(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(6(صفحه(10(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 31 شهريور 1388- شماره 19468
 

حمايت سازمان دانشجويان ايران (سادا) از سران فتنه
آغاز فعاليت آشوبگران در دانشگاه اميركبير
تلاش يك تشكل وابسته براي ملتهب كردن فضاي دانشگاه هاي شيراز
افراطيون مشاركت در جهاد دانشگاهي
خرمشاد: همچنان به خدمت در وزارت علوم ادامه مي دهم
گزارش كيهان از چرايي و چگونگي مقابله با جنگ نرم در دانشگاه ها
دستورالعمل هايي براي مقابله با جنگ نرم در دانشگاه ها
بنيان متزلزل علم سكولار سنگر فرماندهي3
طنزدانشجويي



حمايت سازمان دانشجويان ايران (سادا) از سران فتنه

سازمان دانشجويان ايران (سادا) كه يكي از تشكل هاي وابسته به مديريت دانشگاه آزاد است، در عملكردي عجيب در جديدترين شماره نشريه خود به دفاع از سران قدرت و فتنه پرداخته و از آنان حمايت كرده است.
به گزارش خبرنامه دانشجويان ايران، سازمان دانشجويان ايران در آخرين شماره نشريه «نون والقلم» حمايت هاي تمام جانبه خود را از افرادي چون «هاشمي »،«خاتمي» ، «موسوي» ،« كروبي» و «جاسبي» اعلام كرده است.جلد اين نشريه با اين عنوان كه«پيران انقلاب را خرد كنيم؟» و عكس افراد فوق الذكر سعي در القاي اين
مطلب دارد كه اين افراد تنها سابقه داران در انقلاب هستند و نقد اين افراد مقابله با نظام و انقلاب است.
نكته جالب آن است كه اين نشريه دانشجويي بر خلاف رويه متداول در حمايت از قشر جوان براي حضور در مناصب دولتي در مطلبي تحت عنوان«پيران انقلاب را خرد كنيم؟»علاوه بر آنكه جوان گرايي دولت را مورد نقد قرار داده است ،حضور كهنه كاران مقتدر را لازم دانسته است.
سير حمايت اين نشريه از مديريت دانشگاه آزاد ونيز افرادي چون خاتمي و موسوي در لابه لاي مقالات وگزارش ها آنجا به اوج خود ميرسد كه سخنان منتظري نماينده اين تشكل دانشجويي در محضر رهبر انقلاب توسط تهيه كنندگان اين نشريه سانسور شده است. لازم به ذكر است، منتظري نماينده اين تشكل دانشجويي در ديدار دانشجويان با مقام معظم رهبري سير انتقاد هاي خود را در باره مسائل پس از انتخابات متوجه مديريت دانشگاه آزاد كرده بود.

 



آغاز فعاليت آشوبگران در دانشگاه اميركبير

خبرنامه با آغاز فصل تحصيلي دانشگاه ها و بازگشتن دانشجويان به صحن دانشگاه ها افراطيون طيف غير دانشجويي علامه تحركات خود را آغاز كردند.
به گزارش خبرنامه دانشجويان ايران مجيد ت از عناصر افراطي اين جريان كه سابقه به آشوب كشاندن دانشگاه اميركبير را در كارنامه خود دارد، از روز گذشته با مراجعه به اين دانشگاه فعاليت هاي خود را آغاز كرده است.
بر اساس اين گزارش، وي بار ها به علت آشوب طلبي در دانشگاه اميركبير از ورود به اين دانشگاه صنعتي منع شده بود تا آنجا كه ادامه فعاليت هاي خود را در برخي دانشگاه هاي ديگر مانند تهران و شريف پيگيري مي نمود.
آغاز تحركات عناصر افراطي طيف غير دانشجويي علامه در دانشگاه ها براي ايجاد اغتشاش در حالي صورت مي گيرد كه اخبار موثق حاكي از برنامه ريزي ستاد ميرحسين موسوي براي سواستفاده از فضاي دانشگاه ها است.

 



تلاش يك تشكل وابسته براي ملتهب كردن فضاي دانشگاه هاي شيراز

يك تشكل دانشگاه شيراز كه به يكي از احزاب سياسي اصلاح طلب وابسته است، با تهيه كليپي از درگيري ها و اغتشاشات پس از انتخابات در اين دانشگاه و توزيع گسترده آن، قصد دارد فضاي دانشگاه هاي اين استان را در آستانه سال تحصيلي جديد ملتهب كند.
به گزارش شبكه خبر دانشجو ، اين كليپ كه توسط »دفتر انجمن فرهنگ و سياست« دانشگاه شيراز تهيه شده است، برخي وقايع تلخ پس انتخابات و صحنه هاي درگيري پليس با اغتشاشگران را به نمايش مي گذارد.
بر اساس اين گزارش، طراحان اين سناريو قصد دارند با متهم كردن بسيج و دانشجويان بسيجي به دخالت در درگيري ها، از جذب دانشجويان جديدالورود به بسيج دانشجويي جلوگيري كنند.
اين گزارش حاكيست، تشكل مزبور كه با بودجه دانشگاه اداره مي شود، قصد دارد تا اين كليپ را در تيراژ گسترده در سطح دانشگاه هاي استان توزيع نمايد.
لازم به توضيح است، »دفتر انجمن فرهنگ و سياست« دانشگاه شيراز وابسته به يكي از احزاب اصلاح طلب مدعي اعتدال گرايي مي باشد.

