(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10


سه‌شنبه 3 دی 1392 - - شماره 20672

ضرورت آسیب شناسی سینمای دینی و ارزشی ( بخش نخست)
همسویی برخی سینماگران ایران با سینمای غرب
   


لیلا کریمی

واژه سینمای دینی و ارزشی از بعدی آشنا و از زوایایی ناآشنا با سینمای جمهوری اسلامی ایران است. امروز سینمای انقلابی که باید پاسدار و پاسخگوی آموزه های اسلام باشد و ارزش های اخلاقی و الهی را در فیلم ها به نمایش بگذارد؛ مبدل به مریضی شده که روز به روز مرض آن مزمن تر شده و تبدیل به سینمایی بی خاصیت و منفعل در برابر ارزش های اسلامی و دینی شده است.
آیا سینما می تواند در خدمت دین و ارزش های دینی باشد و یا اینکه هنری افسار گسیخته است که با ارزش‌های دینی همخوانی ندارد.
آیا هنر می تواند در تعالی دین و ارزش های آن موثر باشد ؟ آیا سینما باید ارزش دینی و اسلامی را نشان دهد و یا تابعی از جریان های غیر همسو با ارزش های داخلی باشد ؟
چند فیلم در سال ساخته می شود که بازگو کننده ارزشهای ایرانی و اسلامی است ؟
آیا ما به سینمای ارزشی دست یافته ایم و یا اینکه خود نیز کمر به قتل آن بسته ایم و هر روز دورتر و دور‌تر می شویم ؟
آیا ظرف هنر و سینمای مادی می تواند مظروفی برای ارزش های مادی و دینی باشد و ابعادی از دین و ارزش‌های آن را نمایش دهد ؟

ما با سینما مخالف نیستیم ، با فحشا مخالفیم
حد فاصل سینمای روشن فکر مابانه قبل از انقلاب و سینمای بعد از انقلاب با سخنان گهربار امام‌خمینی‌(ره) رهبرکبیر انقلاب اسلامی با عنوان اینکه ما با سینما مخالف نیستیم با فحشا مخالفیم ، نشان داده شد . در واقع دین و ارزش های دینی بود که وجه تمایز سینمای قبل و بعد از انقلاب محسوب می شد اما بعد از 30 و چند سال از انقلاب ما شاهد نه تنها تعالی سینمای ارزشی نیستیم بلکه به نوعی دیگر دنباله رو فیلم فارسی‌هایی شده ایم که آبشخور آن غرب و گریز از ارزش های دینی و اسلامی است.
قبل از هر چيز بايد گفت هر اثری که در زمینه های ارزش های دینی ساخته می شود صرفا در جهت تخریب ارزش های اسلامی نیست بلکه گاهی به صورت سوال مطرح می شود و از دل آن به جست وجوی چرایی آن برمی‌خیزند؛ به این بخش از آثار کاری نداریم بلکه به آن بخش از فیلم‌هایی که جهت دار ارزش ها و احکام اسلامی را نشانه گرفتند و آبشخورشان در غرب است و دین و ارزش‌هایی دینی را با معیار های اومانیستی خود می سنجند کار داریم.

عدم شکل گیری سینمای دینی
سعید کریمی کارشناس سینما و تئاتر در گفت‌و‌گو با گزارشگر روزنامه کیهان؛ از مبحث ریشه شناسی گذشته سینما به لحاظ تاریخی سخن به میان می آورد و می گوید: “ مفهوم هنرهایی نمایشی چون تئاتر و سینما را باید دید با چه ریشه ای به ایران آمده اند. بالاخره ما ازدید اسلامی و دینی سینمایی تحت عنوان سینمای دینی در کشور بعد از انقلاب بنیان گذاری نکردیم. شاید از زمانی که اصلا دانش سینما و هنر تئاتر به وجود آمدند، این گونه نبود. “
در حقیقت فیلم‌هایی که قرار بود با گزاره های دینی به بیان اموراخلاقی و ارزشی بپردازد در جهت عکس گزاره های دینی در سینما از آنها بهره برده اند. اصلی ترین گرانیگاه سینمای بعد از انقلاب پرداختن به ارزش های اصیل اسلامی مستقیم و غیر مستقیم است؛ حال چرا بعد از 30 و چند سال از انقلاب اسلامی این اتفاق محقق نشده باید ریشه ای در مورد آن بحث کرد .
بر همگان آشکار است سینمای ایران به سویی پیش می رود که در پشت تمام فیلم هایی که هدف دار و به هر نحو کیان اسلام و آبروی انقلاب را نشانه رفته است؛ دستان روشنفکرمابان در آن نقش دارد .

