Research@kayhan.ir اشاره کتاب ردپای نیم قرن خون و خیانت، روایتی مستند
از دخالتها و جنایتهای آمریکا در ایران از سال 1332 تا 1392 میباشد که اسناد
متقن و غیرقابل انکاری را ازعملکرد بزرگ ترین مدعی حقوق بشر و آزادی در عصر حاضر
ارائه میکند. مؤلف کتاب کامران غضنفری است که پیشتر کتاب «راز قطعنامه» از وی به
چاپ رسیده است. دفتر پژوهشهای موسسه کیهان همچنین قصد دارد به منظور ارائه چهره
واقعی، مستند و مستدل از ماهیت و عملکرد آمریکا در کشورمان در آینده نزدیک آثاری در
مورد «واقعه طبس» و «حمله به هواپیمای مسافربری» و ... منتشر کند. دفتر
پژوهشهای کیهان مقدمه: تاریخ پرفراز و نشیب کشور ما، به خصوص در دوران
معاصر، رازهای بسیاری در سینه خود دارد.سالها بود که ایران برای قدرتهای خارجی
همچون آمریکا و انگلیس، «جزیره ثبات» بود و آنان با آسودگی خاطر به غارت و چپاول
ثروتهای این سرزمین مشغول بودند. در این میان حوادثی همچون نهضت ملی شدن صنعت نفت،
قیام پانزده خرداد و... نیز نتوانست استمرار این غارت را متوقف سازد، تا آن که در
سال 1357 انقلابی اسلامی روی داد که همه محاسبات قدرتمندان جهان و نظریهپردازان
روابط بینالملل و استراتژیستهای واشنگتن و لندن و... را درهم ریخت و همگان مات و
مبهوت، به این رویداد شگفت قرن بیستم خیره شدند. و در نهایت شد آنچه که از دیدگاه
آنان نباید میشد. وقوع یکی از بزرگترین انقلابهای اجتماعی و سیاسی در ایران،
از مهمترین حوادث جهانی در این قرن بوده است. در این انقلاب، حکومتی پنجاه ساله با
پنجههای آهنین، همراه با حمایتهای سیاسی و امنیتی و نظامی ایالات متحده آمریکا،
رژیم صهیونیستی و سایر قدرتهای استکباری، سرنگون شد. پیروزی انقلاب اسلامی ایران
در سال 1357 و سرنگونی رژیم محمدرضا شاه پهلوی- مهمترین متحد ایالات متحده آمریکا
و غرب در منطقه خاورمیانه- علاوه بر آن که یک شوک بزرگ در عرصه روابط بینالملل
بود، شرایط استراتژیک منطقه خاورمیانه را دستخوش تغییرات اساسی ساخت. به عبارت
دیگر، انقلاب اسلامی ایران، پایههای سلطه غرب و به ویژه آمریکا در منطقه خاورمیانه
را به لرزه درآورد و پایان قرنها سلطه غرب بر منطقه را، نوید داد. پس از
ماجرای کودتای 28 مرداد 1332، آمریکا به فعال مایشاء در صحنه ایران تبدیل شد و همه
امور نظامی، اطلاعاتی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در زیر نظارت مستقیم آنان قرار
گرفت. طی 25 سال نفوذ همه جانبه آمریکا، دخالتها، غارتگریها و جنایات بسیاری توسط
آنان انجام گرفت و از همه جنایات رژیم سرکوبگر و دیکتاتور محمدرضا پهلوی نیز حمایت
به عمل آوردند. این مجموعه مروری است مستند بر برخی دخالتها و جنایات دولت
ایالات متحده آمریکا در زمان شاه، که آگاهی از آنها برای شناخت سیاستهای کنونی
آمریکا، برای عموم مردم به ویژه جوانان و دانشگاهیان مفید میباشد. سابقه حضور
آمریکا در ایران در نیمه اول قرن نوزدهم میلادی، گروههای تبلیغ مذهبی آمریکایی،
پیش از ایجاد هرگونه رابطه رسمی به ایران گام نهادند.1 استعمار غرب در طی چند قرن
اخیر، همواره برای نفوذ و رخنه به درون کشورهای اسلامی و سایر نقاط دنیا، از
گروههای تبشیری استفاده کرده است. اساسا در مسئله وابستگی و ارتباط کلیسا با
استعمار غرب، هیچگونه شک و تردیدی وجود ندارد. غرب پس از دوران رنسانس، تنها به
قیود دست و پاگیر کلیساها پشت کرد وگرنه استعمار غرب، در جهت اهداف جهانخوارانه
خویش، پس از رنسانس، همواره از سه حربه «کشیش»، «خدمات پزشکی» و «ارتش»، بهره گرفته
و همیشه آمدن مبشرین مسیحی همراه بوده با نفوذ دولتهای مسیحی و از دست رفتن
استقلال ملل شرق.2 بعدها در تاریخ سیزدهم دسامبر 1856 (22 آذر 1235) با امضای پیمان
دوستی و تجاری در قسطنطنیه، روابط سیاسی ایران و آمریکا رسما آغاز شد. این قرارداد
نشانه توافقی بود که زمینه را برای همکاریهای سیاسی و تاسیس دفتر نمایندگی کنسولی
و برقراری روابط تجاری، فراهم آورد.3 در ژانویه سال 1883 (دی ماه 1261)، «چستر
آرتور آلن» رئیسجمهور وقت آمریکا، نخستین مأمور دیپلماتیک این کشور «ساموئل. جی.
