(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 26 مهر 1388- شماره 19488
 

عشق سياسي
عمليات رواني و جنگ نرم در گفت وگو با سردار سيدمسعود جزايري
دشمن چهار سال براي كودتاي نرم برنامه ريزي كرده بود
تاكتيك ها و ابزارهاي عمليات رواني دشمن در انتخابات 22 خرداد
ترور با سلاح رسانه
راههاي خروج از فتنه در جامعه اسلامي



عشق سياسي

روزنامه الوسط (بحرين) درشماره (روز پنجشنبه 16مهر) خود مقاله اي به قلم محمد عبدالله محمد درج كرد كه نويسنده طي آن، مقاله خود را در پاسخ به برخي از نويسندگاني كه درنگراني از احتمال نزديكي روابط بين ايران و آمريكا، سعي دارند برچسب ناچسب هم پيماني روابط بين ايران و آمريكا، اسرائيل و كشورهاي اروپايي را بزنند اختصاص داده و در رد اين ادعاها به اقداماتي اشاره كرده كه آمريكا از زمان پيروزي انقلاب اسلامي تاكنون عليه ايران اتخاذ كرده است؛ از جمله دست داشتن آمريكا در جنگ عراق عليه ايران، تهاجم ارتش آمريكا به تاسيسات نفتي ايران درسال هاي 1986 و 1987، سرنگوني هواپيماي مسافربري ايرباس توسط ارتش آمريكا، غرق كردن نفتكش هاي ايران در آبهاي خليج فارس از سوي آمريكا، اعمال سياست مهار دوگانه عليه ايران، اعمال مجازات عليه شركت هاي آمريكايي كه بيش از40ميليون دلار در زمينه نفت در ايران سرمايه گذاري مي كنند، وادار نمودن سازمان ملل از سوي واشنگتن جهت صدور چنين قطعنامه اي عليه ايران وغيره.
آنچه مي خوانيد متن كامل اين مقاله است.
¤¤¤
برخي مي گويند كه ايران هم پيمان صهيونيستها و هم پيمان قديمي ايالات متحده آمريكا است و نيز همپيمان با فرانسه، انگليس، آلمان و كل اروپا است، و حتي بيش از آن مي گويند ايران هم پيمان القاعده درعراق و افغانستان است! بطور عموم اصرار ورزيدن بر آن پوچ و بي ارزش است ولي پاسخ به آن خالي از لطف نيست و سرگرم كننده خواهد بود.
قبل از هر چيز به مسائل زير اشاره كنيم كه واشنگتن از سي سال پيش تاكنون سپرده هاي ايران را بلوكه نموده است باز مي گويند دو كشور همچنان همپيمان يكديگر هستند، سپس ايالات متحده آمريكا دركنار عراق وارد جنگ عليه ايران مي شود و وجود مراكز ارتش ايران و پادگانهاي آن درجبهه هاي ايلام، باختران و خوزستان را از طريق ماهواره هاي خود در اختيار ارتش عراق قرار مي دهد و همچنان مي گويند ايران همپيمان حتي آمريكاست!
بين سالهاي 1986 و 1987 ارتش آمريكا به تاسيسات نفتي ايران حمله مي كند و يك فروند هواپيماي ايرباس غـير نظامي ايران در ماه ژوئن 1988سرنگون مي كند و ناوچه هاي آمريكائي كشتيهاي نفتي ايران را در آبهاي خليج فارس (ن) غرق مي كند و همچنان ايران در عنوان همپيمان آمريكا بشمار مي رود!
خوب گوش كنيد... داستان به اينجا ختم نمي شود، ايالات متحده آمريكا در دهه نود با اتخاذ سياست مهار دوگانه توسط مارتن انديك با ايران روبرو مي شود، پس از آن «مجازاتهاي سخت ايران و ليبي» را در نيمه هاي دهه نود عليه ايران اعمال مي كند و همچنان همپيمان آمريكائيها خوانده مي شود!
سپس كنگره آمريكا طرح قانون تحريم سرمايه گذاري معروف به «داماتو» را كه بموجب آن هر يك از شركتهاي آمريكائي كه بيش از 40ميليون دلار سرمايه گذاري كند مشمول مجازات مي شوند، صادر مي گردد ولي همچنان ايران همپيمان ايالات متحده باقي مي ماند!
همچنين، جرج بوش رئيس جمهور آمريكا در ژانويه سال 2002 ايران را درمحور شرارت قرار مي دهد و به حمله نظامي عليه اراضي ايران و تاسيسات نفتي آن اشاره نموده و نيزبه سرنگوني رژيم سياسي آن تهديد مي كند، ولي ايران همچنان به عنوان همپيمان آمريكائيها خوانده مي شود!
واشنگتن سازمان ملل را به سوي اعمال تحريمهاي شديد عليه ايران سوق مي دهد و در همين راستا قطعنامه هاي شماره 1696درماه اوت سال 2006م، قطعنامه شماره1737 درماه دسامبر سال 2006م، قطعنامه شماره 1747 درماه مارس 2007 و قطعنامه شماره 1803 درماه مارس 2008م عليه آن صادر مي شود، ولي برخي همچنان ايران را همپيمان آمريكائيها مي دانند!