حضور جریان چپ در سینما
کریمی کارشناس سینما حرکت های اولیه در سینما را از زوایای مختلف بررسی می کند و ادامه می دهد : “ سینماگران روشنفکری که تحت انقلاب بلشویکی در روسیه نمی توانستند در آنجا فعالیت بکنند، به ایران آمدند یعنی یک نگاه تقریبا مارکسیستی و جریان چپ به سینما وارد شد و نکته دوم اینکه عبدالحسین سپنتا در هند “ فیلم دختر لر “ را می سازد و او از پارسیان هند بود و آنها کسانی هستند که بعد از فراگیر شدن اسلام در ایران نمی خواستند تحت حکومت اسلامی ایران باشند و به هند مهاجرت کردند. این جریان سینمایی با استعمار انگلیس همسو بود و این فیلم به نوعی توجیه کردن شخصیت رضاخان است ( چون در انتهای فیلم چهره رضاخان درمیان ستاره داوود است. )
وی در ادامه می افزاید :” جریان سینمایی که نسبت به مباحث معاصرتر است بعد از کودتای 28 مرداد است، شما می بینید جریان حزب توده شاخه نظامی آن به شدت سرکوب می شود اما در جنبه هنری و روشنفکری آن همچنان پا برجاست . همان‌طور که می دانید ؛ جریان حزب توده در هر بزنگاه تاریخی ماهیت ضد دینی خود را بروز می دهد .در یک دوره ای خودش را با گزاره های ملی گرایانه همراه می کند ؛ اما چون ماهیتا خاستگاه و تفکرشان اومانیستی است در ریشه ها و بنیادها با نگاه اسلامی به مشکل بر می خورند . در لایه لایه صحبت های توده‌ای‌ها، یک جایی گزاره ای از دین را با نگاه سوسیالیستی و مارکسیستی مصادره می کنند اما به معنی این نیست که بخواهند اثر دینی خلق کنند . در حقیقت یک نوع استفاده موقتی از دین است . شما نگاه می کنید جریان منافقین خانم هایشان پوشش حجاب را دارند و هیچ وقت از این حوزه ها فاصله نگرفتند اما در عملکرد برعکس نگاه اسلامی عمل می کنند . “

