(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10


شنبه 25 آبان 1392 - شماره 20640 

نگاهی به نمایش آیینی تعزیه (بخش نخست)
شبیه‌خوانی هنری رو به فراموشی
   


لیلا کریمی
همه جا پوشیده از بیرق‌ها و پارچه‌های سیاه بود. صدای طبل عزا به گوش می‌رسید. حاضران دایره‌وار گرد مجلس عزای امام حسین(ع) شیون می‌کردند و ناله یاحسین، حسین(ع) سر می‌دادند؛ امام خوان تعزیه می‌خواند:
کجائی ای برادرم پشت پناه لشکرم/ نور دو چشمان ترم برادرم برادرم
عباس(ع) می‌گفت:
کنار نهر علقمه عدو به گرد من همه/ ایا عزیز فاطمه برادرم برادرم
همه جمعیت سینه می‌زدند، ناله و گریه حاضران در فغان بود تا جایی که امام‌خوان گفت:
عمریم سید و سرور خواندی/ چه شد این بار برادر خواندی
همه جامه سیاه بر تن داشتند. روز نهم محرم بود. آهنگ محزون طبل و عباس تعزیه می‌گفت:
مادرت فاطمه(س) آمد به سرم/ یاریم کرد و صدا زد پسرم
جمعیت عزاداران یک صدا سینه می‌زدند تا اینکه امام‌خوان به نقطه اوج تعزیه رسید:
دخترم بر تو فرستاده سلام/ این چنین بهر تو داده است پیام
گر نشد آب میسر گردد/ گو عمویم به حرم برگردد
نه دست در بدن و نه به تن رمق داری/ بخواب جان برادر بخواب حق داری
مولای من این روزها قصه مظلومیت توست؛ سؤال «هل من ناصر ینصرنی»‌ات را از گلوی تعزیه‌خوانان می‌شنویم. دکتر جابر عناصری پدر تعزیه دانشگاهی ایران در کتاب «شبیه‌خوانی گنجینه نمایش آیینی- مذهبی» تعزیه یا شبیه‌خوانی را نمایش آیین مذهبی ایران می‌داند که نه از شبه‌جزیره عربستان آمده و نه فرنگستان و می‌گوید ایران تنها کشور اسلامی است که نمایش حزن‌انگیز سنتی مذهبی را به مقیاس جهانی آفریده است...
تعزیه و جایگاه آن در نزد مردم
تعزیه نمایشی ایرانی برگرفته از مذهب و سنت‌های اصیل ایرانی است و هویت تاریخ نمایشی ایران با تعزیه همراه است. حال باید دید این هنر اصیل و کهن ایران دارای چه جایگاهی است در بین مردم و در کجای هنرهای نمایشی ایستاده است؟ آیا پرداختن به این هنر ناب ایرانی فقط در قالب مناسبت‌های مذهبی باید باشد یا اینکه به صورت جدی و در قالب یک هنر اصیل ایرانی باید در رشد و اعتلای آن کوشید؟ هنری که سینه به سینه از پدر به پسر رسیده است. آیا امکان حیات آن وجود دارد یا اینکه به صورت هنری آکادمیک به آن بپردازیم؟
پرواضح است که تعزیه بدون حمایت دستگاه‌های فرهنگی از جمله وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی، سازمان میراث فرهنگی و... در نزد مردم از جایگاه والایی برخوردار است و مردم در قالب بانیان مجالس تعزیه این هنر ناب ایرانی و مذهبی را هر ساله باشکوه برگزار می‌کنند.
شبیه‌خوانی، چکیده فرهنگ ایرانی
دکتر محمدحسین ناصربخت، مدرس، پژوهشگر و منتقد تئاتر؛ در گفت‌وگو با گزارشگر روزنامه کیهان چکیده فرهنگ ایرانی را تعزیه می‌داند و می‌گوید: «همان‌طور که در تاریخچه شکل‌گیری تعزیه گفته شد، تعزیه از دل عزاداری‌های ایرانی‌ها برای پیشوای سوم ما شکل گرفت و در شکل اجرای این عزاداری‌ها چیزی که در خاطره قومی‌شان باقی مانده بود برای تجلیل بزرگان دین و قهرمانان اساطیری کمک گرفتند.»
