(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10


چهارشنبه 15  آبان 1392 - شماره 20634

اخلاق دانشجویی
بیا با علی(ع) رفیق شو...
گفت وگوی اختصاصی کیهان با دکتر رضا روستاآزاد رئیس دانشگاه صنعتی شریف: دانشگاه باید ثبات داشته باشد
   


روایتی از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می خوانم که فرمودند:
«عُنْوَانُ صَحِيفَهِ الْمُؤْمِنِ حُبُّ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ»
«عنوان» یعنی تیتر و سرخط. منظور از «صحیفه» هم نامه عمل است؛
صحیفه مؤمن که می‏گویند، یعنی نامه عمل مؤمن
حالا در صحیفه چیست؟ در آن همه چیز هست.
چه مسائل اعتقادی، چه مسائل ملکات و چه اعمال خارجی، همه در آن صحیفه هست.حالا این تعبیر پیغمبر یعنی چه؟ تعبیر پیغمبر جنبه کنایی دارد.
«عنوانِ صحیفه» یعنی اگر تیتر صحیفه عمل هرکس این بود که این شخص محبّ علی(علیه ‏السلام) است، معلوم می‌شود که تمام صحیفه ‏اش خوب است.
یعنی این حبّ علی(علیه ‏السلام) در ابعاد گوناگون انسانی، چه بُعد اعتقادی و چه بُعد نفسانی و جوارحی، نقش سازندگی دارد.البته این را هم دقّت داشته باشید که حتماً نباید از نظر فیزیکی با حضرت مواجهه پیدا کنیم تا با ایشان رفیق شویم؛رفاقت رشته محبّتی بین دو موجود است.ممکن است اینجا نباشد، اما دوستش داشته باشم، هر چند اینکه او را نبینم.
بیا با علی(علیه‏ السلام) رفیق شو...
بیا محبت علی(علیه‏السلام) را در دلت جایگزین کن که تو را در سه بُعد می سازد.
حاج آقا مجتبی تهرانی (ره)

 


مصاحبه از : سید محمد اعرابی
رضا روستاآزاد رتبه 27کنکور سراسری در سال 1358 بود، تحصیلات دانشگاهی‌اش را از دانشگاه صنعتی شریف آغاز کرده بود و با مدرک دکتری از دانشگاه واترلو کانادا به پایان برده بود. حالا اما تقریباً سه سالی می‌شود که ریاست دانشگاه صنعتی‌شریف را بر عهده گرفته است. در آخرین روز مهر ماه وقتی برای این گفت وگو به دانشگاه شریف رفتیم هنوز مدیران اتوبوسی به آنجا نرسیده بودند. دکتر روستاآزاد همچنان در دفتر ریاست حضور داشت و البته مطمئن بود از اینکه در دولت اعتدال برکنار خواهد شد. اهل ژست‌های روشنفکری نبود و می‌گفت از این کارها خوشش نمی‌آید؛ سر صحبت که باز شد برایمان از خیلی مسائل گفت از حضور در لانه جاسوسی در سال 58 تا تعجبش از نظر برخی برای حذف شعار «مرگ بر آمریکا» در این روزها. می‌گفت از تحریم‌ها استقبال می‌کنم چون بازار داخلی را رونق داده‌اند، از تغییر و تحولات وزارت علوم گفت، حتی برایمان از اتفاقات عجیب و غریب گفت؛ حالا تمام این حرف‌ها را در یک صفحه روزنامه گرد آوردیم تا شما هم در خاطرات ما با دکتر روستاآزاد در یک بعد از ظهر پاییزی شریک باشید.
*آقای روستا آزاد اول یک معرفی از خودتان بفرمایید از سوابق علمی، تحصیلاتی و کاری و چه شد که به دانشگاه شریف رسیدید؟
من دوران دبیرستان را در دبیرستان خوارزمی گذراندم و از همان سال 58 که فارغ‌التحصیل شدم در همان سال امتحان کنکور دادم و رتبه 27 کنکور سراسری شدم.
* چه سالی؟
سال 58. دانشگاه صنعتی شریف را برای ادامه تحصیل انتخاب کردم و برحسب علاقه در دانشکده مهندسی شیمی یا همان نفت امروزی مشغول شدم. در بحث انقلاب فرهنگی و موضوع تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، دانشگاه تعطیل شد و من وارد فعالیت‌های جدی فوق برنامه شدم. در نهضت سوادآموزی وارد شدم بعد به جهاد سازندگی رفتم. بعد جهاد دانشگاهی رفتم. چند وقتی هم در صدا و سیما مشغول بودم و خلاصه اینکه در حوزه‌های گوناگونی فعال بودم.
در لانه جاسوسی آمریکا نیز مشغول و درگیر ترجمه اسناد جاسوسی و محرمانه آمریکایی بودم.
* جزء دانشجویانی بودید که وارد سفارت خانه شدید؟
نه، بنده جزو سری دوم بودم. بعد از آنکه سفارت را تسخیر کردند و اسناد را به دست آوردند؛ بنده چون تسلط داشتم بر زبان انگلیسی به عنوان مترجم مدارک کمک می‌کردم.
یعنی در این 3 سال تعطیلی دانشگاه‌ها، از سال 59 تا سال 61 بنده در جهاد سازندگی، جهاد دانشگاهی، عقیدتی سیاسی ارتش، نهضت سوادآموزی، صدا و سیما لانه جاسوسی و خیلی مکان‌های دیگر حضور داشتم و کمک می‌کردم.
سال 61 هنگام بازگشایی دانشگاه‌ها به دانشگاه صنعتی اصفهان رفتم و آنجا ادامه تحصیل دادم. مدتی در جبهه حضور داشتم و در عین حال نیز درحوزه علمیه اصفهان درس‌طلبگی هم می‌خواندم. آن زمان در تهران نیز درس‌های دینی را پیگیری می‌کردم.
* کدام حوزه؟
مدرسه مرحوم مجتهدی تا سال 64 که فارغ‌التحصیل شدم از مقطع کارشناسی.
