(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10


شنبه 20 مهر 1392 - شماره 20614

10 دلیل تاریخی برای بی اعتمادی به امریکا
آمریکا ذاتا ضدانقلاب است
نظم نوین انقلاب اسلامی مقاومت بر پایه حضور الهی مردم است
   


مهدی تیماجی
مقام معظم رهبری در مراسم تحليف و اعطاى سردوشى دانشجويان دانشگاه‌هاى افسرى ارتش جمهورى اسلامى ايران‌ فرمودند؛ «ما به امريكايي ها بدبينيم و هيچ اعتمادی به آنان نداريم، دولت آمريكا غيرقابل اعتماد و خودبرتربين و غيرمنطقی و عهدشكن است و دولتی در تصرف شبكه صهيونيسم بين المللی است كه به خاطر صهيونيستها مجبور است با رژيم غاصب مماشات كنند و نرمش نشان دهند... ما از تحرك ديپلماسی دولت حمايت مي كنيم و به تلاش ديپلماسی اهميت ميدهيم و از آنچه در سفر اخير بود حمايت مي كنيم البته برخی از آنچه در سفر نيويورك پيش آمد به نظر ما بجا نبود لكن ما به هيئت ديپلماسی دولت خدمتگزار خوشبين هستيم ولی به آمريكاييها بدبينيم. دولت آمريكا غيرقابل اعتماد و خودبرتربين و عهدشكن است.»
اما دلیل این بی اعتمادی چیست و ریشه های تاریخی آن کدام است؟ پاسخ این سوال را باید در رفتار آمریکا با ایران طی چند دهه اخیر جست وجو کرد.
1- کودتای 28 مرداد
پس از گذشت ۶۰ سال از سرنگونی دولت مصدق، سازمان اطلاعات مرکزی ایالات متحده (سیا)، در تاریخ ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ با خارج کردن اسنادی از طبقه‌بندی محرمانه به نقش خود در این کودتا اعتراف کرد. در اسنادی که از طبقه‌بندی محرمانه خارج شده‌اند ارجاعاتی به رمز آژاکس (رمز عملیات آمریکایی‌ها در کودتای ۲۸ مرداد) وجود دارد. این اسناد از جمله شامل پرونده‌های کاری کرمیت روزولت، (مامور اطلاعاتی ارشد آمریکا در خاورمیانه و ایران) که در روزهای منتهی به کودتا در تهران به سر می‌برد نیز هستند.
مجله «فارین پالیسی» در حاشیه انتشار این اسناد آورده «سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و بریتانیا برای تحقق اهداف خود در اجرای کودتا، پروژه‌ای چندلایه و پیچیده را هم‌زمان به پیش بردند: استفاده از ماشین پروپاگاندای خود برای تخریب وجهه سیاسی محمد مصدق، رشوه دادن به برخی از نمایندگان وقت پارلمان ایران، سازماندهی نیروهای نظامی و در نهایت به راه انداختن راه‌پیمایی‌ها و اعتراضات خیابانی.» بخشی از اسناد سیا درباره ایران که به مقطع کودتا مربوط می‌شوند در دهه ۱۹۶۰ از میان رفته‌اند، سیا ادعا می‌کند در بایگانی‌های امن خود جای کافی برای نگهداری آنها نداشته است.
سیا در مقدمه یکی از سندها که متعلق به سال ۱۹۵۴ است می‌نویسد: «هدف عملیات آژاکس سرنگونی دولت محمد مصدق، بازسازی منزلت و قدرت شاه و جایگزینی دولت مصدق با دولتی بود که ایران را با سیاست‌هایی سازنده اداره کند.» بنا به این سند همچنین هدف کودتا این بوده که دولتی بر سر کار بیاید که دولت‌های غربی بتوانند درباره بازار نفت با آن به توافق برسند.
2- سفارت یا مرکز براندازی؟
پس از پيروزي انقلاب در بهمن ماه 1357 افسران سازمان سيا (CIA) با استفاده از شرايط نابسامان بعد از انقلاب و درهم ريختگي و نامشخص بودن حوزه مسئوليت‏ها كه نتيجه طبيعي هر انقلابي است، سعي كردند تا با نفوذ در مناطق كليدي و حساس انقلاب اسلامي از تعميق و گسترش هر چه بيشتر آن جلوگيري نمايند.
لانه جاسوسي آمريكا با ايجاد شبكه‏هاي جاسوسي و اطلاعاتي در پي آن بود تا با بحران آفريني، تضعيف نيروهاي اصيل انقلاب و جايگاه و شخصيت حضرت امام و همچنين ايجاد گسست و شكاف ميان رهبري و نسل جوان، فعال‏ترين و انقلابي‏ترين نيروي اجتماع را از رهبري دور كند تا بتواند با تاثير بر آنها و نفوذ در ارتش، حركت انقلابي مردم ايران را آسيب‏پذير نمايد. از طرفي سفارت آمريكا مسئول انحراف افكار عمومي از خطرات شيطان بزرگ در ايران نيز بود. به همين دلايل مسئولين سفارت آمريكا در پي آن بودند تا با برقراري ارتباط با مسئولين دولت موقت راه رسيدن به اهدافشان را تسهيل كنند .