این کارگردان تئاتر ادامه می‌دهد: «ما یک قهرمان مذهبی، امام حسین(ع) راداریم که تعزیه در تجلیل از ایشان انجام می‌شود و ضمنا وقتی به ادبیات تعزیه رجوع می‌کنیم، می‌بینیم در نوع شخصیت‌پردازی ترسیم فضاها، توصیفات و قراردادهای اجرایی خیلی تحت تأثیر ادبیات حماسی و منظوم ما در گذشته است و از ادبیات منظوم ما برای شکل‌گیری مجالس تعزیه و متون آن و اجرای تعزیه از موسیقی اصیل ایرانی استفاده می‌شود. یعنی از نظر شکلی تحت تأثیر اشکال گوناگون هنری هستند که در ایران زمین شکل گرفته است.»
ناصر بخت تعزیه را از نظر محتوایی در امتداد تفکر عرفانی و شیعی ایران می‌داند و می‌گوید: «در تعزیه، از حکمت و عرفان کهن الهام گرفته شده از اشخاصی همچون ملاصدرا، سهروردی و کسانی که در عرصه عرفان شیعی مطرح هستند، این حکمت شیعی وارد تعزیه شد و فرهنگ تعزیه را شکل داد البته به شکلی که برای همه مردم قابل فهم باشد.»
تاریخ پیدایش تعزیه
بسیاری تاریخ شکل‌گیری اولیه این هنر نمایشی را نمی‌دانند اما وقتی سخن از دوران اوج و فرود آن می‌شود پژوهشگران و منتقدان تئاتر دوران اوج تعزیه را دوران قاجار و شکوه اجرای تعزیه در 365 روز سال را در تکیه دولت آن زمان و دوران افول هنر تعزیه را زمان رضا شاه پهلوی می‌دانند. تعزیه به لحاظ اینکه هنری است با رویکرد اجتماعی و سیاسی؛ حکومت پهلوی زمانی که روی کار می‌آید تعزیه را نشانه می‌گیرد. بدین سبب تعزیه‌ای که در دوران قاجار اوج گرفت، در دوران پهلوی در گوشه و کنار در روستاها و شهرهای کوچک به صورت دوره‌گردی اجرا می‌شد؛ بعد از دوران رضا پهلوی دیگر تعزیه شکوه گذشته را نداشت و روزبه‌روز این هنر به انزوا رفت و اگر بانیان مجالس و تکیه‌هایی برپا نمی‌کردند این هنر زودتر از پیش فراموش شده بود. تعزیه فقط مختص محرم اجرا نمی‌شده است و میر عزا 365 روز سال 365 نسخه تعزیه اجرا می‌کرده است و موضوعات سیاسی و اجتماعی را در قالب تعزیه نشان می‌داد؛ به طوری‌که روزی ناصرالدین شاه به تکیه دولت می‌رود تا تعزیه‌ای را به نظاره بنشیند و میر عزا تعزیه ای را اجرا می‌کند که در آن تعزیه واقعه دستبرد غارتگران به کاروان راهی حرم امام رضا(ع) را نشان می‌دهد و ناصرالدین شاه غضب و میرعزا را برکنار می‌کند و به جای آن معین‌البکا را می‌گمارد.
تکایا؛ تماشاخانه‌ای مخصوص تعزیه
داوود فتحعلی بیگی، کارگردان و پژوهشگر نمایش‌های آیینی، دوران اوج تعزیه را اواخر دوره قاجار و فرود آن را اوایل دوره پهلوی می‌داند و در توضیحات بیشتری در این مورد به گزارشگر کیهان می‌گوید: «برای رشد و اعتلای هنر تعزیه‌ساز، کارهایی لازم است که در یک دوره‌ای فراهم بود و البته شرایط جامعه هم با شرایط امروز فرق داشت. تعزیه در یک دوره‌ای اغلب در تکایا اجرا می‌شد یعنی در تماشاخانه ویژه خودش.»
