دفاع ناشيانه ايسنا از قانون شكني انجمن اسلامي دانشگاه تهران

پس از افشاي قانون شكني انجمن اسلامي دانشگاه تهران و احتمال تعليق شدن اين تشكل مرتبط با جريان هاي سياسي خبرگزاري ايسنا در اقدامي غيرحرفه اي دست به حمايت ناشيانه اي از انجمن تهران زد.
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجويان ايران» ظهرروز 24 شهريور ساعت 56:13 دقيقه ايسنا خبري با عنوان «تعامل خوبي بين مديريت دانشگاه و انجمن اسلامي دانشجويان وجود دارد» منتشر كرد و در آن ضمن ارائه اتهاماتي غيرمستقيم به خبرنامه دانشجويان ايران به عنوان منبع انتشار خبر «انجمن اسلامي دانشگاه تهران در آستانه تعليق» پاسخ روشني به قانون شكني محرز اين تشكل وابسته به خارج از دانشگاه ارائه نداد.
براين اساس اما وقتي ايسنا فهميد انتشار خبر حاوي مطالب خلاف واقع خود به ضرر انجمن تهران تمام مي شود با حذف خبر از خروجي خود به اشتباهات خود ادامه داد.
پس از آن نيز ايسنا ساعت 11:14 ظهر يكبار ديگر با همان تيتر قبلي خبري را منتشر كرد ولي اين بار ديگر از اتهامات قبلي خبري نبود.
به نظر مي رسد در چند روز آينده و پس از انتشار نامه هايي كه قانون شكني انجمن تهران را نشان مي دهد ايسنا بايد از خود صبر و تحمل بيشتري نشان دهد تا بيش از اين موجب تخريب وجهه خود نشود.
گفتني است براساس مدارك موجود انجمن اسلامي دانشگاه تهران به دليل عدم رعايت مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي بايد تعليق شود.

رئيس دانشگاه اميركبير تحليل صحيح دانشجو را در برابر انحرافات سياسي بيمه مي كند

در سه دهه اخير به صورت عام و در چهارسال گذشته به شكل خاص تشكل هاي دانشجويي، اساتيد و نهادهاي فرهنگي دانشگاه ها برنامه ريزي هاي همسو و هماهنگي براي ارائه تحليل هاي صحيح از مسايل و چالش هاي موجود در جامعه داشته اند كه مي تواند دانشجويان را در برابر حركت هاي ناصواب و انحرافي بيمه كند.
رئيس دانشگاه اميركبير با اشاره به سخنان اخير رهبر معظم انقلاب در جمع دانشجويان گفت: استقلال علمي كشور از نكات ويژه اي بود كه حضرت امام(ره) در حيات پربركت خود همواره بر آن تأكيد داشتند و اظهار مي فرمودند كه اگر دانشگاه ها به لحاظ علمي مستقل حركت كنند ضامن استقلال كشور خواهند بود.
دكتر رهايي با بيان اين كه رهبري از سال هاي پيش به درستي بر نقش و تأثير دانشگاه ها در امنيت و استقلال كشور تأكيد داشته اند، گفت: كمبودها و نقاط ضعف ما در حوزه صنعت و كشاورزي جز به مدد تحقيقات و پژوهش هاي دانشگاهي برطرف نخواهد شد، از طرف ديگر زماني مي توانيم به وجود صنعتي مستقل و نوآور معتقد باشيم كه تحقيقات دانشگاهي به توسعه فناوري منجر شود. وي افزود: اين موضوع در رشته هاي علوم انساني نيز قابل تصور و تأكيد است، چرا كه ما زماني مي توانيم فرهنگ مستقلي داشته باشيم كه تحقيقات و نظريه پردازي هاي حوزه فرهنگ منطبق با مشتركات و ريشه هاي غني گذشته فرهنگي مان باشد.
دكتر رهايي تأكيدات مقام معظم رهبري در توسعه علمي كشور را وظيفه اي سنگين بر دوش نخبگان، محققان و دانشگاهيان دانست و افزود: توقع اين است كه توسعه نظريه پردازي و تحقيقات در كشور منجر به بسط فناوري و زمينه جذب نخبگان براي به كارگيري خلاقيت آن ها شود.
وي كسب رتبه نخست علمي منطقه از سوي ايران مطابق با سند چشم انداز را يادآور شد و اظهار داشت: همان گونه كه در سند چشم انداز تعريف شده كشور ما بايد در سال 1400 رتبه اول علمي منطقه باشد و جايگاه در خوري در جهان كسب كند اما رسيدن به اين مرحله با حرف و شعار اتفاق نخواهد افتاد و بايد با برنامه ريزي اهداف اين سند را عملياتي كنيم.
رهايي توانمندي بزرگ كشور در اين زمينه را وفور استعدادهاي خلاق و حضور نخبگان در دانشگاه ها و مراكز پژوهشي عنوان كرد و افزود: اگر براي نخبگان و پژوهشگران كشور بستر لازم تحقيقات فراهم شود و ابزارهاي لازم در اختيار آن ها قرارگيرد قطعا اتفاق علمي مدنظر مقام معظم رهبري خواهد افتاد.
وي در پاسخ به اين سؤال كه چگونه مي توان سرريز مسايل و بحران هاي سياسي به فضاي علمي كشور را مديريت كرد، گفت: متأسفانه در فضاي سياسي كشور احزابي كه تفكرات خاصي را دنبال مي كنند وجهه و جايگاه خوبي در بين مردم ندارند در صدد بهره برداري از احساسات جوانان علاقمند به مسايل سياسي هستند، در چنين فضايي كه به دانشگاه ها طمع مي شود مديريت دانشگاه ها، تشكل هاي فرهنگي و نهادهاي نمايندگي رهبري در دانشگاه ها وظيفه سنگيني براي آشنا كردن جوانان با حركت هاي انحرافي دارند.
رئيس دانشگاه اميركبير پرورش يك بعدي دانشجويان و توجه صرف به آموزش هاي علمي را نامطلوب دانست.

