(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 12 مهر 1388- شماره 19478
 

اعلاميه باشگاه مهرگان

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




اعلاميه باشگاه مهرگان

براساس گفتأ درخشش، گروه وي از باشگاه مهرگان جدا است و اساساً در چهارچوبأ زير سازماندهي شده است. يك كميتأ اجرايي شامل درخشش و 7 نفر ديگر كه فقط يكديگر را مي شناسند. يك كميتأ مركزي متشكل از مسئولين 15 هسته، تعداد نامشخصي هسته، متشكل از مسئول هسته و 10 عضو و همين طور تعداد نامشخصي هسته هاي فرعي با 5 عضو. هر هسته، همان گونه كه اشاره شد، بايستي از بين متخصصين يا محققين سازماندهي شود. درخشش مي گويد، براي مثال، يك هسته شامل قضات و پرسنل وزارت دادگستري است، سايرين در راستاي موضوعات مورد علاقه يا متخصصين سازماندهي مي شوند، براي مثال هسته هايي هستند كه در مورد منابع نفت ايران، مسائل كار و كارگري، مالي و مالياتي، سازماندهي قضايي، سياست خارجي و غيره، تحقيق و بررسي مي كنند. تحقيقات از نقطه نظر قرارگيري در حوزه هاي مشكل يا منفي موضوع، تحليل عوامل دخيل و طرح پيشنهادات منطقي، به يكديگر متصل مي گردند. به اين نكته بايد توجه شود كه اين نوع سازماندهي مشابه گروههاي تحقيق و بررسي (مطالعاتي) « كانون ترقي» است كه هستأ اوليأ حزب ايران نوين و دولت منصور را تشكيل مي داد - - با يك اختلاف بزرگ - - اين گروه، خارج از الزامات و بدون نظارت دولت و بنابراين پنهاني يا در پوشش كار مي كند.
گروه از هر عضو ماهيانه بين 20 تا 300 ريال براساس قابليت پرداخت هر عضو پول مي گيرد، اين پول ها را به طور جداگانه در بانك ذخيره مي شوند تا ساواك نتواند آن را ردگيري نمايد. گروهها جزوات و كتابهاي زيادي تدوين كرده اند، ولي قادر نبوده اند آن را چاپ و منتشر كنند، زيرا ساواك مراقبت كاملي بر تسهيلات چاپي دارد. درخشش فكر كرده است كه آنها را در خارج از كشور چاپ نمايد.
هر چند درخشش اذعان دارد كه ساواك احتمالاً در باشگاه مهرگان و شايد در بعضي از هسته هاي گروه نفوذ نموده است، او معتقد است كه در كميتأ مركزي و اجرايي هنوز نفوذ نكرده است. درخشش آگاه است كه ايرانيان نسبت به مسائل امنيتي و حفاظتي، مردم ناآگاهي هستند، ولي معتقد است كه سازمان وي، با بهره برداري از مندرجات جزوات حفاظتي و امنيتي حزب توده، از اين امر مستثني است. در اين ارتباط او اظهار داشت كه گروه وي خود را از نفوذ كمونيست ها نيز محفوظ داشته است. كميته اجرايي تاكنون حداقل دو بار «گزينش» شده اند و كساني كه توده اي بوده اند و آنهايي كه گمان مي رفته كه گناهكار شناخته شوند، از گروه اخراج گرديده اند. او اخيراً اظهار داشت كه كوشش هاي يارگيري در گروهها و سازمانهاي مختلف، بخصوص در وزارت فرهنگ، كه يك پايگاه حمايتي قوي است، وزارت دادگستري، وزارت دارايي و دانشگاه تهران، كه در آنجا تعدادي از جوانان جبهه ملي به علت فقدان رهبري در جبهه ملي داوطلبانه به گروه وي پيوسته اند، تشويق شده است. درخشش گفت كه همچنين با خليل ملكي از اتحاديه سوسياليست ها در ارتباط است. درخشش بتازگي گفته است كه بعضي از رهبران پيرتر جبهه ملي ( سنجابي، صديقي) به وسيلأ تلفن با وي تماس گرفته اند و از وي توصيه خواسته اند كه چگونه، اكنون كه دكتر مصدق رهبران پيرتر را ترك گفته است، عمل كنند و پيشنهاد كردند كه جبهه ملي بايد گسترش يابد، بدين ترتيب كه صرفنظر از ايدئولوژي يا يك گروه مخالف را به داخل خود بياورد و يا خود با گروهي ادغام شود. درخشش اظهار داشت كه به آن رهبران گفت به عقيدأ وي جبهه ملي تمام شده است و بايد يك «جبهه» جديد، براساس يك نيروي ثابت قدم و متمايل به ابزار جديد و روش هاي آزمايش نشدأ مخالفت مسالمت آميز رژيم ايجاد شود. جمع بندي او اين بود كه باشگاه مهرگان و ساير معلمان طبيعتاً گرداگرد هستأ چنين گروههايي كه ائتلاف مي كنند، خواهند بود. (با تخمين 80000 معلم، درخشش اظهار مي دارد كه 50000 نفر آنها اعضاي باشگاه مهرگان هستند، اكثريت غالب آنها را او حاميان خود مي داند).
