(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10


چهارشنبه 08  آبان 1392 - شماره 20628

اسباب کشی راست‌های چپ‌‌نما از کیهان فرهنگی به سلام
تاریخچه صهیونیسم در عصر پهلوی-14
افشاگری امام در مورد جشن‌های 2500 ساله
   


Research@kayhan.ir
ارگان رسمى؛ سلام به شيطان بزرگ و روباه پير
مجمع روحانيون مبارز در جريان انتخابات دومين دوره مجلس خبرگان رهبرى كه حدود سه سال پس از تأسيس مجمع برگزار مى‌شد، اوّلين حركتهاى اعتراضى خود را عليه بخشهايى از نظام شكل داد. در آن زمان شوراى نگهبان شرط كانديداتورى در مجلس خبرگان را قبولى در آزمون علمى، تخصصى اعلام كرده بود و مجمع روحانيون مبارز نيز به تغييرات در مواد قانون انتخابات مجلس خبرگان معترض شد. به هر حال شوراى نگهبان قانون اساسى از فهرست مجمع روحانيون مبارز كسانى چون: مهدى كروبى، صادق خلخالى، اسدالله بيات زنجانى، احسان‌بخش، سيّد على‌محمد دستغيب، دشتى، جمى، مروجى، سيّد محمد هاشمى، رسول منتجب‌نيا، سيّد هادى خامنه‌اى، محتشمى و سيّد محمد خاتمى را رد صلاحيت كرد. از ميان اين افراد، برخى به علت احراز نشدن شرط علمى، يعنى اجتهاد رد صلاحيت شدند و برخى مانند اسدالله بيات زنجانى اساسآ در آزمون شركت نكردند.131 امّا در اين ميان سيّد محمد موسوى خوئينى‌ها و محمد واعظ عبايى خراسانى و محمدرضا توسلى نيز كه جزء 109 نفر تأييد شده شوراى نگهبان بودند، در اعتراض به اين رد صلاحيتها با انتشار بيانيه‌اى از شركت در انتخابات انصراف دادند.132 آنها بيانيه خود را كه به صراحت رد صلاحيتها را سياسى خوانده و آن را روندى براى حذف يك جريان سياسى مورد تأييد امام مى‌شمردند، آن‌چنان تنظيم كرده بودند كه هيچ يك از روزنامه‌ها حتى روزنامه‌هاى نزديك (كيهان با مديريت سيّد محمد خاتمى و اطلاعات با مديريت سيّد محمود دعايى) هم از انتشار آن خوددارى كردند. اين‌گونه بود كه پيشنهاد تأسيس روزنامه‌اى با مديريت مجمع روحانيون مبارز داده شد.عباس عبدى دليل اصلى تأسيس روزنامه سلام را نبود ارگان مطبوعاتى خاص براى مجمع روحانيون مبارز مى‌داند و مى‌گويد :
«در پاييز سال 1368 و هنگامى كه فرد جديدى مسؤول دستگاه قضايى شد، آقاى موسوى خوئينى‌ها ديگر مسؤوليت رسمى نداشت. به وى پيشنهاد كردم كه مسير موجود خيلى روشن است، لذا پيشنهاد مى‌كنم كه فورآ يك روزنامه تأسيس كنيم كه وى استقبال نكرد. امّا هنگامى كه در سال بعد بيانيه مجمع روحانيون مبارز درباره انتخابات مجلس خبرگان در هيچ روزنامه‌اى (حتى روزنامه‌هايى كه خاتمى و دعايى رئيس آن بودند يعنى كيهان و اطلاعات) چاپ نشد، تازه متوجه شدند كه در چه برهوتى گير افتاده‌اند، لذا به سرعت دست به كار تأسيس اين روزنامه شدند».133
بدين ترتيب مجمع روحانيون مبارز در 17 مهر 1369 با انتشار بيانيه‌اى اعلام كرد: «انتشار روزنامه سلام نويد اميدبخشى است كه مجمع روحانيون مبارز تهران، همزمان با ميلاد مسعود پيامبر اسلام حضرت ختمى‌مرتبت و ولادت مبارك صادق آل محمّد(ص) به ملّت شريف و مجاهد ايران مى‌دهد. روزنامه سلام خواهد كوشيد تا بازتابنده اسلام ناب محمّدى از آينه روشن امام خمينى(ره) و منعكس‌كننده تفكر پوياى همه انديشمندان درد آشنايى كه رسالت بزرگ خود را تبيين اسلام ناب محمّدى و افشاى چهره كريه اسلام آمريكايى مى‌دانند، باشد».134