رئيس دانشگاه صنعتي شريف: رهبري بهترين مشوق پيشرفت علمي دانشگاه ها هستند

دانشگاه ها براي پيشرفت علمي نيازمند تشويق ها هستند و در اين ميان رهبر معظم انقلاب با تأكيد بر نهضت نرم افزاري، توسعه دانش و توجه به اعتبارات پژوهشي، بهترين مشوق در اين زمينه بوده اند.
رئيس دانشگاه صنعتي شريف با اشاره به سخنان اخير رهبر معظم انقلاب درباره وابستگي امنيت دراز مدت كشور به حركت توسعه علمي گفت: دردنياي امروز آنچه درمناسبات جهاني حرف اول را مي زند سيطره دانش و فناوري است، از سوي ديگر دانشگاه ها مراكز توليد علم، فناوري و پرورش هستند و مي تواند با پيشبرد وظايف و مسئوليت هاي خود حافظ امنيت كشور باشند.
دكتر سهراب پور با بيان كه اين امنيت كشور و دانشگاه ها ارتباط متقابلي با هم دارند. اظهار داشت: دانشگاه براي حركت در فضاي دانش افزايي و فناوري، نياز به محيط امن و آرام دارد، از سوي ديگر مشوق ها مي توانند دانشگاهيان را براي حركت در اين مسير دلگرم تر كنند.
وي به جلسات و نشست هاي دانشگاه ها با مقام معظم رهبري درماه مبارك رمضان پرداخت وگفت: ايشان از ابتداي تشكيل اين جلسات بر نهضت نرم افزاري، توسعه علمي و بودجه پژوهش تاكيد داشتند و درسايه اين مشوق ها وامنيت بالاي كشور دانشگاه ها توانستند درسال هاي اخير گام هاي قابل اعتنايي درتوسعه فضاي علمي بردارند.
رئيس دانشگاه صنعتي - شريف با تاكيد بر اين كه دانشجويان، نخبگان و اساتيد ما براي حفظ فضاي علمي - پژوهشي در دانشگاه ها تلاش كنند گفت: از زمان شكل گيري جمهوري اسلامي، دشمنان ما با دسيسه چيني به دنبال توقف، همه فعاليت هاي علمي و لغو قراردادهاي اقتصادي بوده اند تا به زعم خود دربرابر اراده مردم و مسئولان ارائه الگويي اسلامي - ايراني از پيشرفت بايستند اما نخبگان و مسئولان ما با هشياري اجازه نخواهند داد اين امر محقق شود.
دكتر سهراب پور درپاسخ به اين سوال كه چگونه مي توان دانشگاه ها را ازتلاطمات و حاشيه هاي مخرب سياسي و جناحي مصون كرد، گفت: مديران مسئولان و اساتيد دانشگاه ها نقش مهمي در اين زمينه دارند، اگر مسئولان دانشگاه ها، دانشجويان را به عنوان فرزندان خود بدانند و با برخورد صادقانه و صميمانه مسائل را با آن جدا درميان بگذارند بسياري از چالش ها از بين خواهد رفت، چرا كه دانشجو بيش از همه تابع صداقت و روراستي است.
وي نقش هدايتي و روشنگرانه اعضاي هيئت علمي در برخورد با دانشجوها را مهمترين عامل تاثير گذار در فضاي دانشگاه ها خواند و گفت: برخلاف آنچه تصور مي شود تجربه تدريس و مديريت بنده نشان مي دهد دانشجو بسيار تحت تاثير اعضاي هيئت علمي، به ويژه اساتيدي با درجه بالاي علمي است؛ از اين رو نظر اساتيد متعهد دانشگاه ها نقش ظريف و مهمي را بايد ايفا كنند.
دكتر سهراب پور افزود: من از سال ها پيش به استادان توصيه كرده ام بخش كوتاهي از زمان كلاس ها را به مسائل فرهنگي و تربيتي اختصاص بدهند و ذهن دانشجويان را با تحليل ها و خط مشي هاي راهبردي آشناتر كنند.

تقويت جنگ نرم دشمنان از كيسه بيت المال!

سميه همت پور
پس از سخنان حكيمانه و هشدار دهنده مقام معظم رهبري درخصوص توطئه جنگ نرم دشمنان عليه نظام جمهوري اسلامي و باتوجه به اينكه ايشان دانشجويان را افسران جوان اين جنگ و اساتيد را فرماندهان آن معرفي كردند، آن چه كه به نظر مي رسد اين است كه مهمترين عوامل وقوع و مقابله با آن در دانشگاه ها شكل مي گيرد. باتوجه به اين كه كليد خوردن جنگ نرم عليه ايران در مقطع كنوني با هدف تضعيف باورهاي ديني، انحراف از اصول و آرمان هاي انقلابي و سست نمودن حلقه هاي فكري و اعتقادي نظام جمهوري اسلامي طراحي و برنامه ريزي شده است؛ آن چه لازم است، دقت نظر متوليان و مسئولين امر در اين زمينه و اتخاذ تدابير ممكن در جهت رويارويي با اين پديده است. واقعيت تلخ آن است كه بودجه هاي كلان حوزه علوم انساني كه خروجي آن ها پرورش افكار سكولاريستي و غيرديني است از بيت المال مسلمين هزينه شده و اين مساله هيچ توجيهي ندارد. حال راه چاره چيست؟
روزنامه كيهان پيرو توصيه هاي اكيد رهبر معظم انقلاب به اساتيد و دانشجويان در جهت مقابله با جنگ نرم گزارشي تهيه نموده است؛ كه ماحصل آن درپي مي آيد.
