حضور مقتدرانه زیر دریایی های نیروی دریایی ارتش در آبهای آزاد |
![](../image/ball3.gif) |
فتنه گران نمک گیر رسانه های دشمن |
![](../image/ball3.gif) |
حقوق بشر انگلیسی! |
![](../image/ball3.gif) |
|
|
![](../image/top.gif) |
در آذرماه سال 1389 بود که فرماندهان ارشد ارتش جمهوري اسلامي ايران، خبر از
برنامهریزی نیروی دریایی برای اعزام یگانهاي زيرسطحي این نيرو به خليج عدن در
قالب ناوگروه و در ادامه مأموريتهاي محوله حضور در آبهاي بين المللي دادند. در
سلسله مأموريتهايي که از حدود 5 سال پيش به منظور حفاظت از ناوگان کشتيراني کشور
در مناطقي که تحت هجوم دزدان دريايي مسلح قرار مي گرفتند آغاز شد، یگان های اعزامي
عمدتا مبادرت به حفاظت از کشتي هايي مي کردند که به سمت ايران يا از مبدأ ايران
تردد داشتند. اما پس از گذشت اين مدت و انجام دادن حدود 850 مأموريت، این براي
اولين بار بود که به جز کشتيهاي رزمي در کلاس ناوهاي محافظ و شناورهاي لجستيکي،
خبر از حضور زيردريايي هاي کیلوکلاس ايران در مناطق مذکور داده مي شد. ايران در
اوایل دهه 90 ميلادي، 3 فروند از اين نوع زيردريايي را از روسيه خريداري کرد که پس
از سالها در ناوگان و ارتقای برخي از سامانهها به دستان متخصصان داخلي و کسب تجربه
توسط خدمه، هم اکنون اين یگان ها از آمادگي کامل براي حضور در آبهاي دوردست از
پايگاه اصلي خويش برخوردار شدهاند. حضور اين زیردریایی ها با توانايي اجراي
مستقل عمليات و زماني طولاني باقي ماندن در زيرآب که به گفته منابع معتبر
بينالمللي، حدود 45 روز است، قابليت هاي عملياتي ناوگروه های اعزامي را به ميزان
بسياري، بالا مي برد. شناسايي و کسب اطلاعات از تعداد زياد شناورهاي رزمي
کشورهاي مختلف دنيا که در درياي سرخ و خليج عدن حضور دارند علاوه بر پشتيباني از
واحدهاي سطحي خودي حاضر در منطقه، از جمله وظايف زيرسطحي يا زيرسطحي هاي اعزامي
بود. با توجه به عملياتي بودن تعداد زیادی زيردريايي کلاس غدير در آب هاي خليج
هميشه فارس، که توانايي اجراي عمليات در آب هاي کم عمق و امکان پايين شناسايي شدن
را دارند، اعزام واحدهاي زيرسطحي کيلو به عملياتهای فرامنطقه اي، دستاورد مهم
دیگری بود که امنیت خطوط مواصلاتی ایران را در آبهای آزاد، دوچندان میکرد.
زيردريايي کيلو از جمله پيشرفته ترين نمونه هاي کلاس ديزل الکتريک در دنيا ست که
نيروي دريايي آمريکا، لقب «حفره سياه» را به آن داده است. کيلو در واقع يکي از
کم سرو صداترين زير سطحي هاي دنياست که اين ويژگي به مدد عايق بندي صوتي کامل بدنه
آن ممکن شده است که در کنار پوشش هاي جاذب امواج سونار، روي بدنه و استفاده از
پروانه هاي هفت پرهاي که صداي بسيار کمي توليد مي کند، شناسايي آن را بسيار سخت
کرده به طوري که برخي منابع، احتمال شناسايي آن را نسبت به انواع هم کلاس، حدود يک
چهارم برآورد کرده اند که موجب توانمندي بيشتر اين زيرسطحي در مقابله با زيردريايي
هاي کلاس دلفين نيروي دريايي رژيم اشغالگر قدس مي شود. زيردريايي کيلو داراي طول
70 تا 74 متر و وزن روي آب حدود 2300 تن، شش مقر 533 م.م. شليک اژدر و 18 اژدر برد
بلند با سامانه خودکار بارگذاري مي باشد. 24 مين دريايي نيز در واحد وجود دارد که
داراي قابليت برنامه ريزي و استقرار دراعماق مختلفي را دارند. بر اساس اطلاعات
رسانههاي غربي، زيردريايي کيلو همچنين به 8 فروند موشک پدافند هوايي کوتاه برد
مجهز است که به افزايش توانمندي دفاع از خود براي اين واحد مي انجامد. زيردريايي
هاي کلاس کيلو امکان حمل و شليک موشک هاي کروز دريايي اس اس ان-27 را دارند که از
محفظه اژدرها پرتاب مي شود. اين موشک داراي انواع ضد کشتي، ضد زيردريايي و نيز
ضداهداف زميني ميباشد که در اختيار برخي کاربران کيلو از جمله چين است. البته چندي
پيش، خبر شليک موشک از واحدهاي زيرسطحي کشور، از رسانه هاي عمومي اعلام گرديد.
