(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 25 شهريور 1388- شماره 19464
 

خداحافظ فراموشي
مداركي جديد از خطرساز بودن تلفنهاي همراه
مرگ ادامه زندگي است



خداحافظ فراموشي

ترجمه؛ از امير ضيائيان
پنج مورد به ذهن سپرده ايد تا از سوپر ماركت بخريد، اما به هنگام خريد، موارد را فراموش مي كنيد.
اسم پسر همسايه را فراموش كرديد، به اتاق مي رويد اما دليل رفتن تان را به ياد نمي آوريد، قرار بوده است مجله اي را براي دوستي ببريد اما آن را در خانه جا مي گذاريد. نگران نباشيد، ضعف حافظه در اين حد، بخش اجتناب ناپذير زندگي همه ماست. چنين نمونه هايي مربوط به آلزايمر يا بيماري هاي زوال مغز نيست بلكه به دليل حجم كار زياد روزانه، مشغوليت ذهني و داشتن استرس است. چنانچه فكر مي كنيد مشكلات جدي در حافظه داريد و به شكلي حاد، حافظه تان افت كرده است حتما به پزشك مراجعه كنيد زيرا احتمال دارد مربوط به بيماري هاي قلبي يا آغاز بيماري آلزايمر باشد اما اگر صرفاً مانند نمونه هاي فوق دچار فراموشي مي شويد، مي توانيد با كمك راهكارهايي حافظه تان را تقويت كنيد.
استفاده از توانايي مغز:عملكرد مغز مانند عملكرد ماهيچه ها است كه هر چه بيشتر به كار گرفته شود قوي تر مي شود. تماشاي برنامه يكنواخت تلويزيون، انجام كارهاي تكراري و كسل كننده كه كاملا يكنواخت صورت مي پذيرند و بارها و بارها تكرار مي شوند به از دست دادن قدرت عملكرد مغز منجر مي شوند. يادگيري مطالب جديد، تنوع در برنامه هاي كاري و روزمره، شركت در بحث هاي مهيج، نواختن يك ساز موسيقي و رفتن به تعطيلات مهيج و پرماجرا سبب مي شوند مغز درگير ارتباطات جديد شده و بهتر و قوي تر كار كند.
مصرف قرص هاي ويتامين : با افزايش سن، كارايي بدن در جذب ويتامين B موجود در مواد غذايي، كمتر مي شود، بنابراين خوردن قرص هاي ويتامين
ب كمپلكس بسيار مفيد است زيرا ويتامين هاي B براي حفظ قدرت حافظه بسيار ضروري هستند. با تحقيق روي 260زن و مرد سالم بالاي 60سال مشخص شد آنهايي كه سطح ويتامينC يا ويتامين B12 بدن شان كم بوده است، بدترين امتياز را در تست هاي عملكرد مغز و حافظه كسب كردند و آنهايي كه سطح ويتامين هاي B2(ريبوفلاوين) يا اسيدفوليك خون شان پايين بوده است در تست هاي مربوط به تفكرات انتزاعي بدترين نمره را بدست آورده اند . همچنين در اين تحقيقات مشخص شد زناني كه از مكمل هاي ب كمپلكس استفاده كرده بودند، عملكرد حافظه شان بهتر شده بود.