«دكتر خدابخش كرمي» مسئول سازمان بسيج اساتيد دانشگاه ها و مراكز آموزش عالي استان خوزستان با اشاره به ضرورت آمادگي در برابر وقوع جنگ نرم در كشور، اظهار داشت: دشمن براي مبارزه با آرمانهاي انقلاب اسلامي از نيروهاي داخلي استفاده مي كند بنابراين خط مقدم جبهه مقابله با دشمن بايد افرادي باشند كه نسبت به انسان شناسي جامعه آگاه بوده و با شناخت كامل به مقابله با براندازي نرم بپردازند.
وي با بيان اينكه جنگ نرم، جنگي ميان دانشگاه هاي ايران با مراكز تئوري پرداز دشمن است، مي افزايد: پايان توطئه براندازي نرم زماني خواهد بود كه دانشجويان از لحاظ علمي، اقتصادي و امنيتي به نقطه اي برسند كه بتوانند از اين آسيب ها جلوگيري نمايند.
كرمي با اشاره به فرمايشات مقام معظم رهبري مبني بر اينكه برتري علمي، يكي از اركان بلندمدت امنيت كشور است، مي گويد: بنابر رهنمودهاي رهبري برتري علمي، ضامن تأمين امنيت كشور است بنابراين اساتيد در اين زمينه نقش بسيار كليدي را ايفا مي كنند چراكه مسئوليت هدايت افكار عمومي و به ويژه دانشجويان برعهده آنهاست.
اين استاد دانشگاه در ادامه سخنان خود به شرايط حاكم بر دانشگاه ها جهت مقابله با اين پديده اشاره مي كند و مي گويد: اگر چه درحال حاضر شرايط حاكم بر دانشگاه ها چه ازنظر مديريتي و چه از حيث شاكله هيئت علمي، آمادگي مقابله، اين جنگ نرم افزاري را ندارد ولي مي توان گفت كه سرمايه هاي بالقوه زيادي در دانشگاه ها وجود دارند كه مي توانند به عنوان افسران و فرماندهان مقابله با اين جنگ، ايفاي نقش كنند اگرچه ما انتظار نداريم كه تمام اساتيد دانشگاه ها زمينه لازم براي مقابله با اين پديده را داشته باشند. كما اينكه برخي از آنها خود به عنوان مهره براندازي نظام اسلامي ازنظر تئوريك، سال ها نقش مؤثري را ايفا كرده اند ولي صرف نظر از كساني كه مغزشان توسط بيگانگان هك شده است، سرمايه هاي زيادي در حوزه و دانشگاه وجود دارد كه به وسيله آنها و با برنامه ريزي دقيق و استفاده از نقشه جامعه علمي كشور مي توان جبهه قوي و كارآمدي در مقابل دشمنان تشكيل داد.
وي همچنين مي گويد: در مديريت هاي دانشگاه ها بايد از كساني استفاده كرد كه آگاهي، اطلاعات و شناخت عميقي نسبت به مواضع غرب در پديده جنگ نرم داشته باشند.
وي با اشاره به اعترافات تئوريسين هاي اصلاح طلب و رهبران داخلي جنگ نرم درخصوص ضعف در رشته هاي علوم انساني، مي گويد: تئوريسين هاي اصلاح طلب در اعترافات عجيب خود اعلام كردند كه ما با ضعف علوم انساني به خصوص در رشته هايي نظير جامعه شناسي و علوم سياسي مواجه هستيم و اظهار داشتند كه انتخاب كتاب هاي مورد استفاده در سيستم آموزشي عالي جنبه ايدئولوژيكي داشته كه در واقع مكاتب مختلف ضدديني را دربر مي گرفته است.
كرمي در ادامه مي گويد: متأسفانه پس از گذشت سال ها از تشكيل شوراي انقلاب فرهنگي، هنوز محتواي دروس دانشگاهي در چهارچوبي است كه از حداقل آموزه هاي ديني برخوردار است و شوراي انقلاب فرهنگي نتوانسته است مديريت كارآمدي در اين زمينه داشته باشد، تا جايي كه رهبر انقلاب نيز در اين زمينه فرمودند كه ما در زمينه علوم انساني برخلاف آنچه كه انتظار مي رفت، حركت مناسب و مؤثري نداشته ايم.
كرمي به گسترش رسانه هاي اينترنتي و مجازي و به تبع آن تغيير ماهيت تهاجم كشورهاي استكباري از حالت افزاري به جنگ نرم اشاره مي كند و مي گويد: رسانه ها به عنوان ستون اصلي شاكله كودتاي نرم به حساب مي آيند و از سوي ديگر ركن اساسي اين مبارزه را تشكيل مي دهند بنابراين توجه به رسانه ها، آماده سازي و تقويت زيرساخت هاي فرهنگي آنها مي تواند در مقابله با جنگ نرم افزاري كارساز باشد.
وي در ادامه مي گويد: مشكل اساسي اين است كه درواقع رسانه هاي داخلي هر كشور ابزار براندازي آن به شمار مي آيند يعني در براندازي نرم از رسانه هاي همان كشور براي ساقط نمودن آن استفاده مي كنند. اين مسئله زماني پديد مي آيد كه رسانه هاي بيگانه با جعل اخبار، آمار، رويدادها، پخش شايعه و نشر اكاذيب، توده مردم را بر عليه نظام مردمي به حركت درمي آورند.
وي در ادامه سخنان خود مي گويد: به دليل آنكه رسانه هاي غربي غالباً دراختيار مافياي قدرت و ثروت مي باشند، آنچه را كه به آنها ديكته مي شود بازگو مي كنند كه اين شرايط براي دنياي ارتباطات بسيار تأسف آور است.
اين استاد دانشگاه نقش رسانه را نقشي كاربردي در تأثيرگذاري بر افكار عمومي عنوان مي كند و مي افزايد: رسانه به عنوان يك ابزار فرهنگي كاربردي جهت تأثيرگذاري بر افكار عمومي در جنگ نرم، حرف اول را مي زند و از اين رو مقابله با چنين پديده اي مستلزم آگاهي و بينش عميق اصحاب رسانه از نظر علمي و تئوريك است.