بنیامین» را به عنوان وزیر مقیم، به تهران اعزام نمود. متقابلا، اولین وزیر مختار
ایران به نام حاج حسینقلی معتمدالوزرا معروف به «حاجی واشنگتن»، چهار سال بعد به
واشنگتن فرستاده شد.4 در آن زمان که مصادف با دوران سلطنت ناصرالدین شاه قاجار بود،
دو قدرت بزرگ آن زمان یعنی انگلستان و روسیه، عملا بسیاری از امور را در ایران قبضه
کرده و سلطه استعماری خود را گسترانیده بودند. آمریکا نیز تا پیش از آن سعی کرده
بود با اعزام میسیونرهای مذهبی و گروههای آموزشی و همچنین ارائه خدمات پزشکی و
درمانی، چهرهای انسانی از خود به نمایش بگذارد. البته باید توجه داشت که استفاده
از «هیئتهای آموزشی» و «درمانی»، روی دیگر همان سکه «میسیونرهای تبشیری» بود که به
طور غیرمستقیم برای غرب مسیحی تبلیغ میکردند و سعی داشتند تا جای پایی برای نفوذ
استعمار جدید باز کنند.5 در این دوران، آمریکا نیز کمکم به فکر افتاد که از قافله
«امتیازگیری» از حکومت قاجار- که تا آن زمان عمدتا در انحصار انگلستان و روسیه بود-
عقب نماند و از این خوان یغما نصیب ببرد. لذا یکی از اولین سفرای آمریکا در ایران
به نام «وینستون» امتیاز ساخت راهآهن تهران- بوشهر را که محل کنسولگری آمریکا از
سال 1884 بود، از ناصرالدین شاه گرفت. پس از وی، «ادوارد اسپنسر پرات» نیز در اخذ
برخی امتیازات کوشید و موفق شد که تاسیسات سدسازی، استخراج معادن، ساخت راهآهن و
تاسیس یک بانک را به یک کمپانی آمریکایی به نام «کمپانی ایران» واگذار کند. علیرغم
اخذ چنین امتیازاتی، ایالات متحده آمریکا هنوز استراتژی مشخصی در ایران نداشت.
سیاست انزواطلبی که منبعث از دکترین مونروئه بود، آمریکا را از مداخلهگری در دیگر
نقاط جهان منع میکرد. قدرت نفوذ و سلطه بریتانیای کبیر و روسیه تزاری در ایران
دوره قاجار و حقوق و امتیازاتی که دولتهای مزبور برای خود قائل بودند، باعث شد که
آنها نتوانند قدرت دیگری را در منطقه خاورمیانه و ایران تحمل نمایند. چندی بعد، بر
طبق قرارداد سال 1907، ایران به دو بخش شمالی و جنوبی یعنی منطقه نفوذ روسیه و
بریتانیا، تبدیل شد. افشای مفاد این قرارداد، مردم ایران را بیش از پیش نسبت مقاصد
تجاوزکارانه همسایگان شمالی و جنوبی، خشمگین ساخت. در این میان، دولت آمریکا سعی
داشت با تکیه بر نقش بشردوستانه هیئتهای آمریکایی در سالیان گذشته و نیز در جریان
مبارزات مشروطه، در میان مردم ایران از خود چهره مثبتی را بر جای بگذارد.6 پس از
تصمیم مجلس شورای ملی ایران برای استخدام مستشار مالی از آمریکا و درخواست رسمی
دولت ایران در سال 1910 میلادی (1289 شمسی) از وزارت امور خارجه آمریکا برای اعزام
یک هیئت مستشاری برای خزانهداری کل و پس از تایید رئیسجمهور آمریکا، هیئتی به
سرپرستی مورگان شوستر در سال 1911 به ایران اعزام شد.7 جالب است بدانیم که
بهائیان در انتخاب شوستر نقش داشتند و شوستر نیز بلافاصله پس از ورود به ایران، با
مجامع بهائیهای ایران مرتبط شد.8 ایران با استخدام شوستر تلاش زیادی به کار برد
تا توسط وی برای مقابله با نفوذ روسیه و انگلستان، آمریکا را درگیر مسائل سیاسی خود
کند. پس از تعارض اقدامات شوستر با منافع روسیه و انگلستان، مخالفتهای آنها باعث
شد تا این هیئت پس از 9 ماه مجبور به ترک ایران شود.9 منابع در دفتر روزنامه
موجود است. پاورقی
|