(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10


دوشنبه 04 آذر 1392 - شماره 20648

نگاهی به آغاز فعالیت شبکه طنز
نقشه راه شبکه نسیم کجاست؟
ارزیابی برنامه ها و سیاست های مدیریت سینمایی-بخش دوم
جمال شورجه:فقدان چشم انداز مدیریت سینمایی را تهدید می‌کند
نگاهی به فیلم»بشارت به یک شهروند هزاره سوم«
نبرد با شیطان با سلاح سرد!
نبرد دریایی با آمریکا به روایت کارگردان چشم شیشه ای
رویداد
   


رضافرخی
کاهش مخاطب یک رسانه از آن دست عبارت هایی است که این روزها در دنیای پرزرق وبرق رسانه ها با رقابت سنگین در این عرصه عجین شده است.دراین زمینه بسیاری از صاحبان رسانه همیشه سعی دارند تا اولا از رقابت تنگاتنگ رسانه ای امروز جا نمانند و در مرحله بعدی بتوانند جایگاه خود را ارتقاء ببخشند.جایگاهی که با جلب نظر مخاطب ارتقاء خواهد یافت و به نوعی به یک رسانه ، اعتبار و آبرو می بخشد. دیگر تردیدی در این نیست که این روزها تعداد مخاطبان و نوع تاثیرپذیری آنها ارتباط مستقیمی در جایگاه یک رسانه در نزد افکار عمومی و حتی بحث های مادی و وضعیت درآمدی آن دارد.به شکلی که طبیعتا رسانه هایی که از نگاه مردم شرایط بهتر و جذاب تری داشته باشند آگهی های تجاری بیشتری را از سوی تولید کنندگان دریافت خواهند کرد.در بعضی موارد مخاطبان هم به این رسانه ها کمک های مستقیم و غیر مستقیم خواهند کرد.
حالا با نگاه به تمام این مسائل می توان گفت افت محبوبیت یک رسانه زمانی رخ می دهد که تماشا کردن و یا تماشا نکردن آن برای مخاطب فرقی نداشته باشد.به تعبیری دیگر مخاطبان استفاده از دیگر رسانه ها را به آن رسانه ترجیح دهند.
نسیم آغاز به کار کرد اما....!
دراین بین می توان این پیش زمینه را به یکی از شبکه های تازه تاسیسی مرتبط کرد که این روزها از سوی رسانه ملی راه اندازی شده است؛ شبکه نسیم که از مدت ها پیش بحث شروع به کار آن مطرح بود این روزها پخش خود را با محتوای طنز و سرگرمی آغاز کرده است.محتوایی که کارشناسان مربوطه درباره آن حرف های بسیاری دارند.
سامان عسگری،کارشناس رسانه واستاد دانشگاه درباره شبکه نسیم می گوید:در ابتدای کار باید اشاره کرد که راه اندازی یک شبکه با این محتوا و سبک و سیاق کار مثبتی است.یعنی به هر حال جامعه امروز ایران به چنین شبکه هایی با محتوای سرگرمی نیاز دارد.اما در گام دوم باید اذعان داشت که نسیم شروعی ناامید کننده داشته است.
این کارشناس در ادامه درباره این شروع مایوس کننده چند نکته اجمالی را عنوان می کند:یک؛آغاز برنامه های شبکه با برش زدن برنامه های تکراری با تایم های پنج دقیقه ای، دو؛پایین بودن سطح برنامه ها در اولین روزها، سه؛عدم ارائه یک برنامه ویژه در ابتدای شروع فعالیت وافت چشمگیر شوق مخاطب برای تماشای این شبکه از همان ابتدای کار!
شروعی نا امید کننده با آیتم های تکراری
این پژوهشگر ارتباطات در ادامه خاطر نشان می سازد:نکاتی که مطرح شد حول گام اولی است که این شبکه با موفقیت برنداشت و یک امتیاز منفی جدی برای آن محسوب می شود.اینکه شبکه ای که از چند ماه قبل دائما درباره آن برای مخاطب تبلیغ می شد و به تبع طنز بودن ،مخاطب خود را برای دیدن آن آماده می کرد، این چنین شروع ناامید کننده ای داشته باشد کاملا منفی و برای رسانه ملی پذیرفتنی نیست.