بنیان گذاران تئاتر با ماهیت ضد دینی
سعید کریمی به تاریخچه تئاتر و سینما در مبارزه با ارزش های دینی اشاره می کند و می افزاید : بنیان گذار تئاتر” شاهین سرکیسیان “ - پدر تئاتر ملی ایران - با صادق هدایت در مدرسه “ایدک” - مدرسه عالی فیلم سازی و تئاتردرفرانسه است- تحصیل کردند . مدرسه ایدک در پاریس روشنفکر و هنرمند ضد دینی را می پروراند که ماهیت آثارش به سمت دین زدایی است . زمانی که این افراد به ایران می آیند؛ شاهین سرکیسیان در اولین کار تئاتری اش نمایشنامه “محلل” را به صحنه می برد و بعدها نصرت کریمی فیلم “محلل “ را می سازد که مورد انتقاد شهید مطهری قرار می گیرد . آنان بحث مقوله طلاق را در فرهنگ اسلامی انتخاب کردند و اینکه در دین اسلام بحث طلاق رجعی مطرح ( سه طلاقه نکردن برای حفظ کانون خانواده )است . یک اصل شرعی را به عنوان یک بازدارنده برای حفظ کانون خانواده در اسلام به مسخره گرفتند و کسی چون صادق هدایت نمایشنامه آن را می نویسد و شاهین سرکیسیان تئاتر آن را می سازد و بعدها این نمایشنامه دستمایه ساخت فیلمی به همین نام می شود .”
بسیاری از روشنفکران در دوره پهلوی شوق بسیاری برای نزدیک شدن به جامعه غربی داشتند و سینما ابزار مدرنی بود که الگوهای زندگی غربی را به خورد مردم ایران می داد ؛ به طوری که در حکومت پهلوی سینما تمام قد حمایت شد و سبک زندگی غربی با حذف قیود اخلاقی و اسلامی در یک پروسه مانند تغییر در نوع پوشش و... رواج یافت . در همین زمان بود که در میان نمایش آثار غربی از جمله فیلم های آمریکایی و انگلیسی - جامعه ایرانی با فیلم های غربی نتوانست ارتباطی برقرار کند - فیلم فارسی متولد شد . هدف از ساخت فیلم فارسی ترویج فرهنگ غربی به شیوه ای ایرانی با نگرش دین زدایی بود .

سینماگرانی که همسو با رودخانه غرب شنا می کنند
جمال شورجه کارگردان و تهیه‌کننده سینما در خصوص سیاست های دین زدایی قبل از انقلاب به گزارشگر روزنامه کیهان می گوید :” پیش از انقلاب که فیلم فارسی‌هایی با این محتواها ساخته می شد ، یک سیاست کلان دین گریزی و دین ستیزی برفرهنگ و هنر کشور اعمال می شد و فیلمسازان آن را دنبال و به آن عمل می کردند . “
این کارگردان در ادامه می افزاید : “ در حال حاضر اینگونه نیست. تفکر دین ستیزی و زیر پا گذاشتن ارزش ها از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، سازمان تبلیغات اسلامی و... توزیع و تبلیغ نمی شود . برخی از فیلمسازان از غفلت خود ناظرین سینمایی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی استفاده می کنند یا از حسن نیت آنان سوء استفاده می کنند . “
عضو شورای پروانه ساخت سازمان سینمایی می گوید: “ زیر سوال بردن پاره ای از احکام اسلامی ما برای خوشایند غرب تبلیغ و ترویج می شود . برخی از فیلمسازان اعتقادی به مسایل ارزشی و دینی ندارند و هم سو با رودخانه غرب شنا می کنند . البته همه را به یک چوب نمی توان راند ؛ تعدادی از فیلمسازان هستند که به مسایل اعتقادی مقید هستند و نمی توان همه را به یک چشم دید ؛ تعداد اندکی هستند که نگاه های ضد ارزشی را دنبال می کنند .

عدم تطابق سینمای انقلاب با رویکرد دینی
محمد تقی فهیم منتقد سینمایی در گفت وگو با گزارشگر روزنامه کیهان می گوید : “ سینمای انقلاب با رویکرد دینی نتوانسته خودش را وفق دهد . جریان سینمای ایران از قدیم هم از خارج پیروی می کرده است و جریان شبه روشنفکر همیشه منتظر این بوده است که ببیند چه چیز غربی ها مورد پسندشان هست و چه چیزی را لیبرال دموکراسی ها در اصولش درست می دانند . بنابراین شبه روشنفکران چشم و گوش بسته از جریان های خارجی پیروی می کردند .

