(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 13 مهر 1388- شماره 19479
 

ميراث خواران استعمار

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




ميراث خواران استعمار

درخشش، محمد - 27
زمان: 22 مارس 1965 - 31/1/44
خيلي محرمانه
صورت مذاكرات شركت كنندگان: خانم محمد درخشش چارلز ان. راسياس، دبير دوم
موضوع: «دستگيري» محمد درخشش
من حدود ساعت 14 به منزل آقاي درخشش تلفن كردم تا ببينم آيا براي وي امكان دارد كه براي گرفتن هديه هاي نوروز كه براي وي و همسر و دو دختر كوچكش تهيه كرده بودم، نزد من بيايد. خانم درخشش به تلفن پاسخ داد و صداي وي به قدري ضعيف شده بود كه من به سختي وي را شناختم. به نظر نمي رسيد كه حال خانم درخشش به هيچ وجه خوب باشد و خودش نيز گفت كه مريض است. شوهر وي آنجا نبود، ولي او به محض ديدن وي خواهد گفت كه من برايش تلفن كرده ام. من احساس كردم كه مشكلي پيش آمده است، ولي خانم را تحت فشار نگذاشتم.
در حدود ساعت 20/14 خانم درخشش به من زنگ زد كه بگويد از اين كه با من بد حرف زده متأسف است، زيرا وي خيلي مضطرب و پريشان بود و نمي توانست در تلفن با من آزادانه صحبت كند، زيرا احتمالاً مكالمات تلفن كنترل مي شدند و او اكنون از تلفن عمومي با من تماس گرفته است. او توضيح داد كه امروز صبح امريه اي از طرف وزارت دادگستري براي شوهر وي جهت حضور در دادگاه صادر شده بود، به هر حال دوستان شوهرش در «سازمان» به او اطلاع داده بودند و او مخفي شده بود. او گفت كه شوهرش هنوز در شهر است، ولي او اميدوار است كه به زودي در خارج تهران به وي بپيوندد. او گفت كه دو نفر مرد خانه را زير نظر گرفته اند. من موافق بودم. من از اين وقايع اظهار تأسف كردم و براي شوهرش آرزوهاي خوب نمودم. او براي من و خانواده ام نوروز خوبي آرزو كرد و گفت كه اگر اوضاع بهتر شود با من تماس خواهد گرفت. من از او تشكر كردم و اظهار تأسف نمودم كه در شرايط فعلي نمي توانم برايش نوروز خوبي آرزو نمايم.
درخشش، محمد - 28
تاريخ: 31 مارس 1965 - 11/2/44
سرّي - غيرقابل رؤيت براي بيگانگان - فقط استفادأ داخلي
از: منبع كنترل شده آمريكايي (CAS)
به: رئيس بخش سياسي
موضوع: اقدام به دستگيري محمد درخشش
مطالب زير جهت اطلاع شما و هرگونه استفاده اي كه مايليد از آن در محدودأ امنيتي تعيين شده به عمل آوريد، مي باشد. هرگونه گزارشي توسط شما از اين اطلاعات بايستي قيد «غيرقابل رؤيت براي بيگانگان» را داشته باشد، ولي نياز به ذكر CAS به عنوان منبع نيست. منبع (F) داراي تماسهاي خوب در بين اعضاي باشگاه مهرگان است.
1- در 19 مارس 1965، اعضاي باشگاه مهرگان، اطلاعاتي از طريق خبرچينان هوادار در وزارت دادگستري ايران دريافت داشتند كه محمد درخشش به آنجا احضار خواهد شد تا به سؤالاتي پاسخ دهد. عليرغم بدي حالش او را از خانه اش در تهران خارج كرده و به خانه مخفي ديگري در همان شهر برده اند.
2- در 20 مارس يك دكتر از وزارت دادگستري، به همراه يك بازپرس دادگستري و تعداد زيادي مأمورين پليس، به خانه درخشش وارد شدند تا او را معاينه كنند و سپس براي بازجويي با خود ببرند، آنها فهميدند كه درخشش «خارج» شده است و مجبور شدند با دست خالي از آنجا بروند. پس از آن براي خانأ درخشش سه نفر محافظ گذاشته شد.