چند ماه بعد از اعلام فرماندهان نداجا، در اردیبهشت ماه 1390 بود که زیردریایی یونس
برای اولین بار به ماموریت خلیج عدن و دریای سرخ اعزام شد و در حین این ماموریت، با
عبور از شمال اقيانوس هند، مدار 10 درجه، خليج عدن و با گذشتن از تنگه بابالمندب،
وارد درياي سرخ شد و تا اواسط اين دريا بنا بر آنچه كه ماموريت آن تعريف شده بود،
رفت و در مسير بازگشت نیز در یکی از بنادر كشور عمان پهلو گرفت و نهایتا در 14
تيرماه همان سال به منطقه يكم دريايي بندرعباس بازگشت تا اولین ماموریت حفره سیاه
در آبهای بینالمللی، با موفقیت پایان یابد. حضور واحدهاي زير سطحي نيروي دريايي
ارتش جمهوري اسلامي ايران، نشان از افزايش توانمندي کشور در کاربري نيروي دريايي به
عنوان يک نيروي راهبردي و تأمين و حفاظت از منافع کشور در دريا که بخش عظيمي از
اقتصاد کشور به آن مرتبط مي باشد، داشت. از آن زمان تا امروز، نیروی دریایی
دستاوردهای زیادی در حوزه زیرسطحیها داشت که تولید تعداد زیادی از کلاس غدیر،
طراحی و تولید اولین زیردریایی های کلاس متوسط فاتح، تعمیر و اورهال اساسی
زیردریایی سنگین طارق ازجمله آنها بود. تعمیر و اورهال اساسی صورت گرفته روی
زیردریایی طارق، به عنوان یکی از نقاط عطف نیروهای مسلح در توانمندیهای نظامی
محسوب میشود که نشان می داد جوانان و متخصصان نیروی دریایی، خود را به لبههای
فناوری تعمیرات اساسی زیردریایی های کیلوکلاس رساندهاند. چند ماه بعد از اولین
ماموریت بینالمللی یونس، این یگان یک بار دیگر، در اواخر آبان ماه سال جاری در
قالب بیست و هشتمین ناوگروه اعزامی ارتش، برای اولین بار عازم شرق اقیانوس هند شد.
با نگاهی به گذشته می توان دریافت که این ناوگروه (شامل یک فروند ناو لجستیک
بندرعباس، ناوشکن جمهوری اسلامی ایران البرز، یک فروند بالگرد212 و نیز زیردریایی
کیلوکلاس یونس)، سنگینترین ناوگروه اعزامی نداجا به آبهای آزاد است؛ ناوگروهی که
پس از طی 3هزار کیلومتر، روز پنجشنبه 14 آذرماه در بندر بمبئی کشور هندوستان پهلو
گرفت و هجدهم آذرماه این بندر را به سمت مقصد بعدی ترک کرد. البته این ناوگروه
در طول مسیر، ضمن اعلام آمادگی برای پاسخ به درخواست کمک یک فروند کشتی تجاری
پاکستانی، یک کشتی لیبریایی را که عازم بندر فجیره امارات بود را از چنگ دزدان
دریایی نجات داد. هدف از اعزام این ناوگروه نیز همچون گذشته، علاوه بر تامین
امنیت خطوط مواصلاتی و کشتیرانی، اعلام پیام صلح و دوستی به کشورهای منطقه عنوان
شده بود. اما حضور زیرسطحیها در آبهای بینالمللی، در واقع نشانهای از اقتدار
نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز هست. همانطور که گفته شد،
زیردریاییها از بالاترین سطح فناوری و پیچیدهترین تجهیزات نظامی روز دنیا
برخوردارند و آشنایی با علم این تجهیزات فقط در انحصار چند کشور است و از اینجا
اهمیت حضور زیردریاییها در آبهای آزاد مشخص میشود. در جریان حضور این ناوگروه
در هندوستان، ژنرال شکهار سینها فرمانده نیروی دریایی غرب هند، ضمن بازدید از
ناوگروه نداجا و تجلیل از آمادگی این یگانها خصوصا زیردریایی یونس اظهار داشت: من
فرمانده یکی از زیرسطحیهای مشابه یونس نیز هستم و میدانم که جمهوری اسلامی ایران
در نگهداری و استفاده از این زیردریایی چقدر موفق بوده است. به هر حال نیروی
دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران که بنا بر تدبیر فرمانده معظم کل قوا، امروز تبدیل
به یک نیروی راهبردی شده است، با استفاده از تمام توان خود در سطح، هوا و زیر سطح
بیشترین نقش را در تامین امنیت خطوط مواصلاتی دریایی کشور در آبهای آزاد و بین
المللی دارد؛ جایی که بیشترین تبادلات تجاری دنیا در آنجا انجام میشود.
