(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10


پنجشنبه 18 مهر 1392 - شماره 20613 

نگاهی به دلایل نوسانات بازار ارز (بخش پایانی)
به نام اقتصاد به کام مافیا !
   


پریسا جلالی
اظهارات رئیس کل بانک مرکزی مبنی بر مضرات کاهش نرخ ارز، واکنش ها و گلایه‌هایی در مجامع علمی و اقتصادی به همراه داشت. سخنانی که افزایش آنی نرخ ارز نخستین تاثیرش بود.
این اظهارات که بنابر نظر عده ای از کارشناسان سخنانی نسنجیده و غیر علمی و از سوی جمع اقلیتی از کارشناسان صحبتی منطقی تلقی شد، بازار ارز را که طی یک سال اخیر همواره با تلاطم روبه رو بود دوباره دستخوش تغییرات ناگهانی کرد که مردم و معیشت، نخستین قربانیان آن بودند. از همین رو عده دیگری از کارشناسان ترجیح دادند به جای موضع گیری بر سخنان سیف، کاهش یا افزایش نرخ ارز را موضوعی صوری بدانند و بیشتر تاکیدشان را بر ثابت ماندن ارزش ارز معطوف بدارند.
نوسانات صعودی قیمت ارز طی ماه های اخیر به طور مسلم دلایل عمده ای دارد که همه آن ناشی از تحریم های ظالمانه غرب نیست.
سوء تدبیر مسئولان و فراهم کردن شرایط برای دلالان و به قول اقتصاددانان، انگلان اجتماع یکی از مهم ترین دلایل نوسانات است. اینان شرایط را به گونه ای رقم زدند که هر فردی با پس انداز ناچیز خود دلار بخرد تا در شرایط افزایش قیمت آن را بفروشد و سودی کسب کند.
امروزه متقاضیان ارز دیگر مسافران و حجاج و صادرکنندگان و غیره نیستند بلکه همه و همه برای حفظ ارزش دارایی شان تصمیم گرفته اند ارز بخرند تا سرمایه شان تقویت شود و جمعیت مبادله کنندگان ارز را افزایش دهند و دلالان هم که دائم در حال دامن زدن به تقاضا هستند از این میان ماهی خود را صید کنند. عجیب تر این که اظهارنظرهای عجیب و غریب و غیرمسئولانه به این روند اضافه شد و پول ملی را بیش از پیش بی ارزش کرد.
بی ثباتی نرخ ارز یا ارزش ارز؟
اما آیا واقعا مساله اصلی کاهش یا افزایش نرخ ارز است؟ در حالی که بسیاری از کارشناسان اقتصادی بی ثباتی نرخ ارز را مهم‌ترین عامل عدم تحقق اهداف پیش‌بینی شده صادرات می دانند و از آنجا که صادرات وابستگی مستقیم با نرخ دلار دارد، این بی ثباتی موجب شده تا در نیمه نخست سال جاری صادرات به نسبت سال گذشته کاهش یابد. حال تصور کنید شوک ارزی و تغییرات قیمت ارز طی ماه های اخیر چه ضربه سختی به اقتصاد ملی زده است.
دکتر ابوالقاسم حکیمی پور اقتصاددانی که منتقد مدیریت ارزی در کشور است، می گوید: بانک مرکزی توان مدیریت ارزی را ندارد. تمرکز بانک مرکزی باید به سمت مدیریت تقاضای ارز برود. چون پایین آمدن ارز به نفع منافع عمومی جامعه است و واردات کالاها و خدمات ارزان تر تمام می شود و خون تازه ای در رگ تولیدات دمیده می شود.
وی در گفت و گو با گزارشگر کیهان معتقد است: این صحبت ها ایجاد دو گانگی در خط‌مشی‌گذاری اقتصادی را نمایان کرده است. هدف بانک مرکزی این است که نمی خواهد نرخ ارز از این پایین تر بیاید. چون بانک ها دوست دارند ارز را با قیمت بالاتر به مردم بفروشند این اقدام روحیه اشرافی گری را تقویت خواهد کرد.