3- درخشش تصميم دارد كه تا بعد از نوروز، زماني كه احتمالاً او خودش را به مقامات تسليم خواهد كرد، مخفي بماند. درخشش بلافاصله پس از اقامت در مخفي گاه استراحت نموده و خواسته است كه خانمش را نزد وي ببرند. دوستانش در مخالفت با اين كار به وي گوشزد كرده اند كه بدون شك خانمش تحت مراقبت است.
4- چند روز پس از مخفي شدن درخشش، خانمش به ديدن تيمسار نصيري، رئيس ساواك، رفته و از نصيري خواسته است كه وزارت دادگستري را از دستگيري شوهرش منصرف سازد. نصيري گفته است كه اين گونه كارها در دست وي نيست، زيرا درخشش براي پاسخگويي در يك موضوع جنايي احضار شده و نه يك تخلف سياسي. خانم درخشش با نصيري بحث نمود كه به داستان از زبان درخشش نيز گوش كند و به نصيري گفت كه احتمالاً درخشش در ساعت
00/15 عصر همان روز به نصيري در ساواك تلفن خواهد نمود. جريان به درخشش اطلاع داده شد و درخشش از مخفي گاه خود در ساعت 15 به نصيري تلفن كرد. نصيري به درخشش توصيه نمود كه خود را معرفي نمايد و ايجاد مشكل براي خودش را متوقف كند.
5 - ساير رهبران باشگاه مهرگان، وقتي از مكالمه تلفني مطلع شدند، بلافاصله تشخيص دادند كه ممكن است تلفن ردگيري شده باشد و درخشش را به محل ديگري منتقل نمودند. از ديدگاه آنها اقدام درخشش در تماس با نصيري اقدام معقولي نبوده است، نه فقط بدين دليل كه ممكن بود محل وي شناسايي شود، بلكه بدين سبب كه نشانه عصبي بودن و عدم تصميم گيري از سوي درخشش بوده است. (اظهارنظر: به نظر نمي رسد مدت زيادي طول بكشد تا پليس محل درخشش را كشف نمايد، زيرا دستيارانش كه فرض مي شود شناخته شده هستند و تحت مراقبت مي باشد، مرتباً با وي ملاقات مي كنند).

درخشش، محمد - 92
خيلي محرمانه - غيرقابل رؤيت براي بيگانگان
مكان: 26 آوريل 1965 - 17/1/44، منزل راسياس
صورت مذاكرات شركت كنندگان: آقاي مصطفي درخشش چارلز ان. راسياس، دبير دوم سفارت زمان و
موضوع: فعاليت هاي برادر او و آموزگاران
من از آقاي درخشش پرسيدم كه آيا برادر او از مخفيگاه خارج شده است. او در پاسخ گفت كه برادرش از مخفيگاه خارج نشده است، زيرا در انتظار توزيع اعلاميه هايي به دفاع از خود است. اين اعلاميه ها در حال تهيه هستند و توسط اعضاي باشگاه مهرگان توزيع خواهند شد. او انتظار دارد كه اين اعلاميه ها ظرف چند روز آينده در ميان اكثر آموزگاران توزيع شوند. وي شنيده بود كه دو اعلاميه به طور جداگانه تهيه شده است كه يكي در دفاع از فعاليت هاي برادرش و ديگري چيزي در همين راستا است، ولي او دربارأ اعلاميه دوم ايدأ روشني نداشت. او تأكيد كرد كه برادر خود را از زماني كه به مخفيگاه رفته، نديده است و اطلاعاتش در مورد فعاليت هاي معلمان را از طريق دوستان خود در ميان آموزگاران به دست آورده است. او گفت هنگامي كه به تازگي يك مأمور ساواك از وي پرسيده بود كه وي چه ارتباطي با فعاليت هاي برادرش دارد، در پاسخ گفته بود كه هيچ ارتباطي ندارد. در واقع، وي به مأمور ساواك گفته بود كه او خود و برادرش را با برادران صالح كه خطمشي هاي سياسي مختلفي اتخاذ كرده اند، مقايسه مي كند، بدين معني كه جهانشاه صالح به دربار بسيار نزديك است، در حالي كه اللهيار صالح در زمرأ گروه مخالف يعني جبهأ ملي مي باشد. مصطفي وفاداري خود را نسبت به حكومت ابراز داشته بود. چند روز قبل، مصطفي به ديدن دوست خود شجاع الدين شفا در وزارت دربار رفته بود. در جريان صحبت هايش، شفا به مصطفي گفته بود به طوري كه شنيده، برادرش به دردسر افتاده است و در ضمن تذكر داده بود كه برادرش به علت درگيري در فعاليت هاي دكتر علي اميني گرفتار شده است. اين صحبت به طور ضمني اشاره براين داشت كه هدف اصلي همانا دكتر علي اميني بود كه در نتيجه دوستان و حاميان شناختأ شدأ وي نيز كنار گذاشته مي شدند. مصطفي گفت كه توسط بعضي از رهبران باشگاه مهرگان مطلع شده بود كه آنها تصميم گرفته اند در صورت دستگيري و زنداني شدن برادر وي، آموزگاران را به اعتصاب فرا نخوانند و در عوض آموزگاران حمايت خودشان را از محمد درخشش، با تخصيص يك روز حقوق به صندوق باشگاه مهرگان نزد بانك ملي نشان دهند.