 



افراطيون مشاركت در جهاد دانشگاهي

غلامرضا ظ عضو شوراي مركزي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي و رييس دفتر سياسي اين سازمان با حكم حميدرضا فرهمند رييس جهاد دانشگاهي دانشگاه تهران به عنوان عضو شوراي راهبردي مركز فرهنگ و انديشه دانشگاه تهران منصوب شد . به گزارش خبرنامه دانشجويان ايران در تغيير ساختار جهاد دانشگاهي دانشگاه تهران، مركز فرهنگ و انديشه دانشگاه تهران جايگزين جهاد دانشگاهي دانشكده ادبيات و علوم انساني شده است . گفتني است حميدرضا فرهمند طي احكامي ديگر ابوالحسن امين م و شهريار ن از اساتيد اصلاح طلب دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران را به عضويت در شوراي راهبردي مركز فرهنگ و انديشه دانشگاه تهران منصوب كرده است . بر اين اساس امين م در دولت اصلاحات به عنوان دبير شوراي فرهنگ عمومي در وزارت ارشاد فعاليت مي نمود .
غلامرضا ظ در شرايطي به عنوان عضو شوراي راهبردي مركز فرهنگ و انديشه دانشگاه تهران منصوب شده است كه در اغتشاشات پس از انتخابات از سوي مراجع امنيتي بازداشت شد .
وي در اواسط تيرماه گذشته جلسه ميرحسين موسوي با 70 نفر از اساتيد دانشگاهها را ترتيب داد كه در اين جلسه ميرحسين موسوي و تني چند از حاضران به شدت نسبت به نظام و انقلاب و رهبري موضع گيري كردند .

 



خرمشاد: همچنان به خدمت در وزارت علوم ادامه مي دهم

به گزارش خبرگزاري مهر، معاون فرهنگي و اجتماعي وزارت علوم با اشاره به اخباري مبني بر استعفاي وي از اين سمت گفت: همچنان به خدمت در وزارت علوم ادامه مي دهم.
معاون فرهنگي و اجتماعي وزارت علوم اظهار داشت: تا زماني كه لازم باشد آماده خدمتگزاري در وزارت علوم هستم.به گزارش مهر دكتر خرمشاد در اواخر دولت نهم، استعفاي خود را به وزير وقت يعني محمد مهدي زاهدي ارائه داد كه زاهدي با اين استعفا موافقت نكرد.وي همزمان با تعيين وزير جديد علوم براي باز گذاشتن دست كامران دانشجو جهت انتخاب معاون فرهنگي جديد مجددا از سمت خود استعفا كرد كه اين استعفا از سوي كامران دانشجو نيز پذيرفته نشد.





گزارش كيهان از چرايي و چگونگي مقابله با جنگ نرم در دانشگاه ها
دستورالعمل هايي براي مقابله با جنگ نرم در دانشگاه ها