چون رتبه اول دانشگاه بودم برای بورس پذیرفته شدم و سال 66 الی 68 را در ترکیه گذراندم بعد از 68 نیز برای ادامه تحصیل راهی کانادا شدم، دانشگاه واترلو. در آنجا از سال 68 تا 72 را بعنوان دوره دکتری مشغول به تحصیل بودم.
برای دوره پسادکتری نیز راهی آلمان شدم. یک مدت خیلی کوتاهی در آلمان بودم که منتهی علاقه‌ای به ادامه این دوره نداشتم و به ایران برگشتم.
از سال 72 که به ایران برگشتم در دانشگاه شریف مشغول شدم و تا به حال که سال 92 است، 20 سال است که در دانشگاه شریف هستم.
* در دانشگاه شریف چه مسئولیت‌هایی بر عهده داشته‌اید؟
در این مدت هم علاوه بر تحصیل و تدریس، مسئولیت‌های مختلف داشتم، معاون دانشجویی دانشکده بودم، رئیس مرکز تحقیقات بیوتکنولوژی دانشگاه بودم بعد رئیس دانشکده مهندسی شیمی و نفت شدم، معاون پژوهشی دانشگاه شدم و الان هم به عنوان رئیس دانشگاه توفیق خدمت دارم.
* چه سالی ریاست دانشگاه را بر عهده گرفتید؟
من سال 89 رئیس دانشگاه شدم یعنی در دولت دهم زمانی که یک سال از آن گذشته بود. الان هم در حدود سه سال و اندی است که در این سمت حضور دارم.
* در این سه سال و اندی از فعالیت‌ها و کارهای خود برایمان بگویید.
خیلی کارهای زیادی در این سه سال و اندی انجام شده. حجم بی‌سابقه‌ای از کارها انجام شده در حوزه‌های مختلف پژوهشی، آموزشی، دانشجویی، فرهنگی، مالی و اداری . کارهایی که انجام شده خیلی گسترده‌اند .
* شاخص‌ترین‌های فعالیت‌ها را اگر بخواهید برایمان بگویید ...
مثلا در حوزه‌ مالی و اداری بخواهم عرض کنم اینکه، حدود 60 هکتار از اراضی از دست رفته در شمال تهران را به نفع دانشگاه احیا کردیم و اولین دانشگاهی بودیم که مجوز تاسیس پژوهشگاه صنعتی شریف را گرفتیم. که الان همین پروژه در آن زمین 60 هکتاری پیگیری شده است. یک چیزی در حدود یک هکتار زمین را در محدوده کوی دانشگاه احیا کردیم.
در حدود 20هکتار اراضی در غرب تهران داشتیم که در واقع آن هم احیا شده و در حال فعال شدن و عملیاتی شدن برای سرویس‌دهی به دانشگاه است. برنامه سند راهبردی دانشگاه را فعال کردیم و الان دو شورای دانشگاه و شورای دانشکده‌ها تدوین کردیم.
فرآیند گردش کار در حوزه‌ مالی و اداری و آموزشی را تسهیل نمودیم.
یک زمانی اگر کسی فارغ التحصیل می‌شد حداقل 2 ماه زمان می‌برد تا بتواند مدرکش را دریافت کند اما درحال حاضر روند فرآیند فارغ‌التحصیلی و دریافت مدرک به 48 ساعت کاهش پیدا کرده است.
ما یک پردیس علوم و فناوری نوین را ایجاد کردیم. دانشجویان کارشناسی را از پردیس کیش به تهران منتقل کردیم و پردیس کیش را برای ارشد و دکتری متمرکز کردیم. یک مرکز تحقیقات اعصاب و روان در تهران ایجاد کردیم که ان شاالله بتواند یک برند خوب پژوهشی و درمانی باشد. ما چیزی در حدود 20 پژوهشکده و مرکز تحقیقات پژوهشی تاسیس کردیم که این خود بسیار قابل توجه است.
برنامه‌های متنوع فرهنگی و اجتماعی در حوزه معاونت فرهنگی فعال کرده‌ایم و در حال حاضر بیش از 20 واحد فوق برنامه فعالیت‌های فرهنگی در حال کار در دانشگاه هستند از گروه‌های کوهنوردی و مباحثه بگیرید تا موارد مربوط به ایرانگردی که در حال فعالیت هستند.
در حوزه دانشجویی مسائل مربوط به تغذیه و مسائل خوابگاه و مسائل وام دانشجویی را اصلاحات خوبی را درونش انجام دادیم البته با وجود کمبودهای مالی که وجود داشته این کارها انجام پذیرفته است.
در زمینه حوزه مالی و سرمایه‌گذاری حرکت‌های خیلی خوبی انجام داده‌ایم. چند شرکت تاسیس کرده‌ایم تا به حال. شرکت پردیس همراه اول کیش، شرکت صدرا فن‌پرداز، اینها شرکت‌های دانش‌بنیانی هستند که حاصل فعالیت‌های علمی دانشگاه هستند و در حد بین‌الملل در حال فعالیت هستند.
در حوزه جذب ما ساختار جذبمان را عوض کردیم که در طول 3 سال گذشته چیزی در حدود 60 الی 70 استاد جدید جذب کرده‌ایم.
در نظام هیئت ممیزه و ترفیعات، تحولات و تحرکات خیلی خوبی انجام داده‌ایم. اینها مسائلی است در ذهن بنده که شاید مشتی نمونه خروار باشد.
* در زمینه پروژه‌های ملی چطور؟ پروژه‌ای به دانشگاه واگذار شده است و چه کرده‌اید؟
در زمینه پروژه‌های ملی الان در حدود 5 پروژه ملی را ما به طور محوری در دست داریم و در حدود 10 پروژه ملی دیگر را نیز همکار هستیم. یعنی عملا چیزی در حدود 15 پروژه ملی را درگیریم.
* چه پروژه‌هایی بوده است؟
اولین پروژه‌ای که در کشور راه افتاد پروژه ملی توربین‌ها بود که ما مجری آن هستیم و در حال پیشروی است.
