چراغ راه |
|
حکایت خوبان |
|
اخلاق اجتماعی |
|
سلوک عارفانه |
|
اصول و شاخصهای قرآنی نرمش قهرمانانه |
|
تعجب استاد وهابی عربستان از قاری ایرانی |
|
|
|
|
ازدیاد عمر با خوشحالی پدر و مادر قالالصادق(ع): ان احببت ان یزید الله فی
عمرک فسر ابویک امام صادق(ع) فرمود: اگر دوست داری خداوند بر عمرت بیفزاید، پدر
و مادرت را خوشحال کن.1 1- میزانالحکمه، حدیث 14245
|
|
|
ارزش انفاق در زمان حیات مردی که اموال فراوانی داشت، مزرعه و نخلستان و
باغ و... آدم صالحی هم بود و تمام حقوق خدا و بندگان خدا را ادا کرده بود و حق کسی
هم بر ذمهاش نبود، بیمار شد، پیامبر اکرم(ص) به عیادت او رفت و کنار بسترش نشست.
او گفت: یا رسول الله! من تمام حقوقی را که از خدا و بندگان خدا برذمهام بود، ادا
کردهام و به هیچ کس هم بدهکاری ندارم. تنها انبار خرمایی دارم که از من باقی
میماند. حال از حضرت عالی تقاضا میکنم پس از مرگ من در آن انبار را باز کنید و
آنچه خرما هست در میان مستمندان تقسیم کنید. رسول خدا(ص) هم قبول وصیت کرد و پس از
مرگ او، در انبار را باز کرد و آنچه خرما بود، در میان مستمندان تقسیم کرد و پس از
خالی شدن انبار،خم شد و از میان خاکها یک دانه خرما برداشت و دست خودش را بلند
کرد که همه ببینند. بعد فرمود: ای مردم! اینکه در دست من است چیست؟ گفتند: یک دانه
خرما است. حضرت فرمود: بدانید! اگر این مرد در زمان حیات خودش این دانه خرما را
انفاق کرده بود ثوابش از انفاق این انبار خرما که من به وصایت از او انجام دادم
بیشتر بود.1 1-بنای زندگی صفای بندگی، آیه الله ضیاءآبادی، ص 107
|
|
|
پرسش: اخلاق اجتماعی چیست و چگونه میتوان اخلاق اجتماعی یا مبانی مستحکم
عقلانیت و اعتدال را به وجود آورد؟ پاسخ: جامعه اسلامی، جامعهای است ارزشمند
که در آن سعادت فرد با سعادت اجتماع پیوند خورده و میان مسئولیتهای اجتماعی و ایمان
اسلامی ارتباط قوی و ناگسستنی وجود دارد، و براساس آموزههای وحیانی اخلاق اجتماعی
با مبانی مستحکم عقلانیت و اعتدال، عامل حقیقی این ارتباط است، زیرا اخلاق با ملکات
نفسانی و تزکیه نفس، و منش و روش اعتدال، اعمال فردی و روابط اجتماعی انسان رابطه
عمیق داشته، مستلزم همزیستی مسالمتآمیز و تعاملات پایدار عملی و درونی است و در
این مسیر توجه به شاخصهای مطلوب اخلاق اجتماعی از جمله عقلانیت، اعتدال، تقوا،
کرامت و عزتنفس، مواخات(برادری)، محبت، وحدت اجتماعی، امنیت اجتماعی، ایثار،
انفاق، قناعت، وفای به عهد، امانتداری، ترویج و گسترش امر به معروف و نهی از منکر
و... به مثابه مبانی ارزشی اخلاق و جامعه ایدهآل اخلاقی، عامل تنظیم صحیح این
همزیستیها و تعاملات است. بنابراین اخلاق اجتماعی با مبانی مستحکم عقلانیت و
اعتدال و... از مهمترین موضوعاتی است که ارتباط انسانها را با خود، جامعه و تاریخ
مطرح میسازد، زیرا جامعه قادر است یک تمدن را بسازد نه فقط یک فرد را و اجتماع
انسانی پیوسته تاریخ را ساخته و به جلو برده است. علامه طباطبایی(ره) و شهید
مطهری(ره) از جمله اندیشمندانی هستند که در تفکرات و نظریات اخلاقی خویش به تبیین