|
|
![](../image/top.gif) |
مجتبی خراسانی 4 سالی از فتنه ۸۸ گذشته و چند ده پرونده شکایت مردم عادی،
کسبه، فعالان سیاسی و دانشجویان از سران داخلی فتنه در قوه قضائیه خاک میخورد. در
این مسیر حتی قیام مردمی ۹ دی و مطالبه محاکمه موسوی و کروبی نیز نتوانسته است گرد
و خاک پرونده را بزداید و آن را به جریان بیندازد. از خرداد ۸۸ تا آذر ۹۲، آنچه
مانع از رسیدگی به اتهامات سران فتنه شده، «رافت فوقالعاده نظام اسلامی» است؛
مسالهای که به طور حتم در درخواست رفع حصر سران فتنه از سوی حامیان این جریان،
بیتاثیر نبوده است. آنان با پشتیبانی رسانههای همسو، تلاش میکنند این مساله (رفع
حصر) را به عنوان یک مطالبه عمومی درآورند. این وضعیت با روی کار آمدن دولت تدبیر و
امید شتاب بیشتری به خود گرفته است تا جایی که یکی از سیاسیون موثر در فتنه در
گفتوگویی با یکی از روزنامه ها به جای عذرخواهی از ملت ایران بابت فتنه ۸۸، از
طلبی گفته که در سال ۸۸ اصلاحطلبان از آن گذشت کردند! اما جدای از برخی افراد
در داخل، کم نیستند رسانههای خارجی مخالف نظام جمهوری اسلامی که از رفع محدودیت
سران فتنه حمایت میکنند. شاید رقم این رسانهها اعم از دیداری و شنیداری و مکتوب
به صدها و هزاران رسانه برسد ولی با گشتی در مهم ترین رسانههای مکتوب همچون
بیبیسی فارسی، رادیو فردا، صدای آمریکا و دویچهوله، می توان به حمایتهای بیحد
این رسانهها از سران داخلی فتنه پی برد. سرآمد این رسانهها، وبسایت شبکه
بی.بی.سی فارسی وابسته به وزارت امور خارجه انگلستان و MI ۶ است که در ماه مه ۲۰۰۱
با بودجه ۲۳۴ میلیون دلاری وزارت امور خارجه و مشترکالمنافع بریتانیا اداره
میشود. وب سایت فارسیزبان بیبیسی که در برهه انتخابات ریاستجمهوری نیز به
حمایت گسترده از میرحسین موسوی میپرداخت، در دوران پس از انتخابات و فتنه، به پوشش
آشوبهای داخلی و حتی هدایت فتنه گران همت گمارد. پس از آغاز حصر خانگی سران فتنه،
بیبیسی و سایر رسانههای همسو بارها و بارها به این مساله پرداختند. اکنون با
روی کار آمدن دولت تدبیر و امید، خط خبری بیبیسی روی رفع حصر و آزادی سران فتنه
میچرخد. براساس این گزارش، بیبیسی در ۸ آذرماه به گفتوگو با یک فعال
ملیمذهبی پرداخته و نوشته که این فعال ملی مذهبی معتقد است اگر قرار بر رفع حصر از
میرحسین موسوی، زهرا رهنورد، و مهدی کروبی باشد، نشانه آن آزادی زندانیان سیاسی
است. بیبیسی به اظهارات سخنگوی دولت در این زمینه اشاره کرده و افزوده «پیشتر
محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت به روزنامه اعتماد گفته بود که رفع حصر از میرحسین
موسوی و مهدی کروبی، و گشایشهای امنیتی، در دستور کار رئیس جمهور قرار دارد.»
بیبیسی در هفتم آذرماه نیز مطلبی را از فیس بوک محمدحسین کروبی پسر مهدی کروبی
درخصوص عمل جراحی زانوی پدرش در بیمارستان و ادعای وضعیت بد محل حصر او منتشر کرد.
دلیل انتشار این مطلب به سخنان آیتالله جنتی در خطبههای نماز جمعه تهران
بازمیگردد که وی امکانات محل حصر سران فتنه را خوب ارزیابی کرده بود. دو هفته
قبل و پس از گذشت هزارمین روز حصر خانگی سران فتنه، رسانه وزارت امور خارجه
انگلستان تمام تلاش خود را برای پرداختن به این مساله در نظر گرفت و در ۲۳ آبان
گزارشی را با عنوان «چرا قیامت نشد؟» در حمایت از سران فتنه روی خروجی خود قرار داد
و با اشاره به شعارهای «موسوی دستگیر بشه، ایران قیامت میشه»و «کروبی دستگیر بشه،
ایران قیامت میشه» که از سوی هواداران سران فتنه در حوادث پس از انتخابات سر داده
میشد، نوشت: «اقدامی که هواداران جنبش سبز در بسیاری از تظاهرات اعتراضیشان،
حاکمیت را از آن بر حذر میداشتند، نهایتا اواخر بهمن ١٣٨٩ انجام شد و میرحسین
موسوی و مهدی کروبی به همراه همسرانشان تحت بازداشت خانگی قرار گرفتند.خیلیها
میگویند موسوی و کروبی را گرفتند، هزار روز گذشت و قیامتی هم نشد.» این رسانه
البته در همین روز گزارشی نیز درخصوص «خانههایی که زندان شد؛ حصر خانگی در ایران»
منتشر کرد و در آن به حصر خانگی چهرههایی همچون مصدق، عباس امیرانتظام، آیتالله
منتظری، موسوی و کروبی اشاره کرد. بیبی سی در ۲1 و ۲2 آبان نیز دو مطلب که یکی
از آنها نامه فاطمه کروبی درخصوص گذشت هزار روز از حصر سران فتنه بود، منتشر کرد.
