نقش نيروي انتظامي در تحقق حماسه اقتصادی |
|
تامین آب از ارس به چه قیمتی ؟ |
|
استفاده از انرژیهای جدید به جای بنزین |
|
|
|
|
طی پنج سال گذشته، همزمان با شروع نامگذاری دهه پیشرفت و عدالت، راهبردها و
رويكردهاي اقتصادی بهعنوان شعار سال كه مبنای حرکت نظام، حاکمیت و مردم هست انتخاب
ميگردد. سال 1388 سال «اصلاح الگوی مصرف»، سال 1389 سال «همت مضاعف، کار مضاعف»،
سال 1390 سال «جهاد اقتصادی» و سال 1391 سال «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایهی
ایرانی» و سال 92 «سال حماسه سیاسی-حماسه اقتصادی» که هر کدام از این شعارها وجوهی
از مجموعه پیشرفت و عدالت را به همراه دارند. این نامگذاریها با توجه به شرایط
محیط داخلی، بینالمللی صورت گرفته و معلول شرایط زمانی ، موقعیت منطقهای و جهانی
جمهوري اسلامي ايران است. از اينرو، امسال نيز براي پنجمين سال متوالي توسط مقام
معظم رهبري (مدظلهالعالي) بهنام اقتصادي مزين شده گویای این مسئله است که مسائل
اقتصادي يكي از راهبرديترين و تعيين كنندهترين عرصههاي پيشرفت نظام جمهوري
اسلامي ايران در دهه چهارم انقلاب است. یکی از نهادهایی که همانند سایر ارگانها و
دستگاهها سهمی قابل ملاحظه در تحقق شعار سال دارد نیروی انتظامی جمهوری اسلامی
ایران است. در هر سازمان و نیرو یا نهاد دو نوع میتوان برای خلق حماسه نقشآفرینی
کرد یکی از آنها به نوعی عمومی است که تمام آحاد مردم از جمله نیروهای ناجا
میتوانند در ایجاد حماسه تأثیر داشته باشند .یک سری کارها هم جزء مأموریت ذاتی
نهادها میباشد که نیروی انتظامی هم از آن مستثنی نیست. مبارزه با قاچاق کالا و
ارز در مجموع قاچاق كالا را میتوان فعالیت اقتصادی غیرقانونی دانست كه طی آن
كالا خارج از مبادی رسمی به كشور وارد و یا از آن خارج میشود بدون آنكه بر آن
نظارتی انجام و یا حقوق دولت از آن اخذ شود. با توجه به ماهیت پنهان و زیرزمینی
پدیده قاچاق كالا، هیچگاه آمار دقیقی از مقدار كالای قاچاق شده بهدست نمیآید،
اما برآوردها نشان از رشد گسترده آن در چند سال اخیر دارد. در این بخش باید گفت
قاچاق كالا یك پدیده كاملا مبتنی بر نظام عرضه و تقاضا و مطلوبیت است، با این تفاوت
كه از راهی نادرست برآورده میشود. وقتی تقاضا برای این كالاها در كشور بالا است،
وارد كردن آنها مطلوبیت دارد، اما وارد كردن این كالاها از مبادی رسمی بهدلیل
نظام تعرفهها گاهی گرانتر از حدی میشود كه برای واردكننده قانونی مقرون بهصرفه
باشد. به همین دلیل او از بازار كنار میرود، اما نیاز به كالا در جامعه باقی
میماند. در اینجا قاچاقچیان با درك این نیاز وارد بازی میشوند و سود خود را هم
میبرند، با این تفاوت كه دولت در این بین نمیتواند حقوق خویش را بهدست آورد و
بدتر از آن كنترلش بر بازار را هم از دست میدهد وجود مرزهای طولانی آبی و خاكی در
اطراف ایران و فقدان توسعهیافتگی استانهای مرزی كشور از جمله مسائلی است كه در
زمینه افزایش قاچاق كالا در كشور نقش زیادی دارد. از سوی دیگر مشکل خروج در كنار
ورود كالاهای قاچاق به داخل كشور مشكلی دیگر است که باآن مواجهیم به دلیل تعلق
یارانه به برخی کالاها در داخل كشور و اختلاف قیمت زیاد با كشورهای منطقه، به شكل
گستردهای از كشور به خارج از مرزها منتقل میشوند. به گفته مسئولان، در میان
كالاهای عمدهای كه به خارج از مرزها قاچاق میشود چند قلم كالای یارانهای دیده
میشود، دولت ایران از سرمایه ملی كشور یارانه كالاهایی را میدهد اما سود آن را
كشورهای منطقه میبرند. تداوم این امر زنگ هشداری جدی برای نظام اقتصادی كشور است،
چرا كه در سالهای گذشته در مقایسه با واردات رسمی فعالیتهای مجرمانه در زمینه
قاچاق گسترده بوده است. در همین راستا طبق ماده 3 مصوب تیرماه ۱۳۶۹هدف از تشکیل
نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، استقرار نظم و امنیت و تأمین آسایش عمومی و
فردی و نگهبانی و پاسداری از دستاوردهای انقلاب اسلامی در چهارچوب این قانون در
قلمرو کشور جمهوری اسلامی ایران است. و در وظایف 26گانه احصاء شده برای این نیرو
، استقرار نظم و امنیت و تأمین آسایش عمومی و فردی و مبارزه قاچاق کالا جزو
مأموریتهای اساسی نیروی انتظامی است. با توجه به اهمیت موضوع با ورود به هنگام
نیروی انتظامی و برخورد جدی با پدیده شوم قاچاق کمک بزرگی میتواند به تولید و
حماسه اقتصادی نماید. با مراجعه به برخی از آمارها اهمیت این موضوع دو چندان
میشود. طبق نظر كارشناسان مربوطه به ازاي هر يك ميليارد تومان كالاي قاچاقي كه
وارد كشورمان ميشود، بيش از 100 هزار فرصت شغلي از بین میرود. حال اگر 100 هزار
فرصت شغلي در هر یک میلیارد را بپذیریم آن موقع رقمهای قابل تأملی به دست میآید.