ماهواره شریف یک پروژه بسیار اساسی بود که در واقع 3 دانشگاه متولی ساخت ماهواره شدند که عبارت بود از علم و صنعت، امیرکبیر و شریف به اعتراف همگان بهترین پروژه انجام شده را شریف انجام داد که ان شاالله به زودی وقتی پرتاب شود کیفیت آن را کارشناسان و مردم خواهند دید.
* الان شما چند مورد از این پروژه‌های ملی را فرمودید اشاره‌ای هم کردید به سطح علمی و وضعیت آموزشی دانشگاه، با توجه به اینکه شما در محافل دانشگاهی حضور دارید. یک ارزیابی برای ما داشته باشید هم از سطح علمی دانشگاه شریف و هم سطح علمی دانشگاه‌های دیگر، دانشجویان و اساتید کل کشور ...
- من اینجا اشاره کنم به رتبه بندی که از طرف یک مرجع بین‌المللی مثل موسسه THE دو هفته پیش منتشر شد و دانشگاه صنعتی شریف رتبه‌اش در سال 2013 بین بازه 250 تا 275 اعلام شد. در سال 2012 این موسسه شاخص‌ها را بین 300 تا 350 اعلام کرد. این یعنی اینکه در یک سال ما چیزی در حدود 75 رتبه ارتقاء داشتیم و از 4 سال گذشته که شما در نظر بگیرید ما 4 سال گذشته جزو 500 دانشگاه اول دنیا بودیم الان در میان 250 دانشگاه نخست دنیا هستیم یعنی 250 رتبه ارتقا. در دنیایی که همه در حال رقابت و پیشی گرفتن از یکدیگرند و در فضایی که اعتبارات دانشگاهی بسیار ناچیز است ما با توجه به تمهیداتی که داشتیم چیزی در حدود 250 رتبه ارتقا، موضوع قابل توجهی است.
در زمینه اقتصاد و صنعت ما سال گذشته به عنوان یک رکورد، نیمی از هزینه‌های دانشگاه را از دولت گرفتیم و نیمی دیگر از آن را خودمان از طریق درآمدهای اقتصادی و خدماتی صنعتی فراهم کردیم.
به اعتقاد ما دانشگاه یک وضع و تراز وشاخص بسیار بالای علمی و آموزشی دارد. اگر قبلا این فقط در حوزه آموزشی بود بعد به حوزه پژوهش هم سرایت کرد والان در حوزه فناوری و خدمات صنعتی هم در واقع سرایت کرده است.
پس هم در حوزه آموزش و هم پژوهش و هم خدمات صنعتی و هم نوآوری و فناوری ما رتبه اول کشورهستیم بلامانع.
* در زمینه تحصیلات تکمیلی هم همین رتبه‌بندی را حفظ کرده‌اید.
بله، نوعا وقتی آموزش می‌گویم ذهنیت کارشناسی مدنظر است. ولی هنگامی که پژوهش می‌گوییم وقتی که خدمات علمی و صنعتی می‌گوییم اینها نوعا در حوزه تحصیلات تکمیلی مطرح‌اند. حوزه‌ای که ما سابقه خیلی زیادی هم نداریم. می‌دانید که دانشگاهها به صورت عام قبل از انقلاب فقط کارشناسی داشتند و دهه 60 که دهه جنگ و مشکلات بوده، دهه 70 ارشد و دهه 80 دکترا به راه افتاد و با توجه به این قضیه شاید از عمر تحصیلات تکمیلی بیش از 20 سال نمی‌گذرد. در حوزه دکتری شاید بیش از 10 سال نمی‌گذرد و در طول این 20 سال که پژوهش، فناوری و ارتباط با صنعت حاصل کار آن است خب دستآورد قابل توجهی است که ما داشته‌ایم.
* این گزارشی بود که شما از دانشگاه صنعتی شریف دادید، می‌خواستیم نظر شما درباره فضای علمی کل کشور را نیز بدانیم.
به نظر من آموزش عالی توسعه کمی قابل توجهی انجام داد که تقریبا می‌شود گفت تعداد دانشگاه‌های ما از 50 تا به 150 دانشگاه افزایش پیدا کرد.
از نظر کیفی خب آن 100 دانشگاه جدیدالتأسیس تازه ابتدای کار هستند و نیاز به زمان دارند. اما 50 دانشگاهی که از قبل داشتیم در آنها رشد کیفی قابل توجهی صورت گرفته است. نمی‌خواهم بگویم در همه 50 دانشگاه ولی حداقل ما الان 10 تا 15 دانشگاه برتر داریم. در این 15 دانشگاه برتر حرکات خیلی خوبی صورت گرفته و رقابت قابل توجهی دارند.
به نظر من در دانشگاه‌های شریف، تهران، امیرکبیر، علم و صنعت، تربیت‌مدرس، شهیدبهشتی، خواجه نصیر در حوزه شهرستان‌ها تبریز، فردوسی، مشهد، شیراز، صنعتی اصفهان، چمران اهواز، سیستان و بلوچستان، کرمان و ... در تمامی اینها حرکات خوبی صورت گرفته است.
مضاف بر اینکه برخی دانشگاه‌های کوچک هم هستند که دارند تحرکات خیلی خوبی انجام می‌دهند مانند دانشگاه همدان.
این نشان می‌دهد که ما در بخش خوبی از آموزش عالی، علاوه بر رشد کمی تحرکات کیفی خوبی هم داشته‌ایم.
مثلاً در دانشگاه شیراز کارهای خوبی دارد انجام می‌شود. من همین یک ماه پیش بود که برای دفاع از یک تز دکترا دعوت شدم به دانشگاه شیراز، انصافا کاری که انجام شده بود یک کار بین رشته‌ای و خیلی خوبی بود از آن مواردی که تا مرزهای دانش پیش رفته بود.