این استاد دانشگاه با اشاره به سابقه کاری رئیس بانک مرکزی می گوید: البته ایشان قبلا در بانک‌های تجاری کار کرده و تقریبا موفق بوده است ولی از آنجا که در ارز تجربه ای ندارد ورود ناگهانی به سیاست‌های نرخ ارز موجب شد 25 میلیارد دلار پول نقدی که به گفته رئیس سابق بانک مرکزی در دست مردم است دیگر وارد بازار نشود و مردم همچنان دلارهای شان را در خانه نگه دارند. او باید کاری می کرد این پول وارد بازار می شد و نرخ دلار به ارز مبادله ای می رسید اما با این گفته ها شاید چند سال دیگر طول بکشد تا دوباره نرخ ارز به بهترین وجه برسد.
تغایر کاهش نرخ ارز با کاهش تورم
رسول دشتی حسابدار رسمی و مدرس دانشگاه از جمله کارشناسان اقتصادی است که کاهش نرخ ارز را در کوتاه مدت و بدون شیب ملایم آفتی بر اقتصاد کشور می داند و معتقد است: تصمیم ریاست بانک مرکزی در این خصوص در نگاه اول تدبیری ناشی از درک اقتصادی دولتمردان و نخبگان اقتصادی است اما شروطی باید در اجرای این سیاست قایل شد.
وی در گفت و گو با گزارشگر کیهان در توضیح بیشتر می گوید: اقتصاد ایران در حال حاضر در شرایط رکود تورمی است و توجه و تلاش برای بهبود شرایط رکود و تورم به تنهایی در کوتاه مدت باعث می شود تورم به عنوان عاملی که از بین نرفته با یک دوره تسلسل مواجه گردد. اگر صرفا به فکر از بین بردن تورم باشیم رکود ناشی از بیکاری مجددا تورم را ایجاد خواهد کرد این امر به مثابه بیماری است که چربی خون ناشی از بی تحرکی داشته و سعی نماید با داروهای چربی سوز اقدام به درمان آن بیماری کند در صورتی که بیماری این شخص معلول علت دیگری یعنی بی تحرکی است. در حال حاضر بی تحرکی اقتصاد ایران معلول بیماری تورم و تورم معلول بیماری رکود است.
دشتی در ادامه اظهار می دارد: افزایش بی‌سابقه نرخ ارز در سال های اخیر و افزایش قیمت‌ها و کاهش قدرت خرید مردم و مقارن بودن آنها این انتظار را در افکار عمومی به وجود آورده که کاهش نرخ ارز موجب کاهش سطح عمومی قیمت ها و افزایش قدرت خرید مردم می شود در صورتی که به دلایل متعدد لزوما کاهش نرخ ارز در کوتاه مدت نمی تواند عکس آن شرایطی را ایجاد کند که در زمان افزایش نرخ ارز ایجاد کرده است. افزایش نرخ ارز برخی مولفه های اقتصادی را تحت تاثیر قرار می دهد که این مولفه در افزایش سطح عمومی قیمت ها موثر بوده است. کاهش نرخ ارز نمی تواند این مولفه ها را تحت تاثیر قرار دهد. به عنوان نمونه باید بگویم با توجه به این که مدت زمان قابل توجهی از افزایش سطح عمومی قیمت‌ها می گذرد و در این مدت معاملات بسیاری در حوزه کالاهای سرمایه ای از جمله مسکن و خودرو و سهام شرکت ها صورت گرفته خریداران این گونه کالاهای سرمایه ای در صورت کاهش نرخ ارز با توجه به تاثیرات روحی قادر به فروش این کالاها پایین تر از نرخ خود نخواهند بود.