همه جانبه مؤلفههای مطلوب اخلاق اجتماعی پرداختهاند. این بزرگواران سرنوشت افراد
جامعه را به یکدیگر وابسته دانسته و معتقدند صلاح و فساد اجتماع در رفتار اعضای آن
تاثیرگذار است، و بدین جهت التفات جدی به مؤلفههای اجتماعی اخلاق با رویکرد
عقلانیت و اعتدال برای عملی و نهادینه ساختن آنها در محیط جامعه اسلامی را ضروری
میدانند و به تبیین آنها در آثار مکتوب و غیرمکتوب خود پرداختهاند. اخلاق
اجتماعی از منظر علامه طباطبایی(ره) اخلاق اجتماعی به مثابه پایهای جهت رشد و
بالندگی محیط انسانی و توفیق آنان در ایجاد جامعهای سالم قلمداد میشود که در پرتو
محاسن و خلقیات حمیده، موجبات تحکیم روابط اجتماعی را فراهم میآورد و حیات اجتماعی
را در مسیر تعالی و تکامل، به کام انسان گوارا میسازد. در حقیقت، خداوند نظام
وجودی را طوری خلق کرده که این نظام به غایاتی منتهی میشود که سعادت آدمیان در
رسیدن به این غایات است. در عین حال قوانین و سننی در قالب شریعت برای هماهنگ شدن
قوا در رسیدن به سعادت، در اختیار انسانها قرار داده که اوامر و نواهی شریعت، در
واقع همان اوامر و نواهی خداوند بوده و منطبق با فطرت الهی است و به نام اخلاق
اجتماعی مطلوب خوانده میشود، و براساس آن رابطه معناداری بین اخلاق و دین برقرار
میسازد. خداوند با ایجاد این قواعد در عالم بستری فراهم کرده که انسان با اجرای
آنها، به سعادت واقعی مطابق با فطرتاش رهنمون شود. (ترجمه المیزان، ج14، ص 142)
اخلاق اجتماعی از منظر شهید مطهری(ره) شهید مطهری(ره) اخلاق اجتماعی را بستری
برای وصول به توحید و سیر الیالله میداند، به شرطی که از مادیت و خودخواهی محض
خارج باشد، و ضمانت اجرایی آن مبتنی بر ایمان مذهبی و دینداری انسانها باشد. در
حقیقت، ایشان اخلاق اجتماعی را به مثابه شعبهای از اخلاق اسلامی برخوردار از ایمان
به خداوند و عزت و کرامت نفس پایدار و مبتنی بر آموزههای سعادتوار دانسته و از
آنجا که انسان موجودی اجتماعی است، ارزشهای موجود در این حوزه را شرط وصول به کمال
او و مقدمهای مطلوب جهت نیل به فلاح و رستگاری دنیوی و اخروی به شمار میآورد.
(مجموعه آثار، ج2، ص 176)
|
|
|
اسلام حقیقی ایمان به خدا و هجرت با مال و جان (بدان ای سالک راه خدا!)
درباره اسلام حقیقی که مرادف با ایمان است، روایت داریم که پیامبر اکرم(ص) فرمود:
«الایمان بالقلب و اللسان و الهجره بالنفس و المال» (کنزالعمال، ج1، ص3) ایمان با
قلب و زبان است و هجرت با جان و مال. زیبایی بحث در این است که ایمان و اسلام
حقیقی، امری قلبی است. این معنایش دلبستن است. اگر نسبت به یک چیزی دلبستگی به وجود
آمد، آن وقت انسان از چیزهای دیگر گسسته میشود. معنای هجرت، از مادیت گسستن و به
مبدا معنویت پیوستن است که سرآمد مادیت، جان و مال است و این همان چیزی است که
پیغمبر اکرم(ص) در این روایت فرمودند. در قرآن کریم هم خداوند میفرماید: «مومنان
حقیقی کسانیاند که به خدا و رسول او ایمان آوردند، و هیچگاه به خود تردیدی راه
ندادند و با مال و جانشان در راه خدا جهاد کردند، تنها ایشان در ایمان خویش صادقند.