* در چه حوزه‌ای ؟
در حوزه بایوتکنولوژی؛ یک کار خیلی خوبی بین مهندس شیمی و دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز صورت گرفته بود و انصافا می‌خواهم بگویم بسیار کار عالی بود. این فقط یک مشت نمونه خروار است. دست آقای دکتر جهانشاهی به عنوان استاد راهنمای پروژه درد نکند که خوب به علت درگیری با بیماری سرطان در جریان همین کار از دنیا رفتند و من حقیقتا تقدیر می‌کنم از ایشان.
* یک مقدار از خروجی این کیفیت آموزشی که شما خیلی خوب ارزیابی کردید برایمان بگویید؛ نحوه ارتباطش با صنعت و اینکه چقدر می‌توانند به خودکفایی کشور کمک کنند؟
ببینید دو تا نکته هست؛ یکی اینکه دانشگاه چه کار دارد می‌کند، اینکه خروجی دانشگاه که این سرمایه انسانی و دانشجویان هستند چه کاری دارند می‌کنند. ما یک مقطعی دانشگاه‌هایمان می‌توانیم بگوییم که با صنعت ارتباط قوی نداشتند. الان دارد آرام آرام راه می‌افتد ولی در همین موقع خروجی‌های دانشگاه که فارغ‌التحصیلان دانشگاه باشند تعداد قابل توجهشان در حوزه‌های مختلف جذب شدند. حوزه صنایع دفاعی و حوزه‌های دیگر مثل نفت، گاز، پتروشیمی، انرژی اتمی ،خودرو و ... خُب اینها دست‌مایه کار و تلاش دانشگا‌ههای ماست. البته قبول داریم دانشگاه به خاطر اینکه خودش ارتباط قوی با صنعت نداشت در واقع فرآورده‌هایش این کار را می‌کردند.
* الان وضع چطور است؟ آن ارتباط برقرار شده؟
الان دانشگاه‌ها به خاطر مسائل مختلف یک تکان خوبی خورده‌اند. یکی از این مسائل همین تحریم است. این تحریم بازار خیلی خوبی از فرآورده و خدمات صنعتی در داخل کشور ایجاد کرده و از طرف دیگر باعث شده که اساتید تحرکاتشان بیشتر شود، برنامه‌های پژوهشی و آزمایشی‌شان را پیش ببرند و برای آن درخواست بودجه کنند تا از فرصتی که تحریم ایجاد کرده استفاده کنند. چون می‌دانید متأسفانه اگر تحریم نباشد و پول و امکان خرید از خارج باشد دیگر دولت‌مردان و سرمایه‌داران و صنعتگران ما امان به داخل نمی‌دهند؛ اما الان چون امکان خرید نیست توجه به داخل بیشتر شده است.
* شما فکر می‌کنید اگر این تحریم‌ها نبود یک همچنین وضعی در ارتباط صنعت با دانشگاه کمتر برقرار می‌شد؟
قطعا کمتر برقرار می‌شد. می‌خواهم بگویم که اصلا برقرار نمی‌شد. اگر الان مثلا در جایی مثل دانشگاه شریف نیمی از اعتباراتش از ارتباط با صنعت دارد می‌آید قطعا آن موقع صفر بود. چون وقتی پول باشد و راحت هم بشود از خارج خرید کرد دیگر هیچ کس سراغ ما نمی‌آید!
* با این وضعیت شما نگران رفع تحریم‌ها هستید؟!
ما حتما نگران رفع تحریم‌ها هستیم. نه فقط من، خیلی‌ها؛ همین الان من با مدیرعامل یکی از شرکت‌های موفق کشور حدود 2 ساعت پیش جلسه داشتم. ایشان هم به عنوان کسی که مدیر کار کشته‌ای در این زمینه است، با 70 سال سن در این حوزه، (آقای مهندس معدلی را عرض می‌کنم،) می‌گفت اگر تحریم‌ها نبود اصلا در داخل کار به ما نمی‌دادند. در حالی که الان پروژه‌های راه، سد، تونل، ساختمان‌های خیلی معظم و قوی اینها را در واقع به شرکت‌های داخلی می‌دهند. اگر تحریم نبود حتما به خارجی‌ها می‌دادند.
*شاید به خاطر کیفیت کار به خارجی‌ها واگذار می‌کنند؛ بگذارید جور دیگری بپرسم وقتی شما به جای شرکت‌های خارجی این پروژه‌ها را انجام می‌دهید کارفرماها هم به همان اندازه راضی هستند از کارهایی که دانشگاه‌‌ها، دانشجویان و اساتید انجام می‌دهند؟
بله، ما در بهترین کیفیت انجام می‌دهیم. ببینید وقتی که کار گرفتن سخت است، کار خوب تحویل دادن خیلی سخت‌تر است. اگر این همکاری ما با کارفرما تداوم پیدا می‌کند و این درآمد افزایش پیدا می‌کند، خُب این نشان‌دهنده این است که کارفرماها راضی هستند از کاری که ارائه شده است و این بسیار اصل مهمی است. الآن چیزی حدود نیمی از درآمدهای ما در دانشگاه از طریق ارتباط با صنعت تأمین می‌شود، این یعنی اعتمادسازی شده و صنعت اعتماد پیدا کرده به دانشگاه وگرنه در غیر این‌ صورت که پولشان را دور نمی‌ریختند.
* آقای دکتر حالا یک سؤالی همین جا بین صحبت‌های شما برای من پیش آمد و آن مسئله رفتن دانشجویان به خارج است؛ با توجه به اینکه اینجا دانشگاه شریف است شاید این اتفاق در اینجا بیشتر باشد ...