تقريباً از 15 آوريل، درخشش تصميم گرفت حساسيت و واكنش رژيم را با استفاده از اين واقعيت كه ظاهراً حفاظت پليس از باشگاه بسته شدأ مهرگان برداشته شده بود، محك بزند. او به بعضي از اعضا دستور داد كه براي شناسايي وضعيت به باشگاه بروند. در 16 آوريل يك گروه حدود 10 نفر داخل باشگاه شدند. در چهار ساعت بعد حدود 100 عضو به داخل و خارج باشگاه رفتند. باشگاه تا 12 آوريل باز بود، تا اينكه يك افسر پليس وارد باشگاه شد و به همه دستور داد خارج شوند. اعضا به طور صلح آميز باشگاه را ترك كردند. جالب توجه است كه باشگاه حدود 5 روز قبل از اين كه پليس آگاه شود و يا تصميم به اقدامي بگيرد، باز بود. درخشش شخصاً هيچ گاه نزديك باشگاه نرفت.

در 28 آوريل باشگاه مهرگان يك اعلاميه در 20000 نسخه منتشر كرد كه در آن به مردم اطلاع داده شد كه آنها در نظر دارند يك بار ديگر از معلم شهيد، خانلري، در سالروز شهادتش 2 مي تجليل به عمل آوردند. در اين اعلاميه از كليه معلمين و كارمندان وزارت فرهنگ دعوت شده بود كه به ياد همكار پر افتخارشان يك دقيقه سكوت كنند. همچنين در آن ذكر شده بود كه مراسمي در بعدازظهر روز 2 مي در مزار وي انجام مي شود و گردهمايي و سخنراني خواهد بود. بعد از آن، اعلاميه درخواست هاي زير را داشت (1) لغو پيش نويس قانون استخدام كشوري توسط مجلس، (2) اقدام در مورد اضافه حقوق ها و ترفيعات،
(3) بهبود وضع بيمه اجتماعي معلمان و احداث خانه هاي ارزان قيمت، و (4) بازگشايي مجدد و بلافاصله باشگاه مهرگان. در حقيقت باشگاه مهرگان خواسته هايش را ديكته مي كرد. همچنين همزمان با انتشار اعلاميه، باشگاه يك هيئت 15 نفره را نزد وزير جهانشاهي فرستاد تا خواسته هايشان را شخصاً به وي منتقل نمايند، وزير آنها را با احترام پذيرفت، قول داد كه هركاري بتواند در مورد درخواست هاي رديف 2 و 3 آنها انجام دهد، ولي اظهار داشت كه ساير خواسته ها در حدود اختيارات وي نيستند. مراسم گذاشتن دسته گله بر مزار انجام نشد، زيرا وقتي هيئت اعزامي به محل رسيدند آن را بسته يافتند و توسط تعداد زيادي افراد پليس، تحت امر دو يا سه نفر سرهنگ محاصره شده بود. براساس اظهار درخشش، يك دقيقه سكوت در مدارس تقريباً 59% مؤثر بود. منابع كنترل شده (CAS) گزارش داده اند كه عكس العمل در مدارس خيلي خوب بوده است.