كرمي تقويت بنيه علمي و اخلاقي اساتيد براي ارتقاء قدرت و امنيت كشور، آشنايي و شناخت كامل آرمان هاي انقلاب اسلامي، مسئوليت در انتقال تئوريكي آن به دانشجويان، ايجاد آمادگي لازم براي مقابله با تهديداتي كه انقلاب رابه خطر مي اندازد و روشنگري و اطلاع رساني در سطح بين الملل را ازوظايف اساتيد دانشگاه عنوان مي كند و مي گويد: چنانچه نظام آموزشي تغييرات سازنده اي پيدا كند اساتيد دانشگاه نيز مي توانند همگام با آرمان هاي انقلاب و رويكرد تمدن عظيم اسلامي حركت نموده و گامي مؤثر در جهت پيشرفت و عدالت جامعه بردارند.
وي در ادامه اظهارات خود با اشاره به فرمايش مقام معظم رهبري مبني بر تحقق كرسي هاي آزاد انديشي مي گويد: كرسي هاي آزادانديشي بايد براساس ديدگاه رهبر انقلاب و با هدف ارتقاء سطح فكري دانشجويان و اساتيد در دانشگاه ها شكل بگيرد تا در هنگام بروز تضاد انديشه هاي شبه روشنفكران جامعه، با انديشه ها ناب انقلاب، اين كرسي هاي آزادانديشي، روشنگري لازم را به كارشناسان ارائه دهند كه اين موضوع باعث رعايت شأن حقيقي علم كه براساس پايه و استدلال است، نيز خواهد شد.
كرمي همچنين مي گويد: كرسي هاي آزادانديشي قادر به از بين بردن جنجال هاي سياسي كاذب شده و از طرف ديگر باعث نهادينه شدن فرهنگ تحمل انديشه هاي مخالف در دانشگاه ها مي شود.
دكتر منصور امين نيز با اشاره به اينكه منابع و احاديث اسلامي قادر به پاسخگو بودن به متدهاي متداول غربي است، مي گويد: استفاده از منابع اسلامي در مباحث علوم انساني باعث مي شود نه تنها جوامع اسلامي به يقين وخودباوري برسند، بلكه دنياي غرب نيز جذب روش هاي انسان ساز اسلامي خواهد شد.
وي در ادامه مي گويد: متأسفانه در دانشگاه هاي ما از دو جهت زمينه مقابله با روش هاي مخرب غربي وجود ندارد، نخست خودباختگي برخي از اساتيد كه تحت تأثير فرهنگ غرب قرار گرفتند و ديگر عدم وجود منابع فكري كارآمد و به روز در دانشگاه هاست.
امين با بيان اينكه بايد از ميان منابع غني اسلامي فرمول هاي نويني را طراحي كرد كه قادر به حل مشكل جامعه امروز باشد، اظهار داشت: ما هميشه از ائمه و معصومين(ع) خود تعريف و تمجيد مي كنيم و به مناسبت هاي مختلف از مناقب آنان در رسانه ها براي مردم سخن مي گوييم ولي نتوانسته ايم فرمول هاي زندگي سازي از نظرات و سخنان آنان كه منطبق با شرايط كنوني باشد، طراحي و ارائه دهيم براي مثال درس مديريت امام علي(ع) به مالك اشتر بايد سرلوحه تدريس دردانشكده هاي مديريت باشد و نسخه هاي آن به زبان هاي زنده دنيا در سايت هاي مختلف اينترنتي قرار گيرد، درحالي كه متأسفانه اين مهم تاكنون در دانشگاه هاي ما محقق نشده است.
مسئول بسيج اساتيد دانشگاه علوم پزشكي جندي شاپور اهواز با اشاره به فرموده مقام معظم رهبري مبني بر اينكه اساتيد دانشگاه ها به عنوان فرماندهان جنگ نرم هستند، مي گويد: بنا به فرموده رهبر معظم انقلاب اساتيد امروز فرماندهان جهبه جنگ نرم هستند. جنگي كه سالهاست در اتاق هاي جنگ آمريكا، اروپا و اسرائيل شروع شده است و ما هنوز متأسفانه آن را باور نداريم. سال هاي تمام رهبري فرموده اند كه شبيخوان فرهنگي، ناتوي فرهنگي برعليه ما در جريان است ولي بعضي كج انديشان غرب گرا در لباس هاي مختلف آن را توهم پنداشته اند درحالي كه دشمن تمام تيرهاي خود را متوجه ايران اسلامي كه تنها دشمن آنان است كرده است اگر اساتيد ما نتوانند نقش خود را به عنوان يك فرمانده شجاع و مبارز در اين جنگ ايفا كنند بايد منتظر روزي باشيم كه مانند كشور عراق، اساتيد و دانشمندان ما نيز سربريده شوند.
ما بايد اسلام و دشمنان اسلام را بشناسيم و به آماده سازي اذهان عمومي براي مقابله با اين جنگ بپردازيم كه در اين ميان رسالت اساتيد بسيجي از ديگر اساتيد دانشگاه سنگين تر خواهد بود.
عضو هيئت علمي گروه علوم سياسي دانشگاه آزاد اهواز نيز با بررسي علل الگوپذيري متون علوم انساني از متدهاي جوامع غربي مي گويد: پس از دوران طلايي شكوفايي تمدن اسلام كه با ظهور دانشمندان بزرگي چون ابن سينا، خوارزمي و... همراه بود به دليل وقوع حوادثي تمدن اسلامي پويايي خود را از دست داد و اين در حالي بود كه جامعه غربي در اثر انقلاب صنعتي با سرعت تصاعدي در جاده توسعه علمي، صنعتي از تمدن اسلامي پيشي گرفت.
«محمدحسن زرشقايي»، با بيان اينكه تحول در ديدگاه شناخت انسان و جهان باعث ايجاد چنين حركت شتاباني در جوامع غرب شد، مي گويد: اين حركت در ابتدا با نهضت پروتستانتيزم و اصلاح مذهبي آغاز گرديد و با مولفه هايي همچون اومانيسم و سكولاريسم عجين گرديد.