سميـه همـت پور
خبرنگار كيهـــان در اهواز
شماره نخست اين گزارش به توصيف ابعاد جنگ نرم در دانشگاه ها پرداخت كه با استقبال بسياري از اساتيد ودانشجويان روبرو گرديد.در بخش پاياني اين گزارش بر آن شديم تا به بررسي راهكار هاي مقابله با جنگ نرم دشمن در دانشگاه ها بپردازيم ،شايد بدين وسيله بخشي از دستورالعمل اجرايي اساتيد ودانشجويان يا همان فرماندهان و افسران جوان جبهه مقابله با جنگ نرم دشمنان را تدوين كرده باشيم.
در اين گزارش با توجه به نقش حساس دانشگاه ها، در جهت مقابله با پديده جنگ نرم افزاري و قرار گرفتن دانشگاهيان در خط مقدم اين جنگ، به بررسي راه كار هاي تخصصي مقابله با اين پديده پرداختيم
و در اين زمينه از نظرات اساتيد و دانشجويان انديشمند استفاده نموديم كه ماحصل آن در پي مي آيد.
عضو هيات علمي گروه علوم سياسي دانشگاه آزاد اهواز با بيان اينكه جنگ نرم يكي از نتايج و واقعيت هاي عصر جهاني شدن است، اظهار داشت: در اين عصر، به دليل انقلاب در صنعت و تكنولوژي ارتباطات افزايش چشمگير استفاده از اين تكنولوژي در زندگي بشري، شاهد تغييري مهم در عرصه منازعات بين المللي هستيم.
محمدحسن زرشقايي مي گويد: درعصر جديد، منابع قدرت سنتي كشورها مانند موقعيت سرزميني، جمعيت و ارتش، جايگاه خود را از دست داده و بجاي آن، سيطره بر اطلاعات، صنعت رسانه و تحت تأثير قراردادن و همگام نمودن افكار عمومي با منافع ملي كشورهاي طرف منازعه، اهميتي مضاعف پيدا كرده است.
در حال حاضر مهمترين رقيب جهان غرب، جهان اسلام و تمدن اسلامي است. وي در ادامه سخنان خود به اظهارات استراتژيست برجسته آمريكايي در نظريه جنجالي برخورد تمدنها، اشاره مي كند و مي افزايد: ساموئل هانتينگتون در نظريه برخورد تمدن ها، مهمترين دشمن تمدن غربي را تمدن اسلامي مي داند و واضح است كه اسلام به تعبير حضرت امام آمريكايي، خطري را متوجه منافع غرب نمي نمايد. بلكه منظور قرائتي جديد از اسلام است كه براساس انديشه هاي عدالت طلبانه وظلم ستيزانه و تفكرات شيعي شكل گرفته و به همين دليل در دنياي پر از ظلم و تبعيض ناشي از حاكميت ليبرال دموكراسي، به سرعت مرزهاي جغرافيايي عقيدتي را
در مي نوردد. به نحوي كه در دورترين نقاط كره زمين، نگاه مستضعفين و سرخوردگان نظام سلطه جهاني، به منشاء اين حركت، گره خورده است. حركتي كه بنيانگذاران آن، معمار كبيرانقلاب اسلامي و ام القراي آن ايران است.
زرشقايي با بيان اينكه پس از پيروي انقلاب اسلامي و ظهور يك آلتزتاتيو قدرتمند در مقابل نظام سلطه جهاني، جهان غرب راه هاي زيادي را جهت همراه نمودن اين حركت عظيم و از ميان برداشتن آن پيمود اظهار داشت: كودتاي نظامي، تحميل جنگ هشت ساله، تحريم هاي اقتصادي سه ساله و از اين قبيل، راهكارهاي در جنگ سخت بوده كه خود همگي ما كارآمدي آنها معترفند.
وي با اشاره به اينكه رويايي جديد غرب با انقلاب اسلامي، شامل حوزه فرهنگ، هنر و رسانه
مي باشد، مي گويد: آنچه به صراحت توسط وزارت خارجه انگلستان »ديپلماسي عمومي« با ايران تعبير مي شود در حقيقت تغيير فضاي بازي و چينش جديد مهره هاست. ديپلماسي عمومي يعني هجمه شديد به افكار عمومي در داخل كشور جمهوري اسلامي ايران، از طرق انواع حربه هاي فرهنگي، رسانه و غيره و همگرا نمودن آن با نظام سلطه جهاني. ساخت فيلمهاي سينمايي از جمله 300، پرسپوليس، فرار از تهران، چاپ كاريكاتورهاي موهن، شكستن قبح خطوط قرمز ديني، افزايش تعداد كانالهاي تلويزيوني و ماهواره اي و پخش برنامه هاي شبانه روزي در راستاي تخطئه فرهنگ بومي و القاء فرهنگ غربي و عملكرد عبرت آموز اين رسانه ها در جهت دهي و
دامن زدن به آشوبهاي پس از انتخابات رياست جمهوري خردادماه سال جاري، بيانگر ورود به مرحله جديدي از جنگ نرم است كه با توجه به حساسيت مسئله توجه ويژه دانشگاهيان را در اين زمينه مي طلبد.
زرشقايي ادامه به نقش جوانان به عنوان قشر پيشرو، در رقم زدن آينده كشور، اشاره مي كند و مي گويد: پس از پيروزي انقلاب اسلامي، سياست جهل زدايي و ارتقاء سطح سواد و فرهنگ جامعه در دستور كار دولت جمهوري اسلامي قرار گرفت. چنانچه امروز، بخش عمده اي از جمعيت كشور كه براساس آمار، جوانترين كشور كره زمين است، از آموزش عالي برخوردار و سطح كيفي و كمي آن كماكان در حال ارتقاء و گسترش است. بديهي است كه در چنين جامعه اي، جوانان پرشور و حقيقت جو كه داراي سطح سواد و معلومات بيشتري از والدين خود نيز مي باشند، به عنوان قشر پيشرو، نقش بسيار مهم در رقم زدن به مقدرات آينده كشور برعهده خواهند داشت. اگر غليان احساسات و عواطف و نيرو و توان سرشار جواني را به ويژگي حقيقت جويي دانشجوي جوان اضافه نمائيم. اهميت و جايگاه وي بر اين جنگ نرم آشكارتر خواهد شد.