دراكتبر سال( 2007 م) وزارت خزانه داري آمريكا سند مجازاتهاي جديدي را براي بيش از بيست صنف از كيانهاي اعتباري و غيراعتباري نهادها و افراد در داخل ايران، به اتهام حمايت از فعاليتهاي توسعه تسليحات كشتار جمعي و حمايت از تروريزم صادر كرد، ولي از تهران همچنان به عنوان همپيمان واشنگتن يادمي شود!
ايالات متحده آمريكا عليه فرماندهان نظامي سپاه پاسداران از جمله فرمانده نيروي هوايي، جانشين فرمانده كل قوا، رئيس ستاد مشترك، فرمانده بسيج، فرمانده سپاه قدس، رئيس سازمان صنايع هوا فضا، رئيس بخش امور بين المللي، بازرگاني، و رئيس دارايي و بودجه سازمان مجازاتهايي اعمال مي كند ولي همچنان مي گويند ايران همپيمان ايالات متحده است!
كنگره آمريكا پيش نويس قانوني را تصويب مي كند كه بموجب آن 400 ميليون دلار جهت حمايت از سازمانهاي منشعب و نيروهاي مسلح ايران اختصاص مي دهد ولي برخي همچنان اصرار مي ورزند كه ايران همپيمان ايالات متحده آمريكا و درصدد توطيه عليه امت عرب است!
تل آويو به كمك پنتاگون طرح حمله به ايران را آماده مي كند كه براساس آن تاسيسات دستگاههاي سانتريفيوژ در نطنز، رآكتور اراك و سكوهاي تي او آر- ام و ساير تاسيسات نظامي ديگر در اطراف تهران را مورد حمله قرار دهد ولي همچنان اصرار دارند كه متجاوز و طرفي كه به آن تعدي مي شود، همپيمان هستند و آنچه انجام مي شود نمايشنامه اي بيش نيست.
در برابر همه اين مسائل اين سوال را مطرح مي كنيم كه: حدفاصله بين متخالف (دو كشور هم پيمان) و متخالف (دو كشور مخالفت يكديگر)؟ و بين دو كشور دوست و دشمن درچيست؟ اگر تجاوزارت نظامي، مجازاتها، تلاش در جهت محاصره بين المللي و فعاليتهاي ضد اطلاعاتي باعث ايجاد خصومت و دشمني نمي شود پس چه عوامل موجهي را مي توان براي خصومت و دشمني برشمرد؟
بايد از اين هم فراتر رفت... چنين اقدامات آمريكائي عليه ايران، چگونه مي تواند باعث دوستي ايران در قبال واشنگتن شود؟ ما امروزه از حواشي روابطي صحبت نمي كنيم كه ممكن است منجر به منافع زودرس شود بلكه از يك خط و روش سياسي استراتژيك خصومت داراي رويكرد خاص صحبت مي كنيم. و اين واقعا متفاوت است.

 



عمليات رواني و جنگ نرم در گفت وگو با سردار سيدمسعود جزايري
دشمن چهار سال براي كودتاي نرم برنامه ريزي كرده بود

اين روزها در ادبيات رسانه اي كشور از واژه هاي «عمليات رواني» و يا «جنگ نرم» و از اين قبيل واژه ها كم و بيش استفاده مي شود؛ واژگاني كه كاربرد آن پس از انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري افزايش يافت. اما آيا اين واژگان تازه توليد شده اند و يا درگذشته نيز وجود داشته اند. سردار سيدمسعود جزايري، معاون فرهنگي تبليغي ستاد كل نيروهاي مسلح از صاحبنظران در اين موضوع است كه به سراغ او رفتيم تا در اين مورد با او به گفتگو بنشينيم. سردار جزايري علاوه بر تعريف اين واژگان، به ضعف مفرط پدافندي و آفندي در زمينه جنگ نرم عليه ايران پرداخت و انتخابات اخير را مرحله پاياني اين عمليات رواني دانست كه قصد داشت به كودتاي نرم تبديل شود.
او معتقد است كه بايد بصيرت لازم و باور به وجود يك جنگ نرم در كشور ايجاد شود، سپس اين آگاهي عمومي توسط نخبگان به سامانه هاي مديريتي مناسب تبديل شود تا منافذ پيش روي دشمن گرفته شود.
سردار جزايري رسانه ها را ابزار كودتا و جنگ نرم مي داند و مي گويد كه اين نوع جنگ به دليل ماهيت خود نيازمند رسانه است و استكبار جهاني با علم بر اين موضوع از تمام توان خود براي اقشار و سطوح مختلف رسانه هاي متفاوتي را پديد آورده است ولي نظام رسانه اي ما توانمندي لازم براي مقابله با بحران هاي عمليات رواني را ندارد لذا همايش «عمليات رواني و رسانه» براي زمينه سازي ايجاد توانمندي در رسانه هاي كشور برگزار شد.