سامان عسگری، متخصص رسانه با نگاهی به برنامه های روز اول شبکه نسیم تا به امروز عنوان می کند:روز اول این شبکه،با کلاه قرمزی کار خود را شروع کرد و در ادامه هم برنامه هایی از رادیوهفت را پخش کرد.در کنار این موضوع گاه به گاه مجری این برنامه هم از مردم می خواست که لطیفه ای تعریف کنند و با صدای بلند بخندند.باید دقت کرد که این عناصر برای مخاطبی که می خواهد یک شبکه جدید آن هم با تم طنز ببیند جذاب نیست.به ویژه که مخاطب تلویزیون این روزها خیلی سریع سطح برنامه ها را با دیگر رسانه ها مقایسه خواهد کرد.به همین علت نمی توان به صرف اینکه برنامه ای با عنوان طنز پخش می شود مطمئن بود که مخاطب حتما آن را تماشا خواهد کرد.صحبت های این کارشناس درباره شبکه نسیم در حالی است که روند کلی این شبکه برمبنای کارهای اپیزودی وبرش هایی از محصولات طنزی که تاکنون پخش شده متمرکز شده است.
برنامه ریزی که نمی شود،مخاطبی که می رود!
سامان عسگری درباره این نوع پخش آیتمی براین باور است که مخاطب این مسئله را سبک جدیدی می داند اما در اصل ماجرا تغییری ایجاد نمی کند.این استاد دانشگاه خاطرنشان می کند:هنگامی که تلویزیون اقدام به تاسیس یک شبکه جدید می کند باید از قبل برنامه های لازم برای حداقل چندین ماه آن را به نوعی ذخیره کند.این برنامه ها باید جدید باشند.برنامه هایی که با ایده های جدید و با اختصاص بودجه لازم برای شبکه نسیم تولید شده اند.با نگاهی به وضعیت امروز شبکه نسیم، مشاهده می شود که هیچ کدام از این مسائل رعایت نشده است.برنامه های تکراری تنها مخاطب را فراری می دهد.وی درباره تبعات این موضوع می افزاید:قطعا رسانه ملی قصد دارد تا در روزهای آینده و ماه های پیش رو شبکه های جدیدی راه اندازی کند.براثر تصوری که در مخاطبان شکل گرفته احتمالا این شبکه ها هم تولیدی از خود ندارند و تنها بازپخش می‌کنند.شاید این مسئله تصور اشتباهی باشد اما در حال حاضر این تصور در بین مخاطبان به وجود آمده است.باید توجه داشت که راه‌اندازی یک شبکه کاری است که همیشه می توان انجام داد.اما باید بازیرساخت های مناسب هم شکل بگیرد.اینکه چند نفر در یک اتاق بنشینند و دائما برنامه های تکراری را روی آنتن ببرند به شدت به اعتبار حرفه ای کل مجموعه تلویزیون ضربه می زند.چرا که هزینه ای برای ایجاد این شبکه صورت گرفته است و به همین دلیل باید با برنامه‌ریزی پیش برود.
نیاز به تولید اختصاصی برای نسیم
صحبت های این مدرس دانشگاه درحالی است که برخی دیگر از صاحب نظران براین تاکید دارند که شبکه نسیم در ابتدا باید با پخش یک سریال جدید طنز ویژه، خود کار را آغاز می کرد.
سامان عسگری دراین باره می گوید:باید سریالی مثل «پژمان» از شبکه نسیم پخش می شد.به این صورت هم این شبکه آغازی درخشان داشت و هم می توانست خیلی بهتر به مخاطبان معرفی شود و اعتبار جدی برای خود ایجاد کند.اگر این اتفاق از یک روز پس از راه اندازی این کانال صورت می گرفت بسیاری از مخاطبان از همان اول به این شبکه روی می آوردند.آن گاه می شد بخشی از زمان این شبکه در طول روز را به پخش تولیدات قدیمی به صورت اپیزودی اختصاص داد.در حال حاضر با این روند امکان جلب نظر مخاطب وجود ندارد.
