نگرانی موسوی خوئینی‌ها از گرایش کشور به سمت آمریکا!؟

Research@kayhan.ir
مواضع مجمع پس از ارتحال حضرت امام(ره)
حضرت امام خمينى(ره) به دليل كهولت سن و بيمارى قلبى بارها در بيمارستان بسترى شده بودند و فضل الهى بر اين بود كه ايشان ده سال سكاندارى كشتى انقلاب را برعهده گيرند. امّا سرانجام در شامگاه 13 خرداد سال 1368 ، رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران پس از سالها مجاهدت در راه خدا و ايستادگى در برابر زورگويان عالم به ملكوت اعلى پيوستند و جهان اسلام و بخصوص ايران اسلامى را به سوگ خود نشاندند.
هرچند ارتحال ملكوتى امام امت ضربه سختى بر پيكر امت بود، امّا انتخاب آيت‌الله خامنه‌اى در روز 14 خرداد 1368 توسط مجلس خبرگان رهبرى تسكينى بر غمهاى امتِ به سوگ نشسته امام بود.
الف ـ حمايت از تداوم خط امام(ره) و بيعت با رهبرى
به دنبال انتخاب آيت‌الله خامنه‌اى به عنوان رهبر انقلاب اسلامى و جانشين حضرت امام(ره) توسط نمايندگان مردم در مجلس خبرگان رهبرى، مجمع روحانيون مبارز نيز همانند ديگر دوستداران انقلاب و امام(ره) با صدور پيامى خطاب به مقام معظّم رهبرى در 20 خرداد 1368 بيعت خود را با جانشين و خلف صالح امام(ره) اعلام داشت و همگان را به تبعيت و حمايت از حضرت آيت‌الله خامنه‌اى دعوت كرد.
پيام مجمع روحانيون مبارز به شرح زير است :
«محضر مبارك حضرت آيت‌الله جناب مستطاب آقاى حاج سيّد على خامنه‌اى رهبر جمهورى اسلامى ايران (دامت بركاته) . . . از انتخاب آن جناب به مقام رفيع رهبرى جمهورى اسلامى ايران توسط مجلس خبرگان قويآ حمايت نموده و از خبرگان محترم نيز كه با درك عميق از شرايط و ضرورتهاى اين نظام مقدّس و براى حفظ ثبات كشور وظيفه خود را در كمترين زمان ممكن انجام دادند، تقدير و تشكر مى‌نماييم‌.‌. . امت بزرگ اسلام رضايت و خشنودى روح پاك امام و حيات ابدى او را در حيات و حاكميت كليه معانى و اهداف و اصول و خط‌مشى انقلاب اسلامى كه در مجموعه پيامها و رهنمودهاى امام شكل گرفته است، مى‌بيند و از آن جناب كه از شاگردان امام و از قافله زجركشيده‌ها و سيلى‌خوردگان نظام خبيث ستمشاهى مى‌باشيد، در مسند رهبرى جمهورى اسلامى بر دوش كشيدن شايسته اين بار سنگين را انتظار دارند و مى‌خواهند كه جنابعالى سايه‌وار قدم به قدم به دنبال امام‌.‌.‌. باشيد كه از دست‌پروردگان امام جز اين انتظارى نيست. مجمع روحانيون مبارز تهران به همه مسئولان لشكرى و كشورى و همه فرماندهان نظامى و انتظامى و ارگانها و نهادها و علما و روحانيون سراسر كشور و به همه اقشار مختلف و به ملّت شهيدپرور ايران با كمال ادب و برادرى توصيه مى‌كند كه از رهبر جمهورى اسلامى ايران كه در طول ساليان دراز همواره مورد تأييد و اعتماد بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران (رض) بودند، براى ادامه راه آن قائد عظيم‌الشأن با همه توان حمايت كنند و به فتواى آن حضرت، اطاعت از رهبر منتخب خبرگان را وظيفه خويش بدانند و با وحدت و يكپارچگى بر اين رهبرى، طمع و اميد دشمنان داخلى و خارجى را قطع كنند و رضايت و خشنودى روح پاك هميشه ناظر امام را تحصيل نمايند. توفيق جنابعالى در انجام مسئوليت خطير رهبرى و پيروى از امام و مقتداى خويش را از خداى بزرگ مسألت داريم».84
هرچند مجمع روحانيون مبارز با صدور اين پيام تبعيت خود را از مقام معظّم رهبرى حضرت آيت‌الله خامنه‌اى اعلام كرد ولى در بين برخى اعضاء آن براى مصداق رهبرى اختلاف نظر وجود داشت. به طور مثال در جلسه فوق‌العاده‌اى كه پس از فوت امام براى تعيين رهبر آينده تشكيل شد، موسوى خوئينى‌ها (عضو ارشد و تأثيرگذار مجمع روحانيون مبارز و عضو مجلس خبرگان) به آيت‌الله خامنه‌اى رأى نداد.
