(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10


شنبه 16 آذر 1392 - شماره 20658

سفرهای دولت یازدهم بی‌نامه و بدون ملاقات مردمی
عصبانیت بهزاد نبوی از تاج زاده
او احمدی‌نژاد را رئیس‌جمهورکرد
کارشناس ارشد بروکینگز: اختلافات ایران و غرب فراتر از مسئله هسته‌ای است
   


در روزهای اخیر زمزمه رفتن به سفر استانی از دولت یازدهم نیز شنیده می‌شود روحانی پیش از انتخابات گاهی تلویحا و گاهی صراحتا برای رفتن به سفر استانی البته با شیوه خودش، تمایل نشان داده بود؛ روحانی در دوران تبلیغاتش هم گفته بود که سفرهای استانی را ادامه خواهد داد ولی با شیوه ای متفاوت آن طور که یکی از مقامات دولتی خبر داده در سفرهای استانی دولت یازدهم، از ملاقات‌های مردمی که منجر به دریافت هزاران نامه شودخبری نخواهد بود. خبرگزاری فارس در این زمینه گزارشی را منتشر کرده است که بخش‌هایی از آن را مرور می کنیم.
شاید آن روز که رئیس جمهور منتخب پیشین ایران در سال 84 وعده سفر هیئت دولت به استان‌های مختلف کشور برای شناسایی مشکلات را می داد کسی فکر نمی کرد که در پایان عمر 8 ساله دولت های نهم و دهم ، حدود 107 سفر استانی در کارنامه اش ثبت شود.
محمود احمدی نژاد با این کار به تمام کشور سفر کرده و از نزدیک در جریان مشکلات هر استان قرار گرفته بود و کابینه اش نیز مصوباتی مشخص برای استان‌ها، شهرستان‌ها، شهرها و حتی بخش‌ها و روستاها داشتند.
کارنامه سفرهای استانی در دولت احمدی نژاد فراز و نشیب های فراوانی داشت؛ از جدیت مثال زدنی برای حضور در شهرستان ها گرفته تا کشیدن شدن ترمز استانی در صدمین سفر کابینه دولت دهم به مشهد و آغاز دوباره و پرحاشیه آن در روزهای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری یازدهم.
بدون شک کارکرد سفرهای استانی رئیس جمهور سابق و کابینه اش به استان های کشور باید با توجه به مصوبات، میزان اجرایی شدن آنها و همچنین تاثیرات روحی و روانی حضور شخص رئیس جمهور در یک شهرستان مورد بررسی قرار گیرد.
تفاوت شیوه رئیس دولت یازدهم موضوعی است که این روزها مورد بحث و گمانه زنی قرار دارد ولی انتقاد رئیس جمهور از مصوبات سفرهای استانی و شیوه دولت قبل در این سفرها، آن‌هم در اولین گزارش دهی 100 روزه به ملت، چگونگی برگزاری اولین سفر استانی در دولت تدبیر و امید را با اما و اگر مواجه کرد.
اولین مقصد؛ روحانی به رسم احمدی نژاد عمل می‌کند؟
معاون اجرایی رئیس جمهور در دولت روحانی، به روال سابق مهمترین مسئولیت را در برگزاری سفرهای استانی خواهد داشت.محمد شریعتمداری این روزها با کمک تعدادی دیگر از مسئولان دولتی در حال برنامه ریزی برای سفرهای استانی دولت است.
وی در اولین اظهارنظرش درباره سفرهای استانی دولت روحانی و اولین مقصد آن در 19 آبان، گفت: با اهتمامی که رئیس‌جمهور به استان خراسان رضوی دارد، اولین سفر استانی دولت یازدهم به مشهدالرضا(ع) خواهد بود.
معاون اجرایی رئیس جمهور ضمن اعلام این خبر که تمامی اعضای کابینه در اولین سفر استانی، روحانی را همراهی خواهند کرد، درباره زمان برگزاری این سفر تصریح کرد:  2 هفته بعد از عاشورا، اولین سفر استانی صورت خواهد گرفت.
شریعتمداری همچنین درباره شیوه دولت در سفرهای استانی آتی افزود:  متناسب با موضوعات استانی، ترکیبی از هیئت وزیران در سفرهای [آتی] استانی حضور خواهند داشت.بنابر این گزارش، شریعتمداری در همین گزارش کوتاه خود از یک تغییر در شیوه برگزاری سفرهای استانی در دولت تدبیر و امید خبرداده بود.
«ترکیبی از وزرا متناسب با موضوع استان» به سفرهای استانی خواهند رفت و این یعنی سفر تمام اعضای کابینه به یک استان که در دوران رئیس جمهور سابق یک رسم محسوب می شد، در دولت روحانی تکرار نخواهد شد.