در 6 ژوئن درخشش با خانواده اش ايران را به مقصد ليون ترك نمود تا در آنجا دختر بزرگترش توسط يك متخصص فرانسوي تحت عمل جراحي چشم قرار گيرد. او گفت كه تصميم دارد با دكتر اميني در ژنو تماس بگيرد، و ظاهراً مي خواهد در يك گردهمايي بين المللي آموزگاران در پاريس شركت نمايد، كه از دو نفر اعضاي باشگاه مهرگان جهت شركت در آن دعوت به عمل آمده است.
از طرف سفير مارتين اف. هرتز رايزن سياسي سفارت
درخشش، محمد - 42
تاريخ: 31 اوت 1964 - 22/5/43
سرّي - غيرقابل رؤيت براي بيگانگان - فقط استفاده داخلي
از: منبع كنترل شدأ آمريكايي (CAS)
به: رئيس بخش سياسي
موضوع: ممانعت دولت از شركت باشگاه مهرگان در كنفرانس بين المللي آموزگاران
مطالب زير جهت اطلاع شما و هرگونه استفاده اي كه مايليد از آن در محدوده هاي امنيتي تعيين شده به عمل آوريد، مي باشد. هرگونه گزارشي توسط شما از اين اطلاعات بايد قيد «غير قابل رؤيت براي بيگانگان» را داشته باشد، ولي نيازي به ذكر CAS به عنوان منبع نيست. منبع (F) تماس هاي خوبي با اعضاي باشگاه مهرگان دارد.
1- به علت وحشت رسمي از اين كه ممكن بود هيئت ايراني از شرايط موجود در ايران انتقاد نمايد، دولت ايران مانع شركت قانوني نمايندگان آموزگاران ايراني در كنفرانس بين المللي آموزگاران گرديد كه در سال 1964 تحت نظارت يونسكو در پاريس انجام خواهد شد. با نگهداشتن پاسپورت هاي آموزگاران وابسته به باشگاه مهرگان، كه تحت رهبري محمد درخشش وزير سابق فرهنگ، به عنوان اتحاديأ آموزگاران ايراني عمل مي كند، دولت مانع از آن شد كه باشگاه مهرگان به دعوت مجمع بين المللي آموزگاران پاسخ دهد و دو نفر آموزگار كه دعوت شده بودند، جهت شركت در كنفرانس، اعزام شوند. به جاي اين دو نفر، دولت ايران دو آموزگار از اصفهان انتخاب نمود كه مي شد به آنها از اين جهت كه انتقاد نخواهند كرد، اعتماد نمايد و آنها را به پاريس فرستاد. گزارشهاي رسيده به باشگاه مهرگان و مقالأ يك روزنامأ استراليايي نشان مي دهند كه كنفرانس از پذيرش هيئت اعزامي از سوي دولت خودداري نموده است.
2- در ماه مي 1964 درخشش اقدام نمود و توانست يك پاسپورت براي مسافرت به اروپا دريافت نمايد. در اواخر سال تحصيلي حدود 2500 معلم اقدام به درخواست پاسپورت سفر به خارج نمودند كه شامل دو نفري كه توسط درخشش جهت شركت در كنفرانس انتخاب شده بودند، يعني حسين نوابي و داود رسايي نيز مي شد. هر دو نفر مذكور از دبيران دبيرستان هاي تهران و از مقامات باشگاه مهرگان هستند. دولت شنيده بود كه باشگاه مهرگان در نظر دارد دو نفر را به كنفرانس آموزگاران بفرستند و به علت اين كه افراد انتخاب شده را شناسايي نمايد، لذا همه پاسپورت هاي آموزگاران را به استثناي آنهايي كه كاملاً از نظر سياسي شناخته شده بودند، نگهداشت. در يك مصاحبه در ژوئن 1964، سرلشگر نصيري، رئيس پليس كشور، به يكي از نمايندگان معلمين گفت كه تصميم به حفظ پاسپورت هاي آموزگاران بدين سبب بود كه دولت نمي خواهد آموزگاران ايراني در « كنفرانس تخت نظر كمونيست ها در پاريس» شركت نمايند.