از همین روی تسخير لانه‌‌ جاسوسي‌ و گروگان‌گيري‌ 444 روزه‌‌ بيش‌ از 50 نفر از كاركنان‌ سفارت‌ آمريكا از سوي‌ دانشجويان‌ مسلمان پيرو خط‌ امام‌، اقدامي‌ بزرگ‌ و بي‌نظير، نه‌ فقط‌ درسطح‌ كشور يا منطقه‌، بلكه‌ حركتي‌ شگرف‌ و غيرقابل‌ پيش‌بيني‌ در سطح‌ جهان‌ بود.
در ادامه با نگاهي‌ به‌ اسناد سفارت‌ آمريكا علاوه بر آشکار شدن ماهیت شیطانی امریکا باعث شد تا درباره‌ي‌ اشخاص‌ وگروه‌هاي‌ مختلف‌ كه‌ شفاف‌ ساختن‌ نظريات‌، مواضع‌ و عملكرد آنها به‌ شناسايي‌ ياران‌واقعي‌ انقلاب‌ و حذف‌ نيروهاي‌ سازشكار و ضد انقلاب‌ از صحنه‌ي‌ سياسي‌ كشور منجرشد، کمک شایانی انجام داد.
3- حمله نظامی
در پی ناکامی دولت ایالات متحده آمریکا در اعمال فشار سیاسی و اقتصادی برای آزادی گروگان‌های آمریکایی در تهران که در ماجرای تصرف سفارت آمریکا بازداشت شده بودند، جیمی کارتر رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا دستور انجام عملیات نظامی را صادر کرد.
از همین رو یگان ویژه دلتا فورس نیروهای مسلح آمریکا، ماموریت پیدا کردند گروگان های آمریکایی را در یک عملیات کماندویی آزاد کرده و به آمریکا باز گردانند. این عملیات که به‌دلیل مشکلات فنی و جوی پیش بینی نشده به شکست انجامید به عملیات طبس مشهور شد.
حادثه طبس از زبان فرمانده نظامیان آمریکایی  نیروی افسانه ای، شکست ناپذیر و سری "دلتا" بر اثر "توفان شن" شکستی را متحمل شد که به منزله کابوسی برای تمام تاریخ سلطه و تجاوز دولتمردان آمریکایی به شمارمی رود و با ردیگر ثابت شد، خداوند ملتی را که او را یاری کند، یاری خواهد کرد.
4- کودتای نقاب
کودتای نوژه یا ( کودتای نقاب ) طرحی بود که در آذر 1359 ، توسط تنی چند از افسران ارتش رژیم شاهنشاهی ایران و با تمرکز افسران نیروی هوایی برای بازگرداندن شاپور بختیار و نابودی نظام نوپای جمهوری اسلامی،توسط دولت امریکا طراحی شده بود .
در مورد نقش سازمان «سيا» و ساير كشورهاي خارجي در اين كودتا، ستوان ناصر ركني در اعترافاتش مي‌گويد:
" دو الي سه ماه بعد از پيروزي انقلاب، اولين تماس بين مأمورين سيا و يكي از دوستان بني‌عامري در اروپا برقرار مي‌شود و ‌آنها بني‌عامري را با بختيار مرتبط مي‌سازند. تمامي هماهنگي‌هاي لازم بين كشورهاي عضو بازار مشترك اروپا و ستاد دكتر بختيار در پاريس از طريق «سيا» انجام مي‌گرفته است. هماهنگي بين اسرائيل و كشورهاي مرتجع منطقه نظير عربستان، مصر و عراق، توسط نماينده سازمان «سيا» كه در دفتر دكتر بختيار در پاريس است انجام مي‌گرفته است."
5- کارگردانی جنگ تحمیلی
در اولین روزهای مهر ماه سال 59 ، در حالی که کشور از وجود عناصر نامطلوب داخلی رنج می برد ، با تهاجم سراسری رژیم تا بن دندان مسلح عراق از تسلیحات غرب و به ویژه امریکا مواجه شد تا آغازگر دفاعی 8 ساله در برابر رژیم بعث عراق باشد و در این میان نمی توان از کمک های پنهان و آشکار سران کاخ سفید به صدام بی تفاوت گذشت .