اضافه كردن نان هاي سبوس دار به رژيم غذايي: چنانچه رژيم غذايي شماسرشار از پروتئين و حاوي مقادير كمي از كربوهيدرات هاست و دچار افت حافظه شده ايد بايد بدانيد كه اين امر اتفاقي پيش نيامده است زيرا مغز بيشتر از هر ارگان ديگري در بدن به گلوكز به عنوان سوخت احتياج دارد و گلوكز هم از كربوهيدرات ها است، بنابراين افت حافظه تان اتفاقي نيست و مربوط به نوع رژيم غذايي تان است. اخيراً دانشگاه تورنتو تحقيقاتي را روي 22زن و مرد سالمند انجام داد كه در نتيجه تحقيقات معلوم شد آنهايي كه رژيم غذايي شان حاوي درصد بالايي از كربوهيدرات هاست، عملكرد مغز و حافظه شان به مراتب بهتر است. اما نكته حائز اهميت اين است كه كربوهيدرات مورد نياز را از ميوه ها و سبزيجات و غلات سبوس دار به دست آوريد نه از بستني، كيك يا شكلات.
¤ اضافه كردن ماهي تن به رژيم غذايي : ماهي تن به صورت كنسرو شده حاوي مقادير زيادي از اسيدهاي چرب امگا3 است كه براي حفظ حافظه بسيار مهم هستند. سعي كنيد ماهي تن را همراه با گوجه فرنگي و سالاد سبز (سالاد كاهو يا سالاد سبزيجات) مصرف كنيد.
هفته اي يك شب گياهخواري كنيد: با كاهش سطح چربي هاي اشباع شده و افزايش سطح فيبرها مي توانيد سطح كلسترول خون را تنظيم كنيد. كلسترول بالا به عروق خوني آسيب مي رساند و در طولاني مدت روي عملكرد حافظه تأثير مي گذارد. همچنين پيشرفت بيماري هايي مانند پاركينسون و آلزايمر را سرعت مي بخشد.
از خوردن دسر صرف نظر كنيد: با اين كار مي توانيد وزن خود را كم و از اضافه وزن جلوگيري كنيد. محققان سوئدي اخيراً دريافتند زنان مسني كه دچار مشكلات حافظه هستند نسبت به همسالان شان بين 5تا 8كيلو اضافه وزن دارند. همچنين افراد چاق اعم از زن يا مرد در معرض خطر بالاتري جهت ابتلا به بيماري آلزايمر هستند.
هنگام پياده روي به سي دي يا نوار گوش كنيد :گوش كردن به سي دي يا نوار يك كتاب در حال پياده روي هم ورزش جسم است و هم ورزش روح.
پس از يادگيري مطالب مهم، سعي كنيد شب ها زود بخوابيد: طبق تحقيقات دانشگاه هاروارد، خواب شبانه و كافي به يادآوري مطالبي كه طي روز آموخته ايد كمك فراواني مي كند.
به جاي بيسكويت يا شيريني، انگور بخوريد: انگور به بهبود جريان خون و سلامتي كل بدن كمك مي كند.
هر روز يك ساعت مطالعه كنيد: موضوعي را انتخاب كنيد كه چيز زيادي درباره آن نمي دانيد سپس كتاب هايي درباره آن موضوع برگزينيد و مطالعه كنيد تا ذهن شما با مطالب جديد آشنا شود و درصدد يادگيري آن بريد. اين كار به بهبود و تقويت حافظه كمك مي كند.
هر روز يك شعر حفظ كنيد: احتمالا اين كار يادآور دوران دبستان براي شما است. اما اين تمرين يا تمرين هايي مشابه مانند حفظ كردن شماره تلفن هاي دوستان يا آدرس همه فاميل، ورزش مهم و مفيدي براي ماهيچه هاي مغز است و به تقويت حافظه كمك مي كند.در اتاقي ساكت مطالعه كنيد. تحقيقات نشان مي دهد سروصدا توانايي مغز در يادگيري را كاهش مي دهد.

