(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10


سه شنبه 30 مهر 1392 - شماره 20622 

نگاهی به غدیر و ولایت پذیری در جامعه اسلامی (بخش نخست)
ولایت در امتداد بندگی
   


پریسا جلالی
ولایت فقیه در تداوم و استمرار اصل نبوت و ادامه حرکت انبیاء و اوصیاء الهی است، همان اصلی که شیعه را از دیگر مسلمین جدا می کند.
با غیبت امام معصوم(عج) در باب اهمیت نایب ایشان باید گفت حکمی که صادر می‌کند مانند حکم امام معصوم بوده و پذیرش آن بر سایرین واجب است و رد کردن آن در حکم رد‌کردن حکم معصوم بوده و آن هم در حکم رد کردن حکم خدا و در نتیجه شرک به اوست. از این رو آحاد ملت اعم از مردم و مسئولین باید حاکمیت ولی فقیه به عنوان ولی امر مسلمین را یک هدیه الهی دانسته و از آن حفاظت و پشتیبانی کنند.
آن چه بیش از همه از لحاظ لفظی در جامعه رواج دارد بحث ولایت پذیری است. در باب ولایت‌پذیری هم حد نهایی را برخی صرفا به اطاعت از دستورات و احکام ولی فقیه خلاصه می کنند. به این صورت که اگر مقام ولایت حکمی را صادر کرد مردم و مسئولین از آن اطاعت کنند اما مادام که مقام ولایت حکم صادر نکرده تکلیفی بر دوش دیگران نیست.
با توجه به اینکه به عیدسعید غدیر خم نزدیک می شویم گزارش امروز و فردای کیهان را به موضوع ولایت پذیری و ضرورت وجودی آن پرداخته ایم.
اطاعت، شرط لازم اما ناکافی
در این که اطاعت از ولی امر معصوم (ع) واجب و تخلف از آن جایز نیست و اطاعت از ولی فقیه در طول اطاعت از معصوم است شکی نیست اما ولایت پذیری در همین اطاعت صرف خلاصه نمی شود. یعنی باید بگوییم اطاعت از ولی فقیه شرط لازم ولایت مداری هست اما کافی نیست. هرچند که برخی از همین حد هم تجاوز کرده و حاضر به اطاعت نیستند و برخی هم تا زمانی مطیعند که حکم او را با عقل و منطق و فهم خود سازگار ببینند در غیر این صورت هر گاه احساس کنند حکم امام با عقل و درک و فهم شان مغایر است از اطاعت سرپیچی می کنند.
موضوعی که حجت الاسلام والمسلمین سید محمد کاظم موسوی مشاور معاون فرهنگی سازمان اوقاف کشور بدان اشاره می کند.
وی در گفت و گو با گزارشگر کیهان در همین رابطه می گوید: در احادیث و روایات به ولایت فقیه به عنوان ملاک ایمان توجه شده است. اسلام و ایمان دو مقوله جداست. خیلی ها اسلام می آورند اما ایمان نمی آورند. اسلام به زبان است و کلام و ایمان به قلب و عمل است. ولایت پذیری که ما از آن دم می زنیم همان عمل و ایمان حقیقی است که اگر فردی به اسلام ناب اعتقاد داشته باشد و به ولایت امر معتقد باشد یعنی ایمان قلبی و باطنی به ولی فقیه دارد و مطیع او خواهد بود.
همان طور که در آیات قرآن و احادیث و روایات داریم بحث ولایتی که به آن اشاره شده است موضوع ولایت حضرت علی (ع) و اولاد طاهرین آن حضرت است و اگر قرار باشد اسلام ما با ایمان همراه باشد باید از ولایت تابعیت داشته باشیم.
این کارشناس فرهنگی ادامه می دهد: آن چه که بسیار مهم است ولایت پذیری در مواقع خاص است؛ مواقعی که دنیای ما به خطر می افتد. هستند افرادی که در این مواقع با پیغمبر(ص) و امام معصوم(ع) همراهند اما تا وقتی که شرایط شان اجازه دهد! درست زمانی که دنیای شان به خطر بیفتد و جایگاه و مقام و موقعیت شان در معرض زیان باشد با ولایت و اولی الامر و صاحب اختیاری که به عنوان ولی فقیه به آن معتقدیم زاویه می گیرند حتی در تاریخ و برهه‌های حساس داریم که تا 180 درجه زاویه گرفته و روبه روی ولایت ایستاده اند و به معامله و مبارزه و جنگ و قتال پرداخته اند. در واقع این همان اتفاقی است که تاریخ به ما درس داده و ثابت کرده هر کجا فردی با ولایت زاویه بگیرد آرام آرام از ولایت دورتر شده و ناگهان در جایی خودش را پیدا می کند که روبه روی ولی فقیه ایستاده است.
