(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10


شنبه 13 مهر 1392 - شماره 20608

بازخوانی بیانات امام روح‌الله درباره رابطه با «شیطان بزرگ»
سرنوشت اصلاحات در کمین اعتدال
   


«آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند، آمریکا در مقابل مسلمین نمی‌تواند خودنمایی کند، ما یقین داریم اگر دقیقاً به وظیفه مان که مبارزه با آمریکای جنایتکار است ادامه دهیم، فرزندان‌مان شهد پیروزی را خواهند چشید، ما دنبال این نیستیم که آمریکا برای ما کار بکند، ما آمریکا را زیر پا می گذاریم، ما آن قدر صدمه که از آمریکا دیدیم از هیچ کس ندیدیم، آمریکا دشمن شماره یک مردم محروم و مستعضف جهان است، سلطه آمریکا تمام بدبختی های ملل مستضعف را به دنبال دارد، همه گرفتاری که ما داریم از دست آمریکا داریم،  همه مصیبت ما زیر سر آمریکا است و آمریکا شیطان بزرگ است»
آنچه خواندید، بخشی از جملات مهم حضرت امام روح‌الله خمینی(ه) رهبر کبیر انقلاب اسلامی درباره حاکمان کاخ سفید بود.
امام خمینی(ره) همواره توطئه‌های آمریکا را رصد و برای مقابله با آن به مسئولان هشدار می‌دادند و بر خلاف ادعای برخی‌ها که می‌گویند امام با نظر آنها برای مذاکره با آمریکا مخالفت نمی‌کردند، اظهارات منتشره و مستند بی‌شماری از نظرات و بیانات امام راحل، از حساسیت بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی نسبت به هرگونه برقراری رابطه با آمریکا دلالت دارد که بخشی از آن از نظرتان می‌گذرد:
* اگر نوکر نباشیم آمریکا رابطه را قطع می‌کند/خدا کند رابطه را قطع کند
 اگر مقصود از روابط آن روابطی است که تا حالا بین ایران و امریکا بوده است، در زمان شاه سابق بین ایران و آمریکا بوده است، این روابط نبوده است، این یک آقایی بوده با نوکرش هر کاری می خواسته، هر امری که می‌کرده عمل می کرده - اگر می گویید - ما اگر چنانچه بخواهیم اسلام را پیش ببریم دیگر نباید نوکر باشیم. اگر نوکر نباشیم رابطه اش را با ما قطع می‌کند، ما از خدا می خواهیم که رابطه قطع بشود. بهتر این است با آنهائی که می خواهند ما را بچاپند رابطه نداشته باشیم تا یک وقتی که به خود بیایند و بفهمند شرق هم هست در عالم. آن روزی که بفهمند که شرق هم یک جایی هست که تمدن از او پیش آنها رفته است.
(صحیفه نور ج 11 صفحه 34)
* آمریکا می‌خواهد ما نوکرش باشیم
آری اگر ملت ایران از همه اصول و موازین اسلامی و انقلابی خود عدول کند و خانه عزت و اعتبار پیامبر و ائمه معصومین - علیهم السلام- را با دست های خود ویران نماید آن وقت ممکن است جهانخواران او را به عنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بی فرهنگ به رسمیت بشناسند ولی در همان حدی که آنها آقا باشند ما نوکر، آنها ابرقدرت باشند ما ضعیف، آنها ولی و قیم باشند ما جیره خوار و حافظ منافع آنها، نه یک ایران با هویت ایرانی- اسلامی، بلکه ایرانی که شناسنامه اش را آمریکا و شوروی صادر کند؛ ایرانی که ارابه سیاست آمریکا و شوروی را بکشد و امروز همه مصیبت و عزای آمریکا و شوروی شرق و غرب در این است که نه تنها ملت ایران از تحت الحمایگی آنان خارج شده است که دیگران را هم به خروج از سلطه جباران دعوت می کند.
(صحیفه امام ج 12 ص 09)
* با توسل به دامن آمریکا
ضعف و ناتوانی خود را بر ملا نسازید
با توسل به دامن آمریکا ضعف و ناتوانی خود را بر ملا نسازید و از گرگها و درنده ها برای شبانی و حفظ منافع خود استمداد نطلبید ابرقدرتها آن لحظه ای که منافعشان اقتضا کند شما و قدیمی ترین وفاداران و دوستان خود را قربانی می کنند و پیش آنان دوستی و دشمنی و نوکری و صداقت ارزش و مفهومی ندارد آنان منافع خود را ملاک قرار داده اند و به صراحت و در همه جا از آن سخن می گویند.
(صحیفه امام ج 02 ص 932)
*کرارا گوشزد نموده‌ام
که رابطه ما با امثال امریکا
رابطه ملت مظلوم با جهانخواران است
ملت شریف ایران، خبر قطع رابطه بین ایران و امریکا را دریافت کردم. اگر کارتر در عمر خود یک کار کرده باشد که بتوان گفت به خیر و صلاح مظلوم است، همین قطع رابطه است. رابطه بین یک ملت به‌پاخاسته برای رهایی از چنگال چپاولگران بین المللی با یک چپاولگر عالم خوار، همیشه به ضرر ملت مظلوم و به نفع چپاولگر است. ما این قطع رابطه را به فال نیک می گیریم چون که این قطع رابطه دلیلی بر قطع امید امریکا از ایران است . ملت رزمنده ایران این طلیعه پیروزی نهایی را که ابر قدرت سفاکی را وادار به قطع رابطه یعنی خاتمه دادن به چپاولگری ها کرده است، اگر جشن بگیرد حق دارد . ما امیدواریم که نابودی سرسپردگانی مثل سادات و صدام حسین به زودی انجام گیرد و ملتهای شریف اسلامی به این انگل‌های خائن، آن کنند که ملت ما با محمدرضای خائن کرد . به دنبال آن برای آزاد زیستن و به استقلال تمام رسیدن، قطع رابطه با ابرقدرتها خصوصا امریکا نمایند . من کرارا گوشزد نموده ام که رابطه ما با امثال امریکا رابطه ملت مظلوم با جهانخواران است.
(صحیفه امام ج 12، ص 40)
* با آمریکا روابط ایجاد نخواهیم کرد مگر این که آدم بشود
با آمریکا روابط ایجاد نخواهیم کرد، مگر این که آدم بشود و از ظلم کردن دست بردارد و از آن طرف دنیا نیاید در لبنان، و نخواهد دستش را به طرف خلیج فارس دراز کند. مادامى که امریکا این طور است و افریقاى جنوبى آن طور عمل مى‏کند و اسرائیل هست، ما با آنها نمى‏توانیم زندگى بکنیم.
(صحیفه امام، ج‏19، ص94)