 



مداركي جديد از خطرساز بودن تلفنهاي همراه

سازمان غيردولتي EWG طي مطالعات جديد خود مداركي جديد را مبني بر ميزان غيراستاندارد تشعشعات الكترومغناطيسي تلفنهاي همراه و امكان ابتلاي كاربران به سرطان مغز ارائه كرد.
در حال حاضر محققان جهان درباره خطرساز بودن تابشهاي تلفن همراه براي سلامتي انسانها به دو دسته موافق و مخالف تقسيم شده اند اما اكنون اطلاعات جديدي كه توسط يك سازمان غيردولتي ارائه شده است اطلاعات جديدي را براي تامل بيشتر در مورد اين موضوع ارائه كرده است. اين سازمان اطلاعاتي درباره ميزان تشعشعات ناشي از هزار و 200 تلفن همراه را ارائه كرده است. اطلاعاتي كه شايد نتواند مناقشات بر سر اين پديده را به پايان برساند اما مي تواند كاربران را در خريداري تلفن همراه مناسب و سالم راهنمايي كند.
گروه فعال زيست محيطي يا EWG كه ميزان تابش تشعشعات هزار و 268 تلفن همراه را تحليل كرده است اعلام كرد: استانداردهاي تشعشعات تلفن همراه آمريكا اطلاعات كافي در رابطه با ايمني تلفنهاي همراه ارائه نكرده و تاثير منفي تابشهاي الكترومغناطيسي را بر روي كودكان نمي پذيرد.
به گفته اين گروه براساس استانداردهاي كنوني توليد تلفن همراه خطر ابتلا به سرطان مغز براي افرادي كه به مدت طولاني و بيش از 10 سال از تلفن همراه استفاده مي كنند بسيار بالا است. گروه EWG براساس مطالعات خود پايگاه اطلاع رساني را از تلفنهاي همراه و تلفنهاي همراه هوشمند ارائه كرده است كه مي توان در آن حداكثر ميزان تشعشعات اين تجهيزات را تعيين كرد.
تشعشعات تلفنهاي همراه از طريق آنتن و مدار الكترونيكي درون گوشي و به واسطه ارسال امواج مغناطيسي با فركانس امواج راديويي براي انتقال سيگنالها به وجود مي آيند. تابشهايي كه توسط آنتن پخش مي شوند مستقيم نيستند اين به آن معني خواهد بود كه آنتن تلفنهاي همراه اين تابشها را در تمامي جهات منتشر مي كند. عواملي مانند نوع كد سيگنالهاي ديجيتالي در شبكه، طراحي آنتن و موقعيت آن نسبت با سر كاربر مي تواند ميزان تابشهاي جذب شده توسط كاربر را تعيين كند.
كميسيون ارتباطات فدرال استانداردهاي قابل قبولي را براي تلفنهاي همراه ارائه كرده است. براساس اين استانداردها تاثير تابشهاي تلفن همراه به ميزان انرژي بستگي دارد كه توسط نسوج بدن جذب مي شوند. اين ميزان درجه خاص جذب يا SAR نام دارد و براساس وات بر كيلوگرم اندازه گيري مي شود. براساس توصيه گروه هاي صنعتي IEEE حداكثر ميزان مجاز تابش اين تشعشعات براي سر 61. وات بر كيلوگرم و براي كل بدن 0.08 وات بر كيلوگرم است همچنين براي دستها، مچها و پاها حداكثر ميزان تشعشعات چهار ولت بر كيلوگرم تعيين شده است.
به طور كلي از نقطه نظر سلامتي هرچه ميزان درجه جذب انرژي و تشعشعات يا SAR كمتر باشد، تلفن همراه مناسبتر و سالم تر خواهد بود. براي مثال حداكثر درجه SAR در آي فون 3G در حدود 1.39 وات بر كيلوگرم است كه همين ميزان در آي فون 3GS در حدود 1.19 وات بر كيلوگرم تخمين زده شده است.
براساس گزارش ويردنيوز، سياستگذاران در واشنگتن به تازگي توجه خود را بر روي اين موضوع حياتي متمركز كرده اند و قصد دارند مداركي را در رابطه با اين پديده در كنفرانسي كه در اواسط سپتامبر برگزار مي شود ارائه كنند. با اين حال هيچ يك از شركتهاي توليدكننده تلفن همراه در اين كنفرانس حضور نخواهند داشت.

 