درخشش، محمد - 30
تاريخ: 20 آوريل 1965 - 13/1/44
خيلي محرمانه
از: بخش سياسي - چارلز ان. راسياس
به: بخش سياسي آقاي هرتز
موضوع: محمد درخشش، وزير سابق فرهنگ
برادر درخشش، مصطفي ، امروز عصر مرا مطلع ساخت كه براساس اطلاعاتي كه او از خانم درخشش دريافت نموده، حدود سه روز قبل برادرش از مخفيگاه خارج شده است و در حال حاضر در خانه اش مي باشد. بلافاصله پس از خروج از مخفيگاه برادرش تلگرافي به وزير دادگستري ارسال نموده مبني بر اين كه آماده است هرطور كه مورد نظر وزير باشد خود را براي بازجويي معرفي نمايد. تا ديشب درخشش پاسخي از وزارت دادگستري دريافت نكرده است.
مصطفي گفت كه او مايل است ملاقاتي با برادرش، هر زماني كه من بخواهم، ترتيب دهد. من گفتم كه از خبر سلامتي برادرش خوشحالم و هر زمان كه برنامه هايم اجازه دهد او را خبر مي كنم كه ترتيب ملاقات با برادرش را بدهد.
اظهارنظر: براساس منابع CAS چند روز قبل درخشش در وزارت دادگستري حاضر شد. از آنجا كه وزير در آن زمان آمادگي نداشت كه در مورد وي كاري انجام دهد، او و كساني كه وي را همراهي مي كردند، بدون حادثه اي وزارت دادگستري را ترك نمود.
به طور طبيعي من علاقمند به ديدن درخشش هستم، تا نظر وي را راجع به وقايع بدانم. من هيچ اشكالي نمي بينم كه چنين كاري انجام دهم، چه او را در خانه خودم يا در خانه برادرش ببينم يا (اگر او بخواهد) به خانه اش تلفن كنم. اگر شما موافق باشيد من در اوايل هفته آينده با او ملاقات نمايم.
راسياس دستور دستنويس (م): چارلز ان. راسياس
من هيچ اضطراري براي ملاقات شما با او نمي بينم - چرا ننويسم مثلاً سه هفته؟ امضأ
(هرتز )
درخشش، محمد - 13
تاريخ: 21 اكتبر 1965 - 20/7/44
سرّي - غيرقابل رؤيت براي بيگانگان - فقط استفادأ داخلي
از: منبع كنترل شدأ آمريكايي (CAS)
به: رئيس بخش سياسي
موضوع: تلاشهاي محمد درخشش براي آسان گرفتن بر خليل ملكي
مطالب زير جهت اطلاع شما و هرگونه استفاده اي كه مايليد از آن در محدودأ امنيتي تعيين شده به عمل آوريد، مي باشد. هرگونه گزارشي توسط شما از اين اطلاعات بايستي قيد «غيرقابل رؤيت براي بيگانگان» را داشته باشد، ولي نيازي به ذكر CAS به عنوان منبع نيست.
همسر خليل ملكي اخيراً به محمد درخشش گفته است كه با اشخاصي كه در شاه نفوذ دارند، تماس بگيرد تا او (شاه) را متقاعد سازد كه ملكي را آزاد كند يا حداقل با او نرمتر رفتار كند. خانم ملكي از درخشش خواست كه سيد ضيأ طباطبايي، سناتور سيد جلال تهراني و اسدالله علم را ببيند.
2- در 7 اكتبر، درخشش از نخست وزير سابق، علم ، درخواست نمود كه از طرف ملكي با شاه صحبت كند. درخشش اضافه نمود كه وي از علم خواسته است اسم وي را نزد شاه نبرد، زيرا ممكن است نتيجأ عكس داشته باشد. علم موافقت كرده است كه با شاه صحبت كند و نتيجه را به درخشش بگويد.