آنچه در روایت پیامبر اکرم(ص) در مورد جان و مال آمده، عینا همان چیزی است که در
این آیه شریفه مطرح شده است.1
|
|
|
منصور حسینی انقلاب اسلامی ظرفیتی را برای حوزههای علمیه شیعی پدیدآورده تا
مجامع علمی شیعی از گرفتاری ساختار «حوزه برای حوزه» و «روشزدگی» و «اصول
فقهزدگی» و حتی «فلسفهزدگی اصول فقه» بیرون آید و به جای آن «حوزه برای جامعه و
حکومت» جایگزین شود و ترکیبی از فقه محوری و اصول محوری و فلسفه اسلامی روزنگر در
حوزه رشد یافته و «فقه جهان محور» و «فلسفه روزنگر» امکان رشد و بالندگی بیابد.
موضوعات مستحدثه و لزوم پاسخگویی به آنها از سوی مجامع علمی و حوزوی موجب شد تا
«فقه زندگی» در حوزه رشد کند و امکان نظریهپردازی در مسائل و موضوعات گوناگون
فراهم آید. تبیین فقهی مسائل روز در دستگاه فلسفی، اصولی و فقهی میطلبد که همواره
فروعات به اصول دینی ارجاع داده شده و افعال مکلفین براساس آن تبیین، تعریف و توصیه
شود. این امکان در فقه سیاسی نیز فراهم آمده است، چرا که مسایل و موضوعات
مستحدثه فراوانی به فقه شیعی عرضه شده که پیش از این فقه شیعی به دلایل گوناگون و
عوامل درونی و بیرونی امکان حضور نداشته است،ولی اکنون شرایط میطلبد که حکم فقهی و
دینی آنها استنباط و بیان شود. از جمله موضوعاتی که در این فقه سیاسی مطرح است،
تعاملات سیاسی با دیگران است. سیاست نرمش قهرمانانه یکی از این مصادیق است که
نویسنده بر آن است تا نگرش اسلام را در این حوزه تبیین کند، هر چند که حوزه افتاء و
فتوا به عهده مراجع و مجتهدین این ساحت است، ولی تبیین این دیدگاه، کمکی به
موضوعشناسی از سویی و امکان فهم حکم فقهی از سوی دیگر خواهد کرد. نرمش
قهرمانانه، انعطاف در چارچوب اصول واژهای که رهبری معظم انقلاب اسلامی در تبیین
سیاست اسلامی در تعامل با دیگران به ویژه دشمنان و مخالفان بیرونی مطرح کرده، «نرمش
قهرمانانه» است. این اصطلاح به عنوان یک راهبرد در سیاستهای اسلامی مطرح شده و
ایشان در مقام ولایت فقیه و مرجعیت سیاسی و اجتماعی از یک سو و مرجعیت فقهی از سوی
دیگر، در مقام اسلامشناس، نگرش اسلامی را در تعاملات و سیاست خارجی تبیین میکند.
این راهبرد به شکل ترکیب دو واژه، اصطلاحی شاید جدید باشد و از نظر شکلی از مصادیق
مفهومسازی شمرده شود، ولی راهبردی است که دارای مبانی و اصول شناخته شده اسلامی و
مبتنی بر وحی و سنت دینی است. رهبری بر آن است تا با اصطلاحسازی، مفاهیم قرآنی
و اسلامی را در قالب نظریههای امروزی تبیین کند و این امکان را به جامعه نخبگانی
در شبکه جهانی توحیدمداران میدهد تا فرصت یابند تا سیاست اسلامی را در قالب یک
اصطلاح امروزی بشنوند و با آن، فقه سیاسی اسلامی را دریابند. در ادبیات اسلامی
اصطلاحاتی چون حقیقت وضعی و حقیقت شرعی و حقیقت متشرعه وجود دارد که به حوزه الفاظ
باز میگردد. شارع مقدس برای این که مفاهیم بلندی را در قالب یک واژه و اصطلاح
تبیین کند، گاه با کمی تغییر، همان موضوع له لفظ را به کار میگیرد ولی گاه به
