(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10


پنجشنبه 14 آذر 1392 - شماره 20657

نگاهی به فیلم سینمایی «به خاطر پونه»
مرز باریک اباحه گری و اصلاحگری!
گفت وگو با حجت الاسلام محمدتقی انصاری تهیه کننده فیلم “راه بهشت”
اهمیت تاریخ اسلام برای سینما
   


سعید رضایی
فیلم سینمایی «به خاطر پونه» به لحاظ مضمون و محتوا و ساختار و نوع پیام و رویکردی که در بیان حرف هایش انتخاب کرده دقیقا همان شیوه و منشی را پیموده که طی دهه های اخیر و بخصوص چند سال گذشته تبدیل به پاشنه آشیل سینمای ایران شده است.
این فیلم مرز باریک و تا حدودی ناپیدای میان فیلم آسیب شناسانه اجتماعی که اصلاحگری و توجه و تنبه دادن به جامعه را مطمح نظر دارد و فیلم اباحه گری که مروج سبک زندگی غربی و لیبرالیسم جنسی و اشاعه فحشاست را، دنبال می‌کند.این همان مرز ناپیدایی است که مطرح شدن دوپهلو و نه چندان روشن و راست آن در فیلم های این چند ساله باعث شده است امواج سهمگین و اعتراضات جدی و هجوم‌آسایی را برای سینمای ایران در پی داشته باشد.
قصه از آنجا آغاز می شود که فیلمسازی تصمیم می گیرد در اثر سینمایی اش به موضوعاتی مثل خیانت،بی بند و باری، روابط نامشروع، اعتیاد و... بپردازد و استدلالش هم این است که برای اجرای درام و به تصویرکشیدن قصه لاجرم باید ویژگی این آدم ها و مختصاتی از آنها را «سینما»یی کند.از همین جاست که همه مسائل و شبهات و همان لبه برنده و مرز باریک میان تذکر مصلحانه و اشاعه منکرانه آغاز می شود.اینکه فیلمی با به تصویر کشیدن چنین موقعیت هایش و با «نحوه» این تصویرگری به کدام سو می لغزد و به کدام سمت می رود؟سوال اینجاست که آیا فهم اینکه رویکرد و پیام فیلم در این پاشنه آشیل چیست مقدور است یا نه؟ و اگر هست تا چه حد از دقت و اگر نیست پس چاره چیست؟اگر اصل بر برائت و مبنا بر نیت خیر آدم هاست پس تکلیف مخاطب و مدیران مسئول سینمایی با این موقعیت‌ها چیست؟ چه باید کرد؟
در فیلم «به خاطر پونه» هم مثل اقران و امثالش و مثلا فیلم پرحاشیه و جنجالی اخیر یعنی «من مادر هستم» و ... با چنین موضوعی روبه روییم؛اعتیاد مرد، شکش به همسر، رفتارهای دوپهلو و تردیدآمیز زن- مثلا در انتخاب مرد برای آموختن چیزی- اینها و دیگر نمونه مثال های رفتاری و حرکات و سکناتی که در فیلم و از شخصیت هایش شاهدیم، گویای همان نکته ای است که یادآوری کردیم.
مثلا در همین فیلم و خیلی از نمونه های دیگرش و حتی اثری مثل «رسوایی» یکی از نکاتی که همیشه در دام «درام» گرفتار می شود و مغفول می ماند و مشکل اخلاقی می آفریند این است که انسان بر مبنای روایات اسلامی و آموزه های اخلاق دینی، نباید خود را در موضع اتهام قرار دهد وگرنه برایش مشکل ساز می شود و نباید در برابر تبعاتش، دیگران را ملامت کند.همان جمله معروف دینی که « اتقوا من مواضع التهم»!
«به خاطر پونه» هم در عین برخی یادآوری های شبه اصلاحگرانه، با چنین موقعیت های دوپهلو و شبهه ناکی روبروست و معلوم نیست از روی محدودیت و ضرورت درام و یا چیز دیگری به این دام فروغلتیده و برای مخاطب و برداشتهایش از فیلم و نیز نوع قضاوتی که انسان مومن می تواند نسبت به آن داشته باشد دچار مشکل می شود.در برخی از صحنه ها و موقعیت ها، این مرز به کلی محو می شود و رنگ شبهه اباحه گری و ترویج سبک زندگی لاقیدانه، بیشتر و بیشتر می گردد.
مثلا؛ چرا زن این قدر اصرار دارد معلم خانگی‌اش مرد نامحرمی باشد؟!ضرورت درام است؟!
نیاز ساختار است؟!یا قصد و غرض دیگری پشت آن مخفی یا هویداست؟!البته نه وظیفه ما و نه در ید قدرت ماست که نیت خوانی کنیم، بنا هم بر این نداریم اما این سوال را می توانیم طرح کنیم که اساسا مبنا و ضرورت چنین میزانسنی در فیلمی مثل «به خاطر پونه» چیست؟
آیا نمی توان در عین طرح سینماورزانه این مسائل و واردکردن تلنگرهای اجتماعی و تذکرهای تنبه آمیز به مخاطب، نسبت به این معضلات که کاری است آسیب شناسانه و اصلاحگرانه و البته قابل دفاع ، جوری میزانس سینمایی را اجرا کرد که شبهه ترویج فحشا و تهییج مخاطب و تزریق الگوهای فاسد زندگی لاقید در مخاطب آن هم مخاطب ایرانی مسلمان ایجاد نشود؟
«به خاطرپونه» موقعیت خوبی است برای طرح دوباره این موضوع به این امید که اهل نظر و خبرگان امر با تنقیح مناط و تبیین دقیق شرایط و الزامات موضوع، به این همه حاشیه و برندگی لبه تیز این مرزهای ناپیدا و تاریک و مبهم و شبهه ناک پایان دهند.سینمایی که خانواده ها و جوانان و اقشار دیگر اجتماع ما بناست در آن هم لذت ببرند و هم یاد بگیرند و آگاه شوند و پیشرفت کنند، آن هم به دست کسانی که به قول رهبر انقلاب «کلید پیشرفت جامعه در دست آنهاست» باید این گونه نکات و مباحث را برای خود و مخاطبش حل کند وگرنه همین سیکل باطل اعتراضها و برداشت ها و قرائت های متضاد و دعواهای بعدش بازهم ادامه خواهد داشت و حق و باطل و مقصر و قاصر و مصلح و مفسد را در غبارآلودگی فضا به جان هم و به جان جامعه خواهد انداخت!