بله؛ من یک حرف خیلی ساده‌ای می‌زنم. من می‌گویم ظرفیت جذب، برای دوره کارشناسی یک میلیون نفر در سال است. ظرفیت جذب ما برای دوره کارشناسی ارشد چیزی حدود مثلا 200 هزار نفر در سال است شاید هم کمتر فکر کنم 150 هزار نفر است. ظرفیت جذب ما برای دوره دکترا چیزی در حدود 10هزار نفر در سال است. یعنی اینکه از یک میلیون نفری که کارشناسی را تمام می‌کنند فقط چیزی حدود 150هزار نفرشان می‌توانند ارشد بخوانند در داخل کشور و از 150هزار نفری که دارند ارشد را تمام می‌کنند کمتر از 10هزار نفر می‌توانند وارد دکترا بشوند. خوب اشتیاق برای درس خواندن بیش از این است و چون ظرفیت وجود ندارد دانشجویان به دانشگاه‌های خارجی مراجعه می‌کنند. بنابراین برنگشتن‌شان مسئله است. ما باید کاری کنیم که بچه‌ها برگردند از آنجا. این هم یک بحث فرهنگی و اجتماعی است.
* این یک بخش قضیه است که شما فرمودید و خودِ دانشجویان تمایل دارند؛ سؤال من بیشتر درباره بحث اعزام بچه‌ها به خارج کشور برای تحصیل است با توجه به اینکه شما ارزیابی خیلی خوبی از کیفیت دانشگاه‌های‌مان داشتید و معتقد بودید ارتقا پیدا کرده‌اند. می‌خواهم یک مقدار وارد سیستم سیاست گذاری خودمان بشوم، به نظر می‌رسد در سیستم دولتی و اجرایی ما جوری سیاست‌گذاری شده که دانشجو را ترغیب می‌کند به تحصیل در خارج از کشور و برای آن هزینه می‌دهد؛ مثلا بورس ما دارد همان روالی را پیش می‌رود که 25سال پیش طی می‌کرد! مگر ما نسبت به 25 سال پیش همان قدر احتیاج به بورسیه دانشجویان داریم؟ نمی‌شود از این بودجه و هزینه‌ای که برای بورس در نظر گرفته می‌شود طور دیگری جهت شکوفا کردن و فعال کردن ظرفیت‌های داخلی‌مان استفاده شود؟
ببینیددر حال حاضر بورس باتوجه به محدودیت‌های ارزی که داریم عملا یک فرآیند خیلی جدی و قوی مثل سابق نیست.
* الان چند وقت است که این طور شده ،این هم از همان برکات تحریم است وگرنه قبلش برای حقوق هم بورس می‌کردند انگلستان! می‌خواهم ببینم نمی‌شود این هزینه در دانشگاه‌های ما صرف شود و همین دانشجویان را در خودشان جذب کنند و پرورش بدهند. با توجه به اینکه الان این کار تا حدودی انجام می‌شود. حتی بالاتر از این، الان سطح علمی دانشگاه‌های ما در کشورهای منطقه در رتبه بالایی قرار دارد. نمی‌توانیم از کشورهای منطقه و دیگر کشورها دانشجو جذب کنیم؟
بله؛ ببینید نکته‌ای که وجود دارد من راجع به فنی مهندسی که حوزه خودم هستم عرض می‌کنم حالا بقیه حوزه‌ها تفاوت دارد. الان یکی از دعواها همین است به صورت جدی. وقتی وزارت علوم یک دانشجو را بورس می‌کند برای خارج از کشور و تقریبا آن طوری که محاسبات نشان می‌دهد با شهریه‌ای که پرداخت می‌شود و با ارزی که برای دانشجو داده می‌شود و ... حساب بکنید چیزی در حدود سالی ...
* چیزی حدود 400 میلیون تومان برای هر دانشجو هزینه می‌دهند ...
الان حرف همین است؛ دانشگاه‌ها می‌گویند وزارت علوم که حاضر است 400 میلیون تومان هزینه کند یک نفر برود بیرون دکترا بگیرد این 400 میلیون را چرا به دانشگاه داخل نمی‌دهد؟ الان هم تبدیل بورس خارج به داخل را نگاه کنید 40 میلیون تومان می‌دهد. یعنی یک دهم چیزی که خارج از کشور می‌داد می‌دهد به دانشگاه‌های داخل. حرف این است که به جای این 40 میلیون تومان اگر همان هزینه بورسیه دانشجو در خارج را بدهند به دانشگاه‌های داخل، خب دانشگاه‌های داخل تجهیزات می‌خرند مواد مصرفی می‌گیرند، توسعه می‌دهند و ظرفیت‌شان را می‌برند بالا. این سؤال درست و بجاست. به نظر من در سیاست گذاری‌مان این یک اشتباهی است. ما به جای این کار اگر این منابع مالی را در اختیار دانشگاه‌ها قرار بدهیم به نظر می‌آید که ما ظرفیت دکترا در داخل کشورمان افزایش پیدا می‌کند؛ البته برای حفظ ارتباط‌مان با خارج از کشور در حوزه‌های خاص خوب است که یک تعداد بورس هم اعزام کنیم.
* حالا من برگردم به بحث کوتاهی که شما قبلش داشتید. اسمش را ظاهرا الان می‌گذارند فرار مغزها. شما فرمودید که رفتن‌شان به خارج زیاد از نظر شما مشکلی نیست، اما مشکل در بازگشت آنان به داخل است. فکر می‌کنید چه طور می شود این را تسهیل کرد؟
- در دیداری که اتفاقا با خود حضرت آقا داشتیم، فکر می‌کنم در عید پارسال یا سال قبلش بود ؛ایشان تاکید داشتند که بچه‌ها را در معرض آموزش‌های دینی ومیهنی خوب قرار دهید به نحوی که یک دانشجوی متدین و میهن‌دوست و علاقه‌مند و وفادار به ملتش بار بیاید. این بحث اصلی ماست. اگر این طور باشد کسی برود هم برمی‌گردد در غیر این صورت حتی در کشور هم باشدشما خاطرتان جمع باشد منشا خدمت نمی‌شود. مگر ما نداریم اساتیدی که همین جا هستند دارند کار هم می‌کنند ولی منشأ خدمت به کشور نیستند فقط روی حساب ملاحظاتی، دنبال منافع خودشان هستند.البته اگر ضربه نزنند! پس بنابراین چیزی که بسیار مهم است این است که ما در معرض تابش علایق دینی، میهنی، ملی، خانوادگی قرار بدهیم بچه‌ها را، بچه‌ها با اصل و نصب بار بیایند، مسئله فرهنگی و تربیت دینی بسیار مهم است.