آمریکا از سال ۱۹۷۲ تا اواسط جنگ ایران و عراق در بغداد صرفا یک دفتر حفاظت منافع با ۱۴ دیپلمات داشت.در نوامبر ۱۹۸۴ آمریکا رسماً سفارتی در عراق گشود. بدین ترتیب بعد از گذشت ۱۷ سال از قطع روابط دیپلماتیک بین دو کشور، این دو کشور مجدداً شروع به برقراری مناسبات سیاسی نمودند.
کنت تیمرمن، کارشناس مسایل سیاسی ایران در همین زمینه می‌نویسد:" برژینسکی اجازه داد صدام در حمله به ایران چراغ سبزی را برای خود تصور کند، چرا که چراغ واضح قرمزی در کار نبود. اما اینکه حمله عراق به ایران را نتیجه نقشه و برنامه‌ریزی آمریکا بدانیم اصلا صحیح نیست. صدام دلایل خودش را برای حمله به کشور ایران داشت، و همان دلایل برای این اقدامش کفایت می‌کرد " .
نوامبر ۱۹۸۳ آمریکا در بیانیه‌ای اعلام کرد که «دولت آمریکا هر آنچه لازم، و از نظر قانون موجه، است را انجام می‌دهد تا عراق در جنگ با ایران مغلوب نشود».
این تعهد واشنگتن به بغداد تا جایی پیش رفت که آمریکا در سال آخر جنگ عملا با ایران وارد جنگ شد.
6- تسلیح شیمیایی صدام
رژیم بعث عراق و حامیان غربی به ویژه دولت امریکا هنگامی که با مقاومت و اراده آهنین ملت ایران در طول جنگ تحمیلی مواجه می شوند ، تصمیم می گیرند تا سلاح های شیمیایی کشتار جمعی را در اختیار دولت صدام قرار دهند و امریکایی ها در این میان نقش مهمی را ایفا می کنند .
از همین روی تنها در یک مرحله عراق ۸ گونه از سیاه زخم در سال ۱۳۶۴ از شرکتی در آمریکا بنام American Type Culture Collection خریداری کرد.
خبرگزاری آمریکایی یونایتدپرس پس از دستگیری صدام در گزارشی نوشت :
"این حقیقت نیز اکنون آشکار شده‌است که برنامه‌های شیمیایی و میکروبی صدام در دهه ۸۰ میلادی بدون حمایت آمریکا ممکن نبوده‌است"
یکی از کارمندان وقت کمیته روابط خارجی سنا می‌گوید که " حقیقت این است که هر گاه عراق قوانین بین‌المللی را نقض می‌کرد و از سلاح‌های کشتار جمعی استفاده می‌کرد بیش از پیش کمک‌ها و حمایت‌های مالی و سیاسی از آمریکا دریافت می‌کرد" و می‌افزاید:
" قطعا ما بر رفتار صدام تاثیر داشتیم زیرا او را به این باور رسانده بودیم که بسیار مهم است که به علت قتل‌هایی که داخل کشور خود انجام می‌دهد، تحت تعقیب قرار نگیرد" .
از سوی دیگر ، شرکت علمی American Type Culture Collection یک بار در ۱۹۸۶ مجموعه‌ای از عوامل بیماری‌زا شامل سه‌گونه سیاه‌زخم، ۵ نوع سم بوتولینیوم و سه‌گونه بروسلا به دانشگاه بغداد فروخت. درخواست عراق برای این عوامل بیماری‌زا بار دیگر در ۱۹۸۸ به دلیل خصومت دوطرف با ایران پذیرفته شد و این‌بار ۱۱ گونه از این عوامل از جمله ۴ نوع سیاه‌زخم به این کشور ارسال شد.
7- حمله به هواپیمای مسافری
هواپیمای مسافربری ایران که از بندر عباس به مقصد دبی در تاریخ ۱۲ تیر ۱۳۶۷ در حرکت بود با شلیک موشک هدایت شونده از ناو یواس‌اس وینسنس متعلق به نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا بر فراز خلیج فارس سرنگون شد و تمامی ۲۹۰ سرنشین آن که شامل ۴۶ مسافر غیر ایرانی و ۶۶ کودک بودند، جان باختند .
دولت آمریکا مبلغ ۶۱.۸ میلیون دلار به خانواده‌های قربانیان و همچنین ۷۰ میلیون دلار برای خسارت ناشی از سقوط هواپیمای مسافربری پرداخت کرد. این مبالغ به صورت بلاعوض و بدون قبول مسئولیت حادثه پرداخت شد. آمریکا هرگز عذرخواهی نکرد و هیچ‌کدام از خدمه ناو وینسنس تحت پیگرد قرار نگرفتند؛ حتی ویل راجرز فرمانده ناو جنگی آمریکا در پایان خدمت خود مدال شجاعت گرفت.