 


ساغر فروتن
“راه بهشت” زندگی جوانی از اشراف مکه را روایت می‌کند که بر خلاف میل و خواسته خانواده و دوستانش اسلام می‌آورد و به عضویت سپاه اسلام در می‌آید. فیلم که کارگردانی آن را مهدی صباغ‌زاده به عهده داشته به تهیه‌کنندگی حجت الاسلام محمدتقی انصاری ساخته شده و محصول شبکه سحر است. درباره این فیلم و ویژگی‌های فیلم‌سازی انصاری با او گفت وگو کرده‌ایم.

n تاریخ مد نظر شما در سه‌‌گانه‌‌ -”سیاه سپید”، “پناهنده” و “بازگشت” (از جهنم)- به چند سالی پیش از آغاز اسلام برمی‌گردد. دوره‌ای که سینمای مذهبی ما کمتر به آن پرداخته است. اغلب فیلم‌هایی که درباره تاریخ اسلام هستند کمتر توجهی به فضای زندگی مردمی دارد که هنوز تحت تاثیر اسلام قرار نگرفته و زندگی‌شان همچنان به شیوه پیشین ادامه داشت. یعنی دوره‌ای که اسلام در آستانه آشکار شدن قرار دارد اما هنوز این اتفاق نیفتاده است. در “راه بهشت” هم همین هدف را دنبال می کردید؟
* من می‌خواستم در “راه بهشت” هم همین کار را بکنم. یعنی قصدم این بودکه بخش‌ مهمی از کار به قبل از ظهور اسلام مربوط باشد. سکانس شروع فیلم با زنده به‌گور کردن یک دختربچه همراه است. قصدم این بود که بخش زیادی از داستان را در همین دوره و با همین موضوعات ادامه بدهم. اما نظر دوستان در شبکه(سحر) این بود که ما در این فیلم به طور کامل به زندگی «مصعب بن عمیر » بپردازیم. ناچار بودیم که به سرعت از آن زمان عبور کنیم و نتوانستیم به فضای مربوط به قبل از اسلام آنقدر که می‌خواستیم به طور مفصل بپردازیم.
n فیلمنامه این کارها را خودتان نوشته اید. آیا در جریان تحقیقات خودتان هم حضور فعال داشتید؟
* البته نوشتن داستان‌ها را بیشتر به دوستان واگذار می کنم. هرچند طرح داستان‌ها را خودم ارائه می‌کنم. از ۱۶-۱۷ سال پیش که کار روی داستان‌های تاریخی را شروع کردیم بخشی از داستان‌های بسیار جذاب تاریخ را به صورت پرونده در آوردیم و گاهی به مناسبت‌های مختلف که موضوعی برای فیلمنامه نویسی پیشنهاد می‌شود به آن پرونده ها مراجعه می‌کنیم. مثلا در بحث «راه بهشت» وارد موضوع زندگی پیامبر (ص) شده بودیم و همه داستان‌های دیگری که در این رابطه بودند هم آوردیم و مورد استفاده قرار گرفتند. البته تاکید شبکه سحر بر شخصیت مصعب بود و ما هم بر همین شخصیت متمرکز شدیم و فیلمنامه بر همین مبنا نگارش یافت.
n درباره این گروه تحقیق بیشتر صحبت کنید. آیا از ابتدا به قصد فیلمنامه نویسی این تحقیقات را آغاز کردید؟
* ما از قدیم شورایی داشتیم. جمعی از نویسندگان و محققان که روی موضوعات تاریخی-مذهبی کار می‌کردیم. در جریان این همکاری چهار پنج مجموعه تاریخی نوشتیم و همه بر اساس همان تحقیقات تاریخی بود. کارمان به این شکل بود که مثلا شخصیت‌های جذاب تاریخ اسلام را پیدا می‌کردیم و در میان متون تاریخی داستان‌های مربوط به آنها را بیرون می‌کشیدیم. مثلا قصه جابر بن حیان ازدل همین تحقیقات بیرون آمد. داستان‌ها با نظارت من نوشته می‌شد. ما