در این میان بسیاری از صاحب نظران رسانه درباره لزوم تغییر روند شبکه نسیم می گویند و تاکید دارند که در صورت برنامه ریزی صحیح، نسیم می تواند به یکی از جذاب‌ترین شبکه ها تبدیل شود.
سامان عسگری،استاد دانشگاه وکارشناس ارتباطات در این باره بیان می دارد: منظور از برنامه ریزی یک بسته بسیار منسجم و کاربردی است. باید به این برنامه ها توجه کرد. به هر صورت برای قرار گرفتن در رقابت جدی رسانه ای، برای لحظه لحظه های شبکه نسیم باید برنامه ریزی جدی صورت گیرد.
تاثیر یک شبکه ضعیف در اعتبار شبکه های دیگر
فرهاد شفیعی، روانشناس واستاد دانشگاه نیز درباره روان شناسی مخاطب این چنین شبکه ای می گوید: مخاطب در جهان امروز رسانه، خیلی سریع اعتمادش را به یک رسانه از دست می دهد.باید مواظب این اعتماد بود.در واقع به دلیل رقابت سنگین رسانه ای و قدرت انتخاب مخاطب،روانشناسی بینندگان رسانه ها تغییر یافته است.امروز مخاطب خیلی سریع تر نسبت به گذشته ، درباره یک رسانه قضاوت می کند.هنگامی که شما در شبکه تازه تاسیس برای او برنامه‌های تکراری پخش کنید او به سرعت درباره ادامه روند یک شبکه یا مجموعه قضاوت کرده و این جمله را تکرار می کند که درادامه هم تصمیم این رسانه برپخش برنامه های تکراری است.گاهی اوقات این موضوع درباره یک رسانه به یک موج اجتماعی تبدیل می شود.
وقتی قضاوت ها یک موج می شوند!
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سؤال که موج اجتماعی دراین جا به چه معنی است؟پاسخ می دهد:به این معنی که مخاطبان با توجه به دسترسی به شبکه های اجتماعی و فضای اجتماعی خیلی سریع می توانند قضاوت های خود درباره یک رسانه و شبکه تلویزیونی را به یکدیگر انتقال دهند.به این صورت است که به یکباره یک رسانه هم می تواند در عرض چند هفته صعود یا افول داشته باشد.کافی است که قضاوت کلی مخاطبان براین قرار بگیرد که یک شبکه تلویزیونی برنامه های تکراری پخش می کند، آنگاه است که مخاطب این شبکه با هر محتوایی ،خیلی سریع افت می کند.یک کانال تلویزیونی باید به صورتی عمل کند که مانع ایجاد چنین قضاوت هایی شود.دراین میان به باور سامان عسگری افت محبوبیت و کاهش مخاطب یک شبکه تلویزیونی به کل ساختار صدا وسیما ضربه می زند.سامان عسگری دراین باره می افزاید:جامعه، تلویزیون را به چشم کل صدا و سیما می‌بیند و به نوعی یک نگاه کلی و مجموعه ای دارد.وقتی چند شبکه تلویزیونی از نگاه مردم به شبکه هایی با پخش برنامه های تکراری مبدل شوند تمام شبکه های دیگر اعم از هشت شبکه اصلی سیما و در ادامه دیگر شبکه های جانبی مثل «نمایش» و «شما» تحت تاثیر قرار می گیرند.این نشان از اعتماد زنجیره ای مخاطب دارد.به این صورت که عملکرد هر شبکه در تماشای شبکه دیگر تاثیر دارد.حالا در کنار تمام این مسائل به نظر می رسد که تلویزیون باید به برنامه‌های جدی تری برای شبکه ای مانند «نسیم» بیندیشد.چرا که تا به امروز برنامه های این شبکه آن چنان که باید در حد و اندازه های یک شبکه طنز ظاهر نشده است.به همین علت هم روز به روز نیاز به یک برنامه ریزی منسجم و دقیق تر در این شبکه آَشکارتر می شود.