روحانی با انتخاب مقصد مشهد برای اولین سفر استانی‌اش، مانند احمدی نژاد عمل خواهد کرد.
نوبخت؛ نه زمان مشخص است
نه مکان!
سخنگوی دولت تنها یک روز پس از انتشار مصاحبه شریعتمداری در حاشیه مراسم بزرگداشت شهید تهرانی مقدم در 20 آبان، وقتی در برابر سوال خبرنگاران درباره سفرهای استانی و زمان و مکان آن قرار گرفت، گفت: هنوز زمان و مکان این سفر مشخص نشده است.نوبخت افزود: به محض مشخص شدن زمان و مکان سفرها این موضوع، به اطلاع رسانه‌ها خواهد رسید.
نوبخت که تلویحا زمان و مکان اعلام شده از سوی شریعتمداری را رد کرده بود، چند روز قبل یعنی در 15 آبان درباره کیفیت سفرهای استانی در دولت تدبیر و امید اظهار نظر کرده بود.
نوبخت در حاشیه جلسه هیات دولت، گفته بود:  آقای رئیس‌جمهور به منظور دیدار با مردم سفر استانی خواهد داشت اما نحوه این سفر و ارتباط  با مردم، باید با توجه به تجارب گذشته بهتر شود و از این رو ما روی این موضوع مطالعه می‌کنیم و ان شاء‌الله در آینده اجرا خواهد شد.
تغییر در رویکرد دولت جدید نسبت به سفرهای استانی مورد توجه بسیاری قرار گرفته بود و دولتی‌ها نیز اصرار داشتند بگویند که شیوه سفرهای استانی این دولت با دولت قبل متفاوت است. 
نه نامه‌ای می گیریم
نه ملاقات مردمی داریم
محسن بهرامی یکی از چهره های نزدیک به معاون اجرایی روحانی و رئیس حوزه معاونت اجرائی رئیس جمهور آشکارا از تغییر رویکرد و شیوه برگزاری سفرهای استانی دولت تدبیر و امید سخن گفت.
وی از فعالیت گسترده معاونت اجرایی برای برنامه ریزی محتوایی سفر استانی دولت خبرداد و گفت: سفرهای استانی قرار است به لحاظ شکلی و ماهوی تغییرات اساسی نسبت به ادوار گذشته و سفرهای رؤسای جمهوری گذشته داشته باشد.
رئیس حوزه معاونت اجرائی رئیس جمهور درباره نقش کابینه در این سفرها نیز تصریح کرد: در این سفرها قرار نیست که هیات دولت و وزیران جایگزین مقامات محلی شوند و به جای آنان تصمیم‌گیری کنند.
اما خبر دیگر بهرامی از شیوه برگزاری سفرهای استانی روحانی این بود که «در این سفرها برنامه ریزی برای استقبال از رئیس جمهور و هیات وزیران صورت نمی‌گیرد.»
رئیس حوزه معاونت اجرایی اظهار داشت: در این سفرها وعده های نشدنی که برای مسئولان محلی تعهد ایجاد کند داده نمی شود، بنابراین برنامه ریزی گسترده ای برای انجام سفرها صورت گرفته که نهایت بهره وری و نتیجه مطلوب را داشته باشد.
وی همچنین گفت: در این سفرها برنامه ریزی برای دیدارهای مردمی که منجر به ارائه صدها هزار نامه غیرقابل پیگیری شود که تعهدات دست و پاگیر برای مسئولان محلی ایجاد کند انجام نشده است و موضوعات کلان در دستور کار قرار می گیرد.
بهرامی، همچنین درباره زمان برگزاری اولین سفر استانی در دولت تدبیر و امید نیز گفت: احتمال می دهم با توجه به برنامه ریزی های گسترده ای که صورت گرفته، اولین سفر تا پایان ماه محرم صورت گیرد.
سومین شخصی که از تغییر رویکرد دولت تدبیر و امید در سفرهای استانی خبرداد مشاور ارشد رسانه ای رئیس جمهور بود.صادق در بخشی از گفت و گوی مشروح خود با خبرگزاری فارس در 2 آذرماه و در پاسخ به سوالی درباره سفرهای استانی در دولت روحانی و شیوه برگزاری آن، گفت: رویه‌ای که شما به عنوان سفرهای استانی از آن تصوری خاص دارید، مورد نظر دولت یازدهم نیست.