8- تحریم های غیرقانونی
همان اوایل پیروزی انقلاب اسلامی، ایران ‌با تحریم‌های تجاری و اقتصادی آمریکا مواجه شد و روز به روز به دامنه آن افزوده شد.
در 7 آبان 1366 طبق تصمیم کنگره‌ آمریکا، ورود کالاها و فرآورده‌های آمریکایی به‌ ایران تحریم شد. این تحریم دامنه‌ وسیعی از محدودیت‌ها و ممنوعیت‌های اقتصادی، فن‌آوری علمی، نظامی‌ و راهبردی را در بر می‌گرفت.
در ادامه سران کاخ سفید قانون داماتو پس از آمیختگی با طرح «بنیامین‌گیلمن» رئیس صهیونیست کمیسیون روابط بین‌الملل مجلس نمایندگان آمریکا که محتوایی مشابه قانون داماتو داشت، در قالب قانون مجازات ایران و لیبی در 14 مرداد 1375 (5 اوت 1996) در کنگره‌ آمریکا تصویب و سپس به امضای کلینتون رسید. قانون «تحریم ایران و لیبی» دولت آمریکا را موظف می‌کرد تا هر شرکت خارجی را که بیشتر از 20 میلیون دلار در صنعت نفت ایران سرمایه گذاری ‌کند، تحریم و مجازات نماید. البته این قانون که برای مدت 5 سال مقرر شده بود در 12 مرداد 1380 بار دیگر با تصویب کنگره و امضای (جرج دبلیو بوش) تمدید شد .
با پایان یافتن دوره موسوم به اصلاحات در ایران از یک‌سو و تشدید بحران اقتصادی و سیاسی عراق از سوی دیگر، روند تحریم ایران را به روال قبلی خود باز گشت.
متعاقبا، دراکتبر 2000 تصویب قانون اعتبارات کشاورزی کلیه کشورهایی را که در لیست کشورهای تروریستی بودند از دریافت ضمانت نامه های صادراتی دولت آمریکا محروم ساخت .
هم‌چنین در روز 25 اکتبر 2007میلادی، وزارت خزانه‌داری آمریکا با وارد ساختن اتهاماتی مضحک، لیستی از بانک‌های ایرانی و تعدادی از نهادها و شرکت‌های وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ‌را در لیست تحریم‌های خود قرار داد و با استفاده از قدرت لابی‌های صهیونیستی چون تشکیلات «آیپک»، بانک جهانی نیز اعلام کرد از دادن خدمات به ‌این بانک‌ها و مؤسسات خودداری خواهد کرد .
«باراک اوباما»، مستأجر جدید کاخ سفید نیز که در جریان کارزار انتخاباتی خود برای احراز مقام ریاست جمهوری اعلام کرده بود که آمادگی دارد بدون هیچ قید و شرطی با ایران مذاکره کند، روز پنج‌شنبه 12 مارس 2009 با تمدید تحریم‌های اقتصادی ایران اعلام کرد: «من این اضطرار ملی!!! را در رابطه با ایران برای یک سال دیگر تمدید می‌کنم.»وی با خواندن ایران به عنوان «تهدیدی نامتعارف و خارق‌العاده» برای امنیت ملی آمریکا مدعی شد: «اقدام‌ها و سیاست‌های دولت ایران در تضاد با منافع آمریکا در منطقه است و تهدیدی نامتعارف و خارق‌العاده برای امنیت ملی و سیاست خارجی آمریکا محسوب می‌شود.
9- تلاش برای براندازی
بعد از برگزاری دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در سال 88 ؛ برخی از هواداران نامزد شکسته خورده در انتخابات به بهانه تقلب در انتخابات به نتیجه انتخابات اعتراض کرده و همین امر بهانه ای شد تا گروه های ضد انقلاب با هدایت مثلث عوامل خارجی یعنی ( دولت امریکا ، رژیم صهیونیستی و دولت انگلیس) تصمیم به براندازی نظام اسلامی می کنند؛ که در نهایت تمام نقشه هایشان باتدبیر رهبر انقلاب و حضور انقلابی مردم شکست می خورد ؛ اما در قبال وقایع بعد از انتخابات 88 نمی توان از کنار عملکرد دولت امریکا که در این مسیر بیشترین سرمایه گذاری را کرده بود ، به راحتی عبور کرد .
از همین رو ی ، هيلاري كلينتون، وزير امور خارجه ايالات متحده، آنچه را كه تا آن زمان حمایت از اغتشاشات بعد از انتخابات 88 را رد كرده بود، در يك مصاحبه تلویزيوني با "فريد زكريا " كه از شبكه سي‌ان‌ان پخش شد، تاييد و خاطرنشان كرد: ايالات متحده آمريكا نقش بسيار مهمي در "انقلاب سبز‌" ايران داشته است .
از سوی دیگر ، بنیاد ملی دموکراسی در سال 2009، 647 هزار و 506 دلار پول برای فعالان ایرانی کنار گذاشت.
