چندی پیش گروهی از دانشمندان سازمان فضایی ناسا با بررسی و تفسیر تصاویر
ماهوارهای اعلام کردند که طی چند سال آینده، تعدادی از کشورهای جهان از جمله ایران
و برخی از دیگر کشورها منطقه با خشکسالی شدید مواجه خواهند شد . یکی از کارشناسان
سازمان هواشناسی کشور نیز، ضمن تایید این موضوع اعلام کرد، این خشکسالی احتمالا به
مدت 25 سال ادامه خواهد یافت. البته یافتههای علمی دانشمندان و متخصصین دیگر
کشورها نیز حاکی از تغییرات گسترده شرایط جوی در نقاط مختلف دنیاست، به عنوان مثال؛
نتایج بررسیهای علمی انجام شده در سطح جهان حاکی از آن است که با نازک شدن لایه
ازون در قطب جنوب، یخهای این منطقه به سرعت درحال ذوب شدن بوده و در نتیجه سطح
آبهای آزاد جهان بالا آمده و افزایش خواهد یافت و شرایط جوی جدیدی بر کره زمین حاکم
خواهد شد، از سوی دیگر نتایج مطالعات مرکز خزرشناسی نیز نشان میدهد، درحالی که
برخی نقاط کشور ایران با خشکسالی مواجه خواهند شد، آب دریای خزر نیز در سالهای
آینده دستکم 3 تا 5 متر بالا خواهد آمد و قسمتی از استانهای گیلان، مازندران و
گلستان را زیرآب خواهد برد و لذا برای حل این مشکل باید بخشی از آب دریای خزر را
تخلیه کرد. از همینرو بسیاری از صاحبنظران براین باورند که صرفنظر از میزان
اعتبار و دقت این گزارشها و امکان وقوع پیشبینیهای صورت گرفته دراین عرصه، تامین
آب در آینده نه چندان دور، اصلیترین محور چالشهای جهانی خواهد بود و به همین دلیل
برخی از کشورها از هماکنون به فکر چارهاندیشی برای مقابله با مشکل کمآبی و
خشکسالی برآمده و اجرای طرحهای مختلفی را در دستور کار خود قرار دادهاند، این
موضوع نزد کشورهای مذکور به قدری حائز اهمیت بوده که از چندی پیش علاوه بر استفاده
از روشهای مختلف مانند: سدسازی و هدایت آبهای سطحی، از سایر روشها از جمله؛ انحراف
مسیر رودخانهها، اقدام برای بارورسازی بیش از حد ابرها و استخراج تمام رطوبت
بارانساز آن قبل از خروج از مرزها، ساخت تاسیسات و تجهیزات موثر در کاهش یا افزایش
بارندگی و دهها روش قانونی و غیرقانونی دیگر، با سرمایهگذاری مناسب، تمام تلاش خود
را معطوف این موضوع نمودهاند. شرایط آبوهوایی کشور ایران نیز اقتضا میکند تا
برای پیشگیری از بروز بحرانهای احتمالی دراین زمینه، در کوتاهترین زمان ممکن
راهبردهای لازم مشخص و با ارائه راهکارهای علمی و عملی، از فرصتهای باقیمانده برای
رفع این مشکل بهره برد، بدیهی است که با توجه به اهمیت موضوع، اجرای هرگونه طرح
کاربردی و موقتی کوتاه مدت در این زمینه لازم، اما کافی نخواهد بود، بنابراین اگرچه
سدسازی به عنوان یک گزینه اساسی در سالهای اخیر گسترش چشمگیری در کشور داشته، اما
به هیچوجه نباید تصور شود که تنها با پرداختن به این بخش از کار، رسالت مسئولین
دراین رابطه به پایان رسیده است، چرا که مدیریت بهینه بر منابع آب، شامل موضوعات و
