلم و بازي‌هاي کامپيوتري و اسباب‌بازي‌ بت من يا باربي گذشته است و اين روزها اين نمادهاي غربي و آمريکايي به كوله پشتي هاي مدارس دانش آموزان نيز رسيده‌ است.
بنياد نوشت افزار،شايد وقتي ديگر
هرچند خطر تسخير كلاس هاي درس با بتمن و مرد عنكبوتي وباربي از مدت ها قبل از سوي مسئولان فرهنگي و تربيتي کشور هشدار داده شده و حتي سال گذشته شوراي عالي انقلاب فرهنگي موضوع راه اندازي بنياد نوشت افزار و اسباب بازي را به تصويب رساند اما اين مصوبه تا امروز به نتيجه نرسيده و تاسيس اين بنياد هنوز در پيچ و خم بروكراسي اداري گرفتار مانده است.
اين مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي مبني بر تاسيس بنيادي براي ساخت نوشت افزار بسيار ضروري است و بايد مورد تاکيد و نگاه ويژه مسئولان دستگاههاي اجرايي قرار گيرد.
مرتضي حيدري مشاور اقتصادي و مدير بازرگاني کانون پرورش فکري کودک ونوجوان با اشاره به اينکه الگوها و نمادها به طور مستقيم شخصيت کودک را نشانه مي روند در گفت و گو با گزارشگر روزنامه کيهان مي گويد :”نقش الگو در تعليم وتربيت بسيار حائز اهميت است .کودکان ونوجوانان در سنين مختلف از الگوها و ويژگي هاي مثبت ومنفي تقليد و آنها را نهادينه مي کنند.در کشورما الگوهاي ارزشمند وبرجسته ديني واخلاقي بسياري وجود دارد که مي شود با برنامه ريزي مناسب آنها را براي کودکان و نوجوانان در سنين مختلف نهادينه کرد.»
وي ادامه مي دهد: “الگوهايي که مي تواند در شکل‌گيري شخصيت کودک نقش فوق العاده اي داشته باشد بايد طراحي و تدوين شوند.دين مبين اسلام وفرهنگ ايراني سراسرمملواست ازالگوهاي مثبت و اثرگذار، ولازم وضروري است که متوليان تعليم وتربيت به اين موضوع توجه کنند.
وي تصريح مي کند: “نبايد ازکنار اين موضوع به راحتي عبور کرد که اگر ما زمينه را براي ورود الگوهاي غربي فراهم کنيم ، آن هم در اين شرايط موج رسانه اي که غرب با در دست داشتن هزاران رسانه،براي تبليغ فرهنگ مبتذل خود لحظه اي درنگ نمي کند.ديگر جاي تعجب نيست که چرا کودک ونوجوان ما بيشتر از اينکه شخصيت هاي ملي ومذهبي واسطوره اي را بشناسند ،شخصيت هاي غربي را مي شناسند و به آنها علاقه منداند.اما اين به آن معنا نيست که ما الگو نداشتيم و يا با غربي ها رقابت نکرديم بلکه ما ازدست گرفتن اين فضا غفلت کرديم .يعني انگار متوليان امر فراموش کردند که جنگ فرهنگي از طريق لوازم التحرير خيلي زودتر جواب مي دهد .”
حيدري در ادامه به تاثير غير قابل انکار اين لوازم و تبليغات نامحسوس آن اشاره کرده و مي گويد:”شايد بيش از 500 ميليون قلم کالا سالانه در اين حوزه توليد مي شود.هر کدام از اينها به دست ميليون ها دانش آموز مي رسد. شايد مثلا يک دفتر حدود سه ماه هرروزدر کنار يک دانش آموز باشد تا بعدازاين مدت از دست او خارج شوداما يک تبليغ تلويزيوني نهايت 30 ثانيه طول مي کشد و بعد از مدتي هم فراموش مي شود،خب در اين شرايط تاثير گذاري کدام يک از اين تبليغات بيشتر خواهد بود؟اين نکته مهمي است که بسياري از کشورهاي غربي که نمادها و کالاهاي فرهنگي خودشان را روانه بازارهاي ما کرده اند به آن پي برده اند.خب اگر اين فضاي فوق العاده براي بخش خصوصي تبيين مي شد و شرايط هم فراهم بود هيچ وقت ما شاهد حضورگسترده غربي ها دربازارهاي داخل نبوديم.”