ولایت پذیری یا ولایت مداری؟
“ مساله ولایت پذیری و ولایت مداری دو موضوعی هستند که لازم و ملزوم یکدیگرند .”
حجت الاسلام و المسلمین عبدالرحیم علیزاده تحلیلگر مسایل سیاسی نظر دیگری دارد و از بعد دیگری به این موضوع نگاه می کند.
وی در گفت و گو با گزارشگر کیهان ضمن اشاره به اهمیت ولایت پذیری و شناخت جایگاه عالی آن اظهار می دارد: ولایت پذیری در حوزه نظر و معرفت‌شناسی و اندیشه ای، پایه ولایت مداری محسوب می‌شود. اگر ولایت پذیری نباشد و مساله ولایت و سلسله نظام تولی به ولایت که از ولایت الله آغاز می شود را نپذیرفته باشیم طبیعتا ولایت پذیری ما یا اتفاق نمی افتد یا اگر اتفاق بیفتد تصنعی خواهد بود و از روی مصلحت است. مثل کسانی که ولایت فقیه را قبول ندارند و می‌دانیم که نپذیرفته‌اند اما می‌گویند ما ملتزم هستیم، شبیه لیبرال ها.
این کارشناس مسایل سیاسی با تاکید بر ترتیب ولایت پذیری به عنوان زیر ساخت ولایت‌مداری می‌گوید: برخی از افراد در شرایط حساس برای کسب جایگاه و مقام مثلا در انتخابات مدعی می شوند که به ولایت فقیه التزام دارند و بر اساس نظر ولایت عمل می کنند اما سابقه این افراد نشان می دهد که اصل ولایت را قبول ندارند چه برسد به این که ولایت مدار باشند. به همین علت است که معتقدم ولایت پذیری در حوزه فکر و نظر بر ولایت مداری در حوزه عمل مقدم است.
وی ادامه می دهد:آن چه به عنوان ولایت مداری یاد می شود تاکید این نکته است که در ابتدا به مقام والای ولایت فقیه در زمان غیبت آگاه باشیم و با شناخت کامل از جایگاه بحق او اطاعت کنیم. چه ولی امر خدا فرمان و حکم و یا دستوری صادر کنند و چه این که فرمایش های ایشان در زمره منویات باشد در حیطه ولایت مداری است که در عمل هم باید پایبند به فرامین ایشان باشیم و به تعبیری ولایت مدار باشیم.
برهه‌های حساس و سرنوشت ما
چگونه می توان در مواقع حساس این اصل را بر موقعیت خود ارجح تر دانست؟
حجت الاسلام والمسلمین سید محمد کاظم موسوی در بیان راه حل این موضوع می گوید: برای این که از ولایت امر فاصله نگیریم باید هر لحظه مراقب خود باشیم و خود را با ولی زمان تطبیق دهیم و به قول امروزی ها که خودشان را چکاپ می‌کنند تا از امراض در جسم پیشگیری کنند برای روح هم لازم است تا با استانداردها در احادیث و روایات منطبق و همراه باشیم و از افتادن در ورطه هلاکت نجات پیدا کنیم. در واقع برای این که با ولایت امر زاویه نگیریم باید مانند چکاپ جسم، روح مان را با استانداردهای اطاعت از ولایت تطبیق دهیم.
حجت الاسلام و المسلمین علیزاده کارشناس مسایل سیاسی هم معتقد است که وقتی از دل و جان ولایت را پذیرفته باشیم و اطاعت از او را با عمق جان و دل پذیرا باشیم در مواقع بحرانی هم خطایی از ما سرنخواهد زد و همواره عمل به فرامین رهبری را در تمامی شرایط ایفا می کنیم.
به عقیده وی این وظیفه ای است که به دوش ما گذاشته شده تا چه در امور فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و مخصوصا سیاست خارجی و در مواجهه با دشمن نه تنها ولایت پذیر باشیم بلکه ولایت مدار باشیم و در میدان های سخت در عمل هم به فرامین ایشان عمل کنیم.
او همچنین به این نکته هم اشاره می کند که متاسفانه برخی در تلاشند تا به تصور خودشان ولایت را دور بزنند و در حالی که دم از اطاعت محض می‌زنند اما در عمل، تعهدی ندارند در حالی که ادعای ولایی بودن کافی نیست و در حوزه عمل باید این ادعا را به اثبات برسانند.