* در این دانشگاه شما چه کار کرده‌اید برای این مسائل فرهنگی؟
سؤال خوبی است. کارهای مختلفی انجام دادیم. یکی از این کارها این است که در بحث معاونت فرهنگی فعالیت‌های فوق برنامه متعددی تنظیم کردیم. سعی می‌کنیم در اردوها و جلساتی که با دانشجویان داریم مثل ارودی دانشجویان جدیدالورود و یا مراسم فارغ‌التحصیلی در آنجا با سخنرانی‌ها و صحبت‌ها یک قدری از این حرف‌ها بزنیم. دوم این که در جلساتی که با اساتید داریم صحبت‌های مختلفی را مطرح می‌کنیم تا بتوانیم اساتید را در این حوزه فعال کنیم. اساتید وقتی سر کلاس می‌روند باید علاوه بر درس، از نظر فرهنگی هم روی بچه‌ها تأثیرگذار باشند.
سعی می‌کنیم ارتباط مستقیمی هم با دانشجویان برقرار کنیم؛ الان معاون فرهنگی و مدیر فرهنگی و مدیر اجتماعی ما، می‌روند در خوابگاه ها با بچه‌ها می‌نشینند و صحبت می‌کنند. ما اولیا را فعال کردیم و جلساتی با آنها برگزار می‌کنیم و تعامل داریم و خوشبختانه اینها جواب می‌دهد. اینها جنس کارهای اجتماعی و فرهنگی است که تاثیر می‌گذارد. البته باید قضیه را تقویت کنیم چرا که کافی نیست.
* بحث مسائل فرهنگی شد؛ یک سری اتفاقات عجیبی در دانشگاه شما رخ می‌دهد. مثلا مواردی خودکشی دیده شده، قضیه از چه قرار بوده است؟
اتفاقا جالب اینجاست که پیش از تحویل کار به بنده در 3 سال گذشته ما تقریبا یکی، دو مورد خودکشی داشتیم اما در حال حاضر هیچ موردی را در این سه سال نداشتیم.
* علت چه بوده ؟آسیب‌شناسی کرده‌اید؟
معمولا درباره احساسات جنسی بوده است. مثلا یک مورد ما داشتیم که دختر و پسر، دانشجوی دانشگاه کرمان بودند در دوره لیسانس با هم دوست بودند و رابطه داشتند بعد دوره کارشناسی ارشد آمده‌اند اینجا. بعد به دلایلی دختر در حوزه تحصیلی از پسر جلو افتاده است و دیگر ابراز تمایل و علاقه به پسر نکرده و سپس پسر خودکشی کرده است. این یک موردی است که ما داشتیم. یک مورد دیگری ما داشتیم که پسری دانشجوی کارشناسی ارشد بوده، یک خانم دکتری که مربی آنها بوده، آن پسر به این خانم علاقه‌مند می‌شود و طرح علاقه می‌کند و آن خانم می‌گوید که اصلا من نامزد دارم، این چون علاقه داشته رفته و خودکشی کرده است.
برای همین هم آن بحث تفکیک جنسیتی را ما مطرح کردیم...
* فکر می‌کنید چقدر مؤثر است در این قضیه؟ اتفاقا ما با رئیس سابق دانشگاه علامه طباطبایی همین بحث را داشتیم ایشان حتی برای ما از چاقوکشی در دانشگاه‌شان گفتند برای همین مسائل! معتقد بودند با تفکیک جنسیتی مشکلاتشان حل شده است. به نظر شما بحث تفکیک می‌تواند راهگشا باشد؟
به نظر من می‌تواند موفق باشد. علی‌رغم برخی ژست‌های روشنفکری که نمی‌دانم این کارها چیست. من ابایی ندارم که از تفکیک جنسیتی حمایت کنم.
ببینید در حالت عادی دانشجوی دختر و پسر دوست دارند در کنار هم باشند و لذت ببرند، این لذت بردن ازنظر شرعی حرام است. یعنی حتی اگر شما نگاه می‌کنید به جنس مخالف و لذت می‌برید حرام است. در فضای روشنفکری می‌گویند این حرفها چیست. حرام چیست.
ولی نکته جالب اینجاست که کسی اگر پیگیری و دنبال کند که این ارتباطات نهایتاً به کجا می‌رسد، آن موقع می‌بینید که حرمت گذاشتن برای این قضیه اتفاقاً چیز درستی بوده است و با منطق قابل دفاع است. بسیاری از این ارتباطات، لذت بردن با نگاه یا غیرنگاه از هم دیگر عواقب زیادی در همین دانشگاه‌ها دارد؛ من اگر امکان داشت مسائلی را مطرح می‌کردم که واقعاً تکان دهنده است اما شاید طرح آن خیلی از نظر اخلاقی صحیح نباشد.
* همین حرفهایی که شما زدید، نگران نیستید که روشنفکرها علیه شما موضع بگیرند؟
حتماً موضع می‌گیرند. همین الان خبرنگار روزنامه ایران اینجا بود. مخصوصاً مطرح کرد که شما یک روزی بحث تفکیک جنسیتی را مطرح کردید.
بنده محکم گفتم که الان هم می‌گویم. تصورش این بود حالا که دولت عوض شده، نظر من هم عوض شده؛ آن زمان یک حرفی زدم و الان حرف دیگری می‌زنم! خیر؛ من اینطور نیستم الان هم همان حرف را می‌گویم. اصلاً باکی هم از این ندارم که کسی از گفته‌های من خوشش نیاید که نهایتاً منجر به خلع بنده شود از مسئولیت.
* یک سری از آن اتفاقات عجیب دانشگاه شما در دانشکده فیزیک اتفاق می‌افتد ...
می‌افتاد!
* یعنی الان دیگر رخ نمی‌دهد؟
خیر.