این استاد دانشگاه می‌افزاید: «تکیه‌های بسیاری در شهرستان‌ها و شهرهای کوچک و بزرگ دایر بود. مثلا در تهران شاید بیش از 50 تکیه بود اما نوع معماری به‌گونه‌ای بود که با شیوه اجرایی تعزیه سازگاری داشت. رفته‌رفته به هر دلیلی این تکایا به مرور زمان تغییر کاربری دادند یعنی بخشی از مکان‌های ویژه تعزیه از بین رفت و از آن طرف هم به مرور زمان در جامعه به خاطر پیشرفت تکنولوژی و وسایل ارتباط‌جمعی رسانه‌های جدیدی پا به عرصه گذاشتند.»
تعزیه؛ رسانه‌ای مردمی
فتحعلی بیگی تعزیه را یک رسانه می‌داند می‌گوید: «تعزیه به عنوان یک رسانه عمل می‌کرد. البته در حال حاضر هم به شکل رسانه است. ولی طبعا رسانه‌های دیگری الان وجود دارند که بخشی از نیازهای مردم را به عنوان سرگرمی برطرف می‌کنند. الان شرایط جامعه عوض شده به همین جهت هم ما باید شرایط عرضه تعزیه را عوض کنیم. یعنی به عنوان یک پدیده هنری و نمایشی به آن نگاه کنیم که برای آن تماشاخانه دیگری طراحی و تعریف بکنیم.»
این استاد هنرهای نمایشی تأکید می‌کند که این تماشاخانه‌ها طبعا چیزی شبیه تکایای قدیم خواهد بود اما با یک برنامه‌ریزی منسجم و درست که یک بخش آن شامل کارهای پژوهشی و یک بخش آن شامل کارهای آموزشی شود.
دوران اوج تعزیه‌خوانی در تکیه دولت
محمدحسین ناصربخت، عضو انجمن تعزیه ایرانیان دوره اوج تعزیه را تکیه دولت در دوران ناصری می‌داند و می‌افزاید: «دوران حکومت ناصری تعزیه مورد حمایت قرار گرفته است و بهترین شبیه‌خوانان و موسیقی‌دانان و شعرای آن دوران در تکیه دولت گرد هم جمع می‌شدند و با بودجه‌ای که دولت در اختیارشان قرار می‌داده است تعزیه‌خوانی باشکوهی می‌کردند و تنوع تعزیه در این دوره بسیار زیاد بوده است.»
ناصربخت ادامه می‌دهد: «بعد از مشروطه و به خصوص در دوره رضاشاه تعزیه دچار ممنوعیت شد مثل بسیاری از جلوه‌های جامعه سنتی، در نتیجه آن تعزیه‌خوانان مجبور شدند در گوشه و کنار شهر شکسته و بسته تعزیه بخوانند، به نوعی اجبارا به روستاها تبعید شدند و به همین جهت تعزیه‌هایی که در دوره اوج خود اجرا می‌شدند دیگر به اجرا درنیامد و گروه‌های تعزیه‌خوانی کمتر شدند و کسانی که پدرانشان تعزیه‌خوان بودند کمتر ترغیب شدند راه پدرانشان را ادامه دهند. تعزیه هنری بود که از پدر به پسر انتقال می‌یافت و این موارد باعث شد که تعزیه در دوران نزولش قرار گیرد. البته تعزیه هنوز هست به جهتی که پشتوانه اعتقادی و مردمی دارد اما فعالیت آن کمتر شده است.»
تعزیه، سمبل نمایش ایرانی
تعزیه به عنوان سمبل و نماد نمایش ایرانی، آیینی نمایشی است که با تماشاگر- مردم- به طور مستقیم در ارتباط است. متون تعزیه به لحاظ اینکه اشعار ساده و عامیانه دارد قابل فهم و به دور از پیچیدگی برای مخاطب تعزیه است. برخی از صاحب‌نظران در حوزه تعزیه، آن را نمایش و تئاتر می‌دانند و عده‌ای هم قائل به آیینی بودن تعزیه هستند. به راستی و به کدامین سخن می‌توان تکیه زد؟ تعزیه را باید از آن دسته هنرهای نمایشی و دراماتیک دانست که اساس آن بر بن مایه‌های مذهبی و آیینی قرار گرفته است؛ بی‌تردید وجه آیینی تعزیه به کمک درام می‌آید و باید گفت این وجه آیینی و مذهبی است که درام را شکل می‌دهد، اگرچه وجود ادوات و تجهیزات به بهتر اجرا شدن آن کمک می‌کند اما عدم آن در نمایش خللی ایجاد نخواهد کرد و نحوه اجرا توسط بازیگران نقش محوری دارد.