وي مي افزايد: دشمن از چنين پتانسيل هاي كاملاً آگاه است و با استفاده از تمامي ابزارهاي داخلي و خارجي، تمام توان خود را بر اين قشر متمركز نموده است. در واقع مي توان گفت كه امروز دانشگاه خط مقدم جنگ نرم مي باشد.
عضو هيات علمي گروه علوم سياسي دانشگاه آزاد اهواز با تاكيد بر ، مي گويد: حضور فعالانه در اين جبهه، آگاهي كامل نسبت به استعداد و امكانات به كار برده شده توسط دشمن واهداف پشت پرده تحركات فرهنگي- رسانه اي آن ها و همچنين تجهيز خود به سلاح موثر و كارآمد علم و ايمان از مهم ترين رسالت اساتيد و دانشجويان مي باشد. بديهي است كه با حضوري آگاهانه، خلاقانه و مبتكرانه توأم با احساس مسئوليت، دشمن بار ديگر در برابر عظمت ما، سرتعظيم فرود خواهد آورد.
عضو هيات علمي گروه روانشناسي دانشگاه آزاد اسلامي نيز با اشاره به اقدامات گسترده قدرت هاي استعمارگر در جهت جلوگيري از پيشرفت كشورهاي در حال رشد، مي گويد: قدرتهاي استعمارگر جهان دريافته اند كه با جلوگيري از پيشرفت كشورهاي در حال رشد، از طرق گوناگون مانند گسترش اعتياد و مصرف مشروبات الكي، فسادهاي اخلاقي، كمرنگ نمودن ارزش هاي ديني و فرهنگي در ميان بدنه فعال اين جوامع و يا به راه انداختن شورش هاي سياسي و جنگ هاي داخلي، و ترور و يا تطميع نيروهاي متفكر آنها مي توانند به سلطه خود در جهان ادامه دهند.
پروين احتشام زاده همچنين به برنامه ريزي دقيق اين قدرت هاي استعمارگر جهت تهاجم فرهنگي به جمهوري اسلامي ايران، اشاره مي كند و مي گويد: مقابله با چنين حمله اي نيازمند برنامه اي دقيق، منسجم و جدي از سوي مسئولين فرهنگي و متخصصين اين زمينه است. به عبارت ديگر طراحي و اجراي فعاليت هايي جهت حفظ ارزش هاي ديني و فرهنگي، رشد فرهنگ تحقيق و پژوهش علمي و آموزش تفكر انتقادي، براي افراد از سنين پايين امري لازم و ضروري است.
او مي افزايد: به دليل تمركز بيشتر اين تهاجم فرهنگي در سالهاي اخير بر قشر دانشجو مي توان راهكارهايي به شكل مقطعي و زودبازده، در دانشگاه مورد استفاده قرار داد تا آسيب هاي ناشي از اين جنگ نرم و شبيخون فرهنگي كاهش يابد.
احتشام زاده يكي از راهكارهاي مفيد را در اين زمينه استفاده از نيروهاي جوان براي پرداختن به فعاليت هايي مفيد مانند فعاليت هاي پژوهشي به عنوان بخشي از واحد درسي و ارائه آن در قالب سمينارهاي كلاسي (برنامه موظف درسي) عنوان مي كند و مي گويد: در حال حاضر به دليل دسترسي سريع به منابع علمي از طريق اينترنت، بخشي از اوقات دانشجويان خالي مانده است، اظهار داشت: چنانچه مسئولين دانشگاهي براي اين اوقات خالي تكاليفي را به شكل تنظيم طرح هاي پژوهشي در جهت رفع معضلات جامعه، براي دانشجويان طراحي نمايند، انگيزه جوانان براي ورود به فعاليت هاي علمي و پژوهشي افزايش مي يابد. بدين ترتيب علاوه بر اينكه احساس خودباوري علمي در دانشجويان جوان شكل مي گيرد ممكن است از ميان پژوهش هاي انجام شده توسط دانشجويان، طرحهاي كاربردي مطلوبي براي رفع مشكلات جامعه نيز قابل استخراج باشد. به علاوه تشويق و راهنمايي دانشجويان براي پژوهش در زمينه هاي مختلف علمي، فرهنگي، ادبي و ديني و ... و آشنايي با مشاهير ايراني از گذشته تا امروز، به رشد هويت ملي آنها كمك خواهد نمود.
وي در ادامه مي گويد: با توجه به اينكه هر انساني داراي استعدادهايي مي باشد كه بايد زمينه شكوفايي آن فراهم گردد، تشويق جدي و مستمر فعاليت دانشجويان در يكي از زمينه هاي دلخواه هنري، فرهنگي، ورزشي، علمي و ... و اختصاص جوايز و امتيازات خاص مورد نياز دانشجويان، براي كساني كه در اين زمينه ها در سطح دانشگاه هاي كشور مقام كسب نمايند، از جمله راه هاي مقابله با حمله فرهنگي دشمن در دانشگاه مي باشد. بديهي است اگر چنين برنامه هايي با مشاركت بخش هاي مختلف به دانشگاه مانند دفاتر فرهنگ اسلامي، باشگاه پژوهشگران جوان و انجمن هاي دانشجويي اجرا گردد شاهد نتايج پرباري در اين زمينه خواهيم بود.
مسئول بسيج اساتيد دانشگاه صنعت نفت اهواز نيز با بيان اينكه هدف دشمن در اين جنگ حمله به حساس ترين بخش نظام يعني ولايت است، اظهار داشت: حمله از طريق اشاعه اراجيف و اخبار و مستندات ساختگي و كذب و استفاده از رسانه هاي اينترنتي و مجازي باورهاي ديني جامعه را زير سوال مي برند كه خطر اساسي براي سلطه آنها بر جهان محسوب مي شود. بديهي است آنها با اسلامي آمريكايي كه در محدوده جدايي دين از سياست است تضادي ندارند اين اسلام ناب محمدي است كه با وجود اصل ولايت در آن كمر آنها را مي شكند و به همين دليل به مقابله با آن با تمام قوا برخاسته اند و براي آنها معتقد به انديشه هدف توجيه گر هر وسيله اي است به هر عمل غير انساني تا سر حد كشتار بي گناهان و انتصاب آن به طرف مقابل براي تشويش اذهان عمومي متوسل مي شوند.