 


کارگردان فیلم های »حماسه مجنون« و « 33روز« معتقد است که نبود نقشه راه و استراتژی، از آسیب هایی است که مدیریت سینمایی دولت یازدهم را تهدید می کند.
»جمال شورجه« در گفت وگو با صفحه تصویرروز کیهان، در ارزیابی سیاست ها و برنامه های سازمان سینمایی دولت جدید گفت: البته الان برای ارزیابی عملکرد مسئولین جدید سینمایی خیلی زود است و طبیعتا عزیزانی که بر کرسی مدیریت سازمان سینمایی نشسته اند، در این محدوده زمانی فقط امکان تغییر مدیران را داشته اند. مضاف بر اینکه جشنواره فیلم فجر آتی نیز اغلب آثارش حاصل سیاست های دولت قبلی هستند. به همین دلیل جشنواره پیش رو نیز ملاکی برای سنجش سیاست ها و برنامه های مسئولین جدید سینمایی نیست.
وی در پاسخ به این پرسش که چه خطراتی مدیریت سینمایی جدید را تهدید می کند؟ توضیح داد: به نظرم الآن یکی از معضلات جدی سینمای ایران، فقدان نقشه راه و استراتژی است. خلأ یک استراتژی همسو و همگرا با رویکردها و حرکت های کلی نظام در سینمای کشورمان احساس می‌شود. درحال حاضر سینمای ما به تفکر و اندیشه فیلمنامه نویس و کارگردان متکی است و مدیریتی بر اوضاع کلان سینما صورت نمی گیرد و اساسا برنامه ای برای آن وجود ندارد.
شورجه برای شفاف کردن نظرش، عدم توجه و پرداخت به برنامه هسته‌ای کشورمان را مثال زد و تصریح کرد: درحالی که کشور ما حدود 12 سال با مسئله هسته ای دست به گریبان است و حتی دولت جدید هم انرژی اصلی خودش را به حل این مسئله اختصاص داده است، اما سینمای ما هیچ عکس العملی در قبال آن نداشته است. چون هیچ سیاست، تفکر و برنامه ای برای اینکه در سینما به این نوع موضوعات توجه شود وجود نداشته است.
کارگردان »عملیات کرکوک« درباره مهم‌ترین اولویت های مدیریت سینمایی جدید عنوان کرد: سیاستگذاری کلان و برخورداری از نقشه راه و چشم انداز، از الزامات اصلی سینمای امروز ایران است که این هم باید در سیاست گذاری های کلان فکری و فرهنگی نظام تعیین و سپس به مدیران فرهنگی و سینمایی ابلاغ و از سوی آن ها به تهیه کنندگان، فیلمنامه نویسان و فیلم سازها اعلام شود. البته این هم با سیاست های حمایتی باید اجرا شود، نه با برخوردهای چکشی.
وی افزود: همسویی و همگرایی کلیت تولیدات سینمایی ما با اهداف و آرمان های نظام در آثار سینمایی به ندرت دیده می شود که مدیران فرهنگی و سینمایی باید به طور جدی برای رفع این خلأ تلاش و برنامه‌ریزی کنند. وگر نه نمی توان انتظار تغییر و تحولی جدی در سینما را داشت.
شورجه، کمبود نیروی متعهد و متخصص را از دیگر تهدیدهای مهم سینمای کشور دانست و اظهار داشت: متأسفانه طی سال های اخیر، همگام با عرصه های صنعتی در تربیت نیروی کاربلد و کارآمد در حوزه فرهنگ و هنر که برای آرمان های نظام نیز دغدغه داشته باشد، کم کاری شده است. این یک خلأ مهم است که باید به آن توجه شود.
این کارگردان، ضعف زیرساخت های سخت افزاری را از دیگر معضلات سینمای ایران معرفی کرد و افزود: تعداد سالن های سینما در ایران بسیار اندک است و همین تعداد هم اغلب دچار فرسودگی و اشکال هستند. سالن‌های سینما به نسبت محصولات سینمایی ما کم هستند. به همین دلیل هم فیلم ها به طور مساوی اکران نمی شوند.
شورجه عدم اکران مناسب فیلم های ارزشی و انقلابی را از دیگر مشکلات امروز سینمای کشور دانست و گفت: هنوز که هنوز است فیلم‌های فرهنگی و دارای شاخصه های اعتقادی و دینی سینمای ما مجال اکران مناسب و خوب در فصل های خوب و مناسب را نمی یابند. به دلیل عدم مدیریت در حوزه توزیع و نمایش، همچنان فیلم های ارزشی و انقلابی در مهجوریت صرف اکران می شوند و خیلی زود هم کنار گذاشته می شوند. مثلا حوزه هنری که مدعی حمایت از فیلم های ارزشی است می تواند بخشی از سالن های دراختیار خودش را به این نوع فیلم ها اختصاص دهد. حتی اگر امکان اختصاص همه سینماهای خودش را ندارد، لااقل 10 سینمای خود را تعیین کنند که فقط فیلم های خوب و ارزشی را نمایش دهند.

