حسن آقایی واژه حراجی هر نوع کالا در ذات خود جذاب و احساس آرامش بخشی
توزیع میکند. این حس خوب در وهله نخست به سبب پایین بودن قیمت کالای مورد حراج و
صد البته کیفیت جنس حراج شده است. کالای حراج همان کالایی است که در فروش عادی به
قیمتهای گوناگون به فروش میرسند. روی دیگرفعل حراجی که مطرح میشود، برای برخی
از مردم دلپذیر نخواهد بود و این شامل کسانی است که از خرید کالای حراجی احساس خوشی
نداشتهاند. دلیلش میتواند این باشد که مثلاً کفش خریده شده ظرف چند هفته پاشنهاش
شکسته، پیراهن در شستن اول رنگ باخته، پارچه خوشرنگ پردهای از آفتاب، بیرنگ و
کهنه نما شده و دهها نوع کالای مصرفی دیگر مثل گرمکن، کاپشن، پوشاک سبک اما باز
همه این موارد دلیل قاطع و همیشگی نمیتواند باشند که حراج را از رونق بیندازد؟
... با این مطالب که هر یک نقل قول مردمی است، حراج پاییزه پیش روی عموم است. اگرچه
پوشاک حراج همان پوشاک فصل قبل است اما با همان شکل و جنس ولی با تخفیف. با تغییر
هر یک از فصول سال، نوع بافت و تازگی پوشاک عوض میشود. عموم مردم هم متناسب با
شرایط آب و هوا به تکاپوی تهیه و استفاده از لباس فصل میافتند. در این موقعیت،
چرخه تولید، عرضه و مصرف پوشاک فصل گذشته راکد میشود. همین دگرگونیها سبب میشود
فروشندگان پوشاک در پایان هر فصل سال، لباسهای مانده از فصل رفته را به حراج
میگذارند که کم و بیش مورد استقبال اقشار مردم واقع میشود. فرآیند این نوع
رویدادهای دارای تاریخ مصرف، آن میشود که گردش پول محور داد و ستدها بر اقتصاد
بازار عرضه و نیازهای سرمایهای چه در بخش فروش و چه در تولید تأثیر مناسب
میگذارد. حراج پاییزه در چنین فضای مقطعی کلید میخورد. حراجی با برگشت سریع
پول چند خیابان و محله معروف بورس انواع پوشاک به مناطق مختلف شهر سرزده و
جویای وضع و چگونگی بازار حراج پوشاک میشوم. در گفتوگو با فروشندگان و مردم
نظرشان را درخصوص حراج، کیفیت و قیمتها میپرسم. دیدگاهها متفاوت و بعضاً موافق
هستند. مغازهداری از حراج مشروط میگوید. دیگری بازار زمستان رابه پاییز ترجیح
میدهد. مضمون کلام یک مغازهدار آن است که بازار فروش گرم باشد جنس روی دست
فروشنده نمیماند که به حراج رود. همکارش بر این باور است که کارهای ناقص به حراج
گذاشته میشوند. شهروندی که از یک فروشگاه بیرون میآید ختم نظرش چنین است: «هیچ
ارزانی بیعلت نیست و...» شهروند دیگری تجربه کرده برخی کالای حراجی خوب است ولی
جنس غیرحراجی نامرغوب بوده است. برخی از فروشندگان نیز میگویند حراج مقدار «کار»
مانده به دلیل تسریع در برگشت پول مغازهدار و تولیدکننده است. «رشیدی» فروشنده
پوشاک مردانه و زنانه، دلیل حراج لباس در آخر فصل گذشته را ناقص بودن (از نظر
سایزبندی) جنس میخواند که زیر قیمت فروش معمول، فروخته میشود. وی اضافه
میکند: «در حراجی، جنس روند نیست وکسی این کار را نمیکند. فقط جنس مانده آخر فصل
حراج میشود. در این حال، تولیدکننده هم راضی به حراج کار تولیدیاش است چون
میخواهد هر چه زودتر به پولش از طریق حراج آنها برسد.» علل حراج و مشکل بازار
عرضه یک مغازهدار فروشنده پوشاک زنانه نگاه متفاوتی به حراج پوشاک دارد و در
بین ابراز نظرات خود به برقراری ثبات و پایداری بازار و قیمت از چرخه تولید تا
دستیافت مصرفکننده، تأکید میکند. به گفته «سلیمی»، ضعف ثبات و کسادی بازار،
باعث شده اجناس تک مانده و دارای ایراد بعضی کارها به حراج گذاشته شود و مشتری
احتمالاً متوجه آن نمیشود. او میگوید: «بعضی مواقع یک گونی جنس روی دست فروشنده
مانده است درحالی که سررسید تاریخ پرداخت چک، قسط بانک و... دارد. در همین زمینه
نیز یک تولیدکننده نیازمند به پول، نرخ اصلی (پایه) یک نوع تیشرت 18هزار تومانی را
14هزار تومان میدهد و من فروشنده آن جنس را 15هزار تومان میفروشم.» او سپس یک
بلوز را نشان میدهد و میگوید: «نرخ این پوشاک پارسال 14هزار تومان بود و امسال
26هزار تومان است. این نوع تغییرات روی قدرت خرید مردم کم درآمد تأثیر میگذارد.»