معمولا خط سیر داستان را بر اساس آنچه تصویب شده و مد نظر ما و شبکه است و بسته به ظرفیت تولید و امکاناتی که داریم می‌نویسیم. در کارهای تاریخی باید به تاریخ وفادار بود اما از طرف دیگر ما خیلی اصرار نداشتیم که عین متن تاریخی را در فیلم بیاوریم. البته قصد هم نداریم که مخالف سیر تاریخ حرکت کنیم. ممکن است شخصیتی خلق کنیم که ذهنی باشد اما دقتمان بر این است که حضور او خللی در خط سیر داستان و واقعیت ایجاد نکند. اما فردی را که شناسنامه دارد- مثل ابوسفیان- بسیار با دقت می‌پردازیم وروی دیالوگ‌ها رفتار و تصمیماتش حساب شده عمل می‌کنیم که مخالف با اصل تاریخی‌اش نباشد.
n کمی هم درباره لوکیشن‌های انتخاب شده برای این فیلم صحبت کنید. به طور مثال آیا لوکیشن احمدآباد مستوفی حساب شده انتخاب شده بود؟ چون همان طور که می‌دانید این شهرک سینمایی به قصد ماندن ساخته نشده و قرار بر این بود که یک شهرک موقت باشد برای همین همه چیز تکه تکه و جدا از هم ساخته شده‌اند. مثلا شهر مکه یک سری خانه کاه‌گلی است که شهر کوچکی را نشان می‌دهد. البته این کوچک بودن شهر شاید به مکه آن زمان و فضا نزدیک بوده باشد. آیا این انتخاب از روی ناچاری بوده است؟
* ما برای فیلم «راه بهشت» یک مکه در جهرم ساختیم که خیلی خوب بود. خیلی هم شبیه به مکه فیلم محمد رسول الله (ص) بود. خیلی‌ها فکر کرده بودند ما کامپیوتری کار کرده‌ایم اما همه دکور را با مصالح ساخته بودیم.
n طراحی صحنه و لباس را در برخی کارهایتان خودتان به عهده دارید. در فیلم راه بهشت این طراحی صحنه به نسبت کارهای دیگری که توسط شما تهیه شده اند، تجملی‌تر است. دلیل این امر چه بود؟
* اشراف به لباس خیلی اهمیت می‌دادند. در راه بهشت با آقای صباغ‌زاده هم خیلی بحث داشتیم. نظر ایشان یک طراحی خیلی ساده‌تر از این بود. می‌خواستند در و دیوارها یک رنگ ساده سفید و با کمترین آویز و تزیینات باشد. ما تا حدی این طراحی را به ایشان تحمیل کردیم،به دلیل این نگاه اشتباهی که وجود دارد و یک طراحی ساده را به نداشتن بودجه ربط می‌دهند.
n ولی واقعیت هم همین است و خیلی اوقات بودجه‌ای که به طراحی صحنه می‌رسد کمترین مقدار ممکن است. یعنی اهمیت طراحی صحنه در مقابل دستمزد بازیگران و امکانات فنی فیلمبرداری بسیار کم است. خیلی از فیلم‌ها به همین دلیل است که یک طراحی صحنه ساده و اغلب غیرحرفه‌ای را در مقابل دوربین نمایش می‌دهند.
* بله مخصوصا در این فیلم‌ها که لباس‌های خاصی می‌خواهند این کمبود بودجه خیلی دردسرساز می‌شود. معمولا من خودم متعادل می‌بینم و سعی می‌کنم یک طرفه نبینم. به هر تقدیر ما نتوانستیم از بازیگران مشهورتر در این کار استفاده کنیم چون بودجه به جاهای دیگر نمی‌رسید. ما بودجه قابل توجهی را به ساخت دکور و طراحی صحنه و لباس اختصاص دادیم و تقریبا یک شهر را در جهرم ساختیم. البته متاسفانه از این دکور هیچ استفاده‌ای نمی‌شود.

 


(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10