 


آرش فهیم
اگر بخواهیم فیلم »بشارت به یک شهروند هزاره سوم« را در یک عبارت تعریف کنیم، می توان گفت تلاشی است برای مبارزه با شیطان، اما با سلاحی سرد و ضعیف! چهارمین فیلم سینمایی محمدهادی کریمی از این نظر فیلم قابل توجهی است که برای نخستین بار به یک بیماری مهلک که زندگی بخشی از قشر رفاه زده جامعه امروز ایران را درگیر کرده پرداخته است؛ سقوط به دام شیطان پرستی!
»بشارت...« را می توان جزء فیلم های آسیب شناختی و درمانگر به حساب آورد؛ از آن نوع فیلم هایی است که بخشی از بیماری های فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی جاری در سطح و عمق جامعه را با هدف بهبود یافتن آن ها برملا می‌کنند. اتفاقا جامعه امروز ما به این گونه فیلم ها به شدت محتاج است. به ویژه آنچه در این فیلم مطرح شده، هم قابلیت دراماتیک خیلی زیادی دارد و هم می تواند به آگاهی بیشتر مردم به آنچه در اطرافشان می گذرد کمک کند. فرقه های عجیب و غریب و دست ساخته دولت های غربی برای کشتن روح زندگی انسان ها، از مسائلی است که می توان برمبنای آن ها فیلم های پرجاذبه ای ساخت. اما این هم از قوانین نانوشته سینمای ما است که گویی سینماگران ایرانی نباید سراغ سوژه های جذاب بروند و همه یا باید از اصغر فرهادی تقلید کنند یا از عباس کیارستمی و گرنه فیلمشان فیلم نیست! حداقل کارکرد و فایده فیلم هایی مثل »بشارت به یک شهروند هزاره سوم« شکستن این گونه خطوط قرمز جعلی و بدلی و قوانین دست و پاگیر و عقب مانده است که از طرف آدم‌های نادان اما»خودباسوادپندار« تعیین می شوند!
نکته مهم این است که در سینمای غرب و به خصوص هالیوود هر سال تعداد زیادی فیلم درباره فرقه های شیطان پرستی ساخته می شود. از »بچه رزماری« و »جن گیر« گرفته تا»طالع نحس«و »گرگ و میش« و ... اغلب این فیلم ها هم جلوه ای مثبت از این نوع فرقه ها را نمایش می دهند، اما گویا از نظر اهالی هنر و نقد و نظر، سینمای ایران حق ندارد وارد چنین حوزه هایی شود. این درحالی است که فعالیت این فرقه ها، سلامت نسل جوان را تهدید می کند و در این میان، فرزندان خانواده های اقشار متوسط و مدرن شهرنشین، به خاطر دسترسی فراوان به رسانه های جدید، بیشتر در خطر هستند. فیلم »بشارت به یک شهروند هزاره سوم« هم دقیقا درحال هشدار دادن به خانواده ها برای مراقبت از فرزندانشان در برابر این گونه خطرات است. و البته فیلمی است که فقط درد را برملا نمی کند، بلکه راه درمان را هم نمایانگر می کند؛ تقوا همان نوشداروی ازلی و ابدی بشر برای نجات از شر شیطان و شیطان پرست‌هاست که به خوبی در این فیلم به آن اشاره شده است. هرچند که این موضوع تنها در حد یک دیالوگ کوتاه و گذرا مطرح می شود.
داستان این فیلم درباره یک زن طلبه به نام »مینو«با بازی هنگامه قاضیانی است که زندگی سرد و کسالت باری را می گذراند. او و همسرش ناتوان در فرزندآوری زندگی را می گذرانند و شوهر، مردی بیکار است که تمام طول روز را در خانه سیگار می کشد و چرت می‌زند! تا اینکه یک اتفاق، زندگی آن ها را دستخوش کشمکش و ستیز قرار می دهد؛ دخترخاله مینو که مدیر یک دبیرستان دخترانه است (با نقش آفرینی نیکی کریمی( از او دعوت می کند تا از تجربیاتش در تحصیل علوم دینی برای حل یک بحران در آن دبیرستان استفاده کند. قضیه از این قرار است که تعدادی از دانش‌آموزان این دبیرستان به یک گروه شیطان پرستی پیوسته‌اند و سه نفر از آن ها تحت تأثیر آموزه های این گروه، خودکشی کرده‌اند. مینو ضمن همکاری با پلیس در شناسایی این جریان، سعی می کند تا با برقراری ارتباط صمیمانه با دانش آموزان این دبیرستان، با گروه شیطانی ستیز کند.