مشاور ارشد رسانه ای رئیس جمهور تلویحا از دیدار مردمی رئیس جمهور در این سفرها با شیوه ای متفاوت از گذشته خبر داد و اظهار داشت: برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته مبتنی بر این است که رئیس‌جمهور و وزرای دولت به نقاط مختلف کشور سرکشی و بازدید کنند و با مردم نیز ملاقات داشته باشند ولی به آن شکلی که در خاطره شما هست، نخواهد بود؛ در واقع شکل‌ و محتوای مناسب‌تری خواهد داشت تا دولت بتواند وظایف خود را بهتر انجام دهد و مردم نیزاز این سفرها بهره واقعی ببرند.
وی انجام سفرهای استانی را در مرحله برنامه‌ریزی شیوه برگزاری عنوان کرد و افزود: در نهایت آقای رئیس‌جمهور درباره آن تصمیم‌گیری کرده و ما نیز اطلاع‌رسانی خواهیم کرد.
بنابر این گزارش، ظاهرا همه چیز در تعیین شیوه برگزاری سفرهای استانی به شخص رئیس جمهور منتهی می‌شود و این روحانی است که درباره چگونگی کیفیت برگزاری این سفر تصمیم نهایی را می گیرد.
روحانی به سفرهای استانی چگونه نگاه می کند؟
رئیس دولت یازدهم تا هفته های اخیر درباره برگزاری سفرهای استانی و شیوه آن صحبت علنی نکرده و تنها اظهارنظرهای وی در پیش از انتخابات حاکی از ادامه روند سفرهای استانی در دولتش بود.
اما روحانی در اولین گزارش دهی 100 روزه از عملکرد دولت تدبیر و امید، درباره سفرهای استانی صریح تر صحبت کرد.
روحانی زمانی که داشت از بدهکاری های به جای مانده از دولت قبلی برای دولت می گفت، گریزی به سفرهای استانی دولت احمدی نژاد هم زد و از تعهدات 211 هزار میلیارد تومانی ایجاد شده در این سفرها خبر داد و گفت: «در این هشت سال در سفرهای استانی میزان تعهدات 211 هزار میلیارد تومان است»
وی همچنین افزود: از این تعهدات تنها 32 درصد محقق شده و 68 درصد برای دولت بعدی باقی مانده است.
رئیس دولت یازدهم تاکید کرد که اگر کشور با سطح درآمد دولت احمدی نژاد پیش برود، 16 سال دیگر زمان برای عمل به تعهدات ایجاد شده در سفرهای، نیاز است؛ «اگر با همین پول و درآمد کشور طی هشت سال گذشته ادامه دهیم 16 سال دیگر عمل به این تعهدات طول خواهد کشید»
 این اظهارنظر روحانی تفسیرها و سوالات مختلفی را به همراه داشت؛ یکی از این سوالات این است که آیا دولت روحانی به مصوبات دولت قبلی در سفرهای استانی پایبند خواهد ماند؟ چون به گفته روحانی حتی اگر هیچ مصوبه جدیدی تصویب نشود و درآمد کشور مثل سال‌های دولت احمدی نژاد باشد 16 سال برای تحقق سفرهای استانی زمان نیاز است.
هنوز هیچ منبع دولتی درباره این موضوع به صورت دقیق و شفاف سخن نگفته که آیا تمام طرح های دولت قبل در سفرهای استانی اجرایی می شود؟ (که با توجه به گفته رئیس جمهور این موضوع در هاله ای از ابهام قرار دارد) و یا اینکه دولت جدید راهکار قانونی برای ابطال طرح‌های وعده داده شده دولت قبل در سر دارد!
رهبر انقلاب: از کسانی که سفر استانی را  زیر سوال می‌برند متعجبم
اما در این میان اصل اجرای سفرهای استانی موضوعی است که همواره مورد تاکید دلسوزان نظام قرار داشته است.رهبر انقلاب در طول 8 سال گذشته همواره از برگزاری سفرهای استانی و سفر هیات دولت به استان های مختلف در جهت رفع مشکلات مردم تقدیر کرده اند.
ایشان در سال 86 و در دیدار با اعضای هیات دولت، استانداران و مدیران اجرایی سراسر کشور با اشاره به سفرهای استانی رئیس جمهور و هیئت دولت، این اقدام را بسیار برجسته، لازم و خوب ارزیابی کردند و افزودند: انسان تعجب می‌کند از برخی افراد که چگونه چنین اقدام خوب و ارزشمندی را زیر سؤال می برند در حالی که با سفرهای استانی، دولت از نزدیک با حقایق و مشکلات نقاط مختلف کشور آشنا می شود.