زیرا میزان ورود کالای قاچاق در کشور بین رقمهای 12- 19 میلیارد دلار، در سالهای
گذشته است. این رقم یعنی کاهش چند درصدی نرخ بیکاری، با عملی شدن همین یک وظیفه که
جزء وظایف نیروی انتظامی است بهنوعی رونق به تولید و فضای کسب و کار برمیگردد.
امنیت اقتصادی امروزه امنیت اقتصادی مهم ترین شاخص توسعهیافتگی در دو سطح
خرد و کلان مطرح است که در سطح خرد امنیت اشتغال و درآمد را شامل میشود و در سطح
کلان به امنیت سرمایهگذاری در کشور میانجامد. از اینرو تلاش در جهت ایجاد یک
محیط با ثبات نقش مؤثری در تحقق امنیت اقتصادی و رشد پایدار و در نهایت خلق حماسه
اقتصادی دارد. با این وضعیت بخش مهمی از این مقوله به دوش نیروی انتظامی است که با
عملیاتی کردن آن میتوان به راهبرد شعار سال دست یافت. مبارزه با پولشویی
نيروي انتظامي با عزم و اراده مصمم در مبارزه با پولشویي نقش بسزايي در خلق حماسه
اقتصادي خواهد داشت. مبارزه با موادمخدر موادمخدر بعد از نفت، گردشگری و
اسلحه، چهارمین تجارت جهان و بعد از تجارت اسلحه دومین تجارت غیرقانونی است. به
دلیل نزدیکی و هممرز بودن ایران با افغانستان و برداشت بیش از هفت هزار تن تریاک،
تولید 700 تن هروئین و تولید هروئین مخدر فشرده کراک در این کشور و ترانزیت این
مواد، مشکلهاي زیادی برای ایران بهوجود آورده است. اما نیروی انتظامی با تلاش
شبانهروزی و با تقدیم سه هزار و 700 شهید در دو دهه مبارزه با موادمخدر، حفر
کانال، ساخت جاده، برجکها و پاسگاهها و کشیدن سیمخاردار در مرزهای شرقی در یک
جنگ تمام عیار فرسایشی، خاموش و پرهزینه گامهای بزرگی برداشته است. در این بخش
علاوه بر مبارزه با پولشویی ضمن به خطر انداختن منافع قاچاقچیان راه کسب و تجارت
سالم را برای تولید کنندگان مهیا ساخته تا سرمایههای مردم در مسیر قانونی و تولیدی
هموار گردد که خود این برنامه کمک زیادی به برنامههای صحیح اقتصادی است. واقعیت
این است که اقتصاد ایران ظرفیتهای قابل توجهي دارد که با بهکار بستن آنها به
راحتی میتوان بیش از دو برابر رشد متوسط 30 سال اخیر را بدست آورد. ایران هم اکنون
منابع انسانی غنی در حد 5 میلیون فارغ التحصیل دانشگاهی دارد و یکی از جوانترین
کشورهای منطقه به شمار میرود، از سوی دیگر، ایران یک موقعیت خوب تاریخی دارد و
مجاورتش با 15 کشور همسایه، به گونهای است که دروازه طلایی برای ورود به حوزه
اقتصادی این 15 کشور به شمار میرود، ضمن اینکه در کنار این امر وضعیت منابع انرژی،
معادن، آب و هوا و موقعیت جغرافیایی عواملی هستند که برای رشد و توسعه اقتصادي
اهميت بسيار دارد. ظرف سی سال گذشته، علی رغم تمامی مشکلها و محدودیتها، ایران
توانسته است موقعیتهای مناسبی در حوزه اقتصادی بدست آورد و زیربناهای خود را از
منابع انرژی، معادن، نیروی انسانی ، رفتار مدبرانه و موقعیت جغرافیایی تقويت نموده
و با برخورداري از اقتدار سياسي و نظامي زمینههای جهش بزرگ را برای خود فراهم کند.
اگر از ظرفيتهايي كه در اختيار است درست استفاده شود حماسه اقتصادي محقق خواهد شد.