«صد روز روحانی و هزار روز حصر» عنوان دیگر مطلبی بود که در این رسانه منتشر شد.
در ۲۱ آبانماه نیز بیبی سی از مخاطبین اش خواست تا درخصوص هزار روز حصر سران فتنه
و چگونگی برخورد با اعضای خانواده این افراد، بیان کنند. • رادیو فردا از
دیگر رسانههای خارجی حامی جریان فتنه، رادیو فردا ست. این رادیو که با هزینه کنگره
آمریکا و بودجه ۷ میلیون دلاری اداره میشود، در تازهترین مطلب وبسایت خود درباره
فتنه به پیام محمد خاتمی به مناسبت روز دانشجو اشاره کرده و از میان تمام سخنان وی،
تیتری را برگزیده که بیشترین همراستایی را با آزادی سران فتنه داشته باشد. رادیو
فردا برای پیام خاتمی تیتر «خاتمی: آزادی زندانیان و رفع حصرها دروازه گذر از
فضای امنیتی است» را برگزیده است. این وبسایت سعی کرده از سخنان حسن روحانی نیز
تیتری در همین راستا برگزیند که «واکنش روحانی به شعار آزادی زندانیان سیاسی: به
وعدههای خود پایبندم»، همان تیتر دلخواه این رسانه است. این وبسایت در مجله
هفتگی دهم آذرماه نیز در مطلبی با عنوان «دولت صد روزه روحانی و احتمال رفع حصر
موسوی، رهنورد و کروبی» اظهارات محمدباقر نوبخت را اینگونه تفسیر کرد که سخنگوی
دولت گفته « رفع حصر از مهدی کروبی و میرحسین موسوی و همسرش زهرا رهنورد در دستور
کار دولت است اما ترجیح این است که این امور در بیخبری و در عمل دنبال شود.»
وبسایت رادیو فردا در راستای پوشش تمامی اخبار مربوط به سران داخلی فتنه خبر
ملاقات خانواده موسوی با پدر و مادرشان، بیانیه مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه
قم برای رفع حصر سران فتنه و همچنین عمل جراحی کروبی را نیز منتشر کرده است.
رادیو فردا در دوم آذرماه در اقدامی قابل تامل یک بار خبر مخالفت میر حسین موسوی با
درخواست توبه را منتشر کرد و ساعاتی بعد برای بار دوم این خبر را با عنوان «واکنش
موسوی به درخواست توبه: نمیتوانند تحت هیچ فشاری به کاری وادارم کنند»بازنشر داد.
• صدای آمریکا وبسایت صدای آمریکا وابسته به سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا
(سیا) هم در گزارشها و اخبارهای خود سعی بر آن داشته و دارد تا بیشتر اخبار خود را
تحت عناوینی چون آزادی سران فتنه منتشر کند. صفحه فارسی صدای آمریکا در ۱۷ مهر ماه
در مطلبی با عنوان « پیشنهاد آزادی موسوی و کروبی بررسی میشود»، به گزارش
آسوشیتدپرس اشاره میکند که در آن به نقل یک خبرگزاری داخلی مدعی میشود که مقامات
قضایی و امنیتی ایران پیشنهاد آزادی دو رهبر اپوزیسیون را که از اوائل سال ۲۰۱۱ در
بازداشت خانگی بودهاند، را بررسی میکنند. در همین روز، این رسانه به نامه
فاطمه کروبی به رئیسجمهور پرداخته و نوشته «درحالی که بر شایعات آزادی مهدی کروبی
ومیرحسین موسوی، رهبران اپوزیسیون در ایران افزوده میشود، همسر کروبی درنامهای به
حسن روحانی رئیسجمهور از اوخواسته است دلایل اقداماتی را که علیه همسرش صورت گرفته
است بررسی کند.» • دویچه وله سایت فارسی دویچهوله وابسته به سازمان جاسوسی
آلمان نیز همچون سایر رسانههای معاند جمهوری اسلامی رفع حصر و آزادی سران فتنه را
بسیار مورد توجه قرار داده است. از مجموع ۷خبری که در ۲۰ روز اخیر بر روی خروجی این
رسانه قرار گرفته است، ۵ مورد آن به طور مستقیم با عناوینی درخصوص رفع حصر و یا
عواقب عدم آن مربوط است. دویچهوله در آخرین خبر خود پیرامون سران داخلی فتنه،
به اظهارات حجتالاسلام روحانی در مراسم روز دانشجو در دانشگاه تهران پرداخته و از
مجموع سخنان وی، علیرغم اهمیت مسائل هسته ای و سیاستخارجی تیتر «پاسخ روحانی به
خواست آزادی موسوی و کروبی: به وعدههای خود پایبندم» را برگزیده است. در اوایل
آذرماه نیز دویچهوله همچون سایر رسانههای مخالف جمهوری اسلامی، به یادداشتی که
دختران موسوی نگاشتهاند و در آن مدعی شدند «میرحسین موسوی خواهش برای توبه را غلط
دانسته است» اشاره کرده و در این زمینه گزارشی را نیز با عنوان«درخواست برای پیگیری
رفع حصر» بر روی خروجی خود قرار داد که ۱۹۳ پزشک به حسن روحانی برای رفع حصر مهدی
کروبی، میرحسین موسوی و زهرا رهنورد نامه نوشتند. این سایت وابسته به سازمان
جاسوسی آلمان در ۲۷ آبانماه به اظهارات هاشمی رفسنجانی در دیدار خانوادههای سران
داخلی فتنه (کروبی و موسوی) به نقل از فیس بوک محمدحسین کروبی پرداخته که هاشمی
نسبت به عواقب ادامه حصر سران فتنه به یکی از مقامات بلندپایه نظام تذکر داده است.