مجيد روحاني
¤ تعريف كلاسيك «جنگ نرم» چيست و از چه زماني شروع شد؟
- بعد از اينكه استكبار جهاني و دشمنان پديده اي به نام انقلاب اسلامي كه پس از دوره كوتاه مدت صدر اسلام، حكومت اسلامي تشكيل داد و مدلي از اسلام حكومتي ناب را به جهانيان عرضه كرد، دچار شكست هاي پشت سر هم در عرصه هاي امنيتي و نظامي به عنوان جنگ سخت و مباحث نيمه سخت- اگر اقتصاد را در اين طبقه بندي قرار دهيم- شدند. روش هاي نويني را براي مقابله با انقلاب اسلامي در نظر گرفتند كه در واقع موضوع «تهديد نرم» يا استفاده از «قدرت نرم» و يا حتي آنچه كه بعدها از آن به قدرت هوشمند ياد كردند در اين طبقه بندي قرار دارد.
در فاز جديد مبارزه عليه جمهوري اسلامي ايران كه رهبر فرزانه انقلاب در دو دهه گذشته از آن به عنوان شبيخون و تهاجم فرهنگي نام بردند، ابعاد متفاوتي را شامل مي شد به عبارت ديگر عمليات رواني و يا جنگ، تهديد و هر واژه اي از اين دست كه پسوند نرم دارد، ادراكات، بينش و شناخت افراد را نشانه گرفته است كه نتيجه چيزي به نام تروريسم رسانه اي است
¤ تروريسم رسانه اي به چه معناست؟
- تروريسم رسانه اي در واقع ترور حقيقت است كه در رابطه انقلاب اسلامي ايران مي توان گفت كه ترور ايمان، معنويت و معرفت انسان هاي جامعه ايران اسلامي را هدف قرار داده است.
¤ نقش و كاركرد رسانه ها در جنگ نرم چيست؟
- همانطور كه گفته شد در جنگ نرم يك تروريسم رسانه اي پديد مي آيد و اساساً جنگ رواني به دليل ماهيت و ذاتش نياز به رسانه دارد.
رسانه ها در اشكال مختلف اعم از راديو، تلويزيون، روزنامه، اينترنت و ماهواره رسالت آگاهي بخش و اطلاع رساني دارند و كسي كه عمليات رواني عليه كشور آماج انجام مي دهد، تلاش مي كند تا اين اطلاع رساني مبتني بر اميال و خواسته هايش خدشه وارد كند.
¤ وظيفه كشور آماج چيست؟
- اگر سيستم رسانه اي كشور آماج بتواند اغناسازي و متقاعدسازي كند و كنترل ذهن جامعه خود را در اختيار بگيرد مي تواند تا حدودي در مقابل تهاجم دشمن بايستد ولي بايد اذعان كرد كه به دليل پيشينه دشمنان ايران در مسئله رسانه كه در رسانه هاي قديمي و حتي در رسانه هاي مدرن را در اختيار قرار دارند، طبيعي است كه با اين اصلي ترين شيوه هجوم نرم تلاش مي كند تا باورهاي جامعه ما را تحت تاثير قرار دهد.
¤ آيا مخاطب جنگ نرم مديران و سياستگذاران جامعه هستند؟
- در جنگ نرم باورهاي جامعه هدف هستند يعني دشمن در سطوح مختلف دست به كار مي شود تا علاوه بر باورهاي رهبران مديران، نخبگان و عناصر موثر در سياستگذاري، مديريت و اجرا صنوف مختلف و سنين متفاوت را متأثر كند لذا مشاهده مي كنيم اگر فيلمي مبتني بر جنگ نرم براي بزرگسالان ساخته مي شود آثاري نيز براي كودكان توليد مي شود كه ذهن و فكر كودك را در مسير خواسته هاي ديگران قرار دهد.
¤ نمونه هايي هم از اين دست سراغ داريد؟
- بله، نمونه هاي آن زياد است مثلاً در بحث انرژي هسته اي سه نوع القاء صورت گرفت، اول معرفي ايران به عنوان كشوري ترسناك كه به سمت بمب اتم پيش مي رود، دوم القاي بيشتر بودن مضرات انرژي هسته اي نسبت به منافع آن در سطح مديريت و سوم، القا به عامه مردم كه انرژي هسته اي، يك عامل مزاحم است و بايد با فشار به مسئولان، آنها را از پيگيري حقوق ملت بازدارند.
¤ و نمونه ديگر؟
- در انتخابات دهم رياست جمهوري هم القائات زيادي انجام شد كه همگي مبتني بر طرح كودتا بود. براي رسانه ها از قبل برنامه ريزي شده بود كه براساس اين سناريو نقش سربازهاي پياده كودتا را ايفا كنند.
¤ آيا مي شود كمي بيشتر در خصوص اين كودتا توضيح دهيد؟
- آمريكا و انگليس، با سناريوي كودتا، رسانه هاي تحت مديريت و هدايت خود را بسيج كردند تا براي تأثيرگذاري بر روي افكار عمومي جامعه، يارگيري كنند. در مرحله اول همپيمانان منطقه اي و غيرمنطقه اي آنان كه بعضاً با مديريت صهيونيست ها اداره مي شدند، به آنان پيوستند سپس رسانه هاي منطقه اي به آن ملحق شدند و حلقه اي را تشكيل دادند كه رأس آن را رسانه هاي آمريكايي و انگليسي تشكيل مي دادند. اين حلقه رسانه اي با يارگيري قبلي كه داشت القائات خود را كه منشعب از اتاق هاي فكر استكبار جهاني بود به سرعت در رسانه هاي غيرهمگرا و غيرهم سو با نظام منتشر مي كرد تا مجموعه اي از القائات داخلي و خارجي را براي شهروند ايراني فراهم كند.
