سعید رضایی فیلم سینمایی «به خاطر پونه» به لحاظ مضمون و محتوا و ساختار و
نوع پیام و رویکردی که در بیان حرف هایش انتخاب کرده دقیقا همان شیوه و منشی را
پیموده که طی دهه های اخیر و بخصوص چند سال گذشته تبدیل به پاشنه آشیل سینمای ایران
شده است. این فیلم مرز باریک و تا حدودی ناپیدای میان فیلم آسیب شناسانه اجتماعی
که اصلاحگری و توجه و تنبه دادن به جامعه را مطمح نظر دارد و فیلم اباحه گری که
مروج سبک زندگی غربی و لیبرالیسم جنسی و اشاعه فحشاست را، دنبال میکند.این همان
مرز ناپیدایی است که مطرح شدن دوپهلو و نه چندان روشن و راست آن در فیلم های این
چند ساله باعث شده است امواج سهمگین و اعتراضات جدی و هجومآسایی را برای سینمای
ایران در پی داشته باشد. قصه از آنجا آغاز می شود که فیلمسازی تصمیم می گیرد در
اثر سینمایی اش به موضوعاتی مثل خیانت،بی بند و باری، روابط نامشروع، اعتیاد و...
بپردازد و استدلالش هم این است که برای اجرای درام و به تصویرکشیدن قصه لاجرم باید
ویژگی این آدم ها و مختصاتی از آنها را «سینما»یی کند.از همین جاست که همه مسائل و
شبهات و همان لبه برنده و مرز باریک میان تذکر مصلحانه و اشاعه منکرانه آغاز می
شود.اینکه فیلمی با به تصویر کشیدن چنین موقعیت هایش و با «نحوه» این تصویرگری به
کدام سو می لغزد و به کدام سمت می رود؟سوال اینجاست که آیا فهم اینکه رویکرد و پیام
فیلم در این پاشنه آشیل چیست مقدور است یا نه؟ و اگر هست تا چه حد از دقت و اگر
نیست پس چاره چیست؟اگر اصل بر برائت و مبنا بر نیت خیر آدم هاست پس تکلیف مخاطب و
مدیران مسئول سینمایی با این موقعیتها چیست؟ چه باید کرد؟ در فیلم «به خاطر
پونه» هم مثل اقران و امثالش و مثلا فیلم پرحاشیه و جنجالی اخیر یعنی «من مادر
هستم» و ... با چنین موضوعی روبه روییم؛اعتیاد مرد، شکش به همسر، رفتارهای دوپهلو و
تردیدآمیز زن- مثلا در انتخاب مرد برای آموختن چیزی- اینها و دیگر نمونه مثال های
رفتاری و حرکات و سکناتی که در فیلم و از شخصیت هایش شاهدیم، گویای همان نکته ای
است که یادآوری کردیم. مثلا در همین فیلم و خیلی از نمونه های دیگرش و حتی اثری
مثل «رسوایی» یکی از نکاتی که همیشه در دام «درام» گرفتار می شود و مغفول می ماند و
مشکل اخلاقی می آفریند این است که انسان بر مبنای روایات اسلامی و آموزه های اخلاق
دینی، نباید خود را در موضع اتهام قرار دهد وگرنه برایش مشکل ساز می شود و نباید در
برابر تبعاتش، دیگران را ملامت کند.همان جمله معروف دینی که « اتقوا من مواضع
التهم»! «به خاطر پونه» هم در عین برخی یادآوری های شبه اصلاحگرانه، با چنین
موقعیت های دوپهلو و شبهه ناکی روبروست و معلوم نیست از روی محدودیت و ضرورت درام و
یا چیز دیگری به این دام فروغلتیده و برای مخاطب و برداشتهایش از فیلم و نیز نوع
قضاوتی که انسان مومن می تواند نسبت به آن داشته باشد دچار مشکل می شود.در برخی از
صحنه ها و موقعیت ها، این مرز به کلی محو می شود و رنگ شبهه اباحه گری و ترویج سبک
زندگی لاقیدانه، بیشتر و بیشتر می گردد. مثلا؛ چرا زن این قدر اصرار دارد معلم
خانگیاش مرد نامحرمی باشد؟!ضرورت درام است؟! نیاز ساختار است؟!یا قصد و غرض
دیگری پشت آن مخفی یا هویداست؟!البته نه وظیفه ما و نه در ید قدرت ماست که نیت
خوانی کنیم، بنا هم بر این نداریم اما این سوال را می توانیم طرح کنیم که اساسا
مبنا و ضرورت چنین میزانسنی در فیلمی مثل «به خاطر پونه» چیست؟ آیا نمی توان در
عین طرح سینماورزانه این مسائل و واردکردن تلنگرهای اجتماعی و تذکرهای تنبه آمیز به
مخاطب، نسبت به این معضلات که کاری است آسیب شناسانه و اصلاحگرانه و البته قابل
دفاع ، جوری میزانس سینمایی را اجرا کرد که شبهه ترویج فحشا و تهییج مخاطب و تزریق
الگوهای فاسد زندگی لاقید در مخاطب آن هم مخاطب ایرانی مسلمان ایجاد نشود؟ «به
خاطرپونه» موقعیت خوبی است برای طرح دوباره این موضوع به این امید که اهل نظر و
خبرگان امر با تنقیح مناط و تبیین دقیق شرایط و الزامات موضوع، به این همه حاشیه و
برندگی لبه تیز این مرزهای ناپیدا و تاریک و مبهم و شبهه ناک پایان دهند.سینمایی که
خانواده ها و جوانان و اقشار دیگر اجتماع ما بناست در آن هم لذت ببرند و هم یاد
بگیرند و آگاه شوند و پیشرفت کنند، آن هم به دست کسانی که به قول رهبر انقلاب «کلید
پیشرفت جامعه در دست آنهاست» باید این گونه نکات و مباحث را برای خود و مخاطبش حل
کند وگرنه همین سیکل باطل اعتراضها و برداشت ها و قرائت های متضاد و دعواهای بعدش
بازهم ادامه خواهد داشت و حق و باطل و مقصر و قاصر و مصلح و مفسد را در غبارآلودگی
فضا به جان هم و به جان جامعه خواهد انداخت!
|