بايد سعي كرد تا با استفاده از نيروي انساني موجود و فنآوريهاي پيشرفته براي
افزايش توليدات ارزان و با كيفيت گام برداشت. مردم بايد هزينههاي خود را كنترل
كنند و از اسراف و زيادهخواهي بپرهيزند چون صرفهجويي در هزينهها در كنار كار
بيشتر ميتواند نشانهاي از ایجاد خلق یک نوع حماسه اقتصادي باشد، كار بيشتر كه
نتيجه آن توليد بيشتر است ميتواند كشور را در مسير رشد اقتصادي قرار دهد. تحقق
حماسه اقتصادي و منتفع شدن كشور از بركات آن، مستقيما متوجه همدلي و همراهي تنگاتنگ
مردم و مسئولين كشور ميباشد و ان شاءالله مردم و مسئولان كشور با حماسهسازي، در
راستاي فرمايشات و رهنمودهاي راهبردي مقام معظم رهبري (مدظلهالعالي)، همچون گذشته
برگ زرين ديگري بر تاريخ اين مرز و بوم افزوده و ضمن خنثيسازي توطئههاي دشمنان،
روند پيشرفت اقتصادي كشور را در همه ابعاد، با سرعت بيشتر تداوم بخشيده و بدين
ترتيب آهنگ پيشرفت اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي كشور را براي سالهاي آينده،
پرشتابتر و سهلتر خواهند كرد.
|
|
|
وزیر نیرو مدتی پیش اعلام کرد طرح انتقال آب دریای خزر به دریاچه ارومیه در
مرحله مطالعه است و در این باره درحال انجام مطالعات زیست محیطی و فنی هستیم تا
ببینیم این انتقال ممکن است یا خیر؟ حمیدچیت چیان، وزیر نیرو در حاشیه جلسه هیئت
دولت در جمع خبرنگاران در خصوص آخرین وضعیت احیای دریاچه ارومیه اظهار داشت: تا ۲۷
مهر، نتایج بررسی کارگروهها درخصوص دریاچه ارومیه به هیئت دولت اعلام میشود.
وی افزود: درباره دریاچه ارومیه مذاکراتی با مقامات محلی انجام شده و از دانشگاهها
و مراکز تحقیقاتی نیز خواسته ایم راهکارهای خود را برای نجات این دریاچه ارائه
کنند. با توجه به این مساله یکی از کارشناسان بومی در این مورد تحقیقاتی انجام داده
است و سوالات متعددی را مطرح نموده که امید است مسئولان قبل از هر گونه تصمیم گیری
به آن توجه نمایند: 1- با توجه به حقابه ایران اسلامی از ارس به طور متوسط سالی
دو میلیارد و پانصد میلیون یا حدود 80 متر مکعب اب بر ثانیه که مقداری X متر مکعب
آن متعلق به آذربایجان شرقی و مقداری هم متعلق به اردبیل می باشد به فرض تخصیص 30
متر مکعب به آذربایجان غربی چقدر ازاین آب قابل انتقال به دریاچه می باشد ؟ 2-
فرض کنیم 15 متر مکعب آب شیرین به دریاچه اختصاص دهیم یا سالی 470 میلیون متر مکعب
،اگر عدد مذکور بر مساحت 5میلیارد متر مربعی دریاچه تقسیم شود تقریبا 95 میلی متر
برسطح می شود آیا 9/5 سانتی متر بارندگی روی دریاچه جوابگوی نیاز آن می باشد ؟
3- فاصله هوایی بندر شرفخانه شیخعلی تا ارومیه حدود 52 کیلومتر است اگر آب را از
ارس وارد این نقطه (کوتاه ترین فاصله ارس تا دریاچه) نماییم با توجه به خاصیت نمک
در جذب آب چقدر آب لازم است تا به ارومیه برسد و اگر آب را از طریق لوله و کانال به
ارومیه برسانیم تکلیف دیگر شهر ها چیست ؟ 4- نیاز آبی فعلی دریاچه برای رسیدن به
حد اشباع چقدر است ؟ اگر به کلام کارشناسان که اظهار می دارند 16 میلیارد متر مکعب
آب نیاز داریم آیا می توانیم این آب را تامین کنیم ؟ 5- برای انتقال هر متر مکعب
آب به ارتفاع 217 متری یک کیلو وات برق نیاز است .برای انتقال آب ازسطح ارس در
منطقه هادی شهر با ارتفاع 718 متری از سطح دریا به ارومیه 1300 یا به دریاچه 1270
متری با اختلاف 582 متر ارتفاع و افت مسیر حداقل برای هرمتر مکعب 3 کیلو وات برق
لازم داریم( بنابراین کار حدود 170 مگا وات بر ساعت ) آیا ما در تابستان کمبود برق
نخواهیم داشت؟ 6- به فرض داشتن منبع آب و برق مشکلی هم جهت انتقال نداشته باشیم
این کار را تا کی باید ادامه دهیم ؟ 7- میزان تبخیر در منطقه چقدر است و آیا
وارد کردن سالی 470 ملیون متر مکعب آب کمتر ازمیزان تبخیر در سطح دریاچه نیست