با این حال فیلم »بشارت...« هم مثل خیلی از آثاری که قصد دادن پیام به مخاطب را دارند دچار تناقض محتوایی و ساختاری است؛ تناقض هایی که مانع تبدیل شدن این أثر به یک فیلم ماندگار و تأثیرگذار شده است. داستان فیلم فاقد کشش است و ریتم کند آن مانع برقراری ارتباط خوب با مخاطب است. یکی از ضعف های ساختاری فیلم »بشارت...« نبود یک قهرمان است که در برابر شیطان پرست ها ایستادگی کند و با آن ها در بیفتد. این گونه فیلم ها نیازمند شخصیت پردازی قوی و گرم هستند؛ شخصیت های مبارز و دارای شمایل اسطوره ای که بتوانند نظر و ذهن مخاطب را در تقابل با تباهی همراه کنند. اما در این فیلم، هیچ شخصیت قابل تأملی وجود ندارد. حتی مینو هم یک کاراکتر خنثی و منجمد از آب در آمده است. به طور کلی، این فیلم به گونه‌ای ساخته و پرداخته شده که گویی سازندگانش تمایلی برای دیده شدن آن نداشته اند!
اما فیلم »بشارت...« در محتوا نیز می توانست فراتر از این باشد. جا داشت که در این فیلم به زمینه ها و ریشه های شکل گیری و گسترش شیطان پرستی هم پرداخته می شد. چون این گونه فرقه‌ها بیشتر با اهداف سیاسی و اقتصادی ایجاد می شوند. چند سال قبل در همین صفحه نوشتیم که »سياستمداران غربي علاوه بر سرمايه‌گذاري‌هاي سنگين و حمايت ازطريق شبكه هاي ماهواره اي با استفاده از ابزارآلات تبليغاتي مختلف نيز به ترويج شيطان پرستي دامن می زنند.به طوري كه اين تبليغات در زمينه هايي چون پوشاك و زيورآلات هم وجود دارد و جالب اينجاست كه روساي اصلي اين كمپاني هاي پوشاك و لباس نيز همين سياستمداران هستند. ازجمله كمپاني هاي بزرگي چون adidas ، nike ، sprite و bulgari كه كار اصلي آنها توليد پوشاك و زيورآلات است و در اين عرصه بسيار مشهور هستند. اين كمپاني ها در همه جاي دنيا مشغول به فعاليت بوده و حمايت هاي گسترده اي از فرقه هاي شيطان پرستي و روساي آنها مي كنند. اين شركت ها با چاپ عكس روساي اين گروه ها يا خواننده و يا به اصطلاح رهبران پول پرست آنها روي لباس ها و يا توليد زيورآلات كه روي آنها نمادهاي اين گروه هاي انحرافي نقش بسته است به شدت در ترويج فرهنگ و مناسك شيطان‌پرستي مي‌كوشند و نكته جالب توجه اينجاست كه براي خريد اين گونه نمادها ازقبل به وسیله كليپ هاي تصويري و در كنسرت ها و مجالسی كه مختص اين گروه هاست بازار مصرف ايجاد مي كنند و روساي اين گروه ها با استفاده از اين نمادها در مراسم خود به گونه اي به پيروان خود اعلام مي كنند كه آنها هم بايد از اين نمادها در قالب دستبند، گردنبند و... استفاده كنند. )ترويج شيطان پرستي در رسانه‌هاي تصويري، رضا فرخی، روزنامه کیهان، 22/9/88 صفحه (10 خب این ها واقعیات خیلی مهمی هستند که افشای آن ها در این فیلم هم به جذابیت بیشتر آن کمک می کرد و هم اینکه با آگاهی بخش فیلم را بالاتر می برد.