رهبر انقلاب با تاکید بر لزوم اجرای دقیق مصوبات سفرهای استانی تصریح کردند: مسئولان اجرایی اعم از استانداران، فرمانداران و مدیران بخشهای گوناگون باید اجرای مصوبات را به طور جدی پیگیری کنند و اگر دولت در جایی احساس کند برخی مصوبات اجرا شدنی نیست، به صراحت به مردم اعلام کند و دلایل آن بیان شود تا امید مردم به صداقت، پشتکار و توانایی مسئولان متزلزل نشود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در 13 دی ماه 86 نیز به سفرهای استانی در دولت نهم اشاره کرده و اظهار داشتند: «وقتى انسان می‌رود به یک شهرى، می رود به یک استانى، مى‌نشیند با یک مردمى، مى‌نشیند با یک مجموعه‌ى جوانى، مى‌بیند گزارشها با آنچه که واقعیت است، تفاوتهائى دارد. انسان آنچه که مى‌بیند و می شنود، از گزارش خیلى باارزش‌تر است. این کار را امروز دولت دارد می کند. به همه جاى کشور سفر می‌کنند.»
شاید یکی از بالاترین مزایای سفرهای استانی، آشنا شدن با واقعیت‌های سراسر کشور باشد که همواره مورد تاکید رهبر انقلاب نیز بود است؛ اما نکته مهم لزوم برخورد نزدیک و چهره به چهره مسئولان دولتی در این سفرها با مردم است که دولت تدبیر و امید با توجه به زمزمه های اخیر درباره عدم وجود ملاقات مردمی در سفرهای استانی اش، باید فکری جدی برای آن بکند.
به هر حال تفاوت نگاه روحانی و احمدی نژاد در سفرهای استانی شیوه این سفرها را تا حد زیادی دست خوش تغییرات خواهد کرد؛ تغییرانی که تا امروز تنها تعدادی از آن مشخص شده و شاید تغییرات اساسی تر از چشم جامعه دور مانده باشد.

 


شنبه نهم آذر وقتی به سمت مطب دکتر ابوی گرامی ام می رفتم تا از وضع جسمانی اش بیشتر بدانم و برای انجام معاینات مخصوص در کنارش باشم به تنها چیزی که فکر نمی کردم عالم سیاست و سیاستمداران قدیم و جدید بود اما گویی اینجا هم باید بخشی از خاطرات سیاسی ام را مرور می کردم و کسی را می دیدم که به هیچ وجه فکرش را نمی کردم، کسی که در عنفوان جوانی و کار خبرنگاری ام او را سیاست ورزی دیدم کارکشته البته در جهت منافع حزبی و گروهی خودش و با همه احترامی که برایش قائل بوده و هستم معتقدم به سمت درستی حرکت نکردند و نمی کنند (( گرچه احساس کردم دید امروزش با قبل تفاوت هایی دارد حداقل در ظاهر))
 همین طورکه با پدر بزرگوار نشسته و منتظر نوبت ورود به مطب بودیم صدای آشنایی شنیدم از اتاق کناری اما اصلا توجهی نکردم ، منشی از مطب خارج شده بود زنگ زدند آمدم بروم درب را برای دومین بار بازکنم دیدم خانم چادری که  چهره اش بسیارآشنا بود آمد و درب را باز کرد با خودم گفتم: “ این خانم چقدرچهره اش آشناست”.
 چند دقیقه بعد در حالی که با ابوی در حال صحبت بودم دیدم پیرمردی به سمت من می آید و من را در آغوش می کشد و می‌گوید: “رنجبران تو اینجا چه کار می کنی؟”
 مات و مبهوت دیدم مهندس بهزاد نبوی است،هم دیگر را در آغوش گرفتیم و احوال پدر را هم پرسید ، آن خانم چادری آشنا چهره هم همسر محترمش بود ما سه نفر سال 82 حج عمره با هم بودیم خلاصه حال و احوال کردم با نهایت احترام و چون چند نفری در مطب نشسته بودند آهسته گفتم: “آقای مهندس تمام نشد دوران...؟” گفت: “ نه ، همچنان ادامه دارد ،الان هم مرخصی ساعتی گرفتم آمدم برای درمان و ...”
 دیدم برخی در مطب خیلی نگاه می کنند، آمد خداحافظی کند و برود، دیدم به رسم ادب باید همراهی اش کنم به ابوی گفتم..چند دقیقه ای می روم پایین و برمی گردم.
 آقای نبوی گفت: “ زحمت نینداز خودت را‌...”  گفتم: نه هستم خدمتتان...  مهندس نبوی با لبخندی خاص ادامه داد: “برایت بد نشود همراه من تو را ببینند؟”  تا آمدم بگویم همه  می دانند که ....
گفت: همان جمله قدیمی مجلس ششم را می خواهی بگویی همه می دانند شما به ما ارادت داری اما با حفظ مواضع ...