سنای امریكا طرحی را تصویب كرد كه به موجب آن 55 میلیون دلار برای مقابله با سانسور اینترنت و گسترش فضای اطلاع رسانی در ایران هزینه شود. در این قانون كه نام آن را «قربانیان سانسوردر ایران » گذاشته اند، 30 میلیون دلار برای گسترش فعالیت بخش فارسی رادیوی اروپای آزاد ،رادیو فردا و شبكه های ماهواره ای، صدای امریكا و نیز بازكردن مسیرهای اینترنتی از طریق سایت هایی مانند فیس بوك و توئیتر برای معترضان ایرانی در نظر گرفته شده است.
چند هفته پس از ناآرامی‌ها، "پاول رابرتز" معاون اسبق وزارت خزانه‌داری آمریکا در مصاحبه اختصاصی با مجله آمریکایی "فارین پالیسی" از نقش واشنگتن در بروز و ظهور آشوب‌ها و وقایع پس از انتخابات ایران و کمک مالی بنیاد ملی برای دموکراسی (NED)  به حامیان موسوی برای راه‌اندازی انقلاب رنگی در جمهوری اسلامی پرده برداشت. 
10- سنگ اندازی هسته ای
آمریکا برای جلوگیری از دستیابی ایران به فناوری هسته ای از هیچ اقدامی فروگذار نکرده است. از ترور دانشمندان هسته ای گرفته تا خرابکاری های مختلف. طراحی و نفوذ ویروس استاکس نت برای تخریب فعالیت هسته ای ایران از دیگر اقدامات خصومت آمیز آمریکا در این زمینه است.
با در نظر گرفتن این موارد که بی شک فقط مشتی از خروارند، آیا اعتماد به کاخ سفید جزساده لوحی یا عامل دست بیگانه بودن، معنی دیگری هم می تواند داشته باشد؟

 


« مشکل ایران و آمریکا مشکل دو دولت نیست، مشکل غنی‌سازی اورانیوم، حمایت از تروریسم، ضدیت با حقوق بشر و یا مخالفت با صلح بین فلسطین و اسرائیل نیست مشکل رابطه در دو تفکر مختلف، دو نوع برخورد متفاوت با دنیا و دو مجموعه ارزشی مغایر است.
بین دو کشور یک انقلاب عظیم قرار گرفته است که نمی‌خواهد از مواضع اصولی خودش پایین بیاید و آمریکا هم ذاتا ضدانقلاب است، بنابراین غیرمنتظره نیست که جو حاکم در آمریکا کماکان (بعد از دولت روحانی هم) نظر مخالفین سیاست نرمش با ایران و طرفداران براندازی را منعکس کند.
مشکل ایران و آمریکا حرفی و روشنفکری نیست و آقای روحانی نباید آن را آکادمیکی، مطبوعاتی و یا خیابانی کند. ورود به بحث با آمریکا از طریق مطبوعات بسیار زیان‌آور است.
آن خوش‌خیالانی که با تعویض دولت داغ می‌شوند درک عمیقی از مسائل رابطه ندارند بیشتر تابع آرزوهایشان هستند تا واقعیت رابطه.
این فکر که با صحبت‌های مؤدبانه، منطقی و دیپلماتیک می‌شود مشکل ایران و آمریکا را حل کرد اگر اشتباه نباشد به بیراهه رفتن است، تجربه آقای خاتمی بهترین گواه این نظر است در اینجا فقط و فقط یک روش کار می‌کند و آن هم اسمش «معامله» است...»
اظهارات فوق نه متعلق به رهبر انقلاب است نه متعلق به رؤسای سه قوه است و نه از آن انقلابیون سینه چاک ایران اسلامی و نه سخنان حسین شریعتمداری است، اظهارات فوق از آن کسی است نه دلش برای اسلام می‌سوزد و نه برای ایران اسلامی و نه برای ولایت فقیه و نه برای مردم مسلمان این کشور. این‌ها گوشه‌ای از نظرات امیر هوشنگ احمدی دلال و معامله‌گر رابطه ایران و آمریکا در مصاحبه با سایت عصر ایران در تاریخ 92/5/27 بود.
آیت‌الله جوادی آملی در تفسیر آیه مبارکه الله ولی‌الذین امنو یخرجهم من الظلمات الی نور والذین کفرو اولیا‌هم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون (257 بقره) فرمودند: « انسان ذاتا و لاجرم متکی به ولی و پشتیبان است واگر کسی از ولایت رحمان (ولایت فقیه) خارج شد ناچار گردن به ولایت طاغوت (شیطان بزرگ و اذنابش) خواهد داد.»