درخشش، محمد - 23
تاريخ: 11 دسامبر 1965 - 20/9/44
سرّي - غيرقابل رؤيت بيگانگان
از: منبع كنترل شدأ آمريكايي (CAS)
به: رئيس بخش سياسي
موضوع: واكنش محمد درخشش در قبال كتاب ضد آمريكايي
مطالب زير جهت اطلاع شما و هرگونه استفاده اي كه مايليد از آن در محدودأ امنيتي تعيين شده به عمل آوريد، مي باشد. هرگونه گزارشي توسط شما از اين اطلاعات بايستي قيد «غيرقابل رؤيت براي بيگانگان» را داشته باشد، ولي نيازي به ذكر CAS به عنوان منبع نيست.
1- محمد درخشش، وزير سابق فرهنگ و در حال حاضر رهبر انجمن غير رسمي معلمان، باشگاه مهرگان، در اوايل دسامبر 1965 اظهار داشت كه بيشتر كتاب ميراث خواران استعمار ( روزنامه كيهان) نوشته مهدي بهار را خوانده است. او اظهار داشت كه چاپ اين كتاب شور و احساسي در بين روشنفكران با تفكرات مخالف ايجاد كرده است، زيرا انتشار چنين كتاب ضد آمريكايي، به طور واقعي آنچه را كه مخالفان از چند ماه قبل احساس كرده بودند مبني بر اين كه بيگانگي و بيزاري رو به رشدي بين حكومت شاه و حكومت آمريكا وجود دارد را تقويت مي كند.
2- درخشش كه حدود بيست جلد از اين كتاب را از مجله تهران مصور تهيه نموده است، گفت در ذهن وي كوچكترين شكي وجود ندارد كه نه تنها كتاب با تأييد سازمان امنيت ( ساواك)، بلكه با همكاري آن چاپ شده است. او به آمار كمك هاي آمريكا به ايران كه در كتاب مورد استفاده قرار گرفته است، اشاره كرد و گفت كه تحقيقات براي نوشتن كتاب بايستي يك كوشش گروهي باشد. درخشش گفت، شاهد ديگر اين كه باشگاه مهرگان سعي كرده بود كتابي در مورد مسائل اجتماعي در ايران كه تحريك آميز هم نبود، چاپ نمايد، ولي سانسور ساواك به قدري شديد بود كه هيچ چاپخانه اي راضي به همكاري نشد.
3- درخشش گفت كه كتاب به خودي خود، كتاب خوبي نيست و حاوي بسياري وقايع و نظريات غير دقيق است. او شخصاً از اين كه مي ديد كتاب منتشر شده است، خشنود بود، زيرا عقيده داشت كه اين مي تواند آتش تشنجات بين آمريكائيان و رژيم را دامن بزند. در تجزيه و تحليل درخشش، تنها اميد مخالفين پشتيباني يك يا چند قدرت خارجي است.
او معتقد است كه هر چه ارتباطات شاه با ايالات متحده سردتر شود، ايالات متحده علاقأ بيشتري خواهد داشت كه دوستان و حامياني در ايران به دست آورد. درخشش گفت كه روحيأ مخالفين به شدت در خلال كنگره ادبيات ماه اكتبر تهران افسرده شد، زيرا در آنجا ديده شد كه نمايندگان بسياري از كشورهاي خارجي رژيم را تحسين مي كنند. با انتشار كتاب بهار، كه بعضي ها آن را پاسخ ساواك به سمينار مشهور هاروارد و مقالأ صد رژيم منتشر شدأ حسين مهدوي در (مجلأ) Foreign Affairs مي دانند، ديگ شروع به جوشيدن كرده است (منظور اين است كه اختلافات شروع به خودنمايي كرده اند. -).
درخشش، محمد - 33
تاريخ: 11 ژانويه 1966 - 12/10/44
سرّي - غيرقابل رؤيت براي بيگانگان
از: منبع كنترل شدأ آمريكايي (CAS)
به: رئيس بخش سياسي
موضوع: وضعيت مالي باشگاه مهرگان
مطالب زير جهت اطلاع شما و هرگونه استفاده اي كه مايليد از آن در محدودأ امنيتي، تعيين شده به عمل آوريد، مي باشد. هرگونه گزارشي توسط شما در مورد اين اطلاعات بايستي قيد «غيرقابل رؤيت براي بيگانگان» را داشته باشد، ولي نيازي به ذكر CAS به عنوان منبع نيست.