با اين حال حوزه علوم انساني در تمدن غربي تحت تاثير پيشرفت شگفت انگيز صنعت نتوانست همراه با علوم طبيعي حركت و خود را با تغييرات در زندگي مادي بشري وفق دهد تا اينكه در نيمه دوم قرن 18 ميلادي با ظهور انديشمنداني چون آگوست كنت و ايجاد روش هاي تحقيق علمي در حوزه علوم انساني، اين حوزه اهميت و جايگاه خود را بازيافت و از اين طريق تاثير به سزايي بر جوامع اسلامي گذاشت.
«زرشقايي» با اشاره به اين كه عقب ماندگي هاي تمدن اسلام از غرب در اوايل قرن 19 ميلادي پديدار گشت، مي افزايد: پس از پيدايش آثار عقب ماندگي تمدن اسلامي از غرب انديشمندان زيادي در پي رفع اين مسئله برآمدند و توانستند در پيشرفت حوزه علوم طبيعي گامهاي موثري بردارند اما متاسفانه حوزه علوم انساني همچون گذشته، برداشتي از جوامع غربي است و در حال حاضر به تصديق اعاظم انديشه بيش از نود درصد از منابع موجود علوم انساني در دانشگاه ها كاملا غربي است.
اين استاد دانشگاه در ادامه سخنان خود به ترجمه غيرتخصصي متون دانشگاهي اشاره مي كند و مي گويد: متاسفانه ترجمه همين كتاب هاي غربي نيز به صورت تخصصي انجام نشده و همان مفاهيم غربي را هم به صورت كامل به دانشجو منتقل نمي كند.
زرشقايي در ادامه مي گويد: محور علوم انساني در غرب، از ماده و انسان تشكيل شده است و اين در حالي است كه اسلام آن را متوجه ذات باريتعالي و وحي مي داند، بنابراين گزافي نيست اگر ادعا كنيم دانشجويان ما در دانشگاه ها در اثر مطالعه و تلقين مداوم اين آثار، معمولا در تقابل با سنت هاي مستقر در جامعه خود قرار گرفته، دچار گرايشات اومانيستي و سكولاريستي مي شوند.
زرشقايي همچنين به گسترش كمي رشته هاي علوم انساني و افزايش فارغ التحصيلان آن، بدون توجه به حل اين تناقضات، اشاره مي كند و مي گويد: افزايش بي اندازه رشته هاي علوم انساني و فارغ التحصيلان آن بدون در نظر گرفتن راهكاري براي حل چنين معضلي، نه تنها پاسخگوي عقب ماندگي ما نيست، بلكه باعث افزايش شكاف بين سنت و مدرنيته شده و در نهايت مي تواند منجر به فروپاشي نهادهاي اجتماعي مستقر، بدون جايگزيني متناسب آنها با اقتضائات فرهنگ بومي و در نتيجه باعث بروز بحران هويت شود.
وي با بيان اينكه تنها راه نجات از اين مهلكه وقوع يك رنسانس و نوزايش علمي است، مي گويد: غرب در پايان قرون جهل و تاريكي وسطي، با پرداختي به آثار به جاي مانده از دوران باستان خود متحول و دوباره متولد شد. ما نيز اگر بخواهيم در اين هزاره جديد هويت خود را حفظ نماييم، ناچار به بازگشت به منابع اصيل خود، بازخواني آنها و زدودن زنگار چندساله از آنها هستيم. آنچه مقام معظم رهبري از آن به عنوان نهضت توليد علم و جنبش نرم افزاري ياد نموده اند، در حقيقت به معناي توليد آثار علمي كارآمد و مبتني بر منابع اصيل اسلامي و بستر تاريخي و فرهنگي تمدن اسلامي و متناسب با اقتضائات جديد زندگي بشري مي باشد. آنچه تاكنون مورد عظمت متألهين و متعلمين و علماي جامعه ما قرار گرفته است.
عضو هيئت علمي گروه علوم سياسي دانشگاه آزاد اهواز در ادامه با اشاره به رسالت اساتيد دانشگاه به عنوان فرماندهان مقابله با جنگ نرم افزاري، مي گويد: رسالت يك استاد متعهد و انقلابي در برهه كنوني، حركت در راستاي نوآوري علمي است. هرچند با توجه به شرايط حاكم بر دانشگاه ها اين حركت ابتدا ممكن است سخت باشد ولي تكليف ايجاب مي كند تا اساتيد متعهد پاي در اين راه نهاده و جهاد علمي را بر خود فرض دارند. تنها با اين ديدگاه و تفكرات كه مي توان تابوشكني كرد و علوم انساني را از حصار تنگ ديدگاه ها و نظريات غربي رها نمود.
زرشقايي يكي از راه هاي ايجاد خلاقيت در مباحث علوم انساني را پيشنهاد مقام معظم رهبري مبني بر ايجاد كرسي هاي آزادانديشي عنوان مي كند و مي گويد: با توجه به ويژگي جهانشمولي انديشه اسلامي و قادر بودن به پاسخ سؤالات بشر در تمام مكانها و زمانها و با اتكا به دليل و برهان و جدال احسن كه در قرآن و سيره به كرات به آن اشاره شده و نيز وجود اصل اجتهاد و پويايي فقه شيعه و ساز و كاري كه براي اين منظور تعبيه شده، بايد بدون هيچ نگراني به استقبال پيشنهاد مقام معظم رهبري در جهت ايجاد كرسي هاي آزادانديشي و اجرايي نمودن آن رفت تا مبحث هاي سنگين و كارشناسانه در بين افراد صاحب نظر موشكافي، تحليل و بررسي شود.