 


مهدی تیماجی
خرداد 76 ، مردم خسته از شعارهای “توسعه اقتصادی” و “بازسازی زیر ساخت ها” (در عمل پیاده سازی ناقص تئوری اقتصاد سرمایه داری)، اصلاحات را برگزیدند. آنان امیدوار بودند تا با اعتماد به گفتمان اصلاح طلبی و شعارهای همچون توسعه سیاسی و جامعه مدنی بتوانند فصل جدیدی را در کشور به وجود بیاورند.
یکی از عواملی که باعث شد دولت اصلاحات نتواند کارنامه موفقی از خود ارائه دهد؛ مصادره کردن شعارها و مفاهیم بود. احزاب و گروه های اصلاح طلب بدون در نظر گرفتن شرایط جامعه به خود اجازه می دادند تا مفاهیم مطرح شده در جهت اهداف و منافع حزبی و سیاسی خود ترجمه و تفسیر کنند و جالب اینکه اصرار داشتند این تفسیر را به بقیه نیز دیکته کنند و علی رغم شعار دهن پرکن چندصدایی، قرائت های مخالف نظر خود را به درک نکردن پیام دوم خرداد متهم می کردند.
به عنوان نمونه یکی از شعارهای اصلی دولت اصلاحات توسعه سیاسی بود که در عمل شاهد بودیم هواداران دولت برداشت های خاص خود را از آن دنبال می کنند. به طوری که هفته نامه پیام هامون می نویسد: “ ولایت فقیه همان حکومت مطلقه سلطنتی است “ و باقر پرهام می گوید : «دوران مدرن دوران حکومت و رهبری عقل است و دین باید به عرصه‌ زندگی خصوصی بازگردد.»
مطبوعات و احزاب سیاسی دوم خرداد به نام آزادی بیان به خود اجازه می دادند تا شعارهایی همچون "جامعه مدنی" را برمبنای معرفت شناسی پلورالیسم، تفسیر به رای کنند. از همین رو عباس عبدی می گوید:
" هرگونه کوششی برای تشکیل « دولت دینی» با تحقق «جامعه مدنی» متعارض است!"
در حالی که رئیس دولت اصلاحات مدعی بود منظور از جامعه مدنی همان «مدینه النبی» است اما یاران نزدیک او چون «احمد زیدآبادی» صراحتا می گویند که خاتمی برای فرار از انتقادات و برای «ساکت کردن» منتقدین، رنگ دینی روی این ایده غربی می پاشید. او این مفهوم را «از محیط های روشنفکری به سطح کلان جامعه منتقل کرد». همچنین زیدآبادی به کنایه می نویسد: «شاید اشاره خاتمی به مدینه‌النبی به منظور تاکید بر همین «قرارداد اجتماعی» بین پیامبر و قبایل عرب ویهودی بوده است»!
در این میان عزت الله سحابی پا را فراتر گذاشته و می گوید : « حتی معصومین (علیهم السلام) خودبه‌خود، بدون نظارت مردم و به طور اصولی، در معرض انحراف هستند " . دست اخر اینکه ابراهیم اصغر زاده عضو شورای شهر تهران در دوران اصلاحات می گوید : " اگر مجوز راهپیمایی به هر گروه بر اساس قانون داده شود اشکال ندارد، حتی علیه خدا..."
در آن دوران مدعیان اصلاحات به نام روشنفکری و تجدد تمام حوزه های ارزشی و معرفتی را بواسطه توپخانه رسانه ای خود به شدت مورد هجمه قرار می دهند؛ محسن کدیور بر مبنای سکولاریسم حکم می کند که « امروز خدا در جامعه هیچ کاره است و همه کاره مردم اند» و خاتمی در هیاهوی استبداد جبهه اصلاحات می گوید : « اگر دین هم در برابر آزادی قرار گیرد، این دین است که باید محدود شود، نه آزادی". محسن کدیور شعار اصلاحات را این گونه تعریف می‌کند : " حکومت در دست ماست. ما به اهداف خود رسیده ایم. ما اصلاحات خودمان را که تغییرات در نظام و رهبری است، از طریق مجلس ششم انجام خواهیم داد».