او درباره چگونگي توليد محصولات فرهنگي با تصاوير ملي مذهبي توسط کانون پرورش فکري کودک ونوجوان مي گويد:”سال گذشته براي خريد لوازم ونوشت افزار مورد نيازکانون به بازار مراجعه کرديم اما متاسفانه متوجه شديم تقريبا تمام محصولات موجود در بازار با تصاوير غربي وغير ايراني تسخير شده است که اصلا براي خريد مناسب نبودند.در نتيجه به سراغ توليد کننده ها رفتيم و درخواست خودمان مبني برتوليد اين محصولات با نمادها وتصاوير ايراني اسلامي را مطرح کرديم.بعدازشروع مذاکرات براي ارائه طرح هاي ايراني و اسلامي فراخوان داديم .قريب 500 طرح براي ما ارسال شد که از اين ميان هيات داوران 40 طرح را انتخاب کردند که امسال اين 40 طرح به لطف خدا و همکاري توليدکنندگان طراحي و توليد شد و به فروشگاه هاي کانون وشهروند ارائه شد.»
وي مي گويد: “ آنچه که ما در اين بين به آن پي‌برديم اين بود که مردم ما نسبت به نماد هاي وطني خودشان به شدت عرق دارند و به آنها علاقه مندند.بسياري از صحنه هاي ملي و ديني ما مثل صحنه کربلا، نبردهاي شاهنامه و ...قابليت به تصوير کشيدن را دارند و بايد از طريق نشانه سازي به نسل آينده معرفي شوند اما متاسفانه هيچ وقت اين حادثه ها متصور نشده است و برخي شخصيت هاي ساختگي براي القاي محصول مورد پذيرش قرار مي گيرند.ما از همين طريق هم از همه هنرمندان و خلاقاني که در اين زمينه فعال هستند دعوت مي کنيم ايده هاي خود را به تصوير بکشند وصحنه هاي مختلف را براي نمادينه کردن خلق کنند.چرا که ما در کشورمان مناظر طبيعي و تاريخي زيادي هم داريم که بسياري از آنها در نوع خود بي نظيرند ومي توان اين مناظر را روي نوشت افزارها و لوازم التحرير به تصوير کشاند.”
به گفته حيدري نقوش حيوانات ،مناظر طبيعي و زيبايي هاي ايران،شهدا،شخصيت هاي حماسي ودفاع مقدس،شخصيت هاي اسطوره اي و تلفيقي از قهرمانان ملي وحماسي از جمله طرح هاي برگزيده در اين فرخوان است.
حيدري در خصوص علت کم کاري ها و بي توجهي در اين زمينه مي گويد :”ما اولويت هاي فرهنگي زيادي داشتيم .مقدسات و اولويت هاي فرهنگي و ديني. گذشته ازآن بحث لوازم التحريرهم از اهميت زيادي برخورداراست .هم مقام معظم رهبري دردهه 70 براهميت و تاثيرگذاري اين موضوع تاکيد کرده بودند و هم شوراي عالي انقلاب فرهنگي در اين خصوص مصوباتي را داشته تا اينکه در سال 91 کانون پرورش فکري دوباره دست به اين فرهنگ سازي زد.»
وي معتقد است: “ما در فرهنگ سرآمديم و حتي مي توانيم پيام فرهنگي مان را به دنيا منتقل کنيم و به گوش جهان برسانيم.»