بر همین اساس باید تاکید کرد اطاعت صرفا به مردم محدود نمی شود همان طور که به مسئولان نیز خلاصه نمی شود. همان طور که آیت الله سید احمد خاتمی عضو هيات رئيسه مجلس خبرگان عقیده دارد: طبق قانون اساسي و فقه ما، مشروعيت كل نظام به ولايت فقيه است و در صورتی سه قوه مشروعيت دارند كه امضاي رهبري انقلاب پاي آن باشد. اگر اين امضا پاي آن نباشد هيچ قوه‌اي اعتبار نخواهد داشت؛ بنابراين اطاعت از ولايت فقيه بر مسئولان بدون هيچ‌گونه ترديدي هم تكليف شرعي و هم تكليف قانوني است.
مردم هم در صورتی پشتیبان سه قوه و مسئولان هستند که گفتمان آن ها به گفتمان ولايت نزديك‌تر باشد که آیت الله خاتمی در این مورد اظهار می دارد: وقتي مردم مي‌بينند مسئولي در اين عرصه پيشگام مي‌شود مردم و رهبري او را دوست دارند. نبايد اين مساله مورد غفلت قرار گيرد كه حمايت‌هاي مردم، حمايت مطلق نيست بلكه حمايت مشروط است تا وقتي كه اطاعت از مقام معظم رهبري باشد.
ولایی بودن محدود به پذیرش نیست
حجت الاسلام و المسلمین اصغر کاملی عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی عباسپور در این مورد به رضایت قلبی از حکم امام به عنوان یکی از شروط ولایت مداری اشاره می کند.
وی در گفت و گو با خبرنگار سرویس گزارش کیهان می گوید: هر چند اطاعت پذیری از شرایط و ارکان مهم ولایت پذیری است اما همه شرایط این نیست. بلکه محدود کردن امر ولایت پذیری در حد اطاعت پذیری باعث تنزل جایگاه ولایت می‌شود بنابراین باید گفت مساله اطاعت پذیری صرفا یک عمل فیزیکی است که با عمل به ارکان صورت می‌گیرد. یعنی عمل به فرامین رهبری موجب می‌شود که دستور ولی فقیه اجرا شود.
این کارشناس فرهنگی در توضیح بیشتر ادامه می‌دهد: اطاعت باید به همراه رضایت قلبی باشد . صرف اطاعت بدون موافقت و رضایت قلبی ارزشی ندارد چرا که همین اتفاق می تواند در بزنگاه ها شک و در نهایت لغزش از اجرای فرامین رهبری را سبب شود. گاهی فرد به خاطر ترس از تهدید مقام و جایگاهش ممکن است در شرایطی قرار گیرد که چنانچه خلاف نظر رهبری عمل کند سود ظاهری زیادی کسب کند اما در عمل زیان کرده است. این لغزش در صورتی اتفاق می افتد که فرد از صمیم قلب و با خلوص نیت به ضرورت عمل به فرامین ولی فقیه ایمان نداشته باشد.
نمونه های بسیاری در تاریخ داشته ایم از افرادی که نه تنها با رضایت قلبی ولایت پذیر شده بودند و در عمل ولایت مدار بودند بلکه باید گفت در ولایت ذوب شده بودند. عمارها و سلمان های بسیاری که همگی مراحلی فراتر را طی کرده بودند.
حجت الاسلام و المسلمین کاملی در این مورد اظهار می دارد: با پذیرش ولایت و اطاعت از دستورات و احکام ولایت فقیه همه حق ولی ادا نمی شود. در واقع شیعه واقعی در این موارد خلاصه نمی شود. بلکه شیعه واقعی فردی است که در ولایت ذوب شده باشد. اگرچه نمونه های بسیاری در تاریخ اسلام داریم اما در تاریخ انقلاب اسلامی هم کم نیستند افرادی که با ذوب در ولایت توانستند به مقام شهادت، جانبازی و حتی درجات علمی و فقهی برسند و به‌ عنوان خدمتگزار ایفای وظیفه کنند.
این استاد دانشگاه در مورد خصیصه افراد ذوب در ولایت می گوید: تفاوتی بین این افراد با رهبری نمی بینیم. نه تندتر و نه کندتر حرکت می کنند. به هیچ عنوان منویات رهبری را فراموش نمی کنند و همه تلاش شان توجه به فرامین و عمل به این منویات است. بنابراین فردی که در ولایت ذوب می‌شود مجذوب ولی اش شده تا جایی که همه گفتار و حرکات و ایده ها و تفکرش حتی موضع‌گیری‌هایش و هم و غمش مانند ولی می شود.
گزارش روز

 

(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10