مفهومسازی میپردازد. این گونه است که مثلا اصطلاح حج، زکات، جهاد و مانند آن
دارای بار مفهومی خاصی میشود. این اصطلاحسازی کمک میکند که یک تفکر و نظریه در
قالب واژگانی عرضه شود و مخاطب به سادگی به مفهوم منتقل شود. رهبری معظم بارها
به مفهوم سازی و تولید نظریه پرداخته و با استنباط از آموزههای اسلامی به تولید
علم و سپس ارائه آن در قالب اصطلاحات و واژگان تأکید کرده است. اصطلاحاتی چون جهاد
اقتصادی، اقتصاد مقاومتی و مانند آن در همین چارچوب تبیین میشود. اصطلاح «نرمش
قهرمانانه» که از سوی ایشان برای تبیین سیاستهای راهبردی نظام اسلامی مبتنی بر
آموزههای اسلامی به کار رفته در همین چارچوب قرار میگیرد. این اصطلاح ترکیبی که
برای تبیین سیاست خارجی به کار رفته، دارای دو واژه است که در ظاهر متناقض به نظر
میرسد. واژه نرمش دلالت بر عنصر انعطافپذیری دارد، در حالی که قهرمانانه دلالت بر
سفتی و سختی میکند؛ زیرا واژه قهر به معنای غلبه و چیرگی است که وقتی با مبانی
افزودهای همراه می شود بر شدت مفهومی و دلالتی آن افزوده شده و معنای شدت غلبه و
چیرگی سلطهگونه قوی را میدهد.وقتی پهلوان و قهرمانی که بر میدان، مسلط و چیره
است، نرمش و انعطافی را در پیش میگیرد، این نرمش به رقیب این اجازه را نمیدهد تا
او را به خاک افکند؛ زیرا وقتی میداندار است قهر و غلبه او همراه با هوشیاری باشد،
رقیب تنها به جای فرار و اتخاذ رویهای سختتر در میدان میماند و فرصت را برای
قهرمان فراهم میآورد. هدف در نرمش قهرمانانه آن است که شخص قهرمان اولا سلطه خود
را حفظ کرده و رقیب را خوار نکند که احساس شکست داشته باشد که او را بدخو نماید،
بلکه نوعی بازی برد- برد را رقم میزند که احساس برد در طرف مقابل نیز برانگیخته
میشود ولی در حقیقت این قهرمان است که در این میدان برد کرده است؛ چرا که بازی برد
و باخت، رقیب را سرخورده میکند و به شیطنت او دامن میزند. هر چند که به نظر
میرسد نرمش قهرمانانه یک تاکتیک و سازوکار باشد، ولی یک راهبرد در سیاست خارجی با
رقیبان است که باید همواره مدنظر قرار داد. در این راهبرد، همواره اصول مورد نظر
است؛ چرا که قهرمان، حافظ عزت، کرامت و شرافت خود بوده و با حفظ قهرمانی و پهلوانی
و موقعیت برتر خود برای اینکه اجازه بازی به بازیگران دیگر بدهد نوعی تسامح و نرمش
همراه با چیرگی و برتری میدهد. نرمش قهرمانانه در بیان رهبر انقلاب رهبر
معظم انقلاب اسلامی با اشاره به پیچیدگیهای دنیای دیپلماسی در تبیین سیاست نرمش
قهرمانانه میفرمایند: عرصه دیپلماسی، عرصه لبخند و درخواست مذاکره و مذاکره است
اما همه این رفتارها باید در چارچوب چالش اصلی، فهم و درک شود. مقام معظم رهبری ضمن
موافقت با حرکتهای صحیح و منطقی در سیاستهای خارجی و داخلی افزودند: با مسئلهای
که سالهای پیش، نرمش قهرمانانه خواندم موافقم؛[1] چرا که این حرکت در مواقعی،
بسیار خوب و لازم است، اما با پایبندی به یک شرط اصلی. «ما مخالف با حرکتهای
صحیح و منطقی دیپلماسی هم نیستیم؛ چه در عالم دیپلماسی، چه در عالم سیاستهای داخلی.