بخشهای متنوع و مختلفی است که طبیعتا هر کدام دارای محاسن، معایب، الزامات و شرایط
خاص خود است. البته همان گونه که اشاره شد، پس از انقلاب شکوهمند اسلامی و به
خصوص طی سالهای اخیر، اقدامات مختلفی دراین زمینه صورت گرفته که میتوان از اجرا و
توسعه طرحهای سدسازی و آبخیزداری، سرعت بخشیدن به فرآیند مکانیزهسازی و حمایت از
سرمایهگذاری برای توسعه و گسترش سیستمهای آبیاری تحت فشار (قطرهای و بارانی) و
نیز آغاز تلاشها برای تسریع در کانالکشی و زهکشی آب سدها و بازسازی مسیلها و
کانالهای انتقال آب، به عنوان مهم ترین آنها نام برد، اما موضوعات قابل بررسی دیگری
مانند: ساماندهی و استانداردسازی شبکههای آبرسانی، تسریع در بازسازی شبکههای آب
شرب موجود و تفکیک این شبکه از آب غیرآشامیدنی، ایجاد سازمان احیاء قنوات، ایجاد
رشته مهندسی قنات در دانشگاهها، استحصال آبهای شیرین زیرسطحی، انتقال آب از نقاط
پرآب به نقاط خشک و سایر اقدامات قابل توجه دیگر نیز وجود دارند که یا در ابتدای
راه قرار دارند و یا هنوز به شکل جدی در دستور کار قرار نگرفتهاند. از بین سایر
گزینههای مطرح در این زمینه، موضوع انتقال آب از مناطق پر آب (دریاها و
رودخانهها) به مناطق خشک و کمآب، یکی از چالشیترین موضوعاتی است که در مقاطع
مختلف تاریخ کشور مطرح و پس از انقلاب اسلامی نیز طی چند مرحله در قالب طرحهای
مختلف از جمله؛ طرح ایرانرود (طرح اتصال دریای خزر به خلیجفارس)، طرح ایجاد کانال
کشتیرانی از طریق ایجاد شکاف در کوه البرز، طرح احداث کانال لوت و طرح احداث
دریاچههایی بین دریای خزر و خلیجفارس در دستور کار قرار گرفته و حتی طرح مطالعاتی
برخی از آنها نیز توسط مراکز ذی ربط از جمله مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی
انجام شده است، اما متأسفانه علیرغم تأیید برخی از راهکارهای پیشنهادی، تاکنون
هیچکدام از آنها به مرحله اقدام و اجراء نرسیده است، با این حال به نظر میرسد،
طرح اخیر، یعنی ایجاد و احیاء دریاچههای حدفاصل جنوب تا شمال واقع در بخش شرقی و
مرکزی کشور از قابلیت اجرایی بیشتری برخوردار بوده و نظر موافقان و مخالفان بیشتری
را به سوی خود جلب کرده است. براساس این طرح قرار است آب خزر از طریق خلیج گرگان
در استان گلستان به وسیله لوله به طول 40 کیلومتر از 26 متری زیر سطح دریاهای آزاد،
به مخازن اولیه منتقل و با احداث تونل و ایجاد شبکه در ارتفاع 200 متری ارتفاعات،
آب به مسیرهای مورد نظر هدایت و از آنجا از طریق 25 خط لوله با قطر 3 متر (لولههای
مقاوم در برابر آب شور) به کویر منتقل شود. این آب در یک شبکه 300 کیلومتری به حوض
سلطان که دریاچهای به وسعت 14/5 کیلومتر در 14/5 کیلومتر است، منتقل خواهد شد و
بعد از آنکه عمق آب در این دریاچه به 20 متر رسید، آب سرریز با احداث نیروگاههایی