1- باشگاه مهرگان محمد درخشش در حال حاضر قادر نيست هزينه هاي جاري از جمله تعهدات و سهم اعانات خود را تأمين نمايد و در مدت چهار سال گذشته 3/1 ميليون ريال از سرمايه اولين 9/1 ميليون ريالي را كه از مبارزه «يك روز حقوق» معلمان در سال 1961 به دست آمده بود، خرج كرده است. در اواخر 1965، باشگاه مهرگان داوطلب شد كه دو مدرسه شبانه افتتاح نمايد تا اعضاي آن بتوانند از وقت خود استفاده نمايند. رهبران مهرگان انتظار داشتند كه درآمدهاي مدرسه، مخارج را تأمين كنند و درآمدها تا ژوئن سال 1966 موازنه اي ايجاد نمايند.
2- مخارج ثابت ماهيانه مهرگان در زمان جاري به طور متوسط 40000 ريال بشرح زير است.
كرايه ساختمان باشگاه0 1500 ريال حقوق سرايدار باشگاه 3500 ريال
هزينه هاي مصرفي و روزانه 1500 ريال پرداخت به اعضايي كه به علت فعاليت هاي باشگاه شغل خود را از دست داده اند. 20000 ريال
3- علاوه بر مخارج ثابت فوق الذكر، باشگاه مهرگان در اواخر سال 1965، 200000 ريال براي دو كتاب ملل فقير و توسعه شتاب يافته در كشورهاي توسعه نيافته خرج نمودند تا تايپ شدند. (اظهارنظر: مقامات امنيتي ايران چاپ و فروش اين كتابها را به علت عدم دريافت مجوز چاپ توسط مهرگان، ممنوع نموده اند. ) در خلال آخرين ماه 1965، مهرگان همچنين 30000 ريال براي چاپ دو جزوه خرج نمود كه يكي مربوط به دادگاه ويژأ مستخدمين كشوري در مورد پرونده هدايتي - درخشش، و ديگري مربوط به كميتأ استخدام كشوري مجلس براي لايحأ حقوق مستخدمين كشوري بود.
4- قبل از ژوئن 1965، ماهيانه به طور متوسط 20000 ريال، براساس قدرت پرداخت هر عضو، از اعضاي مهرگان جمع آوري مي شد. از ژوئن 1965 تاكنون شهريه اعضا جمع آوري نشده است، زيرا به علت فشار افزايش يافتأ نيروهاي امنيتي، براي نمايندگان كميتأ بخش مشكل است كه بين معلمين بگردند و حق عضويت جمع آوري نمايند. بنابراين درآمد در حال حاضر صفر است.
5- جهت تأمين يك منبع مرتب درآمد براي آينده، دو سه مدرسه شبانه در تهران در اواخر 5691 افتتاح شدند. مدرسه «13 مهر» كه اعضاي مهرگان از ساعات آزاد خود براي تدريس در آن استفاده مي كنند، و با 150 دانش آموز تحت مديريت جمالي (Bathollah Jamali) اداره مي شود. مدرسه ديگر در جنوب تهران توسط صادق رئيس زاده (Raiszadeh) اداره مي گردد. تا امروز درآمدهاي اين دو مدرسه صرف بازپرداخت سرمايه گذاري براي راه اندازي مدرسه ها مي شود كه صرف ساختمان و تجهيزات شده اند. تا ژوئن 1966 ، سرمايه اوليه بازپرداخت خواهد شد و درآمدها را از آن پس مي توان صرف هزينه هاي جاري مهرگان نمود.
6- در ژانويه 1966 ، محمد درخشش اظهار داشت كه در نظر دارد از حميد بختيار، يك فرد مورد اعتماد و همكار سياسي، و يا از برادر درخشش، امير درخواست نمايد به مهرگان مقداري قرض بدهند تا مخارج باشگاه تا ژوئن 1966 تأمين گردد. درخشش اظهار داشت از اين كه يك بار ديگر درخواست «يك روز حقوق» را بنمايد خيلي اكراه دارد، زيرا عقيده دارد كه 600000 ريال باقي مانده، به عنوان يك ذخيرأ قابل قبول، جوابگو خواهد بود.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14