دكتر سيد جلال الدين هاشمي در ادامه سخنان خود مي گويد: در اين راستا درايت مقام معظم رهبري و ولي امر مسلمين در شناخت به موقع و حتي زود هنگام اين توطئه و ترفند و ارائه راه حل مقابله با آن از طريق اساتيد و دانشجويان مومن و دلسوز نظام چون گوهري گرانبها مي ماند كه بايد آويزه گوش نموده و به آن عمل نمود.
وي مي افزايد: اساتيد عزيز كه فرماندهان اين نبرد محسوب مي شوند بايد دست به دست هم داده و با آماده سازي تحليل هاي صحيح و درست از شبكه هاي اشاعه اكاذيب و ارائه آن به افسران جوان و پرشور اين جنگ نرم كه همان دانشجويان عزيز متعهد و انقلابي هستند جامعه را در مقابل اين گونه براندازي (مخملي) مصون و بيمه نمايند.
هر چند بيشترين برنامه ريزي دشمنان در زمينه علوم انساني در دانشگاه ها است و شايد به نظر برسد كه دانشكده هاي فني و مهندسي و ... نقشي در اين زمينه ندارند ولي به همان ميزان اساتيد عزيز اين دانشكده ها نيز مسئوليت داشته و در مقابل با افراد غرب زده غليظي روبرو هستند كه تكنولوژي غرب چشم و گوش آنها را بسته و دربست آنها را مقهور خود ساخته است و مقابله با اين نوع افراد بي مشكل تر است. يكي از اساتيد علوم سياسي دانشگاه ماهشهر نيز نقش جنبش دانشجويي را در جهت مقابله با جنگ نرم، تاثيرگذار عنوان مي كند و مي گويد: جنبش دانشجويي، جنبشي جوان و آرمانگرا است و دو وظيفه مهم تعليم و تربيت و هدايت جامعه را بر عهده دارد.
مهندس علي دژمان با اشاره به نواقصي كه در جنبش دانشجويي وجود دارد، مي گويد: متاسفانه به دليل وجود نواقصي نظيـر عدم وجود استراتژي مشخص و فقدان رهبري در شاكله ي جنبش دانشجويي، اين طيف خط فكري خود را از بيرون از مرزهاي كشور تغذيه مي كند.
وي با اشاره به عدم هدايت صحيح جنبش دانشجويي پس از انقلاب اسلامي در كشور، اذعان داشت: پس از انقلاب اسلامي سه نوع ديدگاه متناوب در جنبش دانشجويي وجود داشت، ديدگاه اول دانشجو را فاقد تجربه مي دانست و معتقد است كه دانشجو بايد منحصرا به تحصيل بپردازد. ديدگاه دوم، ديدگاهي حزبي است به اين معني كه دانشجو بايد عضوي از بدنه ي احزاب شود كه اين امر آفت جنبش دانشجويي است و باعث آسيب رساندن به بدنه ي جنبش دانشجويي مي شود. همان طور كه در سال هاي 76 تا 80 ما شاهد سوء استفاده احزاب از جنبش دانشجويي و صدمات و لطمات جبران ناپذير به آن بوديم.
او در ادامه مي گويد: ديدگاه سومي كه در خصوص جنبش دانشجويي وجود دارد، ديدگاهي مدني است و معتقد است كه دانشجو در كنار تحصيل بايد هدايت معنوي جامعه را نيز بر عهده داشته باشد و خلائي را كه احزاب در گسترش آگاهي مردم بوجود آورده اند، جبران نمايد.
دژمان با بيان اينكه جنبش دانشجويي عملكردي تك بعدي داشته است، اظهار داشت: در حال حاضر انجمن اسلامي كه يكي از اركان جنبش هاي دانشجويي به شمار مي آيد صرفا در مسائل سياسي وارد شده است و بسيج دانشجويي نيز تنها به مسائل عقيدتي و مذهبي پرداخته است و اين در حالي است كه طبق تجربه ثابت شده است، عملكرد تك بعدي در هيچ زمينه اي نتيجه بخش نخواهد بود.
وي همچنين مي افزايد: جنبش دانشجويي از دو نوع برخورد با درايت و با جسارت در سيستم خود استفاده مي كند و زماني كه اين جنبش جسارت را سرلوحه كار خود قرار دهد، به افراط كشيده مي شوند. زماني كه از درايت تبعيت كردند، به تفريط رفتند. بنابراين لازم است كه براي الگوهاي رفتاري خود از برخوردهاي متعادلانه استفاده كنند تا بتوانند به عنوان يك جنبش آرمانگرا به وظايف خود عمل نمايند.
دژمان در ادامه اظهارات خود به نقش اساتيد در آماده سازي دانشجويان براي مقابله با جنگ نرم افزاري اشاره مي كند و مي گويد: اساتيد دانشگاه بايد با مشخص نمودن خطوط قرمز اين اجازه را به دانشجو بدهند كه عقايد خود را مطرح كند و پس از آن به بررسي و توجيه دانشجو بپردازند. زيرا تنها در چنين شرايطي است كه دانشجويان متوجه نواقص عقايد خود شده و راه درست را انتخاب خواهند كرد.
يكي از دانشجويان علوم سياسي نيز با بررسي راه هاي مقابله با تهديد نرم در دانشگاه ها، اذعان داشت: براي از پاي درآوردن قدرت هاي بيگانه و نااميد ساختن آن ها از تحقق اهداف جنگ نرم افزاري در ايران لازم است كه به سه حوزه ي جامعه، جامعه دانشگاهي و جامعه مجازي، توجه ويژه اي داشته باشيم.