دویچهوله نوشته هاشمی گفته «ننگ حصر بر دامن نظام خواهد ماند.» در همین روز
دویچهوله دو خبر دیگر با عناوین «تشکیل کمپین توییتری “کلید کو” برای آزادی
“رهبران در حصر”» و همچنین «زیر سرم رفتن مهدی کروبی در حصر» پرداخته است تا در این
زمینه بیش از رسانهها و سایتهای داخلی نگران وضعیت سران فتنه باشد. پوشش
همهجانبه پیرامون اخبار سران داخلی فتنه از سوی رسانههای معاند انقلاب اسلامی را
میتوان تلاش دولتهای غربی برای بالا بردن هزینه برخورد با سران فتنه دانست ولیکن
با توجه به حمایتهای داخلی و مطالبه عمومی مردمی در ۹ دی برای محاکمه سران فتنه و
اجرای حکم محاربه و بغی ، اکنون وقت آن رسیده است که به جرایم میرحسین موسوی، زهرا
رهنورد و مهدی کروبی پرداخته شود. منبع : تسنیم
|
|
![](../image/top.gif) |
هر ساله ماه دسامبر میلادی که روز دهم آن به نام روز جهانی حقوق بشر نام گرفته
است ؛ بهانه ای برای رسانه های ضد انقلاب و بیگانه است که ادعاهای واهی و دروغ های
شاخدار خود را علیه وضعیت حقوق بشر در کشورمان مطرح کنند. گزارش حاضر یک مصداق
از مثنوی هفتاد من کاغذی است که نشان می دهد مدعیان حقوق بشر چه جنایاتی را مرتکب
می شوند آنهم در روز روشن و قرن بیست و یکم ! باشگاه خبرنگاران : در قلب لندن
2013 جوان ایرانی در آتش کینه نژادپرستان انگلیسی زنده زنده می سوزد و شهروندانی
انگلیسی تنها تماشاچی این صحنه دردناک هستند و جالب انکه حقوق بشر طی سالهای اخیر
یکی از حربههای اصلی دولتهای غربی برای فشار بر جمهوری اسلامی ایران در مجامع
جهانی و افکار عمومی دنیا محسوب میشود، هیچ سخنی درباره ابعاد گسترده نقض حقوق بشر
در کشورهای مختلف ذکر نمیشود. چهاردهم ماه جولای 2013 در صبح دم یک روز نسبتا
گرم بهاری، دو جوان انگلیسی به خانه یک مرد ایرانی که در همسایگی آنها زندگی
میکرد وارد میشوند و او را به شدت کتک زده و بدن نیمه جان او را در مقابل چشمان
بیتفاوت دیگر همسایگان از خانهاش خارج کرده با ریختن الکل روی لباسهایش به آتش
میکشند، این مرد ایرانی درحالی بدنش به آتش کشیده شد که هنوز زنده بود و برای نجات
از همسایگانی که به نظاره ایستاده بودند طلب کمک و یاری میکرد. آقای “بیژن
ابراهیمی” 44 ساله، در خانهای واقع در منطقه “بریستول” در “شرق لندن” زندگی
میکرد، و به گواهی کسانی که خیلی محرمانه با جراید صحبت کردهاند مردی بوده بسیار
آرام، عاشق کاشتن گل در باغچه کوچک مقابل خانهاش و تنها مونس او نیز گربهاش بود.