¤ فرموديد كودتاي نرم، آيا اين كودتاي نرم بيان ديگري از جنگ نرم است يا نه؟
- نكته اي كه من تأكيد مي كنم اين است كه در برهه هاي مختلف انقلاب اسلامي جنگ هاي اقتصادي، ديپلماتيك، سياسي و نظامي را تجربه كرده است. در مسئله انتخابات رياست جمهوري نيز دشمن با برآوردهاي اطلاعاتي خود تصور مي كرد كه قادر است با يك كودتا، آنچه كه خودشان اسم آن را انقلاب رنگي يا مخملي مي گذارند و به نظر ما يك واژه جعلي و دروغين است- با هماهنگي گسترده و زمان داري كه با عوامل نفوذي و عناصر داخلي داشتند، قادر است كه برآيند هجوم فرهنگي يعني تغيير رفتار و براندازي را به منصه ظهور برساند.
¤ از چه زماني دشمن به فكر كودتاي نرم افتاد و اين زمان بندي به چه صورت بود؟
- كودتاي نرم از اولين روزهاي انتخابات قبلي رياست جمهوري شكل گرفت و استارت كودتا براي مرحله دهم زده شد و در طول 4 سال دشمن برنامه ريزي كودتا را در دستو ركار داشت.
¤ با اين فرض اقدامات خنثي كننده اين برنامه ريزي دشمن چه بود و آيا پدافند نرم براي آن آماده شد؟
- متاسفانه هيچ اقدام موثري صورت نگرفت. ما براي مقابله با دشمني كه در پي تغييير در رفتار، بينش ها، شناخت و بصيرت افراد با مديريت احساسات جامعه است بايد علاوه بر شناخت توانمندي هاي خود، تاكتيك هاي حريف را هم به طور دقيق شناسايي كنيم تا خطوط پدافندي داشته باشيم.
¤ آيا اين فعاليت ها براي مقابله با كودتاي نرم در طول چهارسال گذشته انجام شد؟
- ما در دو جبهه دچار ضعف مفرط هستيم يكي در جبهه پدافند و به خصوص در جبهه آفند كه دومي مهم تر است به عبارت ديگر ما در جبهه آفند نتوانستيم محاسن و توانمندي هاي نظام جمهوري اسلامي به قدر كافي به اطلاع افكار عمومي جهان برسانيم و در جبهه پدافند نيز اجازه نفوذ در جامعه اسلامي را به دشمن داده ايم در حالي كه اگر سامان هاي لازم وجود داشت و از شناخت كافي برخوردار بوديم و اراده و انگيزه مناسب را براي خطوط پدافندي پيش بيني كرده بوديم هرگز به دشمن اجازه اين همه رخنه در جامعه اسلامي را نمي داديم.
¤ اين ضعف از كجا ناشي مي شود؟
- بخشي از اين ضعف، به ضعف مديريتي و بخشي هم به غفلت عمومي كه در اين زمينه داشتيم، برمي گردد. به خصوص غفلتي كه خواص، نخبگان و بدنه فرهنگي و مديريتي كلان كشور را دربرگرفته است. اگر همان زماني كه مقام معظم رهبري در مورد شبيخون فرهنگي هشدار دادند، مسئولان ذيربط تلاش جدي در اين مسئله به خرج داده بودند به طور قطع مي توانستيم در همان مقطع جلوي اين هجوم دشمن را بگيريم.
¤ برخي اقدامات دشمن در طول اين دو دهه را مي توانيد نام ببريد.
- دشمن با خط مقدم رسانه اي توانست به بخشي از افكار عمومي جامعه ما مواردي را القا كند. همچون بي اعتمادي نسبت به نظام، بي اعتبار كردن نظام مديريتي كشور، بي انگيزگي اجتماعي، بي حساسيتي نسبت به وجود دشمن و هجوم او، بي كفايتي مديران، القاي بي قانوني و بي صداقتي در بدنه مديريتي كشور و القاي نوعي اختلاف ميان مديران ارشد نظام كه همگي جزو موفقيت هاي دشمن در اين رابطه بود و خود را در عرصه انتخابات رياست جمهوري نشان داد. اين واقعيت تلخي است كه بايد بپذيريم تا علاج شود.
¤راه مقابله با جنگ نرم دشمن چيست و چطور مي توان اين عمليات دشمن را خنثي كرد؟
- پس از شناخت شيوه ها و تاكتيك هاي دشمن و تجزيه و تحليل صحيح آنها بايد براي مقابله با اين پديده پيچيده اجتماعي با ايجاد سامانه هاي متمركز سالها تلاش شود تا ادراكات اجتماعي و تفكر و انديشه مخدوش شده جامعه چه در خواص و چه در عوام اصلاح شود. در واقع بايد سالها به طور فشرده كار فرهنگي مستمر و برنامه ريزي شده انجام داد تا القائات دشمن پاكسازي شود ضمن اين كه مي دانيم دشمن دست از كار نكشيده است لذا بايد هم مراقب بود كه القائات جديدي به جامعه نفوذ نكند و هم لكه هاي سياه جامعه را بايد پاك كرد.