محمد مهدوي با شرايط حاكم بر جامعه براي رويارويي با جنگ نرم، مي گويد: بايد تا جايي كه امكان دارد در سطح جامعه نسبت به تهديدات نرم ايمن سازي صورت گيرد. اين ايمن سازي از طريق راه هاي مختلفي كه دولت بر عموم مردم تاثير دارد مي تواند انجام گيرد. از جمله آموزش در سنين پايين، مطبوعات، صدا و سيما و يا رسانه ها. در اين زمينه به طور خاص بايد روي سنين پايين كار كرد. در آموزش و پرورش كارهاي انجام گرفته شده در زمينه هاي اين چنيني زياد نيست. تهاجم فرهنگي كه قبل از همه گروه هاي سني كودكان و نوجوانان را تهديد مي كند بي رابطه با مقوله تهديد نرم نيست و چه بسا مقدمه اي لازم براي آن باشد. متاسفانه كار خاصي براي ايمن سازي اين گروه هاي سني نسبت به اينگونه مقولات صورت نگرفته است.
او يكي از مهمترين راه هاي ترويج فعاليت فرهنگي و آگاهي بخشي به شكل سازماندهي شده را استفاده مساجد عنوان مي كند و مي گويد: متاسفانه ما در كشورمان از پتانسيل بالقوه و بسيار بالاي مساجد به عنوان يك رسانه قدرتمند براي توليد فرهنگ، آگاه سازي جامعه و ايمن سازي عموم مردم نسبت به تهديدات مختلف استفاده نكرده ايم.
مهدوي همچنين به محتواي علمي ضعيف دانشگاه ها اشاره مي كند و مي افزايد: متاسفانه در حوزه علوم انساني دانشگاهي ما به شدت مقلديم. آن هم مقلد غرب، غربي كه حتي وراي اختلافات اعتقادي كه با آن داريم هيچ نقطه اشتراك فرهنگي و تاريخي هم با ما ندارد. در قريب به اتفاق رشته هاي علوم انساني، دانشگاه هاي ما چيزي ازخود براي گفتن ندارند. بزرگترين اساتيد ما در اين رشته ها فقط مترجم هاي زبده اي هستند. عمق فاجعه آنجاست كه دقت نماييم درباره علومي صحبت مي كنيم كه با انسان، جهان، خدا و مقولاتي اينچنيني سر و كار دارند و معرفت شناسي ها و جهان بيني هاي متفاوت روش شناسي ها و نتيجتا گزاره هاي علمي كاملا متفاوت و بعضا تضادي را به دست خواهند داد. ما دانشجوي مسلمان را سر كلاس رشته هايي مي فرستيم كه علمي بر مبناي تجربه گرايي، مادي گرايي و انسان مداري صرف تدريس مي شود مسلما اين دانشجو يا در اعتقادات اسلامي خود شك خواهد كرد و يا در بهترين حالت علمي را فرا خواهد گرفت كه اعتقادي به آن ندارد و يا ميان اين دو حالت مذبذب خواهد ماند. چنين دانشجوهايي مسلما از توليد علم بومي عاجزند و چنين دانشگاهي در مقابل تهديدات نرم و تحريكات بيگانه بسيار متزلزل و سست خواهد بود چرا كه ماده فكري اهالي آن را بيگانگان از پيش فرستاده اند. دراين زمينه توجه و تامل در اعترافات سعيد حجاريان تئوريسين جنگ نرم اصلاح طلب ها بسيار عبرت آموز و هشدار دهنده است.
مسلما اگر قرار است در حوزه دانشگاه ها
مقابله اي با موج تهديد نرم غرب صورت گيرد اولين قدم را بايد با تغيير اين محتوا برداشت. مشكلي كه سال هاست جامعه دانشگاهي ما با آن درگير است و هنوز مرد راهي پيدا نشده كه حلش كند. آقاي دكتر زاهدي در ابتداي كار دولت نهم شعار علوم انساني اسلامي را دادند ولي با فشاري كه اصلاح طلب ها وارد ساختند اين شعار به فراموشي سپرده شد. مسلما بهره گيري از پتانسيل موسسه هايي چون موسسه امام خميني(ره) در قم كه در زمينه علوم انساني اسلامي سالها تجربه كسب نموده اند راه گشا خواهد بود.
او همچنين به عدم آگاهي اساتيد در مقابله با تهديدات نرم اشاره مي كند و مي گويد: توجه به اساتيد دانشگاه ها علي الخصوص در حوزه علوم انساني بسيار ضروري است متاسفانه برخي از اساتيد با افتادن در دام فعاليت هاي سياسي حزب مدارانه در پازل دشمن قرار مي گيرند و به جاي اينكه سنگ اعتقادات ديني و منافع ملي خود و كشور خود را به سينه بزنند به تريبون احزابي تبديل مي شوند كه رابطه شان با بيگانگان آشكار شده است.
اين دانشجو در ادامه اظهارات خود مي گويد: متاسفانه با سرمايه كلاني كه غرب در جهت تغيير افكار و سلايق قشر نخبه ما صرف كرد بايد اعتراف كرد كه بسياري از اساتيد ما نسبت به مقولاتي مانند تهديد نرم بي تفاوت اند يا خود به ابزاري براي اعمال تهديد بدل شده اند. بسيار معدودند اساتيدي كه اهميت و خطر اين مسئله را درك كرده و آگاه سازي قشر دانشگاهي را وظيفه خود بداند. بيشتر دانشگاه ها از چنين اساتيدي بي بهره اند. بايد تمهيداتي انديشيده شود كه چنين اساتيدي بتوانند در تمام كشور جريان سازي كنند. از طرف ديگر بايد موانع استاد شدن دانشجوهاي متعهد به حداقل برسد. در دوران 8 ساله دولت آقاي خاتمي بسياري از دانشجوهاي سياسي و هم جهت با دولت به طور غير قانوني بورسيه شدند و بسياري از اينها در حال حاضر هيات علمي هستند. علاوه بر اين چه در دانشگاه آزاد چه دولتي اساتيد كه با هم آشنايي دارند به سختي فردي با تفكرات متفاوت با آنها را به درون گروه مي پذيرند و حتي حق التدريس شدن هم براي دانشجوهاي متعهد بعضا و بخصوص در دانشگاه آزاد با مشكلاتي روبروست. اين مسائل و مشكلات حتما بايد در اسرع وقت حل شود. متاسفانه در اين زمينه ها در چهار سال گذشته هيچ كاري نشد و اگر هم شد دامنه اش به پايتخت و شهرهاي محوري كه هميشه مورد توجه اند محدود ماند. در حالي كه رشته هاي علوم انساني در اين سالها در همه كشور گسترده شد و همان اساتيد سابق همچنان اين رشته ها را تغذيه مي كردند و كسي را به درون خود راه نمي دادند مگر اين كه با تفكراتشان همخواني داشته باشد.