 خندیدم و گفتم:”بله دقیقا، البته ما درعالم سیاست و رسانه کوچکی بیش نیستیم درمقابل تجربه زمانی شما اما مواضع ما چیزدیگری است خودتان هم فرمودید...”
 صحبت از مصطفی تاج زاده شد، گفتم: با آقای تاج زاده ارتباط دارید خبر دارید هر چند وقت یک بار از آنجا باز هم حرف‌های تندی به بیرون منتقل می کند و ...
 بهزاد نبوی چهره اش درهم می رود و می گوید: “نه جای ما از هم جداست اما خبر دارم چنین چیزهای بی خودی می گوید بهش بارها پیغام داده ام که با این حرف هایش مخالفم نباید چنین حرف های تندی زد به ویژه الان که دولت جدید سرکارآمده همان طور که در نامه ای برای آقای روحانی نوشتم الان باید دو هدف داشت یکی رفع مشکلات اقتصادی مردم و دیگری سیاست خارجی، ما اصلاح طلبان هم باید به جای زدن حرف های تند بی خاصیت ساکت باشیم تا فضا آرام باشد و دولت کارش را انجام دهد.”  
 لیدر مجلس ناآرام و ساختارشکن ششم آنچنان از دست مواضع اخیرتاج زاده عصبانی بود که خودش این گونه ادامه داد: “اگر ببینمش قطعا یک دعوای حسابی با هم خواهیم داشت او همان طور که باعث شد بدون منطق سال 84 پشت سر معین قرار بگیریم و ریاست جمهوری را دو دستی تقدیم احمدی نژاد کنیم این دفعه هم دارد کار را خراب می کند.”
 گفتم: شما واقعا اعتقاد به حمایت از اقای معین نداشتید؟
 گفت: “ما می دانستیم که معین رای ندارد اما آقای تاج زاده و امثال تاج زاده ما را مجبور کردند که حمایت کنیم از من بپرسی می گویم همین آقا مصطفی تاج زاده احمدی نژاد را رئیس جمهور کرد و ...”
 از آقا بهزاد نبوی از وضعیتش در داخل زندان پرسیدم ابراز رضایت کرد و گفت: “بازجوها و مسئولان زندان محترمانه رفتار می‌کنند و مشکلی نیست البته محترمانه که می گویم همان با حفظ مواضع شان است.”
 چریک پیر اصلاح طلبان بازهم قبل از خداحافظی گفت: “الان موقع سرو صدا کردن ما اصلاح طلبان نیست باید آرام باشیم و حرف بیهوده نزنیم این را به همه دوستان گفته ام به اندازه کافی آدم عاقل در میان این راستی‌ها (جناح راست سنتی) هست که حواسشان به امور باشد بویژه بعد از رفتن احمدی نژاد.
اگر بخواهم یک برداشت سطحی ، ظاهری و خوش بینانه داشته باشم باید بگویم که آقای نبوی به‌عنوان لیدر اصلاح طلبان تندرو به این رسیده است که با تندروی کاری از پیش نمی‌برند و باید درچارچوب نظام و خارج از حرکات ساختارشکنانه حرکت کنند اما سوی دیگراین تحلیل سطحی، ظاهری و خوش بینانه، نگاهی عمیق و البته بدبینانه، ناشی از عملکرد نامطلوب پانزده ساله اخیرآنها درعرصه سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی کشور وجود دارد و آن این است ..”گروهی که از دوم خرداد 76 تا مجلس ششم ، از مجلس ششم تا فتنه تیر 78 و از فتنه تیر78 تا فتنه 88 همه  هویت و پیش روندگی خود را در ساختارشکنی و ناآرام کردن فضای سیاسی کشورمی دیدند چطورهم اکنون، همه منافع خود را در آرام نگه داشتن فضا و دوری از التهاب می دانند؟ این بدان معنی نیست که فضای آرام سیاسی  برای کشور خوب نیست که صد البته فضای آرام سیاسی به نفع کشور است بلکه باید مراقب بود که پشت این فضای آرام سناریویی دیگر نباشد.”