مسئولان صلاح می دانند با توجه به خشکسالی های اخیر وبحران بی آبی در بعضی از نقاط
آذربایجان یا دیگر نقاط پایین دست آب شیرین که هر متر مکعب آن حد اقل5/. دلار ارزش
دارد (برای شیرین کردن هر متر مکعب آب دریا یک سوم دلار ) را هم انتقال بدهیم و
وارد دریاچه ای بکنیم که شوری ان 330 گرم بر لیتر می باشد . 8- مساحت دریاچه
حدود5000 کیلو متر مربع است و برابر با 5000میلیون متر یا 5 میلیارد متر مربع در
خوشبینانه ترین حالت .اگر ما یک متر مکعب آب بخواهیم به سطح دریاچه اضافه کنیم به 5
میلیارد متر مکعب آب یا 2 برابر کل حقابه ایران از ارس نیاز داریم و این معادل
رودخانه ای بادبی ( حجم آب بر ثانیه ) 158 متر مکعب می باشد . آیا کل بارندگی
سالانه حوزه آبریز دریاچه همین مقدارآب می باشد وآیا ارس تا این اندازه آب دارد؟
9- حوزه شهرهای مشهور متصل یا نزدیک به دریاچه عبارتند از : شرفخانه ، ارومیه
،میاندو آب،عجب شیر ، اذر شهر و... آیا حوزه این شهر ها هم مشکل دارند و اگر
470 میلیون متر مکعب آب فرضی انتقالی بین اینها تقسیم شود سهم هریک چقدر می شود و
چه کمکی به آنها می کند؟ 10- با توجه به مطالب ارائه شده آیا انتقال آب از ارس
منطقی است؟ 11- فرض کنید حدود 470 میلیون متر مکعب آب در اختیار شماست و دو
گزینه دارید: گزینه اول پخش آب روی دریاچه به میزان 10سانتی متر که طی یک ماه بخار
شود یا گزینه دوم هدایت آن جهت احداث یا آبیاری بیش از 70 هزارهکتار باغ و تاکستان
به روش آب یاری نوین وکسب در آمد2100 میلیارد تومان در سال و ایجاد حد اقل سی هزار
شغل (قیمت یک کیلو انگور سر زمین 600 تومان ،متوسط برداشت 50تن وهر دو هکتار یک شغل
) انتقال از خزر 12- آیا انتقال آب از کرانه های خزر با ارتفاع منفی 25 به
دریاچه ای که در ارتفاع1275 متر بالاتر از سطح دریای آزاد است و در فاصله متوسط280
کیلو متری هوایی واقع شده است امکان پذیر است ؟ 13- برای انتقال حدود 15 متر
مکعب آب بر ثانیه یا 500میلیون متر مکعب درسال از کرانههای خزر به سمت سمنان با
آماده بودن مسیر انتقال لوله نفت نکا- شهر ری وفاصله کمتر با دلار هزارتومانی
3000میلیارد تومان برای انتقال مثلا یک میلیارد متر مکعب آب یا بیش از این از کرانه
خزر تا دریاچه با فاصله متوسط 280 کیلو متری و نبود، تاسیسات مثل راه و برق و ...
چندین میلیارد،تومان و چه زمانی نیاز است؟ 14- برای احداث جاده خرم زال در
زاگرس با مجموعه تونل 25 کیلو متر و وجود نیروهای کاری و کار کشته با دلار
1000تومانی 700 میلیارد و چند سال کار مورد نیاز است؟ حال برای احداث 250 کیلو متر
تونل یا بیشتر در البرز و ... تا اذر شهر چند تومان و چند سال نیاز است؟ 15-
ساخت 50 کیلو متر تونل دو قلو در کوههای الپ (تونل گارد هات )با آن تجهیزات و
آنگونه عملکرد با شیب بسیار کم 5میلیارد دلار ساخت 250 کیلو متر با این اختلاف شیب
1300 متر چند میلیارد دلار و چند سال زمان خواهد برد؟ 16- برداشت 500 میلیون متر
مکعب آب از خزر که برابر 25/1 میلی متر بارندگی روی دریای خزر می باشد باعث چه سر و
صدا هایی شد و چقدر اعتراضات غیر علمی داشتیم حالا برای این موضوع مشکلاتی نخواهیم
داشت ؟ 17-- برای انتقال هر متر مکعب آب با پمپهای کشاورزی به ارتفاع 217 متری
یک کیلو وات برق لازم است و برای انتقال آب به ارتفاع 1300 متری شش مرحله پمپاژ و
اگر افت طول مسیر نیز حداقل و برابر هر 250 متر افقی یک متر ارتفاع در نظر بگیریم
مثل این است که بخواهیم آب را به ارتفاع 2300 متری ببریم دراین حالت برای انتقال
هرمتر مکعب آب به این ارتفاع حد اقل 10 کیلو وات برق لازم می باشد و مصرف سالیانه
برق معادل 10 میلیارد کیلو وات یا نیروگاهی که بیش از 1000 مگاوات برق تولید کند .