در محل پمپاژ و به دریاچه نمک منتقل میشود. در جنوب نیز این آب از طریق دریای عمان
و احتمالا خلیجفارس تأمین و منتقل خواهد شد، در این قسمت نیز اختلاف سطح از 18 متر
در بندرگاه بوشهر آغاز و تا 300 متر و در برخی نقاط مرتفع حتی به بیش از 1000 متر
میرسد. به گفته طراح پروژه، این دریاچه (دریاچه نمک) که 100 کیلومتر طول و 15
تا 60 کیلومتر عرض دارد، طی 2 تا 3 سال پر خواهد شد و بزرگترین و عظیمترین دریاچه
مصنوعی دنیا در ایران خواهد بود. این دریاچه که به عنوان فدک نامگذاری شده، در کویر
مرکزی ایران 43درصد تبخیر آب خواهد داشت و با افزایش ابرها، سبب افزایش بارندگی در
کشور خواهد شد و ضمن تلطیف هوا و تغییر اقلیم، در استانهای خراسان هم 15درصد
افزایش بارندگی به همراه خواهد داشت و با تکمیل شدن آن از طریق احداث هفت دریاچه
دیگر در مناطق مرکزی، اقلیم و آب و هوای کویر لوت و کویر مرکزی نیز تغییر خواهد
یافت و اقلیم نیمه مدیترانهای ایران تغییر اساسی خواهد کرد، البته در فاز اول این
طرح، ساخت 7 دریاچه در برنامه قرار گرفته که 3 دریاچه از آب دریای خزر و 4 دریاچه
هم از آب خلیجفارس مشروب خواهد شد و قرار است مجموعه این دریاچهها قلب ایران را
متحول سازند. مجری طرح درباره آینده این طرح در صورت تحقق هم میگوید: یکی از
این دریاچهها در فاصله 50 کیلومتری تهران ایجاد خواهد شد و ما برای اطراف آن، شهر
جدیدی را با ظرفیت جذب 30میلیون نفر جمعیت طراحی کردهایم. وی میافزاید: اگرچه
ممکن است اهداف این طرح خیلی بلندپروازانه تلقی شود ولی طبق برنامهای که طرحریزی
شده در صورت مشارکت دولت و نهادهای متولی شهرسازی، میتوان یکی از زیباترین و
مدرنترین شهرها را در این منطقه احداث و بنا کرد که در نوع خود کم نظیر باشد.
البته همان طور که پیشبینی میشد، این طرح با اختلافنظرهای زیادی همراه بوده و هر
یک از موافقان و مخالفان، دلایل مختلفی را در تأیید نظرات خود یا رد نظرات طرف
مقابل مطرح کردهاند که مهم ترین آنها از نظر مخالفان طرح عبارتند از: 1- برخی
از صاحبنظران، نخستین مانع را انتقال آب از 26متری زیر سطح دریاهای آزاد جهان به
ارتفاعی بیش از هزار متر در منطقه خزر و مسافت و ارتفاع زیاد سطح آب نسبت به کویر
در بخش دریای عمان و خلیجفارس عنوان میکنند و معتقدند که ایده انتقال آب دریای
عمان و خلیجفارس یا دریای خزر برای مصارف خانگی، کشاورزی و صنعتی به کویر یا
استانهای مرکزی از جمله سمنان شدنی نیست و صرفه اقتصادی هم ندارد و اجرای طرحهای
جایگزین مانند بازیافت آبهای مصرف شده و به هدر رفته در شهرهایی مثل تهران را
بهترین راهحل برای مشکل کمآبی مناطق کویری معرفی میکنند و برای اثبات پیشنهاد
خود، با بیان یافتههای آماری، میگویند در خود تهران چیزی حدود دو و نیم میلیون
مترمکعب آب در شبانهروز هدر میرود، اگر این مقدار در تعداد روزهای سال ضرب شود،