بنده معتقد به همان چیزی هستم که سالها پیش اسمگذاری شد «نرمش قهرمانانه»؛ نرمش در
یک جاهایی بسیار لازم است، بسیار خوب است؛ عیبی ندارد» ایشان درک ماهیت طرف
مقابل و فهم صحیح هدفگذاری او را، شرط اصلی استفاده از سیاست نرمش قهرمانانه اعلام
کردند و افزودند: یک کشتیگیر فنی نیز برخی مواقع به دلیل فنی نرمش نشان میدهد،
اما فراموش نمیکند که حریفش کیست و هدف اصلی او چیست؟ حضرت آیتالله خامنهای
در این باره این گونه توضیح میدهد: «این کشتیگیری که دارد با حریف خودش کشتی
میگیرد و یک جاهایی به دلیل فنی، نرمشی نشان میدهد، فراموش نکند که طرفش کیست؛
فراموش نکند که مشغول چه کاری است؛ این شرط اصلی است؛ بفهمند که دارند چه کار
میکنند، بدانند که با چه کسی مواجهند، با چه کسی طرفند، آماج حمله طرف آنها کجای
مسئله است؛ این را توجه داشته باشند.»(92/6/26 در دیدار با فرماندهان سپاه) رهبر
معظم انقلاب در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان به کارگیری نرمش قهرمانانه در عرصه
سیاست را مطلوب و مورد قبول دانستند. البته این نکته را نیز ذکر کردند که این حرکت
نباید به معنای «عبور از خط قرمز یا برگشتن از راهبردهای اساسی و یا عدم توجه به
آرمانها» باشد. ایشان در این دیدار فرمودند: «در این سالها جبههبندیهای
منطقهای و جهانی هم آشکار شده. البته نرمش و انعطاف و مانور هنرمندانه و قهرمانانه
در همه عرصههای سیاسی، یک کار مطلوب و مورد قبولی است، لکن این مانور هنرمندانه
نبایستی به معنای عبور از خطوط قرمز، یا برگشتن از راهبردهای اساسی، یا عدم توجه به
آرمانها باشد؛ اینها را باید رعایت کرد. البته هر دولتی، هر شخصی، هر شخصیتی،
روشهایی دارند، ابتکاراتی دارند، این ابتکارات را انجام خواهند داد و [کار] پیش
خواهد رفت.»(92/6/16) ایشان میفرمایند: نمایندگان سیاسی جمهوری اسلامی ایران در
جهان باید تیزتر از شمشیر، نرمتر از حریر و سختتر از سنگ و پولاد باشند، عرصه
سیاست خارجی میدان نرمشهای قهرمانانه است، اما نرمشی که در برابر دشمن تیز باشد.
بنابراین دیپلماتهای ما باید در مواضع اصولی خود مستحکم بایستند واستقامت و پایمردی
حضرت امام خمینی(رض) را الگوی خود قرار دهند. (به نقل از پایگاه اطلاع رسانی مقام
معظم رهبری) مبانی و اصول سیاست نرمش قهرمانانه اسلام دین صلح ودوستی است. از
نامهای خداوند سلام است که به معنای صلح و سلامتی است. در واژه عربی «سلم» به
معنای صلح است. خداوند با حکمت خویش بر آن است تا همه موجودات از جمله جن و انس را
به کمال خودشان رهنمون سازد و در مقام ربوبیت و پروردگاری شرایط و علل و عوامل
کمالیابی آنان را فراهم آورد. در آیات قرآنی بارها بر این نکته تاکید شده که
رحمت الهی بر غضب او پیشی گرفته است و اگر سنت الهی بر مجازات و کیفر ظالمان نبود،
هرگز دوزخ و عذابی نبود. همین ویژگی در مظهر کامل خداوندی یعنی حضرت محمد
مصطفی(ص) وجود داشته است و پیامبر(ص) خود را به رنج میافکند تا همگان را از عذاب و
آتش دوزخ برهاند و به بهشت رضوان الهی رهنمون سازد. (کهف، آیه 6؛ شعراء، آیه 3) آن
حضرت(ص) دارای خلق عظیم و بزرگواری شگفتی بود (علق، آیه 4) و همگان را به دور خود
گرد میآورد. (آلعمران، آیه 156) و حتی منافقان از این خوشخویی آن حضرت(ص)
سوءاستفاده میکردند و برخی مشرکان بر همین اساس طمع داشتند که نسبت به بتان کوتاه
بیاید. (توبه، آیه 61 و آیات دیگر) بنابراین، رویکرد هدایتی اسلام موجب میشود
که تا آنجا که امکان هست نسبت به دیگران بویژه مخالفان و دشمنان، تسامح و تساهل روا