مسئول بسيج دانشجويي دانشكده نفت اهواز نيز با اشاره به ضرورت توليد مباحث علوم انساني براساس مباني ديني، مي گويد: در حال حاضر در اغلب رشته هاي علوم انساني، به خصوص در مقطع كارشناسي ارشد از منابع جوامع غربي استفاده مي شود كه اين امر در همراه سازي دانشجويان با جنگ نرم بسيار موثر بوده است. در واقع ما با پول بيت المال، عليه خودمان سربازان جنگ نرم را آماده سازي مي كنيم.
«مسعود مستاجران» مي گويد: درحال حاضر مباحثي كه در رشته هاي علوم انساني وجود دارد، مباحثي هستند كه بيش از 30 سال است كه در خود جوامع غرب منسوخ شده اند. يعني چيزي كه به خورد دانشجويان ما داده مي شود علاوه بر اينكه بر پايه مباني ديني ما نيست بلكه به مدرنيسم غربي نيز نزديك نمي باشد. علمي كه در غرب تدريس مي شود و الگوي متون دانشگاهي ما قرارمي گيرد جيره خوار پول است و چنين علمي نقش بي بديلي در عدم اسلامي شدن دانشگاهها خواهدداشت.
وي همچنين مي افزايد: با توجه به اينكه اسلام به عنوان مكتب سياسي و اجتماعي قادر به پاسخگويي چنين نيازهايي است دراين راستا وظيفه حوزه هاي علميه بسيار سنگين است، از اين رو رابطه اي كه بين حوزه و دانشگاه وجود دارد بايد براساس معيارها و متون ديني باشد.
وي با بيان اينكه پس از سخنان مقام معظم رهبري در ديدار با دانشجويان و اساتيد درماه مبارك رمضان، تحرك و پويايي شگفتي در جو دانشگاهها به وجود آمده است، مي گويد: پس از رهنمودهاي مقام معظم رهبري، فعاليتهاي بي شماري درجهت مقابله با جنگ نرم افزاري در دانشگاهها صورت گرفت كه اگرچه هنوز به سطح مطلوب نرسيده است اما اميدواريم كه تا پيش از شروع دانشگاهها به نقطه قابل توجهي دراين زمينه دست پيدا كنيم.
مستاجران به نقش تاثيرگذار رسانه ها به عنوان مراكز تهاجمي درجهت مقابله با جنگ نرم اشاره مي كند و مي گويد: رسانه ها به عنوان توپخانه و خط حمله اين جنگ مي باشند و نياز است براي پاسخگويي به هجمه هاي دشمن در فضاي مجازي، از طريق ايجاد سايت، وبلاگ، شبكه هاي ماهواره اي و... وارد عمل شد.
«مجيد منادي» روزنامه نگار و از فعالان بسيج دانشجويي دانشگاه آزاد اسلامي اهواز نيز با بيان اينكه كتب ترجمه شده در دانشگاههاي ما بر مبناي اومانيستي و يا به تعبير رهبر فرزانه انقلاب «حيوان انگاشتي انسان» است، اظهار داشت: قطعا هنگامي كه دانشجويان و جوانان ما در فقر اطلاعات و معلومات مربوط به علوم انساني جوشيده از درون اسلام، گرفتار باشند با گنجاندن چند واحد قرآن و معارف نه تنها گره اي از مشكلات ما در اين زمينه باز نمي كند بلكه در اكثر مواقع نيز باعث تربيت افرادي مي شود كه با وجود تدين به دين اسلام و علاقه وافر به مظاهر دين ناب الهي نرم افزار ذهني شان براساس امانيسم نشأت گرفته از مادي گرايي شكل مي گيرد.
وي با اشاره به اينكه بيش از دو ميليون نفر از سه ميليون و نيم دانشجوي كشور در رشته هاي علوم انساني مشغول به تحصيل هستند، مي گويد: مسئله اي كه در اين زمينه وجود دارد اين است كه ما براي اين حجم بالا از دانشجويان نه استاد و نه منابع و كتب كافي داريم كه بتوانيم فضاي دانشگاه را از علوم انساني برآمده از نگاه الهي به انسان و سرنوشتش تغذيه كنيم. به نظر من اين شرايط علاوه بر اينكه پاسخگوي تهديدها و توطئه هاي نرم نيست چه بسا ممكن است كه منشأ غيرمستقيم بروز اين پديده باشد.
منادي در ادامه مي گويد: همانطور كه درقرآن كريم آمده است مؤمنين و جامعه اسلامي موظفند تا جايي كه مي توانند خود را براي مقابله با دشمنان جامعه اسلامي آماده كنند. بنابراين بايد به تعبير فاز تهديدات از جنگ سخت به نرم آمادگي هاي لازم در اين راستا بايد شكل جديدي به خود بگيرد. متاسفانه با وجود اينكه بيش از ده سال است كه رهبري بحث تهاجم فرهنگي را مطرح كردند ولي اقدام موثري از سوي مسئولين امر و عالمان ديني صورت نگرفت.
وي با اشاره به اينكه اولين گام جهت مقابله با پديده جنگ نرم افزاري ورود افراد متخصص در زمينه شناخت اسلام ناب و مباحث نظري مورد نياز جامعه است مي گويد: پس از شناخت كامل اسلام توسط متخصصين و كارشناسان بايد به تكميل منابع داخلي جهت پاسخگويي به نيازهاي علمي كشور پرداخت و درگام هاي بعدي نيز با عنصر مباحث فرهنگي درفضاي تعليم و تربيت دانشگاه براي آشنايي بيشتر با فرهنگ ديني بها داده شود. نكته ديگر شناخت نسبت به غرب، علوم غربي و مباني آن است كه البته هر كس اساس و ريشه علوم غربي را خارج از فضاي تبليغاتي و رسانه اي مطالعه كند به تناقضات و تضادهاي بسيار زياد آن پي خواهدبرد.