به هر حال موسوى خوئينى‌ها به عنوان صاحب امتياز و مدير مسؤول، روزنامه سلام را در تاريخ 20 بهمن 1369 و با گردآورى تعدادى از شاگردانش در مركز تحقيقات و حلقه كيان منتشر كرد. امّا نمود و نقش اعضاى مركز تحقيقات استراتژيك رياست‌جمهورى بيش از آن كه در فعاليتهاى اين مركز باشد، در فعاليتهاى روزنامه سلام نمايان بود. اين روزنامه كه بيشترين تلاش را در معرفى سيّد محمد خاتمى داشت، پايگاهى براى چپ‌گرايان بود.135 موسوى خوئينى‌ها در روزنامه سلام تبديل به بازتاب‌دهنده تئوريهايى شد كه به همّت شاگردانش در مركز تحقيقات ترجمه مى‌گشت و روزنامه سلام درحقيقت پيش‌نويس عملى پروژه توسعه سياسى بود. توسعه سياسى‌اى كه متمايل به آمريكا شده بود و چپ‌هاى تندرو را استحاله كرده بود.
مهدى كروبى (دبيركل وقت مجمع روحانيون مبارز) در اين باره مى‌گويد :
«بنا به ضرورت و تصويب مجمع روحانيون روزنامه سلام منتشر و آقاى خوئينى‌ها مسؤوليت سرپرستى آن را به عهده گرفت».136
سيد عبدالواحد موسوى لارى، ابراهيم اصغرزاده و عباس عبدى از نخستين اعضاى شوراى سردبيرى سلام بودند كه پس از انتشار پيش‌شماره‌هاى اوّليه، افراد نامبرده در زير به عنوان دبير تحريريه سلام به جمع آنان اضافه شدند :
1ـ ابراهيم اصغر ‌زاده، دبير سرويس سياسى داخلى
2ـ وفا تابش، دبير سرويس سياسى خارجى
3ـ سيّد محمّد رضوى يزدى، دبير سرويس معارف اسلامى
4ـ عباس عبدى، سردبير و دبير سرويس اقتصادى
5ـ بهروز صحابه، دبير سرويس ورزشى
6ـ مسعود مظفرى، دبير سرويس اجتماعى
7ـ محمدمهدى حيدريان، دبير سرويس فرهنگى هنرى
8ـ سيّد محمود حسينى، دبير سرويس علمى پژوهشى
9ـ اكبر اعلمى دبير سرويس گزارش
10ـ محمدابراهيم انصارى لارى، دبير صفحه حقوقى
همچنين عيسى ولايى در بخش شهرستانهاى اين روزنامه به عنوان مديريت خبر معرفى گرديدند.
اين روزنامه كه انعكاس‌دهنده مواضع و ديدگاههاى مجمع روحانيون مبارز بود، پس از گذشت مدتى به مروج انديشه‌هاى افرادى چون سروش، كديور، عبدى و . . . تبديل شد، تا اين كه سرانجام در تاريخ 15 تير 1378 به اتهام چاپ نامه محرمانه‌اى از وزارت اطلاعات توقيف شد.
در ادامه، توقيف روزنامه سلام آبستن حوادثى شد كه نتيجه آن فتنه 18 تير 1378 و حادثه كوى دانشگاه بود. موسوى خوئينى‌ها به عنوان مديرمسؤول روزنامه سلام طبق قانون در دادگاه ويژه روحانيت محاكمه شد و به پنج سال محروميت از فعاليتهاى مطبوعاتى محكوم گرديد.
________________________________
131- سراب سياست، ص 191.
132- روزنامه كيهان، به تاريخ 9/7/1369.
133- رمز عبور (1)، ويژه‌نامه سياسى روزنامه ايران، خرداد 1389، ص 125.
134- روزنامه اطلاعات، به تاريخ 17/7/1369.
135- رمز عبور (2)، ص 125.
136- روزنامه سلام، به تاريخ 15/7/1372.
پاورقی