داشت تا آنان به حق بازگردند و در صراط مستقیم عبودیت قرار گیرند. هرگز اسلام به
جنگ ابتدایی آغاز نکرده و دستور نداده است، بلکه همواره دعوت به صلح نموده و شرایط
را برای ابلاغ پیام الهی بهبود بخشیده است. از اینرو حتی به دشمنان اجازه داده
میشود تا با هزینه خود یا بیتالمال برای تحقیق از اسلام وارد بلاد اسلامی شده و
به تحقیق از حقیقت بپردازند. (توبه، آیه6) خداوند در آیاتی از جمله 88 تا 92
سوره نساء و 4 و 7و 12 سوره توبه بر حفظ روابط صلحآمیز با اقوام و ملتها تأکید
داشته و آن را به عنوان یک ارزش و فضیلت بزرگ در حقوق بینالملل اسلامی مطرح
میکند؛ زیرا ازنظر اسلام صلح نسبت به جنگ و تفرقه، امری برتر و بهتر است؛ لذا در
آیه 128 سوره نساء صلح را به عنوان خیر مطرح میکند تا امت را به صلح تشویق و ترغیب
نماید. ازنظر قرآن پایبندی به صلح و پیمانها و عهدنامههای مربوط به آن عین تقوای
الهی است و اصولا اگر بخواهیم درباره تقوای عقلانی و شرعی کسی قضاوت بکنیم و او را
انسانی متعهد به قانون عقل و شرع بدانیم میبایست به صلحطلبی و پایبندی وی به
عهدنامهها و پیماننامهها توجه کنیم. (توبه، آیات4 و 7 و 12) اگر در برخی از
آیات از شدت عمل نسبت به کافران سخن به میان آمده (فتح، آیه29) زمانی است که آنان
حرکتهای ایذایی داشته و شرایط را برای مستضعفان از ملت خود و یا مؤمنان سخت و
دشوار میکردند (نساء آیه75) و با تهدیدات دایمی، به مرزهای عقیدتی و جغرافیایی
مسلمانان تجاوز میکردند. از اینرو، برای ترساندن دشمن و ایجاد شرایط عدم تعرض
لازم است تا قدرت و شوکت امت اسلام و جامعه اسلامی با تهیه ابزارهای دفاعی و جنگی و
آموزش رزمآوران حفظ و شرایط امنیتی و صلح تأمین شود. (انفال، آیه60) پس اصولی
چون صلح در راستای تعلیم و ابلاغ آموزههای الهی به دیگران از سویی و قهرمانگی از
سوی دیگر در راستای دفع هرگونه تفکر و حرکت ایذایی دشمنان باید به عنوان راهبردهای
سیاست خارجی دولت اسلامی و مسلمانان در دستور کار قرار گیرد؛ زیرا اگر سلطه قهرآمیز
و چیرگی دفاعی و نظامی و مانند آن فراهم نیاید دشمن به تصور و یا توهم ضعف مسلمانان
به آنان حمله کرده و امنیت جامعه اسلامی را با خطر مواجه میکند. پس ضمن صیانت از
علل و عوامل قهر و غلبه جامعه اسلامی و ایجاد ترس در دل دشمنان، شرایط به گونهای
فراهم آید که دشمن به جای اندیشه حمله در اندیشه صلح باشد. سنجش سیاست و
برنامههای دشمن در اجرای سیاست نرمش قهرمانانه بسیار مؤثر است. از این رو، باید با
دقت تمام و هوشیاری همه فعالیت ها و رفتارهای دشمن زیر ذرهبین قرار گیرد و درصورت
احراز صلحطلبی و نداشتن قصد فریبکاری از سوی کافران، میتوان صلح کرد و با آنان به
توافق رسید. این رویهای است که خداوند درباره شرایط صلح با کافران در آیاتی چون
59 و 62 سوره انفال مطرح کرده است. مرزها و خطوط قرمز سیاست نرمش قهرمانانه
چنان که گفته شد نرمش قهرمانانه به معنای انعطاف در چارچوب اصول و صیانت از آن است.
پس هرگاه نرمش و انعطاف موجب شود که از اصول دست برداشته و یا تسامح و تساهل درباره
آن روا داشته شود، باید از این نرمش دست برداشت و اصول را هرگز فدای مصلحت نکرد؛
زیرا نرمش در چارچوب مصلحت سامان مییابد و هیچ مصلحتی بالاتر از اصول نیست.
خداوند هرگز اجازه نمیدهد که امت اسلام و رهبرانی که مجاز به عهد و پیمان هستند،
از اصول خود کوتاه آیند. از این رو هرگاه احراز شود که هدف دشمن از صلحطلبی تغییر
موقعیت و یا دست یابی به شرایط برتر و یا فریبکاری است، نمیتوان با دشمن صلح کرد.