آنچه که آشکار و عیان است انقلاب اسلامی تمامی مبانی و زیربنای خود را از اسلام ناب محمدی(ص) گرفته است و علت اصلی شکوفایی و حاکمیت فکری آن بر همه انسانها در وهله نخست همین مبانی است که منطبق بر فطرت انسان است و در وهله بعدی ایستادگی و مقاومت امت ایران اسلامی به تبعیت از رهبری علی‌گونه امام راحل(ره) و سپس امام خامنه‌ای است.
در این مبارزه بی‌امان و طاقت‌فرسا و در آستانه اضمحلال استکبار و صهیونیسم بین‌الملل و در نزدیکی پیچ تاریخی، گویی عده‌ای دانسته یا نادانسته در مسیری قدم برمی‌دارند که یک نفس عمیق و یک جان تازه به پیر فرتوت و از نفس افتاده مثلث جنایتکار آمریکا، انگلیس و اسرائیل بدهند اینها به وعده‌های امام خمینی و امام خامنه‌ای که بی‌شک منبعث از وعده‌های الهی است ایمان ندارند و خیال می‌کنند با برقراری رابطه با آمریکای جنایتکار که به قول هوشنگ امیراحمدی ذاتا ضدانقلاب است می‌توانند مشکلات تحریم و مشکلات اقتصادی را حل کرده و به عنوان یک قهرمان ملی خود را برای انتخابات ریاست جمهوری دوره بعد آماده کنند در حالیکه روشن است درصورتی یک رابطه عادلانه و معقول بین‌ایران رحمانی و آمریکای شیطانی برقرار می‌شود که یا ایران شیطانی شود و یا آمریکا رحمانی!!! و این را حتی هوشنگ امیراحمدی هم فهمیده است که امری محال است بنابراین تنها راه حفظ عزت و شرف و اقتدار در دنیا و فوز و رستگاری در آخرت که فلسفه اصلی انقلاب امام خمینی(ره) را تشکیل می‌دهد تبعیت محض و کامل از فرامین و دستورات ولی امر مسلمین امام خامنه‌ای در تمامی عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، اعتقادی، اخلاقی و اجتماعی است.
بازخوانی جملاتی از امام عارفان و مستضعفان جهان خمینی همیشه جاوید، راهنمای ما تا همیشه تاریخ است:
- تا پرچم لا‌اله‌الا الله بر قلل رفیع جهان به اهتزاز در نیاید مبارزه هست
- تا شرک و کفرهست مبارزه هست تا مبارزه هست ما هم هستیم
- ما این واقعیت و حقیقت را در سیاست خارجی و بین‌المللی اسلامی مان بارها اعلام نموده‌ایم که درصدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کم‌کردن سلطه جهان‌خواران بوده و هستیم حال اگر نوکران آمریکا نام این سیاست را توسعه‌طلبی و تفکر تشکیل امپراتوری بزرگ می‌گذارند از آن باکی نداریم و استقبال می‌کنیم.
- چه کسی است که نداند مردم عزیز ما در سختی هستند و گرانی و کمبود بر طبقه مستضعف فشار می‌آورد ولی هیچ‌کس هم نیست که نداند پشت کردن به فرهنگ دول دنیای امروز و پایه‌ریزی فرهنگی جدید بر مبنای اسلام در جهان و برخورد قاطع اسلامی با آمریکا فشار و سختی و شهادت و گرسنگی را به دنبال دارد و مردم ما این راه را خود انتخاب کرده‌اند و بهای آن را هم خواهند پرداخت و بر این امر هم افتخار می‌کنند.
قاسمی

 


مشاور امور بین‌الملل رئیس‌ مجلس شورای اسلامی انقلاب اسلامی را سرآغاز جنبش مقاومت و به‌تبع آن بیداری اسلامی دانسته اصل مردمی و الهی بودن آن را مهم ترین ضامن پیشروی و موفقیت آن در عرصه جهانی معرفی می کند. آنچه می خوانید بخشی از اظهارات حسین شیخ‌الاسلام در گفت و گو با تسنیم است.