منبع:وبلاگ حسین رنجبران

 


سوزان مالونی کارشناس و تحلیل‌گر مسائل ایران و اقتصاد سیاسی کشورهای خاورمیانه و حوزه خلیج فارس در اندیشکده بروکینگز است و پیش از این در سمت مشاور سیاست‌گذاری وزارت خارجه آمریکا نیز فعالیت داشته است. مقالات و تحلیل‌های وی در حوزه مسائل ایران بطور مستمر در اندیشکده بروکینگز و سایر رسانه‌ها منتشر می‌شود و کتابی نیز در همین زمینه با عنوان “مسیر طولانی ایران: تبدیل شدن به محور جهان اسلام” به چاپ رسیده است. آنچه می خوانید گفت و گو ی پایگاه خبری مشرق با مالونی است ؛
با توجه به اجماع صورت گرفته در ژنو 1 بر سر طرح پیشنهادی ایران، چه اتفاقی در ژنو 2 باعث شد مذاکرات به سرانجام نرسد؟ آیا کارشکنی وزیر خارجه فرانسه فابیوس، در ژنو 2 عامل این بی‌نتیجه ماندن بود؟ مواضع فرانسه در آن اجلاس چه دلایلی می‌توانست داشته باشد؟
- دلیل اینکه اولین دور از مذاکرات ژنو با حضور وزرای خارجه – پس ارائه طرح پیشنهادی ایران – منجر به تصمیم‌گیری نشد و در نشست بعدی توافق حاصل شد، نشان‌دهنده حجم سنگین کاری است که برای رسیدن به طرح مورد توافق همه طرف‌ها و دربرگیرنده نگرانی‌های آن‌ها لازم بود.انتظارات از مذاکرات بسیار بالا رفت، اما هیچ کس نباید تلاش‌هایی که برای غلبه بر یک دهه رکود دیپلماتیک در پرونده هسته‌ای ایران صورت پذیرفت را دست‌کم بگیرد. همچنین، دو طرف تصریح کردند که جزئیات توافق‌نامه موقت، شکل‌دهنده به توافق نهایی خواهد بود و به همین‌ دلیل هر دو طرف ایران و 1+5 برای تجزیه و تحلیل هر عبارت این توافق‌نامه بسیار انگیزه داشتند تا از حفظ منافع کشورهایشان در توافق نهایی اطمینان پیدا کنند.
من فکر می‌کنم باید از ناهماهنگی و اختلاف داخلی در 1+5 در نشست قبلی ژنو جلوگیری می‌شد. اعتراض فرانسه بیش از اینکه درباره محتوای توافق‌نامه باشد، درباره روند آن بود. چرا که اکنون مشخص شده است که ایران و آمریکا دست‌کم از ماه سپتامبر، در حال رایزنی و مشورت دوجانبه بوده اند که این گفت‌وگوها به رهبری «ویلیام برنز» معاون وزیر خارجه آمریکا انجام می‌شد. این مذاکرات دو جانبه پیشرفت سریع روند در چند ماه گذشته را فراهم ساخت، اما به وضوح این احساس را به متحدان آمریکا داد که از بازی کنار گذاشته شده‌اند و اعتراض فرانسه نیز به همین موضوع بود.
مالونی همچنین نظریه “پلیس بد و پلیس خوب” را که پس از ژنو2 بسیار در مورد رفتار فرانسه و آمریکا مطرح می‌شد نیز رد کرده و به نظر او، ائتلاف 1+5 حقیقتا دچار اختلاف و ناهماهنگی بر سر توافق با ایران شده بود و آمریکا را مسؤول این ناهماهنگی می‌داند.
در مورد مواضع فرانسه در ژنو2 بسیاری بحث تقسیم کار و ایفای نقش «پلیس خوب و پلیس بد» را مطرح می‌کنند. نظر شما درباره این تحلیل چیست؟
- من فکر نمی‌کنم اختلافات میان پاریس و واشنگتن عامدانه طراحی و هماهنگ شده باشد و فکر می‌کنم بدون هیچ دلیلی، این برداشت را بوجود آوردند که در بین ائتلاف همیشه متحد بین‌المللی، اختلاف بوجود آمده است. دولت اوباما باید در هماهنگی بین آمریکا و متحدانش بهتر عمل می‌کرد، بویژه آن دسته از متحدان که خود نیز بخشی از این مذاکرات هستند.
دولت اوباما برای نهایی شدن توافق اشتیاق فراوانی نشان داده است، این توافق چه منافعی خواهد داشت؟ آیا منافع حزبی در این توافق برای دولت آمریکا اولویت دارد یا احتمالا اهداف اقتصادی اوباما را به توافق با ایران مشتاق کرده است؟
- رسیدن به یک توافق قابل اطمینان و بادوام قطعا دستاوردی تاریخی برای سیاست خارجی دولت اوباما خواهد بود. اوباما از زمان انتخابش به عنوان رئیس‌جمهور، بحث عدم اشاعه سلاح‌های هسته‌ای را در دستور کار سیاست خارجی خود قرار داد، و بحران به وجود آمده در روابط با ایران، یکی از زمینه‌های اصلی تردید و تهدید منافع و متحدان آمریکا بوده است. این مسأله برای امن‌تر و صلح‌آمیز ساختن جهان و خاورمیانه است. به نظر من دولت آمریکا باید به این فرصت بوجود آمده – انتخاب حسن روحانی و منافع احیاء شده ایران در خاتمه دادن به بن‌بست هسته‌ای – با دیپلماسی فعال و برای کاهش دورنمای بروز جنگی دیگر در خاورمیانه استفاده کند. این دستاوردی بزرگ برای رئیس‌جمهور آمریکا خواهد بود.