 


EMAIL:shayanfarkayhannews.ir
سعید مستغاثی
«مئیر عزری» ، نخستین سفیر رژیم صهیونیستی در ایران نیز در جلد اول خاطراتش در این باره ضمن اشاره به بازدید سپهبد «علی کیا» (رئیس کمیته ملی اطلاعات و امنیت کشور در سال 1338)از سرزمین اشغالی و سپس ارائه نتایج آن سفر در ملاقات با شاه می نویسد :
«...از دیگر ره آوردهای گفت و گوی سپهبد کیا با شاه ، بازدید «گلدامایر» (وزیر خارجه رژیم صهیونیستی) از ایران و همکاری های اسرائیل با ایران برای برپایی جشن های 2500 ساله شاهنشاهی بود...»(36)
به هر صورت محافل يهودي صهيونيستي با برگزاري جشن‏هاي مزبورو تغيير تاريخ و تقويم‏ هجري شمسي ايران به تاريخ ظاهرا شاهنشاهي و در واقع«تاريخ و تقويم يهود ايران»سعي در تعقيب مقاصد خود داشتند كه با افشاگری حضرت امام خمینی(ره) و مبارزات یاران ایشان ، توطئه آنها نقش‏ بر آب شد.
در افشاي ماهيت اين جشن‌، مثل همه موارد مشابه بيش و پيش از هر كس،حضرت امام خميني(ره) بود كه مردم مسلمان ايران را نسبت ‏به ماهيت و اهداف برگزار كنندگان اين مراسم هشيار و آگاه نمود. آن هم باز در زمانی که مملکت ایران را سکوتی دهشتناک فراگرفته بود و هیچ یک از جریانات و گروههای مختلف تاریخ سیاسی این کشور
توان یا جرات گفتن کلمه‌ای در این باب را نداشتند. حضرت امام خمینی در یک سخنرانی به تاریخ 6/3/1350به همین مناسبت گفتند :
«...اطراف مملكت ايران در اين مصيبت گرفتار هستند و ميليون‏ها تومان خرج جشن‏شاهنشاهي مي‏شود... كارشناس‏هاي اسرائيل براي اين تشريفات دعوت شدند به طوري كه خبر شدم و نوشتند به من،كارشناس‏هاي اسرائيلي مشغول به پا داشتن اين جشن هستند و اين‏ تشريفات را آنها دارند درست مي‏كنند.اين اسرائيل كه دشمن با اسلام است و الان‏در حال جنگ با اسلام است...»(37)
به دنبال افشاگری و فراخوان امام خمینی علیه جشن های 2500 ساله ، مردم مبارز با هدایت روحانیت مبارز ، به صورت هماهنگ اقدامات اعتراضی و روشنگرانه ای در سراسر کشور شروع کردند که رژیم شاه و اربابان صهیونیستش را سخت به وحشت انداخت.سهراب سبحانی کاندیدای کمیته روابط آمریکا و اسرائیل (آی پک) برای جانشینی حکومت جمهوری اسلامی در کتاب خود به نام «توافق مصلحت آمیز» درمورد موضع امام در مقابل جشن‌های شاهنشاهی می نویسد :
«...بدون ترديد تنها فردي كه با سياست شاه نسبت به اسرائيل سخت مخالفت داشت آيت‌الله خميني بود. او مراسم برگزاري 2500 سال شاهنشاهي ايران را در سال 1970 به عنوان «توطئه اسرائيل عليه اسلام» مردود دانسته و تقبيح مي‌كرد. خميني مي‌گفت كوروش ، يهوديان را از اسارت بابل نجات داد و بدين ترتيب «از سرنگوني طبيعي عناصري كه منتهاي آرزويشان سلطه جهاني است جلوگيري كرد». استدلال او اين بود كه يهوديان اكنون به موفقيت برگزاري اين مراسم كمك مي‌كنند تا دين خود را به كوروش كبير پرداخته باشند....»(38)
در میان اسناد مرکز پژوهش و اسناد ریاست جمهوری ، به موارد متعدد و روشنگری برمی خوریم که محققان و پژوهشگران تاریخ معاصر را به حقایق دیگری از برگزاری مراسمی همچون جشن های شاهنشاهی و طرح‌های صهیونیستی پس زمینه آن آشنا می سازد.
نخستین سند دربرگیرنده نخستین نامه در مورد برگزاری جشن های شاهنشاهی است که از وزیر دربار خطاب به نخست وزیر وقت ، دکتر منوچهر اقبال نوشته شده و تاریخ 2 دی ماه 1337 برآن نقش بسته است. در این نامه در حالی که خبر از تقارن سال 1338 با دوهزار و پانصدمین سال بنیاد شاهنشاهی ایران به دست کوروش کبیر می دهد ، تشکیل کمیته برگزاری جشن‌های شاهنشاهی را با حضور افرادی همچون «علی اصغر حکمت» ، دکتر «محمود مهران» ، سناتور «تقی زاده»، «سعید نفیسی»‌، دکتر «رضازاده شفق» ، سناتور «جهانبانی» ، سنانور «مطیع‌الدوله حجازی» و «شجاع الدین شفا» به عنوان مشاور فرهنگی دربار شاهنشاهی اعلام می کند. نگاهی به لیست اعضای نخستین کمیته برگزاری جشن های شاهنشاهی نشان از فراماسون بودن و یا شیفتگی شان نسبت به رژیم صهیونیستی و اسرائیل دارد. (سند ضمیمه شماره 31)
پی نوشت‌ها در دفتر روزنامه موجود است.
پاورقی

 

(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10