چیزی بیش از 500 میلیون مترمکعب آب را شامل میشود و این مقدار همان میزانی است که
قرار است در فاز اول این طرح هر سال به کویر منتقل شود. 2- گروه دیگری از
کارشناسان معتقدند؛ این کار اثرات زیادی بر زیست بومی منطقه خواهد داشت و لذا بر
صدمات زیست بومی این طرح تاکید میکنند و میگویند؛ اولین تاثیر نامطلوبی را که
انتقال آب از دریای خزر یا دریای عمان و خلیج فارس میتواند بر محیطزیست منطقه
داشته باشد، انتقال شوری آب به زمینهای اطراف است، زیرا آبی که قرار است منتقل
شود، حاوی یک مقدار شوری است. به عنوان مثال آب خزر چیزی حدود 16 هزار میکروموس بر
سانتیمتر شوری دارد که این شوری در طی مسیر به خاطر تبخیری که صورت میگیرد،
افزایش هم پیدا میکند و در صورتی که آب در طی مسیر به زمینهای اطراف منتقل شود،
این شوری باعث میشود عرصههای جنگلی و زمینهایی که اطراف این مسیر انتقال هستند
تهدید شوند و اکوسیستمهایی که به این شوری عادت ندارند، وقتی این شوری به آنها
وارد شود، مشکلات و مسائلی برایشان به وجود آید. به گفته یکی دیگر از کارشناسان،
شوری آب دریاچه خزر 13 میلیگرم در هر لیتر است که قابل استفاده در این زمینهها
(کشاورزی و مصارف خانگی) نیست و از این رو، صرفه اقتصادی هم ندارد. وی میافزاید:
از طرفی چون خاک سمنان و مناطق مرکزی کلا ترکیبی از شن و خاکرس است، قابل کشت نیست
و لذا اجرای این طرح نمیتواند کاربرد کشاورزی داشته باشد. 3- عده دیگری از
کارشناسان اعلام کردهاند، چنانچه انتقال آب از دریای خزر یا دریای عمان و
خلیجفارس توسط کانالهایی که در سطح زمین ایجاد میشوند صورت بگیرد، این کانالها
یا تونلهایی که احداث میشود، عملا زیستگاه را به دو بخش تقسیم میکند و در نتیجه
مهاجرت گونههای حیاتوحش از این مسیر با اختلال مواجه میشود و این پدیده را یک
رویداد نامناسب برای اکوسیستمها و زیستگاههای طبیعی این منطقه میدانند. مشکل
دیگر تفاوت محیط مبداء و مقصد با یکدیگر عنوان شده است: در این رابطه یکی از
کارشناسان میگوید: شما میخواهید این آب را از یک محیطی کیلومترها دورتر به یک
محیط دیگر ببرید. این دو محیط با هم متفاوتند و به تبع آن، بنیان و محیط این دو
منطقه از لحاظ گونههای گیاهی و جانوری با هم متفاوتند. بنابراین خطر یا احتمال
انتقال گونههای غیربومی از منطقه مبدا به مقصد و ایضا انقراض آنها نیز باید مورد
توجه باشد که اگر این اتفاق نیفتد، میتواند تهدیدی در تنوع زیستی در منطقهای به
وجود آید که این آب به آنجا منتقل میشود و امکان دارد که سبب کاهش یا نابودی تنوع
زیستی و شرایط پایدار محیطی در آن منطقه شود. 4- گروهی از صاحبنظران رشته
زمینشناسی و ژئوفیزیک معتقدند، که سنگینی آبی که به کویر منتقل خواهد شد، میتواند
باعث فشار به گسلهای منطقه گردیده و بروز زلزلههای متعدد را به همراه داشته باشد.