 


حسین قاسمی جامی کارگردان فیلم به یاد ماندنی «چشم شیشه ای» در حال ساخت فیلم «مرواریدهای خلیج فارس» است.
این فیلم هم مانند آثار قبلی این کارگردان مضمونی دفاع مقدسی دارد و به درگیری ناوچه موشک انداز جوشن با ناوهای آمریکایی در 29 فروردین 67 و دست آوردهای نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی بعد از سال های دفاع مقدس است .
ساخت این فیلم سینمایی چند روز پیش با حضور دریادار حبیب الله سیاری فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در بندرانزلی کلید خورد . ازجمله نکات قابل توجه درباره این فیلم بازی هادی ساعی قهرمان تکواندوی المپیک و جهان و عضو کنونی شورای اسلامی شهر تهران است.

 


شهریاربحرانی با مستند «حجاب»
در راه جشنواره فجر
بحرانی کارگردان سینما درباره فعالیت کنونی خود به سوره سینما گفت: از حدود دوسال پیش مشغول ساخت مجموعه مستندی با نام «حجاب راه رستگاری» هستم که بخش هایی از تصویربرداری آن همچنان باقی مانده است.
درصدد هستیم یک نسخه حدود ۹۰ دقیقه‌ای را آماده کنیم که مراحل پایانی این نسخه در حال آماده سازی است و احتمالا اولین نمایش آن در بخش مستند سی و دومین جشنواره فیلم فجر باشد.
کارگردان فیلم سینمایی «ملک سلیمان» ادامه داد: تدوین این فیلم را مهدی اسدی انجام داده و امیر زرین مشغول انجام مراحل پایانی کارهای جلوه های ویژه رایانه‌ای این فیلم است. امیدواریم این نسخه از «حجاب راه رستگاری» مورد توجه مخاطبان قرار بگیرد.
بحرانی در این فیلم به مفاهیم حجاب در قرآن می‌پردازد. حجاب به‌ خاطر فلاح، حجاب به‌ خاطر رحمت، حجاب به‌ خاطر مغفرت، حجاب به‌ خاطر اجر عظیم، حجاب به‌ خاطر تقوا، حجاب به‌ خاطر تزکیه، حجاب به‌ خاطر توبه و حجاب به‌ خاطر اطاعت امر خدا و پیامبرش برخی موضوعات و مصاحبه با کارشناسان مذهبی و قطعات نمایشی از بخش‌های مختلف این مستند
است.
هدف از ساخت این مستند ارائه راهکارهای متعالی درباره ایجاد فهم صحیح و دقیق نسبت به جایگاه فلسفه حجاب نزد خداوند و در پی آن پیدایش انگیزه و گرایش درونی به این مقوله میان مخاطبان است.
سریال«شهید باکری»
در راه تولید
تهیه‌کننده سریال «شهید باکری» گفت: کار تحقیقات و پژوهش مجموعه تلویزیونی «شهید باکری» از اواخر اردیبهشت سال گذشته آغاز شد که پایان امسال تمام می‌شود.
به گزارش تسنیم، حسن کلامی، تهیه‌کننده سریال «شهید باکری» گفت: کار تحقیقات و پژوهش فاز سوم مجموعه تلویزیونی «شهید باکری» در مرحله پایانی خود قرار دارد.
وی افزود: در حال حاضر مرحله تحقیقات مربوط به حضور در جنگ تحمیلی، عملیات‌های خیبر و بدر، خاطرات فرماندهان و همرزمان شهید باکری را انجام می‌دهیم.
هر چه قدر جلوتر می‌رویم باغ بزرگ‌تری از اطلاعات و اتفاقات را جلوی خود می‌بینم.
به گفته این تهیه‌کننده، خلاصه فیلمنامه توسط احمد مرادپور کارگردان فیلم نوشته شده است و بعد از تایید توسط سازمان صداوسیما کار نگارش اصلی آن شروع می‌شود.
احمد مرادپور ساخت مجموعه‌ تلویزیونی «رقص پرواز» و فیلم‌های سینمایی «رنجر» و «سجاده آتش» را در کارنامه
دارد.
سریال تلویزیونی «شهید باکری» در 20 قسمت 45 دقیقه‌ای با مشارکت استانداری آذربایجان غربی در گروه معارف، انقلاب اسلامی و دفاع مقدس «سیمافیلم» تهیه می‌شود.

 


(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10