این فروشنده پوشاک در ادامه نظرات خود، پیرامون آنچه که به زعم او مشکلساز بازار
میشود، کمبود توان پولی را نیز مشکل برای خرید جنس مرغوب میداند ناچار جنس ارزان
خریداری میشود که بدون کیفیت و رنگ است که سودش را تولیدکننده و خردهفروش میبرد.
درحالی که پایداری ثبات بازار سبب آن خواهد شد که تولیدکننده، فروشنده و مصرفکننده
از فعالیت و کارشان احساس آرامش و لذت میکنند. در بازار خوب و متعادل من فروشنده
هم جنس مرغوب میآورم و با سود کم، میفروشم. او اضافه میکند برای رفع مشکلات،
نیازبه اقتصاددان مجرب است که عمق مسائل اقتصادی را درک کند. بخار دادن پارچه
یک لباس دو تا میشود! «سلیمی» در آخر صحبتش از تأثیر بخار دادن پارچه در افزایش
پوشاک میگوید: «پارچه ارزان قیمت در دستگاه بخار گذاشته شود باعث افزایش پهنای
پارچه میشود. مثلاً عرض پارچه 90 سانت در اثر بخار دادن به 110سانتیمتر افزایش
مییابد و در نتیجه نهایی آن پارچه تبدیل به دو پیراهن میشود. او یک پیراهن زنانه
را میآورد و اثر کشش بخشی از پیراهن را نشان میدهد.» «محمدرضا آقازاده» پس از
صحبت و خداحافظی از فروشنده مغازه مانتوفروشی بیرون میآید. او خود را فروشنده
معرفی میکند اگرچه مضمون گفتارش چنان مینمود شناختی از روند تولید تا عرضه پوشاک
دارد. او میگوید در طول هر فصل، کار (پوشاک) خوب، به فروش می روند. اما بعد از آن،
کارهای ناقص باقی مانده است که در پایان هر فصل به حراج گذارده میشود. در این
حالت، شلوغی این خریدنها در کنار کارهای تازه ویژه فصل جدید به علت نرخهای بالای
آنها، قیمتها در برخی حراجیهای پوشاک مانده از فصل گذشته هم افزایش داده میشود
و تولیدکننده هم به حراج و فروش توسط فروشنده تمایل نشان میدهد چون میخواهد به
طلبش برسد، در حالی که کلا در حراجی، فروشنده هیچگاه ضرر نمیکند.برگشت پول و
سرمایه و نماندن جنس از مدافتاده دلیل حراج پوشاک است. این هم نظر «عبادی»
فروشنده انواع پوشاک تریکو و ... در خصوص حراجیهای مرسوم است. او میزان سودبری در
حراجی را 5 درصد و در اجناس جدید متناسب فصل را 15-20 درصد میخواند و در این
ارتباط میافزاید دست فروشنده در حراج باز است و میپرسم: شما حراج نمیکنید؟ او
انبوه پوشاک آویخته به حلقه گردان فلزی پایهدار بیرون مغازه که رویشان قیمتها با
خط درشت نوشته شده است را نشان میدهد و میگوید: «این پوشاکها با نرخ حراج فروخته
میشوند.» از این فروشنده پوشاک درباره مجوز رسمی اتحادیه برای حراج سؤال
میکنم، پاسخ میدهد: «در صورتی که حراج طولانی مدت باشد باید از اتحادیه مجوز
گرفت.» دست خالی از یک فروشگاه پوشاک بیرون میآید. خود را «تابیدانی» و
کارمندی که حدود یک ماه بازنشسته شده معرفی میکند. نظرشان در خصوص حراج پوشاک این
است: حراجیها معمولا جنسهایی که از اول فصل سال مانده، در آخر هر فصل به فروش
میرسانند. اگر چه قیمتشان مقداری مناسب میباشد. لکن جنسهای مانده بعضا تکسایز
و آفتاب خورده در قالب حراجی عرضه میشود. او با لبخندی میافزاید: «از قدیم
گفتهاند هر ارزانی بیعلت نیست، هر گرانی بیحکمت.» اگر سود مناسب بود به حراج
نمیرسید «حدود چند سال پیش یک شلوار جنس پارچه از یک فروشگاه غیرحراجی ولی
ارزان فروش خریدم هفت هزار تومان. طی این چند سال در تمام فصلها پوشیده و شسته شد
و تا الآن نه رنگش رفته، نه از قیافه افتاده، به راحتی استفاده میکنم. جالبتر این
که پس از شست وشو در ماشین لباسشویی خانگی نیاز به اطوکشی هم ندارد. این جنس را
داشته باشید! چند بار روپوش و مانتو بیشتر به رنگهای مشکی و یشمی و کرمرنگ برای
دختر محصلم از مغازههایی به قیمت معمولی خریدهایم. اما پس از چند دفعه شستوشو
رنگ باختهاند. برای روپوش مشکی، رنگ مشکی خریده و آن را درون آب گرم آمیخته با رنگ
مشکی قرار داده و سپس بدون چلاندن روپوش در معرض آفتاب خشک و استفاده شده که پس از
دوسههفته، باز رنگش پریده است. حالا...» این قضیه را «حسنخانی» شاغل در یک واحد
فرهنگی تعریف و اضافه میکند: «... حالا میپرسید چه نظری درزمینه حراجی دارم؟ ...