اين روزنامه نگار همچنين مي افزايد: بكارگيري افكار و نظرات خود دانشجويان براي مقابله با تهديدات نرم بسيار تاثيرگذار خواهدبود. دانشجويان دراين جبهه سربازان خط مقدم مقابله با جنگ جديد هستند پس بايد هم به خوبي آموزش ببينند و هم مورد اعتماد قراربگيرند تا با ابتكار و روحيه فعال دانشجويي جبهه مقابله با اين تهديدات را تشكيل دهند كه البته تاكنون هم دانشجويان بيكار نبوده و گوي سبقت را از دشمنان اسلام و انقلاب ربوده اند.
وي با اشاره به تفاوت نگاه اسلام با غرب در بحث آزادي مي گويد: در اسلام بحث در مورد هيچ موضوعي چنانچه هتاكانه و توهين آميز نباشد ممنوع نيست و در مباحث علمي و اعتقادي نيز هيچ گونه خط قرمزي وجود ندارد. با دقت در مناسبات جوامع غربي مي توان به اين نكته پي برد كه در غرب حق با كسي است كه ابزار تبليغاتي و ثروت بيشتري داشته باشد. در واقع دانشمندان به جرم تحقيق درباره موضوعي تاريخي مثل هولوكاست و يا تاريخ اسراييل و يا حتي انتقاد به سيستم هاي حكومتي دستگير مي شوند و اين درحالي است كه طبق مباني اسلام بايد در فضاي برابر و غيرتبليغاتي و دور از هياهو، دانشمندان و دانشجويان با هر بينش و عقيده اي دور هم بنشينند و تبادل نظر و بحث كنند. اسلام از اين موضوع استقبال مي كند و ائمه ما جلودار اين حركت بوده اند.
محل بحث مباحث نظري از نظر هر انسان عاقلي كه منافع كشور را درنظر بگيرد در خيابان نيست. مهمترين تاثير تشكيل كرسي هاي آزاد انديشي نيز نشان دادن پوشالي بودن ادعاهاي بسياري از كساني است كه در اين مدت فضاي جامعه را غبارآلود كرده اند. اگرچه ثابت شده است كه آنها از بحث هاي سالم و منطقي فراري اند.
«حسين عباسي اصل»، دانشجوي رشته حقوق دانشگاه آزاد اسلامي واحد اهواز نيز مي گويد: دانشگاه براي مقابله با جنگ نرم افزاري با چهار حوزه روبروست: دانشجو، استاد، منابع درسي و شيوه تدريس. جامعه دانشگاهي بايد در اين چهار حوزه به صورت تخصصي وارد عمل شود تا از ضايعاتي كه از سمت اين حوزه ها به دانشگاه هاي ما وارد مي كنند جلوگيري شود.
عباسي اصل با اشاره به ويژگي هاي جنگ نرم مي گويد: جنگ نرم يك جنگ نامحسوس است يعني ماهيت جنگ در آن پيدا نيست، مخاطب آن عموم مردم است و قشر خاصي از سربازان و نظاميان را در برنمي گيرد. اين پديده به مرور زمان در جامعه بروز پيدا مي كند و كسي متوجه شكست در آن نمي شود. فرد متوجه انحراف خود نشده و مسير صحيح را همان مي داند كه در آن ورود پيدا كرده و بر آن پافشاري مي كند.
عضو شوراي مركزي انجمن اسلامي دانشجويان مستقل درخصوص سخنان مقام معظم رهبري پيرامون ضرورت تحقق و نوآوري در مباحث علوم انساني مي گويد: منظور از اصلاح و نوآوري در دروس علوم انساني، ريشه كني و ريشه سوزي متد غربي در اين رشته هاست، اگر ما بتوانيم منابع درسي را اسلامي كنيم به طبع آن شيوه تدريس و مطالب ارائه شده توسط اساتيد، اسلامي و در نتيجه دانشجوي ما اسلامي خواهد شد.
وي همچنين مي افزايد: چنانچه بخواهيم با اين الگوهاي كپي برداري شده پيش برويم يقينا دانشجويان ما در آينده ظاهري اسلامي و سيستم فكري و عقيدتي غربي خواهند داشت.
وي با بيان اينكه بايد شرايط حاكم بر دانشگاه ها را به گونه اي ساخت كه پاسخگوي مقابله با چنين پديده هايي باشد، اظهار داشت: متاسفانه گسترش دنياي ارتباطات و فناوري اطلاعات باعث شده كه تهاجم كشورهاي استكباري از حالت جنگ نظامي و سخت افزاري به جنگ نرم تغيير ماهيت دهد كه جهت مقابله با اين جنگ فرهنگي به دستورالعمل هاي عنوان شده در اسلام نيازمنديم و در صورت اجراي آن پيروزي ما در برابر تهاجم نرم افزاري كشورهاي بيگانه تضمين خواهد شد.
عضو بسيج دانشجويي دانشگاه پيام نور اهواز نيز با ابراز تاسف از اينكه دانشگاه هاي ما به شعباتي از دانشگاه هاي اروپايي و آمريكايي تبديل شده اند، مي گويد: در دانشگاه هاي اسلامي كشورمان، تفكرات ضداسلامي به نام واحدهاي علمي و فلسفي به دانشجويان ارائه مي شود كه اين امر باعث آموزش مسائلي مي شود كه نه تنها به پيشرفت مملكت مان كمكي نمي كند بلكه باعث آسيب رساندن به آن نيز مي شود و شايد به همين دليل است كه برخي از دانشجويان ما به جاي حل مشكل مملكت خود، مشكلات ممالك ديگر را حل مي كنند.
«زهرا لطفي پور» در ادامه مي گويد: ما بايد جنبه هاي علمي خود را به اثبات برسانيم و تا زماني كه نتوانيم الگوهاي اصيل و اسلامي خود را در دانشگاه ها عملي كنيم. دشمن به راحتي مي تواند به شكل هاي مختلف عليه ما توطئه كند.