همچنین اگر صلح و پیمان موجب میشود که از برخی از اصول کوتاه بیاییم و عقبنشینی
کنیم این عقبنشینی مجاز نیست و بلکه حتی اگر بدانیم که عقبنشینی در غیر اصول هم
ممکن است دشمن را گستاخ کرده و به امتیازگیری سوق دهد نمیبایست در غیر اصول نیز
نرمش نشان داد. خداوند در آیه 120 سوره بقره با اشاره به روحیه یهودیان و
مسیحیان میفرماید که اینان خواهان عقبنشینی گام به گام هستند تا شما را به رویه
ملت خودشان درآورند؛ یعنی سیاست تهاجمی آنان محدود به حوزه سیاسی و اقتصادی و نظامی
نیست، بلکه حوزه فرهنگی را در اصل مورد تهدید و هجوم قرار میدهند و خواهان یکسانی
آیین و فرهنگ هستند و آنان میخواهند تا شما در حوزه فرهنگی تابع فرهنگ آنان و
همانند آنان شوید. پس هدف اصلی آنها تغییر فرهنگی است و تا زمانی که به این هدف
نرسیدهاند کوتاه نمیآیند. از این رو شناخت سیاستهای کلان دشمن و انگیزههای اصلی
در نرمش قهرمانانه لازم و ضروری است؛ زیر اگر اهداف راهبردی و انگیزههای اصلی دشمن
و مخالفان شناخته نشود نمیتوان با بررسی تاکتیکها و سازوکارهای آنان، حقیقت را به
دست آورد؛ چرا که تغییر در رویهها و روشها تنها یک سازوکار برای تغییر شرایط و
دستیابی به سلطه و قهری است که در نهایت به تغییر ملت و آیین و فرهنگ میانجامد.
البته نرمش قهرمانانه میتواند با تغییر تاکتیک و سازوکار همراه باشد که به ظاهر
عقبنشینی است ولی در اصل و باطن، تقویت مواضع و تغییر شرایط است. از همین رو، در
هنگام جنگ به جنگجو فرمان میدهد که میتواند برای تغییر موقعیت و تثبیت آن از
تاکتیک و سازوکار عقب نشینی استفاده کند. (انفال، آیه 16) نرمش قهرمانانه مبتنی
بر عدالت و شفقت در سیاست داخلی در سیاست داخلی نیز باید از اصول نرمش
قهرمانانه بهره برد که در کلام امام زمان(عج) با عنوان عدالت همراه شفقت از آن یاد
شده است؛ زیرا عدالت به معنای اصول و شفقت یعنی نرمش مناسب و در چارچوب اصلی. پس در
سیاست داخلی نمیبایست تنها از عدالت نسبت به رعیت و ملت بهره برد یا تنها با شفقت
جامعه را مدیریت کرد، بلکه باید عدالت و قانون را با شفقت و نرمی و مهر درآمیخت و
جامعه را با چنین سیاستی مدیریت کرد.
|
|
|
قاری بینالمللی قرآن گفت: در سفری به حج تمتع یکی از اساتید وهابی مدام درخصوص
نحوه تلاوتم بهانهجویی میکرد و قصد تضعیف و تخریب داشت اما من با سؤالی تجویدی که
وی نتوانست پاسخ دهد نه تنها استاد وهابی بلکه تمام حاضران را متعجب کردم.