آیا فکر احداث نیرو گاه کرده اید چون ما تابستان امسال مصرف برقمان تقریبا معادل یا
بیشتر از تولیدمان شده بود . 18- آیا شهر کرانه دریاچه فقط ارومیه هست یا فقط
ارومیه در خطر و حوزه شرفخانه، عجب شیر ومیاندو اب و.... در معرض توفانهای نمک
نیستند، که هستند پس اگر بخواهیم همه را نجات دهیم می بایست حد اقل یک متر مکعب
آب، بر کل سطح دریا چه تزریق کنیم که این معادل 5 میلیارد متر مکعب آب یا 12 میلی
متر از سطح خزر می شود و باعث افزایش حجم مصرف برق حجم عملیات و.... می گردد. آیا
ما این توان را در حال حاضر داریم که فقط 5700 مگا وات برق به این عملیات اختصاص
دهیم (البته می گویند نیاز آبی دریاچه حدود 16 میلیارد متر مکعب می باشد) 19 -
با توجه به اعلام وزارت نیرو به استفاده از مشاور خارجی و پیش بینی اینجانب در مورد
بررسی این مطلب که برای احداث یک جاده بین دو روستا می بایست ده تا معارض رفع شود
گاهی کار توسط محیط زیست ،گاهی اداره منابع طبیعی گاهی مردم و........ آیا فکر نمی
کنید در این 4 سال اول ریاست جمهوری دکتر روحانی مشکلی حل نشود چون حجم کار بسیار
بالا بوده و زمان و هزینه کلانی را می طلبد؟ 20 - آیا بهتر نیست از کسانی که
سالها در این زمینه کارکرده اند و کاملا به شرایط محیطی و آب و هوایی منطقه وارد
هستند و طرحهای مناسبی را در اختیار دارند به عنوان مشاور کمک بگیریم قبل از اینکه
هزینه کلانی را صرف کاری بیهوده نماییم؟ سید محمد هادی رضوی
|
|
|
آلودگی هوا و ریزگردها سالهاست که از معضلات مهم محیطزیست به شمار میرود و
سلامت بسیاری از شهروندان را به مخاطره انداخته است. در شماره گذشته برای مبارزه با
آلودگی هوا با استفاده از انرژی جدید مطالبی را عنوان کردیم که اکنون به ادامه آن
میپردازیم. ایران با آنکه یکی از کشورهای نفتخیز جهان و دارای منابع عظیم گاز
طبیعی است، به دلیل شدت تابش خورشید در بیشتر نقاط کشور، میتواند صرفهجویی مهمی
در مصرف سوختهای فسیلی داشته باشد. فناوری ساده، کاهش آلودگی هوا و محیطزیست و از
همه مهمتر ذخیره شدن سوخت های فسیلی برای آینده یا تبدیل آنها به مواد پردازش با
استفاده از تکنیک پتروشیمی، از دلایل لزوم استفاده از انرژی خورشیدی در کشور هستند.
با افزایش قیمت نفت در سال 1973 کشورهای پیشرفته صنعتی مجبور شدند، به استفاده از
انرژیهای جانشین جدیتر بیندیشند و این نگرش در 3 دهه اخیر در ایران، وسعت بیشتری
یافت. کشورهای صنعتی به این نتیجه رسیدهاند که با بهینهسازی مصرف انرژی در
صنایع و ساختمانها، مصرف انرژی را میتوان 30 تا 40 درصد کاهش داد. ایران یکی از
پنج کشور مصرفکننده بالای مواد نفتی در جهان و در میان کشورهای اوپک، بزرگترین
مصرفکننده فرآوردههای نفتی است. باتوجه به رشد مصرف انرژی بالای 5درصدی در ایران
میتوان گفت که هر سال 10 سال مصرف انرژی کشور دو برابر میشود. با این روند و
باتوجه به افت فشار چاههای نفت و مشکلات حفاری، استخراج و سرمایهگذاری، نمیتوان
امیدوار بود که پس از دو دهه نیازهای موجود کشور برطرف شود. با این اوصاف این سؤال
مطرح می شود که آیا تولید انرژی، پاسخگوی نیازها خواهد بود؟ و اگر هم باشد مازادی
برای صدور نفت و بهدست آوردن ارز خواهیم داشت؟ بررسیهای بانک جهانی حاکی است که
اگر کشورهای در حال توسعه، سیاستهای بهینه سازی مصرف انرژی را به کار میگرفتند،
تا سال 1990 میتوانستند 4میلیون بشکه در روز صرفهجویی کنند. کارشناسان معتقدند با
استفاده از سیاستهای بهینهسازی مصرف انرژی، ضمن کاهش مصرف انرژی منافعی مانند:
کاهش آلودگی هوا بهویژه در شهرهای بزرگ، صرفهجویی در سرمایهگذاری در ساخت
نیروگاهها، پالایشگاهها و سیستم گازرسانی به میزان میلیاردها دلار در سال، طولانی
شدن عمر ذخایر نفتی، ایجاد اشتغال در کشور، کمهزینه بودن و نگهداری آسان، عاید
کشور خواهد شد. ناگفته نماند با احتساب مصرف بیش از یک میلیون بشکه معادل نفت در
روز، بیش از یک میلیارد دلار درآمد ارزی در سال نصیب کشور خواهد شد. تبدیل تهدید
به فرصت ایران با عرض جغرافیایی 25 تا 45 شمالی در منطقه خشکی و خشکسالی واقع
شده است. این امر موجب آن شده است که وقوع خشکسالیهای پیاپی اجتنابناپذیر به نظر
برسد. از دیگر سوی این شرایط جغرافیایی، باعث شده کشورمان پذیرای نورخورشید در
زمانی به مراتب بیشتر از سایر کشورها باشد. میزان انرژی که زمین در یک ساعت از
خورشید دریافت میکند، بیش از انرژی مصرفی جهان در یک سال است. انرژی خورشیدی با
بهرهگیری از روشها و وسایل ویژه به تولید برق با استفاده از حرارت خورشید
میپردازد که حرارت نیز پس از گذار از یک یا چند مرحله به انرژی الکتریکی تبدیل
میشود. پاک بودن این سیستم، توجه بسیاری از کشورها و دولتهای جهان را به خود
معطوف کرده تا آنجا که انگلستان اخیرا با الزامی کردن استفاده از صفحات خورشیدی در
ساختمانهای در حال ساخت، گامی بلند و مؤثر در بهینه سازی مصرف انرژی برداشته است.