3- وقتي مشخص شد كه مأمورين باشگاه مهرگان نمي توانند به اروپا سفر كنند و در كنفرانس شركت نمايند، درخشش از اروپا بازگشت و با ارسال نامه اي به مجمع بين المللي آموزگاران از اين كه باشگاه مهرگاه قادر نيست نمايندگان خود را اعزام دارد، عذرخواهي نمود و در مورد اوضاع و احوال و عمل دولت در تعطيل كردن باشگاه آنها توضيح داد. چند نسخه از اين نامه به طرق مختلف براي مجمع بين المللي آموزگاران ارسال شد كه اگر دولت بخواهد مانع شود، در نهايت يك نسخه از آن به مقصد برسد. يك ايراني كه قبلاً در فرانسه بود به نمايندگي از سوي باشگاه مهرگان به عنوان ناظر در كنفرانس معرفي شد، ولي مشخص نيست اين فرد دعوتنامأ نظارت را دريافت نموده است يا نه.
4- نتيجأ ممانعت از سفر تابستاني بسياري از معلمان توسط دولت اين بود كه اين معلمان از دولت كنار كشيدند و تمايل بيشتري به همكاري با باشگاه مهرگان و درخشش پيدا كردند.
درخشش، محمد - 52
تاريخ: 23 نوامبر 1964 - 2/9/43
سرّي - غيرقابل رؤيت براي بيگانگان - فقط استفاده داخلي
از: منبع كنترل شدأ آمريكايي (CAS)
به: رئيس بخش سياسي
موضوع: بازجويي ساواك از رهبران باشگاه مهرگان
مطالب زير جهت اطلاع شما و هرگونه استفاده اي كه مايل باشيد از آن در محدودأ امنيتي تعيين شده به عمل آوريد، مي باشد. هرگونه گزارشي از اين اطلاعات از جانب شما بايد قيد «غيرقابل رؤيت براي بيگانگان» را داشته باشد، ولي نيازي به ذكر CAS به عنوان منبع نيست. منبع (F) با اعضاي باشگاه مهرگان تماس هاي خوبي دارد.
1- در 12 و 17 نوامبر، ساواك تهران به ترتيب زارّه (Zarreh) (اسم اول نامعلوم) جانشين رئيس باشگاه مهرگان و عبدالحسين نوابي، مدير آن را براي بازجويي احضار نمود. سرهنگ مولوي، رئيس ساواك تهران شخصاً بازجويي را انجام داد.
2- پس از سؤالات بيوگرافيك كه از هر دو نفر شد، مولوي به آنها گفت كه فعاليت هاي آنها در دو سال گذشته براي برنامه اصلاحات شاه مخرب بوده است و اگر به فعاليت هاي خود در باشگاه مهرگان محمد درخشش ادامه دهند، خطر تبعيد يا زنداني شدن را مي پذيرند. مولوي گفت آيت الله خميني بلافاصله تبعيد شد و براي درخشش نيز ممكن است همين اتفاق بيفتد. پس از آن، همأ تقصيرهاي فعاليت هاي غيرقانوني معلمان به گردن زارّه و نوابي خواهد افتاد.
3- مولوي براي هر دو نفر توضيح داد كه برنامأ اصلاحات نياز به وضعيت سياسي داخلي با ثبات دارد و هرگونه فعاليتي كه سعي در تحريك مردم برعليه دولت داشته باشد، خيانت محسوب شود.
4- زارّه و نوابي هر دو به مولوي گفته اند كه وضعيت سختي هم اكنون در بين آموزگاران وجود دارد و آنها از اثرات ضعيف لايحه پيشنهادي حقوق مستخدمين كشوري خيلي ناخشنود هستند و بهترين كار براي حصول اطمينان از آرامش كشور اين است كه خواسته هاي قانوني 90000 آموزگار برآورده شود. مولوي در موقع مرخص كردن آنها، گفت كه نظريات آنها را يادداشت مي كند و جهت ملاحظه آن را به مقامات بالاي دولت ارائه خواهد نمود.
درخشش، محمد - 62
تاريخ گزارش: 20 فوريه 1964 - 1/12/43
سرّي - غيرقابل رؤيت براي بيگانگان
تاريخ و محل تهيه اطلاعات: دسامبر 1964 -1965 اواسط فوريه 1965؛ ايران، تهران
منبع: يك ايراني (F) با تماس هاي خوب با اعضاي باشگاه مهرگان، از نوابي
موضوع: برخورد ساواك در قبال محمد درخشش و باشگاه مهرگان
1- در دسامبر 1964 ، عبدالحسين نوابي، مدير باشگاه مهرگان و همكار نزديك سياسي محمد درخشش، به سازمان امنيت و اطلاعات كشور ( ساواك) احضار شد و از وي خواسته شد در مورد فعاليت هاي خود برعليه لايحأ پيشنهادي حقوق مستخدمين كشوري توضيح بدهد. باشگاه مهرگان، بدون تصويب دولت، به عنوان انجمن آموزگاران ايران خدمت مي نمايد.
