Research@kayhan.ir سران مجمع روحانيون مبارز و جناح موسوم به چپ علىرغم
تمام اعتراض ها و سر و صداهايى كه به نظارت استصوابى داشتند، از پيش مىدانستند كه
شكست خورده انتخابات خواهند بود. مرتضى الويرى (عضو هيأت رئيسه مجلس سوم) در اين
باره مىگويد : «مهم ترين سؤالى كه به دنبال رد صلاحيتهاى گسترده در ذهن
گروههاى سياسى و افرادى مانند بنده كه تأييد صلاحيت شده بودند وجود داشت، شركت در
انتخابات و ادامه كانديداتورى، يا عدم شركت و انصراف از كانديداتورى بود. به خاطر
دارم كه در آن روزها بنده كانديداى مردم تهران بودم و در خيابان معلم محلى را براى
ستاد انتخاباتى اجاره كرده بودم. شبى كه از فرداى آن تبليغات انتخابات شروع مىشد،
قرار بر اين بود كه مرحوم آيتالله توسلى براى اقامه نماز مغرب به ستاد ما بيايند و
نظر نهايى مجمع روحانيون مبارز را نيز منتقل كنند تا در صورت شركت مجمع در
انتخابات، ما نيز تبليغات را شروع كنيم. آن شب فكر مىكنم در ايام ماه رمضان بود،
مرحوم توسلى اعلام كرد كه مجمع روحانيون مبارز به رغم تمامى مشكلات و بخصوص رد
صلاحيتها در انتخابات شركت خواهد كرد. ايشان استدلال مىكرد كه بسيارى از
شهرستانها معتقد هستند در صورت عدم شركت مجمع، نيروهايشان در شهرهاى مختلف قلع و
قمع خواهند شد. بنابراين مجمع تصميم دارد براى جلوگيرى از ظلم و جفاى بيشتر به
نيروهاى خط امام در انتخابات حضور يابد. با اين وجود و اگر بخواهيم يك نگاه تحليلى
و تاريخى به موضوع شركت در انتخابات مجلس چهارم داشته باشيم، به نظرم اشتباه بزرگ
جريان چپ، آن بود كه حاضر به شركت در چنين انتخاباتى شد».157 به هر حال جناح چپ
با محوريت مجمع روحانيون مبارز ليست انتخاباتى 30 نفره خود را براى شهر تهران اعلام
كرد. مهدى كروبى، سيّد محمد موسوى خوئينىها، محمدرضا توسلى، سيّد علىاكبر
محتشمىپور، سيد عبدالواحد موسوى لارى، عيسى ولايى، محمد صدوقى، فخرالدين حجازى،
سيّد محمود دعايى، مرتضى الويرى، سعيد تسليمى، حسين مظفرىنژاد، سيّد محمد صدر،
علىاكبر ابوترابى، سعيد حجاريان، محمدحسن رحيميان، عباس دوزدوزانى، مرتضى كتيرايى،
ابوالقاسم سرحدىزاده، محمد سلامتى، نجفقلى حبيبى، شمسالدين وهابى، محسن رهامى،
سيّد محمد اصغرى، گوهرالشريعه دستغيب، فاطمه كروبى، مرضيه حديدهچى (دباغ)، سهيلا
جلودارزاده، محسن يحيوى و عليرضا محجوب158 از جمله كانديداهاى مجمع روحانيون مبارز
براى رقابت هاى انتخاباتى مجلس چهارم شوراى اسلامى بودند. از ميان اين اسامى 3
نفرشان (ابوترابى، دعايى و يحيوى) با ليست كانديداهاى جامعه روحانيت مبارز مشترك
بود و سازمان مجاهدين نيز كه با حضور بهزاد نبوى، محمد سلامتى و محسن آرمين دوباره
اعلام موجوديت كرده بود، همراه با مجمع روحانيون ليستى را منتشر كرد كه شاخصه آن
حذف تمام طرفداران دولت سازندگى بود به گونهاى كه مرتضى الويرى از اعضاى اصلى و
همفكر بهزاد نبوى نيز به دليل حمايت از هاشمى رفسنجانى از ليست حذف شد. در جناح
مقابل جامعه روحانيت مبارز و گروه هاى همسوى آن همچون جمعيت مؤتلفه، جامعه وعاظ،
جامعه اسلامى مهندسين و جامعه اسلامى فرهنگيان و دانشگاهيان، جامعه زينب و جامعه
اصناف و بازار در سطح گستردهاى با شعار پيروى از خط امام، اطاعت از رهبرى و حمايت
از هاشمى پا به عرصه رقابتهاى چهارمين دوره انتخابات مجلس شوراى اسلامى گذاشت.