از هنگامی که منابع هیدروکربور و زغالسنگ چرخه تولید انرژی را در دست گرفت، به
واسطه ارزان و در دسترس بودن آن از توجه به انرژی کاسته شد. در ایران، ارزانی و
فراوانی بیش از حد هیدروکربور سبب شده تا به انرژی خورشیدی توجه کمتر مبذول شود. با
پیش آمدن بحران شدید نفتی در سال 1973 و لجام گسیختگی بازار و پیش آمدن شرایطی که
به تهدید صنعت جهان میانجامید، ناگهان توجه دوباره به انرژیهای تجدیدپذیر و انرژی
خورشید معطوف شد. نیروگاههای خورشیدی دارای انواع گوناگون و تفکیکپذیر هستند:
نیروگاههایی که مستقیم با دریافت انرژی خورشید آن را به انرژی الکتریکی تبدیل
میکنند و نیروگاههایی که پس از دریافت انرژی خورشید آن را به گرما و پس از گذشت
یک روند خاص، به الکتریسیته تبدیل میکند. سیستمهایی که از انرژی خورشید بهره
میبرند، شامل سیستم فتوولتایی (PV) و سیستمهای گرما شیمیایی، تولید هیدروژن از
انرژی خورشید است. در سیستم فتوولتایی که در اصل برای کاربردهای فضایی ابداع و
تکمیل شده بودند، انرژی نوری را مستقیم به انرژی الکتریکی تبدیل میکنند. این
فناوری براساس این نظریه «اثر فتوالکتریک» اینشتین شکل گرفته که نور سبب میشود
الکترونها از هم جدا شوند. توسعه PV برای کاربردهای زمینی در هنگام نخستین
بحران نفت در دو زمینه بسیار متفاوت آغاز شد: یکی در زمینه فناوریهای تمرکزی است
که در آن کاهش هزینهها با استفاده از جانشینی سطح PV به وسیله سطح عدسی صورت
میگیرد و دیگری برای کاهش هزینههای مدولهای PV با استفاده از ساخت صنعتی با حجم
زیاد است. در سیستمهای گرماشیمیایی و نورشیمیایی نیز از انرژی خورشید برای القای
واکنشهای شیمیایی استفاده میکنند تا کیفیت محصولات موجود را افزایش دهند یا
محصولات کاملا جدیدی را بسازند. گرما شیمیایی به استفاده از گرما برای رانش
واکنشها اطلاق میشود و نور شیمیایی به استفاده مستقیم فوتونها مانند بخش ماورای
بنفش طیف خورشید اطلاق میشود. تولید هیدروژن از انرژی خورشید نیز به توجه ویژه
نیاز دارد، زیرا هیدروژن سوخت تمام نشدنی و سازگار با محیط است. خورشید منبع
تمام انرژیها است. هماکنون در دنیا تحقیق روی فناوری استفاده از انرژی خورشیدی به
سرعت در حال رشد است. استفاده از این نوع انرژی را بهطور محدود میتوان در
آبگرمکنهای خورشیدی مشاهده کرد که اکنون در ایران نیز رواج یافته است. اگرچه قیمت
این نوع آبگرمکن ها بسیار بالاست، اما به نظر میرسد با تولید انبوه آن بتوان
مقداری از هزینههای تولید را کاست و این کالا را با قیمت ارزانتری به دست
مصرفکننده رساند. انواع دیگر استفاده از انرژی خورشیدی وجود دارد که اکنون بهوفور
یافت میشوند مانند ماشینحسابهای خورشیدی و... اما مهمترین نوع استفاده از انرژی
خورشیدی بهصورت گسترده در نیروگاههای خورشیدی است که در دو نوع سهموی خطی و
فتوولتاییک هستند. گذشته از ویژگی و تفاوتهای این نوع نیروگاهها، باید گفت در
حال حاضر تولید برق از انرژی خورشیدی با قیمتی در حدود 300 دلار به ازای هر کیلووات
ساعت تمام میشود. تاکنون در دنیا کشورهایی مانند آمریکا، آلمان،اسپانیا و اخیرا
نیز ایران به فناوری طراحی و ساخت پیچیدهترین نوع نیروگاه خورشیدی دست یافتهاند.