به نظر من چنین دستاوردی نه صرفاً اقتصادی است و نه حزبی. البته برخی ابعاد این توافق با توجه به واکنش جناح مخالف اوباما در کنگره، سیاسی و حزبی خواهد بود اما به طور کلی در واشنگتن، در هر دو حزب بر سر مسأله ایران اجماع وجود دارد. اوباما هم به دنبال بهره‌برداری اقتصادی از این توافق نیست چرا که افزایش چشم‌گیر تجارت ایران و آمریکا در این توافق موقت چندان محتمل نیست و تحریم‌های اولیه در تجارت و سرمایه‌گذاری در ایران بدون توجه به توافق، دست‌نخورده باقی مانده است.
مقامات اسرائیلی (نتانیاهو و سایر اعضای کابینه) این توافق را یک «اشتباه تاریخی» یا «توافق بد» خوانده‌اند اما باراک اوباما و جان کری معتقدند این توافق برای منطقه مفید خواهد بود و تصریح می‌کنند که آمریکا و اسرائیل اختلافات تاکتیکی بر سر برنامه هسته‌ای ایران دارند. شما واکنش اسرائیل به این توافق را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
- من از مخالفت‌های علنی اسرائیل با این توافق بسیار تعجب می‌کنم، اما از اصل آن نه. اسرائیلی‌ها عمیقا نسبت به اینکه این توافق اولیه راهی برای مشروعیت‌بخشی جهان به توانمندی هسته‌ای – نظامی - ایران باشد نگران هستند. ترس آن‌ها این است که مذاکرات در مسیر رسیدن به توافق نهایی با شکست مواجه شود اما کشورهای جهان نسبت به پیامدهای آن بی‌تفاوت باشند، چرا که ممکن است احساس کنند که با همان توافق اولیه، جلوی بحران گرفته شده است. آن‌‌ها به این باور رسیده‌اند که هرگونه تعدیل تحریم‌ و فشار اقتصادی بر ایران، رژیم تحریم‌ها را متلاشی خواهد کرد و دوباره متحد کردن جهان برای اقدامات تنبیهی بر ضد ایران غیرممکن خواهد بود.
کمتر کسی در جهان چنین پیشرفت سریعی در مسأله دشوار برنامه هسته‌ای ایران را پیش‌بینی می‌کرد. و بسیاری این گونه تصور می‌کردند که جمهوری اسلامی ایران به رهبری آیت‌الله خامنه‌ای هرگز زیر بار توافق با غرب بر سر برنامه هسته‌ایش نخواهد رفت چرا که لازمه چنین توافقی سازش میان طرفین بود. در همین حال، مقامات آمریکا، اسرائیلی‌ها را از رویکرد جدید در قبال تهران که پیش از انتخاب حسن روحانی آغاز شده بود مطلع ساخته بودند و به نظر می‌رسید که مقامات اسرائیل را در برخورد با توافق احتمالی خلع سلاح کرده بودند. من فکر می‌کنم بخشی از این انتقادهای علنی که مقامات اسرائیلی مطرح می‌کنند، نوعی هشدار به تهران و کشورهای جهان است. اسرائیل خشم و هشدار خود - در مورد برنامه هسته‌ای ایران – را نوعی “شمشیر تیز” می‌داند که این کشورهای جهان را مجبور خواهد کرد بدلیل ترس از آن، هشیاری خود در موضوع برنامه هسته‌ای ایران را حفظ کنند.
با توجه به اظهارات مقامات اسرائیل نسبت به این توافق، واکنش لابی آیپک و کنگره به این توافق چه خواهد بود؟
- کنگره تا کنون واکنش رسمی و آشکاری نشان نداده و سکوت کرده است؛ اما قطعاً این توافق مخالفان و منتقدان بسیاری دارد. من احساس می‌کنم در حال حاضر بسیاری بر تعیین چارچوب توافق نهایی با ایران متمرکز شده‌اند تا اولویت‌هایشان در آن گنجانده شود. به نظر من کنگره می‌تواند تحریم‌های جدیدی بر ضد ایران وضع کند و احتمالا این کار را خواهد کرد و تلاش‌های دیگری نیز در کنگره صورت خواهد گرفت تا مسیر توافق نهایی با ایران را سخت‌تر و پیچیده‌تر کند. اما در نهایت تا زمانیکه این روند رو به جلو در مذاکرات به سمت توافق نهایی ادامه پیدا کند، اوباما در پیش‌برد سیاست خود دست برتر را خواهد داشت.