¤ استراتژي آينده ما در برابر دشمن چيست؟
- باور اين كه ما در يك جنگ نرم هستيم بسيار مهم است و اين باور بايد تبديل به يك باور مديريتي شود و ما با برگزاري همايش عمليات رواني و آينده پژوهي در سال گذشته مقداري ادبيات سازي و مفهوم سازي نسبت به اين موضوع را با حضور جامعه نخبگي براي رسيدن يك وفاقي در اين سطح، انجام داديم.
اين باورها بايد تبديل به سامانه هاي مديريتي شود بدين صورت كه بايد براساس اين باور انديشگاههايي ايجاد شود تا سبب وحدت رويه در مفاهيم و ادبيات و باورهاي علمي شود. اين سامانه هاي مديريتي منبعث از باورها و انديشگاهها مي تواند در دو حوزه آفند و پدافند عمل كند.
¤ با اين توضيحات به نظر مي رسد كه بخشي از جامعه در عرصه انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري ناخواسته وارد صحنه كودتاي نرم شدند؟
- تأثيرات عمليات رواني در جايي خود را نشان مي دهد كه القائات به گونه اي باشد كه حق و باطل قابل تشخيص نيست و سيستم رسانه اي كشور نشان داد كه توانمندي لازم براي مقابله با شرايط بحراني تهاجم فرهنگي و جنگ نرم را ندارد چرا در عرصه انتخابات اخير بخشهايي از عموم جامعه و حتي جامعه نخبگي ناخواسته تحت تأثير القائات دشمن قرار گرفت ولي بخشهايي هم به دليل تضاد با جمهوري اسلامي در اين جرگه قرار گرفتند.
¤ آنها چه كساني بودند؟
به طور قطع خواصي كه مديريت صحنه را برعهده داشتند و پشت پرده را ساماندهي، سياستگذاري و مديريت مي كردند آگاهانه به دشمني با نظام و انقلاب اسلامي برخاستند و اگر مشاهده مي كنيد كه افكار عمومي جامعه به دنبال برخورد با عوامل فتنه است به اين دليل است كه اعتقاد دارد و اكنون تنها بدنه اي و يا بخشهايي از گروه فتنه و كودتا دستگير شدند و بخشهايي آزادانه، دسايس خود را ادامه مي دهند لذا خواستار برخورد با باقيمانده عوامل به خصوص مديران اصلي كودتا هستند.

 



تاكتيك ها و ابزارهاي عمليات رواني دشمن در انتخابات 22 خرداد
ترور با سلاح رسانه

قسمت سوم- حميد حاذق نيكرو
در دو قسمت قبلي اين مقاله علاوه بر توضيحاتي مقدماتي درباره عمليات رواني، شش مورد از تاكتيك هاي آن كه در انتخابات اخير از سوي دشمن خارجي و برخي افراد و جريانات داخلي اعمال شده مورد بررسي و تحليل قرار گرفت. در ادامه به چند مورد ديگر از اين تاكتيك ها اشاره مي شود.
7- مبالغه
مبالغه يكي از روش هايي است كه با اغراق كردن و بزرگ نمايي يك موضوع، سعي در اثبات يك واقعيت دارد. كارشناسان تبليغات از اين فن در مواقع خاص و وقايع مشخص استفاده مي كنند. بزرگ جلوه دادن توان و قدرتمندي كشور خودي و مبالغه در انعكاس نقاط ضعف دشمن، از اين مقوله است. اين فن به ويژه هنگامي كه دشمن دچار شكست و هزيمت شده و يا در زمان بحران و اغتشاش، موثر است. (سلطاني فر، محمد و شهناز هاشمي، پوشش خبري، انتشارات سيماي شرق، تهران: 1382)
در برخي مواقع براي اينكه مخالف را در هيبت هيولا، خطرناك، ... نشان دهند سعي در نسبت دادن رفتار، كردار و تمايلات، عادات، شخصيت و مشخصه هاي خاص اين تكنيك را مدام برشماري، بزرگنمايي و القاع مي كنند. با نگاهي سطحي به برخي مطالب گفته شده اين موضوع به خوبي آشكار مي شود.