نظريه منبع: در نوامبر 1964 ، باشگاه مهرگان اعتراضيه اي منتشر نمود كه در آن اعلام شده بود كه در لايحه پيشنهادي حقوق مستخدمين كشوري براي آموزگاران حقوقي كمتر از ساير كارمندان دولت با همان سوابق و تحصيلات در نظر گرفته شده است، سالهاي خدمت براي رسيدن به مرحله بازنشستگي از 30 به 40 افزايش داده شده است و به رؤسا اجازه داده شده كه مطابق ميل خود به آنها ترفيع بدهند. حدود 14000 امضا به اين اعتراضيه پيوست شده و به سناتور محمدعلي ممتاز ارائه گرديده است. از نوامبر تا فوريه 1965، مبارزه فشرده اي برعليه اين قانون از طريق تلفن ها و نامه هاي متعددي كه به نمايندگان مجلس رسيد، بالاخره تلگرام به نخست وزير منصور و تظاهرات نشسته در دفتر وزير فرهنگ، انجام شد.
2- در بازجويي ساواك از نوابي، سرهنگ حمزه لو (اسم اول نامعلوم) به نوابي گفت كه چنين تحريكاتي توسط باشگاه مهرگان مضر براي جو آرامشي است كه براي پيشبرد برنامأ اصلاحات ضروري است. وقتي نوابي اعتراض نمود كه جو آرامش ذكر شده توسط حمزه لو، ممكن است به سادگي قبل از بوجود آمدن نارضايتي ايجاد گردد. حمزه لو شديداً عصباني شد و به نوابي گفت كه هرگونه تظاهرات بعدي يا انتشارات توسط باشگاه مهرگان موجب واكنش سريع و ناخوشايند ساواك خواهد شد. يك هفته پس از اين بازجويي نوابي مجدداً به ساواك احضار شد، و اين بار هم توسط حمزه لو و هم سرهنگ علي اكبر مولوي ، رئيس ساواك تهران، بازجويي شد. بيشترين حرف را مولوي زد و به نوابي گفت كه ساواك برعليه آموزگاران عمل نمي كند و در واقع اميدوار است كه آنها تشخيص دهند ساواك فقط وظيفه محوله به خود را انجام مي دهد و سعي دارد كشور را آرام نگهدارد. مولوي به نوابي گفت كه مهمترين مانع در روابط آموزگاران و دولت، محمد درخشش است، كه مولوي او را مردي منحرف و جاه طلب توصيف نمود. نوابي كه از برخوردهاي متناوب خشن و آرام اين دو افسر ساواك گيج شده بود درخواست ملاقات با تيمسار حسن پاكروان را كرد، كه در آن زمان رئيس ساواك بود.
3- در اواسط ژانويه 1956 ملاقات با پاكروان ترتيب داده شد و حمزه لو و مولوي نيز حضور داشتند. نوابي به پاكروان گفت كه او مايل است از شخص پاكروان بشنود كه آيا آموزگاران مي توانند خواسته هاي قانوني خود را كه شامل افزايش حقوق نيز مي شود، در روزنامه ها منتشر نمايند، و صداي مخالفت را با لايحه پيشنهادي حقوق مستخدمين كشوري، بدون اينكه خائن محسوب شوند، بلند نمايند. نوابي به پاكروان گفت كه اگر حقوق آموزگاران مورد احترام و توجه قرار گيرد، مي توانند نيروي مفيدي در انقلاب سفيد شاه باشند و مانند ايرانيان خوب برعليه خارجيان موذي و بخصوص تبليغات طرفداري از ناصر ، كه در اين روزها كشور را فرا گرفته است، بجنگند. پاكروان در وسط جمله، حرف نوابي را قطع نمود و به او گفت كه دولت اهميتي به ناصر و تبليغات وي نمي دهد و نيازي به تدارك دفاعي ضد تبليغي ندارد. پاكروان ادامه داد كه فعاليت هاي درخشش، نوابي و باشگاه مهرگان از مدتها قبل تحت مراقبت بوده اند و اين كه هيچ نتيجه اي نمي توان گرفت جز اين كه درخشش و گروه وي كارشكنهايي هستند كه هيچ كاري در جهت پيشبرد صلح و امنيت داخلي انجام نمي دهند. او به نوابي هشدار داد كه بايد به همكاري خود با درخشش پايان دهد كه به نفع خودش خواهد بود. آنگاه پاكروان جلسه را ترك كرد و نوابي را به مولوي سپرد. مولوي به نوابي گفت كه او مشاهده كرد كه برخورد پاكروان نسبت به درخشش قاطع بود و هيچ فايده اي براي او نخواهد داشت كه با درخشش ارتباط سياسي داشته باشد. مولوي به نوابي پيشنهاد نمود كه ادامه بحث را به زمان ديگري در آينده موكول نمايند.