مهدوي همچنين به نقش كليدي دانشجويان در جهت مقابله با براندازي نرم اشاره مي كند و مي گويد: به دليل آن كه دانشجو روحيه حقيقت جويي و عدالت طلبي دارد و تن به ذلت و سرسپردگي
نمي دهد، در صورتي كه مباني اعتقاديش تصحيح و تقويت شود و اطلاعات و آگاهي هايش در زمينه سياست داخلي و خارجي افزايش يابد به افسري دلسوز، متعهد و كوشا در جهت دفاع از كشور در مقابل هر گونه تهديدي بدل خواهد گشت. اين تقويت مباني و بالا بردن آگاهي از طرق مختلف من جمله اساتيد، ارگان هاي فرهنگي زير مجموعه دانشگاه، تشكل هاي سياسي سالم و به طور ويژه از طريق بسيج دانشجويي مي تواند صورت گيرد. بسيج دانشجويي ظرف بسيار مناسبي براي دادن آگاهي و تقويت مباني دانشجوهاست و بايد در اين زمينه تشكيلات سازماني خود را بيش از پيش تخصص مند كند. در حال حاضر آنچه بسيج در دانشگاه عرضه مي كند هر چند خوب است ولي به هيچ وجه كافي نيست. البته از زمان روي كار آمدن سردار سراج كارهاي خوبي در اين زمينه شده كه انشاء ا... به ثمر خواهد نشست ولي آنچه از دورخيز سازمان بسيج دانشجويي در همين دوره جديد برمي آيد هم باز كفايت هجمه سنگين غرب به تفكرات و اعتقادات دانشجويان ما را نمي كند. بايد به دوره هايي مانند طرح ولايت كماً و كيفاً بيش از پيش اهميت داده شود.
اين دانشجو همچنين به نقش رسانه هاي مجازي در اين باره اشاره مي كند و مي گويد: اگر چه تا كنون با انجام فيلترينگ تا حد زيادي از دسترسي كاربران به محتواي مضر اينترنتي جلوگيري شده است ولي افزايش حجم اطلاعات و همچنين مطرح شدن وب 2 در فضاي مجازي حفظ سلامت سايبرتينك كاربران اينترنتي را تقريبا به امري غير ممكن مبدل ساخته است. وب 2 با سرويس هاي مختلف و رنگارنگ وبلاگ نويسي، ابرسايت هاي پرمخاطبي مانند فيس بوك، فرندفيد، تويتر و نسخه هاي داخلي آنها امكان توليد، انتشار و به اشتراك گذاري گسترده اطلاعات با هر مضموني را فراهم نموده است و اين هويت توليدكنندگان داده هاست كه مفيد و مضر بودن اين ابزار را معين مي كند. متاسفانه در اين زمينه هم غرب با سرمايه گذاري كلاني محتواي دنياي مجازي را به نفع خود جهت دهي كرده و در اين ميان اگر كسي اطلاعات مفيدي نيز منتشر كند در ميان حجم بسيار زياد محتواي مضري كه آن را احاطه كرده گم است و دقيقا به همين دليل است كه فيلترينگ چاره كار نيست.
مهدوي راه حل مقابله با محتواي تهديدآميز فضاي سايبر را توليد محتواي مفيد و آگاه كننده براي تمام كاربران عنوان مي كند و مي افزايد: اگر سايت هاي خبري منصف و قابل اعتمادي داشته باشيم و در مورد اخبار دروغ و شايعه ها فرهنگ سازي كرده باشيم و كاربران متعهد بيشتري را براي به اشتراك گذاري آگاهي هاي خود در سرويس هاي مختلف مانند وبلاگ ها ترغيب كنيم و استفاده صحيح از اين ابزارها را نيز به آنها آموزش تا حد زيادي فضاي مجازي مان را در مقابل تهديدات نرم مجازي واكسينه كرده ايم.
يكي از فعالان بسيج دانشجويي نيز در اين باره گفت: جريان شيطاني كه خواهان براندازي است متكي به سه ويژگي غفلت، قدرت و پول مي باشد.
بهزاد موچگاني با اشاره به اين كه يكي از پايه ها و اركان اساسي جنگ نرم استفاده از غفلت مردم در جهت پياده سازي اهداف براندازي است، مي گويد: مطالعه آثار مفيد و منابع غني نظير صحيفه امام، مطالعه تاريخ به خصوص تاريخ مشروطه با توجه به خطر وجود جريان روشنفكري در ايران و هشدار مقام معظم رهبري در اين زمينه، مراجعه به افراد مورد اطمينان و استمداد فكري از آنها به وسيله بحث و استدلال و نه تقليد كوركورانه و همچنين رصد اخبار دين و تحليل آنها مطابق با بيانات امام و رهبري از جمله راهكارهايي است كه باعث عدم استفاده از غفلت مردم، براي پياده سازي اهداف براندازي، مي شود.
او در ادامه مي گويد: در جهت مقابله با ركن ديگر براندازي يعني قدرت نيز بايد ديدگاه امام خميني (ره) را در اين زمينه سرلوحه خود قرار دهيم و با بازگشت به اسلام ناب، وحدت و اتحاد ملي مانع به قدرت رسيدن استكبار در ايران شويم.
موچگاني همچنين ايجاد فضاي باز سياسي توسط تشكل هاي دانشجويي و تحقق كرسي هاي هم انديشي براي شنيدن نظرات متفاوت، از جمله راه كارهاي جلوگيري از نفوذ قدرت بيگانگان در دانشگاه ها عنوان مي كند و در ادامه مي گويد: در جهت مقابله با ركن سوم براندازي نيز بايد به تقويت بعد معنوي و فضاي اعتقادي حاكم بر دانشگاه ها بپردازيم و با ايجاد روحيه معنوي براي دانشجويان در برابر مادي گرايي هاي غرب ايستادگي نماييم.