«به ما دستور ندادند كه از طريق خواب نما شدن جهان را اداره كنيم و ما بايد با عقل و دانش با جهان روبرو شويم. امام در اوايل انقلاب هرگز خواب نديدند و كشور را با خواب و پيش گويي هاي واهي اداره نمي كردند اكنون اين چه وضعي است كه در كشور حاكم است. (موسوي، مردم سالاري، ش 2087، 12/3/88، ص 3)
دولت ايران در چهار سال اخير، ضدتجربه ترين و ضدتعقل ترين دولت در تاريخ ايران است. اداره امور هيچگاه در ايران به اين اندازه بي سامان نبوده...(عطاا... مهاجراني، اعتماد ملي، ش 292، 5/3/88، ص 24)
خطر در پيش است. نظامي كه به مدت سي سال به اعتماد مردم متكي بود نمي تواند يك شبه قواي امنيتي را جايگزين اين نقطه اتكا كند. اين اعتماد لطمات جدي ديده است؛ اگر انكار اين واقعيت سودي مي رساند، ما نيز با منكران آن هم صدا مي شديم، از بس كه خطر عظيم است. اگر آنچه انكارش مي كنيم واقعا صحت ندارد، چرا به ديگران اجازه اجتماع نمي دهيم تا معلوم شود كه چقدر اندكند. (بيانيه موسوي)
وقتي خرافه رواج مي يابد و عده اي اظهار مي كنند كه دولت با امام زمان(عج) در ارتباط است به اين معني است كه نيازي به مردم وجود ندارد و اين مردمند كه بايد مريد دولت باشند. (حسن روحاني، شهاب نيوز)
من اگر در شوراي نگهبان بودم بدون هيچ ترديدي و با توجه به عملكرد و بي صداقتي اش اعلام مي كردم، احمدي نژاد به هيچ وجه شايستگي كانديداتوري براي رياست جمهوري آينده را ندارد. (مسيح مهاجري، سايت خبري تحليلي تابناك)
امروز با تبليغات مسمومي كه عليه روحانيت، ياران انقلابي امام و مديران ارشد نظام جمهوري اسلامي در حال انجام است، صداي پاي خطر تكرار فجايع مشروطيت به گوش مي رسد. (مسيح مهاجري، جمهوري اسلامي، 17/3/88)
بار ديگر شاهد رفتارها و گفتارهايي از آقاي رئيس جمهور هستيم كه آشكارا با مسئوليت هاي سنگين او در قانون اساسي مقاير و موجب خدشه دار شدن چهره درخشان نظام گرديده است. گرچه اين وضع اسفبار از آغاز دوره رياست جمهوري نهم مشاهده مي شد. (بيانيه مجمع روحانيون مبارز، كلمه سبز، ش 17، ص2)
مهندس موسوي رسانه ندارد. لطفا پيام هاي زير را از طرف او به هر كسي كه دسترسي داريد دراولين فرصت برسانيد. (سايت كلمه، 25خرداد 1388)
نتايجي كه براي دهمين دوره از انتخابات رياست جمهوري اعلام شد بهت آور است. مردمي كه در صف هاي طولاني اخذ راي شاهد تركيب آرا بودند و خود مي دانند كه به چه كسي راي داده اند با حيرت تمام به شعبده بازي دست اندركاران انتخابات و صدا و سيما نگاه مي كنند.
(موسوي، 23خرداد 1388)
موسوي: ما دولت رمال و كف بين نمي خواهيم.
8- ايجاد تفرقه و تضاد
«از جمله اموري كه در فرايند جنگ رواني مورد توجه قرار مي گيرد، تضعيف دشمن به ويژه به لحاظ رواني است. دشمن بايد به شكست خوردن انس بگيرد. آنچه در اين زمينه مي تواند موثر باشد، ايجاد و يا تلقين تضادهاي مختلف در جبهه دشمن است. رسانه مي تواند با ايجاد و يا تلقين درگيري ميان اقليت ها، قوميت ها، نخبگان و حاكميت، وحدت را بين نيروهاي دشمن متزلزل سازد.»
در طول سالهاي گذشته و همچنين در اوج مبارزات انتخاباتي، دشمنان انقلاب اسلامي از اين تاكتيك بسيار فراوان استفاده نموده و براي پشتيباني از اهداف نظام سلطه مبادرت به ايجاد اختلاف در بين اقوام ايراني نموده و در جهت تكميل پروژه هاي خود به اختلافات مذهبي نيز تاكيد كردند، اما با توجه به بيداري ملت مسلمان ايران اين تاكتيك آنان برايشان نتيجه اي در برنداشت. از جمله آن مي توان به پخش شب نامه هايي در خصوص صحبت هاي آقاي احمدي نژاد در باب ويژه خواري در تاريخ اسلام توسط جنابان طلحه و زبير كه در نسخه هاي زيادي در استان هاي كردستان و سيستان و بلوچستان توزيع شد اشاره نمود.
9- ترور شخصيت
در راهبردهاي جديد، ترور فيزيكي جاي خود را به ترور شخصيت داده است در زمانه اي كه نتوان فردي را ترور فيزيكي كرد و يا نبايد افراد مورد ترور فيزيكي قرار گيرند، سعي مي كنند از طريق عوامل تبليغاتي، جنگ رواني و با استفاده از وسايل ارتباط جمعي شخصيت هاي مطرح و موثر در جناح مقابل را به زير ذره بين كشيده و با بزرگ نمايي برخي موارد از جمله تهمت، دروغ، كلي گويي، ابهام افزايي و... آنان را ترور شخصيت كنند.
هدف آن، ترور، شخصيت هاي سياسي و مهم از طريق به تصوير كشيدن نقاط مبهم عملكرد يا رفتار و حركات نادرست احتمالي و اعمال طراحي شده مخالفان و دشمنان براي آنهاست. متوليان
عمليات رواني با اين تاكتيك و شيوه سعي مي كنند مسئولان و رهبران ذي نفوذ نزد مخاطبان، دچار بي منزلتي و تخريب چهره شوند. كه در طول سه دهه انقلاب اسلامي از اين موارد بسيار فراوان داريم. اما در انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري با ساختن فيلم 90سياسي، بزرگنمايي مسئله كردان، محصولي و هاله نور سعي نمودند شخصيت دكتر محمود احمدي نژاد را در اذهان و افكار عمومي مخاطبان تخريب نموده تا بلكه بتوانند به اهداف از پيش طراحي شده برسند.