4- در اوايل فوريه نوابي به دفتر تيمسار نعمت الله نصيري، كه در اين مدت به عنوان رياست ساواك جايگزين پاكروان شده بود، احضار شد. نصيري در تابستان 1964 با نوابي در مورد آموزگاراني كه مايل بودند براي تعطيلات تابستاني به خارج كشور بروند، مصاحبه نموده بود. تيمسار با نوابي گرم برخورد نمود. نصيري از نوابي پرسيد چرا او به حمايت از درخشش، كسي كه از نظر تحصيلات خيلي كمتر از نوابي است و فساد او در مدت وزارت فرهنگ به صورت افسانه درآمده است، ادامه مي دهد. نصيري با بهره گيري از عباراتي مشابه عبارات مولوي در جلسه قبل، گفت كه تنها اعتراضي كه ساواك به باشگاه مهرگان دارد، رهبر آن درخشش است. سپس نصيري هشدار داد كه دولت عملياتي بر عليه درخشش را در آينده نزديك برنامه ريزي كرده است، ولي او مشخص نكرد كه چه عملياتي خواهد بود.
5- نوابي كه فقط در مورد جلسه اول با حمزه لو به درخشش گفته بود، اظهار داشت كه به نظر مي رسد ساواك نسبتاً از شخصيت ها و فعاليت هاي باشگاه مهرگان به خوبي مطلع است و اين كه پيشنهادات ساواك در بركنار كردن درخشش از رياست باشگاه مهرگان، همزمان با نارضايتي هايي است كه در داخل باشگاه از روش هاي ديكتاتوري منشانأ درخشش و عدم توجه وي به توصيه هاي ساير اعضا به وجود آمده است. دكتر محمد مشايخي با اعتراض باشگاه را ترك كرده و زارّه (اسم اول نامعلوم) يكي از فعالان مهرگان، در شرف استعفا است. نوايي به طور فرضي نتيجه گيري كرده است كه ساواك از نارضايتي هاي داخل باشگاه مهرگان مطلع است و سعي مي كند اختلاف بين درخشش و ساير اعضاي باشگاه را عميق تر كند. به هر حال نوابي اين برداشت را نداشت كه نصيري در موقع ذكر عمليات دولت برعليه درخشش، بلوف زده باشد. (اظهارنظر منبع: در دسامبر 1964 وزير دادگستري يك نماينده نزد درخشش فرستاد و از وي خواست تا به سؤالاتي در مورد بعضي سرمايه هاي دولت كه در زمان وزارت وي در وزارت فرهنگ تحت كنترل او بوده اند، پاسخ دهد. چون در آن زمان درخشش به علت بيماري سياتيك بستري بود، درخواست تعويق نمود و به وي دو ماه فرصت داده شد. )
6- قبل از دستگيري احتمالي درخشش و همچنين با ايدأ حفظ ساير اعضايي كه به علت مخالفت با درخشش در حال كناره گيري از باشگاه بودند، نوابي برنامه ريزي نمود كه با پاره اي از رهبران كليدي باشگاه بدون اطلاع درخشش تماس بگيرد و با آنان براي ادامأ فعاليت هاي باشگاه در صورت بازداشت درخشش برنامه ريزي نمايد.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14