به گفته حيدري،بحث نوشت افزار و لوازم التحرير سالانه 4 هزار ميليارد تومان گردش سرمايه دارد.کشور چين الآن سالهاست به اهميت اقتصاد فرهنگ پي برده و از قبل اين موضوع به درآمدزايي دست زده ، مصاديق را پيدا وجريان سازي مي کند، اما ما سالهاست که در غفلت هستيم .شايد حتي بتوان گفت اقتصاد فرهنگ امروز در غرب به بلوغ رسيده اما در کشور ماهنوز در مرحله جنيني است.
وي تصريح مي کند: “يکي ديگر از دلايلي که باعث شده طراحان و هنرمندان رغبت خود را از دست دهند نبود قانون کپي رايت و مالکيت معنوي آثاراست.توليدکنندگان هم ترجيح مي دهند لوازم التحريري را توليد کنند که نخواهند براي طرح روي جلد آن هزينه پرداخت کنند مانند بسياري از تصاوير و مدل هاي غربي .”
واردات ميلياردي
شايد به جرات بتوان گفت يكي از آفت هاي مهمي كه باعث عدم رونق بازار لوازم التحرير داخلي شده،حضور پر رنگ دلالان و واسطه هاي واردات اين كالاي مهم است.
طبق آمارها حدود 95 درصد ازلوازم التحرير موجود در بازار وارداتي است ودر سال حدود ??? ميليون لوازم التحرير در کشور به فروش مي‌‌رسد و ?‌هزار ميليارد تومان گردش مالي با خود به همراه دارد. سودي که در نتيجه بي توجهي به فرهنگ و هويت ايراني و تبليغات و طراحي شخصيتهاي فيلمهاي کارتوني و اسطورهاي غربي، نصيب سرمايه گذاران خارجي اين محصولات مي شود قابل تامل است!
برخي از كارشناسان اقتصادي اين حوزه معتقدند سود حاصل از واردات لوازم التحرير منجر به اين شده که بسياري افراد بدون توجه به هويت و فرهنگ بومي اقدام به تجارت در اين حوزه كنند. با توجه به شرايط بحراني بازار لوازم التحرير دستگاه‌هاي اجرايي بايد سرعت بيشتري به کارهاي خود دهند تا هر چه سريع‌تر بتوان از توليد کنندگان لوازم التحرير و بازيهاي ايراني حمايت گسترده تري صورت بگيرد.
در حال حاضر بيش از 95 درصد لوازم التحرير موجود در بازار کشور، خارجي بوده و از کشورهاي دور و نزديک همچون چين، تايوان، مالزي و... وارد بازار ايران مي شود و آنها گوي رقابت را از توليدکنندگان داخلي ربوده اند.
داخلي ها هنوز در جا مي زنند
هرچند طي اين دو سال گذشته،راهكارهاي تشويقي خوبي براي حمايت از توليد و تكثير اين نوشت‌افزارها با طرح هاي ملي و ديني توسط توليدكنندگان داخلي صورت گرفته است اما هنوزجاي تعجب بسياري باقي است كه چرا با اين وجود همچنان برندهاي خارجي در محبوبيت ميان بچه ها گوي سبقت را ربوده اند ؟
محمد سرشار رئيس حوزه هنري کودک و نوجوان در گفت و گو با گزارشگر روزنامه کيهان درباره علت عدم توفيق طرح هاي داخلي روي محصولات فرهنگي و لوازم التحريرمي گويد «تجربه استفاده از نمادها و تصاوير ايراني روي لوازم التحرير و نوشت افزارها تجربه جديدي است که سابقه اي دو سه ساله بيشتر ندارد.به طور طبيعي زماني که درهربازاري پديده اي به وجود مي آيد تا بخواهد فراگير شود مدتي زمان مي برد.مصرف هم تابعي ازموضوع ذائقه سازي است که مخاطب را به‌سوي انتخاب نوع خاصي از محصول سوق مي دهد.اگر الآن بازار مصرف جوري شده که مخاطب بيشتر به‌طرف محصولاتي با شخصيت هاي خارجي مي رود به اين دليل است که اين فرهنگ سازي مربوط به امروز يا چند سال اخير نيست بلکه از مدت ها قبل فرهنگ‌سازي زيادي روي اين شخصيت ها شکل گرفته است.اما ما در حوزه شخصيت سازي وانيميشن سازي اقدامات کمتري انجام داده ايم.»