مرگ ادامه زندگي است

مردن بخشي از زندگي ما و دقيقا مثل به دنيا آمدن، امري طبيعي و قابل پيش بيني است، ولي در دنياي معاصر، برخلاف تولد كه برايش جشن مي گيريم، مرگ تبديل به موضوعي ترسناك شده است كه كمتر درباره اش حرف مي زنيم و اكثر ما به هر وسيله ممكن از آن اجتناب مي كنيم.
شايد علت اين برخورد اين باشد كه مي دانيم به رغم همه پيشرفت هاي علمي و فني، مرگ چيزي است كه از آن نمي توان گريخت. شايد بتوان اندك زماني آن را به تأخير انداخت، ولي فرار از مرگ، ممكن نيست. جز اين تقديري نداريم كه در انتهاي زندگي مان بميريم و مرگ بي آن كه تبعيضي براي كسي قائل شود، فرا مي رسد و ابدا اعتنايي به مقام و موقعيت كسي كه انتخاب مي كند، ندارد. همه بايد بميرند، چه فقير، چه غني، چه مشهور، چه گمنام. حتي اعمال نيك نيز مانع مرگ نيكوكاران نمي شود و خوب ها هم همان قدر مي ميرند كه بدها. شايد همين كيفيت غيرقابل اجتناب و غيرقابل پيش بيني بودن مرگ است كه همه را اين قدر مي ترساند، به خصوص آنهايي را كه بيش از حد به زندگي چسبيده اند و به آن اهميت مي دهند. چنين افرادي هنگامي كه مي انديشند كه بايد تسليم قدرت مرگ شوند، احساس مي كنند به آنها توهين شده است.
به نظر ما غيرعادي است وقتي مي بينيم كساني هستند كه به مرگ خوشامد مي گويند، ولي واقعا چنين كساني بوده اند كه شادمانه انتظار مرگ را كشيده اند. چرا انجام اين كار تا اين حد براي ما مشكل است؟ پاسخ در خود سؤال نهفته است. پذيرش مرگ در جامعه مشكل است، زيرا مرگ را نمي شناسيم و
به رغم اين كه هميشه و همه جا اتفاق مي افتد، آن را نمي بينيم. وقتي كسي در بيمارستاني مي ميرد، به سرعت، جنازه او را ازجلوي چشم همه دور مي كنند. عمل سحرآميز ناپديد شدن جنازه و از بين بردن نشانه هاي مرگ، با سرعت حيرت آوري انجام مي شود تا كسي را ناراحت نكند، ولي مراسم تدفين و ترحيم و ديدن و حتي لمس كردن مرده، بخش مهمي از روند مرگ و مردن و راه درستي براي روبه رو شدن با واقعيت مرگ عزيزي است كه او را از دست داده ايم و مهم تر از آن پذيرفتن واقعيت مرگ خودمان است.
ما عموما بچه ها را از مرگ و مردن دور مي كنيم و مي پنداريم كه آنها را از آسيب حفظ مي كنيم، ولي اين، ظلمي آشكار در حق آنهاست و امكان كسب تجربه اي ارزشمند را از آنها مي گيرد. با ساختن غول از مرگ و مردن و دور نگه داشتن كودكان از كساني كه ساعت هاي آخر زندگي را مي گذرانند و يا مرده اند، ترسي را در آنها ايجاد مي كنيم كه دليلي براي ايجادش نيست. وقتي كسي مي ميرد، ما سعي مي كنيم به هر شكل ممكن، به بازماندگان او كمك كنيم- شاد باشند، اين كار، «كمك» به داغديدگان نيست، بلكه نوعي تخريب است. وقتي كسي مي ميرد، بهتر است نزديكان افراد داغديده با آنها در غمشان شريك شوند تا بتوانند با مرگ، آسان تر روبه رو شوند.
مردن سخت است و پيوسته نيز چنين خواهد بود، مگر آن كه ياد بگيريم كه مرگ بخش مهمي از زندگي است و او را غريبه اي هولناك فرض نكنيم و مرگ در نظرمان، همراهي هميشگي باشد كه پيوسته انتظارش را مي كشيم. فقط با درك كاملي از فاني بودن و محدوديت عمر در كره خاكي است كه مي توانيم زندگي معني دار را ياد بگيريم.
اغلب مردم ما در بيمارستان ها مي ميرند و اين يكي از دلايل مهم سخت مردن است. از ديد جامعه شناسانه، بيمارستان نهادي عمومي است كه براساس تعريفش نمي تواند نيازهاي جسمي و روحي كسي را تأمين كند كه كمك به او، فوق توانايي هاي يك بيمارستان است. بيمارستان ها نمي توانند به بيماراني كه ديگر امكاني براي زندگي ندارند، كمك و روحيه آنها را تقويت كنند و لذا بايد پيوسته سعي كنيم بيماراني را كه اميدي به درمان آنها نيست، به محيط خانه منتقل كنيم، زيرا بودن در محيطي آشنا و بودن در كنار خانواده، رنج و هول مرگ را كمتر مي كند.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14