5- بسیاری از کارشناسان میگویند با توجه به اینکه دریای خزر بین 5 کشور روسیه،
قزاقستان، ترکمنستان، ایران و آذربایجان مشترک میباشد، لذا انتقال آب این دریا
توسط ایران، نه تنها میتواند با اعتراض کشورهای دیگر روبه رو شود و مشکل حقوقی
ایجاد کند، بلکه سایر کشورهای منطقه را نیز ترغیب به اقدام مشابه خواهد نمود و بروز
چنین رویکردی در ابعاد مختلف بویژه از نظر شرایط محیط زیستی، برای منطقه فاجعهبار
خواهد بود و برای اثبات مدعای خود به اقدام مشابه سایر کشورها که در برخی از موارد
به تغییرات بیش از حد جوی و در نتیجه اجبار مجریان به تخریب پروژه احداث شده
گردیده، اشاره میکنند. متقابلا موافقان این طرح با تاکید بر ضرورت استفاده از
تجربیات سایر کشورها و لزوم بررسی راهکارها و جنبههای مختلف آثار اقتصادی،
اجتماعی، فرهنگی و بخصوص زیستمحیطی، اب و هوایی و حتی فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی
اجرای طرح در منطقه و کشور، با نگاه مثبت به موضوع نگریسته و ضمن بیان مزایا و
محاسن این پروژه، با اشاره به ابعاد مختلف آثار مطلوب آن در کوتاهمدت، میان مدت و
بلند مدت، اجرای آن را مقرون به صرفه و در نهایت به نفع کشور میدانند، اهم نظرات و
نیز دلایل این گروه نیز عبارتند از: 1- اگرچه مخالفان، این کار را ناشدنی
نمیدانند و تنها اجرای آن را کاری مشکل اعلام کردهاند، اما موافقان طرح از جمله
مخترع پمپ موجی «با قابلیت انتقال آب به کویر با استفاده از موج دریا»، انتقال آب
به مناطق کویری را کاملاً ممکن و تنها راه حل فرار از معضل کمآبی در سالهای آینده
بیان میکند و اضافه میکند که این کار با پمپاژ آب و انتقال آن از طریق کانال،
لوله و تونل ممکن است، سایر کارشناسان نیز اجرای این طرح را ممکن دانسته و به
طرحهای مشابه اجرا شده در سایر کشورهای جهان اشاره نموده و میگویند با احداث چند
ایستگاه پمپاژ این امکان به راحتی فراهم خواهد شد. 2- موافقان طرح ضمن بیان این
سؤال که اگر شوری آب حوزههای موردنظر درحد اعلام شده بر کشاورزی و پوشش گیاهی اثر
میگذارد، چرا بر جنگلها و کشاورزی شمال کشور تأثیر منفی نگذاشته است، پیامدهای
اجرای طرح بر محیط زیست منطقه را مثبت ارزیابی نموده و معتقدند این طرح از یک سو
منجر به تقویت منابع آبهای زیرزمینی و جلوگیری از نشست زمین گردیده و از سوی دیگر
با افزایش میزان رطوبت و بارندگی، به تثبیت شنهای روان و رفع غبار در مناطق کویری
کمک خواهد کرد و در نتیجه بهینهسازی شرایط زیست محیطی در ابعاد مختلف از جمله پوشش
گیاهی و جانوری و آب و هوای عمومی منطقه و تا حدی کشور را به همراه خواهد داشت و در
ادامه میافزایند که برای اطمینان بیشتر از نتایج کار، ابتدا دریاچه اول به طور
آزمایشی آبگیری و در صورت اخذ نتایج موردنظر و اطمینان از عدم بروز پیامدهای
احتمالی نامطلوب در بخشهای مختلف به ویژه (زیست محیطی، دفاعی، امنیتی و...)، برای
ادامه گسترش آن اقدام خواهد شد. 3- توجیه دیگر موافقان این است که چنانچه برای
اجرای این هدف به جای حفر کانال از طرح ایجاد دریاچه استفاده شود، نهتنها ازنظر
نظامی و دفاعی از تقسیم خاک کشور به دو بخش جداگانه به وسیله کانال آب جلوگیری
میشود، بلکه نگرانی متخصصین و طرفداران محیط زیست درمورد ایجاد مانع در مسیر تردد
حیات وحش نیز برطرف خواهد شد. 4- موافقان طرح در مورد امکان بروز زلزله پس از
آبگیری دریاچهها نیز، این نظریه را با عنایت به بقایای فسیلهای کشف شده در منطقه
رد نموده و میگویند چون منطقه قبلا هم زیر آب قرار داشته و برخی مناطق آن مانند
دریاچه هامون در سالهای اخیر خشک شده، لذا نگرانی چندانی در این زمینه وجود ندارد.