***
انقلاب اسلامی هم از نظر محتوا هم از نظر روش با انقلاب‌هایی که قبلا اتفاق افتاده بود فرق دارد. در انقلاب‌هایی که قبل از این انقلاب اتفاق افتاده بودند مثل انقلاب چین، روسیه، فرانسه تکیه بر یک قشر جامعه است. مثلا در روسیه نظریه مارکسیستی مطرح است. قشر کارگر از نظر روش متکی بر این است که این قشر ویژه و خاص  آمده و در  ارتشی به نام ارتش آزادی بخش منسجم می‌شود و دوره‌هایی را می‌بینند. مثلا در روسیه ارتش سرخ بر ارتش تزاری پیروزی شد و انقلاب به پیروزی رسید. در چین تکیه برکشاورزان است. انقلاب وقتی پیروز شد که ارتش کشاورزان پیروز شد. در الجزایر نیز تکیه بر مجاهدین است و .... انقلاب اسلامی ایران فرق می‌کند. حضرت امام (ره) تکیه‌اش بر کل مردم است و اعتقاد به ارتش آزاد اصلا ندارد. اعتقاد امام این است که مردم را به صحنه بیاورد و میلیون‌ میلیون مردم با انگیزه الهی و نیت قرب الهی که فاکتور ماوراءالطبیعی و فاکتور دینی و الهی محسوب می‌شود وارد میدان می‌شوند. مردم با این انگیزه وضو یا غسل شهادت می‌کنند و می‌دانند که احتمال دارد شهید شوند ولی به صحنه می‌آیند. این پدیده‌ای است که تعالی در آن وارد شده است و انقلابی است که امام (ره) دنبال آن بود.
 امام تکیه اصلی‌اش آوردن مردم در صحنه بود. انقلاب اسلامی پاسخ اساسی به این مشکل زمان ما از نظر فلسفی داد.  یعنی فلاسفه و غرب به این نتیجه رسیده بودند که یک چیزی ماورای ماده است، ولی جمهوری اسلامی ایران این مشکل را برای غرب حل کرد و نشان داد دنیا و آخرت، ماده و معنا، دین و سیاست، چطوری یکپارچه می‌شود. پیامبران نیامدند تا قرآن را بیاورند که فقط آن را بخوانیم و فقط در حوزه علمیه درس داده شود این احکام الهی است که در این کتاب‌ها آمده و توسط  پیامبران به دست مردم سپرده می‌شود. حضرت امام با انقلاب اسلامی و نظریه ولایت فقیه که  فهم‌شان از اسلام و شیعه این است که این احکام چطوری باید در زمین اجرا شود نظریه ولایت فقیه را مطرح می‌کند. اصول اساسی ما توسط شاگردان ایشان نهادینه شد. این آن چیزی است که ما به دنیا معرفی می‌کنیم. مردم‌سالاری در نظام ما در حد اعلی خود است چون بالاترین مقام این نظام که رهبر دین و دنیای ما است را مردم  از طریق مجلس خبرگان انتخاب می‌کنند چرا که این موضوع کار تخصصی است و تعدادی باید بهترین‌ها را انتخاب کنند تا آنها رهبر را انتخاب کنند. آن وقت نظارت مردمی هم وجود دارد.
در این نظام نظارت مردمی نیز وجود دارد. این مجلس خبرگان بر کار رهبری نظارت می‌کنند. و حتی کوچک‌ترین عنصر یعنی همان عضو شورای روستا را نیز مردم انتخاب می‌کنند. مردم سالاری که در این نظام نهادینه شده ادعا می‌کنیم که این مردم سالاری در هیچ نظامی نیست. ما مجلس را در ساختار داریم. این مجلس را هیچ کس  نمی‌تواند منحل کند. در صورتی که در بسیاری از کشورهای دیگر گاهی اوقات رئیس جمهور و گاهی اوقات نخست وزیر می‌تواند این مجلس را منحل کند. در حالی که قانون اساسی ما تصریح می‌کند که حکومت نمی‌تواند بدون مجلس باشد و هیچ کس نمی تواند قانونی را که مجلس به عنوان نماینده مردم تصویب کرده فسخ کند. حتی در مجمع تشخیص مصلحت اگر مجلس اصرار کند به آنجا برود خواهد رفت. پس یک نظام جدیدی است که همه چیز آن هم مردمی و هم دینی است و نشان می دهد که مردم چگونه می‌توانند حقوق خود را در چارچوب اسلام به پیش برده  و محقق سازند. در این نظام مسائل حقوق بشری و اخلاق نیز فرای آنچه در غرب می‌بینیم وجود دارد. 
ما این نظریه را به دنیا معرفی کردیم: نظریه مقاومت بر اساس آوردن مردم به صحنه. این را برای اولین بار  امام خمینی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در اعلام روز قدس انجام داد.