نظرم این است: همیشه از بزرگتر میشنیدم هر چقدر پول بدهید همان اندازه آش
میخورید و یا اینکه جنس ارزان علت دارد. نظرم این است آنان که ته مانده جنس فصل
پیش را حراج میکنند اگر از اول فصل همین اجناس را به نرخ متعادل به مردم
میفروختند هم جنسشان را زود تبدیل به پول میکردند و هم آن که با سود کم به واسطه
فروش زیاد، بیشتر منفعت میکردند. این که میبینیم برخی مغازه دارها از 10-20 درصد
و بعضا تا 50 درصد متاعشان را به حراج میگذارند و یک چنددرصد سود نسبت به نرخ
میبرند بهتراست در طول هر فصل مقداری قیمتها را تعدیل کنند. در نظرشان هم باشد
رعایت حال و وسع مردم کمدرآمد موجب رضایت دائمی مشتریان میشود. خدا هم برکت
میدهد.» حراج؛ فرصت ویژه در چرخه اقتصاد حراج اجناس به مناسبتهایی در
کشورهای دیگر برگزار میشود و تقلیل نرخها برای انبوه خریداران نوعی صرفهجویی
اقتصادی و برای برگزارکنندگان هم به علت فروش کلان و نقدینگی فراتر از روزهای معمول
رضایتمند میباشد. در جامعه ما هم کالای حراجی طرفداران کثیری دارد. منتها
اعتمادسازی هرچه بیشتر در کیفیت و نرخهای فصل حراج رونق و استقبال فراتر از آنچه
الآن در حراجیها میبینیم، خواهد شد. این مطالب را «رضا مرادی» تحصیلکرده
اقتصاد صنعتی اظهار میکند. او این باور را نیز دارد که صرف حراج کالا چه پوشاک و
کفش، مواد خوراکی و مصارف خانگی، به تنهایی ممکن است چندان کافی در جهت جذب و
استقبال نباشد اگرچه در حراج، جمعیت فراوان حضور یابند. این را هنگام دیدن خرید و
زمان خروج میتوان شاهد شد که چقدر کالا خریده شده است. این نظر دو علت محسوس دارد:
یکضعف توان قشر حقوقبگیر و روزمزد، دوم آن که به اصطلاح اندرز قدیمی که جنس ارزان
بدون دلیل نبوده است، ناخواسته کم و بیش در اذهان مانده است که البته همیشه چنان
نبوده و کالا مطمئن هم هست. وی در ادامه صحبت خود، میگوید: «معمولا کالایی در
بازار حراجی عرضه میشود که قبلا خریدار نداشته و دلایلی هم داشته است. مثلا کفش
تکسایز، پوشاک تکسایز، و یا کفش و کیف دمده شده، رنگ رفته بودهاند. لذا خریدار
باید در این نوع کار بیشتر دقت کند. از این اقتصاددان میپرسم: جمعبندی نظرتان از
حراج چیست، میگوید: «در کل قضیه، منظور این است که کالای حراجی که شخص خریداری
میکند و میخواهد از آن استفاده کند، هیچ نوع نقص نداشته باشد و نرخها مدیریت شده
باشند. اما از طرف دیگر، فصل حراجی، فرصت خیلی مناسب برای فروش اجناس است. چرا که
با استقبال تودههای مردم، فروش به حد کلان میرسد و به همین نسبت سود بیشتر میشود
و مهمتر آن که نقش مثبت گردش پول در سرمایهگذاری چه تولیدی و خردهفروشی است و
نگرانی ایشان از بدهی و مطالبات تجاری، از این فرصت حراج کاسته و یا مرتفع میشود.
حراجی برای مردم مصرفکننده هم موقع مناسبی برای خرید کالا که با کیفیت و نرخ پایین
صورت بگیرد است، این نوع خرید در اقتصاد خانواده نیز اثر به صرفه میگذارد.»
گزارش روز
|