وي با بيان اينكه تشكيل اتاق فكر دانشجويي باعث عدم تصميم گيري هاي متعصبانه و يك بعدي مي شود اظهار داشت: تصميم گيري هاي يك بعدي در دانشگاه ها باعث شده است كه هركس با اظهار نظرات بسته خود بر روي دانشجويان تاثير گذارد و نظرات شخصي خود را به آنان القا كند. بنابراين تشكيل اتاق فكر دانشجويي براي به اشتراك گذاشتن عقايد و تفكرات در بين دانشگاهيان امري ضروري به شمار مي آيد.
ــــــــــــــــــــــ
¤ خبرنگار كيهان در اهواز

طرح علم ديني سنگر فرماندهي2

دكتر مهدي گلشني
ما مرتب در جامعه و مطبوعاتمان مي بينيم كه مطرح مي شود، مگر علم اسلامي و غيراسلامي دارد. من مي خواهم بگويم از دو جهت علم مي تواند ديني باشد و به عبارت ديگر علم ديني معنادار است.
1- علم چه علم تجربي طبيعي و چه علوم اجتماعي همه داراي مفروضات متافيزيكي بسيار قوي هستند و فكر نكنيد كه فقط علوم اجتماعي مفروضات فلسفي دارند. متأسفانه اين مسئله كه علوم طبيعي مملو از پيشفرضهاي فلسفي است در محيط ما كاملا مغفول مانده است، ولي در غرب اين بحثها بحثهاي رايجي است. پس نكته اول اين است كه علوم طبيعي مبتني بر برخي پيشفرضهاي متافيزيكي هستند. 2- علم ديني يك علم جهت دار است و روي كاربردهاي علم اثر مي گذارد و از تخريبهايي كه علم سكولار موجود به بار آورده است و مي آورد جلوگيري مي كند. وقتي اين دو نكته را در سطح بالاتري نگاه كنيم وضعيت جالبتر از اين است كه گفته شد. در مورد علوم تجربي مخصوصاً فيزيك و زيست شناسي كه زيربناي ديگر علوم تجربي هستند فرضيات زيادي وجود دارد و متأسفانه كتابها فرضيات را از واقعيات تجربي تفكيك نمي كنند. به عنوان مثال، علم كيهان شناسي با ساختار بزرگ مقياس جهان سر و كار دارد؛ اينكه جهان چه زماني به وجود آمده، و چه تحولي را طي كرده است و اگر بناست پاياني داشته باشد تا آنجا كه فيزيك مي تواند بحث كند، پايانش چيست؟ ولي اين علم از نظر پيشفرض، پيشفرضهاي خيلي قوي دارد كه از خود علم تجاوز مي كند. ما در گوشه اي از جهان قرار گرفته ايم و در مورد كل جهان قضاوت مي كنيم. واسط بين ما و بقيه جهان هم نور است، يعني: ما اطلاعاتي كه از بقيه جهان داريم عمدتاً از طريق امواج الكترومغناطيسي است، كه نور مرئي بخشي از آن است. اگر مي دانيم در ماه چه چيزي وجود دارد از طريق نور عمده اطلاعاتمان را به دست آورده ايم، اگر مي دانيم ساختمان خورشيد چگونه است، اگر مي دانيم كهكشانهاي بسيار دور چگونه است همه اينها از طريق نور است. در اينجا فرضيات بسيار مهم و اساسي وجود دارد كه از تجربه به دست نمي آيد. مثلا فرض مي كنيم كه قوانيني را كه بطور موضعي و محلي كشف كرده ايم به تمام جهان قابل تسري است. ما در اينجا عنصر سديم را به صورت گاز تهيه مي كنيم مي گذاريم جلوي شعله آتش و نورش را پشت اسپكتروسكپ (Spectroscope) مي بينيم، دو خط زرد در نور آن مشاهده مي كنيم. اگر در طيف ستاره ديگري هم اين دو خط زرد را ديديم مي گوييم آنجا هم سديم هست و قوانين محلي را به همه جهان تعميم مي دهيم و اين از علم كيهان شناسي برنمي آيد. يك فرض بسيار مهم ديگر در اين علم وجود دارد و آن اين است كه هيچ نقطه اي از اين جهان از هيچ نقطه ديگري متمايز نيست، شما هر جاي جهاني بايستيد يك وضعيت يكسان و مشابه را در اطرافتان مي بينيد اين مطلب به اصل كيهان شناختي معروف است. اين اصل چگونه از كيهان شناسي برمي آيد تجربه اينها را تأييد مي كند، ولي از تجربه برنمي آيد. آنچه در كل كيهان شناسي ما از تجربه داريم اين است كه: (1) نوري كه از ستارگان به ما مي رسد به طرف قرمز ميل مي كند (نسبت به نوري كه در زمين دريافت مي كنيم) و اين را به انبساط جهان تعبير مي كنيم(2) يا اشعه اي وجود دارد كه از همه جوانب به ما مي رسد و به آن اشعه ميكروويو (جهاني مي گويند و اين منبع اطلاعات بسياري براي ما شده است و (3) ما مقدار هليوم (Helium) موجود در جهان نسبت به ئيدروژن را اندازه مي گيريم. به كمك اين سه اطلاعات مي خواهيم به ساختار جهان اوليه پي ببريم. ببينيد ما براساس دوسه مبناي زميني داريم سرنوشت كل عالم را تعيين مي كنيم و از اينجاست كه يكي از اختر فيزيكدان هاي مشهور دانشگاه پرينستون (Prinstone) كه امسال يكي از بزرگترين جايزه هاي اختر فيزيك را گرفت مي گويد: البته من درمقام مقاله نويسي مجبورم اين حرفها را بزنم و براي امرار معاشم ناچارم اينها را بگويم، ولي خيلي گستاخانه است كه ما بخواهيم درمورد -1039ثانيه پس از انفجار بزرگ صحبت كنيم. اين خيلي دور از تواضع است. من به عنوان نمونه يكي از اين رشته ها را به صورت كلي برايتان مطرح كردم كه درآن فرضياتي مي كنيم كه از علم تجربي برنمي خيزد. اجازه بدهيد وارد برخي از اين مسائل بنيادي بشوم.