اين كه چرا موسوى خوئينى‌ها به آيت‌الله خامنه‌اى ديد مثبتى نداشت علل مختلفى مى‌تواند داشته باشد. از جمله اين كه او با حزب جمهورى اسلامى و اعضاى آن مشكل تئوريك داشت و يا اين كه در اين باره نيز بر چپ بودن خود اصرار مى‌ورزيد و نمى‌پسنديد كسى كه بظاهر منتسب به (جامعه روحانيت مبارز ) است، اين مسئوليت خطير را برعهده گيرد. . آيت‌الله سيّد جعفر شبيرى زنجانى در مصاحبه ای با پاسدار اسلام مى‌گويد: «آقاى آل اسحاق براى من نقل كردند كه روزى كه آقا (آيت‌الله خامنه‌اى) انتخاب شدند، آقاى موسوى خوئينى‌ها كه از جلسه بيرون آمدند، گفتند: بهترين شخص بود كه انتخاب شد و مناسب‌تر از ايشان كسى را نداريم. فقط نگران اين هستيم كه مملكت به آمريكا گرايش پيدا كند».85 گويى او خود را بيش از هر كس ديگرى دشمن آمريكا مى‌دانست، چرا كه نام خوئينى‌ها بيش از هر چيزى تسخير لانه جاسوسى و ضديت با آمريكا را متبادر مى‌ساخت. در هر صورت نمى‌توان او را به صِرف رأى ندادن به رهبر فعلى متهم كرد چرا كه او در هر حال در مقام يك مجتهد در مجلس خبرگان حضور داشت و حُرّيت مجتهد از نخستين شاخصه‌هاى اوست. بنابراين صرف رأى مثبت يا منفى، اگرچه ذهن را به سمت احتمالاتى سوق مى‌دهد، هرگز نمى‌تواند مطلب خاصى را اثبات كند. امّا مسأله از جانب ديگرى نيز درخور تأمل و بررسى است. در جريان انتخاب رهبر آينده چند نفر از حاضران در جلسه خبرگان86 ، شهادت دادند كه امام درباره رهبرى آيت‌الله خامنه‌اى نظر بسيار مساعد و مؤكدى داشتند. اين نقل قولها و شهادت دادن‌ها سبب شد تا بسيارى از اعضاء به سخن امام اعتماد كنند و با قاطعيت بيشترى به آيت‌الله خامنه‌اى رأى دهند. امّا اين كه چرا خوئينى‌ها در اين باره به نظر امام تمكين و اعتماد نكرد و برخلاف نظر ايشان رأى داد، جاى بسى تأمل است. او بارها، در مصاحبه‌ها و گفت وگوها و سخنرانيهايش، پيامها و منويات امام را تفسير كرد و درباره ديدگاههاى امام قاطعانه سخن گفت. خوئينى‌ها كه حتى مخالفت و انتقاد از امام را ناپذيرفتنى مى‌دانست، چگونه شد كه در اين امر بسيار مهم و حياتى كه با اساس نظام گره خورده بود، با امام مخالفت آشكار كرد؟
شايد اين فتح بابى بود بر مخالفت‌هاى آينده و عبور از خط امام. جالب‌تر آن كه خوئينى‌ها چند ماه بعد اعتراف مى‌كند كه مسأله رهبرى با آينده‌نگرى امام حل شد و خبرگان رهبرى نيز با اين امر به بهترين شيوه برخورد كرد.87
___________________________________________________
84- مجموعه بيانيه‌هاى مجمع روحانيون مبارز، صص 102 و 103.