تعزیه به عنوان هنری پیشرو
عظیم موسوی، کارگردان تئاتر ویژگی بارز تعزیه را نسبت به نمایش‌های دیگر آیینی، در شیوه اجرایی آن می‌داند که نه تنها ایرانی‌ها بلکه بزرگ‌ترین کارگردان‌های جهان را چون یرژی گروتوفسکی، پیتر بروک را هم حیرت زده کرد و آنها تعزیه را به عنوان یک هنر پیشرو نام بردند.
این استاد دانشگاه در گفت‌ وگو با گزارشگر روزنامه کیهان می‌افزاید: «تعزیه شیوه‌ای را در خودش گنجانده که بسیار پسندیده و پیشرفته است. به طوری که تئاتر اروپا می‌خواست خودش را به شیوه اجرایی تعزیه برساند. چه قدر جالب است که در تعزیه می‌بینیم بدون اینکه دکور ببندیم و بدون نورپردازی و... شما را (مخاطب) سه ساعت میخکوب صحنه می‌کند و این یک شیوه است. در تعزیه چهار طرف تماشاگر نشسته است و تماشاگر آزاد است برای مشارکت و صلوات فرستادن، آب خوردن و بیرون رفتن و بازگشتن و... این‌ها جزو مشخصه‌های یک نمایش مردمی است.»
تئاتر در جهان رو به اضمحلال است
عظیم موسوی ادامه می‌دهد: «تئاتر در تمام جهان رو به اضمحلال است چون سینما و تلویزیون بیداد می‌کند در تئاتر می‌خواهند جنبه مردمی آن را حفظ کنند که چگونه مخاطبانش را از دست ندهد. پس باید از این شیوه حداکثر استفاده را ببریم و چون شناخت کافی از تعزیه نداریم کمر به قتل آن بسته‌ایم.»
در ساحت هنرهای نمایشی، مابین نمایش ایرانی و ملی تمایز ظریفی وجود دارد. داوود فتحعلی بیگی این تمایز را چنین شرح می‌دهد: «یک زمانی می‌گوییم نمایش ملی، و یک زمان می‌گوییم نمایش ایرانی است. زمانی نمایشی را به فارسی می‌نویسیم اما ساختار نمایش، نمایش فرنگی است. زمانی هم آثاری را خلق می‌کنیم که شیوه‌های داستان‌پردازی و صحنه‌پردازی ایرانی در آن استفاده شده مانند تعزیه این‌ها به خودی خود تفاوت دارند اما به هر حال هر دو ایرانی هستند.»
تعزیه نمایش ملی است
وی می‌افزاید: «تعریف بنده از نمایش ملی آن پدیده‌های نمایشی و ‌آثاری است که تحت جهان‌بینی مردم ایران به وجود آمده و منجر به شکل‌گیری تعزیه شده است، این نمایش با این ساختار و ویژگی، نمایش ملی است و از طرفی آثاری که به فارسی نوشته شده‌اند و نویسندگانش هم فارسی زبان هستند در هر قالبی که نوشته‌اند، نمایش ایرانی است.»
به اعتقاد ناصربخت، تعزیه تنها نمایش سنتی و آیینی است که دارای متن مکتوب می‌باشد. او می‌گوید: «قراردادها و نسخه‌های آن به دلیل مکتوب بودن بهتر از سایر نمایش‌هایی که به صورت بالبداهه بوده، حفظ شده و به همین جهت در سطح جهان شناخته‌شده‌تر است. به خاطر مکتوب بودن متن‌های نمایشی بخش اعظم آن را داریم و به دلیل حمایت مردمی خیلی از متن‌های تعزیه در اختیار ما است.»

گزارش روز

 

(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10