انتخابات مجلس چهارم سرانجام در تاريخ 21 فروردين 1371 برگزار و در مرحله اوّل 18
ميليون و 767 هزار و 42 نفر در سراسر كشور در اين انتخابات شركت كردند. پس از شمارش
آراء سيّد علىاكبر حسينى (استاد اخلاق در خانواده و كانديداى جامعه روحانيت مبارز)
و سيّد علىاكبر ابوترابى (سرپرست آزادگان و كانديداى مشترك جامعه روحانيت مبارز و
مجمع روحانيون مبارز) در مرحله اوّل به مجلس راه يافتند. امّا در مرحله دوم كه در
تاريخ 18 ارديبهشت 1371 برگزار شد، علىرغم تبليغات گسترده مجمع روحانيون مبارز،
كانديداهاى اين تشكل روحانى نتوانستند آراء لازم را كسب نمايند و فقط دو كانديداى
مشتركشان با جامعه روحانيت مبارز (يحيوى و دعايى) به همراه 26 كانديداى اختصاصى
جامعه روحانيت مبارز با رأى مستقيم مردم به نمايندگى مجلس برگزيده شدند. هرچند
عوامل متعددى براى ناكامى مجمع روحانيون مبارز در انتخابات مجلس چهارم قابل تصور
است كه از جمله مىتوان به موضعگيري هاى انتقادى آنان در قبال برنامه پنج ساله
اوّل توسعه، آشكار شدن نادرستى اتهام طرفدارى از اسلام آمريكايى به جامعه روحانيت
مبارز، اشاره كرد، امّا عملكرد اعضاى اين مجمع در مجلس سوم و مواضع آنان در اين
مجلس نيز علّت رويگردانى مردم از مجمع روحانيون مبارز در انتخابات مجلس چهارم بود.
به طور مثال در جريان حمله صدام به كويت و جنگ اوّل خليج فارس در زمستان 1369
مواضعى از سوى مجمع روحانيون مبارز و نمايندگان اين تشكل روحانى سياسى اتخاذ شد كه
درنهايت به ضرر آنان ختم گرديد. اين واقعه به قول برخى كارشناسان، جنگ تجاوزها
بود و مصداقى بود بر استجابت دعاى «اللهم اشغل الظالمين بالظالمين». اين جنگ يكى از
بحرانهاى بسيار مهم منطقهاى در آغاز رهبرى حضرت آيتالله خامنهاى به حساب مىآمد
كه شرايط فوقالعاده حساس و بسيار خطرناكى را براى نظام جمهورى اسلامى پديد آورده
بود. كوچكترين اشتباه و لغزش در محاسبه و معادله اين رويداد سياسى، مىتوانست نظام
رنجور از جنگ هشت ساله تحميلى ـ كه اينك در آغاز دوران بازسازى و شكوفايى به سر
مىبرد ـ را يك بار ديگر درگير جنگى فرسايشگر نمايد و حتى موجوديت آن را به خطر
اندازد. امّا هوشيارى و تدبير حكيمانه مقام معظّم رهبرى و درايت مسئولين بلندپايه
نظام، موجب شد تا جمهورى اسلامى خطر بزرگى كه در چند قدمى آن قرار داشت، از سر
بگذراند.159 صدام در يازدهم مرداد 1369 (دوم اوت 1990) به كشور كويت حمله كرد و
طى يك عمليات هشت ساعته كل اين كشور را اشغال نمود! دولت آمريكا كه منافع خود
(چاههاى نفت كويت) را در خطر مىديد، در ابتدا تلاش گستردهاى را براى ارجاع اين
موضوع به شوراى امنيت سازمان ملل متحد آغاز كرد. شوراى امنيت سازمان ملل نيز مجموعآ
12 قطعنامه از آغاز اشغال، عليه رژيم بعث عراق صادر كرد كه در آخرين آن به دولت
عراق مهلت داده شد كه حداكثر تا 25 دى 1369 (پانزدهم ژانويه 1991) خاك كويت را ترك
كند، در غير اين صورت، اين شورا با تشكيل ائتلاف ضد اشغال و با توسل به زور، عراق
را از خاك كويت بيرون خواهد راند. صدام كه به قطعنامههاى سازمان ملل بىتوجهى
مىكرد، اين بحران را وارد مرحلهاى جديد كرد و زمينه را براى لشكركشى آمريكا به
منطقه خليج فارس فراهم ساخت. با پايان مهلت ضربالاجل شوراى امنيت، سرانجام در
26 دى 1369 (16 ژانويه 1991) حمله هوايى گستردهاى عليه كشور عراق آغاز گرديد، كه
نتيجه آن خسارات فراوان تأسيسات زيربنايى عراق و كشته شدن بسيارى از نظاميان و مردم
عراق بود. صدام رئيسجمهور ديكتاتور رژيم بعث عراق در اين جنگ با ايستادگى در برابر
آمريكا و گرفتن ژست ضد آمريكايى به دنبال تحريك احساسات عليه آمريكا و جلب حمايت
جمهورى اسلامى و برخى از كشورهاى ديگر در برابر اين شيطان بزرگ بود. او جنگ خود با
آمريكا را جنگ ميان اسلام و كفر مىخواند و خطاب به مسلمانان جهان، خواهان رهانيدن
اسلام از چنگال آمريكاييهاى كافر بود. او همچنين در جريان اين نبرد، توجه دنيا را
معطوف به مسأله اسرائيل كرد. صدام در پاسخ به ائتلاف ضد اشغال كه خواهان پايان دادن
به تجاوز كويت بودند، خروجش از خاك كويت را مشروط به عقبنشينى اسرائيل از اراضى
فلسطين و مناطق تحت اشغال رژيم غاصب صهيونيستى نمود. صدام رسمآ اعلام كرده بود،
تنها در صورتى از خاك كويت خارج خواهد شد كه اسرائيل از نوار غربى رود اردن،
بلنديهاى جولان و نوار غزه عقبنشينى كند.160
____________________________________ 157- رمز عبور (1)، ص 128. 158- جامعه
روحانيت مبارز، صادق سليمى بنى، ص 158. 159- نقش رهبرى در مديريت بحرانها، ج 1،
ص 95. 160- نقش رهبرى در مديريت بحرانها، ج 1، ص 99. پاورقی
|