85- سراب سياست، ص 159.
86- هاشمى رفسنجانى، شبسترى و طاهرى خرم‌آبادى، حاج سيّداحمد خمينى.
87- سراب سياست، صص 160 و 161.
پاورقی

تاریخچه صهیونیسم در عصر پهلوی-8 کلوب روتاری ؛ بازوی اقتصادی صهیونیسم جهانی

سعید مستغاثی
E-Mail:shayanfar@kayhannews.ir
یکی دیگر از سازمان های ماسونی که زیرپوشش فعالیت های تجاری طی سالهای متمادی ، در گسترش سیاست های صهیونیستی در ایران نقش مهمی را ایفا نمود ، کلوب های روتاری بودند. اسماعیل رایین در همان کتاب فراموشخانه و فراماسونری در ایران در باره این کلوب ها می نویسد:
«یکی دیگر از جمعیت های آمریکایی که زیر نفوذ فراوان فراماسونهای آن کشور قرار دارد ، روتاری کلوب است. موسسین این جمعیت که اکثرا از فراماسونهای شیکاگو (شیکاگو ، مرکز بزرگ فراماسونی آمریکاست) بودند ، روز سوم فوریه 1905 میلادی (14 بهمن 1283 شمسی) این انجمن را در شهر شیکاگوی آمریکا تشکیل دادند.»(19)
کلوب روتاری که در سالهای پس از کودتای 28 مرداد 1332 در ایران شعبه های خود را تاسیس کرد ، از پیچیده ترین تشکیلات وابسته به سازمان صهیونیسم به شمار می آید. این سازمان که بسیار شبیه به تشکیلات فراماسونری عمل می کند و حتی عده کثیری از فراماسون ها در آن عضویت دارند ، با همان شعارهای فراماسونری یعنی برادری و برابری به میدان آمده ، با این تفاوت که خود را باعث و بانی موسسات خیریه و انسان دوستانه می داند که تحت عنوان امثال« باشگاه لاینز » به اجرای اهداف شبکه های جهانی صهیونیسم یاری می‌رسانند. نخستین «کلوب روتاری» در ایران توسط «چارلز کولاک» آمریکایی و با حضور 30 نفر از سرمایه داران بهایی و یهودیان صهیونیست و اعضای لژهای فراماسونری همچون «جهانشاه صالح» و «عباس مسعودی» و «کریستوفر اسحاق فری» (ناظر اعظم لژهای فراماسونری در ایران) در سال 1335 تشکیل شد. روتاری به سرعت شعب مختلف خود را در پوشش بنیادهای خیریه در ایران گسترش داد و سعی داشت با جمع‌آوری سرمایه داران وابسته به کانون های صهیونیستی به نوعی مراکز اقتصادی و تولیدی را در انحصار خود درآورد. از همین رو سرمایه داران معلوم الحالی مانند «حبیب ثابت» بهایی مسلک، «قاسم لاجوردی» و «پرویز مهدی زاده» وارد میدان شدند. طرح اصلی کلوب های روتاری ، علاوه بر متشکل نمودن زنجیره ای سرمایه داران یادشده و کانالیزه کردن سرمایه های آنان ، خارج نمودن منابع مالی و اقتصادی ایران و سرازیر کردن آن به بانک های آمریکا و اسرائیل بود. بسیاری از اعضای این کلوب ، ثروت های کلانی را که طی سالها از مردم ایران غارت کرده به حساب های خود درخارج کشور واریز نمودند ، امثال «مصطفی الموتی» (معاون منوچهر اقبال در دوران نخست وزیری‌اش)‌، «یوسف خوش کیش» (رئیس بهایی مسلک بانک ملی ایران) ، «هوشنگ رام» (مدیر عامل بانک عمران) و «نصرت الله کاسمی» و «مرتضی نوریانی» (از اعضای هیئت امنای بنیاد به اصطلاح نیکوکاری نوریانی)که صدها میلیون تومان پول نقد را از کشور خارج ساختند.