پیروی از موج های خارجی
وی معتقد است سینمای ما یکی از ضربه هایی که می خورد از همین پیروی از موج های بیرونی است و در ادامه می افزاید : “ اگر قرار است سینمای بالنده ای داشته باشیم باید مثلا 10 فیلم با موضوع قصاص داشته باشیم که تصویر سازی درستی از این حکم داشته باشد. درواقع دنیا با پدیده جدیدی روبه‌رو می شد و با نگره جدیدی از اعدام با حق خواهی روبه‌رو می شد . در خیلی از کشورهای دنیا اعدام وجود دارد و دچار این مشکل هستند چه کار کنند! بعضی از کشورها از جمله در چین به صورت پژوهشی و محققا به این نتیجه رسیده اند که نوع قصاصی که در ایران انجام می‌شود، بهترین نوع حق مدارانه اعدام است. لذا آنها درصدد این هستند که از “ قصاص “ در ایران الگو‌برداری کنند . سینمای ما به جای اینکه از این پتانسیل استفاده کند و این موضوع را به درستی دراماتیک کند. خودش دنبال رو خارج است . “
این منتقد سینما در ادامه می گوید : “ به هر صورت کشور ما با یک نظام دینی اداره می شود و وجه غالب جهان به سمت سکولاریزم است و به هرحال کشورهای قدرتمند دنیا با نظام های غیر دینی جامعه شان را اداره می کنند. در این شرایط کشوری که بخواهد با احکام الهی اداره شود، دشواری های خودش را دارد و عرصه فرهنگی از حوزه هایی است که دشمنان بر روی آن تمرکز کرده اند و هر موضوعی با استمرار نهادینه می شود . “
متأسفانه وضعیت برخی از آثاردر سینما به گونه ای است که به دنبال سست کردن ارزش ها و مبانی احکام اسلام قدم بر می دارد؛ این عملکرد منفی در حالی است که هالیوود به واسطه تبلیغات ضد دینی و اسلام ستیزی در غرب روز به روز الگوها و تفکرات مسموم را به خورد مخاطب می دهد .

تئوریزه شدن ضد ارزش ها در غرب
علیرضا سربخش ، مسئول بخـش سینمایی بنیاد شهید و امور ایثارگران در گفت و گو با گزارشگر روزنامه کیهان سخن از تئوری جریان غرب مبنی بر از بین بردن ارزش ها در سینما می گوید و ادامه می دهد : “ جریان از بین بردن ارزش ها و احکام اسلامی را غربی ها تئوریزه کرده اند؛ شخصی به نام “ نائومی کلاین “ می گوید : شما در جامعه سنتی مدار باید شوک وارد کنید تا آنها معیارهای اخلاقی سنتی خودشان را بشکنند . در واقع شما باید با توجه به حریم ها و سنت های ارزشی تابو شکنی کنید .اگر در کشوری مثل ایران پایه های حفظ خانواده مهم است و مسئله خیانت کردن مطرح نیست ؛ باید فیلم های متعددی بسازید و اکران کنید تا بتوانید در این جامعه تابوشکنی کنید . جامعه متوجه می شود که خیانت هایی انجام می‌شود و با ساخت این گونه آثار در جامعه شک و تردید به وجود می آوردند . این حرکت تئوریزه شده ای است که غرب در حال پیاده کردن آن است . “
سربخش در ادامه متذکر می شود که :” در سال‌های اخیر برای نخستین بار فیلم هایی ساخته می شود با سوژه‌هایی که سعی درحرمت شکنی دارند و قصد دارند قبح برخی از مسائل را در جامعه دینی بشکنند . اگر دقت کرده باشید مثلا چند سال پیش در جشنواره فیلم فجر؛ 14 فیلم در رابطه با خیانت ساخته شده بود، به گونه ای که در زندگی زن و شوهر ( زنی که ازدواج کرده و مردی که زن گرفته ) مسائل عشق اول مطرح شده است و در این فیلم ها حسرت برای عشق اول دیده می شود و یا اینکه زن عشق دیگری پیدا کرده است و این “زن “ به عنوان یک انسان آزاد است در هر زمانی دوباره دست به انتخاب بزند. “
این کارشناس سینما گلایه مند ادامه می دهد‌: “ این سوژه ها در ایران مطرح شده و این خط و جهت دهی از خارج از کشور می شوند و کسانی به عنوان بازوهای فرهنگی کشور در داخل به این ها جهت دهی می کنند و درواقع می بینیم هر فیلمی می تواند از تسهیلات و وام استفاده کند و این فیلم ها در اکران، سینماهای بیشتری به خودشان اختصاص می دهند . به هر حال یک جریان هایی در سینما وجود دارد که از این فیلم ها حمایت می کنند. “