سرشار مي گويد: “به نظر من اينکه برخي توليد کنند گان معتقدند که توليد اين کالا ها با قيمت کمتري در خارج از کشور تمام مي شود اصلا منطقي و باورپذير نيست .اما در مجموع به اعتقاد من تا زماني که ذائقه سازي صورت نگيرد،نمي توانيم انتظار داشته باشيم با ورود چند محصول با نمادهاي ايراني و اسلامي جريان فرهنگ سازي صورت بگيرد.اين کار يک کار بلند مدت وبرنامه ريزي شده است.»
وي در ادامه تصريح مي کند: “اول بايد از طريق رسانه هاي مختلف،مخاطبان را با اين نمادهاآشنا کرد و آنها را علاقه مند کرد و بعد از طريق کالاهاي ديگر براي فرهنگ سازي گسترده ترراهي بازار شد، اما اينکه ما اصل ذائقه سازي را فراموش کنيم و بخواهيم قبل از هر چيزي با دفتر و لوازم التحريرکار را شروع کنيم ،به نتايج خوبي دست نخواهيم يافت.”
سرشار با اشاره به مشکلات موجود در بازارتوليد لوازم التحريربا نمادهاي ايراني مي گويد:« براي اينکه اين بازاربه طور کلي سامان پيدا کند مجموعه اي از اقدامات بايد صورت گيرد که به نظر مي رسد بخشي از اين اقدامات سلبي و بخش ديگري ايجابي است.»
وي در توضيح اين موضوع مي گويد: “در بخش ايجابي حاکميت و متوليان دولتي بايد به سمت حفظ حقوق معنوي مولفان رفته و ازطريق قوانين و آئين نامه ها از حقوق آنان حمايت کنند.همين طور فضايي ايجاد شود که اگر سرمايه گذاري قرار است وارد اين عرصه شود از سرمايه گذاري خود مطمئن باشد وبيشتر از قبل به اين مسير ترغيب شود .از طرف ديگر چيزي حدود 20درصداز اين بازار اجناس قاچاق است که بيشترين تهاجم فرهنگي هم ازطريق اين اجناس صورت مي گيرد که بايد جلوي آنها گرفته شود و نکته سوم اينکه عده اي اين موضوع دغدغه شان بود و به همين دليل وارد اين عرصه شدند و به توليد نمادهاي بومي دست زدند که خب اين کار نتايج خوبي داشت اما عده اي هم بودند که قواعد بازي را به خوبي نمي دانستند و با اين کاردر دراز مدت اين بازار نوپا را دچار مشکل کردند و در نهايت چون به خوبي نتوانستند اين بازار را دردست بگيرند شکست‌هاي آنها به پاي شکست‌هاي فرهنگ بومي نوشته مي شود.کساني که از اعتبارات دولتي استفاده مي کنند و به فکر بازگشت سرمايه نيستند،اين افراد در دراز مدت بازار لوازم التحريربا نماد هاي جديد را دچارآشوب مي‌کنند و باعث مي شوند کساني هم که دغدغه فرهنگي دارند دچار مشکل شوند.گذشته از اين مشکلات رسانه ها بايد فرصت بيشتري به لوازم‌التحرير بومي بدهند،توليد اين لوازم بايد بيشتر اطلاع رساني شود و اگر تمامي اين شرايط فراهم باشد در کنار کالاي مطلوب قطعا موثر واقع خواهد شد.»
گزارش روز

 

(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10