اما از سه سال پیش که او به این محل نقل مکان کرده بود، مورد آزار و اذیتهای لفظی
نوجوانان و جوانان همسایه قرار گرفته بود. به گزارش دیلیمیل، منطقه بریستول
منطقهای است که انگلیسیهای “کاکنی” در آنجا سکونت دارند و به داشتن احساس
نژادپرستانه مشهورند، سعی مسئولان محلی برای سکنی دادن خارجیان در آن مناطق آن هم
در بین قشر کم در آمد منطقه که در خانههای وابسته به شهرداریها زندگی میکنند و
از دولت پول ماهانه بیکاری دریافت میکنند، اساسا یکی از معضلاتی است که افرادی چون
بیژن ابراهیمی را در معرض خطر و تهدیدنژاد پرستانه قرار میدهد. به گفته اقوام،
بیژن ابراهیمی بارها با فوریتهای پلیس تماس گرفته و اطلاع داده بوده که بچهها گل
و گلدانهای مقابل خانهاش را تخریب میکنند، ولی هرگز به شکایات او رسیدگی نشده و
پلیس محلی به او اخطار کرده بوده که اگر به دروغ با پلیس تماس بگیرد، او را به جرم
ایجاد مزاحمت برای پلیس دستگیر خواهند کرد! دو روز قبل از کشته شدنش، بچههای
همسایه یک بار دیگر به تخریب باغچه و گلدانهای او پرداخته و وقتی میبینند که او
در حال عکس گرفتن از آنهاست پا به فرارمی گذارند و بیژن با اطمینان خاطر با
فوریتهای پلیس تماس میگیرد و زمانیکه پلیس بریستول از راه میرسد، والدین این
کودکان که میدانستند اینبار “ابراهیمی” از آنها مدرک دارد در مقابل خانه او تجمع
کرده و او را متهم به “پیدو فیلیا” (“کودک آزاری”) بودن کرده و از او شکایت میکنند
که از فرزندان آنها عکس میگرفته است. سه پلیس حاضر در محل وقتی اعتراضات
ابراهیمی را در مقابل تهمتهای ناروای همسایهها میبینند از او میخواهند که آرامش
خود را حفظ کند و به داخل خانهاش برود، اما وقتی با مقاومت آقای ابراهیمی برای
دفاع از حقوقاش مواجه میشوند او را به اتهام “بر هم زدن آرامش و نظم عمومی”
دستگیر میکنند، به تفتیش خانهاش پرداخته و سیستم کامپیوتری و دوربین وی را ضبط
میکنند. اما بعد از تحقیقات وقتی هیچ مدرکی دال بر “پیدفیلیا” (کودک آزاری)
بودن او پیدا نمیکنند او را آزاد میکنند. به گزارش دیلیمیل، او به ناچار خود
را در خانهاش زندانی میکند ولی این قضیه به همین جا ختم نشده و دو روز بعد، در شب
چهاردهم جولای دو نفر از مردان جوان همسایه که بچههایشان همیشه گلهای باغچه
“ابراهیمی” را که با عشق فراوان جلوی درب خانهاش میکاشت را تخریب میکردند، با
همکاری یکدیگر به خانه “بیژن ابراهیمی” وارد شده و او را به قصد کشت کتک می زنند و
در میان بیتفاوتی دیگر همسایهها، بدن نیمهجان “ابراهیمی” را بیرون آورده و در
مقابل چشم همگان به آتش میکشند. این خبر را ابتدا فقط یک روزنامه محلی در
بریستول- لندن به صورت خیلی سطحی پوشش داد که “مردی در منطقه بریستول در خیابان
“Capgrave Crescent” به آتش کشیده شده و پلیس در جستوجو برای عاملان این جنایت
است” وقتی یکی از خبرنگاران روزنامه “تلگراف”(The Telegraph) این خبر را میخواند
و پیگیر ماجرا میشود که چرا و چگونه مردی در جلوی خانهاش آتش زده شده و کسی خبری
از عاملان آن ندارد و در پی چندین هفته تحقیقات پلیس بالاخره دو مرد که پلیس نیز به
آنها مشکوک بوده دستگیر و آنها به جرمشان اعتراف میکنند. این دو با بیشرمی
تمام بیژن ابراهیمی را متهم میکنند که مردی خطرناک بوده و آنها برای امنیت
خانواده و فرزندانشان خود مجری قانون شدهاند. به گفته تلگراف صاحبان خانههای
مسکونی شخصی در حوالی این مجتمع مسکونی که متعلق به شهرداری بریستول است ابراز
کردهاند افرادی که در مجتمع “کپ گریو کرسنت” زندگی میکنند، ناهنجاریهای شخصیتی
بسیاری دارند و اکثرأ خرده فروش مواد مخدر هستند و اصولأ حضور این افراد در همسایگی
آنها شرایط زندگی را بسیار سخت کرده و عدهای پس از وقوع این جنایت تصمیم
گرفتهاند تا خانههایشان رافروخته و به جای دیگری نقل مکان کنند. برخی از این
افراد با تکان دهنده خواندن این حادثه در مصاحبه با تلگراف، شخصیت “بیژن ابراهیمی”
را بسیار متفاوت با ساکنان مجتمع دانسته و او را مردی آرام، موقر و کم حرف توصیف
میکنند که عاشق گلدانها و گلهایی بود که جلوی در خانهاش کاشته بود و تنها زمانی
صدای او را اهالی میشنیدند که بیرون میآمد تا گربهاش را صدا بزند. به گفته
بیبیسی جهانی در پی گزارش های بسیار از برخورد بد و نژاد پرستانه با خارجیها در