* یک مقدار از آن اتفاقات را برای ما بازگو می‌کنید؟
برای چه بگوییم. اوایل خب یک سری مشکلات بود در دانشکده فیزیک یا برخی از دانشکده‌ها، الآن بحمدالله با تعاملات و ایجاد ارتباط و گفت‌وگو فضای حسن ظن و تعامل بر آنها حاکم شد و دیگر از آن اتفاقات کمتر می‌افتد یا نمی‌افتد.
* یعنی دیگر اساتید دانشکده فیزیک شما در کنفرانس‌های اسرائیلی مثل «مالتا» شرکت نمی‌کنند؟
خیر؛ نمی‌کنند.
* با این حساب خدا را شکر! چون ما آن موقع هم این جریانات را پیگیری می‌کردیم و متأثر بودیم از اینکه چنین اتفاقاتی در این دانشگاه و توسط اساتید این دانشگاه رخ می‌دهد ...
نه، دانشگاه اگر سیاستش را اعلام کند ، این مشکلات حل می‌شود؛ خیلی از اساتید واقعا نمی‌دانند که مالتا چیست و... می‌آیند شرکت می‌کنند به خاطر اینکه توجه ندارند، اطلاع ندارند. ولی وقتی که خبردار می‌شوند و دانشگاه هم اعلام می‌کند، خُب شرکت نمی‌کنند.
* یک سؤال دیگر؛ شما در انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم از رقبای آقای روحانی حمایت کردید؛ نگران نیستید که در تغییر و تحولات وزارت علوم، اتوبوس مدیران به شما هم برسد؟
نگران نیستم؛ می‌دانم که حتماً عوض می‌شوم! [با خنده] برای چه باید نگران باشم. ما به یک تکلیفی عمل می‌کنیم این تکلیف اگر هزینه‌ای داشته باشد هزینه آن را هم با طیب خاطر می‌پردازیم. مشکلی نداریم؛ اتفاقاً تا همین الان خیلی‌ها فشار آوردند که بنده هم جزء رؤسای تعویض شده برخی دانشگاه‌ها باشم.
این تعویض‌ها یک حرکت فوق‌العاده سیاسی است که مخالف مصالح نظام و کشور و دانشگاه هم هست. این هزینه را ممکن است کسی بدهد و ممکن هم هست کسی نپردازد.
* یعنی این تغییراتی که در وزارت علوم دولت فعلی بود را شما مثبت ارزیابی نمی‌کنید؟
خیر؛ من آن قضیه‌ای را که مجلس مطرح کرد مبنی بر اینکه سرپرست وزیر نیست که بتواند کارهای عزل و نصب را انجام دهد کاملاً قبول دارم. البته آقای دکتر توفیقی از دوستان خیلی خوب من است و با ایشان ارتباط نزدیک دارم و ارادت هم دارم شخصاً به خود ایشان، ولی به نظرم می‌آید که این کارهایی که انجام شده شاید طبق نظر خود ایشان هم نباشد، شاید کسانی، جریاناتی و فشارهایی بوده که این کارها را انجام بدهد کما اینکه حتماً هم هست.
منتهی به نظر من کسی که مثلاً 8 سال در یک دانشگاه مدیر بوده، حالا یک ماه هم روی آن، تحملش کنند تا وزیر مشخص شود. اینکه معاون را عوض کنند و کسی با عنوان سرپرست دائماً رئیس دانشگاه عوض کند به نظر من کار درستی نیست، یک کار سیاسی است.
* آقای دکتر 8 سال که خوب است! ریاست دانشگاه آزاد تنها حدود یک سال عملکرد داشت ...
حالا دانشگاه آزاد را به صورت خاص می‌توان گفت که به وزارت علوم ربطی ندارد. آنجا مطرح شد که آقای هاشمی پیگیر این قضیه بودند. ولی در دانشگاه‌هایی مثل صنعتی اصفهان و یاسوج و علامه، به فرض اینکه عملکرد هم ایراد داشته باشد، خُب یک وزیر باید این کار را بکند. سرپرست یعنی کسی تا انتخاب وزیر آنجا باشد که کار نخوابد. بنابراین منطقاً و اصولاً این موضع مجلس ازنظر من درست است که سرپرست نباید این کارها را انجام دهد.
الان آقای توفیقی حتی برای وزارت معرفی هم نشدند. خُب این تعویض‌ها صورت خیلی خوشی ندارد. اینکه برای یک ماه کسی بیاید با این تغییرات و برای ماه بعد بگذارد و برود! علی ای حال بنده باکی از عوض شدن ندارم. یک امانتی به بنده سپرده شد و سعی کردیم خدمت کنیم؛ در مجموع مملکت هم صاحب دارد، چون رئیس دانشگاه را شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت علوم تعیین می‌کنند. اگر این دو نهاد به این نتیجه برسند که رئیس عوض شود باید این اتفاق بیفتد. این حق و البته وظیفه آنهاست.
* یک بحثی همیشه اینجا مطرح بود که شورای عالی انقلاب فرهنگی همیشه در تعیین ریاست دانشگاه ورود پیدا می‌کند و اما در برکناری‌ها دخالتی ندارد ...
بله این حرف درست است.
* در این شرایط آن ثباتی که می‌باید برای حرکت علمی دانشگاه منظور داشت خدشه‌دار نمی‌شود؟
این حرف درست است. حتی شورا در تعیین هم نقش ندارد بلکه در تأیید افراد مؤثر است. خب به نظر بنده نقش شورا در این امر باید یک قدری تقویت شود.
دانشگاه باید یک استوانه ثبات باشد. تعویض دائم و مکرر رئیس دانشگاه آن هم از دیدگاه سیاسی به نظر من غلط است. یک وزارت‌خانه می‌تواند عوض شود چون دستگاهی سیاسی است. اما حتی‌الامکان دانشگاه بایستی ثبات داشته باشد تا بتواند کارهای بنیادی انجام دهد.