«منصور قصریزاده» قاری بینالمللی و حافظ کل قرآن کریم در گفتوگو با خبرگزاری
فارس گفت: اعزام کاروان نور به حج تمتع یکی از فعالیتهای تبلیغی اثرگذار است که
توسط شورای عالی قرآن صورت میگیرد. وی با بیان اینکه قرائت قرآن وجه مشترک
تمامی مسلمانان است که تأثیر بسزایی در ترویج فرهنگ قرآنی دارد، افزود: در کشورهای
عربی توجه زیادی به حفظ قرآن میشود، به طوری که در ایام برگزاری حج تمتع کودکان و
نوجوانان بسیاری به تلاوت قرآن از حفظ میپردارند اما در کشورهای عربی به تلاوت
قرآن کمتر توجه میشود. این حافظ قرآن با اشاره به توانمندیهای قاریان و حافظان
قرآن کشورمان خاطرنشان کرد: اعزام کاروان نور برای تبلیغ و ترویج فرهنگ شیعی در بین
مسلمان جهان که با فعالیتهای قرآنی ایران آشنایی ندارند نقش بسزایی در توسعه امور
قرآنی و به نمایش گذاشتن فعالان قرآنی ایران دارد. قصری زاده با بیان اینکه در
این سفر تعداد حافظان قرآن بسیار کم است، ادامه داد: از نظر تشویقی اعزام یک حافظ
قرآن به سفر حج بسیار کم است اما از بعد تبلیغی در مراسم حج ظرفیت مناسبی برای
حافظان قرآن وجود ندارد به همین دلیل بیشتر از قاریان برای شرکت در این سفر دعوت
میشود. وی با اشاره به سفر خود به حج تمتع گفت: من در سال 66 که 20 سال داشتم
در مسابقات کشوری دانشجویان رتبه نخست را کسب کردم همچنین در مسابقات اعزامی به حج
تمتع نیز منتخب شدم، به همین دلیل در سال 66 توانستم برای نخستین بار به حج تمتع
اعزام شوم. در آن زمان حس خاصی داشتم چون برای نخستین بار بود که به حج میرفتم.
تشرف به مذهب تشیع با تلاوت قاریان ایرانی این قاری بینالمللی قرآن با اشاره به
برنامههای قرآنی در مراسم حج گفت: در یکی از سفرهایم مشغول تلاوت قرآن بودیم که
افراد بسیاری دور ما جمع شده بودند و آنقدر تیم قرآنی اعزامی زیبا به تلاوت قرآن
میپرداخت که شنیدم چند نفر از مسلمانان به مذهب تشیع گرایش پیدا کردند که این
اتفاق برای من خیلی خاطره شیرینی شد. قصریزاده در خصوص آخرین سفر خود به حج
تمتع ادامه داد: آخرین بار در سال 89 بود که به سفر حج تمتع مشرف شدم. در ایام حج
قاریان قرآن اعزامی نمیتوانند به صورت جمعی به تلاوت قرآن بپردازند چرا که مسئولان
سعودی اجازه این کار را نمیدهند به همین دلیل من یک روز در جلسات تلاوت قرآن
سعودیها به صورت ناشناس شرکت کردم، به طوری که استقبال بسیاری از تلاوت من شد و
یکی از افراد از من خواست که در جمع دیگری نیز تلاوت داشته باشم. وی خاطرنشان
کرد: پس از اینکه به درخواست آنها در جمع دیگری حاضر شدم شروع به تلاوت قرآن کردم،
از همان ابتدا استاد وهابی که فهمیده بود من ایرانی و شیعه هستم از تلاوتم اشکال
میگرفت و من نیز با احترام با وجود اینکه میدانستم اشکالاتش بهانه است به سوالات
پاسخ میدادم و حتی چندین بار جوابهایم را تکرار میکردم تا اینکه افراد زیادی دور
ما جمع شدند، در آن لحظه که من متوجه دام آنها شده بودم یک سوال
تجویدی از او پرسیدم، وی جواب داد اما در عمل نتوانست آن را اجرایی کند و من نیز
اشتباه وی را متذکر شدم و گفتم: «نه تنها شما بلکه امام جماعت مسجدتان نیز این نکته
را رعایت نمیکند» و او که متعجب شده بود و نمیتوانست پاسخ من را بدهد از من خواست
که به ادامه تلاوتم بپردازم ،در آن لحظه تمامی حاضران مرا تشویق کردند و من نیز به
تلاوت پرداختم. این حافظ قرآن با بیان اینکه ایران عاملترین کشور دنیا به
دستورات قرآن است، تصریح کرد: وهابیون با بهانهجویی پیوسته در حال تخریب و تضعیف
مسلمانان هستند، آنها میخواهند عاملترین کشور به قرآن را که با وجود مشکلات
توانستهاند فعالان قرآنی توانمندی تربیت کنند ضعیف نشان دهند اما به برکت
قرآن موفق نخواهند شد، بنابراین افراد اعزامی باید مواظب حرکات و بویژه نحوه تلاوت
خود باشند تا مبادا بهانهای به دست آنها دهند.
|
|