قرار گرفتن ایران در میان این کشورها خود افتخار بزرگی است که نصیب متخصصان کشور
شده است. انرژی خورشیدی؛ نیازها و محدودیتها برخی انرژیهای تجدیدپذیر را
تنها امید بقای کرهزمین دانستهاند، درحالی که عدهای آن را منبعی حاشیهای با
ظرفیت محدود به حساب میآورند. از سویی منابع سوخت فسیلی پایانپذیر و تجدیدناپذیر
است و باید از انرژیهای تجدیدپذیر که به رغم منابع فسیلی، منافع زیستمحیطی
فراوانی دربر دارد بیشتر بهره جست. انرژی خورشیدی، نتیجه فرآیند پیوسته هم جوش
هستهای در خورشید است و هم اکنون کل منبع انرژی خورشیدی 10 هزار برابر مصرف انرژی
کنونی بشر است اما اندک بودن شدت این توان و تنوع زمانی و جغرافیایی آن، مشکلات
عمدهای را فراهم کرده که سهم این انرژی را در برابر کل انرژی محدود میکند. با
این حال، در کشورهایی که هزینه انرژی معمولی زیاد است و دولت تلاش زیادی برای
ترغیب مردم به استفاده از انرژی خورشیدی میکند، بازار برای سیستمهای حرارتی
خورشیدی کم دما رونق دارد. با آن که کل منبع انرژی خورشیدی این امکان بالقوه را
دارد که سهم عمدهای در تأمین انرژی جهانی در آینده داشته باشد، دلایل زیادی وجود
دارد که سهم استفاده از آن را در 20سال آینده بسیار محدود میکند. اهمیت این
محدودیت، همراه با الگوهای مصرف و اولویتهای ملی تغییر مییابد. یکی از
محدودیتهای عمده در استفاده از انرژی خورشیدی، عدم کارآیی اقتصادی سیستمهای
خورشیدی اولیه در برابر سیستمهای تکامل یافته با سوخت فسیلی است که با افزایش قیمت
سوختهای معمولی و اقتصادیتر کردن دستگاههای خورشیدی با حجم تولید بیشتر، گرایش
به استفاده از اینگونه انرژی را میتوان شتاب بخشید. در کنار محدودیتهای اقتصادی
لازم است انرژی خورشیدی و مزیتهای استفاده از آن را با آموزش در محتوای فرهنگی
زندگی مردم و به منظور ارتقای سطح آگاهی آنان وارد ساخت که به سرمایه گذاری و توجه
دولت به بخش خصوصی نیاز دارد. محور دیگر معادله اجتماعی انرژی خورشیدی، توسعه
مهارتهای فنی در میان طراحان، نصابان و تعمیرکاران بسیاری از دستگاههایی است که
بهطور وسیع در سراسر جهان توزیع میشوند. باتوجه به دورنمای فراگیری انرژی خورشیدی
و باتوجه به کل سرمایه در دسترس برای سرمایهگذاری در انرژی خورشیدی که در 30 سال
آینده به 10درصد کل سهام انرژی جهان محدود خواهد شد، به این نتیجه میتوان رسید که
انرژی خورشیدی دست کم زودتر از سال 2020 نمیتواند جانشین اصلی انرژی سوختهای
فسیلی شود. کشورها نیز در زمینه سرمایهگذاری در این بخش با محدودیت روبهرو
هستند و روشی که برای کاهش این محدودیتها میتوان به آن اشاره کرد، جذب سرمایه بخش
خصوصی و استفاده از آن بخش از بودجه دولتی است که برای سرمایهگذاری در انرژی
خورشیدی اختصاص داده شده است که بسیاری از کشورها با کاربست این روش به موفقیتهایی
دست یافتهاند و در کشور ما نیز باید شرایط حضور بخش خصوصی فراهم و اقدامهای لازم
برای جذب بخش خصوصی انجام شود. آلمان که با پیامدهای افزایش شدید بهای نفت دست به
گریبان بوده و برنامه تولید انرژی هستهای خود را نیز کنار گذارده است، هماکنون
درصدد گسترش دادن نیروگاههای بسیار بزرگ است. اخیرا بزرگترین نیروگاه خورشیدی
در کشور آلمان گشایش یافت. این نیروگاه که در جنوب شهر لایپزیک و در شرق این کشور
قرار دارد با 33هزار و 500پانل فتوولتاییک حدود 5 مگاوات ساعت برق تولید میکند.