10-خشونت گرايي
بسياري از رسانه ها با شيوه هاي رواني و تبليغاتي، جنگي را به راه مي اندازند كه هيچ لشگر و سپاه نظامي نمي تواند آنچنان خاك و خون به پا كند. «استفاده از تعابير تحريك آميز و تند در برابر جناح مقابل، از شيوه هاي رايج اين گونه رسانه هاست. شيوه نگارش مطالب به گونه اي است كه اشخاص و جريان هاي مخالف را به بدترين شيوه زخمي، ترور و ناكار مي كنند.» اين در حالي است كه اين نوع رسانه ها با ظاهري آراسته مي توانند خود را مخالف سرسخت خشونت هاي اجتماعي قلمداد كنند. هتاكي و پرده دري، تعابير تند و غيراخلاقي، حرف هاي نيشدار و دوپهلو، سوءظن نگاري، حمله به حريم هاي مورد تائيد جامعه و حرمت شكني از اشخاص صاحب نام و بانفوذ و موثق، افشاگري و انتشار اسرار و مطالب محرمانه، تمسخر و تحقير و ايجاد التهاب و هيجان در تعابير خبري از اين نوع خشونت هاست. استفاده از كلماتي نظير سرمايه داران خونخوار، خودباخته، تروريست، جنگ طلب و خشونت طلب... از اين جمله اند.» (سلطاني فر، محمد و شهناز هاشمي، پوشش خبري، انتشارات سيماي شرق، تهران: 1382) در استفاده از چنين الفاظي در بند مربوط به برچسب زني برخي از آنها برشماري شد.
در اين خصوص رسانه هاي بيگانه و وابسته تا مي توانستند بر طبل خشونت، درگيري و اغتشاش نواختند تا شايد از اين طريق به نوايي برسند.
در اين رابطه سايت هاي اينترنتي متعلق به سلطنت طلبان، گروهك هاي ضدانقلاب و كشورهاي زياده طلب و همراه نظام سلطه؛ جديدترين اخبار و تصاوير از اين درگيريها را با فاصله كوتاهي بر روي سايت هاي خود قرار مي دادند.
اين سايت ها همچنين با انتشار مطالبي نظير آموزش مقابله با گاز اشك آور، آموزش نحوه شركت در تظاهرات و تجمعات خياباني، آموزش ساخت بمب دستي و... سعي مي كردند دامنه اين اغتشاشات را گسترش دهند.
انتشار عكس هايي از
آشوب گران كه در آن سلاح گرم ديده مي شود ابعادي از پشت پرده تهيه و تامين سلاح براي آشوب گران را فاش كرد.
براساس گزارش هاي موثق، منافقين كه با به كار انداختن ابزارهاي ماهواره اي و سايت هاي اينترنتي خود به پخش شدن هرچه بيشتر آشوب و بحراني شدن فضا دامن مي زدند در تازه ترين اقدام خود با استقرار
تك تيراندازهايي در برخي مناطق تهران مردم بي گناه و به خصوص زنان را مورد هدف قرار داده و با استفاده از عوامل خود از صحنه كشته شدن زنان تصويربرداري كرده و به سرعت در رسانه هاي عمومي و سايت هاي اينترنتي منتشر مي كردند.

 



راههاي خروج از فتنه در جامعه اسلامي

محسن محمدي الموتي
در قسمت نخست اين مقاله با نگاهي به برخي از رهنمودهاي اميرالمومنين علي(ع)، پيروي از هواي نفس به عنوان يكي از عوامل فردي پيدايش فتنه معرفي شد. در اين قسمت به بررسي ادامه اين عوامل مي پردازيم.
در زمان خلفاي قبل از علي(ع) رسم شده بود كه تقسيم اموال بيت المال از حالت تساوي به درآمده و هر كس زودتر ايمان آورده بود سهم بيشتري دريافت مي كرد. امام علي(ع) بر اين باور بودند كه اين قضيه تبعيض بوده و وجه شرعي ندارد و به هر فردي سهمي مساوي از بيت المال اختصاص دادند كه اين امر موجب شد برخي صحابه مانند طلحه و زبير سر به اعتراض برداشته و علم جنگ برافرازند و يا به سوي معاويه بشتابند. عبدا... بن عباس در نامه اي كه به امام حسن(ع) نوشته به اين نكته اشاره مي كند كه مردم به اين علت پدرت را رها كرده و به سوي معاويه شتافتند كه در تقسيم بيت المال به صورت مساوي برخورد كرد و آنها تحمل اين مطلب را نداشتند (ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغه، ج. 16) و چنين بود كه سابقه داران جهاد و مبارزه در راه اسلام در جستجوي ويژه خواري و هواي نفس غلتيدند و گرفتار حب دنيا شده و در دامن رقيبان امام(ع) و مخالفان حضرت جمع شده و حتي قتل عثمان را به امام علي(ع) نسبت دادند.