کلوب های روتاری بوسیله اعضای خود ، در بسیاری از مراکز سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی حضور داشته و از این طریق اهداف و طرح های دیکته شده خود را به اجرا در می آورد. اشخاصی مانند «عبدالله والا» ( مدیر مسئول مجله تهران مصور و مالک سالن های تئاتر دهقان و تهران ) ، «پری اباصلتی» (از اعضای فرقه بهاییت و سردبیر مجله اطلاعات بانوان )، سناتور«عباس مسعودی»(مدیر مسئول روزنامه اطلاعات که گروهی از نشریات هفتگی و ماهانه مانند «جوانان امروز»، «اطلاعات هفتگی» ، «دختران و پسران» و «دنیای ورزش» را زیر نظر داشت) ، «لطف‌الله حی» (موسس انجمن صهیونیست ایران) ، «ذبیح الله قربان» ( بهایی وابسته به سازمان MI6 ، رییس دانشگاه و انجمن های مختلف شهر شیراز) ، «علی محمد خادمی» (بهایی و پدر خوانده مافیای هواپیمایی ایران) ، «منصور روحانی» ( وزیر وقت کشاورزی) ، «عبدالله ریاضی» ( رییس وقت مجلس شورای ملی) و ...از اعضای اصلی این کلوب ها بودند که در سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم بعضا با همکاری گروه کثیری از دیگر افراد روتاری و فراماسونری ، به توطئه علیه انقلاب پرداختند.در کنار همین فعالیت های ضد فرهنگی بود که گروهی از سرمایه داران وابسته به کانون های صهیونیستی به بهانه های مختلف اقدام به خارج نمودن پول و ارز و غارت ثروت ملی ایران کردند.(20)
مولف کتاب «فراماسونری» درباره این کلوپ ها می نویسد :
«... اين كلوب وابسته به فراماسونري آمريكا در سال 1335 در ايران تأسيس شد و رياست آن را دكتر جهانشاه صالح‏ بر عهده داشت.تعداد اعضاي هيئت مديره آن بيست نفر بود. در تهران،كلوپ روتاري اول،هفتاد عضو داشت، ولي‏ چون بر تعداد آنها افزوده شد،كلوپ‏هاي دوم و سوم هم‏ ايجاد شدند و سپس دامنه آن به شهرهاي آبادان،خرمشهر، تبريز،اصفهان و شيراز نيز كشيده شد.به جز جهانشاه صالح‏ رؤساي اين كلوب‏ها عباس مسعودي،عباسقلي نيساري، فريدون ورجاوند و محمود ضيائي بودند...»(21)در مرکز اسناد ریاست جمهوری ، اسناد قابل توجهی درباره فعالیت های کلوپ روتاری وجود دارد ، از جمله در سندی به تاریخ 16 فروردین 1335 ، نامه نگاری کلوپ روتاری با نخست وزیری برای افتتاح کلوب در ایران به چشم می خورد. (سند ضمیمه شماره 18)همچنین در سند دیگری متن سخنرانی های متعدد «امیرعباس هویدا» (نخست وزیر) طی سالهای 1354 و 1355 در کلوب های روتاری ایران درج شده و نشانگر آن است که رژیم شاه در سطوح بالای خود با این مراکز ماسونی ارتباط داشت.(سند ضمیمه شماره 19) سخنرانی «نصیرعصار» ، دبیرکل پیمان مرکزی سنتو در کلوب روتاری تهران در 27 فروردین 1353 ، موضوع سند دیگری است که از ارتباطات پیمان های نظامی غرب و سازمان های ماسونی - صهیونیستی حکایت دارد. ( سند ضمیمه شماره 20)
پاورقی