با توجه به شکاف آشکار میان آمریکا و اسرائیل در خصوص برنامه هسته‌ای ایران، مقامات اسرائیل – از جمله “تزیپی لیونی” – گفته‌اند که پس از این مرحله باید تلاش کنند از توافق نهایی با ایران جلوگیری کنند. نظر شما در مورد این اظهارات چیست و اسرائیل چه هدف و منافعی را از اتخاذ این مواضع دنبال می‌کند؟
- من هیچ منافعی در این گونه مواضع و اظهارات اسرائیل یا کشورهای دیگر منطقه برای ادامه این بحران نمی‌بینم. امیدوارم که تمام دولت‌ها و شخصیت‌های منطقه زمان و انرژی خود را برای فراهم کردن فضای مساعد برای صلح و امنیت صرف کنند.
آیا به نظر شما بین دو لابی اسرائیلی آیپک (به عنوان مخالف توافق) و جی استریت (موافق توافق) در آمریکا چالش و اختلافی بروز خواهد کرد؟
- این سازمان‌ها اعضا و اصول متفاوتی دارند. آیپک بسیار سازمان‌یافته‌تر از لابی‌های دیگر است و در تحولات کنگره آمریکا نفوذ و اثرگذاری بیشتری دارد. اما به نظر من هیچ‌کدام از این گروه‌ها قدرت دیکته کردن تصمیمات نهایی به کنگره را ندارند. آن‌ها تنها تلاش می‌کنند تا نظرات اعضای خود و گروهی که به نمایندگی از آن‌ها فعالیت‌ می‌کنند را منعکس کنند، مانند هزاران سازمان دیگری که در واشنگتن همین اقدامات را انجام می‌دهند.
آیا به نظر شما این توافق یک “شکست استراتژیک” برای اسرائیل محسوب می‌شود که این‌چنین نسبت به آن ابراز نگرانی می‌کنند؟
- نه هرگز شکست محسوب نمی‌شود. من فکر می‌کنم تاریخ، صحیح بودن تصمیم تهران، واشنگتن و سایر قدرت‌های جهان در یافتن راه‌حلی برای بن‌بست را تأیید خواهد کرد و تمام کشورها و دولت‌های منطقه با از بین رفتن تهدید بروز چالش با ایران، امنیت بیشتری را احساس خواهند کرد.
با توجه به توافق صورت گرفته که سه کشور آن از قدرت‌های اروپایی هستند، رویکرد اروپا و بطور کلی غرب در قبال ایران را چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟ آیا تغییر عمده‌ای شاهد خواهیم بود؟
-فراتر از مسأله هسته‌ای، اختلافات دیگر میان ایران و غرب به قوت خود باقی خواهد ماند. به طور خاص، واشنگتن و متحدانش همچنان نگرانی عمیقی از حمایت‌های ایران از دولت بشار اسد در سوریه، حمایت از حزب‌الله لبنان، جهاد اسلامی و حماس در فلسطین و مسائل داخلی ایران دارند. همچنین پرونده برخی اشخاص مانند “رابرت لوینسون” افسر اف‌بی‌آی که در جزیره کیش مفقود شده است و از طرف دیگر بازداشت “امیر حکمتی” (تفنگدار نیروی دریایی آمریکا که به اتهام جاسوسی در خاک ایران بازداشت شد) نیز همچنان میان تهران و واشنگتن باقی‌ مانده است.
این نگرانی‌ها شاید در مقایسه با پرونده هسته‌ای، موانع بزرگ تری در راه تغییر روابط تهران – واشنگتن باشد. اما، اگر گفت‌وگوها بتواند به راه‌حل دیپلماتیک برای برنامه هسته‌ای ایران ختم شود، آن‌وقت می‌توان امیدوار بود که غرب در مورد سایر اختلافات باقی‌ مانده با ایران نیز به نتیجه مثبتی دست پیدا کند. همان طور که رئیس‌جمهور روحانی نیز گفتند، “هرچیزی امکان‌پذیر است”. همه کسانی که در غرب به مردم ایران احترام می‌گذارند و فرهنگ آن‌ها را تحسین می‌کنند، امیدوارند که این آغازی بر پروژه‌ای بلندمدت برای ترمیم روابط ایران و غرب باشد.

 


(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10