“ افزایش نرخ ارز موجب افزایش نرخ خدمات کارکنان و حمل و نقل می شود که همین امر موجب افزایش سطح کلی قیمت ها می شود. همچنین افزایش نرخ ارز در حال حاضر موجب شده تمایل تولیدکنندگان برای صادرات کالاهایی که اساسا تقاضای خارجی برای تولیدات ایرانی دارد افزایش یابد و تمامی برنامه ریزی های سازمانی خود را معطوف به صادرات نموده اند و تبعات منفی آن مشهود است.”
این کارشناس مسائل اقتصادی با تاکید بر مطلب فوق ادامه می دهد: افزایش هزینه های مواد اولیه مصرفی در تولید که از طریق واردات تامین می‌شود و کالاهای وارداتی از جمله ماشین‌های تولیدی موجب افزایش قیمت کالاها در بازار و کاهش قدرت خرید شده است.
سیگنال های منفی ارزی
بنابراین راه چاره چیست؟ آیا واقعا تعقیب ارزی و کاهش نرخ ارز نمی تواند امیدی بر درمان اقتصاد کشور باشد؟
دکتر عادل پیغامی اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق(ع) در این مورد می گوید: ارز از مقوله هایی است که اساسا مثل نفت و طلا بازار پرنوسانی دارد و در دنیای اقتصاد نسبت به انواع دیگر شغل های اقتصادی و غیراقتصادی تاثیرات زودهنگامی دارد. بیشتر از اهمیت این موضوع که نرخ آن بهتر است کاهش یابد یا افزایش داشته باشد، مهم این است که به ارزش ثبات آن اشاره کنیم.
وی در گفت و گو با خبرنگار سرویس گزارش کیهان در توضیح بیشتر تاکید می کند: حتی اگر نرخ ارز کمتر از حد بهینه آن باشد اما ثبات داشته باشد فعالان بازار بهتر می توانند در امور اقتصادی تصمیم بگیرند و کمتر شاهد خسارات ناشی از تلاطم نرخ خواهیم بود.افزایش نرخ ارز نیز بهبود صادرات و تخریب واردات را به همراه دارد. کشور چین در سال‌های گذشته دست به تثبیت نرخ ارز زد تا بتواند پول ملی کشورش را تقویت کند. تقویت پول ملی تضعیف صادرات را به دنبال دارد اما اگر وابستگی شدید به کالاهای سرمایه ای و واسطه ای داشته باشیم و تولید به واردات نیازمند باشد تقویت پول ملی به تولید در کشور کمک می کند.
دکتر پیغامی با انتقاد از این که همیشه این سیگنال را به جامعه فرستاده ایم که اگر نرخ ارز تضعیف شود اقتصاد ضعیف شده است، تصریح می‌کند: در صورت تحریم، نرخ ارز مثل فنر باز شده و افزایش می یابد تا پول ملی به صورت یک عامل برای شکستن تحریم ها عمل کند تا بر خلاف رفتاری که دشمن دارد بتوانیم مقابل تحریم ها بایستیم. در واقع باید روند ارز ثبات یابد. قیمتی هم تعیین کنیم که انواع موازنه ها و بالانس ها را در نظر بگیرد. بانک مرکزی باید مکلف شود در یک نظام شناور مورد قبول اکثر کشورها نرخ ارز را حفظ کند و ثبات ببخشد.
در مورد این که رئیس بانک مرکزی مدعی شده پایین آمدن نرخ ارز از این حد جایز نیست، این استاد دانشگاه عقیده دارد: متاسفانه در سال‌های گذشته مدیریت ارزی نداشته ایم . شورایی در این زمینه تشکیل شده و مسئولان ارزی پاسخگو نبوده‌اند . خواهشم این است که بانک مرکزی با کمک دانشگاه ها نرخ ارز را پیش بینی کند و حد بالا و حد پایین آن را مشخص کنند سپس به بازار اعلام کند تا قیمت ثابت بماند. این دانش را هم به مردم بدهند که تضعیف پول ملی در چه صورتی امکان دارد تا مانع از نگرانی مردم و یا نوسانات شویم.