منطقه بریستول، سال گذشته دو خبرنگار پاکستانی الاصل که برای “بیبیسی” کار
میکردند، تحت پوشش “یک زوج جوان” خانهای در منطقه بریستول کرایه و مستقر شدند تا
بتوانند شواهد عینی خود را از برخوردنژاد پرستانه اهالی به تصویر بکشند و این دو
از اول با تجربیات بدی مواجه شدند، توهینهای لفظی مثل “هی پاکی برگرد به خانهات”
و در چند مورد هم بدون هیچ دلیلی خاصی توسط اراذل محله راهشان را سد کرده و آنها
را به شدت کتک زده بودند. تمامی این رویدادهای تلخ به دلیل تبلیغات رسانههای
ارتباط جمعی در اروپا و کشورهای غربی است که به طور مدام خارجیها به خصوص
“مسلمانان” را در چند سال اخیر تروریست نامیده و افراد بیسواد و بیاطلاع جوامع
اروپائی هم تحت تاثیر این رسانهها، بدون هیچ مطالعه و تحقیقی، بلافاصله به خود این
جرأت را میدهند که به مقابله با حضور خارجیها بخصوص مسلمانان در همسایگی خود وارد
عمل شوند. حکم محکومیت “لی جیمز” و “استافان نورلی” روز 28 نوامبر در حالی صادر
شد که تمامی اهالی ساکن در “Capgrave Crescent” و نیروی پلیس در این جنایت سهیم
هستند. خانواده ابراهیمی با صدور بیانیهای محاکمه عادلانه عاملان قتل وی را
خواستار شدهاند. آنها همچنین اعلام کردهاند که قصور پلیس در محافظت از این فرد
میتواند یکی از عوامل بروز این حادثه باشد. حقوق بشر از موضوعات بسیار حساس و
مورد توجه افکار عمومی در جهان محسوب میشود، بهگونهای که حجم عظیمی از اخبار
رسانههای گوناگون دنیا روی موضوع حقوق بشر و حواشی آن متمرکز است. طی سالهای
اخیر نیز یکی از حربههای اصلی دولتهای غربی برای فشار بر جمهوری اسلامی ایران در
مجامع جهانی و افکار عمومی دنیا محسوب میشود، این درحالی است که هیچ سخنی درباره
ابعاد گسترده نقض حقوق بشر در کشورهای مختلف ذکر نمیشود. حقوق بشر به ویژه از
میانه قرن بیستم نقشی مرکزی در سخنپردازی (و نه در واقعیت) روابط بینالملل بازی
کرده است.در طول دو دهه گذشته حقوق بشر جایگاه برجستهتری در حقوق عمومی یا اساسی
ملی و نیز حوزه بینالمللی کسب کرده است. انگلیس یکی از آخرین کشورهایی در دنیای
حقوق عرفی و در اروپاست که حقوق بشر را وارد نظام حقوق داخلی خود کرده است.
انگلیس از جمله کشورهای غربی است که ادعا میکند در تنظیم سیاست خارجی خود موضوع
حقوق بشر را به طور خاص مورد توجه قرار داده و این مقوله را در مناسبات خود با سایر
کشورها به عنوان یک ملاحظه اصلی در نظر میگیرد. دولت انگلیس برخلاف ادعای حمایت
از حقوق بشر نه تنها در موقعیت دفاع از حقوق بشر در دیگر کشورها نیست، بلکه خود
میتواند به دلیل موارد مکرر و متعدد نقض حقوق بشر در داخل این کشور مورد بازخواست
قرار گیرد. این در حالی است که “سایمون گس” سفیر وقت انگلیس به بهانه روز جهانی
حقوق بشر، در مطلبی در سایت سفارت انگلیس در تهران در تاریخ 9 دسامبر 2010 با
گستاخی و پر رویی هر چه تمامتر به بیان مطالبی علیه جمهوری اسلامی میپردازد و به
زعم خود وضعیت حقوق بشر در ایران را زیر سوال برد. انگلیس بدترین آمارهای
مربوط به حقوق بشر را در اروپا دارد انگلیس بدترین آمارهای مربوط به حقوق بشر
را در اروپا دارد و یک بار به خاطر عدم تبعیت از تصمیمات دادگاه اروپا مورد بازرسی
قرار گرفته است. 106 مورد علیه انگلیس تسلیم شد که دولت انگلیس جواب مناسبی برایشان
نداشت. تضعیف حقوق بشر در انگلیس تحت عنوان قانون ضدتروریسم، امر جدیدی نیست،
قانونگذاری ضروری در انگلیس نگرانی بزرگی در طول دههها بوده است. از اوایل دهه
1970، زمانی که مقامات انگلیسی شروع به اعمال تدابیر ضروری در شرایط منازعه ایرلند
شمالی کردند حقوق بشر به نام امنیت قربانی شده است. میان سوء استفادههایی که از
تدابیر ضروری شده است میتوان به شکنجه یا سایر بدرفتاریها و محاکمههای ناعادلانه
اشاره کرد. قوانین ضدتروریستی اصلیترین ابزار نقض حقوق بشر نگرانی شدیدی
نسبت به نادیده گرفته شدن جدی حقوق بشر در تمهیدات حقوقی و سیاسی انگلیس پس از
حادثه یازده سپتامبر وجود دارد. مقامات انگلیسی یک سری قوانین جدیدی را به تصویب
رساندند هرچند که انگلیس از قبل نیز برخی از سختگیرانهترین قوانین “ضدتروریسم” را
در اروپا داشت. این قوانین متضمن تمهیدات گستردهای است که قوانین حقوق بشری را
زیرپا میگذارد و اجرای آنها منجر به سوءاستفادههایی جدی از حقوق بشر شده است.