به این ترتیب احزاب و گروه های حامی دولت اصلاحات، تفسیرهای دیکتاتور مابانه ای از مفاهیم و شعار های این دوره ارائه کردند.
گویا تاریخ در حال تکرار شدن است و عده ای قصد دارند دولت اعتدال را نیز به سرنوشت دولت اصلاحات دچار کنند.
با این اوصاف به نظر می رسد جریان اصلاحات همان گونه که از ابتدای دولت یازدهم به دنبال مصادره نتیجه انتخابات بود ؛ این بار نیز قصد دارد تا مفهوم اعتدال را با توجه به جهت گیری‌های حزبی خود تعریف و به جامعه تحمیل کند .
حامیان دولت با وجود برگزاری همایش ملی تبیین مفهوم اعتدال هنوز نتوانسته اند تعریف دقیق و جامع را در این خصوص ارائه دهند؛ برخی همچون علی ربیعی وزیر کار رفاه و امور اجتماعی معتقد است که این مفهوم باید تبدیل به گفتمان شده و خاصیت هژمونی خود را حفظ کند .
این در حالی است که محمد جواد غلامرضا کاشی استاد علوم سیاسی سخنران دیگر این همایش نظری بر خلاف وزیر کار رفاه و امور اجتماعی دارد؛ وی با تاکید بر اینکه وظیفه دولت گفتمان سازی نیست و اگر بخواهد این کار را انجام دهد آن را ضایع خواهد کرد معتقد است :
“ مقصود ما باید این باشد که نظام سیاسی خود را از هژمون کردن اعتدال دور کنیم و اعتدال این استعداد را دارد که نظام سیاسی به این موقعیت برسد “
در همین حال محمد رضا تاجیک مشاور دولت اصلاحات و رئیس مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری در آن دوران، با موضعی کاملا متفاوت، معتقد است : “ گفتمان اعتدال‌گرایی در صورتی که نتواند استعداد هژمونیک و استعاری خود را حفظ کند و به مثابه برترین بازی در شهر در آینده نیز نقش‌آفرینی کند دیری نخواهد پایید که عبور از آن آغاز خواهد شد “
در حالی که فعالان افراطی جریان اصلاحات به دنبال آن هستند تا مفهوم اعتدال را از زاویه نگاه و مبانی فکری حزبی خود تعریف کنند؛ اظهار نظر در این خصوص به همین جا ختم نمی شود و طیف های دیگر در اردوگاه اصلاحات نظرات دیگری در این مورد دارند.
سعید حجاریان که از او به عنوان مغز متفکر جریان اصلاحات یاد می شود، در مصاحبه با روزنامه شرق نظر خود را این گونه عنوان می کند: “ فعلا اعتدال در فرهنگ سیاسی ما مفهومی گنگ است، یعنی هم به لحاظ تئوریک باید تعریف اعتدال مشخص شود و هم به لحاظ پایگاه اجتماعی باید مشخص شود، اعتدالیون چه قشری را نمایندگی می‌کنند “.
رئیس دولت اصلاحات نیز با ترفندی زیرکانه سعی دارد اعتدال را زیر مجموعه اصلاحات و جزئی از آن بشمارد؛ “ بنده در برنامه دور دوم انتخابات(سال80) به نام گام دوم؛ یک فصل درباره اعتدال صحبت کرده‌ام.اصلاح طلبی واقعی با اعتدال عقلانی سازگار است بنابر این شعار اعتدالی که داده می شود نه تنها بیرون از حوزه اصلاح طلبی نیست... “