بنيان متزلزل علم سكولار سنگر فرماندهي3

دكتر مهدي گلشني
ستارگان خيلي زود تشكيل مي شدند و كل جهان انبساطش متوقف شده بود و جهان برگشته بود به وضعيت انقباض در جهت عكس وضع فعلي، و يا اينكه به اين مراحل كنوني نمي رسيد. بنابراين، يك تنظيم بسيار ظريفي لازم است بين نيروهاي طبيعت رخ داده باشد تا كربن بتواند به وجود آيد. من نمونه هايي از اين تنظيم را در كتاب از علم سكولار تا علم ديني ذكر كرده ام و اگر اندكي اين تنظيم ظريف متفاوت بود كربن پيدا نمي شد. اين تنظيم ظريف به نام اصل آنتروپيك معروف است. متالهين و فيزيكدانان خداباور اين تنظيم ظريف را نمودي جديد از برهان نظم دانسته اند، برهان نظم در سطح بالاتري كه خدشه هاي دارويني به آن وارد نيست و در واقع اين تنظيم ظريف را يك تعبير خداباورانه كرده اند: يعني اين تنظيم به اراده خداوندي صورت گرفته است، ولي غير متالهين و خداستيزان دنبال تعبيرهاي ديگر رفته اند، اما تعبيرهايي كه اينها دنبالش رفته اند همان قدر متافيزيكي است كه تعبير متالهان متافيزيكي بود. اينها گفته اند ما به جاي اينكه فقط يك جهان داشته باشيم بليونها بليون جهان داريم و در هر كدام از اين جهان ها ثابت هاي بنيادي جهان طبيعت مقدار خاصي دارند و اگر بليونها بليون جهان وجود داشته باشد بالاخره در يكي از اين بليونها بليون، جهان به صورت تصادفي آن تنظيم ظريف كه به پيدايش كربن منتهي مي شود وجود پيدا كرده است. آنها به اين طريق معتقد به بليونها بليون جهان مي شوند كه از فرض وجود خدا خود را رها سازند. اينجاست كه هويل (Hoyle) يكي از بزرگترين اختر فيزيكدانان دوران ما كه تمام تلاشش در دهه 50 و 60 اين بود كه برود سراغ آن نظريه كيهان شناسي كه جهان را ازلي و دائمي مي داند، يعني نظريه جهان ماندگار، ناچار شد اعتراف كند كه هيچ چيز به اندازه اصل آنتروپيك، الحاد وي را نلرزانده است. پس موضوع واحدي از طريق تجربه به ما ارائه شده است، (يك تنظيم ظريف) ولي در مقام تعبير هم تعبير خداباورانه و هم تعبير غيرخداباورانه كرده اند. 2- نمونه ديگر نظريه تكامل دارويني است. من كاري به ثبات يا عدم ثبات انواع ندارم از باب مماشات مي گويم: فرض كنيد انواع طبق نظري كه داروين ارائه كرده و البته بعداز وي اموري به آنها اضافه شده است به وجود آمده باشند. پيدايش اين انواع دو نوع تعبير شده است: تكامل گرايان غيرخدا باور مانند داكينز (Dawkins) استاد جانورشناسي دانشگاه آكسفورد صريحا مي گويد: «نيروهاي بي هدف تكامل كافي هستند كه تمام عجايب حيات ذهن را توضيح دهند»، ولي تعداد بسيار زيادي از فيزيولوژيستهاي خدا باور مي گويند ما تكامل را قبول داريم، اما اين مكانيسم را خداوند براي پيدايش بشر انتخاب كرده است. برخي از آنها آن بعد غيرمادي اضافه شده به بشر را هم قبول دارند. پس من به تئوري هاي جزيي كاري ندارم. اگر بنا باشد شما طيف يك عنصر را بخواهيد بررسي كنيد فرقي نمي كند در ايران يا آمريكا يا جاي ديگر بررسي كنيد، ولي مسئله مهم آنجايي است كه شما با تئوريهاي بنيادي سروكار داريد و مي خواهيد تصميم هاي نهايي را بگيريد و حرفهاي جهان شمول و بزرگ درباره جهان بزنيد. 3- نمونه سوم، مسئله حيات است كه كساني امثال داكينز و اتكينز Atkins چيزهاي كاملا مكانيكي فرض مي كنند و فكر مي كنند كه همين تحولات فيزيك و شيميايي مي توانند مسئله حيات را توضيح دهند. در مقابل بعضي ديگر معتقدند كه مسئله حيات و مسئله شعور بسيار پيچيده تر از آن است كه با فيزيك و شيمي توضيح داده شود.




طنزدانشجويي

سروش، كوش؟! سلام آقاي كهنه پوش
سلام عليك دكتر سروش

كجايي؟نيستي،اينورا
شنيدم سري داري تو سرا

شنيدم شدي پير دل سوخته
حساب و كتاب ،خارج آموخته

دوباره صدا كردي خيلي خفن
دوباره هوا كردي بند كفن

بازم اومدي تا حكايت كني
از اسلام و مردم شكايت كني

بگي ما عواميم و اسطوره اي؟
شما ها قواميد ومنظومه اي؟

بگي حرف دين واسه ما گم شده
خدا،شهروند ،مثل مردم شده

بگي كه خدا شخصيه فرديه
بهشت خدا چندو چون حزبيه

كتاب خدا شعر پيغمبره
حقوق بشر قانون برتره

شده ديگه سر بحث دنيا و دين
بريد خونهاتون راحت بخوابين

اومدي بعد از اين همه ماه و سال
بگي درد دين داري ،با داد و قال

اومدي بگي هنوزم زنده ام
مجالش بشه ببر درنده ام

مثل گرگ جامونده از قافله
شغالي كه دم داده توي تله

كني ناله نفرين زمين و زمون
كه اي واي عالم شده پر زخون

شده پر زخون عالم و آفتاب
بگرديده قلب تو اكنون كباب

كه اين ظلم از جانب كيستي
زمين و زمان هست يا نيستي

كني كينه چند ساله را تو عيان
به اين نام تحت چنين و چنان

كه مردم بياييد دادم رسيد
به من،من پاكزادم رسيد

واين شد كه اسلام شد درد تو
به هر روز و شام سردرد تو

 

(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(6(صفحه(10(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14