این نیروگاه قادر است برق 1800 خانوار را تأمین کند. براساس ارزیابی سازمان انرژی
خورشیدی آلمان، مجموع ظرفیت تولید آماده در سال جاری به 300مگاوات رسیده که دو
برابر ظرفیت تولید پیشین در این کشور است. هماکنون نگرانیهای فراوانی در زمینه
توانایی کشورها در یافتن منابع سرمایهای به منظور تأمین نیازهای مالی توسعه
استفاده از این نوع انرژی در دهههای آینده وجود دارد که این معضل در کشورهای درحال
توسعه شدیدتر است. اما به نظر میرسد با ایجاد سرمایهگذاریهای کلان و سریع در این
زمینه، مشارکت بخش خصوصی در اینگونه طرحها و مهمتر از همه ارتقای سطح فرهنگی
کشور برای استفاده از انرژیهای جانشین (تجدیدپذیر) تا چند سال آینده، دستیابی به
این هدف مهم چندان دور نباشد. نتیجهگیری و پیشنهاد ایران از کشورهای دارنده
ذخائر عظیم فسیلی به شمار میآید. هرچند این ذخایر به ظاهر بیپایان است اما
بالاخره تمام میشود و زمان تولید دوباره آنها نیاز به قرنها زمان دارد. باتوجه
به موقعیت جغرافیایی ایران در بین مدارهای 25 تا 45درجه عرض شمالی و در منطقهای که
به لحاظ دریافت انرژی خورشیدی در بین نقاط جهان در بالاترین ردهها قرار دارد،
میزان تابش خورشیدی در ایران بین1800 تا 2200کیلووات ساعت در مترمربع در سال تخمین
زده شده است که البته بالاتر از میزان متوسط جهانی است. در ایران بهطور متوسط
سالیانه بیش از 280 روز آفتابی و به نقل دیگر 300 روز آفتابی گزارش شده است که
بسیار قابل توجه است و به وضوح قابل مشاهده است که آنچه که میتواند به داد تهران
که جزء رتبههای نخست آلودهترین پایتختهای جهان است برسد استفاده از انرژیهای
تجدیدپذیر است. هرچند با تدابیر ترافیکی میزان تولید آلودگی کاهش یافته است اما
جلوگیری از تردد خودروهای شخصی تنها یکی از راههای کاهش منابع آلاینده است که
میتواند به عنوان مسکن درد آلودگی بعد از وقوع آن کاربرد داشته باشد. افراد به
دلیل عدم مطلوبیت کامل استفاده از وسایل شخصی به سوی استفاده از وسایل نقلیه عمومی
روی میآورند و طبیعتا این وسایل باید همیشه در دسترس همگان قرار گیرند، حال آنکه
خود یکی از منابع تولید آلودگی به شمار میآیند. اگر منبع سوخت این وسایل از محل
نیروی حاصل از انرژیهای پاک تأمین شود کمک شایانی به شهر دودآلود تهران خواهد کرد.
شاید قیمت تمام شده این انرژیها بیشتر از سوختهای فسیلی باشد اما با گذشت زمان و
صرفههای مقیاس میتوان هزینههای آنها را به نسبت سوخت فسیلی خیلی پائینتر برآورد
کرد. از دیگر سوی نمیتوان نزدیک شدن به رخداد تحول اقتصادی در کشور را نادیده
گرفت؛ با هدفمند شدن یارانهها و به مرور واقعی شدن تعرفهها براساس قیمت تمام شده،
استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر میتواند مزایای زیادی برای مصرفکنندهها در
برداشته باشد. بدین منظور سیاستگذاران با تدابیر مناسب میتوانند در یک دوره
میان مدت استفاده از انرژیهای پاک را جایگزین استفاده از منابع فسیلی کنند و این
امکانپذیر نمیباشد جز با سیاستهای تشویقی برای تولید، بومیسازی و کاربرد این
انرژیها. از آنجا که وسائط حمل و نقل عمومی و کارخانهها هم از آلایندهها به
شمار میآیند، شروع این تحول از همین نقطه، هم تشویقی و هم راهگشا
مینماید.همانگونه که در مناطق بدون گاز 70٪ مبلغ آبگرمکنهای خورشیدی به عنوان
کمک و ترویج استفاده از انرژی پاک اختصاص مییابد، سیاستهای تشویقی مشابه برای
استفادهکنندگان شهری نیز کاربرد اجرائی خواهد داشت. در امر ساخت و ساز چه در
سطح انبوه و چه در مقیاس خرده مالکی در نظر گرفتن استفاده از این انرژیها که از
جمله آن میتوان تولید برق مجتمعها با استفاده از انرژی خورشیدی و نصب
آبگرمکنهای خورشیدی در کنار استانداردهای کاهش هدررفت انرژی در جلوگیری از مصرف
بیرویه، صرفه اقتصادی و پیش روی به سوی هوای پاک موثر باشد. خودروها و
موتورسیکلتهای خورشیدی در حمل و نقل افراد در مسیرهای طولانی و استفاده از دوچرخه
در مسیرهای نسبتا کوتاهتر مناسب به نظر میرسد و چه بسا هموطنانی که از دوچرخه
استقبال میکنند اما به علت نبود مسیرهای ویژه و هوای آلوده استفاده از آن را به
صلاح نمیدانند. در پایان تا داشتن زندگی پاک راهی طولانی نمانده، در صورت عدم
تدبیر و پیشگیری شرایط استفاده از این منابع را ناگزیر خواهد ساخت پس بهتر است
امروز به فکر باشیم تا زمان، هزینه و جانهای عزیز خود را در این راه به هدر
ندادهایم و مطمئن باشیم آنچه ما امروز داریم نه میراث گذشتگان است بلکه امانتی از
آیندگان در دست ماست.
|
|