وی البته پای را فراتر هم گذاشته و معتقد است : « تردید نکنید گفتمان اصلاح طلبی که اعتدال هم در آن نهفته است توسط این مردم مورد تایید قرار گرفت. »
مسعود پزشکیان نماینده اصلاح طلب مجلس به جای رئیس جمهور اقدام به تفسیر اعتدال می کند و می گوید :
« اگر قرار است که آقای روحانی اعتدال ایجاد کند، اعتدال به معنی اصلاحات است. حرکت از وضعیت موجود به وضعیتی که آقای روحانی تعریف می‌کند به معنای اصلاحات است.» .
 رسول منتجب‌نیا معتقد است : « اصلاحات تعبیر دیگری از اعتدال‌گرایی است؛ چرا که بدترین و خطرناک‌ترین تهدید علیه نظام، حرکت‌های افراط‌گرایانه تحت عناوینی همچون گروه‌های فشار و حتی تحت عنوان حزب‌اللهی و امثال ذلک بود و اصلاحات در راستای حاکمیت بخشیدن صلاح و شایستگی، عدالت و انصاف و اعتدال و میانه‌روی حرکت می‌کند و در مسیر این هدف مقدس، با هر گونه افراط و تفریط مقابله می‌کند. پس اعتدال‌گرایی یعنی اصلاحات و اصلاحات هم یعنی اعتدال‌گرایی » .
 این در حالی است که در آشفته بازار اعتدال گرایی، سایت کلمه -تریبون رسمی جریان فتنه در خارج از کشور- طلبکارانه ، با انتشار نامه ای از احمد امویی تحت عنوان « عفو عمومی همه زندانیان سیاسی و عقیدتی، پاسخ حاکمیت به اعتدال مردم باشد» خواستار آزادی وطن فروشان شد! از نظر اینان، این هم می تواند نشانه ای از اعتدال باشد!
در آن ایام اصلاح طلبان به صورت منسجم و همصدا به دنبال تبیین و تبلیغ مفاهیم گفتمان اصلاحات بودند و در مورد مفهوم اعتدال نیز نگاهی ابزاری دارند؛ به بیان دیگر اصلاح طلبان به دلیل اینکه در چند سال اخیر بواسطه اقدامات ساختار شکنانه خود، در عرصه سیاسی کشور حضور نداشته اند، قصد دارند تا با این بهانه در ابتدا سوابق افراطی خود در چند سال اخیر به ویژه در وقایع مربوط به فتنه سال 88 را از افکار عمومی پاک کنند و در ادامه با نفوذ در بدنه‌ اجرایی کشور، فضا را برای حضور مجدد در فضای سیاسی فراهم نمایند و از این جهت بهترین وسیله برای پیشبرد اهداف خود را جمع شدن زیر تابلوی اعتدال گرایی می دانند.
و در این رابطه ماشاءالله شمس‌الواعظین به وضوح پشت پرده جریان اصلاحات را در زمینه مصادره و قلب گفتمان اعتدال این گونه بیان می کند :
“ موضوع اعتدال و پدیده‌ی اعتدال یک وسیله است، نه یک هدف؛ وسیله‌ای برای رسیدن کم‌هزینه و با سلامت به هدف” .
با این اوصاف به نظر می رسد در حالی که کشور در صحنه عمل با مسائل مختلفی مواجه است، تعریف گفتمان “اعتدال” موضوعی گرچه تئوریک اما کلیدی است. نوع نگاه و تعریف اعتدال، تاثیری مستقیم بر شئونات مختلف کشور خواهد داشت که دامنه آن مسائل مختلف، از سیاست خارجی تا موضوعات فرهنگی را دربرمی گیرد. بدون شک نتایج اعتدالی که بر اساس منافع ملی و ارزش ها و آرمان های انقلاب تعریف شود، با اعتدالی که برخی جریانات فرصت طلب دنبال می کنند، بسیار متفاوت و حتی گاهی متناقض است.

 


(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10