2- ضعف بنيه ايماني و اعتقادي:
از مواردي كه به عنوان زمينه و بستر مساعد براي ايجاد فتنه در جامعه است ضعف بنيه ايماني و اعتقادي فتنه گران و افراد دنباله رو آنهاست. اين مسئله گاهي در چهره نفاق درون جامعه اسلامي ظاهر مي گردد. به اين معنا كه جريان ها، گروه ها و افرادي در جامعه به اموري تظاهر مي كنند كه در واقع به آنها اعتقادي نداشته يا اعتقادشان سست و ضعيف است. اين مسئله موجب مي شود كه در صورت مهيا شدن زمينه هاي اجتماعي براي پذيرش اين ادعاهاي تظاهرگونه، جريان نفاق بتواند عده اي را گمراه و به بيراهه بكشاند و باعث به وجود آمدن فتنه در جامعه شود.
3- عدم تفكيك حق از باطل:
يكي از زمينه هاي بروز فتنه سردرگمي فرد نسبت به تشخيص حق و باطل از يكديگر است. اميرالمؤمنين علي(ع) دراين باره مي فرمايند: فلو ان الباطل خلص من مزاج الحق لم يخف علي المر تادين ولو ان الحق خلص من لبس الباطل انقطعت عنه السن المعاندين و لكن يؤخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث فيمزجان فهنا لك يستولي الشيطان علي اوليائه» (خطبه 50)
اگر باطل با حق در نياميزد، كار باطل پيش نمي رود و اگر حق از باطل جدا و خالص مي گشت زبان دشمنان قطع مي گرديد. اما قسمتي از حق و قسمتي از باطل را مي گيرند و به هم مي آميزند و آنجاست كه شيطان بر دوستان خود چيره مي گردد.
ب- عوامل اجتماعي
1- بدعت گذاري در قوانين
اميرالمؤمنين علي(ع) در ادامه سخنشان درباره سرآغاز و منشأ پيدايش فتنه علاوه بر موضوع هواپرستي به بحث بدعتگذاري در احكام نيز اشاره و مي فرمايند: «انما بدء وقوع الفتن اهواء تتبع و احكام تتبدع يخالف فيها كتا ب الله و يتولي عليها رجال رجالا علي غير دين الله» (خطبه 50)
همانا سرچشمه فتنه ها هواپرستي و بدعت گذاري است كه در احكام صورت مي پذيرد كه در آن با كتاب خدا مخالفت مي شود و گروهي (با دو انحراف ياد شده) بر گروه ديگربر خلاف دين خدا سلطه و ولايت مي يابند.
از كلام مذكور دو نكته اساسي فهميده مي شود: نخست اينكه با رواج بدعتها كتاب خدا مورد مخالفت واقع مي شود و دوم آن كه وقتي پايه بدعتي در جامعه محكم شد براساس آن عده اي به ناحق و نه از سر شايستگي و حقانيت بر ديگران سروري و مهتري مي كنند و ضوابط شرعي و ديني در اين باره به كنار نهاده مي شود. در چنين وضعيتي است كه بستر اجتماع آماده انعقاد نطفه فتنه مي شود.
2- تفرقه و اختلاف:
اميرالمؤمنين علي(ع) بعداز حادثه تأسف بارصفين و حكميت تحميلي كه مردم طريق هدايت را گم كرده و حبل الهي را از دست داده بودند و در سرگرداني و تحير به سر مي بردند خطاب به آنها سخناني ايراد مي فرمايند و در آن تفرقه پراكندگي قلوب و آراي مردم را زمينه ساز فتنه مي دانند. «ان الشيطان يسني لكم طرقه و يريد ان يحل دينكم عقده عقده ، و يعطيكم بالجماعه الفرقه و بالفرقه الفتنه » (خطبه 121)
همانا شيطان راه هاي ضلال و گمراهي خود را براي شما آسان جلوه مي دهد تا گره هاي محكم دين شما را يكي پس از ديگري بگشايد و به جاي وحدت و هماهنگي، بر تفرقه و پراكندگي شما بيفزايد و در تفرقه و اختلاف راه فتنه هموار مي شود.
3- خلل در رابطه امت و حاكمان:
در منطق اسلام، رابطه ميان امت و حاكمان يكطرفه نيست بلكه حقوقي متقابل مطرح است كه به واسطه آن طرفين بر يكديگر حقي دارند. رعايت حقوق طرفين لازمه ثبات سياسي و اجتماعي نظام است. حضرت علي(ع) در اين باره مي فرمايند:
«و آن گاه كه مردم حق رهبري را اداء كند و زمامدار حق مردم را بپردازد، حق در آن جامعه عزت يابد و راه هاي دين پديدار و نشانه هاي عدالت برقرار و سنت پيامبر پايدار گردد... و اميدواري و طمع دشمنان به يأس مبدل گردد. اما اگر مردم بر حكومت بشورند و غلبه كنند يا زمامدار بررعيت ستم و تعدي روا دارد نشانه هاي ستم آشكار و نيرنگ بازي در دين فراوان مي گردد و راه گسترده سنت پيامبر متروك، هواپرستي فراوان، احكام دين تعطيل و بيماريهاي دل فراوان مي شود.» (خطبه 612) بنابراين مشخص مي شود كه رعايت اين حقوق متقابل از اهميت و ارزش بسياري برخوردار است و عدم تحقق آن در بروز فتنه تأثيرگذار خواهد بود.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14