روز قدس چیست: مردم در ماه مبارک رمضان، در آن حالت روحانی، در حال روزه، در آخرین جمعه که احتمال دارد از روزهای قدر نیز باشد، از نماز جمعه یا به نماز جمعه به صحنه می‌آیند. و بعد از آن نیز امام در قضیه لانه جاسوسی این موضوع را به کار برد.  مردم با شعار الله اکبر، شعار مرگ بر آمریکا و شعار مرگ بر اسرائیل در مقابل استکبار ایستادند. و همین موضوعات را در جنگ، بسیج و جهاد می‌بینیم و باز این امر را حضرت امام به عنوان مراسم برائت در مکه مکرمه و حج به باقی مسلمانان نشان داد. مردم با آن حالت روحانی و معنوی در حالت احرام در مراسم برائت شرکت می‌کنند.  ماکت قدس را به عنوان سمبل آرزوها و آزادی قبله اول مسلمانان و  محل معراج حضرت رسول حرکت می دهند و با آن حالت روحانی و معنوی در روز ششم ذیحجه، یعنی زمانی که حضرت امام حسین از حج تشریف بردند طرف حق، با شعار مرگ بر آمریکا و اسرائیل به صحنه می آیند. پیام حضرت امام در سال 66 را بیاد آورید. استکبار در ابتدا نفهمید امام  چه می‌کند وقتی فهمید سخت به سرکوب پرداخت. ما حدود 150 هزار نفر بودیم و 450 شهید دادیم. غیر از ما فلسطینی‌ها، مصری‌ها، مراکشی‌ها و لبنانی‌ها نیز شهید شدند. و بعد از سال 66 و آن کشتار است که انتفاضه فلسطین شروع می‌شود. حضرت امام هم در سال 67 پیام می‌دهند و این پیام آخرین مطلب مفصلی است که حضرت امام نوشته است.  قطعنامه 598 و پذیرش آن نیز در این پیام مورد اشاره واقع شده است اما در یک جای آن اعلام شده انتفاضه مردم فلسطین که در حدود هفت، هشت ده ماه است شروع شده است از مراسم برائت و انقلاب ما نشأت گرفته است. امام از آیه نور سوره نور در پیام خود استفاده می‌کند.
از اینجا انتفاضه و مقاومت شروع می‌کنند به عزت‌آفرینی برای جهان اسلام و مسلمانان. این در حالی است که در آن زمان رژیم صهیونیستی به تجاوزگری خود از نیل تا فرات، دو خط آبی که در پرچم خود نیز آنها را ترسیم کرده، ادامه می‌دهد. در سال 1982 بیروت را اشغال کردند و نیروهای فرانسه، ایتالیایی ، انگلیسی و آمریکایی نیرو وارد بیروت کردند و آن به معنای این بود که آنها به غیر از موضوع سیاسی به لحاظ نظامی هم اشغال را پشتیبانی می‌کنند. جنایت صبرا و شتیلا در این سال انجام شد. شارون، وزیر جنگ اسرائیل تیر خلاص به فلسطینی‌ها می‌زد. از اینجاست که مقاومت، انتفاضه و حزب‌الله شکل می‌گیرند و با اسرائیلی ها می‌جنگند. آنها با آمریکایی‌ها و فرانسویی‌ها جنگیده و آنها را دویست‌تا دویست‌ها با خودروی بمب‌گذاری شده در مقر نظامی‌شان به هلاکت رساندند. بدین ترتیب آنها عقب‌نشینی مداومی را تجربه‌ می‌کنند و مقامت عزت‌آفرینی. تا اینکه در سال 2000 لبنان آزاد شد. ضعیف ترین کشور عربی توانست خاکش را آزاد کند. در سال 2005 نیز غزه آزاد شد. در سال 2006 اسرائیل حمله کرد تا چاقوی تیز اسلام را نابود کند اما در جنگ 33 روزه شکست خورد. در سال 2008   غزه ای که چهار سال توسط حسنی مبارک خبیث اسرائیلی و اسرائیل محاصره شده بود 22 روز مقاومت کرد. در سال 2012 جنگ 8 روز طول می کشد ولی فلسطینی ها توانستند برای اولین بار شرایط آتش بس را تحمیل کنند، بعد از اینکه موشک ساخت ایران از داخل غزه‌ای که نمی‌توان قوطی شیر خشک را بدون اجازه اسرائیل وارد آن کرد، به نزدیک کاخ نتانیاهو شلیک شد.
این عزت‌آفرینی‌ها موجب بیداری اسلامی شدند. بیداری اسلامی جز این نبود. مردم به صحنه آمدند. به مانند انقلاب ما که گفتیم توپ تانک مسلسل دیگر اثر ندارد و همیشه یک تانک بین یک میلیون نفر فایده‌ای ندارد. شاید صد نفر را بکشد اما مردم آن تانک را تکه تکه می‌کنند. بیداری اسلامی هم وارد خط شعار  الله‌اکبر و مرگ بر استبداد و دیکتاتوری شد. رژیم صهیونیستی، سمبل قدرت آن طرف، هرروز ضعیف تر می‌شود. از لبنان شکست خورد و در حال حاضر برای کرانه باختری دیوار می‌کشد ما ضمن اینکه این دیوار کشیدن را محکوم می‌کنیم ولی آن را نشان عقب نشینی اسرائیل و پیشروی خودمان می‌‌دانیم. اسرائیل سمبل استکبار، جنگ، جنایات و پرچم آن نظام است زیرا هر وقت سست می‌شود همه به کمکش می‌شتابند. 

 


(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10