عدم هدف گذاری کارشناسی در سینما
پرویز شیخ طادی، کارگردان هم از زاویه دیگر به گذشته سینما نگاه می کند و می گوید : “ اگر نگاهی به گذشته سینما داشته باشیم ؛ دهه 60 تا اواسط 70 دوران طلایی سینمای ایران بود که فیلمسازان ما متاثر از جامعه ایران بودند و به آثار دلنشینی دست پیدا کردیم و همچنان حسرت آن دوره را داریم .
کارگردان فیلم “ شکارچی شنبه “ می افزاید : در دوره جدید به دلیل اینکه فیلمسازان سوالات بسیاری در ذهنشان است که به آنها پاسخ داده نشده است و به دنبال پاسخ آن سوالات هستند و معمولا اطلاعاتشان کارشناسی نیست زیرا ارتباطشان با کارشناسان هم قطع است. به همین دلیل اگر وارد مثلا موضوع حکم قصاص می شوند از کارشناسان با تجربه استفاده نکرده اند و فقط قصد طرح موضوع و مسئله را دارند و قصد زیر سوال بردن موضوع نیست . در نهایت فیلمساز سؤالات بزرگی داشته است که این سؤالات در فیلم موج می زند و نظر خودش هم در فیلم اعلان می کند این برمی گردد به اینکه چقدر در مدیریت فرهنگی موفق و فعال بودیم و چگونه در مسائل راهبردی هدفگذاری کرده ایم . “
این کارگردان به هدف گذاری در سینما اشاره می‌کند و می گوید : “ در این سال ها شاهد هدف گذاری جدی وکارشناسی شده از سمت وزارت ارشاد و معاونت های مربوط نبودیم و این موضوع دلایل مختلفی دارد ؛ در حقیقت ما مدیر فرهنگی را به رسمیت نمی شناسیم یعنی تخصصی به عنوان “مدیریت فرهنگی “ نداریم که شامل مطالعات فرهنگی وتحقیقات و پژوهش و علوم انسانی می شود جدی نگرفتیم و تربیت نکرده ایم و همچنان از نسل اول برای جابه جایی مدیریت ها استفاده می کنیم و در این خصوص هیچ نیروی انسانی را آموزش نداده ایم و الان با بحران مدیریت فرهنگی روبه رو هستیم . “ حال باید گفت عدم کارشناسی و هدف گذاری منسجم در حوزه سینما در خصوص توجه به ارزش ها و احکام اسلامی می‌تواند بر روی ذائقه مخاطب به عنوان مصرف کننده آثار تاثیر بگذارد یا نه !؟

هنرمند در هیچ کجای دنیا آزاد نیست
جمال شورجه دراین خصوص می گوید : “ برخی فیلم‌ها درعین حال که ذائقه مردم ایران را تغییر می دهد، درواقع تصویر غلط و انحرافی از اسلام را در کشورهای دیگر به نمایش می گذارد واین خطرناک است . “
وی می افزاید : “ زیر سوال بردن ارزش ها از معضلات سینمای ما است و باید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یک نظارت به روز و در عین حال دقیق تری در این مباحث نشان دهد و حساسیت بیشتری نسبت به این مباحث داشته باشد و این که می گویند هنرمند آزاد است و باید هنرمند بتوانند اندیشه های خود را تصور کند در هیچ کجای دنیا هنرمند آزاد نیست. این شعارهایی است که متاسفانه روشنفکران فربه ما در واقع این موضوع را جا انداخته اند تا دست خودشان باز باشد. این موارد را باید وزارت ارشاد هوشمندانه برخورد کند و سره را از ناسره تشخیص دهد . “

گزارش روز

 

(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10