5- ازنظر موافقان طرح، باتوجه به سهم ایران از آبهای دریای خزر و باتوجه به
پیشبینیهای مطرح مبنی بر افزایش سطح آب دریای خزر در سالهای آینده، نهتنها این
طرح مشکل حقوقی ندارد، بلکه اجرای آن نوعی کمک به تثبیت وضعیت محیط زیست منطقه
حاشیه خزر نیز تلقی میگردد. 6- استدلال دیگر موافقان این است که، استفاده بهینه
از منابع موجود و قابل دسترس پس از اجرای طرح میتواند به توسعه برخی از شاخههای
کشاورزی که از کمترین وابسته به خارج و پایینترین آسیبپذیری در برابر تحریمها
برخوردار است منجر شود. 7- موافقان؛ کمک به اشتغالزایی در زمینههای مختلف از
جمله؛ حمل و نقل دریایی، توسعه زمینهای کشاورزی و گسترش صنعت ماهیگیری و همچنین
اشتغالزایی ناشی از افزایش جاذبههای توریستی و گردشگری و مشاغل مربوط به فرآیند
احداث، بهرهبرداری و نگهداری راههای ترانزیتی و خطوط لوله و سایر موارد مشابه و
تأثیر آن بر رفع محرومیت از بخش قابل توجهی از محرومترین مناطق کشور و در نهایت
ارتقاء سطح معیشتی مردم منطقه و سایر نقاط کشور را از دیگر مزایای این طرح دانسته و
تحقق آن پس از اجرای طرح را کاملاً محتمل میدانند. 8-کمک به ایجاد تعادل در
توزیع جمعیت و جلوگیری از پراکندگی و یا تمرکز غیرمنطقی جمعیت کشور از طریق توسعه
عمرانی مناطق مذکور و مهاجرت مردم به مناطق مورد اشاره و در نتیجه توسعه امنیت
پایدار از دیگر مواردی است که به عنوان حاصل اجرای طرح مورد تاکید موافقان قرار
دارد، زیرا بیشک احداث شهرها و شهرکهای جدید و استقرار مردم در این مناطق
میتواند مانع از نفوذ دشمن به مناطق خالی از سکنه (مانند نفوذ نیروی هوایی آمریکا
به خاک کشور در جریان حادثه طبس) و به خصوص کاهش تردد کاروانهای قاچاق کالا و مواد
مخدر گردد. از نظر نگارنده که سالها پیگیر این موضوع بوده نیز، طرح انتقال آب به
مناطق کویری بخش شرقی و مرکزی کشور میتواند، در قالب ایجاد سه یا چهار دریاچه در
فرورفتگیهای طبیعی موجود در مناطق مذکور از جمله؛ دشت کویر، دریاچه هامون، دریاچه
جازموریان و چالههای موجود در کویر لوت که با استناد به فسیلهای کشف شده در این
مناطق، قبلا نیز زیر آب بودهاند اجرا و در ادامه، دریاچههای مذکور با خط راهآهن
ثابت و شناور (مشابه روش مورد استفاده در دریاچه وان ترکیه) به یکدیگر متصل شوند،
بدیهی است که اتصال دریاچهها به یکدیگر، امکان ایجاد راه ترانزیتی سراسری شمال به
جنوب کشور را ممکن و با فراهم نمودن امکان دسترسی کشورهای آسیای میانه به آبهای
آزاد، نقش اساسی در توسعه کشور در ابعاد مختلف خواهد داشت. اما بدیهی است اجرای طرح
فوق مستلزم هماهنگی و همکاری نزدیک و منسجم دستگاههای مختلف به ویژه وزارت نیرو،
وزارت جهاد کشاورزی، سازمان محیط زیست و سایر دستگاههای ذی ربط و ذی نفع و نیز
سرمایهگذاری کافی و همچنین مشارکت مردم در این زمینه میباشد و طبیعتا جلب
سرمایهگذاران خارجی نیز میتواند اجرای آن را تسریع نماید. احمدرضا هدایتی
|