از جمله این تمهیدات بازداشت بدون اتهام و محاکمه کسانی است که مقامات انگلیس
برچسب “تروریستهای بینالمللی مظنون” بر آنها زدهاند. این برچسب زدن عمدتاً بر
پایه اطلاعات محرمانهای است که قوه مجریه از افشای آنها برای اشخاص یا وکیل
قانونی آنها امتناع میورزد. مقامات انگلیس تلاش کردهاند تا ممنوعیت شکنجه
یا سایر بدرفتاریها را نادیده بگیرند علاوه بر این مقامات انگلیس تلاش
کردهاند تا ممنوعیت شکنجه یا سایر بدرفتاریها را نادیده بگیرند. همچنین قوانین
بشردوستانه در طول جنگ علیه عراق و در شرایط اشغال این کشور از سوی ارتش انگلیس
نادیده گرفته شده است. در فوریه 2004 کمیته بینالمللی صلیب سرخ گزارشی را به
نیروهای ائتلاف تسلیم کرد که نقضهای جدی قانون بشردوستانه بینالمللی از سوی این
نیروها در عراق را توضیح میداد. متأسفانه دولت انگلیس هنوز به تضعیف حقوق
اساسی بشر، حکومت قانون و استقلال قضایی ادامه میدهد و قوانینی خلاف حقوق اساسی
بشر تصویب میکند. دیدهبان حقوق بشر در گزارش 24 ژانویه 2008 اعلام کرد: طرح
“دولت انگلیس” مبنی بر بازداشت مظنونان تروریستی حداکثر به مدت 6 هفته بدون محاکمه
ناقض حق اساسی آزادی است و بیزاری مسلمانان انگلیس را به دنبال دارد. این طرح به
عنوان طرح جدید ضدتروریستی به پارلمان ارائه شده است. نگرانی جدی نهادهای حقوق
بشری اروپا از “نقض حقوق بشر در انگلیس” از زمان بمبگذاری لندن در سال 2007
مقامات ارشد دولت انگلیس از جمله نخست وزیر این کشور به صورت تهدیدآمیزی اعلام
کردند که اگر دادگاهها به سیاستهای اعلام شده دولت توجه نکنند آنها سیاست اصلاح
“قانون حقوق بشر” 1998 را دنبال خواهند کرد. تدابیر اتخاذ شده از سوی مقامات
انگلیسی به منظور مبارزه با تروریسم منجر به نقضهای آشکار در رابطه با حقوق بشر
شده و نگرانیها نسبت به تأثیر این تدابیر بر مسلمانان مهاجرین و سایر جوامع اقلیت
گسترش یافته است. نگرانی جدی نهادهای ملی انگلیس در خصوص نقض حقوق بشر در
داخل انگلیس نیز کمیتههای قانون اساسی، امور خارجی و حقوق بشر پارلمان، اعضای قوه
قضاییه و کارشناسان حقوقی و نیز عفو بینالملل و بسیاری از سازمانهای غیردولتی
دیگر نگرانی جدی شان را در این ارتباط بیان داشتند. این گزارش بالاتر از همه
مسئولیتهای اصلی انگلیس را که مدعی است از استانداردهای حقوق بشر و حکومت قانون
دفاع میکند و آنها را بهبود میبخشد مورد بررسی قرار میدهد. این گزارش پا از این
نیز فراتر گذاشته و در مورد مسائل زیر تحقیق میکند: - نقضهای جدی حقوق بشر
از سوی انگلیس در مبارزه با تروریسم . -نقش انگلیس در طرحهای آمریکا -
مشارکت انگلیس با آمریکا در اشغال عراق - مسئولیت انگلیس برای ایجاد وحشت میان
تمام مسلمانان جامعه بریتانیا و توطئه ایجاد این دیدگاه که کلمات “مسلمان” و
“تروریست” هممعنی هستند - نقضهای حقوق بشر در ایرلند شمالی - زندانهای
انگلیسی - پناهندگان و مهاجران - خشونت علیه زنان - آزادی بیان آنچه
در گزارش حاضر بیان شد عمدتاً بر اساس پیمانهای بینالمللی، گزارش کمیساریای حقوق
بشر شورای اروپا، کمیسر عالی ملل متحد برای حقوق بشر، گزارش های عفو بینالملل و
سازمانهای غیردولتی ملی و گزارشهای روزنامهنگاران مستقل است.
|
|