* یک سؤال دیگر که برمی‌گردد به قسمت اول صحبت شما؛ فرمودید در تسخیر لانه جاسوسی هم در دور دوم‌اش حضور داشتید؛ چیزی از آن فضا اگر برای ما دارید با توجه به اینکه الآن برخی حذف شعار مرگ بر آمریکا را مطرح می‌کنند؛ خوشحال می‌شویم از زبان‌تان بشنویم ...
گفت یکی را داشتند کتک می‌زدند، فریاد می‌زد. گفتند چرا فریاد می‌زنی؟ گفت آخه وقتی من دارم کتک می‌خورم کمترین حق من این است که فریاد بزنم. اگر فریاد نزنم، دادخواهی نکنم، اعلام اعتراض نکنم که حداقل روش اعتراض است. آمریکا یک دوره طولانی‌ای واقعا به کشور ما ظلم کرده، به اعتراف اسنادی که همین اخیرا منتشر کردند کودتای 28 مرداد را اینها راه انداختند. قبل از 28 مرداد اینها در کشور مسلط بودند. آدم می‌آوردند و می‌بردند؛ مثل ویروسی که وارد یک سلول می شود، و ظرفیت آن سلول را در اختیار خودش قرار می دهد و از امکانات کشور ما برای منافع خودشان استفاده می‌کردند. قبل از انقلاب در زمان شاه جنایات بسیاری کردند، بعد از انقلاب ما کودتا و حمله به طبس را داشتیم از طرف امریکایی‌ها، جنگ ایران و عراق را داشتیم که حمایت آمریکا از صدام اظهر من‌الشمس است در آن 8 سال، هواپیمای مسافربری ما را با نزدیک به 300 مسافر در هوا منهدم کردند و ریختند در خلیج فارس، درآمدهای ما را که بلوکه کردند در آمریکا، خب این همه ظلم شده به این کشور. این ملت حداقل کاری که می‌کند و اعتراض خودش را نشان می‌دهد به دولت آمریکا و سیاست‌هایش؛ همین شعار «مرگ بر آمریکا» است.
آمریکایی‌ نه‌تنها به ما، بلکه به کل دنیا دارد ظلم می‌کند، در فلسطین و در دربه‌در شدن فلسطینی‌ها؛ در تونس و سوریه؛ حمایت‌هایش از اسرائیل؛ هواپیمای بدون سرنشین‌ آمریکا هر روز در افغانستان و پاکستان آدم می‌کشند و ... من کانادا که بودم کانادایی‌ها که از متحدان آمریکا هستند می‌گفتند آمریکایی‌ها حتی به ما هم ظلم می‌کنند. می‌گفتند آمریکا در قوانین تجاری و بازرگانی در حق کانادا ظلم می‌کند!
حالا دولتی که این همه ظلم می‌کند، کمترین اعتراض به آن همین شعار مرگ بر آمریکاست. حالا یک نفر می‌خواهد این شعار نباشد؛ من تعجب می‌کنم که چرا؟! مگر تغییری در رفتار آمریکایی دیده شده که بگوییم دیگر این شعار را ندهیم. شعار مرگ بر آمریکا یک حداقل اعتراض است. چطور می‌گویند این شعار باید برداشته شود، من تعجب می‌کنم!
* آقای دکتر الان برخی از دانشجویانی که آن موقع سفارت را تسخیر کردند و برخی از کسانی که حمایت کردند پشیمان شدند. شما پشیمان نیستید؟
البته من در سری دوم رفتم برای ترجمه و انتشار اسناد لانه جاسوسی ... در یکی از آن سندها این بود که می‌گفت ابراهیم یزدی امروز آمده بود پیش من [سالیوان] و اظهار نگرانی کرد که سازمان امنیت ما بعد از انقلاب از هم پاشیده و احتیاج داریم که آمریکا به ما کمک کند تا یک سازمان امنیت جدید راه بیندازیم. این سند را من خودم ترجمه کردم. از چی باید پشیمان باشم؟ از اینکه آقای یزدی فردای انقلاب می‌رود پیش آمریکایی که با حمایت شاه این همه جنایت کرد و دست کمک دراز می‌کند؟! چرا باید پشیمان باشم؟ آمریکا واقعا سیاستهای ظالمانه بین‌المللی دارد و مادامی که این سیاست‌اش را عوض نکند قاعدتا نه در ایران بلکه در همه ملت‌ها منفور می‌شود.
- پس شما اگر 34 سال برگردید به عقب دوباره همان کار را تکرار می‌کنید در سفارت آمریکا؟
بله؛ چرا که نه!
- خیلی ممنون؛ آقای روستا آزاد اگر صحبتی مانده که دوست دارید مردم و خوانندگان ما بدانند بفرمایید ...
ما انقلاب بزرگی کردیم و جمهوری اسلامی در این کشور با نفس مسیحایی امام مستقر شده. دنیا دنیای ظلم است، دنیای ستم است، دنیای حق‌کُشی است و مادامی که شما قدرت نداشته باشی نمی‌توانی با صحبت و گفت وگو ظالم را سرجایش بنشانی. ما با تکیه بر انقلاب و دست‌مایه شعارها و آموزه‌هایش باید همان‌طور که مقام معظم رهبری فرمایش فرمودند یک اقتدار درون‌زا و مبتنی بر ظرفیت‌های ملی و بنیادی داخلی‌مان، در جوان‌های خودمان ایجاد کنیم؛ دراین حرکت حتما خدا با ماست، دست خدا با ماست، دست خدا با مومنین و مستضعفین است. ما می‌خواهیم استقلال و عزت را برای خودمان، بلکه برای همه مستضعفین فراهم کنیم. این وظیفه ماست، رسالت ماست و من فکر می‌کنم که با سرمایه اسلام و معنویت و تأییدات الهی این کار شدنی است. با تربیت سرمایه انسانی خوب ما می‌توانیم یک مدینه فاضله و الگو برای سایر ملت‌ها باشیم که ان‌شاء‌الله اگر این اتفاق بیفتد قدرت‌های ظالم و ستمگر سرجایشان می‌نشینند.

 


(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10