اهمیت تثبیت ارزش ارز
دکتر هاشم پور یزدان اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه شیراز هم با تایید این نکات عقیده دارد که بالا و پایین رفتن نرخ ارز چندان اهمیتی ندارد و مهم تثبیت ارزش ارز است.
وی در گفت و گو با خبرنگار سرویس گزارش کیهان با بیان این نکته که دو متغیر اصلی تحت تاثیر نرخ ارز، واردات و صادرات است، می گوید: هر گاه پول کشور تضعیف شود مثلا دلار بالا برود صادرات رشد می کند ولی اگر پول ملی تقویت شود واردات در شرایط مطلوبی قرار می گیرد. وقتی دلار در یک سال گذشته تا حد 3500 تا 4000 تومان رشد کرد هم اثر مثبت و هم مضرات دارد. مثل رشد صادرات کشور که صادرکنندگان از این طریق منتفع می شوند اما به خاطر وارداتی بودن تعداد زیادی از کالاها در حدود 60 میلیارد دلار، قیمت کالاهای وابسته به دلار با رشد مواجه شد و تورم را به جامعه تحمیل کرد.
البته به این نکته هم باید اشاره کرد که بالا رفتن نرخ ارز در توزیع درآمد هم تاثیر دارد به طوری که وقتی قیمت ها با این شدت بالا می رود کسانی که در دنیای اقتصاد هستند منتفع می شوند و افراد دیگر متضرر می شوند مثلا دلالان بازار ارز نفع می برند اما مردم عادی و حقوق بگیران از جمله کارمندان و کارگران ضرر می‌کنند. هر چند شغل‌های آزاد خودشان را انطباق می دهند و با سرعت قیمت کالاها و خدمات را بالا می برند اما حقوق بگیران ضرر کنندگان اصلی این قضیه هستند.
به همین علت است که دکتر هاشم پور یزدان، بالا رفتن و پایین آمدن نرخ ارز را چندان مهم نمی‌داند و عقیده دارد: تثبیت ارزش ارز فاکتور مهم است و هم صادرات بالا و هم تولید منظم را به دنبال دارد ضمن این که توزیع درآمد عادلانه را رقم می زند. بنابراین این گفته رئیس بانک مرکزی موجب سوء استفاده عده ای شد و سریع قیمت را بالا بردند. از این رو بهتر بود این اظهارات را رسانه‌ای نمی کردند تا جلوی افزایش نرخ ارز را بگیرند.
رسول دشتی مدرس دانشگاه می گوید: بدون اعمال فشارهای انتظاری باید اجازه دهیم دولت نرخ ارز را با شیبی ملایم در زمانی طولانی کاهش دهد و منابعی که از نرخ برابری نرخ ریال در برابر نرخ ارزهای خارجی به دست می آورد اقدام به رفع موانع تولید و ایجاد اشتغال نماید و در راه آن تقویت پول ملی سبب شود. از دولت انتظار می رود با مداخله منطقی و ایجاد شیب ملایم و نزولی برای نرخ ارز در بازار آزاد و نرخ مبادله ای شرایطی فراهم کند که نه در چند هفته بلکه در مدت معقولی این کاهش ها اقتصاد کشور را به سمت تک نرخی شدن نرخ ارز سوق دهد که خود چند نرخی بودن آن آفت است.
وی تاکید می کند که می بایست به سمت راهکارهایی برای افزایش ارز موجود برویم.
این اقدام از طریق شیوه های کوتاه مدت از جمله تضمین به دارندگان ارزهای خانگی برای سپرده گذاری در بانک ها و بازپرداخت آن ها با معادل ریالی آن با نرخ ارز بازار آزاد و مجاب کردن صادرکنندگان برخی کالاها از جمله فرآورده های معدنی است و در بلند مدت رفع موانع موجود برای انتقال بین المللی نفت و افزایش صادرات مواد نفتی و پتروشیمی فضایی برای رفع تحریم هاست.

گزارش روز

 

(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10